مجید آجورلو؛ محبوبه ابراهیمیان؛ رمضانی عبدالله
چکیده
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریشة گونة Brachiaria decumbens به چرای گاو در چراگاه استوایی در کشور مالزی بود. تیمارها عبارت بود از: چرای تناوبی با شدت متوسط (7/2 واحد دامی در هکتار) در بلندمدت (33 سال) و عدم چرا. نمونههای ریشه همراه با خاک تا عمق 30 سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات مورفولوژیک ریشهـ یعنی طول، قطر، سطح، و حجم آنـ با استفاده از دستگاه ...
بیشتر
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریشة گونة Brachiaria decumbens به چرای گاو در چراگاه استوایی در کشور مالزی بود. تیمارها عبارت بود از: چرای تناوبی با شدت متوسط (7/2 واحد دامی در هکتار) در بلندمدت (33 سال) و عدم چرا. نمونههای ریشه همراه با خاک تا عمق 30 سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات مورفولوژیک ریشهـ یعنی طول، قطر، سطح، و حجم آنـ با استفاده از دستگاه WinRhizo Root Scanner اندازهگیری شد. چگونگی توزیع ریشه در واحد حجم خاک با استفاده از روابط مربوطه محاسبه شد. دادهها با روش تجزیة واریانس، اندازهگیریهای مکرر، و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. اثر چرا در طول ریشه و توزیع آن در خاک و متوسط قطر ریشه معنیدار نبود) 05/0(P >. قطر ریشه در عمق میانی (10-20) و زیرین (20-30 سانتیمتر) خاک در منطقة چراشده بهترتیب 50 درصد و 72 درصد بیش از مقادیر آن در سایت چرانشده بود )05/0(P <. حجم و مساحت سطح ریشه و چگونگی توزیع آنها در واحد حجم خاک در هر دو منطقة چرا و عدم چرا یکسان بود) 05/0(P >. چرا، عمق خاک، و اثر متقابل آنها تأثیر معنیداری در وزن ریشه و تراکم وزن ریشه در واحد حجم خاک داشت )05/0(P <. در هر سه عمق خاک، وزن ریشه در سایت چراشده بیش از مقدار آن در سایت چرانشده بود )05/0(P <. چرای تناوبی با شدت متوسط در بلندمدت تأثیر منفی در خصوصیات مورفولوژیک ریشة Brachiaria decumbens و نحوة توزیع آنها در واحد حجم خاک نداشته است.
الهام السادات ابریشم ابریشم؛ سادات فیض نیا
چکیده
در این تحقیق از روش ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانیزایی اراضی(IMDPA) برای ارزیابی پتانسیل بیابانزایی منطقة درخت سنجد استفاده شد. پس از بررسیها و ارزیابیهای اولیه، چهار معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، زمینشناسی و ژئومورفولوژی مهمترین معیارهای مؤثر در بیابانزایی این منطقه انتخاب شدند. با استفاده از روش فوق، امتیازات ...
بیشتر
در این تحقیق از روش ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانیزایی اراضی(IMDPA) برای ارزیابی پتانسیل بیابانزایی منطقة درخت سنجد استفاده شد. پس از بررسیها و ارزیابیهای اولیه، چهار معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، زمینشناسی و ژئومورفولوژی مهمترین معیارهای مؤثر در بیابانزایی این منطقه انتخاب شدند. با استفاده از روش فوق، امتیازات شاخصهای هر معیار تعیین شد و ارزش آن معیار با محاسبة میانگین هندسی امتیاز شاخصهای آن محاسبه گردید. سپس، با استفاده از GIS، نقشة شدت بیابانزایی منطقه تهیه شد. برای این منظور، لایههای رستری معیارهای مذکور رویهمگذاری و تلفیق شد و میانگین هندسی معیارها محاسبه گردید. در نهایت، با تجزیه و تحلیل نتایج بهدستآمده، به کمک مدل IMDPA نقشة شدت بیابانزایی منطقه بهدست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان میدهد که کلاس شدت بیابانزایی در 37/0 درصد از منطقه کم، در 80 درصد از منطقه متوسط، و در 63/19 درصد از منطقه شدید است. معیار پوشش گیاهی، با ارزش عددی 05/3، بیشترین تأثیر و معیار زمینشناسی، با ارزش عددی 8/1، کمترین تأثیر را در بیابانزایی منطقه دارند. همچنین، معیارهای اقلیم و خاک بهترتیب، با ارزش عددی 04/2 و 21/2، شدت بیابانزایی متوسط را نشان میدهند.
امیر هوشنگ احسانی؛ مرضیه فروتن
چکیده
یاردانگهای منطقة فراخشک لوت یکی از منحصربهفردترین لندفرمهای آّبی- بادی مناطق بیابانی است. شناخت و پهنهبندی ژئومورفومتریک این یاردانگها، با توجه به میسرنبودنِ بازدیدهای میدانی و دسترسی به منطقه، دقت مطلوبی نخواهد داشت. در این مطالعه یاردانگهای دشت لوت، با توپوگرافی ویژه و خاص، با یکی از روشهای شبکههای عصبی مصنوعی با ...
بیشتر
یاردانگهای منطقة فراخشک لوت یکی از منحصربهفردترین لندفرمهای آّبی- بادی مناطق بیابانی است. شناخت و پهنهبندی ژئومورفومتریک این یاردانگها، با توجه به میسرنبودنِ بازدیدهای میدانی و دسترسی به منطقه، دقت مطلوبی نخواهد داشت. در این مطالعه یاردانگهای دشت لوت، با توپوگرافی ویژه و خاص، با یکی از روشهای شبکههای عصبی مصنوعی با عنوان «الگوریتم خودسازمانده» مطالعه و طبقهبندی شد. نخست 22 پارامتر مورفومتریک نمای اول، نمای دوم، و نمای سوم از مدل رقومی ارتفاعی با اندازة سلول 10 متر بر اساس برنامهنویسی و با کمک برازش سطوح درجة دوم و درجة سوم در نرمافزار متلب محاسبه و استخراج شد. در مرحلة بعد، 7 پارامتر مورفومتریک مؤثر در طبقهبندی و همین طور تعداد کلاسهای بهینة طبقهبندی طی دو مرحله با استفاده از شاخص فاکتور ضریب بهینه و ضریب داویس- بولدین (ضریب دی- بی) تعیین گردید. سپس، از آنالیز حساسیت به منظور تعیین میزان تأثیر هر یک از پارامترهای مورفومتریک ورودی بر روی نتایج استفاده شد. در نهایت، پارامترهای بهینة مورفومتریک با الگوریتم شبکة خودسازمانده طبقهبندی شد و نتایج با استفاده از اطلاعات موجود و نقشههای توپوگرافی مقایسه گردید.
نتایج این تحقیق نشان داد که پارامترهای انحنای سطحی، چرخش، انتگرال ارتفاعسنجی، کل انحنای تجمعی، شیب، انحنای حدی، و متوسط انحنا بهینهترین پارامترهای مورفومتریک در جدایی یاردانگها هستند. همچنین، پارامترهای فوق یاردانگهای لوت را به هفت پهنه تقسیم میکنند؛ این پهنهها عبارتاند از: درة گردنهای، گودی بیضوی، کریدور کمشیب، شانة یاردانگ با شیب مقعر، شانة یاردانگ با شیب محدب، رأس یاردانگ، و آبراهة کریدور. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که نتایج طبقهبندی به پارامترهای چرخش، متوسط انحنا، و انتگرال ارتفاعسنجی دارای بیشترین حساسیتاند و جفت پارامترهای انتگرال ارتفاعسنجی- انحنای حدی دارای بیشترین قدرت تفکیک کلاسها هستند. به طور کلی، شبکة خودسازمانده به عنوان یک الگوریتم نظارتنشدة شبکههای عصبی مصنوعی در تلفیق پارامترهای مورفومتریک برای آنالیز نیمهاتوماتیک لندفرمهای بیابان بسیار کارآمد است.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ محمود حمیدیان؛ زهرا ارزانی؛ مجید آخشی
چکیده
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین ...
بیشتر
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین منظور، در هر مرحلة رشد از هر گونه 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 5 پایة گیاهی از نقاط مختلف تیپهای گیاهی برداشت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تجزیة واریانس یکطرفه انجام شد و به منظور مشاهدة منابع تغییرات درونگروهی از آزمون دانکن استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون t مقدار عناصر مذکور با حد بحرانیشان برای تأمین نیاز روزانة واحد دامی در حالت نگهداری مقایسه شد. نتایج نشان میدهد مقادیر عناصر معدنی گونهها در مراحل اولیة رشد بیشتر از مقدار آنها در مراحل پایانی رشد (مرحلة بذردهی) است. ضمن اینکه مقادیر مذکور در هر مرحله از رشد بین گونههای مورد بررسی یکسان نیستند. به طور کلی، گونههای مورد بررسی از حیث مقادیر کلسیم، آهن، مس، منگنر، و کبالت، به منظور تأمین نیاز روزانة دام، در وضعیت مطلوبی قرار دارند، ولی از نظر عناصر پُرمصرف مانند مقادیر سدیم و منیزیم در مراحل مختلف رشد و بهویژه در مراحل پایانی رشد از وضعیت مطلوبی به منظور تأمین نیاز روزانة واحد دامی برخوردارند. این امر بیانگر آن است که مطلوبیت علوفة مرتع در زمانهای مختلف چرا از حیث عناصر معدنی یکسان نیست. طبیعی است که بسته به شرایط سال ممکن است مقادیر عناصر معدنی گیاهان قدری تغییر یابد، ولی، به دلیل هزینهبربودن تعیین عناصر معدنی، میتوان از نتایج مذکور به منظور برآورد نیاز روزانة دام در سالهای مختلف استفاده کرد.
حسین اسلامی؛ علی سلاجقه؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ حسن احمدی؛ شمس الله ایوبی
چکیده
فرسایندگی باران توانایی باران برای جداسازی ذرات خاک است. هدف از این تحقیق تهیة نقشة فرسایندگی باران در استان خوزستان با استفاده از بهترین شاخص فرسایندگی باران است. بدین منظور، اطلاعات نقطهای شاخصهای EI30، AIm، هادسون، و اونچو در 74 ایستگاه باراننگاری و بارانسنجی با استفاده از روشهای میانیابی قطعی عکس فاصلة وزندار و توابع ...
بیشتر
فرسایندگی باران توانایی باران برای جداسازی ذرات خاک است. هدف از این تحقیق تهیة نقشة فرسایندگی باران در استان خوزستان با استفاده از بهترین شاخص فرسایندگی باران است. بدین منظور، اطلاعات نقطهای شاخصهای EI30، AIm، هادسون، و اونچو در 74 ایستگاه باراننگاری و بارانسنجی با استفاده از روشهای میانیابی قطعی عکس فاصلة وزندار و توابع شعاعی پایه و روشهای زمینآماری کریجینگ و کوکریجینگ به اطلاعات ناحیهای تبدیل شد. نتایج نشاندهندة آن است که روش کوکریجینگ دارای کمترین خطا و بیشترین همبستگی در میانیابی شاخصهای EI30، AIm، هادسون، و اونچو با ضرایب تبیین 89/0، 89/0، 48/0، و 49/0 است. بر اساس ضریب همبستگی بین متوسط شاخصهای EI30، AIm، هادسون، و اونچو در حوضههای بالادست ایستگاههای رسوبسنجی با میزان رسوبدهی ویژة این حوضهها، شاخص EI30 با ضریب همبستگی 98/0 بهترین شاخص فرسایندگی باران انتخاب شد. بر اساس نقشة تهیهشده با استفاده از شاخص EI30 با روش میانیابی کوکریجینگ و متغیر کمکی حداکثر بارندگی متوسط ماهانه، بیشترین مقادیر فرسایندگی باران در شرق و شمال خوزستان دیده میشود و کمترین مقادیر فرسایندگی در جنوب و غرب استان خوزستان وجود دارد. این مقادیر از 404 تا 2414(Mj.mm.ha-1.h-1) متغیر است.
اباذر اسمعلی؛ حسن احمدی؛ محمد طهمورث
چکیده
در مطالعات فرسایش خاکْ نحوة ارزیابی خطر فرسایش و پهنهبندی اراضی به درجات با شدتهای مختلف فرسایش از طریق مدلسازی اهمیت فراوانی دارد. در این تحقیق، مدل منطقهای ارائهشده برای ارزیابی رفتار و خطر فرسایش آبی و نیز برآورد فرسایش و رسوب منطبق با ویژگیهای منطقة تحقیق ارزیابی شد. این مدل نخست در حوزة آبخیز بالغلیچای، در مجاورت ...
بیشتر
در مطالعات فرسایش خاکْ نحوة ارزیابی خطر فرسایش و پهنهبندی اراضی به درجات با شدتهای مختلف فرسایش از طریق مدلسازی اهمیت فراوانی دارد. در این تحقیق، مدل منطقهای ارائهشده برای ارزیابی رفتار و خطر فرسایش آبی و نیز برآورد فرسایش و رسوب منطبق با ویژگیهای منطقة تحقیق ارزیابی شد. این مدل نخست در حوزة آبخیز بالغلیچای، در مجاورت منطقة تحقیق، ارائه شد. مدلسازی فرسایش و تولید رسوب منطقه با الگوگرفتن از مدل MPSIAC به انجام رسید و در فرمولبندی مدل جدید از هشت عامل مؤثر در فرسایش آبی منطقه استفاده شد. این عوامل عبارتاند از: حساسیت به فرسایش سازند زمینشناسی، فرسایشپذیری خاک، فرسایندگی باران، فرسایندگی رواناب، پستی و بلندی، تراکم آبراههها، شاخص تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، و وضعیت زمینی فرسایش. در مدل ارائهشده، از مجموع امتیازات عوامل هشتگانه مقدار M بهدست میآید که با استفاده از رابطة نمایی آن با مقدار رسوب، در نهایت، مقدار فرسایش و رسوب تولیدی منطقه محاسبه میشود. مقدار متوسط رسوب ویژة برآوردشده با استفاده از مدل ارائهشده برای حوزة آبخیز نیر 29/70 تن بر کیلومتر مربع در سال است. مقایسة این مقدار رسوب برآوردشده با مقدار اندازهگیریشدة آن در ایستگاه هیدرومتری نیر نشاندهندة وجود اختلاف 11/7 تن بر کیلومتر مربع در سال است، که در واقع بیشتر برآورد شده است. بنابراین، درصد خطای مدل در منطقة مطالعاتی 25/11+ درصد است.
علی شهبازی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ آرش ملکیان؛ علی سلاجقه
چکیده
اتخاذ روشهای صحیح در مدیریت آبخیزهای شهری برای کاهش خطرها امری انکارناپذیر و ضروری است. لازمة این امرْ برآورد میزان رواناب با درجة اطمینان بالاست. یکی از عواملی که بدون شک، تأثیر زیادی در دبی اوج و حجم رواناب دارد زمان تمرکز است. هدف از این تحقیق انتخاب بهترین روش از میان فرمولهای تجربی برآورد زمان تمرکز است. برای تعیین زمان تمرکز ...
بیشتر
اتخاذ روشهای صحیح در مدیریت آبخیزهای شهری برای کاهش خطرها امری انکارناپذیر و ضروری است. لازمة این امرْ برآورد میزان رواناب با درجة اطمینان بالاست. یکی از عواملی که بدون شک، تأثیر زیادی در دبی اوج و حجم رواناب دارد زمان تمرکز است. هدف از این تحقیق انتخاب بهترین روش از میان فرمولهای تجربی برآورد زمان تمرکز است. برای تعیین زمان تمرکز واقعی از روش صحرایی مبتنی بر اندازهگیری زمان پیمایش آب با استفاده از جسم شناور استفاده شد. به منظور انتخاب بهترین فرمول تجربی از معیارهای آماریـ شامل درصد خطای نسبی (RE)، میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین درصد خطای نسبی (RME)، ناشساتکلیف (NS)، و ضریب تبیین (R2)ـ استفاده شد. سپس، درصد اختلاف مقادیر بهدستآمده از فرمولهای تجربی با مقادیر واقعی اندازهگیریشده مقایسه شد. در این مطالعه، بر اساس نتایجِ مقایسة درصد خطای نسبی در هر بازه، فرمولهای تجربی کالیفرنیا، چاو، کارتر، و فدرال بهتربیب با درصد خطای 7/2، 9/2، 4/4، و 7/4 برای بازة ۲، رابطة کربای- هاتوی با درصد خطای 1 برای بازة ۳، رابطة ونتورا با درصد خطای 5/8 برای بازة ۹، و، در نهایت، رابطة هیدروگراف استدلالی با درصد خطای 8/4 برای بازة ۱۰ بهترین برآورد را داشتهاند. در نتیجه، پیشنهاد میشود در مناطقی که خصوصیاتی نظیر این بازهها دارند، با توجه به اطلاعات موجود، از رابطهای استفاده شود که کمترین درصد خطا را دارد. در نهایت، مشخص شد فقط روش هیدروگراف استدلالی برای کل حوضه کمترین خطا را دارد و جواب مناسبی ارائه داده است.
میثم شفیعی؛ محمد علی علیزاده؛ علی اشرف جعفری
چکیده
به منظور بررسی اثر تیمار پیشسرما، پتانسیل اسمزی، و تنش خشکی بر جمعیتهای دو گونة دارویی Satureja sahendica و S. bachtiarica آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دو شرایط ژرمیناتور و گلخانه در سالهای 1389 ـ 1390 در بانک ژن منابع طبیعی و مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بهاجرا درآمد. تیمارهای مورد استفاده در شرایط ژرمیناتور ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تیمار پیشسرما، پتانسیل اسمزی، و تنش خشکی بر جمعیتهای دو گونة دارویی Satureja sahendica و S. bachtiarica آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دو شرایط ژرمیناتور و گلخانه در سالهای 1389 ـ 1390 در بانک ژن منابع طبیعی و مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بهاجرا درآمد. تیمارهای مورد استفاده در شرایط ژرمیناتور شامل تیمار پیشسرما و سطوح مختلف پتانسیل اسمزی ناشی از غلظتهای پلی اتیلن گلایکول (PEG) 6000 دالتون در پنج سطح (0، 3/0-، 6/0-، 9/0-، و 2/1- مگاپاسگال) بود. تیمارهای مورد استفاده در شرایط گلخانه شامل تیمار پیشسرما و تنش خشکی در پنج سطح ظرفیت زراعی (۲۰، ۴۰، ۶۰، ۸۰، و ۱۰۰ درصد) بود. نتایج نشان داد، با افزایش غلظت پتانسیل اسمزی و تنش خشکی، میانگین صفت درصد جوانهزنی و درصد سبزشدن بهترتیب آزمایشگاه و گلخانه به میزان 33 و 6 درصد کاهش یافت، در حالی که نسبت طول ریشهچه به ساقهچه و نسبت وزن خشک به تر گیاهچه روند افزایشی داشت. در دو شرایط ژرمیناتور و گلخانه خصوصیات جوانهزنی در تیمار پیشسرما نسبت به سایر تیمارها دارای بیشترین مقدار بود. در واکنش به پتانسیل اسمزی در ژرمیناتور و با تنش خشکی در گلخانه جمعیت بیجار 2 از مرزة سهندی و پیرانشهر از مرزة بختیاری در اکثر صفات، به دلیل دارابودن بیشترین شاخص بنیه و نسبت وزن خشک به تر نسبت به جمعیتهای دیگر، مقاومتر بود. مقایسة بین جمعیتها نشان داد که کمتحملترین جمعیت مربوط به جمعیت تاکستان از مرزة سهندی است.
احمد صادقی پور؛ نادیا کمالی؛ پریا کمالی؛ حامد جنیدی
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات ماهانه و فصلی میزان تصاعد دیاکسید کربن از خاک در شدتهای مختلف چرای دام از مراتع انجام شد. سه منطقه شامل مراتع قرق (شاهد)، مراتع با چرای کم، و مراتع با چرای شدید در منطقة قوشة سمنان انتخاب شد. در هر یک از مناطق تصاعد کربن به روش تله قلیایی در اتاقک بستة ساکن به صورت ماهانه و به مدت یک سال اندازهگیری ...
بیشتر
تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات ماهانه و فصلی میزان تصاعد دیاکسید کربن از خاک در شدتهای مختلف چرای دام از مراتع انجام شد. سه منطقه شامل مراتع قرق (شاهد)، مراتع با چرای کم، و مراتع با چرای شدید در منطقة قوشة سمنان انتخاب شد. در هر یک از مناطق تصاعد کربن به روش تله قلیایی در اتاقک بستة ساکن به صورت ماهانه و به مدت یک سال اندازهگیری شد. دادههای مربوط به مقادیر تصاعد و چرا، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار تجزیه و تحلیل شد. همچنین، برای بررسی ارتباط فاکتورهای دما و رطوبت خاک با تغییرات تصاعد کربن در هر منطقه، با توجه به شرایط دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در منطقة مورد مطالعه بیشترین میزان تصاعد کربن از خاک در مردادماه و کمترین آن در بهمنماه صورت گرفته است. همچنین، بین میزان تصاعد در اراضی تحت شدتهای مختلف چرا اختلاف معنیدار وجود دارد. بیشترین میزان تصاعد در اراضی با چرای شدید در مردادماه (34/3 گرم کربن در متر مربع در روز) و کمترین آن در بهمنماه (033/0 گرم بر متر مربع در روز) در اراضی قرق اتفاق افتاده است. از نظر توزیع فصلی، بیشترین مقدار تصاعد بهترتیب در تابستان، پاییز، بهار، و زمستان مشاهده شد. همچنین، بین تصاعد کربن مناطق مختلف مورد مطالعه با رطوبت خاک همبستگی منفی وجود دارد.
حاجی کریمی؛ فتح الله نادری؛ بهروز ناصری؛ علی سلاجقه
چکیده
شناسایی مناطق مستعد زمینلغزش از طریق پهنهبندی خطر با مدلهای مختلف یکی از اقدامات اساسی در جهت کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. هدف اصلی از این تحقیق مقایسه و ارزیابی چهار روشـ ارزش اطلاعاتی، تراکم سطح، تحلیل سلسلهمراتبی سیستمها، و روش پیشنهادی گوپتا و جوشیـ برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزة آبخیز زنگوان در استان ...
بیشتر
شناسایی مناطق مستعد زمینلغزش از طریق پهنهبندی خطر با مدلهای مختلف یکی از اقدامات اساسی در جهت کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. هدف اصلی از این تحقیق مقایسه و ارزیابی چهار روشـ ارزش اطلاعاتی، تراکم سطح، تحلیل سلسلهمراتبی سیستمها، و روش پیشنهادی گوپتا و جوشیـ برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزة آبخیز زنگوان در استان ایلام است. نخست کلیة عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش استخراج گردید. سپس، با کنترل این عوامل در منطقه، عوامل نُهگانة شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکة آبراهه، کاربری اراضی، و سنگشناسی عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقه شناخته شدند. پس از تهیة این عوامل در محیط GIS، با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای، موقعیت دقیق زمینلغزشها تعیین شد. سپس، پهنهبندی با چهار روش مذکور انجام گرفت. نهایتاً، به منظور بررسی و انتخاب مناسبترین مدل برای پهنهبندی خطر زمینلغزش از شاخص زمینلغزش استفاده شد. بر اساس این شاخص، در روش ارزش اطلاعاتی بیش از 52 درصد زمینلغزشها در طبقه با خطر خیلی بالا اتفاق افتاده است. بنابراین، این روش، به لحاظ داشتن انطباق بیشتر زمینلغزشها با پهنة خطر بالا و همچنین توانایی در تفکیک طبقههای خطر، کارایی بهتری نسبت به سایر روشها دارد و مناسبترین مدل برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزة زنگوان معرفی میشود.
اصغر مصلح آرانی؛ حمید عظیم زاده؛ محمد رضا اختصاصی؛ ندا ایمان طلب؛ علی دولتی
چکیده
این پژوهش، با تکیه بر مقایسة واکنشهای متفاوت مورفولوژیک دو گونة کلیر Capparis decidua)) و لگجیC. spinosa) )، ارتباط بین بعضی از عوامل مؤثر در شکلزایی نبکا را بررسی مینماید.به منظور بررسی واکنشهای مورفولوژیک دو گونة مورد اشاره به تشکیل نبکا، 9 نبکای لگجی با سنین متفاوت به طور تصادفی انتخاب شد. سپس، تعداد و اندازة ریشههای نابجا و تعداد ...
بیشتر
این پژوهش، با تکیه بر مقایسة واکنشهای متفاوت مورفولوژیک دو گونة کلیر Capparis decidua)) و لگجیC. spinosa) )، ارتباط بین بعضی از عوامل مؤثر در شکلزایی نبکا را بررسی مینماید.به منظور بررسی واکنشهای مورفولوژیک دو گونة مورد اشاره به تشکیل نبکا، 9 نبکای لگجی با سنین متفاوت به طور تصادفی انتخاب شد. سپس، تعداد و اندازة ریشههای نابجا و تعداد شاخه و جوانه در طول ساقه شمارش شد. نتایج نشان داد که وزن بخش زنده (سبز) و غیرزندة پایههایی از گیاه لگجی تشکیلدهندة نبکا به طور معنیداری از پایههای شاهد همسن خود بیشتر است. در لگجی، نبکا در ابتدا با افزایش تعداد جوانهها و شاخهها باعث تحریک رشد میشود، ولی، در نهایت، باعث خشکیدگی کامل گیاه میگردد. در کلیر، تشکیل نبکا باعث ریشهزایی (ریشههای نابجا) در شاخههای مدفونشده میشود. همچنین، با افزایش حجم نبکا، بر تعداد شاخه یا جوانه در کلیر افزوده نشد. علاوه بر آن، ریشة نابجایی در پایههای کلیرِ فاقد نبکا ملاحظه نشد. نتایج بررسی نحوة انشعاب شاخهها نشان داد که گونة کلیر به دو روش باعث ایجاد نبکا میشود. کلیر در میانسالی پاجوشهای فراوانی تولید میکند. تشکیل پاجوشها در اطراف و در قسمت یقة گیاهِ کلیر باعث تجمع رسوبات و تشکیل نبکا میشود. شاخة پاجوشهای مدفونشده در نبکا، با افزایش حجم نبکا، ریشههای نابجا تولید مینماید و پایة مادری بهتدریج ضعیف میشود و نهایتاً خشک میشود. حالت دوم تشکیل نبکا مشابه لگجی است. با توجه به نتایج بهدستآمده، مشخص شد که گونة کلیر واکنشهای مورفولوژیک سازگارتری نسبت به لگجی در برابر تشکیل نبکا دارد.
مهدی وفاخواه؛ همزه سعیدیان
چکیده
پدیدة فرسایش و انتقال رسوب یکی از پیچیدهترین مسائل مدیریت حوزة زهکشی رودخانههاست که در بررسی طرحهای آبی اهمیت بسیاری دارد و اندازهگیری آن مستلزم صرف وقت و هزینة فراوانی است. مسئلة رواناب سطحی در حوزة آبخیز رودخانهها نیز موضوع پیچیدهای است که اطلاعات و فهم دانش بشری از قوانین فیزیکی حاکم بر آن بعضاً از دیدگاه روابط ...
بیشتر
پدیدة فرسایش و انتقال رسوب یکی از پیچیدهترین مسائل مدیریت حوزة زهکشی رودخانههاست که در بررسی طرحهای آبی اهمیت بسیاری دارد و اندازهگیری آن مستلزم صرف وقت و هزینة فراوانی است. مسئلة رواناب سطحی در حوزة آبخیز رودخانهها نیز موضوع پیچیدهای است که اطلاعات و فهم دانش بشری از قوانین فیزیکی حاکم بر آن بعضاً از دیدگاه روابط ریاضی محدود است. در این تحقیق، به منظور مدلسازی تولید رواناب و رسوب کاربریهای مختلف نهشتههای سازند آغاجاری، بخشی از حوزة آبخیز مرغا در شهرستان ایذه به مساحت 1609 هکتار انتخاب شد. در این تحقیق، از برخی متغیرهای فیزیکی و شیمیایی خاک شامل درصد ماسة خیلی ریز، شن، رس، سیلت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، رطوبت، کربنات کلسیم و شوری خاک و رواناب و رسوب در کاربریهای مختلف سازند آغاجاری برای مدلسازی استفاده شد. بدین منظور از دستگاه شبیهساز باران در 7 نقطه و با 3 تکرار در سه شدت مختلف 75/0، 1، و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقة مسکونی، و اراضی کشاورزی میزان رواناب و رسوب اندازهگیری شد. همچنین، به همین تعداد، نمونة خاک از عمق ۰ ـ ۲۰ سانتیمتری برداشت شد. در مجموع، تعداد 126 نمونه رواناب و رسوب جمع آوری شد و 189 آزمایش خاک انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزارهای11.5 SPSS، Excel، وMatlab 2008 استفاده شد. نتایج نشان داد که رگرسیون چندمتغیره در شرایطی با دادههای ورودی زیاد و خروجی کم نتایج مطلوبتری در مقایسه با شبکة عصبی مصنوعی نشان میدهد. در شدتهای بالای بارش به علت همگنی دادهها عملکرد شبکة عصبی نسبت به شدتهای پایین بارش بهتر میشود. ولی، رگرسیون چندمتغیره در همة شدتهای بارش بالا و پایین عملکرد بسیار قابل قبولی نشان داد. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 75/0 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 2/7 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 06/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 9/146 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 41/0 است. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 1 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 5/8 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 19/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 36/96 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 85/0 است. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 25/1 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 8/1 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 38/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 6/37 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 73/0 است.