مریم اسدی؛ آرش ملکیان؛ علی سلاجقه
چکیده
مدلهای GCM به طور وسیع برای ارزیابی تغییر اقلیم در یک مقیاس جهانی استفاده میشود؛ اما خروجی این مدلها برای ارزیابی تغییرات اقلیمی در سطح محلی و منطقهای کافی و دقیق نیست. لذا در این مطالعه از مدل SDSM جهت ریزمقیاسسازی دادههای مدل CanESM2 استفاده شد و شرایط اقلیمی منطقه سمیرم بر مبنای سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 در بازه زمانی 2020 تا 2100 ...
بیشتر
مدلهای GCM به طور وسیع برای ارزیابی تغییر اقلیم در یک مقیاس جهانی استفاده میشود؛ اما خروجی این مدلها برای ارزیابی تغییرات اقلیمی در سطح محلی و منطقهای کافی و دقیق نیست. لذا در این مطالعه از مدل SDSM جهت ریزمقیاسسازی دادههای مدل CanESM2 استفاده شد و شرایط اقلیمی منطقه سمیرم بر مبنای سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 در بازه زمانی 2020 تا 2100 میلادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مدل برمبنای دادههای NCEP نشان داد که مدل در ارزیابی و پیشبینی دادههای دما به خصوص دمای میانگین از دقت بالاتری برخوردار بوده است. مقایسه دادههای مشاهداتی و دادههای شبیهسازی شده دما و بارندگی GCMها در دوره پایه (1980 تا 2005) براساس متغیرهای پیشبینی کننده NCEP نشان داد که میانگین همبستگی دادههای بارش 52/0، دمای میانگین 88/0، دمای حداکثر 80/0 و دمای حداقل 70/0 (برای دوره اعتبار سنجی و واسنجی) به دست آمده است. نتایج ارزیابی تغییرات بارش در سناریوهای مختلف نیز کاهش حداقل 24/7 درصد و حداکثر 55/18 درصد بارش را برای بازهزمانی 2020 تا 2100 نسبت به دوره پایه (1980-2005) پیشبینی نموده است. نتایج پیشبینی بارش، تغییرات الگوی بارشی را نیز نشان داده است. همچنین مقایسه سناریوها نشان میدهد که سناریو RCP2.6 به عنوان خوشبینانهترین سناریو کمترین کاهش بارندگی و سناریو RCP8.5 بیشترین کاهش بارندگی را پیشبینی نموده است. بررسی تغییرات پیشبینی شده دما نیز افزایش را برای دمای میانگین و حداقل و حداکثر را نشان میدهد که حداکثر تا 04/1، 61/1، 75/1 درجه سانتیگراد برای بازه 2020 تا 2100 نشان داده است.
سعید خسروبیگی بزچلویی؛ آرش ملکیان؛ علیرضا مقدم نیا؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی است که هر ساله باعث تلفات مالی و جانی می شود. تخمین دبی سیلاب یکی از مهمترین عوامل لازم جهت طراحی و اجرای سازههای آبی است. در چنین مواردی یکی از راه حلهای مناسب برای برآورد دبیهای حداکثر لحظهای با دوره بازگشت های مختلف آنالیز منطقهای سیلاب میباشد. به منظور انجام پژوهش حاضر، تعداد 55 ایستگاه ...
بیشتر
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی است که هر ساله باعث تلفات مالی و جانی می شود. تخمین دبی سیلاب یکی از مهمترین عوامل لازم جهت طراحی و اجرای سازههای آبی است. در چنین مواردی یکی از راه حلهای مناسب برای برآورد دبیهای حداکثر لحظهای با دوره بازگشت های مختلف آنالیز منطقهای سیلاب میباشد. به منظور انجام پژوهش حاضر، تعداد 55 ایستگاه آبسنجی با دوره مشترک آماری 20 ساله پس از رفع نواقص آماری برای انجام کار در نظر گرفته شدند. سپس بر اساس توزیع لوگ پیرسون نوع سوم با کمترین میزان خطا و بیشترین تعداد رتبه اول به عنوان مناسب ترین تابع برازش، مقدار دبی در دوره بازگشتهای مختلف برآورد گردید. در ادامه اطلاعات مربوط به انواع متغیرهای فیزیوگرافی، کاربری اراضی، اقلیمی و زمینشناسی جمعآوری شد. پس از جمعآوری اطلاعات مربوط به کلیه متغیرهای مستقل با استفاده از آزمون گاما مهمترین متغیرهای موثر بر دبیهای حداکثر لحظهای شامل مساحت، تراکم زهکشی، حداکثر بارندگی 24 ساعته و محیط حوزه آبخیز انتخاب و مدلسازی با استفاده از روشهای مدلسازی جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان در نرمافزار R انجام پذیرفت و میزان کارایی این دو روش بر اساس نمایههای آماری ضریب تبیین (R2)، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب کارایی ناش و ساتکلیف (CE) مشخص شد. با ضریب کارایی 74 تا 83 درصد، خطای 05/3 تا 11/32 متر مکعب و ضریب تبیین 76 تا 91 نسبت به نسبت به مدل جنگل تصادفی از دقت بالاتری برخوردار میباشند.
جواد معتمدی؛ علی محبی؛ کامبیز علیزاده
چکیده
زمینه: کنار آمدن با تغییرات اقلیمی، بخشی از شیوه رویارویی با این پدیده است. این امر، منوط به درک تغییرات اقلیمی و میزان انطباقپذیری با آن میباشد.هدف: پژوهش، با هدف سنجش میزان درک عشایر از تغییرات اقلیمی و راهبردهای سازگاری آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی، انجام شد.روش پژوهش: پژوهش، توصیفی بوده و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه ...
بیشتر
زمینه: کنار آمدن با تغییرات اقلیمی، بخشی از شیوه رویارویی با این پدیده است. این امر، منوط به درک تغییرات اقلیمی و میزان انطباقپذیری با آن میباشد.هدف: پژوهش، با هدف سنجش میزان درک عشایر از تغییرات اقلیمی و راهبردهای سازگاری آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی، انجام شد.روش پژوهش: پژوهش، توصیفی بوده و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که گویههای آن بر اساس مصاحبه، بهدست آمد.یافتهها: درک عشایر از اثرات تغییر اقلیم، یکسان نمیباشد. از نظر آنها، تغییر اقلیم، مشهودترین تاثیر را در پوشش گیاهی داشته است. اولویت استراتژیهای سازگاری نیز در مواجهه با تغییرات اقلیمی، متفاوت است. بین درک اثرات تغییر اقلیم با میزان سازگاری و انطباقپذیری در مواجهۀ با تغییرات اقلیمی، رابطۀ مثبت مشاهده شد. عشایری که درک بیشتری از اثرات تغییر اقلیم داشتند، از استراتژیهای مدیریت دام جهت سازگاری در مواجهه با آن، استفاده کردهاند. سن و سابقۀ دامداری، با میزان درک از اثرات تغییر اقلیم، رابطۀ مثبت داشت. رابطۀ منفی و معنیداری نیز بین تعداد دام و میزان سازگاری، مشاهده شد.نتیجهگیری: درک عشایر از تغییر اقلیم و تأثیرات آن بر اکولوژی محیط، نقطه شروع مهمی در مقابله با اثرات منفی تغییرات اقلیمی و انتخاب راهبردهای مناسب برای سازگاری یا مقابله با آن است. بهطوری که انتخاب روشهای سازگاری مناسب توسط عشایر، آسیبپذیری تغییرات اقلیمی بر وضعیت دام و مراتع را کاهش میدهد.