علی جعفری؛ علی اکبر نظری سامانی؛ فاطمه توکلی راد
چکیده
در بیشتر پروژههای منابع طبیعی و آبخیزداری، انجام پژوهشهایی برای پایش، ارزیابی و مقایسۀ نتایج با شاخصهای مذکور در پروژه نیاز اساسی به شمار میآید. در طرحهای پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازهگیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات بهدست آمده از نتایج عملکرد آن، ضروری به نظر میرسد. ورود حجم زیادی از سیلاب محتوی املاح و ...
بیشتر
در بیشتر پروژههای منابع طبیعی و آبخیزداری، انجام پژوهشهایی برای پایش، ارزیابی و مقایسۀ نتایج با شاخصهای مذکور در پروژه نیاز اساسی به شمار میآید. در طرحهای پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازهگیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات بهدست آمده از نتایج عملکرد آن، ضروری به نظر میرسد. ورود حجم زیادی از سیلاب محتوی املاح و بار معلق با برخاستگاه متفاوت از یک سو و برجای گذاردن رسوبات از سوی دیگر، به مرور زمان سبب بروز تغییراتی در خواص خاک خواهد شد. در این تحقیق تأثیر پخش سیلاب بر تغییرات کانیشناسی خاک ایستگاه پخش سیلاب پس از 10 سال عمر آن مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی این تغییرات در حد فاصل نهرهای گسترش سیلاب، سه نوار اول که سیلگیری آنها قطعی بود، به عنوان محلهای نمونهبرداری انتخاب شد. به منظور بررسی و شناسایی کانیهای رسی عرصۀ پخش سیلاب و مقایسۀ آن با عرصۀ شاهد در مجاورت عرصه پخش سیلاب، سیزده نمونه خاک از افق 15-0 سانتیمتری به نحوی که حتیالامکان کل سه نوار پخش و نهرهای رسوبگیر را تحت پوشش قرار دهد، انتخاب شد. نتایج منحنیهای حاصل از پراش پرتو ایکس نشان میدهد که کانیهای پالیگورسکیت، ایلیت، کلریت، اسمکتیت و کائولینیت در عرصه شاهد، هر سه نهر رسوبگیر و نوارهای عرصۀ پخش سیلاب حضور دارند. کانیهای موجود در عرصۀ شاهد از لحاظ نوع تفاوتی با رسوبگیرها و نوارهای پخش سیلاب ندارند اما از لحاظ آماری مقدار برخی از این کانیها در این سه موقعیت متفاوت است. به نظر میرسد شرایط آب و هوایی خشک منطقه عامل جدی در عدم تغییر و تحول کانیها بوده و پخش سیلاب تأثیر چندانی بر نوع کانیها نداشته است و فقط توانسته مقدار برخی از کانیها را در نوارهای عرصۀ پخش تغییر دهد.
کاظم نصرتی؛ محمد مهدی حسین زاده؛ نگار بهرامی
چکیده
افزایش روزافزون جمعیت و میزان تقاضا برای استفاده از منابع آب، موجب افت سریع آب زیرزمینی در بسیاری از دشتها شده است لذا نیاز به توجه به بهبود وضع کمی و کیفی آبخوانها احساس میگردد. یکی از روشهای مدیریتی منابع آب که در سالهای اخیر کاربرد وسیعی یافته است، استفاده از روش تغذیۀ مصنوعی میباشد. مطالعۀ حاضر جهت شناسایی مناطق ...
بیشتر
افزایش روزافزون جمعیت و میزان تقاضا برای استفاده از منابع آب، موجب افت سریع آب زیرزمینی در بسیاری از دشتها شده است لذا نیاز به توجه به بهبود وضع کمی و کیفی آبخوانها احساس میگردد. یکی از روشهای مدیریتی منابع آب که در سالهای اخیر کاربرد وسیعی یافته است، استفاده از روش تغذیۀ مصنوعی میباشد. مطالعۀ حاضر جهت شناسایی مناطق مناسب برای تغذیۀ مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی شهرستان روانسر است. بدین منظور پس از در نظر گرفتن معیارهای زمینشناسی، شیب، هدایت هیدرولیکی، ضخامت آبرفت، نفوذپذیری، فرسایشپذیری، کاربری اراضی، درصد شن، رس و تهیۀ لایۀ رستری هر کدام از این معیارها نسبت به رتبهبندی هر معیار به روش تحلیل سلسله مراتبی و تعیین وزن معیارها با استفاده از مدل ترکیب خطی وزنی (WLC) برای دو روش متداول تغذیۀ مصنوعی (پخش سیلاب و حوضچههای تغذیه) اقدام گردید. براساس نتایج به دست آمده از نقشههای نهایی مکانیابی تغذیۀ مصنوعی در هر دو روش، مکانهای مناسب در قسمتهای شمالی، شمال شرقی و جنوب غربی حوزه واقع شده اند. در روش پخش سیلاب، اراضی مستعد تغذیۀ مصنوعی آبهای زیرزمینی حدود 20/22 کیلومتر مربع معادل 6/17 درصد و در روش حوضچههای تغذیه 10/21 کیلومتر مربع معادل 8/16 درصد از مساحت منطقۀ مطالعاتی را به خود اختصاص داده است و مخروط افکنهها مکانهایی مناسب جهت تغذیۀ سفرههای آب زیرزمینی بودند.
محمد رضا فاضل پور عقدائی؛ حسین ملکی نژاد؛ محمدرضا اختصاصی؛ جلال برخورداری؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
با توجه به پراکنش و گستردگی مناطق مناسب احداث سامانههای بهرهبرداری از سیلاب و گوناگونی پارامترهای اصلی مؤثر در طراحی و اجرای آنها، ارزیابی عملکرد اجزای سامانههای احداث شده در مناطق مختلف کشور را جهت دستیابی به الگوهای بهینه ضروری مینماید. این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر پروژههای پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک در استان یزد ...
بیشتر
با توجه به پراکنش و گستردگی مناطق مناسب احداث سامانههای بهرهبرداری از سیلاب و گوناگونی پارامترهای اصلی مؤثر در طراحی و اجرای آنها، ارزیابی عملکرد اجزای سامانههای احداث شده در مناطق مختلف کشور را جهت دستیابی به الگوهای بهینه ضروری مینماید. این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر پروژههای پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک در استان یزد (عرصههای پخش سیلاب بافق، هرات و مهریز) انجام گردید. بدین منظور در بندهای اول تا سوم هر سیستم پخش سیلاب و در سه نقطه مجاور عرصهها به عنوان شاهد اقدام به حفر پروفیل خاک گردید. 99 نمونه خاک در پنج عمق از پروفیلها جمعآوری شد و در آزمایشگاه از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بررسی گردید. تجزیه و تحلیل نتایج با آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج نشان داد که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در عرصۀ پخش سیلاب بافق با شاهد تفاوت معنیداری نداشته است. در هرات در برخی پارامترها نظیر هدایت الکتریکی، واکنش اشباع خاک، کلسیم و پتاسیم در عمقهای محدودی تفاوت معنیداری داشته، ولی در مهریز در بیشتر پارامترهای شیمیایی مورد بررسی تفاوت معنیدار و روند کاهشی داشته است. نتایج بیانگر نفوذ بیشتر آب در منطقه مهریز و شستشوی عناصر خاک بوده، این در حالی است که در هرات نفوذ کمتر و در بافق از روند کاهشی بیشتری برخوردار بوده است.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را ...
بیشتر
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را تغییر دهد. در واقع، با مشخصکردن عمق نفوذ رسوبات، به عمق تأثیرگذاری پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک خواهیم رسید. به منظور تعیین اثر گسترش سیل بر میزان نفوذ رسوب به عمق عرصة پخش سیلاب گچساران از اعماق 0 ـ 15، 15 ـ 30، 30 ـ 45، و ۴۵ ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاک عرصههای پخش و شاهد نمونهبرداری شد. کلیة نمونهها با استفاده از روش الک خشک و هیدرومتری دانهبندی شد. درصد دانههای رسوب با اندازة کمتر از دو میلیمتر با آزمون دانکن و t مستقل برای 80 نمونة برداشتشده از نظر آماری بررسی شد. نتایج نشان داد ورود رسوبات به صورت عمقی در پروفیلهای حفرشده تا عمق سوم به طور مؤثر و کاملاً مشخص نمایان است و میتواند در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار باشد و از این عمق به بعد تأثیر پخش سیلاب ناچیز میشود. مهمترین ویژگیای که از سطح به عمق نوارهای پخش تغییر خواهد کرد نفوذپذیری هر یک از لایههای مورد مطالعه است؛ به طوری که با افزایش ذرات ریز نفوذی در عمق و مسدودشدن خلل و فرج لایههای خاک به اصطلاح کور میشود و نفوذپذیری به شدت کاهش مییابد؛ این حالت در سطح نوارهای پخش چشمگیرتر است و حتی پس از نهشتهشدن رسوبات در سطح (عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) لایهای سلهبسته و سفالی ایجاد میشود و از نفوذ ذرات و حتی آب به عمق جلوگیری میکند. با تعیین میزان رسوب نهشتهشده در سطح نوارهای پخش و همچنین میزان نفوذ عمقی آن میتوان برای بهبود کارایی و نگهداری آسانتر سیستمهای پخش سیلاب یا حتی عدم استفاده از این روش به صورت عملی و مؤثر تصمیمگیری کرد.
علی جعفری؛ فاطمه توکلی راد
چکیده
پخش سیلاب نقش مؤثری در بهبود و حاصلخیزی خاک، ذخیرة آبهای زیرزمینی، احیا و تقویت پوشش گیاهی، و جلوگیری از حرکت شنهای روان دارد. یکی از مشکلات عمدة طرحهای پخش سیلاب ورود رسوبات به داخل سیستمهای پخش و تهنشست مواد ریزدانه و درنهایت، کاهش نفوذپذیری است. به نظر میرسد، در طول زمان، در اثر ورود رسوبات ریزدانه به شبکههای پخش سیلاب، ...
بیشتر
پخش سیلاب نقش مؤثری در بهبود و حاصلخیزی خاک، ذخیرة آبهای زیرزمینی، احیا و تقویت پوشش گیاهی، و جلوگیری از حرکت شنهای روان دارد. یکی از مشکلات عمدة طرحهای پخش سیلاب ورود رسوبات به داخل سیستمهای پخش و تهنشست مواد ریزدانه و درنهایت، کاهش نفوذپذیری است. به نظر میرسد، در طول زمان، در اثر ورود رسوبات ریزدانه به شبکههای پخش سیلاب، راندمان این طرحها کاهش یابد و پس از مدت زمانی عملاً کارایی خود را از دست دهند. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان و روند تغییرات نفوذپذیری تحت تأثیر عملیات پخش سیلاب است. در این تحقیق، با روش استوانههای مضاعف، نفوذپذیری سطحی خاک در عرصة پخش و شاهد اندازهگیری میشود. به منظور بررسی روند این تغییرات، محلِ نمونهبرداری در حد فاصل نهرهای گسترش سیلاب، نوارهای اول، دوم، و سوم، که سیلگیری میشوند، به عنوان محل اندازهگیری انتخاب شدند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شد. با توجه به سطح معنیداری این آزمون، که کمتر از 01/0 است، میتوان بیان کرد که بین نفوذپذیری نوارهای مختلف پخش سیلاب و عرصة شاهد اختلاف معنیدار وجود دارد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر کمبود و نقصان بارندگی، نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد و مدت کوتاه است؛ این حالت در اکثر مواقع به وقوع سیلاب های حجیمی منجر میشود. این سیلاب ها رسوبات فراوانی دارند که، در صورت گسترش آنها در سطح اراضی، خصوصیات خاک را تغییر میدهند. در این تحقیق آثار گسترش سیلاب (پس از 12 سال ...
بیشتر
از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر کمبود و نقصان بارندگی، نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد و مدت کوتاه است؛ این حالت در اکثر مواقع به وقوع سیلاب های حجیمی منجر میشود. این سیلاب ها رسوبات فراوانی دارند که، در صورت گسترش آنها در سطح اراضی، خصوصیات خاک را تغییر میدهند. در این تحقیق آثار گسترش سیلاب (پس از 12 سال از تأسیس ایستگاه پخش سیلاب گچساران) بر خصوصیات خاک بررسی شد. بدین ترتیب، نمونه های برداشتشده از اعماق ۰ـ ۱۵، ۱۵ـ ۳۰، ۳۰ـ ۴۵، و ۴۵ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاکِ عرصه های پخش و شاهد برای تجزیه فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال یافت و خصوصیات فیزیکی، شامل درصد رس، سیلت، ماسه، و گراول، و خصوصیات شیمیایی، شامل pH، هدایت الکتریکی، درصد آهک، آنیونها، و کاتیونها، تعیین گردید. نتایج نشان داد رسوبات ریزدانه، شامل رس، سیلت، و ماسه، در عرصه پخش افزایش چشمگیری یافته است. با وجود این، پخش سیلاب تأثیر ناچیزی بر تغییرات شیمیایی خاک داشته است. از میان ویژگیهای شیمیایی pH و میزان آهک بیشترین تأثیرپذیری ناشی از سیلاب را داشتند، به طوری که اسیدیته کاهش و آهک در دو عمق افزایش معنیداری داشت. پخش سیلاب ویژگیهای فیزیکی عرصة پخش را بهخوبی متحول کرد، زیرا محدودیت گراولیبودن خاک منطقه با افزایش میزان رسوبات ریزدانه تعدیل گردید. به طور کلی، پخش سیلاب خصوصیات خاک سطحی، بهویژه خواص فیزیکی، عرصه پخش را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد و از سطح به عمق میزان تغییرِ ویژگی های فیزیکی و شیمیایی عرصه پخش ناچیز می شود.
علی بمان میرجلیلی؛ محمد موسایی سنجره ای؛ شهاب الدین زارع زاده مهریزی
چکیده
شناخت بهترِ وضعیت پوشش گیاهی مراتع کشور و تغییرات آن در سالهای مختلف، بر اساس نوسانات بارندگی و خشکسالی، اهمیت ویژهای دارد. این شناختْ اهمیت اولویتبندیِ اقتصادی مراتع را بر میزان بهرهوری مشخص میسازد. تاکنون پایشِ جامع و مستمری برای پوشش گیاهی مراتع کشور در سالهای مختلف، از نظرِ آثار خشکسالی و ترسالی، ...
بیشتر
شناخت بهترِ وضعیت پوشش گیاهی مراتع کشور و تغییرات آن در سالهای مختلف، بر اساس نوسانات بارندگی و خشکسالی، اهمیت ویژهای دارد. این شناختْ اهمیت اولویتبندیِ اقتصادی مراتع را بر میزان بهرهوری مشخص میسازد. تاکنون پایشِ جامع و مستمری برای پوشش گیاهی مراتع کشور در سالهای مختلف، از نظرِ آثار خشکسالی و ترسالی، صورت نگرفته است. در این تحقیق آثار ترسالی و خشکسالی بر روی درصد تاج پوشش گیاهی و میزان تولید گیاهی در یازده عرصة پخش سیلاب و سه عرصة شاهد بررسی شد. در عرصة پخش سیلاب و عرصة شاهد، در هر یک، جداگانه، 3 ترانسکت 100 متری به فاصلة 25 متری از همدیگر، به صورت عمود بر شیب، روی خطوط تراز و در هر ترانسکت 10 پلات 2×1 مترمربعی به فاصلة 10 متری از همدیگر تعبیه شد. برای اندازهگیری تولید از روش قطع و توزین استفاده شد و برای اندازهگیری پوشش از پلاتهای 2×1 مترمربعی. نتایج با استفاده از آزمون دانکن در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل به روش GLM در سطح اطمینان 95 و 99 درصد نشان داد که میزان تولید و تاج پوشش در تیمارهای خشکسالی و ترسالی در سطح 1 درصد معنیدار است (010p<). میزان تولید شبکه در ترسالیها 336 درصد و میزان تاج پوشش 34 درصد نسبت به خشکسالی افزایش داشته است. این امر بیانگر آن است که در ترسالیها، که میزان بارندگی از میانگین سیساله بیشتر است، میزانِ درصد تاج پوشش و تولیدْ مثبت بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق، پخش سیلاب باعث افزایش پوشش گیاهی و تولید علوفه در شبکهها شد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا
چکیده
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات ...
بیشتر
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات باقیمانده بر روی دو الک 150 و کمتر 62 میکرون، کانیها و خرده سنگها شناسایی شده و درصد فراوانی آنها در نمونهها تعیینگردید. سپس با استفاده از نقشه زمینشناسی، نوع سازند و لیتولوژی آن مشخص شد و با مقایسه ترکیب کانیشناسی نمونهها با واحدهای سنگشناسی و سازندهای موجود در حوزه آبخیز، سنگ و سازند تولید کننده هر کانی و خرده سنگ تعیین شد و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص گردید. با در نظر گرفتن مساحت هر واحد سنگی، درصد مشارکت هر کدام به صورت وزنی محاسبه شد. نتایج نشان داد که سازندهای پابده- گورپی با سهم 3/55 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین نقش را در تولید ذرات با اندازه 300-150 میکرومتر داشته است و سازند کژدمی با سهم 1/14درصد، سازندهای ایلام- سروک با 1/13 درصد، سازند خامی با 8/10 درصد و سازند آسماری با 5/6 درصد از رسوبات ورودی، در ردههای بعد قرار گرفتهاند. همچنین برای ذرات کمتر از 62 میکرومتر، سازندهای پابده- گورپی با اشتراک 80 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین سهم را در تولید این ذرات داشته است و تنها 20 درصد از رسوبات با این اندازه به سایر سازندها اختصاص دارد.