مهشید سوری؛ مینا بیات؛ سعیده ناطقی
چکیده
گسترش روزافزون صنعت و فعالیتهای معدن کاوی، باعث افزایش آلودگیهای زیست محیطی شده و این آلودگیها از طریق آب، هوا و همچنین از طریق ورود پساب و ضایعات به داخل خاک، اثرات و پیامدهای غیرقابل جبرانی بر اکوسیستمهای طبیعی وارد مینمایند. این پژوهش با هدف بررسی پتانسیل گیاهپالایی گونههای مرتعی Artemisia sieberi و Salsola richteri وorientalis Scariola و ...
بیشتر
گسترش روزافزون صنعت و فعالیتهای معدن کاوی، باعث افزایش آلودگیهای زیست محیطی شده و این آلودگیها از طریق آب، هوا و همچنین از طریق ورود پساب و ضایعات به داخل خاک، اثرات و پیامدهای غیرقابل جبرانی بر اکوسیستمهای طبیعی وارد مینمایند. این پژوهش با هدف بررسی پتانسیل گیاهپالایی گونههای مرتعی Artemisia sieberi و Salsola richteri وorientalis Scariola و همچنین بررسی غلظت فلزات سنگین (روی، نیکل و آرسنیک) در خاک معدن آهن سنگان در استان خراسان رضوی انجام شد. ابتدا بر اساس بررسی اولیه پراکنش پوششگیاهی در امتداد گرادیان اکولوژیکی منطقه، تیپهای گیاهی غالب مشخص گردید. سپس، از بخشهای مختلف گونه های گیاهی غالب منطقه خواف و خاک اطراف ریشه آنها در فواصل مختلف از معدن در جهت باد غالب منطقه نمونهبرداری گردید. برای اندازهگیری میزان آلودگی به فلزات در نمونههای برداشت شده، از روش اکسیداسیون و دستگاه پلاسمای جفت شده القایی استفاده شد. سپس، به منظور ارزیابی و بررسی توانایی گیاهان انتخاب شده در پاکسازی محیط از فلزات مختلف، چند شاخص مختلف گیاه پالایی بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد، پوششهای گیاهی مختلف از نظر شاخصهای مختلف عنصر روی، آرسنیک و نیکل اختلاف معنیداری با یکدیگر دارند، به طوریکه بیشترین میزان شاخصهای تغلیظ زیستی BCF روی (38/1)، آرسنیک(54/0) و نیکل (45/0) وBAC روی (53/1)، آرسنیک (48/0) و نیکل(04/0) مربوط به پوشش گیاهی Salsola richteri است که قابلیت تجمعی بالای گیاه Salsola richteri را در جذب روی نشان میدهد. همچنین، ارزیابی آلودگی خاک با استفاده از فاکتور آلودگی (CF) و شاخص زمین انباشتگی (Igeo) انجام شد.
مهشید سوری؛ علیرضا افتخاری؛ ژیلا قربانی؛ نادیا کمالی
چکیده
خاک مهمترین جزء تشکیلدهنده زیستبومهای مرتعی بوده و به واسطه حفظ آن و خصوصیاتش میتوان با سهولت بیشتری به احیاء پوشش گیاهی با صرف کمترین هزینه و زمان اقدام نموده و از کاهش توان تولید مراتع پیشگیری نمود. در تحقیق حاضر به بررسی میزان پتاسیم و فسفر موجود در خاک مراتع قوشچی ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی از سال 1397 الی 1400 تحت تأثیر ...
بیشتر
خاک مهمترین جزء تشکیلدهنده زیستبومهای مرتعی بوده و به واسطه حفظ آن و خصوصیاتش میتوان با سهولت بیشتری به احیاء پوشش گیاهی با صرف کمترین هزینه و زمان اقدام نموده و از کاهش توان تولید مراتع پیشگیری نمود. در تحقیق حاضر به بررسی میزان پتاسیم و فسفر موجود در خاک مراتع قوشچی ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی از سال 1397 الی 1400 تحت تأثیر شرایط قرق و چرا شده پرداخته شد. به علاوه، توسعه و ارزیابی مدل استنتاج فازی- عصبی تطبیقی (انفیس) به منظور پیشبینی میزان پتاسیم و فسفر خاک و مقایسه نتایج آن با مدل رگرسیونی ارائه گردید. برای ارزیابی مدلهای رگرسیونی و انفیس از مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب تبیین (R2) استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که سالهای متفاوت و شرایط تحت قرق و تحت چرا اثر معنیداری بر میزان پتاسیم و فسفر موجود در خاک داشته اما اثر متقابل آنها بیمعنی بود. بیشترین میزان پتاسیم خاک مربوط به سال 1400 و شرایط تحت چرا میباشد. درحالیکه بیشترین میزان فسفر خاک مربوط به سال 1398و شرایط قرق بود. در بخش مدلسازی فاکتور فسفر، مدل انفیس با دقت بالاتر (59/0R2=) و خطای کمتر (0187/0RMSE=) نسبت به مدل کم دقتتر رگرسیونی (38/0R2=) با خطای بیشتر (089/0RMSE=) توانست مقدار فسفر را پیش بینی نماید. در مورد فاکتور پتاسیم نیز، مدل انفیس با دقت بالاتر (62/0R2= و خطای کمتر (017/0RMSE=) نسبت به مدل کم دقتتر رگرسیونی (42/0R2=) با خطای بیشتر (097/0 RMSE=) توانست میزان پتاسیم خاک را پیشبینی نماید.
مهشید سوری؛ پیام نجفی؛ جواد معتمدی؛ سعیده ناطقی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، درصد پوشش تاجی، جمعیت نیروی انسانی، مجاورت با جاده، مجاورت با مناطق مسکونی، مجاورت با زمینهای کشاورزی، مجاورت با منابع آبی، نوع شغل مردم بومی و کاربری فعلی اراضی، بهعنوان معیارهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مد نظر قرار گرفت. با تشکیل ماتریس میانگین، محاسبۀ ماتریس تأثیر روابط مستقیم بیمقیاس شده، محاسبۀ ماتریس کل (ماتریس مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم) و محاسبۀ ماتریس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ترتیب میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر یک از معیارهای ذکر شده، مشخص شد. بر مبنای نتایج، کاربری فعلی اراضی، بیشترین تأثیرپذیری (9308/3) و جهت شیب، کمترین تأثیرپذیری (0475/1) را بر پدیدۀ آتشسوزیهای منطقه داشت. ضمن اینکه کاربری فعلی اراضی و جمعیت نیروی انسانی، بهترتیب تعامل بیشتری با سایر عوامل آتشسوزیها داشتند و وزن این عوامل بر وقوع پدیدۀ آتشسوزی، بیشتر بود. بر اساس نتایج بردار ارتباط که معرف قطعیت یک معیار بهعنوان معیار تأثیرگذار است، مجاورت با جاده (43/1) و ارتفاع (6/0)، بیشترین تأثیرگذاری را بر مجموعه عوامل دیگر در زمینۀ وقوع حریق در مراتع منطقه داشتند. نتایج حاصل، میتواند به کارشناسان منابع طبیعی، در تهیۀ نقشههای ریسک آتشسوزی، کمک کند تا مرحلۀ پیشگیری حریق، آگاهانهتر و علمیتر انجام شود. هرچه اطلاعات ورودی نقشههای ریسک، دقیقتر باشد و تکنیکهای تصمیمگیری چند منظوره قویتری بهکار برده شود، نقشههای ریسک دقیقتری تهیه میگردد.
مهشید سوری؛ مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ مرتضی خداقلی
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از 60 پلات 2 متر مربعی در طول 4 ترانسکت چهار صد متری استفاده شد و تولید با روش قطع و توزین در پانزده پلات در طول ترانسکتها اندازهگیری گردید. سپس با استفاده از رابطۀ رگرسیونی بین پوشش تاجی (درصد) و تولید (کیلوگرم در هکتار)، تولید مابقی پلاتها برای آن سال محاسبه شد. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی (روزانه، ماهانه، سالانه، بارندگی فصل رویش و بارندگی فصل رویش به علاوه سال پیشین)، دما (سالانه، ماهانه، فصل رویش، بیشینه و کمینۀ دما). نتایج نشان داد متوسط تاج پوشش 3/6 درصد و متوسط تولید 5/128 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی سالانه و دمای مرداد ماه در تمامی سایتها و بارندگی فصل رویش در تمامی سایتها بهجز سایت ایزدخواست به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه مؤثر بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولید علوفه نشان داد. با استفاده از بارندگی سالانه میتوان تغییرات تولید علوفه را در مراتع مورد بررسی از 50 تا 92 درصد و در کل مراتع استان فارس تا 70 درصد برآورد نمود. میانگین تولید بلندمدت در مراتع بیابان زدایی، بیداعلم و ایزدخواست با استفاده از پارامترهای بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش و بیشینۀ دما به ترتیب 3/88، 2/95 و 7/112 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. از یافتههای این تحقیق میتوان به منظور پیشبینی تاجپوشش و تولید و در نهایت ظرفیت چرایی بلندمدت در مراتع استفاده نمود.
مهشید سوری؛ مینا غایب؛ جواد معتمدی
چکیده
عملیات اصلاحی برای جلوگیری از تخریب مرتع زمانی کارآمد است که مناطق مستعد تخریب شناسایی و اقدامات اصلاحی در این مناطق متمرکز گردد. انجام پژوهش حاضر، برای شناسایی و شناخت وضعیت مناطق مستعد تخریب مراتع به کمک روشهای فرارتبهای به منظور مدیریت صحیح مراتع در حوزۀ آبخیز نوشان استان آذربایجان غربی انجام گرفت. برای اولویت بندی مراتع ...
بیشتر
عملیات اصلاحی برای جلوگیری از تخریب مرتع زمانی کارآمد است که مناطق مستعد تخریب شناسایی و اقدامات اصلاحی در این مناطق متمرکز گردد. انجام پژوهش حاضر، برای شناسایی و شناخت وضعیت مناطق مستعد تخریب مراتع به کمک روشهای فرارتبهای به منظور مدیریت صحیح مراتع در حوزۀ آبخیز نوشان استان آذربایجان غربی انجام گرفت. برای اولویت بندی مراتع مستعد تخریب از تکنیک تصمیمگیری چند معیارۀ فرارتبهای PROMETHEE II استفاده شد. در این تحقیق، برای تعیین مراتع مستعد تخریب از معیارهای متعددی شامل بارش، درصد شیب، فرسایش، رسوب، رواناب، دبی، تولید، وضعیت مرتع، تیپ گیاهی، گروههای هیدرولوژیکی خاک، واحدهای اراضی، اسیدیتۀ خاک، هدایت الکتریکی خاک، کربن آلی، بافت خاک، کاربری اراضی، تراکم جمعیت و وجود روستا استفاده گردید. وزندهی معیارها به کمک روش آنتروپی شانون انجام گرفت. بالاترین وزن معیار مربوط به معیار تراکم جمعیت با وزن 1624/0 و کمترین وزن مربوط به معیار اسیدیتۀ خاک با وزن 0002/0 است. سپس با توجه به وزن و مقدار هر معیار برای هر تیپ گیاهی، دادههای مربوط به تیپهای گیاهی با استفاده از تکنیک PROMETHEE II تحلیل شدند. کلاس تخریبپذیری مرتع بر اساس تکنیک PROMETHEEII و بر اساس روش خوشهبندی K-means در سه کلاس تخریب مرتع زیاد، متوسط و کم تعیین شد.
مهشید سوری؛ خالد بایزیدی؛ احسان زند اصفهانی؛ جواد معتمدی
چکیده
گونۀ مرتعیAgropyron desertorum از مهمترین گراسهای چندسالۀ نواحی نیمه خشک و معتدل بوده که به منظور تهیۀ علوفه، ایجاد چراگاه، تثبیت خاکها و مـدیریت منـابع آبی توسط کارشناسان منابع طبیعی توصیه میشود. آگاهی از تغییرات عملکرد گونههای مرتعی در شرایط متفاوت محیطی از ضروریات اصلاح، احیاء و مدیریت اکوسیستمهای مرتعی است. هدف از این ...
بیشتر
گونۀ مرتعیAgropyron desertorum از مهمترین گراسهای چندسالۀ نواحی نیمه خشک و معتدل بوده که به منظور تهیۀ علوفه، ایجاد چراگاه، تثبیت خاکها و مـدیریت منـابع آبی توسط کارشناسان منابع طبیعی توصیه میشود. آگاهی از تغییرات عملکرد گونههای مرتعی در شرایط متفاوت محیطی از ضروریات اصلاح، احیاء و مدیریت اکوسیستمهای مرتعی است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیرات متقابل عوامل محیطی خشکی و آلودگی بر عملکرد گونۀ مرتعی Agropyron desertorum است. این تحقیق بهصورت آزمایش در شرایط گلخانهای در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی تحت تأثیر تیمارهای اکسید مس در 4 سطح (0، 25، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر)، نانواکسید مس در 4 سطح (0، 25، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر) و پلی اتیلن گلایکول6000 (PEG6000) در 3 سطح (0، 6/0- و 2/1- مگاپاسکال) در 5 تکرار بر روی گیاه بهصورت گلدانی در گلخانۀ هیدروپونیک انجام گرفت. پس از اعمال تنشها، تغییرات کلروفیل، پتاسیم، وزن تر ریشه، ساقه و طول بخش اندام هوایی اندازهگیری شدند. دادههای حاصل از اندازهگیری به روش طرح آزمایشی فاکتوریل و با استفاده از نرمافزار SPSS.18 وآزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل خصوصیات گیاهی اندازهگیری شده نشان داد تمامی صفات گونۀ Agropyron desertorum تحت تأثیر اثرات متقابل عوامل محیطی خشکی و آلودگی، نسبت به تیمار شاهد کاهش معنیداری داشته است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وجود مقدار زیاد اکسیدها و نانو اکسیدها در شرایط خشکی باعث ایجاد مسمومیت در بافتهای گیاهی گونۀ Agropyron desertorum شده و رشد اندامهای گیاه آگروپایرون را مختل مینماید و نهایتاً سبب مرگ گیاه میشود. لذا کشت گونۀ Agropyron desertorum در مراتع آلودۀ مناطق خشک توصیه نمیشود.
جواد دائی زاده؛ مهشید سوری؛ احسان زند اصفهانی؛ جواد معتمدی
چکیده
هیدروکربنهای نفتی از جمله آلایندههای پایدار سمی بوده که تهدیدی اساسی برای اکوسیستم بهشمار میرود. گیاهپالایی، شامل استفاده از گیاهان برای پاکسازی خاکهای آلوده، یک روش مؤثر و اقتصادی در کاهش آلودگیهای نفتی خاک است. در این پژوهش پتانسیل گیاهپالایی گیاهان مرتعی Agropyron intermedium و Dactylis glomerata بر خاک آلوده با غلظتهای ...
بیشتر
هیدروکربنهای نفتی از جمله آلایندههای پایدار سمی بوده که تهدیدی اساسی برای اکوسیستم بهشمار میرود. گیاهپالایی، شامل استفاده از گیاهان برای پاکسازی خاکهای آلوده، یک روش مؤثر و اقتصادی در کاهش آلودگیهای نفتی خاک است. در این پژوهش پتانسیل گیاهپالایی گیاهان مرتعی Agropyron intermedium و Dactylis glomerata بر خاک آلوده با غلظتهای مختلف نفت خام (20، 30، 40 و 50 درصد) برای مدت 120 روز در شرایط گلخانهای مورد بررسی قرار گرفت. در انتهای تحقیق، تغییرات فاکتورهای زیستی (ارتفاع اندامهوایی، وزن خشک اندامهوایی و وزن خشک ریشه) هر کدام از گونهها و تغییرات هیدروکربنهای نفتی خاک اندازهگیری گردید و نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. روند منحنی سینتیک زوال درصد ترکیبات نفتی برای محاسبۀ مدت زمان لازم برای تجزیۀ هیدروکربنهای نفتی، ارزیابی گردید. نتایج نشان داد سه شاخصۀ مهم فاکتورهای زیستی هر دو گونه در تیمارهای مختلف، تفاوت معنیداری با تیمار شاهد داشتند. آنالیز حاصل از تغییرات درصد ترکیبات نفتی نشان داد، گیاه Ag.intermedium با کاهش 81/79 درصد مواد نفتی در تیمار 20 درصد و 54/58 درصد کاهش در تیمار 50 درصد، توانایی بهتری نسبت به گیاه D.glomerataدر گیاهپالایی خاکهای آلوده به مواد نفتی را دارد. نتایج حاصل از آنالیز درصد ترکیبات نفتی نمونههای خاک و برازش آن با سه مدل سینتیک درجۀ صفر، سینتیک درجۀ اول و مدل هیگوچی، در هر دو گونه نشان داد که مدل سینتیک درجۀ اول مناسبترین مدل برای شبیهسازی روند تغییرات مقادیر هیدروکربنهای نفتی خاک میباشد.