سید مسعود سلیمان پور؛ امین صالح پور جم؛ علی اکبر نوروزی؛ ناصر خلیلی
چکیده
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام ...
بیشتر
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام به بررسی دیدگاه آبخیزنشینان در اولویتبندی عوامل مؤثر بر مشارکت ضعیف ایشان در طرحهای آبخیزداری در حوزۀ آبخیز مراد آباد میمند واقع در غرب استان فارس شده است، به طوری که این مهم پس از تکمیل 72 پرسشنامه از سرپرستان خانوار با استفاده از آزمون t و آزمون ناپارامتری فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد از دیدگاه آبخیزنشینان به ترتیب شاخصهای "اقتصادی"، "آموزشی- ترویجی"، "طراحی- اجرایی" و "اجتماعی" دارای بیشینه و کمینۀ اولویت در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز تعیین شدند. همچنین مهمترین زیرشاخصها بر مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز به ترتیب: "درآمد کم ساکنان حوضه"، "عدم توجه به نیروی محلی در اجرای پروژهها (اشتغالزایی)"، "نادیده گرفتن درآمد برای آبخیزنشینان بهعنوان انگیزۀ اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای آبخیزداری" و "پایین بودن سطح سواد و آگاهی" میباشد. بر این اساس، دامنۀ مقادیر میانگین رتبهها بین 93/6 تا 25/10 متغیر است؛ به طوری که زیرشاخص "درآمد کم ساکنان حوضه" با میانگین رتبۀ 25/10 دارای بیشترین اولویت نسبی و زیرشاخص "دیربازده بودن طرحهای آبخیزداری" با میانگین رتبۀ 93/6 دارای کمترین اولویت نسبی در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوضه را به خود اختصاص دادند. بنابراین به منظور مشارکت پایدار آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری ضروری است نسبت به حل مسائل اقتصادی ایشان و تدوین برنامۀ جامع آموزش و ترویج اقدام جدی صورت گیرد.
علی گلکاریان؛ عباسعلی محمدیان؛ ابوالفضل عبدالهی
چکیده
حوزۀ آبخیز یک واحد ایدهآل برای مدیریت منابع طبیعی و همچنین تعدیل تأثیر ناهنجاری طبیعی برای دستیابی به توسعۀ پایدار است. شرط اول کنترل عوامل فرسایشی و بهبود وضعیت بحرانی یک حوزۀ آبخیز، شناسایی مناطق و زیرحوزههای با وضعیت بحرانیتر و اولویتبندی آنها است تا در صورت اجرای عملیات کنترلی، مناطق دارای اولویتهای بالاتر بیشتر مد ...
بیشتر
حوزۀ آبخیز یک واحد ایدهآل برای مدیریت منابع طبیعی و همچنین تعدیل تأثیر ناهنجاری طبیعی برای دستیابی به توسعۀ پایدار است. شرط اول کنترل عوامل فرسایشی و بهبود وضعیت بحرانی یک حوزۀ آبخیز، شناسایی مناطق و زیرحوزههای با وضعیت بحرانیتر و اولویتبندی آنها است تا در صورت اجرای عملیات کنترلی، مناطق دارای اولویتهای بالاتر بیشتر مد نظر قرار گرفته و برنامههای حفاظتی در این قبیل مناطق متمرکز شوند. هدف از این پژوهش اولویتبندی زیرحوزههای حوزۀ آبخیز دریان سمنان جهت اقدامات آبخیزداری با استفاده از روش شباهت به گزینه ایدهآل (تاپسیس) است. ابتدا در این پژوهش شش معیار (جمعیت، متوسط تولید پوشش گیاهی، منابع آب، سطح اراضی کشاورزی، فرسایش و استحکام سازند) جهت اولویتبندی انتخاب، سپس وزن هر یک از معیارها با استفاده از روش آنتروپی مشخص گردید که در این میان فاکتور جمعیت و فرسایش به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج نشان داد از بین 38 زیرحوزۀ مورد بررسی، زیرحوزههای A10، A'11 و B'7_A'12_C'21 به دلیل بالاتر بودن رتبۀ معیارهای جمعیت، منابع آب و سطح اراضی کشاورزی که دارای بالاترین وزن در بین معیارهای انتخابی هستند، در اولویت بالاتری قرار گرفتند و زیر حوزههای C6 ,C9 وC7 به جهت پایین بودن معیارهای مذکور کمترین اولویت را به خود اختصاص دادند.
حامد نوذری؛ صفر معروفی؛ مهناز ادیرش
چکیده
با توجه به خسارتهای سالیانۀ سیلاب حوضۀ دز و عدم اطلاع از میزان آبی که در زیر حوضههای میانی به سیل اصلی اضافه میشوند، هدف این تحقیق، تعیین میزان مشارکت زیرحوضههای میانی در سیل خروجی و شناسایی مناطق سیلخیز حوضه است. بنابراین با استفاده از شاخص SPI، مرطوبترین دورۀ زمانی منطقه تعیین گردید. پس از آن، منطقۀ مورد مطالعه به یازده ...
بیشتر
با توجه به خسارتهای سالیانۀ سیلاب حوضۀ دز و عدم اطلاع از میزان آبی که در زیر حوضههای میانی به سیل اصلی اضافه میشوند، هدف این تحقیق، تعیین میزان مشارکت زیرحوضههای میانی در سیل خروجی و شناسایی مناطق سیلخیز حوضه است. بنابراین با استفاده از شاخص SPI، مرطوبترین دورۀ زمانی منطقه تعیین گردید. پس از آن، منطقۀ مورد مطالعه به یازده زیرحوضه تقسیم و شبیهسازی بارش رواناب منطقه به کمک نرمافزار WMS صورت گرفت. در نهایت به کمک حذف یک به یک زیر حوضهها از روند شبیهسازی، سهم هر یک از زیرحوضهها در سیل خروجی تعیین شد. نتایج نشان داد که زیرحوضۀ دوکوهه با کاهش 40 درصدی دبی پیک، مؤثرترین ناحیه در سیل خروجی است. پس از آن حمیدآباد با 35 درصد و سد دز با 15 درصد به ترتیب زیر حوضههایی هستند که پتانسیل سیل خیزی بالایی دارند. همچنین به منظور حذف اثر مساحت زیرحوضه، اولویتبندی بر اساس سهم مشارکت مساحت واحد زیرحوضهها در خروجی انجام شد و دوکوهه با 29 درصد، حمیدآباد با 25درصد و دزفول با 15 درصد مشارکت، به ترتیب رتبههای اول، دوم و سوم را به خود اختصاص دادند.
علی طالبی؛ شهربانو عباسی جندانی
چکیده
مدل WEPP، به حجم زیادی از دادههای ورودی نیاز دارد. شناسایی پارامترهای حساس مدل و اولویتبندی آنها سبب افزایش دقت و کارایی مدل میشود. از طرفی مدل WEPP میتواند فرایندهای مؤثر در رواناب، فرسایش و رسوب را در طول سال شبیهسازی کند، از اینرو، حساسیت مدل با توجه به زمان وقوع رگبار و مقدار پارامترها در مقاطع مختلف از سال باید متفاوت ...
بیشتر
مدل WEPP، به حجم زیادی از دادههای ورودی نیاز دارد. شناسایی پارامترهای حساس مدل و اولویتبندی آنها سبب افزایش دقت و کارایی مدل میشود. از طرفی مدل WEPP میتواند فرایندهای مؤثر در رواناب، فرسایش و رسوب را در طول سال شبیهسازی کند، از اینرو، حساسیت مدل با توجه به زمان وقوع رگبار و مقدار پارامترها در مقاطع مختلف از سال باید متفاوت باشد. برای اثبات این فرض، دو رگبار بهاره و پاییزه مربوط به سال 2008 انتخاب شده و مدل WEPP برای سه پلات با شرایط متفاوت از حوزه آبخیز سنگانه مورد آنالیز حساسیت قرار گرفته است. برای آنالیز حساسیت از روش OAT استفاده شده و درجه حساسیت پارامترها محاسبه شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که درصد شن حساسترین پارامتر مدل WEPP میباشد. پس از این پارامتر، پارامترهای درصد رس، هدایت هیدرولیکی مؤثر، مقدار و شدت بارش، درجه روز جوانه زدن، درجه روز فصل رشد و نیز درصدی از فصل رشد که LAI کاهش مییابد، به ترتیب جزو پارامترهای حساس مدل میباشند. بیشترین تغییرات در اولویتبندی پارامترهای حساس نیز در فایل گیاه/ مدیریت دیده میشود. درجه حساسیت مدل به این پارامترها در بیشتر موارد در هر سه پلات در رگبار پاییزه نسبت به رگبار بهاره، کاهش قابل ملاحظهای داشته است. بهطور کلی نتایج حاصل نشان میدهد که میزان حساسیت مدل WEPP به پارامترهای مختلف در طی زمان تغییر میکند. از اینرو برای استفاده از این مدل پیچیده بهویژه در مناطق با محدودیت داده، کاربر باید نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشد که با توجه به زمان وقوع رگبار، کدام پارامتر در منطقه مطالعاتی بیشتر حساس بوده و باید با دقت بیشتری برداشت شود.
صادق تالی خشک؛ محسن محسنی ساروی؛ مهدی وفاخواه؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در ...
بیشتر
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در برخی مناطق متخصصان را بر آن داشته تا برای اولویتبندی زیرحوضهها به دنبال روشهایی باشند که با استفاده از خصوصیات در دسترس زیرحوضهها، در مناطق مختلف جغرافیایی، بهدرستی عمل کند. در تحقیق حاضر امکان استفاده از روشهای نروفازی و SCS در مدل HEC-HMS، که محدودة وسیعی از مزایا و معایب را میتوانند در تصمیمگیریها لحاظ نمایند، بررسی شد. برای تعیین صحت نتایج روشهای مختلف، میزان دبی خروجی از زیرحوضههای طالقان طی یک سال آماری برداشت شد. نتایج بهدستآمده از این دو روش با حداکثر دبی با دورة بازگشت دوسالة مشاهداتی زیرحوضهها مقایسه شد. نتایج نشان داد بهترین اولویتبندی مربوط به روش نروفازی است و در مقایسه با SCS، بر اساس ضرایب خطا و تبیین مربوط به مقایسة دادههای مشاهداتی و برآوردشده، بهترین برآوردها را داشته است.