حسین آذرنیوند؛ مینا ربیعی؛ حسین ارزانی؛ یونس عصری
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
با توجه به گسترش شایان توجه A. sieberi Besser در ایران، بررسی های بیشماری به صورت محلی در مورد رویشگاههای آن صورت گرفته و ویژگی های اکولوژیکی مختلفی به عنوان عامل های مؤثر در استقرار این گونه بیان شدهاست. در این پژوهش تلاش شد بررسی جامعی در مورد دامنه اکولوژیکی این گونه و ارتباط آن با بعضی از ویژگی های رویشی گیاه صورت گیرد. بهاین منظور ...
بیشتر
با توجه به گسترش شایان توجه A. sieberi Besser در ایران، بررسی های بیشماری به صورت محلی در مورد رویشگاههای آن صورت گرفته و ویژگی های اکولوژیکی مختلفی به عنوان عامل های مؤثر در استقرار این گونه بیان شدهاست. در این پژوهش تلاش شد بررسی جامعی در مورد دامنه اکولوژیکی این گونه و ارتباط آن با بعضی از ویژگی های رویشی گیاه صورت گیرد. بهاین منظور ویژگی های اقلیمی، ارتفاعی و خاکی 34 رویشگاه A. sieberi مورد بررسی قرار گرفتند و دادههای پوشش گیاهی این جمعیتها اندازهگیری شدند. برای تعیین دامنه اکولوژیکی این گونه منحنی نرمال با هیستوگرام فراوانی ویژگی های مورد بررسی ترسیم شد. جمعیتها با بهره گیری از تجزیه خوشهای به سه گروه تقسیم شدند و عامل های مورد بررسی بین گروهها با بهره گیری از تجزیه واریانس مورد مقایسه قرار گرفتند. دمای میانگین سالانه، میانگین کمینه و بیشینه دما، کمینه و بیشینه مطلق دما، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش و ارتفاع گیاه اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1/0 درصد، ارتفاع از سطح دریا و کربن آلی اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1 درصد، و بارندگی سالانه، شمار روزهای بارندگی، نیتروژن، فسفر و سدیم اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد دارند.
محمد جعفری؛ محمد طهمورث؛ محمد نقیلو
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
به کارگیری سامانه GIS،یکی از جدیدترین روش های انجام در ارزیابی اراضی و اجرای پروژههای آمایش سرزمین است. این بررسی با هدف تعیین کاربریهای منطبق بر توان طبیعی سرزمین و بهبود مدیریت حوزههای آبخیز با بهرهگیری از ابزار GIS در منطقه طالقان انجام پذیرفت. بر این پایه درآغاز، منابع اکولوژیک و اقتصادی – اجتماعی شناسایی و نقشه سازی شدند، ...
بیشتر
به کارگیری سامانه GIS،یکی از جدیدترین روش های انجام در ارزیابی اراضی و اجرای پروژههای آمایش سرزمین است. این بررسی با هدف تعیین کاربریهای منطبق بر توان طبیعی سرزمین و بهبود مدیریت حوزههای آبخیز با بهرهگیری از ابزار GIS در منطقه طالقان انجام پذیرفت. بر این پایه درآغاز، منابع اکولوژیک و اقتصادی – اجتماعی شناسایی و نقشه سازی شدند، دادههای بدست آمده رقومی شده و به همراه دیگر دادههای توصیفی برای ایجاد پایگاه دادهها به محیط GISوارد شدند و با تجزیه و تحلیل بیش از 15 لایه اطلاعاتی واحدهای همگن زیست محیطی تعیین شد. سپس با بهرهگیری از مدل تلفیقی برنامه ریری و مدیریت آبخیز (6 ) و در نظر گرفتن ویژگی های طبیعی و اقتصادی – اجتماعی آبخیز، تعیین اولویت بین کاربریهای مجاز انجام و کاربریهای بهینه پیشنهادی معرفی شدند. در پایان نیز دو نقشه آمایش سرزمین و کاربری فعلی اراضی بر همدیگر در محیط GIS همخوانی داده شدند و میزان همخوانی کاربریهای مناسب و کاربریهای فعلی و دقت و قابلیت سامانه GIS در تعیین کاربریهای همخوانی بر توان سرزمین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از همخوانی دو نقشه آمایش سرزمین و کاربری فعلی اراضی بر همدیگر، نشان میدهد که 17 درصد حوزه مورد بررسی دارای کاربری بهینه و 83 درصد حوزه نیاز به تغییر کاربری دارد. همچنین نتایج بدست آمده نشاندهنده توان پایین حوزه آبخیز مورد بررسی برای توسعه روستایی (06/0 درصد از سطح حوزه) و توان بالای آن برای ایجاد و توسعه گردشگری بومی و طبیعی میباشد.
حجتا... خ دریغریبوند؛ قاسمعلی دیانتیتیلکی؛ منصور مصداقی؛ منوچهر سرداری
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در این پژوهش رویشگاه گونه Camphorosma monspeliaca در استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرارگرفت. گونه C. monspeliaca یکی از گونههای غیر بومی در استان و انحصاری رویشگاه دوتو تنگ صیاد است که در محدودهای به گستره 3500 هکتار پراکنش دارد. با توجه به احتمال تاثیر گونههای غیربومی بر محیط رویشی جدید، عناصر خاک در دو عمق 10- 0 سانتیمتری و 30-10سانتیمتری در ...
بیشتر
در این پژوهش رویشگاه گونه Camphorosma monspeliaca در استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرارگرفت. گونه C. monspeliaca یکی از گونههای غیر بومی در استان و انحصاری رویشگاه دوتو تنگ صیاد است که در محدودهای به گستره 3500 هکتار پراکنش دارد. با توجه به احتمال تاثیر گونههای غیربومی بر محیط رویشی جدید، عناصر خاک در دو عمق 10- 0 سانتیمتری و 30-10سانتیمتری در سه مرحله عملیات صحرایی، آزمایشگاهی و تجزیه دادهها با نرم افزارSPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این گونه در کل چشم انداز رویشگاه انتشار دارد و بهترین الگوی پراکنش آن در دامنههای شمالی، جنوبی و اراضی مسطح میباشد. گونههای همراه در برای های مختلف، متفاوت میباشند. نتایج نشان داد تفاوت در دو عمق معنیدار نبود ولی در تودههای گیاهی مورد بررسی از لحاظ عناصر معدنی خاک تفاوت معنیداری دیده شد. اثر متقابل عمق و تودههای گیاهی معنیداری نشد. از بین عناصر سدیم، پتاسیم، منیزیم، فسفر، کلسیم، نیتروژن و کربن آلی خاک؛ میانگین سدیم، منیزیم و کربن خاک در تودههای همجوار در عمق سطحی (10- 0 سانتیمتری) و سدیم و کربن آلی در خاک عمقی (30-10سانتیمتری) در سه موقعیت کمترین میزان را دارد و بین تودههای این گونه و تودههای همجوار اختلاف معنیداری (05/p< ) وجود دارد. بنابراین میتوان گفت این گونه بر سدیم خاک موقعیت رویش تاثیر میگذارد و جذب سطحی سدیم خاک درحضور این گیاه افزایش مییابد. تولید ماده آلی و افرایش لاشبرگ در پای بوتههای این گونه باعث افزایش کربن میشوند. افزایش منیزیم خاک موقعیت رویش این گونه را میتوان به توان رقابت یونی و جذب سطحی این عنصر درعمق سطحی (10- 0 سانتیمتری) دانست. این گونه بهرغم تاثیر منفی بر ویژگیهای خاک با افزایش ماده آلی خاک تاثیر مثبت بر خاک میگذارد. از این گیاه به عنوان گونهای با ارزشهای چند منظوره (دارویی، صنعتی، دامی، حفاظت خاک و فضای سبز...) میتوان در مدیریت مراتع بهرهگیری نمود.
حسین سعادتی؛ شریفی فرود؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ محسن محسنی ساروی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در این پژوهش با ارزیابی و تحلیل دادهها و اندازهگیری ردیابهای پرتوزا، منشاء منابع آب تغذیه کننده سفرههای زیرزمینی در مناطق مختلف، تعیین سهم تغذیه متمرکز و انتشاری، تفسیر نیمرخ پرتوزاهای پایدار آب در محیط غیراشباع به منظور تعیین دورههای تر و خشکسالی در دشت هشتگرد بررسی شد. نتایج بررسی نشان میدهد که به منظور بهرهگیری مناسب ...
بیشتر
در این پژوهش با ارزیابی و تحلیل دادهها و اندازهگیری ردیابهای پرتوزا، منشاء منابع آب تغذیه کننده سفرههای زیرزمینی در مناطق مختلف، تعیین سهم تغذیه متمرکز و انتشاری، تفسیر نیمرخ پرتوزاهای پایدار آب در محیط غیراشباع به منظور تعیین دورههای تر و خشکسالی در دشت هشتگرد بررسی شد. نتایج بررسی نشان میدهد که به منظور بهرهگیری مناسب از ردیابهای پرتوزای پایدار آب در منابع مختلف در آغاز بایستی ارتباط دو پرتوزا اکسیژن 18 و دوتریوم تحلیل شود. ارتباط بین این دو پرتوزا دارای همبستگی مناسب (9/0R2=) و شیب خط 76/7 بود که به تقریب همانند شیب خط GMWL که معادل 8 است، میباشد. بر پایه نتایج این پژوهش، رودخانههای منطقه به دو دسته تقسیم شدند. در نمونههای دسته اول به دلیل هرزآب کم و نفوذ مناسب به طورعمده از منابع آبهای زیرقشری تغذیه شدهاند. در نمونههای دسته دوم به دلیل نبود امکان نفوذ، رودخانه از آب جاری شده بر روی دامنه تغذیه میشود. منابع آبهای زیرزمینی در دشت هشتگرد را میتوان با توجه به تحلیل عامل های آماری به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول، نمونههایی که دارای میزان اکسیژن 18 و دوتریم همانند بارش که به طورعمده در غرب دشت هشتگرد (در حوالی شهر نظرآباد و شهر جدید هشتگرد) و شمال شرق دشت (برغان و کردان) بودند که نشان دهنده تغذیه از راه ورودی آّب زیرزمینی و انتشاری میباشد. گروه دوم نمونههایی، که دارای میزان مبای از پرتوزاهای پایدار را داشتند. تغذیه آنها با ترکیبی مبا از آبهای سطحی و زیرزمینی است. این نمونهها در بخش شمال مرکزی و مرکز دشت هشتگرد قرار داشتند. گروه سوم، نمونههایی که در بخش جنوب شرقی، جنوب غربی دشت هشتگرد قرار دارد که به طورعمده از راه آبهای سطحی تغذیه می شوند. با توجه به گروهبندیهای بالا مشخص میشود که تغذیه دشت هشتگرد دارای دو شکل عمده تغذیه متمرکز از راه آبهای ورودی زیرزمینی و سطحی (بخش شرق و غرب دشت) و تغذیه انتشاری از راه بارش (بخش مرکز و جنوب دشت) بر روی سطح دشت میباشد. بنا به بررسیهای آماری مشخص شد که 77 درصد تغذیهی سفرههای زیرزمینی از راه آبهای ورودی متمرکز سطحی و زیرزمینی و 23 درصد تغذیه به وسیله آب حاصل از بارش انجام میگیرد. در ارزیابی تغییر پرتوزاهای پایدار در نیمرخهای عمقی دشت هشتگرد دورههای خشک سالی در سنوات گذشته با افزایش پرتوزاها نمایان گشته است.
علی سلاجقه؛ علی فتح آبادی؛ محمد مهدوی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
یکی از پیچیدهترین فرآیندهای هیدرولوژیکی فرآیند بارش-رواناب است, که از پارامترسهای مختلف فیزیکی و هیدرولوژیکی تاثیر میپذیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای آماری ARMAX, شبکه عصبی, عصبی-فازی (ANFIS با جداسازی خوشهای و شبکهای) و دو مدل بدست آمده از ترکیب آنها به منظور مدلسازی فرآیند بارش-رواناب و پیشبینی جریان رودخانه بهرهگیری ...
بیشتر
یکی از پیچیدهترین فرآیندهای هیدرولوژیکی فرآیند بارش-رواناب است, که از پارامترسهای مختلف فیزیکی و هیدرولوژیکی تاثیر میپذیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای آماری ARMAX, شبکه عصبی, عصبی-فازی (ANFIS با جداسازی خوشهای و شبکهای) و دو مدل بدست آمده از ترکیب آنها به منظور مدلسازی فرآیند بارش-رواناب و پیشبینی جریان رودخانه بهرهگیری شد. به طوری که درآغاز ساختار بهینه هر یک از مدلها تعیین شده و سپس با بهرهگیری از مدل برگزیده اقدام به پیشبینی جریان رودخانه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدلهای ترکیبی عملکرد بهتری نسبت به دیگر مدلهای مورد آزمون به صورت جداگانه داشته و به علت غیر خطی بودن فرآیند بارش-رواناب عملکرد مدلهای هوش مصنوعی بهتر از مدلهای خطی ARMAX است. شایان بیان است که هر چند عملکرد همه نتایج بدست آمده از این پژوهش نشانگر قابل قبول بودن عملکرد همه مدلهای مورد آزمون بود, اما به دلیل قابلیت مناسب روش ANFIS با جداسازی خوشهای این روش برای پیشبینی جریان رودخانه و مدلسازی فرآیند بارش-رواناب قابل پیشنهاد است.
مریم صمیمی؛ صلاح کوچکزاده؛ عاطفه پرورش
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
روش ماسکینگام-کونژ از روشهای بسیار رایج روندیابی سیلاب است. در این روش نیازی به واسنجی مدل بر پایه سیلابهای گذشته نیست و مشخصههای روندیابی تنها بر مبنای ویژگی های فیزیکی و آبی جداگانه محاسبه میشوند. تعدیلهای بیشماری به منظور افزایش دقت در چند سال اخیر برای این روش پیشنهاد شده است. در این پژوهش روش ماسکینگام-کونژ و تعدیلهای ...
بیشتر
روش ماسکینگام-کونژ از روشهای بسیار رایج روندیابی سیلاب است. در این روش نیازی به واسنجی مدل بر پایه سیلابهای گذشته نیست و مشخصههای روندیابی تنها بر مبنای ویژگی های فیزیکی و آبی جداگانه محاسبه میشوند. تعدیلهای بیشماری به منظور افزایش دقت در چند سال اخیر برای این روش پیشنهاد شده است. در این پژوهش روش ماسکینگام-کونژ و تعدیلهای مختلف آن بررسی شده و کارآیی و دقت روشها و شماهای محاسباتی مبتنی بر این روش تعیین شده است. به منظور بررسی و ارائه قابلیت کاربرد روشهای مختلف مشخصههای ثابت و متغیر ماسکینگام-کونژ در مسائل کاربردی, بیشماری از سیلابهای رودخانه کارون مورد بهرهگیری قرار گرفت. بهکمک روشهای یاد شده هیدروگراف سیلابها روندیابی شده و نتایج به دست آمده با هیدروگرافهای دیده شده خروجی مقایسه شدهاند. همچنین نتایج روشهای یادشده با نتایج بدست آمده از اجرای مدل هیدرولیکی HEC-RAS برای همان هیدروگرافها مقایسه شدهاند. نتایج این بررسیها علاوه بر تایید کارایی روشهای ساده شده روندیابی نشان داد که در شرایطی که دادههای جامع مورد نیاز مدلهای هیدرولیکی در دسترس نباشند کاربرد این روشها میتواند به نتایج بسیار رضایت بخشی منجر شوند. در این پژوهش بر پایه مقایسه نتایج روشهای مختلف با نتایج مدل هیدرولیکی, بهترین روش برای شرایط آزمون شده تعیین و معرفی شد.
علی فتح زاده؛ محمد مهدوی؛ R.C. Bales؛ علی اکبر آبکار؛ حسن عسکری شیرازی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در حوزههای آبخیز کوهستانی، ذوب برف و رواناب بدست آمده از آن سهم عمدهای در تولید جریان و تأمین منابع آب دارد. مدل SRM از جمله مدلهای هیدرولوژیکی است که به منظور همانندسازی و پیشبینی جریان روزانه در حوزههای کوهستانی متأثر از ذوب برف طراحی شده است. مبنای بکار گرفته شده در مدل SRM روش تجربی درجه-روز میباشد که به رغم گستردگی کاربرد ...
بیشتر
در حوزههای آبخیز کوهستانی، ذوب برف و رواناب بدست آمده از آن سهم عمدهای در تولید جریان و تأمین منابع آب دارد. مدل SRM از جمله مدلهای هیدرولوژیکی است که به منظور همانندسازی و پیشبینی جریان روزانه در حوزههای کوهستانی متأثر از ذوب برف طراحی شده است. مبنای بکار گرفته شده در مدل SRM روش تجربی درجه-روز میباشد که به رغم گستردگی کاربرد آن به دلیل دارا نبودن عامل های فیزیکی همواره مورد نکوهش پژوهشگران قرار گرفته است. در این بررسی با اضافه نمودن مشخصه تابش به مدل درجه-روز آنرا به یک معادله ساده بیلان انرژی تبدیل نموده و مدل از حالت تجربی به فیزیکی تبدیل شد. برای این منظور حوزه آبخیز کرج گزینش و با آمادهسازی مشخصه های لازم مدل کلاسیک SRM و مدل تابشی SRM مورد مقایسه واقع شدند. میزان تابش میانگین روزانه با بهره گیری از آلبدو، امواج با طول موج کوتاه و بلند، دمای بیشینه و کمینه روزانه و رطوبت نسبی محاسبه شد. سطوح پوشیده از برف حوضه از تصاویر سنجنده MODIS و به صورت روزانه استخراج شد. نتایج این بررسی نشان داد که ضریب تعیین دادههای دیداری و برآورد شده (2R) در مدل SRM تابشی معادل 677/0 و اختلاف حجم دبیها برابر 58/5- درصد میباشد. بدین ترتیب مدل SRM تابشی همبستگی دبیهای دیداری و همانندسازی شده را نسبت به مدل SRM کلاسیک به میزان 3/9 درصد بهبود بخشید.
غلامعباس فلاح قالهری؛ سیدمحمد موسویبایگی؛ ، مجید حبیبینوخندان؛ جواد خوشحال
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، صفحه 111-124
چکیده
تغییرهای اقلیمی جهان و چرخه عمومی جو تحت تاثیر پدیدههای بزرگ مقیاسی است که درسطح آبهای آزاد جهان رخ می دهد. بسیاری از این پدیدهها که به سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی2 معروف اند، از بیش از یک قرن پیش شناخته شده بودند. سیگنالهای نام برده به طورمعمول با بهره گیری از شاخصهایی مانند فشار و دمای سطح آب اقیانوسها محاسبه میشوند. ...
بیشتر
تغییرهای اقلیمی جهان و چرخه عمومی جو تحت تاثیر پدیدههای بزرگ مقیاسی است که درسطح آبهای آزاد جهان رخ می دهد. بسیاری از این پدیدهها که به سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی2 معروف اند، از بیش از یک قرن پیش شناخته شده بودند. سیگنالهای نام برده به طورمعمول با بهره گیری از شاخصهایی مانند فشار و دمای سطح آب اقیانوسها محاسبه میشوند. به منظور بررسی امکان بهره گیری از مدلهای آماری برای پیشبینی بارش سالیانه بر پایه الگوهای سینوپتیکی پیوند از دور، منطقه خراسان بزرگ شامل سه استان خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی گزینش شد. پس از بررسیهای لازم و تکمیل خلاهای آماری، شمار 37 ایستگاه همدیدی، اقلیم شناسی و باران سنجی زیر پوشش سازمان هواشناسی کشور، گزینش و آزمون همگنی ران تست3 بر روی دادههای بارش این ایستگاهها انجام شد. در مرحله پس، در محیط نرمافزار Arc GIS، دوره زمانی بارش میانگین منطقهای به روش مدل رقومی ارتفاعی4 محاسبه شد. با بهره گیری از روابط همبستگی به دست آمده بین بارش میانگین منطقهای و سیگنالهای هواشناسی شاخص در بازههای زمانی مختلف، مدلهای آماری برای پیشبینی بارش سالیانه (دسامبر تا می) بهره گیری شده است. نتایج نشان میدهد مدلهای آماری می توانند برای پیشبینی بارش به طور موفقیت آمیزی بهره گیری شوند. در این میان، ریشه میانگین مربعات خطا برای مدل گام به گام ورود متغیرها5 49 میلیمتر به دست آمد.
حمید محمدی؛ ، حمیدرضا کریمزاده؛ جمال الدین خواجه الدین
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، صفحه 125-137
چکیده
با مطالعه روابط بین خاک و گیاه میتوان به ویژگی هر یک دست یافت و از آنها برای مدیریت بهینه و منطبق بر اصول اکولوژیک استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خصوصیات خاک بر رشد گیاه زرد تاغ (Haloxylon persicum) و شناسایی عوامل خاکی محدود کننده رشد این گیاه میباشد. مطالعه به شیوه نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده انجام شد و 3 ایستگاه مطالعاتی ...
بیشتر
با مطالعه روابط بین خاک و گیاه میتوان به ویژگی هر یک دست یافت و از آنها برای مدیریت بهینه و منطبق بر اصول اکولوژیک استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خصوصیات خاک بر رشد گیاه زرد تاغ (Haloxylon persicum) و شناسایی عوامل خاکی محدود کننده رشد این گیاه میباشد. مطالعه به شیوه نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده انجام شد و 3 ایستگاه مطالعاتی در منطقه چوپانان نایین شامل؛ تاغزار دستکاشت انبوه، دستکاشت تنک و منطقه شاهد (فاقد تاغ) انتخاب گردید. سپس تعداد 6 پایه زرد تاغ در هر ایستگاه مطالعاتی انتخاب و شاخصهای گیاهی ارتفاع، سطح تاج پوشش، محیط تاج پوشش، بزرگترین و کوچکترین قطر تاج، قطر متوسط تاج ، قطر یقه و محیط یقه اندازه گیری شد. همچنین 9 پروفیل خاک (در هر ایستگاه 3 پروفیل) حفر گردید و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل؛ pH، EC، SP، مجموع کلسیم و منیزیم محلول، کلرور، کربنات و بیکربنات، سولفات، درصد سنگریزه، درصد آهک، درصد گچ، درصد ماده آلی، درصد سیلت، درصد رس، درصد شن، فسفر قابل جذب، سدیم و پتاسیم محلول، CEC، SAR، ESP، PSS، PSW و TDS اندازهگیری و دادهها به روش اردیناسیون آنالیز شد. نتایج نشان داد که نمونههای همسن تاغ دارای اختلاف بسیار زیادی در شاخصهای گیاهی هستند و خصوصیت فیزیکی بافت خاک و خصوصیات شیمیایی خاک نظیر ماده آلی، فسفر قابل جذب، ظرفیت تبادل کاتیونی، شوری و درصد آهک و درصد گچ بیشترین اثر را بر شاخصهای گیاهی زرد تاغ دارند.
مسعود مؤمنی؛ محمود کلباسی2؛ احمد جلالیان؛ حسین خادمی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، صفحه 137-153
چکیده
انتقال عناصر غذایی محلول و رسوبها به آبهای پذیرنده به علت تغییر کاربری و چرای بیرویه در مراتع به یک چالش زیست محیطی بزرگ تبدیل شده است. در این پژوهش اثر تخریب پوشش گیاهی مرتعی بر هدررفت فسفر کل و محلول در رواناب، میزان هدررفت فسفر مرتبط با هر یک از اجزای رسوب و همچنین تاثیر مدت بارندگی بر غلظت فسفر محلول در رواناب در زیر حوضة سولگان ...
بیشتر
انتقال عناصر غذایی محلول و رسوبها به آبهای پذیرنده به علت تغییر کاربری و چرای بیرویه در مراتع به یک چالش زیست محیطی بزرگ تبدیل شده است. در این پژوهش اثر تخریب پوشش گیاهی مرتعی بر هدررفت فسفر کل و محلول در رواناب، میزان هدررفت فسفر مرتبط با هر یک از اجزای رسوب و همچنین تاثیر مدت بارندگی بر غلظت فسفر محلول در رواناب در زیر حوضة سولگان با بهره گیری از باران ساز بررسی شد. میزان تولید رواناب و رسوب و هدررفت فسفر محلول و همراه رسوبها در کاربریهای دیمزار و مرتع با پوشش ضعیف نسبت به مرتع با پوشش به نسبت خوب بسیار بیشتر بود. با کاهش پوشش گیاهی، سهم فسفر همراه رسوب خارج شده از قطعه کوچک آزمایشی بیشتر شد. بیشترین میزان هدررفت فسفر محلول و همراه رسوبها به ترتیب در دو کاربری مرتع با پوشش گیاهی ضعیف (4/16میلیگرم در متر مربع) و دیمزار (3/301 میلیگرم در متر مربع) دیده شد. غلظت فسفر محلول در رواناب با گذشت زمان و افزایش شدت رواناب در همة کاربریها به طور معنیداری کاهش یافت. میزان هدررفت فسفر کل مرتبط با ذرات رس در دیمزار و مرتع تخریب شده به ترتیب 9/10 و 3/3 برابر نسبت به مرتع با پوشش به نسبت خوب بیشتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که تخریب پوشش طبیعی مراتع باعث افزایش قابل توجهی در انتقال فسفر محلول و ذرات غنی از فسفر از سطح حوضههای آبخیز میشود. تهنشینی این ذرات در مخزن آبهای سطحی و در بستر رودخانهها منجر به آزادسازی فسفر این ذرات به درون آبها و ایجاد شرایط مساعد برای یوتروفیکاسیون میشود.
نادر نورا؛ آتنا کبیر
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، صفحه 153-166
چکیده
در این مقاله کاربرد GIS برای تعیین مشخصه ها و ترکیب های آنها درمدل فیزیکی هیدرولوژیکی بارندگی-رواناب تشریح شده است. در یک حوزه آبخیز ناهمگنی خاک و پوشش گیاهی را میتوان با توزیع نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره رطوبتی خاک که با هم پوشانی نقشههای خاک و ویژگی های کاربری زمین بدست آید مشخص نمود. این توزیع به منظور ملاحظه توزیع غیر خطی اشباع حقیقی ...
بیشتر
در این مقاله کاربرد GIS برای تعیین مشخصه ها و ترکیب های آنها درمدل فیزیکی هیدرولوژیکی بارندگی-رواناب تشریح شده است. در یک حوزه آبخیز ناهمگنی خاک و پوشش گیاهی را میتوان با توزیع نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره رطوبتی خاک که با هم پوشانی نقشههای خاک و ویژگی های کاربری زمین بدست آید مشخص نمود. این توزیع به منظور ملاحظه توزیع غیر خطی اشباع حقیقی سطح خاک با توجه به اثرگذاری آن در تولید بارش مازاد (رواناب مؤثر) و تراوش در طول یک رگبار بارندگی درحوزه آبخیز کاربرد دارد. تعیین مشخصه های ترکیب های مدل نفوذپذیری توسط GIS به طور موفقی در حوزه آبخیز کچیک انجام شده است. به منظور دستیابی به داده های مورد نیاز نقشه ساده دیجیتالی خاک حوزه به سلولهای1×1 کیلومتری تقسیم بندی شده و با نقشه کاربری اراضی به منظور برآوردتوزیع مکانی مشخصه های مدل نفوذپذیری که شامل بیشینه و کمینه نفوذپذیری و ظرفیت رطوبتپذیری خاک در حد اشباع (fo،fc و Sm)،ضریب های مدل (K1،K2،K3 و K4) و بارش مازاد میباشد ترکیب شده است. نتایج کاربرد مدل نشان میدهد که ارتباط بین بارندگی - رواناب در طول یک رگبار بارندگی با کاربرد روش GIS و با توجه به ویژگی های حوزه آبخیز و ناهمگنی مکانی آن تولید جدیدی از مدل هیدرولوژیکی در مقیاس کوچک و بزرگ و قابل گسترش در حوزه آبخیز میباشد.