سوسن سلاجقه؛ لیلا عوض پور؛ مهدی قربانی
چکیده
از آنجا که بخش عمده ای از منابع آب و دیگر منابع موردنیاز مردم در آبخیزهای مجاور و اراضی حومه قرار دارند اجرای برنامههای مدیریتی غالباً با منافع و تقاضاهای آبخیزنشینان تزاحم و تداخل پیدا میکند. رفع این منازعات جز از راههای مسالمت آمیز که دربرگیرنده حقوق طرفین و دربرگیرنده پایداری محیطزیست باشد امکان پذیر نیست. یکی از ابزارهای ...
بیشتر
از آنجا که بخش عمده ای از منابع آب و دیگر منابع موردنیاز مردم در آبخیزهای مجاور و اراضی حومه قرار دارند اجرای برنامههای مدیریتی غالباً با منافع و تقاضاهای آبخیزنشینان تزاحم و تداخل پیدا میکند. رفع این منازعات جز از راههای مسالمت آمیز که دربرگیرنده حقوق طرفین و دربرگیرنده پایداری محیطزیست باشد امکان پذیر نیست. یکی از ابزارهای مؤثر، همکاری و مشارکت جوامع محلی و ارتقاء سرمایه اجتماعی آبخیزنشینان میباشد. سرمایه اجتماعی، بر اساس مشارکت افراد در فعالیتهای جمعی و ایجاد اعتماد متقابل بین افراد، ترویج فرآیند مشارکت اجتماعی در مدیریت جامع حوزه آبخیز را فراهم میکند. این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل سرمایه اجتماعی در چهار روستای شهرستان باخرز (اشتیوان، چهارطاق، شهرک شهید بهشتی و قلعه نو شاملو) قبل و بعد از اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومههای روستایی، از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) بهره جسته است. دادههای مورد نیاز از طریق پیمایش و تکمیل پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از نرمافزار UCINET تحلیل شدهاند. برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی، شاخصهای کلیدی تحلیل شبکه شامل تراکم شبکه (به عنوان نشانگری از میزان ارتباطات بین اعضا)، مرکزیت (نفوذ و قدرت افراد در شبکه)، دوسویگی (به عنوان معیاری از روابط متقابل)، انتقالپذیری روابط (نسجام و قابلیت انتقال اطلاعات) و میانگین فاصله ژئودزیک (سرعت انتشار اطلاعات) محاسبه شدهاند. یافتهها حاکی از افزایش قابل توجه سرمایه اجتماعی در هر چهار روستا پس از اجرای طرح توسعه محلی است. نتایج این پژوهش بر اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه اجتماعی و دستیابی به توسعه اهداف مدیریت جامع حوزه آبخیز تأکید دارد. لذا، پیشنهاد میشود که سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه، استراتژیهایی مبتنی بر تقویت سرمایه اجتماعی، به ویژه از طریق ایجاد و حمایت از نهادهای محلی، را در اولویت قرار دهند.
نازنین اکبری محمدآباد؛ مژگان سادات عظیمی؛ حسن یگانه؛ مصطفی خوشحال سرمست؛ الهام ملک زاده
چکیده
همزیستی گیاهان با میکروارگانیسمهای خاک منجر به حفظ و پایداری خاک و گونههای گیاهی میگردد. قارچهای مایکوریز آربسکولار (AM) میتوانند تکثیر، رشد، سلامتی و مقاومت گیاه را نسبت به عوامل گوناگون محیطی افزایش دهند. لاله واژگون گیاهی مرتعی و از ذخایر ژنتیکی ارزشمند کشور است. هدف از این پژوهش بررسی وجود رابطه همزیستی لاله واژگون زرد ...
بیشتر
همزیستی گیاهان با میکروارگانیسمهای خاک منجر به حفظ و پایداری خاک و گونههای گیاهی میگردد. قارچهای مایکوریز آربسکولار (AM) میتوانند تکثیر، رشد، سلامتی و مقاومت گیاه را نسبت به عوامل گوناگون محیطی افزایش دهند. لاله واژگون گیاهی مرتعی و از ذخایر ژنتیکی ارزشمند کشور است. هدف از این پژوهش بررسی وجود رابطه همزیستی لاله واژگون زرد با قارچهای AM و همبستگی فراوانی اسپور و کلونیزاسیون مایکوریزی ریشه با برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بود. بدین منظور 30 نمونه خاک به همراه ریشه از رویشگاه لاله واژگون زرد جمعآوری و برخی ویژگیهای خاک اندازهگیری گردید. ﭘﺲ از رنگآمیزی رﯾﺸﻪﻫﺎ و اﺳﺘﺨﺮاج اﺳﭙﻮرﻫﺎ از نمونههای ﺧﺎک، ﻣﯿﺰان ﮐﻠﻮﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن رﯾﺸﻪ و ﺟﻤﻌﯿﺖ اﺳﭙﻮر اﯾﻦ قارچها اندازهگیری ﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ رابطه همبستگی برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ﺧﺎک ﺑﺮ اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ قارچی ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. خاک رویشگاه لوم سیلتی، غیرشور، نسبتاً قلیایی با محتوای متوسط ماده آلی و از نظر عناصرغذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم مناسب بود. با مشاهده ساختارهای مختلف قارچی در ریشه لاله واژگون زرد رابطه ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﯽ (متوسط کلونیزاسیون 50%) قارچهای AM ﺑﺎ گیاه وﺟﻮد داشت و بیانگر وابستگی مایکوریزی گیاه در شرایط رویشگاه بود. رابطه همبستگی بین فراوانی اسپور قارچ با درصد کلونیزاسیون ریشه از نظر آماری در سطح 01/0 معنیدار بود. همچنین بین درصد کلونیزاسیون ریشه و فراوانی اسپور با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک رابطه معنیداری مشاهده نشد.
زینب شیخی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حاجی کریمی؛ رضا بیات
چکیده
فرسایش خندقی فرآیندی آستانهای است که نقش مهمی در تخریب اراضی و تولید رسوب دارد. شناخت شرایط و اراضی تحت وقوع آن به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای شناسایی تخریب اراضی است. در این پژوهش به منظور تهیه نقشه فرسایش خندقی در سطح کشور با بررسی مقالهها، پایاننامهها و گزارش طرح پژوهشی نسبت به تدقیق موقعیت فرسایش خندقی و ایجاد پایگاه مکانی ...
بیشتر
فرسایش خندقی فرآیندی آستانهای است که نقش مهمی در تخریب اراضی و تولید رسوب دارد. شناخت شرایط و اراضی تحت وقوع آن به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای شناسایی تخریب اراضی است. در این پژوهش به منظور تهیه نقشه فرسایش خندقی در سطح کشور با بررسی مقالهها، پایاننامهها و گزارش طرح پژوهشی نسبت به تدقیق موقعیت فرسایش خندقی و ایجاد پایگاه مکانی اقدام شد. موقعیت 2719 خندق در هر اقلیم و کاربری شناسایی شد. متغیرهای خاکی، اقلیم، بارندگی، دما و کاربریاراضی با استفاده از بررسی متون علمی-پژوهشی و مدل رقومی ارتفاعی 5/12 و 30 متری استخراج شد. آستانه توپوگرافی و درصد فراوانی خندقها در ارتباط با عوامل مذکور تعیین شد. یافتههای حاصل بیانگر 1328852 هکتار گستره خندقها در سطح کشور است. بیشترین رخداد خندق در اقلیم نیمهخشک، طبقه بارندگی 350-250 میلیمتر در سال، مقدار زیاد سیلت ، شیب کمتر از 5 درصد و کاربری زراعت دیم است. بیشترین حد آستانه (ضریب ) در هر دو اقلیم خشک و نیمهخشک مربوط به کاربری مرتع است. دامنه ضریب ( متاثر از نوع فرآیند) در اقلیم خشک از 06/0 تا 37/0 و در اقلیم نیمه خشک از 002/0 تا 46/0 متغیر است. در خاکهای ماسهای به دلیل قابلیت نفوذ بیشتر و در خاکهای رسی به دلیل قابلیت چسبندگی، مقدار مقاومت در برابر فرسایش خندقی بیشتر از خاکهای سیلتی است. تخریب پوشش سطحی و رواناب دو نیروی محرک مهم در رخداد خندق است و تحت شرایط تغیر اقلیم در آینده اهیمت بیشتری پیدا خواهند کرد.
الهه خسروجردی؛ ناصر مشهدی؛ ابوالقاسم دادرسی
چکیده
سنگفرش بیابان و پوستههای پلایا به به عنوان لایه مقاوم از خاک و و مواد زمینی زیرین محافظت میکنند. در صورتیکه لایههای حفاظتی به دلیل فعالیت های انسانی بهم ریخته یا شکسته شوند، ذرات ریز زیرین به راحتی توسط باد فرسایش پیدا میکنند. هدف از این تحقیق تعیین پتانسیل فرسایش پذیری خاک لایه زیر سنگفرش در دشتسرها، رسوب لایه زیر پوسته ...
بیشتر
سنگفرش بیابان و پوستههای پلایا به به عنوان لایه مقاوم از خاک و و مواد زمینی زیرین محافظت میکنند. در صورتیکه لایههای حفاظتی به دلیل فعالیت های انسانی بهم ریخته یا شکسته شوند، ذرات ریز زیرین به راحتی توسط باد فرسایش پیدا میکنند. هدف از این تحقیق تعیین پتانسیل فرسایش پذیری خاک لایه زیر سنگفرش در دشتسرها، رسوب لایه زیر پوسته پلایا و پوسته پلایا است. بدین منظور از ویژگیهای بافت خاک، دانهبندی ذرات خاک و رسوب و خصوصیات شیمیایی خاک از جمله هدایت الکتریکی، درصد سدیم تبادلی و شاخص پایداری الکتروشیمیایی، به عنوان معیار فرسایش پذیری یا پایداری استفاده گردید. نتایج مطالعات نشان میدهد که مد طبقههای دانهبندی ذرات در دشتسرها زیر 250 تا 500 میکرون و در نمونههای پلایا بیشتر از 500 میکرون است. همچنین متوسط اندازه ذرات در تمام نمونههای دشتسر، ماسه متوسط تا ریز، و در نمونههای پلایا ماسه متوسط تا درشت است که نشاندهنده ریزدانه بودن ذرات در دشتسرها است. با این حال حدود 60 درصد کل نمونهها دارای بافت ماسهای رسی لومی هستند. میانگینهای مقدارهای هدایت الکتریکی ، نسبت جذب سدیم و درصد سدیم تبادلی در پوستهی پلایا به طور قابل توجهی از خاک و رسوب زیرسطحی بیشتر است. میانگین مقدار شاخص پایداری الکتروشیمیایی برای موقعیت پوستهی پلایا، رسوب زیرین پلایا و خاک زیرین دشتسر به ترتیب 81/0 ، 67/0 و 10/0 است. تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده نشان داد که توالی افزایشی فرسایش پذیری بادی به ترتیب عبارتنداز خاک زیرین دشتسر، رسوب زیرین پلایا و پوستهی پلایا.
علیرضا سپه وند؛ نسرین بیرانوند؛ نگار ارجمند
چکیده
این تحقیق با هدف مدلسازی شاخص کیفیت آب ( WQI) به کمک مدلهای هوشمصنوعی با تکیه بر مدلهای یادگیری ماشین RepTree، RF، M5P، BM5P(ترکیب M5P و Bagging)، BRF(ترکیب RF و Bagging) و BRepTree (ترکیب RepTree و Bagging) در حوضههای خرمآباد، الشتر و بیرانشهر، استان لرستان انجام گرفته است. در این تحقیق ابتدا بر اساس داده-های کیفیت آب، شاخص کیفیت آب (WQI) محاسبه شد و در ادامه برای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف مدلسازی شاخص کیفیت آب ( WQI) به کمک مدلهای هوشمصنوعی با تکیه بر مدلهای یادگیری ماشین RepTree، RF، M5P، BM5P(ترکیب M5P و Bagging)، BRF(ترکیب RF و Bagging) و BRepTree (ترکیب RepTree و Bagging) در حوضههای خرمآباد، الشتر و بیرانشهر، استان لرستان انجام گرفته است. در این تحقیق ابتدا بر اساس داده-های کیفیت آب، شاخص کیفیت آب (WQI) محاسبه شد و در ادامه برای مدلسازی، دادههای ورودی شامل پارامترهای کیفی آب یک دوره 10 ساله (1403-1393) و همچنین داده خروجی شاخص کیفیت آب رودخانهها بود. در این تحقیق برای مدلسازی در مرحله آموزش 70 درصد دادهها و در مرحله ارزیابی 30 درصد باقیمانده مورد استفاده قرار گرفتند و در نهایت بر اساس نتایج معیارهای ارزیابی خطای ضریب همبستگی (CC)، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای مطلق (MAE) همچنین نمودارهای تیلور و ویولن باکس مدل بهینه انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین مدلهای استفاده شده، مدل BM5P باتوجه به معیارهای ارزیابی مدل CC، MAE و RMSE در بخش آزمایش بهترتیب برابر 99/0، 15/0 و 20/0 از عملکرد بهتری نسبت به سایر مدلها برخوردار بوده است. در ادامه با توجه به نتایج حاصل از نمودارهای تیلور و ویولن باکس بهمنظور ارزیابی کارایی مدلها، برتری این مدل نسبت به سایر مدلها تایید شد. در نهایت نتایج نشان داد که برای صرفهجوی در زمان و هزینه و همچنین مدیریت بهینه پارامترهای کیفیت آب، یکی از راهکارهای مناسب، استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی بهمنظور مدلسازی و ارزیابی شاخص کیفیت آب (WQI) میباشد.
سجاد خلفی اصل؛ بهزاد متشفع
چکیده
معضل اصلی در بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، درک موقعیت و ارتباطات پیچیده دستاندکاران متعدد دخیل در اجرای طرحهاست. در این راستا تحلیل شبکههای اجتماعی از جمله رویکردهای جامعه شناختی جهت بررسی هر گونه رابطه اجتماعی و سازمانی عنوان شده است. در پژوهش حاضر شبکه اجتماعی پیوندهای تبادل اطلاعات و مشارکت سازمانهای دخیل در مدیریت ...
بیشتر
معضل اصلی در بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، درک موقعیت و ارتباطات پیچیده دستاندکاران متعدد دخیل در اجرای طرحهاست. در این راستا تحلیل شبکههای اجتماعی از جمله رویکردهای جامعه شناختی جهت بررسی هر گونه رابطه اجتماعی و سازمانی عنوان شده است. در پژوهش حاضر شبکه اجتماعی پیوندهای تبادل اطلاعات و مشارکت سازمانهای دخیل در مدیریت منابع طبیعی شهرستان بهبهان مورد بررسی قرار گرفتند. به این منظور پرسشنامهها بین سازمانها توزیع و بر اساس وجود یا عدم وجود ارتباط در مقیاس لیکرت درجهبندی شدند. سپس با کاربرد نرمافزار Ucinet 6.528 شاخصها در سطوح کلان، میانی و خرد شبکه پیوندهای تبادل اطلاعات و مشارکت سازمانی محاسبه شدند. نتایج نشان داد تراکم شبکههای تبادل اطلاعات و مشارکت به ترتیب متوسط و کم بود در مقابل در هر دو پیوند شاخصهای دوسویگی و انتقالیافتگی خیلی زیاد و زیاد ارزیابی شدند. شاخص میانگین فاصله ژئودزیک برای هر دو پیوند در محدوده بهینه قرار داشت که حاکی از سرعت مطلوب گردش اطلاعات و مشارکت در شبکه بود. همچنین در هر دو شبکه سازمانهای سازمانهای جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، آب، تعاون روستایی، فرمانداری و امور عشایر به عنوان کنشگران اصلی و مرکزی و اداره محیط زیست، اداره هواشناسی، اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی، دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان و ایستگاه کشاورزی بهبهان به عنوان کنشگران فرعی و پیرامونی شناسایی شدند. در سطح ذینفعان شبکه نیز به طور کلی فرمانداری با داشتن بیشترین مقدار مرکزیتها از اقتدار و نفوذ بالایی برخوردار بوده و همچنین دارای بالاترین نقش کنترلگری و واسطهگری در شبکه میباشد.
مسعود سالاری؛ فریدون سرمدیان؛ علی سلاجقه
چکیده
قوچ و میش از مهمترین گونههای حیاتوحش ایران به شمار میرود که در فهرست سرخ IUCN در رده آسیبپذیر (VU) قرار دارد. این گونه نقشی کلیدی در پایداری اکوسیستمهای مرتعی داشته و به حفظ تعادل زیستی و پویایی زیستگاههای طبیعی خود کمک میکند. اختلاف در ویژگیهای سرزمین از قبیل اقلیم، پستیوبلندی، خاک، پوشش گیاهی، منابع آبی و کاربری سرزمین ...
بیشتر
قوچ و میش از مهمترین گونههای حیاتوحش ایران به شمار میرود که در فهرست سرخ IUCN در رده آسیبپذیر (VU) قرار دارد. این گونه نقشی کلیدی در پایداری اکوسیستمهای مرتعی داشته و به حفظ تعادل زیستی و پویایی زیستگاههای طبیعی خود کمک میکند. اختلاف در ویژگیهای سرزمین از قبیل اقلیم، پستیوبلندی، خاک، پوشش گیاهی، منابع آبی و کاربری سرزمین منجر به جداسازی واحدهای مختلف تناسب سرزمین برای این گونه خواهد شد. این پژوهش با دنبالکردن رفتار گوسفندان وحشی طی مدت 10 سال، با هدف شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر تناسب زیستگاه گونه قوچ و میش وحشی و تهیه نقشه تناسب سرزمین با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) در پارک ملی خبر انجام گرفت. نتایج نشان داد منطقه دارای تناسب زیستگاهی نسبتاً خوب برای قوچ و میش است. ارتفاع، شیب، پوشش گیاهی و فاصله از آب مهمترین عوامل مؤثر بر تناسب سرزمین برای گونه موردنظر بودند. اعتبارسنجی نتایج با استفاده از ضریب کاپا و شاخص دقت کلی، سطح بالایی از دقت در یافتهها را نشان میدهد و اهمیت استفاده از مدلهای یادگیری ماشین و AHP را در مطالعات ارزیابی تناسب سرزمین برجسته میسازد. نتایج میتواند به مدیران در درک نیازهای زیستگاهی گونه و شناسایی مناطق کلیدی برای حفاظت کمک کند.