حانیه رضایی؛ شراره پورابراهیم؛ محمد کریم الدینی
چکیده
آشکار سازی و پیش بینی تغییرات پوشش/کاربری سرزمین علاوه بر درک عملکرد و سلامت اکوسیستم ها، امکان مدیریت و برنامه ریزی سرزمین را خصوصا در مناطق با تغییرات سریع و اغلب ناهمسو با طرحهای آمایش سرزمین فراهم می سازد. مطالعه حاضر سعی دارد علاوه بر معرفی قابلیتهای گوگل ارث انجین با استفاده از مدل ترکیبی سلول خودکار و زنجیره مارکوف به پایش ...
بیشتر
آشکار سازی و پیش بینی تغییرات پوشش/کاربری سرزمین علاوه بر درک عملکرد و سلامت اکوسیستم ها، امکان مدیریت و برنامه ریزی سرزمین را خصوصا در مناطق با تغییرات سریع و اغلب ناهمسو با طرحهای آمایش سرزمین فراهم می سازد. مطالعه حاضر سعی دارد علاوه بر معرفی قابلیتهای گوگل ارث انجین با استفاده از مدل ترکیبی سلول خودکار و زنجیره مارکوف به پایش الگوی تغییرات سرزمین و پیش بینی الگوی تغییرات آتی بپردازد. جهت انجام تحقیق ابتدا سه تصویر لندست (2006، 2014 و 2021) با استفاده از روش طبقهبندیکننده ماشین بردار پشتیبان طبقهبندی شدند و با استفاده از نقشه های طبقه بندی شده (2014-2006) و (2021-2014)، و مدل ترکیبی سلول حودکار و زنجیره مارکوف برای سال های 2021 و 2035 شبیه سازی انجام شد. جهت ارزیابی دقت نقشه پیش بینی شده 2021 از نقشه طبقه بندی شده همان سال استفاده شد. دقت توافق بین نقشههای طبقه بندی شده و مدلسازی شده به ترتیب812/0 Kno=، 816/0Klocation=، 786/0 Kstandard= بود. ارزیابی روند تغییرات نشان میدهد که بین سالهای 2006 تا 2035، مساحت طبقه انسان ساخت از 01/4839 هکتار به 76/7199 هکتار خواهد رسید و 75/2360 هکتار افزایش را شاهد خواهیم بود. این نتایج بیانگر لزوم توجه به برنامه های آمایشی در فرایند برنامه ریزی سرزمین است. استفاده از مدل های شبیه سازی می تواند خطرهای تصمیم گیری بلندمدت را در مدیریت سرزمین کاهش دهد. همچنین استفاده از گوگل ارث انجین موجب کاهش هزینه و زمان طبقه بندی و پردازش تصاویر ماهواره ای خواهد شد.
صغری اندریانی؛ محمدحسین رضایی مقدم؛ خلیل ولیزاده کامران؛ فرهاد الماس پور
چکیده
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی ...
بیشتر
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی را از تغییرات رویداده در صورت ادامۀ مدیریت اعمال شده در یک بازۀ زمانی آگاه سازد. تحقیق حاضر نیز بهمنظور شبیهسازی و پیشبینی تغییرات زمانی و مکانی کاربری باغ تا سال 2026 صورت گرفته است. بدین منظور از روش ژئومد برای شبیهسازی مکانی تغییرات کاربری باغ استفاده گردید و به دلیل عدم قابلیت این مدل در شبیهسازی تغییرات زمانی، روش تحلیل زنجیرۀ مارکف برای رفع نقیصۀ مذکور با خطای تناسب 012/0 مورد استفاده قرار گرفت. به طوری که ابتدا کاربری باغ در سالهای 1987، 2000 و 2013 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5، 7 و 8 بعد از تصحیحات لازم و روش ماشین بردار پشتیبان استخراج گردید. سپس برای آگاهی از میزان تأثیر هریک از معیارهای مورداستفاده در تغییر این نوع کاربری، بهجای روشهای دلفی از روش آماری رگرسیون لجستیک، استانداردسازی فازی و در نهایت ترکیب خطی وزندار استفاده گردید. برای اعتبارسنجی مدل از شاخص ROC بهره گرفته شد. شاخص مذکور با سطح زیرمنحنی 91/0 در هر دو شبیهسازی برای سالهای 2000 و 2013 نشاندهندۀ کارایی خوب مدل ژئومد در شبیهسازی تغییرات مکانی میباشد. در بازه 26 سال 294 هکتار توسعه باغات وجود دارد و مدل ترکیبی، افزایش 304 هکتار کاربری باغ را تا سال 2026 و برای 13 سال آینده در صورت ادامۀ روش مدیریتی اعمال شده تا به حال، نشان میدهد و این احتمال وجود دارد که رودخانۀ دائمی صوفیچای با مصرف بیش از اندازۀ آب برای آبیاری درختان مثمر مثل سیب، تبدیل به رودخانۀ فصلی گردد.
علی اکبر نظری سامانی؛ علیرضا اولیایی؛ سادات فیض نیا
چکیده
ارزیابی فراوانی چشمهها به موضوعی مهم برای برنامهریزی استفاده از زمین، به خصوص شناسایی منابع آب زیرزمینی و حفاظت از محیطزیست تبدیل شده است. بدین منظور جهت تولید نقشۀ فراوانی چشمههای حوزۀ آبخیز بجنورد، از روش رگرسیون لجستیک باینری (به منظور وجود و عدم وجود چشمه)، تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده ...
بیشتر
ارزیابی فراوانی چشمهها به موضوعی مهم برای برنامهریزی استفاده از زمین، به خصوص شناسایی منابع آب زیرزمینی و حفاظت از محیطزیست تبدیل شده است. بدین منظور جهت تولید نقشۀ فراوانی چشمههای حوزۀ آبخیز بجنورد، از روش رگرسیون لجستیک باینری (به منظور وجود و عدم وجود چشمه)، تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده گردید. در این منطقه تعداد 359 چشمه شناسایی شد و 14 عامل مؤثر در وجود چشمه شامل تراکم خطواره، فاصله از خطواره، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، انحنای پروفیل، انحنای مماسی، نسبت سطح، برآیند بردار، بارندگی، ارتفاع، زمینشناسی، جهتهای جغرافیایی و شیب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضرایب عوامل مؤثر توسط رگرسیون لجستیک از 300 چشمه که به صورت تصادفی انتخابشده بودند، به دست آمد. از 59 چشمۀ دیگر برای مرحلۀ اعتبارسنجی استفاده شد. در نهایت نقشۀ فراوانی چشمهها به چهار طبقۀ احتمالاتی خیلی کم، کم، متوسط و زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان داد که وجود بیش از 80 درصد از چشمهها به درستی پیشبینی گردید. همچنین دقت مدل با استفاده از منحنی ROC، 6/86 درصد تخمین زده شد که نشاندهندۀ دقت بالای مدل در تحلیل فراوانی چشمهها در منطقۀ مورد مطالعه است. در پایان عوامل تراکم زهکشی، شاخص پوشش گیاهی، برآیند بردار، بیشترین ضریب و عوامل شیب، ارتفاع و نسبت سطح کمترین معنیداری را در بروز چشمهها داشتهاند. با توجه به نتایج این تحقیق، میتوان از این روش برای شناسایی منابع آب زیرزمینی در مناطق کارستی استفاده کرد و در بهبود مدیریت جامع حوزههای آبخیز کارستی، نقش مهمی ایفا نماید.
علیرضا عرب عامری؛ کورش شیرانی؛ مهدی تازه
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رخداد زمینلغزش و پهنهبندی حساسیت آن با استفاده از روشهای رگرسیون لجستیک و رگرسیون چند متغیره خطی است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی با مقیاس 1:40000، نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی و عملیات میدانی با استفاده از GPS، نقشه پراکنش زمینلغزشها بهصورت سطح بهعنوان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رخداد زمینلغزش و پهنهبندی حساسیت آن با استفاده از روشهای رگرسیون لجستیک و رگرسیون چند متغیره خطی است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی با مقیاس 1:40000، نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی و عملیات میدانی با استفاده از GPS، نقشه پراکنش زمینلغزشها بهصورت سطح بهعنوان متغیر وابسته تهیه گردید. برای تعیین عوامل مؤثر در رخداد زمینلغزش از آنالیز مقادیر عددی پارامترها با روش ماشینهای بردار پشتیبان در محیط نرمافزار Rapid Miner استفاده گردید و از ۲۱ لایه اطلاعاتی انتخابی، ۱۵ لایه اطلاعاتی انتخاب و جهت تهیه نقشه پهنهبندی بهعنوان متغیر مستقل در محیط ArcGIS 10.1 تهیه و رقومی گردیدند. پس از وزن دهی به لایهها، نقشه پهنهبندی با استفاده از روشهای انتخابی در ۵ کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. نتایج وزن دهی لایهها نشان داد که در هر دو روش، کاربری اراضی و جهت شیب بیشترین تأثیر را در وقوع زمینلغزش داشتهاند. منحنی ROC و مساحت زیر منحنی (AUC) برای نقشههای پهنهبندی ترسیم و از AUC برای صحت سنجی استفاده گردید و مقادیر حاصل از آن نشان داد که مدل چند متغیره خطی ( ۸۹۰/۰) دارای کارایی بالاتری نسبت به مدل لجستیک (۸۲۹/۰) جهت پهنهبندی خطر زمینلغزش است. بر اساس نتایج مدل برتر (چند متغیره خطی)، ۱/۱۶۰۴۶ هکتار (۱۳/۲۰ درصد) از منطقه در رده خطر زیاد و ۲/۱۵۶۷۱ هکتار (۶۶/۱۹ درصد) از منطقه در رده خطر خیلی زیاد قرار گرفته است.
خه بات خسروی؛ ادریس معروفی نیا؛ ابراهیم نوحانی؛ کامران چپی
چکیده
در راستای جلوگیری از هرگونه خسارات ناشی از سیل، نقشۀ حساسیت به وقوع سیل برای حوضۀ آبخیز هراز در استان مازندران توسط روش رگرسیون لجستیک تهیه گردید. ابتدا 211 نقطه سیلگیر و 211 نقطۀ غیر سیلگیر شناسایی شدند. در دومین مرحله 10 فاکتور مؤثر در وقوع سیل که شامل شیب، انحنای زمین، طبقات ارتفاعی، فاصله از رودخانه، شاخص رطوبت، توپوگرافی، شاخص ...
بیشتر
در راستای جلوگیری از هرگونه خسارات ناشی از سیل، نقشۀ حساسیت به وقوع سیل برای حوضۀ آبخیز هراز در استان مازندران توسط روش رگرسیون لجستیک تهیه گردید. ابتدا 211 نقطه سیلگیر و 211 نقطۀ غیر سیلگیر شناسایی شدند. در دومین مرحله 10 فاکتور مؤثر در وقوع سیل که شامل شیب، انحنای زمین، طبقات ارتفاعی، فاصله از رودخانه، شاخص رطوبت، توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، بارندگی، کاربری اراضی و NDVI میباشد، مشخص گردید. نقشههای رقومی کلیۀ پارامترها با استفاده از نرمافزارهای ArcGIS 10.1، ENVI 5.1 و SAGAGIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. موقعیت های سیلگیر به صورت تصادفی به دو گروه 70 درصد (151) و 30 درصد (60) به ترتیب برای مدلسازی برای اعتبارسنجی تقسیم شدند. وزن لایههای مورد استفاده با روش Enter توسط نرمافزار SPSS.18 مشخص گردید و در نهایت وزنهای تعیین شده به همراه لایۀ فاکتورهای مؤثر در وقوع سیل به محیط GIS 10.1 وارد گردید و نقشۀ نهایی تهیه گردید. نقشه حساسیت به وقوع سیل تهیه شده به 5 کلاس طبقه بندی شد. برای اطمینان از صحت نقشۀ تهیه شده، از منحنی ROC و سطح زیر منحنی آن استفاده شد. نتایج نشان داد که برای میزان پیشبینی، سطح زیرمنحنی برابر با 3/78 درصد میباشد، پس روش رگرسیون لجستیک دارای صحت قابل قبول جهت تهیۀ نقشۀ حساسیت به وقوع سیل میباشد. طبق مدل رگرسیون لجستیک، مهمترین فاکتورهای مؤثر در سیل به ترتیب شامل شاخص رطوبت توپوگرافی، انحنای زمین و شیب میباشد. نتایج این تحقیق میتواند برای محققان مختلف، شرکت سهامی آب منطقهای مازندران، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و ادارات منابعطبیعی، جهت کاهش خسارات در مواقع سیلابی مفید و ضروری میباشد.
حمید رضا مرادی؛ مریم دشتی مرویلی؛ علیرضا ایلدرمی
چکیده
هدف از این تحقیق پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضة آبخیز سیاهدره با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک است. بدین منظور، نخست نقاط لغزشی با استفاده از عکسهای هوایی و بازدیدهای میدانی مشخص و متعاقب آن نقشة پراکنش زمینلغزش منطقه تهیه شد. سپس، هر یک از عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش در منطقة مورد مطالعه از قبیل شیب، جهت شیب، ...
بیشتر
هدف از این تحقیق پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضة آبخیز سیاهدره با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک است. بدین منظور، نخست نقاط لغزشی با استفاده از عکسهای هوایی و بازدیدهای میدانی مشخص و متعاقب آن نقشة پراکنش زمینلغزش منطقه تهیه شد. سپس، هر یک از عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش در منطقة مورد مطالعه از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شبکة آبراهه، فاصله از گسل، و نقشة همباران در محیط GIS تهیه شد. دادههای مذکور در فرمتهای برداری و رستری در سامانة اطلاعات جغرافیایی ذخیره شد و برای اعمال تحلیلهای مبتنی بر مدل لجستیک استفاده گردید. تجزیه و تحلیل لجستیک با استفاده از نرمافزارARC GIS 9.2 و SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد عوامل شیب، ارتفاع، بارندگی، فاصله از آبراهه، و فاصله از گسل بهترتیب مهمترین عوامل وقوع لغزش در منطقهاند. بیشتر لغزشهای منطقه در کلاسهای شیب 22/22 تا 33/33 درصد، ارتفاع 2350 ـ 2500 متر، و بارندگی 473 ـ 523 میلیمتر قرار گرفته است. 50 درصد زمینلغزشها در فاصلة 30 متری از آبراهه قرار گرفته است. در این منطقه، اکثر لغزشها تا فاصلة 300 متری از گسلها اتفاق افتادهاند. صحتِ مدل با سه روش ارزیابی شد. نتایج بهدستآمده از هر سه روش برای حضور همة متغیرها بهترتیب عبارت است از: 2/98 درصد، 692/0، و 519/0. بدین ترتیب، نشان داده شد که میزان دقت مدل آماری لجستیک در تهیة نقشة حساسیت به خطر لغزش در منطقة مورد مطالعه بسیار بالاست.
محمدرضا ثروتی؛ کاظم نصرتی؛ شیما حسنوندی؛ بابک میرباقری
چکیده
زمینلغزشها و ناپایداریهایِ دامنهای مخاطرات مهمی هستند که موجب زیانهای اقتصادی میشوند. حوزة رودخانة سیکان، به دلیل شرایط توپوگرافی، تکتونیک، زمینشناسی، چینهشناسی، و اقلیمْ مستعدِ زمینلغزش است و همواره این پدیده اتفاق میافتد. هدف از این مطالعه شناخت عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزشهای حوزة رودخانة سیکان، ...
بیشتر
زمینلغزشها و ناپایداریهایِ دامنهای مخاطرات مهمی هستند که موجب زیانهای اقتصادی میشوند. حوزة رودخانة سیکان، به دلیل شرایط توپوگرافی، تکتونیک، زمینشناسی، چینهشناسی، و اقلیمْ مستعدِ زمینلغزش است و همواره این پدیده اتفاق میافتد. هدف از این مطالعه شناخت عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزشهای حوزة رودخانة سیکان، تعیین پتانسیل، و تهیة نقشة پهنهبندی خطر وقوع آن است. بدین منظور، یازده ویژگیـ شامل متغیرهای ارتفاع به متر، شیب به درجه، جهت شیب، شکل سطح زمین، جنس سازند، فاصله از گسل به متر، فاصله از رودخانه به متر، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از روستا، و بافت خاکـ به عنوان متغیر مستقل و پراکنش زمینلغزش به عنوان متغیر وابسته، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، تحلیل شد. نتایج نشان داد عوامل تأثیرگذار در وقوع زمینلغزش در حوضه به ترتیب عبارتاند از عوامل فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، فاصله از روستا، جنس سازند، شیب، و شکل سطح زمین. در نهایت، منطقة مورد مطالعه، از نظر حساسیت به خطر وقوع زمینلغزش، به پنج کلاس طبقهبندی شد که، بر اساس آن، 05/19 کیلومتر مربع دارای خطر خیلی کم بود، 85/15 کیلومتر مربع دارای خطر کم، 94/14 کیلومتر مربع با خطر متوسط، 58/14 کیلومتر مربع با خطر زیاد، و 06/9 کیلومتر مربع نیز دارای خطر خیلی زیاد. ارزیابی مدل نشان داد که میزان دقت مدل در این حوضه 2/74 درصد است. نتایج این مطالعه میتواند در مدیریت خطر زمینلغزش و کنترل عوامل تشدیدکننده مفید باشد.
شهربانو رحمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ علیرضا داودیان دهکردی
چکیده
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه ...
بیشتر
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM) رابطه بسیار قوی با دما، رطوبت، فرآیندهای ژئومورفولوژیکی وعوامل تخریبی داشته به همین دلیل انتظار می¬رود جایگزین بالقوه¬ای برای متغییر های تعیین کننده پوشش گیاهی باشد. در مطالعه حاضر روشی مبتنی بر مدل رقومی ارتفاع زمین و سیستم¬های اطلاعات جغرافیایی برای تولید نقشه پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده سبزکوه در استان چهارمحال و بختیاری به¬کار گرفته شد.در این روش به منظورشناسایی پارامترهای محیطی تعیین گر ساختار پوشش گیاهی، شش پارامتر محیطی اولیه و ثانویه شامل نقشه¬های هیپسومتری، شیب، جهت، بارش، دما و تابش خورشیدی از روی DEM استخراج گردید. جهت بررسی ارتباط بین این عوامل و توزیع مکانی پوشش گیاهی، تجزیه و تحلیل کمی با استفاده از ابزار آماری آنالیز مؤلفه اصلی انجام شد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره الگوی توزیع مکانی پوشش گیاهی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که هر چند فقدان اطلاعات در مورد گستره فعالیت¬های انسانی منجر به برخی ابهامات در تفسیر الگوهای فضایی پوشش گیاهی می¬شود، اما استفاده از متغیرهای توپوگرافیک و اقلیمی استخراج شده از روی DEM در پیش بینی پراکنش پوشش گیاهی برای نشان دادن الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی منطقه بسیار مفید وامیدوار کننده بود.