محمد جعفری؛ محمد طهمورث؛ محسن نقیلو
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی روابط پوشش گیاهی با خصوصیات محیطی، بهویژه خصوصیات خاک، و تعیین مهمترین خصوصیات خاکی مؤثر در تغییرات کمّی گیاهی در تیپهای مختلف است. منطقة مورد مطالعه در مراتع ساوجبلاغ در غرب استان تهران واقع شده است. پس از بازدید صحرایی، چهار تیپ پوشش گیاهی شاخص انتخاب شد و در هر تیپ به روش تصادفی– سیستماتیک از خاک ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی روابط پوشش گیاهی با خصوصیات محیطی، بهویژه خصوصیات خاک، و تعیین مهمترین خصوصیات خاکی مؤثر در تغییرات کمّی گیاهی در تیپهای مختلف است. منطقة مورد مطالعه در مراتع ساوجبلاغ در غرب استان تهران واقع شده است. پس از بازدید صحرایی، چهار تیپ پوشش گیاهی شاخص انتخاب شد و در هر تیپ به روش تصادفی– سیستماتیک از خاک و پوشش گیاهی نمونهبرداری شد. پارامترهای نمونهبرداری از پوشش شامل درصد تاج پوشش و تراکم گیاهان موجود در منطقه است. به تفکیک مرز افقها از دو عمق 0 ـ 10 و 10 ـ 30 سانتیمتری خاک نمونهبرداری شد. از فاکتورهای خاکیْ بافت درصد آهک، هدایت الکتریکی، مادة آلی، درصد سنگریزه، نیتروژن، فسفر، و پتاسیم تبادلی اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده از روشهای آماری تجزیة واریانس، رگرسیون چندمتغیره، و تجزیة مؤلفههای اصلی به کمک نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد عوامل خاکی در تغییرات پوشش گیاهی تأثیر عمدهای دارد؛ هرچند این تأثیرات صد در صد نیست؛ به طوری که در تیپهای مورد مطالعه مادة آلی، درصد شن، و هدایت الکتریکی بهترتیب بیشترین رابطه را با گونههای گیاهی مورد مطالعه داشتند. نتایج تجزیة مؤلفههای اصلی با نتایج آنالیز واریانس تقریباً مشابه است و به طور کلی چهار گروه اکولوژیکی تفکیک شد.
خدیجه رحیمی بالکانلو؛ مهدی قربانی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
چکیده
شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی و اجرای پروژههای منابع طبیعی یکی از اقدامات ضروری پیش از اجرای پروژههاست. این افراد میتوانند، به منزلة رهبران محلی و قدرتهای اجتماعی، در ساماندهی مدیریت مشارکتی منابع طبیعی بازویِ اجراییِ دستاندرکاران دولتی باشند. در این تحقیق سعی شده است از ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی و اجرای پروژههای منابع طبیعی یکی از اقدامات ضروری پیش از اجرای پروژههاست. این افراد میتوانند، به منزلة رهبران محلی و قدرتهای اجتماعی، در ساماندهی مدیریت مشارکتی منابع طبیعی بازویِ اجراییِ دستاندرکاران دولتی باشند. در این تحقیق سعی شده است از طریق روش تحلیل شبکه و شاخص مرکزیت در سطح خرد، شبکة بهرهبرداران مراتع، سامان عرفی گورمؤمنین در منطقة کلاتة رودبار شهرستان دامغان، قدرتهای اجتماعی، و رهبران محلی مؤثر در فرایند مدیریت مشارکتی مرتع مشخص شوند. بدین منظور، با استفاده از روش تحلیل شبکة اجتماعی، میزان مرکزیتهای درجة خروجی، ورودی، و بینابینی در سطح کنشگران، بر اساس پیوندهای اعتماد، مشارکت، و ماتریس ترکیبی اعتماد و مشارکت، در شبکة بهرهبرداران مرتع مشخص شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، کنشگر Go-Bi (یکی از بهرهبرداران مرتع) قدرتِ کلیدی در بین بهرهبرداران مرتع گورمؤمنین شناخته شد. همچنین، کنشگران مرکزی و پیرامونی و میزان تراکم پیوندی بین آنها بر اساس شاخص مرکز- پیرامون مشخص شد. افرادی که در زیرگروه کنشگران مرکزی قرار گرفتهاند، به دلیل اقتدار و نفوذ اجتماعی بالا، میتوانند نقش مؤثری در مدیریت مشارکتی مرتع ایفا کنند. شناخت این افراد پیش از اجرای پروژههای منابع طبیعی تا حد زیادی میتواند به دستگاههای دولتی در گسترش اعتماد در میان افراد یاری نماید، در نتیجه، مدیریت مشارکتی موفقتری عملیاتی خواهد شد. از این افراد میتوان، به منزلة پلهای ارتباطی بین نهادهای دولتی و سایر بهرهبرداران، در توسعة پایدار روستایی استفاده کرد.
معصومه عباسی خالکی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ مهدی معمری
چکیده
در این مطالعه، به منظور بررسی تغییرات خاکشناختی منطقة حسینآباد حپشلو در اثر کشت آتریپلکس، پس از بازدید عرصة مورد مطالعه، دو سایت نزدیک به هم هر یک به مساحت یک هکتار انتخاب شد، که در یک سایت بوتهکاری با گونة آتریپلکس کانسنس انجام شده بود، و سایت مجاور، که شاهد درنظر گرفته شد، فاقد بوته بود. با روش تصادفی- سیستماتیک و با استقرار ...
بیشتر
در این مطالعه، به منظور بررسی تغییرات خاکشناختی منطقة حسینآباد حپشلو در اثر کشت آتریپلکس، پس از بازدید عرصة مورد مطالعه، دو سایت نزدیک به هم هر یک به مساحت یک هکتار انتخاب شد، که در یک سایت بوتهکاری با گونة آتریپلکس کانسنس انجام شده بود، و سایت مجاور، که شاهد درنظر گرفته شد، فاقد بوته بود. با روش تصادفی- سیستماتیک و با استقرار 3 ترانسکت به طول 100 متر در هر سایت نمونهبرداری انجام شد. در سایت بوتهکاریشده ترانسکتها بر روی ردیفهای کشتشده و عمود بر فاروها، و در سایت شاهد موازی یکدیگر و عمود بر خطوط تراز قرار گرفتند. در ابتدا، وسط، و انتهای هر ترانسکت پروفیل خاک حفر شد و در هر پروفیل مقدار کافی نمونة خاک از دو عمق ۰ ـ ۳۰ سانتیمتر (خاک سطحی) و بیش از 30 سانتیمتر (عمق ریشهدوانی بوته) برداشت شد. سپس، خصوصیات خاک از قبیل بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، آهک، سدیم قابل تبادل، مادة آلی، و عناصر سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، و نیتروژن اندازهگیری شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که مقدار pH و منیزیم کاهش معنیداری در سایت بوتهکاریشده نسبت به سایت شاهد داشت. همچنین، سدیم، منیزیم، آهک، و کلسیم افزایش معنیداری در منطقة بوتهکاری نسبت به منطقة شاهد داشت. به طور کلی، نتایج نشان میدهد که تأثیر کشت این گونه بر روی خاک منطقة مورد مطالعه پس از گذشت هفت سال منفی بوده و باعث افزایش املاح در خاک شده است، که
علی گلکاریان؛ حسن احمدی؛ علی سلاجقه؛ محمد جعفری؛ علی شهبازی
چکیده
فرسایش یکی از مهمترین عوامل تخریب خاک و کاهش حاصلخیزی است. از آنجایی که طول دامنه یکی از فاکتورهای مؤثر در شکل زمین و، درنتیجه، در میزان فرسایش است، در این تحقیق سعی شد تغییرات مکانی غلظت رسوب در طول دامنه تا رسیدن به ظرفیت حمل بررسی شود. بدین منظور، یک سیستم شبیهساز دامنه طراحی و ساخته شد. این سیستم شامل ده فلوم پنجمتری است که ...
بیشتر
فرسایش یکی از مهمترین عوامل تخریب خاک و کاهش حاصلخیزی است. از آنجایی که طول دامنه یکی از فاکتورهای مؤثر در شکل زمین و، درنتیجه، در میزان فرسایش است، در این تحقیق سعی شد تغییرات مکانی غلظت رسوب در طول دامنه تا رسیدن به ظرفیت حمل بررسی شود. بدین منظور، یک سیستم شبیهساز دامنه طراحی و ساخته شد. این سیستم شامل ده فلوم پنجمتری است که با سریکردن آنها دامنهای پنجاهمتری ایجاد میشود. در این سیستم، به کمک پنجاه لولة آبده، که به فواصل یکمتری بر روی فلومها نصب شده و آبدهی هر یک 100 میلیلیتر است، جریان تجمعی ایجاد میشود. متغیرهای دیگر شامل دو نوع خاک است: یکی با بستر مارنی و دیگری با بستر کنگلومرایی از منطقة طالقان، و شیب در سه سطح 15، 5/22، و 30 درصد است. برای هر تیمار سه تکرار و در مجموع 18 بار آزمایش انجام گرفت. در هر آزمایش، از انتهای هر فلوم چهار نمونه گرفته شد و غلظت آن تعیین گردید. سپس، دادهها به صورت فاکتوریل و در قالب طرحهای کاملاً تصادفی تجزیه و تحلیل آماری شد. همچنین، برای برازش یک منحنی مناسب بر دادههای مشاهدهای از تابع ریچارد استفاده شد. نتایج نشاندهندة معنیدارنبودن خاکها و معنیدارشدن شیب و طول دامنه در غلظت رسوب است. از طرف دیگر، قرارگرفتن غلظت رسوب دو فلوم آخر در یک کلاس نمایانگر نزدیکشدن غلظت رسوب به ظرفیت حمل در این طول است. همچنین، از نتایج بهدستآمده اینگونه استنباط میشود که مدل ریچارد بهخوبی میتواند روند تغییرات غلظت در طول دامنه را شبیهسازی نماید.
طیبه مصباح زاده؛ حسن احمدی؛ فریدون سرمدیان؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمد زارع چاهوکی؛ مریم رستمی
چکیده
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. ...
بیشتر
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. مختصات دقیق پروفیلها، به کمک GPS، در طی عملیات صحرایی ثبت شد و در عصارة اشباع هدایت الکتریکی (میانگین EC افق شناسایی سطحی خاک تا عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) اندازهگیری شد. ارزشهای طیفی باندهای اصلی و شاخصهای ساختهشده با مقادیر هدایت الکتریکی مربوط به 80 درصد نمونهها بررسی شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان میدهد در سطح آماری 99 درصد همبستگی معنیداری بین EC با باندهای اصلی و شاخصهای SI1، SI2، SI3، BI، و NDMI وجود دارد. دقتِ مدل با استفاده از 20 درصد نمونهها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدل بهدستآمده میتواند با ME و RMSE 08/0 و 53/2 dSm-1شوری خاک را پیشبینی کند.
سمانه رضوی زاده؛ علی سلاجقه؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محمد جعفری
چکیده
یکی از عوامل اصلی در تغییر رژیم سیلابی حوزههای آبخیزْ تغییر کاربری اراضی در سطح حوضه است. حوزة آبخیز طالقان، طی سالهای متمادی، دستخوش تغییر کاربری اراضی شده که احتمال تأثیر آن بر خصوصیات سیلاب رودخانه مطرح است. در تحقیق حاضر، با تلفیق سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل HEC- HMS، آثار تغییر کاربری اراضی بر سه پارامترـ دبی اوج، ...
بیشتر
یکی از عوامل اصلی در تغییر رژیم سیلابی حوزههای آبخیزْ تغییر کاربری اراضی در سطح حوضه است. حوزة آبخیز طالقان، طی سالهای متمادی، دستخوش تغییر کاربری اراضی شده که احتمال تأثیر آن بر خصوصیات سیلاب رودخانه مطرح است. در تحقیق حاضر، با تلفیق سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل HEC- HMS، آثار تغییر کاربری اراضی بر سه پارامترـ دبی اوج، حجم، و زمان پایة سیلـ در بخشی از حوزة آبخیز طالقان بررسی شد. بدین منظور، نخست نقشة کاربری اراضی سالهای 1366 و 1381 تهیه گردید و، برای تهیة نقشة CN منطقه، با نقشههای گروههای هیدرولوژیکی خاک و وضعیت مرتع در محیط GIS تلفیق شد. سپس، مدل HEC- HMS، با استفاده از روش شمارة منحنی و آبنمود واحد SCS در سطح زیرحوضهها و نیز به روش روندیابی ماسکینگام، برای 10 واقعه بارش- رواناب مشاهدهای واسنجی و اعتبارسنجی شد. بر اساس نتایج شبیهسازی، به علت تغییرات کاربری اراضی )کاهش سطح اراضی کشاورزی و افزایش مراتع(، دبی اوج و حجم سیل در سال 1381 نسبت به 1366 بهترتیب میزان کاهش متوسط معادل 17/16 و 6/13 درصدی را نشان میدهند. بررسی زمان پایة سیل نشاندهندة عدم تغییر این پارامتر در هیدروگرافهای سیل در دورة مطالعاتی است. بنابراین، با توجه به نتایج بهدستآمده، روند تغییرات کاربری اراضی منطقة مورد مطالعه، به لحاظ سیلخیزی، مثبت ارزیابی شد.
علی اکبر مهرابی؛ محمد محمدی؛ محسن محسنی ساروی؛ محمد جعفری؛ مهدی قربانی
چکیده
جهت مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و برنامهریزی برای کاربری سرزمین، تهیة نقشههای کاربری سرزمین و، همچنین، شناخت توان و استعداد سرزمین ضروری است. از طرفی، شناخت نیروهای محرک انسانی نیز در تغییرات کاربری سرزمین لازم است. پژوهشِ حاضر در دو روستای سیدمحله و دراسرا، از توابع شهرستان تنکابن، انجام گرفت. نخست نقشههای ...
بیشتر
جهت مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و برنامهریزی برای کاربری سرزمین، تهیة نقشههای کاربری سرزمین و، همچنین، شناخت توان و استعداد سرزمین ضروری است. از طرفی، شناخت نیروهای محرک انسانی نیز در تغییرات کاربری سرزمین لازم است. پژوهشِ حاضر در دو روستای سیدمحله و دراسرا، از توابع شهرستان تنکابن، انجام گرفت. نخست نقشههای کاربری سرزمین مربوط به سالهای 1366 و 1387، بهترتیب، با استفاده از تصاویر ماهوارهای TM و IRS تهیه شد. سپس، با استفاده از روش پیمایشی، نیروهای محرک انسانی مؤثر بر تغییرات کاربری زمین در روستای سیدمحله و دراسرا بررسی گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، میتوان بیان نمود که در روستای سیدمحله و دراسرا درصد زیادی از جنگلها تخریب شده و جای خود را به زمینهای مسکونی و کشاورزی داده است. مهمترین عامل تغییر کاربری در روستای سیدمحله و دراسرا مشکلات اقتصادی مردم (درآمد کم و نداشتن پشتوانة مالی) و بهصرفهنبودن فعالیتهای کشاورزی است. رکود بازار ملک و قیمت زمین، در چند سال اخیر، مهمترین نیروی بازدارندة تغییرات کاربری سرزمین است که میتوان با تدوین قانونی کارآمد در خصوص کاربری زمین و با حمایت (حمایتِ دولت) از کشاورزان و باغداران از تغییرات شدید کاربری اراضی در منطقه جلوگیری کرد. توریستیبودن منطقه، افزایش قیمت زمین، و بیکاری نیز جزو عوامل مهمی است که سبب تشدید تغییرات کاربری سرزمین، تخریب جنگلها، و تبدیل آنها به زمینهای کشاورزی شده است.