فاطمه شیدایی؛ الهام اکبری؛ شهلا چوبچیان؛ محمد صادق الهیاری؛ عنایت عباسی
چکیده
به منظور دستیابی به مناسبات کارآمد سیاستگذاری؛ نخست اصلاح شبکه تصمیمگیری منابع آب، تعدیل قدرت نهادهای دولتی و درگیر نمودن تشکل-های ذینفعان، سازمانهای مردم نهاد و دانشگاهیان و دلسوزان حوزه آب و محیطزیست، جهت احیای حکمرانی آب در کشور ضروری است. در این بین تصمیمگیری مشارکتی در حوزه مدیریت منابع آب میتواند به بهبود فرآیندهای ...
بیشتر
به منظور دستیابی به مناسبات کارآمد سیاستگذاری؛ نخست اصلاح شبکه تصمیمگیری منابع آب، تعدیل قدرت نهادهای دولتی و درگیر نمودن تشکل-های ذینفعان، سازمانهای مردم نهاد و دانشگاهیان و دلسوزان حوزه آب و محیطزیست، جهت احیای حکمرانی آب در کشور ضروری است. در این بین تصمیمگیری مشارکتی در حوزه مدیریت منابع آب میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش قابلیت اجرای تصمیمات مرتبط با مدیریت آب کمک کند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش تبیین وضعیت موجود و مطلوب فرآیند تصمیمگیری مشارکتی مدیریت منابع آب قرار گرفته است. برای جمعآوری اطلاعات مربوط به نمونه تحقیق از پرسشنامه ارائه شده برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد استفاده شده است. نتایج نشان داد که در بعد نهادینه سازی بیشترین تفاوت بین وضعیت موجود و مطلوب مشاهده شده است. همچنین بطور کلی بررسی وضعیت موجود فرآیند تصمیمگیری مشارکتی (تحلیل عاملی تاییدی) نشان داد که بعد اجرا دارای بیشترین اهمیت نسبی در تبیین فرآیند تصمیمگیری مشارکتی بود؛ این امر نشان از اهمیت بعد انسانی در این رابطه است که کل فرآیند مدیریت تصمیمگیری راتحت الشعاع قرار میدهد و سودمندی نتایج بستگی به کیفیت ارتباطات و راهبردهای مشارکتی دارد. برنامهریزی لازم در این خصوص باید بواسطه بررسی تنوع منابع اطلاعاتی و تعیین اولویتها، با توجه به منابع اطلاعاتی و تعیین استراتژیها، تدوین گردیده و با تاکید بر ظرفیت و تعهد جامعه و افراد هدف اجرا شود و در آخر ظرفیت ذینفعان و پیوندهای میان آنان برای مشارکت هر چه بیشترآنان جهت نهادینهسازی اقدامات صورت گرفته؛ مدنظر قرارگیرد.
میثم علی زاده؛ شفق رستگار؛ جمشید قربانی
چکیده
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی ...
بیشتر
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن شامل 65 کارشناس، 132 مرتعدار و 29 نفر جوامع محلی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و مقایسه میانگین (t تک نمونه) انجام شد. همچنین به منظور بررسی و آزمون توافق یا اجماع نظر در مورد اثربخشی بوتهکاری از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد از نظر هر سه جامعه مورد بررسی اثربخشی محیط زیستی در اولویت اول بوده است. همچنین بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس اختلاف معنیداری بین دیدگاه پاسخگویان مشاهده نشد. آزمون مقایسه میانگین نیز نشان داد در مجموع اثربخشی اجتماعی و محیط زیستی نسبت به قبل از اجرای طرح معنیدار شده است. بیشترین اثربخشی اقتصادی بوتهکاری مربوط به افزایش محصولات دامی، بهبود وضعیت دامداری و ایجاد و درآمد و اشتغال بوده است. بیشترین اثربخشی اجتماعی مربوط به افزایش مشارکت در طرحها، افزایش سطح آگاهیهای عمومی نسبت به مراتع و ارتقا سلامت و بهداشت عمومی بوده است. به طور کلی نتایج بررسی اثربخشی بوته-کاری از دیدگاه هر سه گروه کارشناسان، مرتعداران و جوامع محلی از اجماع نظر و توافق همراه بوده و اثرات محیط زیستی و اجتماعی نسبت به قبل از اجرای طرح ملموستر بوده است.
سیده خدیجه مهدوی؛ مائده یوسفیان؛ محمدرضا شهرکی؛ رضا اورمرز
چکیده
نیاز به تمرکززدایی دولت در سطوح محلی میتواند تضمینی برای مشارکت بهرهبرداران مرتعی باشد. در همین راستا تحقیق حاضر به تحلیل ادراکات بهرهبرداران مرتعی از حکمرانی مشارکتی در مراتع اینچهشورهزار استان گلستان پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن را 120 بهرهبردار تشکیل دادهاند که 92 نفر ...
بیشتر
نیاز به تمرکززدایی دولت در سطوح محلی میتواند تضمینی برای مشارکت بهرهبرداران مرتعی باشد. در همین راستا تحقیق حاضر به تحلیل ادراکات بهرهبرداران مرتعی از حکمرانی مشارکتی در مراتع اینچهشورهزار استان گلستان پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن را 120 بهرهبردار تشکیل دادهاند که 92 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات بود که حکمرانی مشارکتی با 32 گویه در قالب 9 مؤلفه ارزیابی شد. به طوری که روایی پرسشنامه از طریق کارشناسان و پایایی آن با محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. محاسبات آماری بر اساس نرمافزار SPSS25 صورت گرفت. نتایج نشان داد، شاخصهای «اجرا» و «حل تعارضات» با بیشترین مقدار و دو شاخص «برنامهریزی» و «هماهنگی» با کمترین مقدار به ترتیب در بالاترین و پایینترین سطح شاخص حکمرانی در مراتع قرار گرفتند. از طرفی، با توجه به میانگین به دست آمده در شاخص حکمرانی مرتع (58/3)، تمایل حکمرانی به سمت مدیریت جامعهمحور میباشد. بین متغیرهای سابقه دامداری، تعداد دام، سن، میزان درآمد سالانه با تمایل به حکمرانی در مرتع رابطۀ مثبت و معنیداری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده و همچنین جایگاه و اهمیت حکمرانی مراتع، دخالت دادن بهرهبرداران در تهیه و تدوین طرحها و پروژههای مرتعی و استفاده از دانش غنی بومی آنها، برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی در راستای فعالیتهای مشارکتی بهره-برداران با اداره منابع طبیعی و آبخیزداری به عنوان نماینده دولت، از جمله مهمترین پیشنهادات تحقیق حاضر میباشد.
روناک احمدی؛ قدرت اله حیدری؛ غلامرضا خوش فر
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که متغیرهای حضور در جلسات عمومی، روابط صمیمانه با همسایگان، تسلط مروجین بر مباحث فنی، ارئه خدمات ترویجی در زمینه اصلاح و احیای مرتع، واگذاری مسئولیت بخشی از برنامهها به بهرهبرداران، عضویت در سازمانهای محلی، آشنایی بهرهبرداران با برنامهها و شرکت در دوره-های آموزشی و ترویجی دارای بیشترین همبستگی با میزان مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه Enterبر روی متغیرهای زمینهای نشاندهنده آن است که متغیر سطح تحصیلات، بیشترین اثر مثبت و مستقیم (281/0) و بیشترین اثر مثبت و کل (357/0) را بر میزان مشارکت بهرهبرداران دارد، همچنین تعداد دام، تعداد افراد تحت تکفل و درآمد در اولویتهای بعدی قرار دارند. در بین متغیرهای زمینهای سن و سابقه بهرهبرداری دارای اثر منفی (482/0- و 468/0-) بر مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. بنابراین توجه خاص به عوامل مذکور میتواند در دستورکار مدیران و برنامهریزان قرار گیرد و زمینههای مشارکت هر چه بیشتر بهرهبرداران را در اصلاح و احیای مراتع، در هر منطقه فراهم آورد.
سید مسعود سلیمان پور؛ امین صالح پور جم؛ علی اکبر نوروزی؛ ناصر خلیلی
چکیده
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام ...
بیشتر
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام به بررسی دیدگاه آبخیزنشینان در اولویتبندی عوامل مؤثر بر مشارکت ضعیف ایشان در طرحهای آبخیزداری در حوزۀ آبخیز مراد آباد میمند واقع در غرب استان فارس شده است، به طوری که این مهم پس از تکمیل 72 پرسشنامه از سرپرستان خانوار با استفاده از آزمون t و آزمون ناپارامتری فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد از دیدگاه آبخیزنشینان به ترتیب شاخصهای "اقتصادی"، "آموزشی- ترویجی"، "طراحی- اجرایی" و "اجتماعی" دارای بیشینه و کمینۀ اولویت در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز تعیین شدند. همچنین مهمترین زیرشاخصها بر مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز به ترتیب: "درآمد کم ساکنان حوضه"، "عدم توجه به نیروی محلی در اجرای پروژهها (اشتغالزایی)"، "نادیده گرفتن درآمد برای آبخیزنشینان بهعنوان انگیزۀ اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای آبخیزداری" و "پایین بودن سطح سواد و آگاهی" میباشد. بر این اساس، دامنۀ مقادیر میانگین رتبهها بین 93/6 تا 25/10 متغیر است؛ به طوری که زیرشاخص "درآمد کم ساکنان حوضه" با میانگین رتبۀ 25/10 دارای بیشترین اولویت نسبی و زیرشاخص "دیربازده بودن طرحهای آبخیزداری" با میانگین رتبۀ 93/6 دارای کمترین اولویت نسبی در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوضه را به خود اختصاص دادند. بنابراین به منظور مشارکت پایدار آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری ضروری است نسبت به حل مسائل اقتصادی ایشان و تدوین برنامۀ جامع آموزش و ترویج اقدام جدی صورت گیرد.
حسین سروی صدرآباد؛ ایمان اسلامی
چکیده
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این ...
بیشتر
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این اساس، تحلیل شبکۀ اجتماعی، به منزلۀ یک رویکرد در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظور مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکۀ ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی در سامان عرفی صدرآباد در حوزۀ آبخیز ندوشن یزد است. این کار بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای سطح کلان و میانی صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که میزان انسجام و سرمایۀ اجتماعی متوسط است و پایداری و تعادل شبکه نیز در حد زیاد، ارزیابی میشود که نشان دهندۀ بالا بودن میزان انتقال یافتگی در پیوندهای اعتماد و مشارکت میباشد. همچنین میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت، بر اساس شاخص QAP، ۶۴ درصد و در حد زیاد و مناسب میباشد. نتایج شاخص میانگین فاصلۀ ژئودزیک نیز بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت در حد بهینه و قابل قبول میباشد که نشان دهندۀ سرعت مناسب گردش اطلاعات خواهد بود. شبکۀ مدیریت آب در صدرآباد پتانسیل انسجام و سرمایۀ اجتماعی بیشتر را دارد، که پیش نیاز آن، بهرهگیری از وضعیت مناسب اعتماد در جهت افزایش مشارکت است.
علیرضا دانشی؛ مهدی وفاخواه؛ مصطفی پناهی
چکیده
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی ...
بیشتر
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی را با شکست مواجه ساخته است. به همین جهت در پژوهش حاضر میزان مقبولیت عمومی و مشارکت بهرهبردارانی که در منطقه به زراعت و باغداری اشتغال دارند، در چند نمونه از راهکارهای ارائه شده برای احیاء دریاچۀ ارومیه بررسی گردید. منطقۀ مورد مطالعه در این پژوهش حوزۀ آبخیز سیمینه رود میباشد که یکی از بزرگترین زیرحوزههای دریاچۀ ارومیه است. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه میباشد که با مراجعه به منطقۀ مورد مطالعه و انجام مصاحبه با بهرهبرداران تکمیل و نتایج حاصل، با استفاده از نرمافزار SPSS 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرح تغییر سیستم آبیاری از سنتی به تحت فشار با مقبولیت 45/91 درصدی در صورت اجرا میتواند بیشترین اقبال را در بین راهکارهای مورد بررسی داشته باشد. طرح پرداخت جبرانی به کشاورزان نیز در ازاء عدم بهرهبرداری از اراضی زراعی تحت مالکیت با 53/55 درصد از مقبولیت مناسبی برخوردار بود. همچنین 25/50 درصد از بهرهبرداران نسبت به استفاده از گونههای با نیاز آبی کم به جای گونههای پرمصرف آب، در صورت حمایت دولت اعلام آمادگی نمودند. به طور کلی نتایج نشان داد طرح افزایش آببهای پرداختی بهرهبرداران به منظور کاهش کشت و در نتیجه کاهش مصرف آب کشاورزی نمیتواند موفقیت چشمگیری داشته باشد. بنابراین بهتر است از میان این طرحها، طرح تغییر سیستم آبیاری در اولویت اجرایی قرار داشته باشد و در مراحل بعدی طرح پرداخت جبرانی و تغییر الگوی کشت اجرا گردند.