وحید کریمیان؛ محسن فرزین
چکیده
در این پژوهش، ارزش غذایی گونههای مرتعی قیچ (Zygophyllum eurypterum)، علفشور (Salsola orientalis) و توت روباهی (Sanguisorba minor) طی مراحل مختلف رشد در مراتع قشلاقی گچساران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، به صورت تصادفی و با 4 تکرار از گیاهان در مراحل مختلف رشد نمونهبرداری انجام شد و درصد پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، هضم پذیری ماده ...
بیشتر
در این پژوهش، ارزش غذایی گونههای مرتعی قیچ (Zygophyllum eurypterum)، علفشور (Salsola orientalis) و توت روباهی (Sanguisorba minor) طی مراحل مختلف رشد در مراتع قشلاقی گچساران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، به صورت تصادفی و با 4 تکرار از گیاهان در مراحل مختلف رشد نمونهبرداری انجام شد و درصد پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، هضم پذیری ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) آنها اندازه گیری و برآرود شد. نتایج نشان داد شاخصههای ارزش غذایی در گونههای مورد مطالعه دارای اختلاف معنیدار است (05/0>p). بیشترین درصد پروتئین خام، درصد هضم پذیری ماده خشک، انرژی متابولیسمی (مگاژول بر کیلوگرم) به ترتیب 91/16، 88/60 و 35/8 مربوط به گیاه توتروباهی و کمترین میزان شاخصهای مذکور بترتیب 39/7، 05/49 و 33/6 در گیاه علفشور مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در گیاه علفشور (%66/45) و کمترین در توتروباهی (% 16/36) به دست آمد. ارزش غذایی گیاهان در مراحل مختلف رویشی، اختلاف معنیداری باهم دارند (05/0>p). در مرحله رشد رویشی بیشترین درصد پروتئین خام (87/20) متعلق به گونه قیچ، بیشترین درصد هضمپذیری (92/65) و مقدار انرژی متابولیسمی (Mj/kg2/9) مربوط به گونه توتروباهی و کمترین مقدار درصد پروتئین خام (65/8)، درصد هضمپذیری ماده خشک (34/57) و انرژی متابولیسمی (Mj/kg74/7) مربوط به گونه علفشور است. بیشترین (%25/36) و کمترین درصد الیاف نامحلول (%50/31) در این مرحله متعلق به گونه-های علفشور و توتروباهی است. در مرحله گلدهی بیشترین میزان درصد پروتئین خام (50/17)، درصد هضمپذیری ماده خشک (50/62) و انرژی متابولیسمی (Mj/kg62/8) متعلق به گونه توتروباهی است.
جهانبخش تیموری مژن آبادی؛ پروین رامک؛ وحید کریمیان
چکیده
ارزیابی اکوسیستمها در طول زمان در برابر عکسالعملهای محیطی و مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا نتایج این ارزیابی به اتخاذ تصمیمات مناسب در جهت ارتقاء آن اکوسیستم منتهی خواهد شد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر توالی زمانی عملیات بیولوژیک کاشت گیاه زردتاغ بر ویژگیهای عملکردی مراتع شهرستان خواف میباشد. سه محدودۀ ...
بیشتر
ارزیابی اکوسیستمها در طول زمان در برابر عکسالعملهای محیطی و مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا نتایج این ارزیابی به اتخاذ تصمیمات مناسب در جهت ارتقاء آن اکوسیستم منتهی خواهد شد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر توالی زمانی عملیات بیولوژیک کاشت گیاه زردتاغ بر ویژگیهای عملکردی مراتع شهرستان خواف میباشد. سه محدودۀ مرتعی که عملیات تاغکاری با گونۀ زردتاغ با سنین متفاوت 10، 20 و 30 ساله در آن صورت گرفته بود و منطقۀ شاهد جهت مطالعه انتخاب شد. نمونهبرداری در امتداد 3 ترانسکت 100 متری که به فاصلۀ 10 متری از یکدیگر مستقر شدند برای هر محدوده و در مجموع 12 ترانسکت، اندازهگیری و تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز سه ویژگی پایداری، نفوذپذیری و چرخۀ عناصر با استفاده از 11شاخص سطح خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بین توالی زمانی احیای بیولوژیک از نظر عملکردی تفاوت معنیداری وجود دارد (01/0P<). بیشترین میزان پایداری و نفوذپذیری مربوط به محدودۀ تاغکاری شدۀ 30 ساله و کمترین آن متعلق به منطقۀ شاهد است. بین زمانهای مختلف احیای بیولوژیک منطقه با کاشت تاغ، اختلاف معنیداری با منطقۀ شاهد به لحاظ شاخص چرخۀ عناصر غذایی وجود دارد (01/0P<). بیشترین میزان عناصر غذایی بهترتیب مربوط به محدودۀ تاغکاری شدۀ 30 ساله، تاغکاری 20 ساله، تاغکاری 10 ساله و منطقۀ شاهد است. به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان از تأثیرات مثبت احیای بیولوژیک بر خصوصیات عملکردی مرتع مورد نظر دارد و این تأثیرات مثبت با گذر زمان در افزایش شاخصهای عملکردی بیشتر نمایان شده است.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ حمید نیک نهاد قرماخر
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در پلاتهای چهار متر مربعی در امتداد چهار ترانسکت 200 متری بررسی شد. در دو رویشگاه، نمونهبرداری خاک از عمق 30-0 سانتیمتری پای ریشه گیاه و منطقۀ عاری از گیاه جهت بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک برداشت شد. شاخصهای کیفیت علوفه در سه مرحلۀ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی به صورت تصادفی با 4 تکرار اندازهگیری شد. نتایج دورۀ رویشی گیاه حنظل نشان داد، ظهور اولین برگ در اوایل فروردین ماه و پایان دورۀ رویش شهریور ماه میباشد. میانگین درصد تاج پوشش و تراکم در دو منطقه دارای تفاوت معنیدار هستند (01/0p<). عمق ریشهدوانی این گیاه در رویشگاه زابل و سراوان بهترتیب 207 و 123 سانتیمتر بود. نتایج نشان داد میزان هدایت الکتریکی و کربن و مادۀ آلی در پای بوتۀ مورد بررسی به شکل معنیداری از منطقۀ شاهد بیشتر است. نتایج تجزیه و تحلیل خاک زیر گونۀ دو رویشگاه نشان داد درصد شن، سیلت، اسیدیته، آهک و کربن آلی در سطح 5 درصد (05/0p<) و مادۀ آلی در سطح 1 درصد معنیدار میباشد (01/0p<). همچنین میانگینها نشان داد درصد شن، اسیدیته، کربن آلی و مادۀ آلی در رویشگاه زابل بیشتر از سراوان بوده و میزان سیلت و آهک در خاک پای گیاه در رویشگاه سراوان بیشتر میباشد. نتایج شاخصهای کیفیت علوفه نشان داد، عامل رویشگاه تنها بر درصد پروتئین خام اثر معنیداری داشت (05/0p<). اما مراحل فنولوژی بر کلیۀ شاخصهای مورد بررسی اثر معنیداری دارد (01/0p<). با ازدیاد سن درصد پروتئین خام، هضم پذیری و انرژی متابولیسمی گیاه کاهش و درصد الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی افزایش مییابد. با توجه به عمق ریشهدوانی و همزمانی رویش این گیاه با بادهای ۱۲۰ روزۀ سیستان، میتوان با کشت حنظل در مناطق برداشت رسوبات بادی از پدیدههای مخرب زیستمحیطی جلوگیری به عمل آورد.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان
چکیده
مطالعات ویژگیهای عملکردی لکههای گیاهی مرتع در شناسایی معرفهای گیاهی مؤثر در سلامت مراتع مناطق خشک و نیمهخشک با بهبود بخشیدن شرایط سطح خاک و همچنین شناخت تأثیر عملیاتهای اصلاحی مدیریتی و تغییرات شرایط طبیعی در سطح مرتع مؤثر است. بدین منظور در منطقۀ نیاتک سیستان نمونهبرداری در سطح چشمانداز که دارای شرایط یکسان ...
بیشتر
مطالعات ویژگیهای عملکردی لکههای گیاهی مرتع در شناسایی معرفهای گیاهی مؤثر در سلامت مراتع مناطق خشک و نیمهخشک با بهبود بخشیدن شرایط سطح خاک و همچنین شناخت تأثیر عملیاتهای اصلاحی مدیریتی و تغییرات شرایط طبیعی در سطح مرتع مؤثر است. بدین منظور در منطقۀ نیاتک سیستان نمونهبرداری در سطح چشمانداز که دارای شرایط یکسان بوده و در آن برخی گونههای بومی مانند Alhagi camelorum و Salsola rigida و 2 گونۀ Tamarix ramosissima و Haloxylon persicum از طریق بوتهکاری مستقر شده است، انتخاب گردید و اثر این قطعات گیاهی بر ویژگیهای عملکردی اکوسیستم مورد بررسی قرار گرفت. جهت نمونهبرداری 4 ترانسکت 150 متری مستقر شد و با استفاده از مدل LFA سه ویژگی پایداری، نفوذپذیری و چرخۀ عناصر با استفاده از 11 شاخص سطح خاک تعیین گردید. با توجه به نتایج ملاحظه گردید که 2 گونۀ کشت شده دارای عملکرد بالاتری نسبت به گونههای بومی هستند و کلیۀ قطعات با میان قطعات از نظر آماری تفاوت معنیداری دارند. در بین گونههای بومی و مستقر شده گونۀ Tamarix ramosissima دارای ویژگیهای عملکردی بالاتری نسبت به سایر گونهها است. بهطور کلی با توجه به ویژگیهای عملکردی بالاتر در قطعات اکولوژیک کاشته شده، این قطعات به منظور انجام عملیات اصلاحی مراتع مشابه پیشنهاد میشود.
غلامعلی حشمتی؛ وحید کریمیان
چکیده
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی، داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد آن موردنیاز است. در این مطالعه با استفاده از روش تجزیهوتحلیل عملکرد اکوسیستم، به ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیک در چشماندازهای شمالی و جنوبی مراتع درهکناریخشاب از توابع شهرستان گچساران پرداخته شد. اندازه ...
بیشتر
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی، داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد آن موردنیاز است. در این مطالعه با استفاده از روش تجزیهوتحلیل عملکرد اکوسیستم، به ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیک در چشماندازهای شمالی و جنوبی مراتع درهکناریخشاب از توابع شهرستان گچساران پرداخته شد. اندازه طول و عرض لکههای اکولوژیک در چشماندازهای شمالی مشتمل بر محدوده تحت پوشش گونههای؛ گون (Astragalus fasciculifolius Boiss.)، گلگندم (Centaurea intricanta Boiss.) و هزارخار (Cousinia multiloba DC.) و فضای بین لکهای (خاک لخت و لاشبرگ)، در چشماندازهای جنوبی مشتمل بر محدوده تحت پوشش گونههای هزارخار (Cousinia multiloba DC.)، استاکیس (Stachys byzantina C. Koch)، مخلوط هزارخار و استاکیس (Stachys byzantina C. Koch & Cousinia multiloba DC.) و فضای بین لکهای (خاک لخت و لاشبرگ)، بر روی سه ترانسکت 50 متری در امتداد شیب دو دامنه شمالی و جنوبی ثبت گردید. همچنین 11 پارامتر سطحی خاک اندازهگیری شد. این 11 پارامتر به سه مشخصه اصلی خاک شامل؛ پایداری، نفوذپذیری و چرخه مواد غذایی تعلق دارند. نتایج نشان داد شاخصهای پایداری و چرخه مواد غذایی در دو چشمانداز شمالی و جنوبی دارای اختلاف معنیداری است (p < 0/05)، ولی شاخص نفوذپذیری در دو چشمانداز اختلاف معنیداری باهم ندارند (p > 0/05). مهمترین معرف اکولوژیکی چشمانداز شمالی لکه گلگندم (C. intricanta) و مهمترین معرف اکولوژیکی چشمانداز جنوبی لکه مخلوط هزارخار و استاکیس (S. byzantine & C. multiloba) است.