عباس رضائی هارونی؛ رفعت زارع بیدکی؛ سمانه پورمحمدی
چکیده
فناوری بارورسازی ابرها راهکاری جدید و نسبتا موثر جهت کاهش اثرات خشکسالی و افزایش آب در دسترس است. بارورسازی ابرها از منعطفترین و به صرفهترین راههای مدیریت منابع آب است که میتواند موجب افزایش 10 تا 30 درصدی بارندگی سالانه شود. حوزه آبخیز بهشت آباد که در سراب حوزهی آبخیزکارون واقع است، میتواند مستعد بارورسازی ابرها در استان ...
بیشتر
فناوری بارورسازی ابرها راهکاری جدید و نسبتا موثر جهت کاهش اثرات خشکسالی و افزایش آب در دسترس است. بارورسازی ابرها از منعطفترین و به صرفهترین راههای مدیریت منابع آب است که میتواند موجب افزایش 10 تا 30 درصدی بارندگی سالانه شود. حوزه آبخیز بهشت آباد که در سراب حوزهی آبخیزکارون واقع است، میتواند مستعد بارورسازی ابرها در استان چهارمحال و بختیاری باشد. بنابراین با استفاده از دادههای فیزیوگرافی و هواشناسی پتانسیل زمانی و مکانی بارورسازی ابرها در این منطقه بررسی شد. نتایج نشان داد که 43/25 درصد مناطق حوزه آبخیز بهشتآباد که بیشتر در منطقه جنوب غربی حوضه قرار دارد، برای بارورسازی ابرها مناسب میباشد. در ادامه به بررسی کارایی مدل IHACRES به منظور شبیهسازی رواناب خروجی از حوزه پرداخته شد. سپس با استفاده از مدل IHACRES رواناب حوزه آبخیز بهشتآباد برای یک سال نرمال شبیهسازی شد. دو سناریو افزایش ده درصد بارش ماه فوریه و افزایش ده درصد بارش در شش ماه سال یعنی ماههای فوریه، ژانوبه، دسامبر، مارس، نوامبر و آوریل (نسبت به یک سال متوسط) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش ده درصدی بارش در ماه فوریه 6/3 درصد و افزایش ده درصدی بارش در شش ماه مذکور 7/13 درصد به حجم آورد سالانه رودخانه بهشتآباد اضافه میکند. همچنین 10 درصد افزایش بارش در دو سال نمونه ترسالی و خشکسالی مقایسه شد. نتایج نشان داد اثر بارورسازی ابرها در خشکسالی بیشتر است.
گلناز خردمند؛ علی آریاپور؛ حمیدرضا محرابی
چکیده
پرورش زنبور عسل یکی از جنبههای استفادۀ چند منظوره از مراتع بوده که عوامل مختلف زنده و غیر زنده بر روی آن اثر میگذارد و در تحقیق حاضر به بررسی این موضوع در مراتع سراب سفید شهرستان بروجرد پرداخته شده است. جهت ارزیابی شایستگی مرتع برای زنبورداری از اطلاعات چهار زیر مدل شامل پوشش گیاهی، آب و هوا، توپوگرافی و فاصله مبتنی بر روش فائو ...
بیشتر
پرورش زنبور عسل یکی از جنبههای استفادۀ چند منظوره از مراتع بوده که عوامل مختلف زنده و غیر زنده بر روی آن اثر میگذارد و در تحقیق حاضر به بررسی این موضوع در مراتع سراب سفید شهرستان بروجرد پرداخته شده است. جهت ارزیابی شایستگی مرتع برای زنبورداری از اطلاعات چهار زیر مدل شامل پوشش گیاهی، آب و هوا، توپوگرافی و فاصله مبتنی بر روش فائو استفاده شد. چهار طبقۀ شایستگی شامل: شایستگی خوب (1S)، متوسط (2S)، کم (3S) و غیر شایسته (N) بهکار رفت. نتایج نشان داد که در ماه فروردین بهطور کامل منطقه فاقد شایستگی لازم برای زنبورداری میباشد. همچنین کل منطقه در فصلهای بهار و تابستان به لحاظ کوهستانی بودن و سردی هوا و در نتیجه کوتاه بودن طول دورۀ گلدهی و حضور بیشتر گیاهان از خانوادۀ گندمیان در کلاس شایستگی خوب قرار نگرفت. در اردیبهشت ماه، 67/1152 هکتار (66/19%) در کلاس شایستگی کم و 76/4711 هکتار (43/80%) فاقد شایستگی، در ماه خرداد، مساحت 42/883 هکتار (06/15%) در کلاس شایستگی متوسط، 86/2002 هکتار (15/34%) در کلاس شایستگی کم و 15/2978 هکتار (79/50%) فاقد شایستگی، در ماه تیر، 81/799 هکتار (06/15%) منطقه در کلاس شایستگی متوسط، 79/2437 هکتار (57/41%) در کلاس شایستگی کم و 81/2626 هکتار (37/43%) فاقد شایستگی و در ماههای مرداد و شهریور، مساحت 81/799 هکتار (06/15%) در کلاس شایستگی متوسط، 54/2554 هکتار (56/43%) در کلاس شایستگی کم و 65/2509 هکتار (38/41%) در کلاس فاقد شایستگی قرار گرفت. میتوان نتیجه گرفت بهترین زمان مساعد برای زنبورداری در منطقه ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور میباشد.
قادر کریمی؛ حسن یگانه؛ حسن براتی
چکیده
مراتع از گونههای گیاهی مختلفی تشکیل شدهاند که ظهور مراحل فنولوژیکی در هر یک از آنها تحت تأثیر عوامل محیطی و ژنتیکی قرار میگیرد. بهمنظور بهرهبرداری بهموقع و دستیابی به عملکرد قابلقبول در هر گیاه لازم است که ظهور پدیدههای زیستی ثبت و مورد مطالعه قرار گیرند. هدف از تحقیق حاضر بررسی مراحل مختلف فنولوژی گونه Bromus ...
بیشتر
مراتع از گونههای گیاهی مختلفی تشکیل شدهاند که ظهور مراحل فنولوژیکی در هر یک از آنها تحت تأثیر عوامل محیطی و ژنتیکی قرار میگیرد. بهمنظور بهرهبرداری بهموقع و دستیابی به عملکرد قابلقبول در هر گیاه لازم است که ظهور پدیدههای زیستی ثبت و مورد مطالعه قرار گیرند. هدف از تحقیق حاضر بررسی مراحل مختلف فنولوژی گونه Bromus tomentellus بهمنظور دستیابی به برنامههای صحیح مدیریتی در منطقه مورد مطالعه و مناطق مشابه به آن است. به همین منظور این تحقیق در مراتع نیمهاستپی کردان در استان البرز به مدت 4 سال (1389-1386) اجرا شد. از گونه گیاهی موردنظر 10 پایه انتخاب و در طول 4 سال در فصل رویش در مقاطع زمانی 15 روزه در مرحله رویشی و هفتگی در مرحله زایشی تاریخ وقوع مراحل حیاتی گیاه شامل؛ مرحله رویش و رشد رویشی، مرحله گلدهی، بلوغ بذر و مرحله خشک شدن گیاه به همرا اطلاعات مربوط به ارتفاع کل گیاه برحسب سانتیمتر در فرمهای ویژه ثبت گردید. همچنین آمار و اطلاعات هواشناسی مربوط به هر یک چهار سال بررسی شامل؛ درجه حرارت متوسط ماهانه و میزان بارندگی ماهانه از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به منطقه تهیه و با توجه به آن منحنی آمبروترمیک سالهای 1386 تا 1389 بهطور جداگانه بهمنظور تطبیق با مراحل فنولوژیکی گونه مورد مطالعه ترسیم گردید. از درجه حرارت روزانه نیز بهمنظور محاسبه مجموع درجه روزهای رشد مراحل فنولوژیکی استفاده شد. نتایج نشان داد که اینگونه با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه بهخصوص دمای محیط (درجه-روز)، رشد خود را در سالهای مختلف در تاریخهای متفاوتی شروع میکند. همچنین مراحل مختلف فنولوژی نیاز دمایی (GDD) تقریباً ثابتی دارند که پس از کسب دمای لازم، ظهور مراحل مشاهده میشود.
سمانه محمدی مقدم؛ ابوالفضل مساعدی؛ محمد جنگجو؛ منصور مصداقی
چکیده
با آنکه بارندگی مهمترین عامل تأثیرگذار در تولید مرتع است، اطلاعات اندکی دربارة روابط تولید مرتع تحت تأثیر متقابل عوامل آبوهوایی و، بهویژه، شاخصهای خشکسالی وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تولید مرتع با عوامل آبوهوایی بارندگی، دما، تبخیر، تعرق، شاخصهای خشکسالی بارش استانداردشده (SPI)، و شناسایی خشکسالی (RDI) در منطقة ...
بیشتر
با آنکه بارندگی مهمترین عامل تأثیرگذار در تولید مرتع است، اطلاعات اندکی دربارة روابط تولید مرتع تحت تأثیر متقابل عوامل آبوهوایی و، بهویژه، شاخصهای خشکسالی وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تولید مرتع با عوامل آبوهوایی بارندگی، دما، تبخیر، تعرق، شاخصهای خشکسالی بارش استانداردشده (SPI)، و شناسایی خشکسالی (RDI) در منطقة ندوشن واقع در استان یزد انجام شده است. بدین منظور، در مورد هر عامل 33 دورة زمانی مختلف، شامل دورههای یک تا چهارماهه، ششماهه، و نُهماههـ به عنوان متغیرهایی که ممکن است در تولید گیاهی مرتع مؤثر باشندـ درنظر گرفته شد. برای کاهش حجم دادهها از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی استفاده شد. به منظور تعیین بهترین رابطه بین تولید با عوامل آبوهوایی و شاخصهای خشکسالی از روابط رگرسیونی استفاده شد. رابطههای رگرسیونی مختلف برای متغیرهای انتخابشده از روش تجزیه به مؤلفهها بررسی شد. در نهایت، در هر روش رابطهای که دارای کمترین خطای نقطة ایدهآل (IPE) بود رابطة برتر شناخته شد. با مقایسة رابطههایی که بر اساس بارندگی، دما، تبخیر و تعرق، شاخص بارش استانداردشده، و شاخص شناسایی خشکسالی بهدست آمد، رابطة بهدستآمده از شاخص شناسایی خشکسالی به عنوان رابطهای که برآورد مناسبتری از تولید مراتع دارد (969/0=R و میانگین قدر مطلق خطای نسبی معادل 111/0) انتخاب شد.
فاطمه هادیان؛ رضا جعفری؛ حسین بشری؛ سعید سلطانی
چکیده
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً ...
بیشتر
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً کمهزینه و سریع برای مطالعة پوشش گیاهی در مقیاسهای متفاوت استفاده میشود که با بررسی خصوصیات طیفی گیاهان تغییرات آنها ارزیابی میگردد. این مطالعه با هدف بررسی و پایش تغییرات پوشش گیاهی در 4 تیپ مرتعی و یک تیپ جنگلی بین سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ در بخشی از جنوب اصفهان و جنوب شرقی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. با استفاده از روش نمونهبرداری زمینی درصد تاجپوشش گیاهی در تیپهای گیاهی مختلف با استفاده از روش قدم نقطه در 10 سایت نمونهبرداری در هر تیپ گیاهی (6000 نقطه در هر تیپ گیاهی) انجام شد. سپس، با استفاده از آنالیز همبستگی امکان استفاده از دادههای ماهوارهای اخذشده از یک تصویر سال 1388 ماهوارة لندست برای مطالعة پوشش گیاهی مناطق مورد مطالعه بررسی شد. برای پایش تغییرات پوشش گیاهی، تعداد 12 سری تصاویر لندست مربوط به دورة نیمة اول خرداد سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ برای محاسبة شاخص NDVI تهیه شد. بر اساس نتایج، شاخص NDVI در سال 1388 همبستگی معناداری با تاجپوشش گیاهی در کلیة تیپهای مورد مطالعه داشت. بررسی تغییرات تاجپوشش گیاهی نشان داد که میزان تأثیرات بارش در تیپهای مورد مطالعه، بسته به فرم رویشی و شرایط اکولوژیکی مناطق مورد مطالعه، با یکدیگر متفاوت است، به طوری که پوشش گیاهی در مناطق مرتعی بیشترین همبستگی را با بارش فصل بهار و در منطقة جنگلی با بارش سالیانه داشت. همچنین، در مناطق مرتعی نیز تأثیرات بارش، بر حسب نوع گونة گیاهی غالب، متفاوت بود. در این منطقه بیشترین همبستگی میان بارش و تغییرات شاخص گیاهی در تیپ علفزار دیده شد که نشاندهندة کارایی شاخص NDVI در ارزیابی آثار و مدیریت خشکسالی است.