فرشته بابایی دهکردی؛ عطاالله ابراهیمی؛ علی اصغر نقی پور؛ مریم حیدریان
چکیده
تغییر اقلیم یکی از عوامل تعیینکننده اصلی در توزیع مجدد گونهها و از دست دادن تنوع زیستی است. این مطالعه با هدف پیشبینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی گونه علف گندمی (Agropyron intermedium) در کل استان چهارمحال و بختیاری واقع در زاگرس مرکزی صورت گرفت. نقاط حضورگونه مورد مطالعه بر اساس بازدیدهای میدانی در منطقه مورد مطالعه برداشت شدند. ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از عوامل تعیینکننده اصلی در توزیع مجدد گونهها و از دست دادن تنوع زیستی است. این مطالعه با هدف پیشبینی اثر تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی گونه علف گندمی (Agropyron intermedium) در کل استان چهارمحال و بختیاری واقع در زاگرس مرکزی صورت گرفت. نقاط حضورگونه مورد مطالعه بر اساس بازدیدهای میدانی در منطقه مورد مطالعه برداشت شدند. در این مطالعه، از یک رویکرد مدلسازی اجماعی با تلفیق پنج مدل توزیع گونهای استفاده شد. پیشبینی پراکنش آینده گونه مورد مطالعه بر اساس سه سناریوی SSP126، SSP370، SSP585 و دو مدل گردش عمومی GFDL-ESM4 و MRI-ESM2-0 برای سال 2070 میلادی انجام شد. بر اساس نتایج ارزیابیها، مدلهای جنگل تصادفی و افزایشی تعمیمیافته به عنوان قابلاعتمادترین مدلها برای پیشبینی پراکنش گونههای مورد مطالعه تعیین شدند. مؤثرترین متغیرها در مطلوبیت رویشگاه گونه علف گندمی، به ترتیب دامنه ارتفاعی، مجموع بارندگی پربارش ترین ماه، شیب و تغییرات فصلی دما بودند. بر اساس نتایج مطالعه، سطح رویشگاه مطلوب گونه علف گندمی، 21/26 درصد از کل منطقه مورد مطالعه برآورد شد. یافتهها نشان داد رویشگاه مناسب گونه علف گندمی تحت مدل گردش عمومی GFDL-ESM4 06/36 تا 20/63 درصد و بر اساس مدل ESM2-MRI 69/36 تا 17/65 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین نتایج نشان داد که تغییر اقلیم، محدوده پراکنش گونه مطالعه شده را تغییر خواهد داد و احتمالاً در آینده به سمت ارتفاعات بالاتر جابجا خواهد شد. نتایج مطالعه حاضر میتواند به منظور حفاظت از رویشگاه این گونه مرتعی و همچنین مکان یابی و احیا آن به کار روند.
کورش شیرانی؛ رضا نادری سامانی
چکیده
هدف این پژوهش الویتبندی عوامل موثر، پهنهبندی و ارزیابی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش با استفاده از روشهای احتمالاتی دومتغیره حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر در حوزه آبخیز دوآب صمصامی استان چهارمحال و بختیاری میباشد. بدینمنظور پس از شناسایی، تهیه و آمادهسازی نقشه 15عامل موثر بر رخداد زمینلغزش به عنوان متغیرهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش الویتبندی عوامل موثر، پهنهبندی و ارزیابی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش با استفاده از روشهای احتمالاتی دومتغیره حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر در حوزه آبخیز دوآب صمصامی استان چهارمحال و بختیاری میباشد. بدینمنظور پس از شناسایی، تهیه و آمادهسازی نقشه 15عامل موثر بر رخداد زمینلغزش به عنوان متغیرهای مستقل و نقشه پراکنش زمینلغزش بهعنوان متغیر وابسته با استفاده از شاخص نسبت فراوانی (FR) و نقشه پراکنش زمینلغزشها در محیط ArcGIS®10.8 اقدام به وزندهی یا کمی کردن آنها گردید. دادههای پراکنش زمینلغزش به دو دسته داده آموزشی و آزمایشی با نسبت 70 و 30 درصد بهترتیب به منظور اجرا و اعتبارسنجی بصورت تصادفی تقسیم شدند. با استفاده از 15 عامل موثر و نقشه پراکنش زمینلغزشها مدلهای حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر اجرا و نقشههای پهنهبندی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش تهیه و هر کدام به پنج رده حساسیت از خیلیکم تا خیلیزیاد تقسیم شدند. ارزیابی دقت طبقهبندی و اعتبارسنجی مدلها به ترتیب از نمودار شاخصهای نسبت فراوانی-سطح سلول هسته (FR&SCAI) و سطح زیر منحنی ویژگی عملکرد گیرنده (AUC-ROC) استفاده گردید. با توجه به نتایج اجرای مدل حداکثر آنتروپی، عوامل بارش سالیانه، سنگشناسی، فاصله از جاده و آبراهه، به ترتیب بیشترین اهمیت را در رخداد زمینلغزشها دارند. در هر دو مدل، بیش از 50 درصد زمینلغزشها در ردههای حساسیت زیاد و خیلیزیاد رخ دادهاند. نهایتاً نتایج اعتبارسنجی مدلها نشان داد مدل دمپسترشفر با شاخص AUC-ROC معادل 95/0 و دقت طبقهبندی با شاخص FR&SCAI بالاتر، کارآمدی و مطلوبیت بیشتری برای پهنهبندی، مدلسازی و پیشبینی رخداد زمینلغزشها در منطقه مورد مطالعه دارا میباشد.
وحید کریمیان؛ محسن فرزین
چکیده
در این پژوهش، ارزش غذایی گونههای مرتعی قیچ (Zygophyllum eurypterum)، علفشور (Salsola orientalis) و توت روباهی (Sanguisorba minor) طی مراحل مختلف رشد در مراتع قشلاقی گچساران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، به صورت تصادفی و با 4 تکرار از گیاهان در مراحل مختلف رشد نمونهبرداری انجام شد و درصد پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، هضم پذیری ماده ...
بیشتر
در این پژوهش، ارزش غذایی گونههای مرتعی قیچ (Zygophyllum eurypterum)، علفشور (Salsola orientalis) و توت روباهی (Sanguisorba minor) طی مراحل مختلف رشد در مراتع قشلاقی گچساران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، به صورت تصادفی و با 4 تکرار از گیاهان در مراحل مختلف رشد نمونهبرداری انجام شد و درصد پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF)، هضم پذیری ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) آنها اندازه گیری و برآرود شد. نتایج نشان داد شاخصههای ارزش غذایی در گونههای مورد مطالعه دارای اختلاف معنیدار است (05/0>p). بیشترین درصد پروتئین خام، درصد هضم پذیری ماده خشک، انرژی متابولیسمی (مگاژول بر کیلوگرم) به ترتیب 91/16، 88/60 و 35/8 مربوط به گیاه توتروباهی و کمترین میزان شاخصهای مذکور بترتیب 39/7، 05/49 و 33/6 در گیاه علفشور مشاهده گردید. همچنین بیشترین میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در گیاه علفشور (%66/45) و کمترین در توتروباهی (% 16/36) به دست آمد. ارزش غذایی گیاهان در مراحل مختلف رویشی، اختلاف معنیداری باهم دارند (05/0>p). در مرحله رشد رویشی بیشترین درصد پروتئین خام (87/20) متعلق به گونه قیچ، بیشترین درصد هضمپذیری (92/65) و مقدار انرژی متابولیسمی (Mj/kg2/9) مربوط به گونه توتروباهی و کمترین مقدار درصد پروتئین خام (65/8)، درصد هضمپذیری ماده خشک (34/57) و انرژی متابولیسمی (Mj/kg74/7) مربوط به گونه علفشور است. بیشترین (%25/36) و کمترین درصد الیاف نامحلول (%50/31) در این مرحله متعلق به گونه-های علفشور و توتروباهی است. در مرحله گلدهی بیشترین میزان درصد پروتئین خام (50/17)، درصد هضمپذیری ماده خشک (50/62) و انرژی متابولیسمی (Mj/kg62/8) متعلق به گونه توتروباهی است.
صادق دلفاردی؛ علی سلاجقه؛ علیرضا مقدم نیا؛ محمد دانش یزدی؛ حسین هاشمی
چکیده
یکی از ورودیهای اصلی مدلهای هیدرولوژیکی نقشه شیب و متناسب آن نقشه شبکه آبراههای با دقت مناسب و بر اساس خصوصیات فیزیکی مدل مورد استفاده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی کارایی ابزار بسته priorityFlow در پردازش داده توپوگرافی با هدف بهبود استخراج نقشه شیب در حوضه فاریاب شرقی بوده است. بسته priorityFlow یک ابزار در محیط برنامه نویسی R است ...
بیشتر
یکی از ورودیهای اصلی مدلهای هیدرولوژیکی نقشه شیب و متناسب آن نقشه شبکه آبراههای با دقت مناسب و بر اساس خصوصیات فیزیکی مدل مورد استفاده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی کارایی ابزار بسته priorityFlow در پردازش داده توپوگرافی با هدف بهبود استخراج نقشه شیب در حوضه فاریاب شرقی بوده است. بسته priorityFlow یک ابزار در محیط برنامه نویسی R است که هدف آن تولید نقشه شیب صحیح و تشکیل شبکه آبراهههای پیوسته و منطبق با شبکه آبراههای مشاهدهای است. برای پردازش نقشه رقومی ارتفاع و تهیه نقشه شیب، سه فایل ورودی شامل نقشه رقومی ارتفاع، نقشه معرف مرز حوزه آبخیز و نقشه معرف شبکه آبراهههای مشاهدهای منطقه مطالعاتی، مورد استفاده قرارگرفت. پس از تولید نقشه شیب با استفاده از این بسته، نتایج بهدست آمده با خروجیهای حاصل از سایر ابزارهای سنتی موجود در مدل هیدرولوژیکی پارفلو مقایسه شدند. به طور مشخص، نقشه شبکه آبراهههای مربوط به دو نقشه شیب توسط مدل پارفلو تحت شرایط نفوذپذیری بسیار کم سطح دامنه استخراج شدند و با شبکه آبراههای مشاهدهای حوضه مطالعه مقایسه شد. نتایج حاصل نشان داد که نقشه شیب تولیدی توسط ابزار بسته priorityFlow منجر به تولید شبکه آبراهه دقیقتر و منطبق بر شبکه آبراهه واقعی حوضه فاریاب شرقی شده است. همچنین، این بسته نرم افزاری قادر است نقشه شیب با دقت بهتر و بر پایه ارتباطات غیرقطری و در امتداد سطوح سلولی موجود در نقشه رقومی ارتفاع را در منطقه مطالعه تولید نماید.
امیر فلاح پور؛ رسول خسروی؛ مسعود مسعودی؛ حسن مقیم
چکیده
مقدمه: در مدیریت جامع حوضههای آبخیز، آبخیزداری از عملیات مکانیکی و زیستی به سمت یک سیستم مدیریتی یکپارچه و اداره واحد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بومشناختی با مشارکت مردمی پیش رفتهاست، که از طریق آن بتوان نیازهای انسان را برای زمان حال و نسلهای آینده بطور مستمر و معقولانه تضمین نمود. علیرغم اینکه در اثربخشی اکثر پروژههای ...
بیشتر
مقدمه: در مدیریت جامع حوضههای آبخیز، آبخیزداری از عملیات مکانیکی و زیستی به سمت یک سیستم مدیریتی یکپارچه و اداره واحد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بومشناختی با مشارکت مردمی پیش رفتهاست، که از طریق آن بتوان نیازهای انسان را برای زمان حال و نسلهای آینده بطور مستمر و معقولانه تضمین نمود. علیرغم اینکه در اثربخشی اکثر پروژههای آبخیزداری تردیدی نیست، اما همسو و همراستا بودن این پروژهها با اهداف توسعه پایدار نیازمند ارزیابی همه جانبه است.مواد و روشها: در پژوهش حاضر از روش اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) به منظور ارزیابی پایداری طرحهای آبخیزداری در حوضه آبخیز سیستان و تل حیدری جهرم و مقایسه آن در دو زمان پیش و پس از اجرا (1400-1384) استفاده شد. مهمترین ویژگی روش IUCN در نظر گرفتن همزمان فاکتورهای اکوسیستمی و انسانی است. بدین منظور، با استفاده از روش نظرخواهی از خبرگان، در نهایت سه معیار و 15 شاخص برای بخش اکوسیستم و چهار معیار و 13 شاخص برای بخش انسانی انتخاب گردید. ارزیابی پایداری یک بار بدون وزندهی شاخصها و معیارها و بار دیگر با وزندهی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد.یافتههای پژوهش: امتیاز نهایی با توجه به بارومتر پایداری به ترتیب در روش اول پیش از اجرا 30/66 و پس از اجرا 33/71 و در روش دوم 60/64 و 66/66 به دست آمد که نشانگر سیر صعودی در میزان پایداری و افزایش وضعیت پایداری میباشد.بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که طرحهای آبخیزداری انجام شده در منطقه توانسته است که بهبودی نسبی در شرایط بوم شناختی و اقتصادی - اجتماعی منطقه ایجاد نماید
احمد عزیزی؛ محسن ملکی؛ معصومه سادات حسینی نسب
چکیده
به دلیل تضاد منافع، تعامل بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی در ایران همواره دچار چالش بوده است.با توجه به شرایط بوم شناختی و اجتماعی غرب استان گیلان و چالشهای موجود، این منطقه به عنوان هدف، بررسی شد. در این مطالعه مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی از منظر کارشناسان و بهرهبرداران بررسی و 188 پرسشنامه به روش گلوله ...
بیشتر
به دلیل تضاد منافع، تعامل بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی در ایران همواره دچار چالش بوده است.با توجه به شرایط بوم شناختی و اجتماعی غرب استان گیلان و چالشهای موجود، این منطقه به عنوان هدف، بررسی شد. در این مطالعه مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی از منظر کارشناسان و بهرهبرداران بررسی و 188 پرسشنامه به روش گلوله برفی تکمیل شد. روایی متغیرهای اصلی تحقیق براساس آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 استخراج شد. برای مقایسه دیدگاه دو گروه از آزمون ناپارامتری یو من-ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد، علاوه بر آنکه در کل منطقه بین بهرهبرداران و کارشناسان منابع طبیعی چالش وجود دارد، از نظر دیدگاهی نیز بین عوامل مؤثر بر آن، اختلاف بین بهرهبرداران و کارشناسان دولتی معنیدار بود. مهمترین مؤلفههای مؤثر در افزایش تضاد در این منطقه از دیدگاه بهرهبرداران، کمبود قوانین، حضورافراد غیر بومی در مراتع و جنگلها، کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه منابع طبیعی و از نظر کارشناسان کمبود قوانین، تبدیل کاربری اراضی، سطح آگاهی بهرهبرداران معرفی شد. زمین خواری، ذغال گیری و شخم زیر اشکوب از مهمترین مساله چالش زا در غرب استان گیلان است که توسط هر دو گروه، به عنوان عامل موثر قوی در تضاد معرفی شد. از نظر مدیریتی نیز هر دو گروه، مؤثرترین روش کاهش تضاد را قرق جنگلها و مراتع اعلام کردهاند ولی لزوم مدیریت مشارکتی از نظر هر دو گروه، اولویت نداشت. حضور مؤثرتر کارشناسان منابعطبیعی در عرصه، شناخت پتانسیلهای معیشتی منطقه، تشویق و آموزش مردم به شناختن مشاغل جایگزین راهکار مناسبی در بهبود تعامل بهرهبرداران و کارشناسان است.
فرهاد حسنی درآباد؛ ناصر مشهدی؛ امیر رضا کشتکار
چکیده
محیط بیابانی یک محیط بادی است و باد بر آن حاکم است. پویایی فرسایش بادی هم توسط فرآیندهای طبیعی از جمله اقلیم و نوسانات آن و هم فعالیتهای انسانی هدایت میشود. جداسازی علل اقلیمی و انسانی فرسایش بادی می تواند درک مکانیسم های محرک آن را بهبود بخشد. هدف پژوهش حاضر ، ارزیابی دینامیک مکانی-زمانی فرایند بادی بر اساس مرفولوژی تپههای ماسهای ...
بیشتر
محیط بیابانی یک محیط بادی است و باد بر آن حاکم است. پویایی فرسایش بادی هم توسط فرآیندهای طبیعی از جمله اقلیم و نوسانات آن و هم فعالیتهای انسانی هدایت میشود. جداسازی علل اقلیمی و انسانی فرسایش بادی می تواند درک مکانیسم های محرک آن را بهبود بخشد. هدف پژوهش حاضر ، ارزیابی دینامیک مکانی-زمانی فرایند بادی بر اساس مرفولوژی تپههای ماسهای و تحلیل همبستگی مکانی بین پویایی فرسایش بادی و نوسانات اقلیم است. بر اساس دادههای هواشناسی، سنجش از دور و مشاهدات میدانی، تاثیرات نوسانات اقلیمی بر تغییرات زمانی و مکانی فرایند بادی با شاخص ایجاد و گسترش تپههای ماسهای مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای سنجش از دور MODIS برای مطالعه مرفولوژی تپههای ماسهای مورد استفاده قرار گرفت. دما، بارندگی، سرعت باد و سایر دادههای هواشناسی مورد استفاده در این مطالعه همگی از دو ایستگاه سینوپتیک قم و کاشان بدست آمدند. تجزیه و تحلیل کشیدگی و فرم تپههای ماسهای ارگ مورد استناد به عنوان شاخص جهت باد نشان داد که منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر رژیم بادهای منطقه قم ( شمالغرب و غرب) میباشد. نتایج مطالعات اقلیم نشان داد که طی 27 سال گذشته، منطقه روند افزایشی در متوسط دمایی دارد، در حالیکه در همین دوره میانگین بارندگی در منطقه کاهش یافته است. رابطه بین شرایط خشکسالی و فرایند باد نشان داد که منطقه در طی سال های 1369 تا 1395 شرایط خشکسالی شدید را بیشتر از شرایط عادی یا خشکی غیر عادی تجربه کرده است.
نگار طیب زاده مقدم؛ بهرام ملک محمدی
چکیده
پاسخ مولفههای بیلان آب به عنوان شاخصهای عملکرد هیدرولوژیکی نسبت به محرکهایی چون تغییر کاربری اراضی از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در این مطالعه ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مولفههای بیلان آبی با تمرکز بر روابط و تغییرات شاخصهای اصلی عملکرد آب و عملکرد رسوب صورت پذیرفت. بر این اساس از مدل زنجیرهای مارکوف برای پیشبینی ...
بیشتر
پاسخ مولفههای بیلان آب به عنوان شاخصهای عملکرد هیدرولوژیکی نسبت به محرکهایی چون تغییر کاربری اراضی از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در این مطالعه ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مولفههای بیلان آبی با تمرکز بر روابط و تغییرات شاخصهای اصلی عملکرد آب و عملکرد رسوب صورت پذیرفت. بر این اساس از مدل زنجیرهای مارکوف برای پیشبینی کاربری اراضی در سال 2040 استفاده شد. همچنین مدل ارزیابی آب و خاک آمریکا بهعنوان مدل مبنا برای ارزیابی و برآورد شاخصهای هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز طالقان به عنوان حوضهای کوهستانی با عدم تجانس ساختاری توسعه داده شد. نتایج مدل نشان داد که افزایش سکونتگاهها و توسعه شهری در حوضه آبخیز طالقان منجر به ایجاد رواناب بیشتر، افزایش کمی شاخصهای عملکرد آب، عملکرد رسوب و همچنین افزایش رسوبگذاری خواهد شد. تغییر کاربری اراضی سبب افزایش تقریباً 11 برابری بار رسوب تا سال 2040 میگردد. تبدیل مراتع به زمینهای بایر مهمترین تغییر کاربری است که میتواند افزایش رسوبگذاری را به همراه داشته باشد. همچنین افزایش زمینهای بایر خود علتی بر کاهش تبخیر و تعرق در برخی از زیرحوضههای این آبخیز خواهد بود. افزایش بارندگی و کاهش نفوذپذیری خاک باعث افزایش رواناب سطحی شده و در نتیجه فرسایش خاک و رسوبگذاری را افزایش خواهد داد. در این مطالعه دقیقاً زیرحوضههای که بالاترین میزان کمی شاخص عملکرد آب پیشبینی شده را داشتند دارای بالاترین میزان کمی شاخص عملکرد رسوب و افزایش رسوبگذاری نیز بودند. در این تحقیق مشخص گردید تغییرات کاربری اراضی به عنوان نوعی از تغییرات ساختاری در سرزمین اثرات مشهودی را بر عملکردها و پاسخهای هیدرولوژیک حوضه آبخیز خواهد گذاشت.
احمد گودرزی؛ سهیلاسادات هاشمی؛ بهناز عطائیان
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و توزیع اندازه ذرات خاک در سه کاربری کشاورزی، مرتع و پارک جنگلی در دو عمق سطحی (15-0 سانتیمتر) و زیرسطحی(30-15 سانتیمتر) در شهر اشترنیان در استان لرستان میباشد. نمونهبرداری در سه کاربری در 45 نقطه در دو عمق سطحی و زیرسطحی به طور کاملا تصادفی انجام شد. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و توزیع اندازه ذرات خاک در سه کاربری کشاورزی، مرتع و پارک جنگلی در دو عمق سطحی (15-0 سانتیمتر) و زیرسطحی(30-15 سانتیمتر) در شهر اشترنیان در استان لرستان میباشد. نمونهبرداری در سه کاربری در 45 نقطه در دو عمق سطحی و زیرسطحی به طور کاملا تصادفی انجام شد. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در آزمایشگاه اندازه-گیری شدند. این آزمایش در قالب طرح فاکتوریل و به صورت کاملا تصادفی انجام گرفت. نتایج نشان داد تغییر کاربری مرتع به کشاورزی منجر به کاهش محتوی رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی خاک، ازت و توزیع اندازه ذرات خاک شده است. تغییر کاربری مرتع به کاربری پارک جنگلی باعث افزایش میزان رس، سیلت و اسیدیته خاک گردید. مقایسه میانگین نشان داد که تفاوت معنیداری بین وزن مخصوص ظاهری و هدایت الکتریکی در سه کاربری وجود ندارد (p ≤ 0.01). بررسی دادهها نشان داد که ظرفیت تبادل کاتیونی خاک، کربن آلی، میزان رس و سیلت در بین سه کاربری و دو عمق دارای تفاوت معنیداری هستند (p ≤ 0.01). همچنین کاربری اثر معنیداری بر روی شن و درصد آهک نشان داد (p ≤ 0.01). با تبدیل کاربری مرتع به پارک جنگلی دانهبندی خاک تغییری نکرد. افزایش میزان کربن آلی و رس خاک میتواند دلیل این امر باشد. بطور کل تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی مشابه سایر تحقیقات نامطلوب، اما تغییر کاربری به پارک جنگلی باعث بهبود میزان رس، ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک شده است
احمد گیلوری؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ سلمان زارع
چکیده
دراین تحقیق برای برررسی پوشش گیاهی از شاخص NDVI بدست آمده از سنجنده MODIS و برای بررسی خشکسالی از شاخص SPI مبتنی بر دادههای بارندگی این حوزه در دو اقلیم خشک و خشک نیمهمرطوب در بازه زمانی (1397-1380) استفاده شد. نتایج نشان داد به طور متوسط 53 درصد از این منطقه دچار خشکسالی بوده است. همچنین در بازه زمانی 1380 تا 1382 نسبت به دیگر بازههای زمانی این ...
بیشتر
دراین تحقیق برای برررسی پوشش گیاهی از شاخص NDVI بدست آمده از سنجنده MODIS و برای بررسی خشکسالی از شاخص SPI مبتنی بر دادههای بارندگی این حوزه در دو اقلیم خشک و خشک نیمهمرطوب در بازه زمانی (1397-1380) استفاده شد. نتایج نشان داد به طور متوسط 53 درصد از این منطقه دچار خشکسالی بوده است. همچنین در بازه زمانی 1380 تا 1382 نسبت به دیگر بازههای زمانی این دوره خشکسالی شدیدتر بوده است علاوه براین پیک شاخص پوشش گیاهی در سال 1384 رخ داده است که بیانگر متاثر بودن پوشش گیاهی از نوسانات بارندگی منطقه است. ماتریس همبستگی بین سه شاخص نامبرده حاکی از آن است که شاخص NDVI همبستگی یکسانی نسبت به دو شاخص SPI و بارندگی سالیانه داشته است. همچنین نتایج این همبستگی در سطح دو اقلیم خشک و خشکنیمهمرطوب به ترتیب 38/0 و 25/0 بوده است که این نتایج بیانگر این است که هر چند که همبستگی پایینی وجود دارد ولی این رابطه مثبت بوده و در سطح اقلیمهای مختلف یک منطقه متفاوت است. از طرفی دیگر بیشترین کلاس خشکسالی در اقلیمهای خشک و خشکنیمهمرطوب به ترتیب به میزان 55/55 و 50 درصد در طبقه خشکسالی نسبتا نرمال قرار دارد. با توجه به مطالب ذکر شده میتوان دریافت که با استفاده از دادههای سنجش از دوری میتوان به پایش پاسخ اکوسیستمهای مناطق خشک و خشکنیمهمرطوب نسبت به تغییرات اقلیمی پرداخت. همچنین این مطالعه نشان داد که مناطق خشک و خشکنیمه-مرطوب نسبت به تغییرات اقلیمی و انسانی بسیار حساس تر هستند.
زهرا نوری؛ آرش ملکیان
چکیده
سفره های آب زیرزمینی از مهمترین منابع تامین آب به ویژه برای مناطق خشک و کم آب هستند. افزایش بهره برداری از سفره های آب زیرزمینی باعث افت چشمگیری در ذخیره شده است. در این مطالعه با استفاده از شاخص منابع آب زیرزمینی به بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیک در محدوده مطالعاتی دشت گرمسار پرداخته شد. ابتدا مقدار شاخص با استفاده از داده های سطح آب ...
بیشتر
سفره های آب زیرزمینی از مهمترین منابع تامین آب به ویژه برای مناطق خشک و کم آب هستند. افزایش بهره برداری از سفره های آب زیرزمینی باعث افت چشمگیری در ذخیره شده است. در این مطالعه با استفاده از شاخص منابع آب زیرزمینی به بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیک در محدوده مطالعاتی دشت گرمسار پرداخته شد. ابتدا مقدار شاخص با استفاده از داده های سطح آب در 16 حلقه چاه پیزومتری با طول دوره آماری مشترک 11 ساله (1390-1380) برای ابتدای دوره، میان دوره و انتهای دوره محاسبه شد. سپس با استفاده از روشهای مختلف درون یابی شامل روش های زمین آماری از جمله کریجینگ معمولی(OK)، کریجینگ ساده (SK) روش قطعی عکس مجذور فاصله (IDW) نقشه شاخص در این سه دوره تهیه شد. از معیارهای میانگین مطلق خطا (MAE) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) برای ارزیابی روش های درون یابی استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر معیار های MAE و RMSE برای روش کریجینگ ساده کمتر از سایر روش ها بوده و نشان دهنده مناسب بودن این روش برای پهنه بندی خشکسالی با شاخص GRI است. بیشترین خشکسالی هیدروژئولوژیک دشت گرمسار مربوط به انتهای دوره یعنی مربوط به سال 1390بود که 16/ 91 درصد از محدوده مورد مطالعه را خشکسالی شدید فرا گرفته بود . برای بررسی تاثیر خشکسالی هواشناسی بر روی سطح آب زیرزمینی از شاخص SPI استفاده شد. همبستگی بین شاخص GRI و SPI نشان میدهد که SPI با مقیاس زمانی بلند مدت 48 ماهه بیشترین همبستگی (53/0 = 2 R) را با خشکسالی هیدروژئولوژیک دارد.
مریم نعیمی؛ پروانه عشوری؛ فرهاد خاکساریان؛ سمیرا زندی فر؛ مسعود محمد علیها
چکیده
تخریب تنوع زیستی زمین خساراتی را بدنبال داشته که در بسیاری از موارد برای بشر جبران ناپذیر است. هدف از این پژوهش، تعیین مرز و بررسی رویشگاه گونه انحصاری و دارویی کزل دماوندی (Diplotaenia damavandica Mozaffarian, Hedge & Lamond) است. این گیاه، به سبب وجود ترکیبات موثره خاصی که دارای اثرات درمانی در اغلب عوارض پوستی دارد، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ...
بیشتر
تخریب تنوع زیستی زمین خساراتی را بدنبال داشته که در بسیاری از موارد برای بشر جبران ناپذیر است. هدف از این پژوهش، تعیین مرز و بررسی رویشگاه گونه انحصاری و دارویی کزل دماوندی (Diplotaenia damavandica Mozaffarian, Hedge & Lamond) است. این گیاه، به سبب وجود ترکیبات موثره خاصی که دارای اثرات درمانی در اغلب عوارض پوستی دارد، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا نقشه رویشگاه با بازدید های محلی و گزارشات پیشین تهیه شد. سپس محیط زیست گیاه شامل فیزیوگرافی، گونه هـای همـراه، اقلیم، لیتولوژی، خاکشناسی و منابع آب مورد بررسی قرار گرفت. نتـایج نشـان داد محدوده رویشگاه کزل دماوندی علاوه بر ارتفاع بیش از 2400متر با عامل عرضجغرافیائی بیش از 35درجه و40 دقیقه و شیب بیش از 60 درصد دیده می شود. از لحاظ لیتولوژی، محدوده رویشگاه در نقاط پرتراکم شامل توف هـای ضـخیم سبز، سازند جیرود و شیل و ماسه سنگ تیره رنگ همراه با آثار گیاهی مشاهده شد. از نظر خاکشناسی اختلاف معنی داری بین پارامتر های پتاسیم، فسفر و سولفات و در منابع آب، در یون های نیترات و کلر در داخل محدوده رویشگاه و خارج آن دیده شد. بررسی وضعیت زوال پوشش گیاهی نیز نشان داد بیشترین تراکم پوشش در منطقه در سال 2014 بوده است. نتایج مطالعه حاضر جهت بررسی امکان رشد این گونه انحصاری قابل استفاده خواهد بود.
ناصر مشهدی
چکیده
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله ...
بیشتر
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله انسان است. الگوهای فضایی و زمانی نوع فعالیت (کاربری سرزمین)، شدت و روند دخالت انسان با استفاده تصاویر ماهواره و بازدیدهای صحرایی مورد مطالعه قرار گرفتند. طبقهبندی و نقشه کاربری سرزمین در دو مرحله انجام شد. فاز عملکردی، شامل کاربریهای اصلی زمین از جمله کشاورزی، مرتع، شهری و منابع آب و فاز فعالیت، شامل ده نوع کاربری زمین بود. مطالعه شدت مداخلات انسان در واحدهای کاربری سرزمین، بر اساس گسترش زمانی توسعه زمینهای کشاورزی (کاربری کشاورزی)، ارزیابی وضعیت مرتع (کاربری مرتع) و وسعت تحت تاثیر بودن سرزمین (کاربری شهری و منابع آب) انجام شد. نتایج مطالعات کاربری سرزمین نشان داد که اراضی مرتعی 2/77 درصد و کاربریهای کشاورزی، محدوده شهری و منابع آب به ترتیب 5/21، 1/1 و 2/0 درصد را به خود اختصاص داده اند. نتایج روند مداخلات نشان داد که روند از شرایط طبیعی به سمت جایگزینی ساختارهای با فعالیتهای انسان ساخت ادامه دارد. روند دخالت انسان ، رشدی از فعالیت کشاورزی در اراضی مرتعی و همچنین از دسترفتن زیاد زمینهای زراعی را در رشد ناهمگن شهری و صنعتی، نشان داده است. نتایج مطالعه، سازگاری بین سه متغیر تغییر و تحول انسانی نوع، شدت و روند دخالت انسان را نشان میدهد.
رقیه شاد؛ مهدی قربانی؛ خالد احمدآلی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ مریم یزدان پرست
چکیده
تغییرات کاربری اراضی در کشورهایی همچون ایران که با محدودیت فضا روبهرو است باید مانند مصرف آب با تفکر و مطابق با برنامهریزی مناسب و به نحو مطلوب باشد. از سویی دیگر پویایی ذاتی بشر و نیازهای او، شیوه و میزان استفاده از زمین را درگذر زمان با تغییر و دگرگونی مواجه ساخته است. لذا هدف از این پژوهش مدلسازی پویای تغییرات کاربری اراضی ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی در کشورهایی همچون ایران که با محدودیت فضا روبهرو است باید مانند مصرف آب با تفکر و مطابق با برنامهریزی مناسب و به نحو مطلوب باشد. از سویی دیگر پویایی ذاتی بشر و نیازهای او، شیوه و میزان استفاده از زمین را درگذر زمان با تغییر و دگرگونی مواجه ساخته است. لذا هدف از این پژوهش مدلسازی پویای تغییرات کاربری اراضی مبتنی بر نظام انسان- محیطزیست در حوزه آبخیز طالقان میباشد. بدین منظور با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشههای کاربری اراضی برای سالهای 1994، 1999، 2002، 2009، 2014، 2019، در شش کلاس مرتع، جنگل، اراضی کشاورزی، اراضی بایر، مسکونی و آب طبقهبندی گردید. پس از صحتسنجی نقشهها و آشکارسازی تغییرات، تحت سه سناریو رشد اقتصادی فعلی، رشد سریع اقتصادی و توسعه پایدار با استفاده از مدلسازی سیستم پویا، شبیهسازی تا سال 1435 انجام گردید. نتایج آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در طول دوره نشان میدهد که روند تغییرات اراضی کشاورزی، مراتع، جنگل، کاهشی بوده و اراضی بایر و منطقه مسکونی نیز در طول دوره بررسی همواره روندی افزایشی داشته است. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد از بین سه سناریو موردبررسی، سناریو توسعه پایدار از هماهنگی بین میزان بهرهبرداری از زمین و تأمین نیازهای اجتماع و رشد اقتصادی قابلقبول برقرار بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت سناریو توسعه پایدار مبنای مهمی برای برنامهریزی کاربری اراضی در سالهای آتی جهت کاهش تخریب منابع طبیعی و حفظ حالت پایدار در آن است و این سناریو رشد اقتصادی مطلوبی را در آینده رقم میزند.
شهباز مهرابی؛ محمدرضا یزدانی؛ مهدی قربانی
چکیده
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با ...
بیشتر
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با مخاطرات محیطی در سیستم حکمرانی این استان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد. در فرآیند AHP براساس روش مقایسه زوجی معیارها و زیر معیارها، میزان ارتباط هر دو معیار و زیرمعیار با هم مقایسه و نمره بین 9-1 به آنها تعلق میگیرد. دادههای پژوهش بر مبنای روش دلفی و فرآیند تصمیم گیری سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که از نظر کارشناسان ارزیابی تاب آوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیک استان چهارمحال و بختیاری در برابر تغییرات اقلیمی(4.51)، خشکسالی(2.09) و فرسایش خاک(2.02) به ترتیب در الویت اول تا سوم قرار میگیرند. به این دلیل تغییرات اقلیمی مورد توجه عمده کارشناسان قرار گرفت که در سطح استان چهارمحال و بختیاری در دو دهه گذشته نسبت بارش باران به برف تقریبا جابه جا شده است. به طوری که از 70% برف و 30% باران، به 70% باران و 30% برف رسیده است. این در حالی است که عمده فعالیتهای اقتصادی و راههای امرار معاش در استان به ذخایر برف بستگی دارد.
حسین ارزانی؛ اسماعیل علیزاده؛ ستاره باقری؛ محمد جعفری
چکیده
مراتع نقش موثری در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور قبل از وابستگی ارزی کشور به نفت و مشتقات آن داشتهاند. لذا توجه به تنشهای محیطی و اجتماعی وارد شده به این زیست بومها، لزوم استفاده از تکنولوژیهای نوین را برای تنوع بخشی به منابع تولید و کاهش هزینهها برجسته میکند. این مطالعه در مرتع طالقان با هدف ارزیابی مالی حصارهای خورشیدی جهت ...
بیشتر
مراتع نقش موثری در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور قبل از وابستگی ارزی کشور به نفت و مشتقات آن داشتهاند. لذا توجه به تنشهای محیطی و اجتماعی وارد شده به این زیست بومها، لزوم استفاده از تکنولوژیهای نوین را برای تنوع بخشی به منابع تولید و کاهش هزینهها برجسته میکند. این مطالعه در مرتع طالقان با هدف ارزیابی مالی حصارهای خورشیدی جهت ترغیب بهرهبرداران برای استفاده از این فناوری در مراتع انجام گردید. بدین منظور درآمدهای حاصل از پروژه حصارکشی که باعث کاهش هزینهها و قیمت تمام شده تجهیزات مورد استفاده میشد بررسی شد. سپس، ارزیابی مالی طرح حصارکشی الکتریکی و دوره زمانی بازگشت سرمایه آن در سال 1395 با استفاده از معادلههای ارزش حال خالص، نسبت منفعت به هزینه، نرخ بازدهی داخلی و معیار ارزش خالص زمان حال در نرخ تنزیلهای متفاوت انجام گرفت. براساس اطلاعات بدست آمده مجموع هزینههای ثابت و جاری این طرح برابر 330 میلیون ریال شد. در مقابل درآمدها حاصل از تولید گوشت دام، گیاهان دارویی، ارزش افزوده برق تولیدی، درآمد حاصل از جایگزینی چوپان، و درآمد خالص به ترتیب برابر 73%، 23%، 5/7%، %103% و 120% میباشد. معیار ارزش خالص زمان حال در نرخ تنزیلهای مختلف نیز برابر 127% شد. باتوجه به اقتصادی بودن فناوری حصارکشی و وجود مزایایی اقتصادی منتج شده ازآن در قالب طیف متعددی از خدمات اکوسیستمی برای ذینفعان مراتع، اهمیت ترویج کاربرد فناوریهای نوین در مراتع به منظور حفظ و پشتیبانی از زنجیره تولیدات مراتع برجسته میگردد.
علی اصغر نقی پور برج؛ مائده شریفی؛ عطاالله ابراهیمی؛ الهام قهساره؛ سینا نبی زاده
چکیده
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال ...
بیشتر
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال و بختیاری به تیمارهای محصولات آتش شامل حرارت (60، 80 و 100 درجه سانتیگراد)، دود، خاکستر و تأثیر ترکیبی تیمارهای حرارت و دود مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تغییرات درصد پوشش گونههای مورد مطالعه یک سال پس از آتش سوزی در عرصه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که جوانهزنی بذور هشت گونه گیاهی مورد مطالعه، حداقل به یکی از تیمارهای محصولات آتش واکنش مثبت یا منفی معنیداری نشان داد. تیمار ترکیبی دود و 60 درجه سانتیگراد سبب افزایش معنیدار میانگین درصد جوانهزنی گونه Heteranthelium piliferum شد. همچنین این تیمار، میانگین مدت زمان جوانهزنی گونه Cousinia cylindracea را به صورت معنیداری کاهش داد. تیمار خاکستر نیز سبب افزایش میانگین درصد جوانهزنی گونههای Alyssum linifolium وStachys lavandulifolia شد. نتایج نمونهبرداری پوشش گیاهی نیز نشان داد که از بین هشت گونه مورد بررسی، گونههای H. piliferum و Taeniatherum crinitum نسبت به آتشسوزی سازگار بوده و شش گونه نیز مقاوم بودند. از نتایج این مطالعه می توان به عنوان یک عامل بالقوه در جهت درک پویایی پوششگیاهی و احیای مراتع تخریبشده استفاده نمود.
فاطمه ابراهیمی؛ حسن رمضانپور؛ نفیسه یغماییان مهابادی؛ کامران افتخاری
چکیده
در سالهای اخیر، استفاده از روشهای نقشهبرداری رقومی مبتنی بر الگوریتمهای یادگیری ماشین باهدف تهیه نقشه کلاسهای خاک بطور گستردهای توسعه یافته است. اساس این روشها پیشبینی کلاسها یا ویژگیهای خاک به کمک مدلسازی روابط بین آنها و متغیرهای محیطی به عنوان نمایندگان عوامل خاکسازی، میباشد. ماهیت نامتوازن توزیع خاکها ...
بیشتر
در سالهای اخیر، استفاده از روشهای نقشهبرداری رقومی مبتنی بر الگوریتمهای یادگیری ماشین باهدف تهیه نقشه کلاسهای خاک بطور گستردهای توسعه یافته است. اساس این روشها پیشبینی کلاسها یا ویژگیهای خاک به کمک مدلسازی روابط بین آنها و متغیرهای محیطی به عنوان نمایندگان عوامل خاکسازی، میباشد. ماهیت نامتوازن توزیع خاکها در طبیعت که منجر به بیشبرازش کلاسهای با فراوانی زیاد و کم برازش کلاسهای با فراوانی کم و درنتیجه کاهش دقت فرآیند نقشهبرداری خاک شده، از چالشهای موجود در این روش میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی توانایی دو الگوریتم جنگل تصادفی و ماشینبردارپشتیبان در نقشهبرداریرقومی کلاسهای فامیل خاک با توزیع نامتوازن، حاصل از 95 خاکرخ مطالعاتی در 4000 هکتار از اراضی زیرحوضه هنام، استان لرستان انجام گرفت. در این مطالعه موضوع عدم توازن در فراوانی کلاسهای خاک با استفاده از 6 مجموعه داده، ازجمله مجموعه دادههای اصلی و پنج مجموعه داده ایجادشده توسط چندین رویکرد نمونهگیری مجدد از دادههای اصلی، شامل دو رویکرد طبقهبندی دستی و سه الگوریتم بیشنمونهگیری و کمنمونهگیری و بیشنمونهگیری اقلیت مصنوعی در محیط نرم افزار R موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد علیرغم مقایر پائین آمارههای اعتبارسنجی، شباهت گسترش خاکهای با فراوانی زیاد در منطقه مطالعاتی در نقشههای حاصل از مدل جنگل تصادفی و مجموعه دادههای اصلی و همچنین الگوریتم بیشنمونهگیری اقلیت مصنوعی با نقشه خاک تهیهشده به روش مرسوم قابلتوجه میباشد. بنابراین فراوانی کم سایر کلاسهای خاک و در نتیجه آن عدم آموزش درست مدلها برای آنها را میتوان یکی از دلایل اصلی صحتکلی کم مدلهای بهکاررفته دانست.
میثم علی زاده؛ شفق رستگار؛ جمشید قربانی
چکیده
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی ...
بیشتر
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن شامل 65 کارشناس، 132 مرتعدار و 29 نفر جوامع محلی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و مقایسه میانگین (t تک نمونه) انجام شد. همچنین به منظور بررسی و آزمون توافق یا اجماع نظر در مورد اثربخشی بوتهکاری از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد از نظر هر سه جامعه مورد بررسی اثربخشی محیط زیستی در اولویت اول بوده است. همچنین بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس اختلاف معنیداری بین دیدگاه پاسخگویان مشاهده نشد. آزمون مقایسه میانگین نیز نشان داد در مجموع اثربخشی اجتماعی و محیط زیستی نسبت به قبل از اجرای طرح معنیدار شده است. بیشترین اثربخشی اقتصادی بوتهکاری مربوط به افزایش محصولات دامی، بهبود وضعیت دامداری و ایجاد و درآمد و اشتغال بوده است. بیشترین اثربخشی اجتماعی مربوط به افزایش مشارکت در طرحها، افزایش سطح آگاهیهای عمومی نسبت به مراتع و ارتقا سلامت و بهداشت عمومی بوده است. به طور کلی نتایج بررسی اثربخشی بوته-کاری از دیدگاه هر سه گروه کارشناسان، مرتعداران و جوامع محلی از اجماع نظر و توافق همراه بوده و اثرات محیط زیستی و اجتماعی نسبت به قبل از اجرای طرح ملموستر بوده است.
لیلا عوض پور؛ مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ حامد رفیعی
چکیده
ارزشگذاری کارکردها و خدمات غیربازاری محیطزیست ازجمله گردشگری به دلایل زیادی از جمله شناخت منافع زیست-محیطی و اکولوژیکی توسط انسانها، ارائه مسائل محیطی کشور به برنامه ریزان، تعدیل و اصلاح مجموعه محاسبات ملی مانند تولید ناخالص ملی و جلوگیری از تخریب و بهرهبرداری بیرویه منابع طبیعی مهم است.هدف این پژوهش برآورد ارزش اقتصادی ...
بیشتر
ارزشگذاری کارکردها و خدمات غیربازاری محیطزیست ازجمله گردشگری به دلایل زیادی از جمله شناخت منافع زیست-محیطی و اکولوژیکی توسط انسانها، ارائه مسائل محیطی کشور به برنامه ریزان، تعدیل و اصلاح مجموعه محاسبات ملی مانند تولید ناخالص ملی و جلوگیری از تخریب و بهرهبرداری بیرویه منابع طبیعی مهم است.هدف این پژوهش برآورد ارزش اقتصادی کارکرد گردشگری مراتع 4 روستای کشانک، درکش، چخماقلو و ذوعلیا از توابع شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی، با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. ابزار تحقیق پرسشنامه دوگانه-دوبعدی است و برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد شد. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل 133 پرسشنامه و مصاحبه حضوری با بازدیدکنندگان از مجموع چهار منطقۀ مذکور جمع آوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و روش نمونهگیری مورد استفاده، نمونهگیری تصادفی در دسترس است. براساس نتایج مدل مورد استفاده در تعیین عوامل مؤثر بر میزان ارزش گردشگری منطقه، متغیرهای وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، مبلغ پیشنهادی و جذابیت مرتع در سطح احتمال 5 درصد معنیدار می باشند و از عوامل مؤثر در میزان WTP بازدیدکنندگان برای استفاده از مراتع مناطق مورد مطالعه هستند. در این مطالعه، متوسط WTP به عنوان قیمت ورودی برای هر بازدیدکننده برای استفاده از مراتع منطقه 5880 تومان بهدست آمد و ارزش تفرجی هر هکتار مراتع منطقه نیز 49556 تومان در سال تعیین شد.
نسرین بیرانوند؛ علیرضا سپه وند؛ علی حقیزاده
چکیده
این تحقیق با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین به بررسی کارآیی مدلهای RF, RepTree, GP-PUK, GP-RBF, M5P برای مدلسازی بارانحلالی در زیرحوضههای خرمآباد، بیرانشهر و الشتر در استان لرستان پرداخته شد. دادههای ورودی شامل بارش، دبی، دبی یک روز قبل، میانگین دبی (دبی همان روز و یک روز قبل) همچنین داده خروجی رسوب انحلالی رودخانهها میباشد. ...
بیشتر
این تحقیق با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین به بررسی کارآیی مدلهای RF, RepTree, GP-PUK, GP-RBF, M5P برای مدلسازی بارانحلالی در زیرحوضههای خرمآباد، بیرانشهر و الشتر در استان لرستان پرداخته شد. دادههای ورودی شامل بارش، دبی، دبی یک روز قبل، میانگین دبی (دبی همان روز و یک روز قبل) همچنین داده خروجی رسوب انحلالی رودخانهها میباشد. در این تحقیق برای مدلسازی در مرحله آموزش 70 درصد دادهها و در مرحله آزمایش 30 درصد باقیمانده مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت برای مقایسه نتایج مدلهای مختلف و انتخاب بهترین مدل، از معیارهای سنجش خطای ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب همبستگی (C.C) و میانگین مربعات خطا (MAE) استفاده شد. نتایج نشان داد باتوجه به معیارهای ارزیابی مدل GP با دو تابع کرنل PUK و RBF در دوره پرآبی و کمآبی عملکرد بهتری را نسبت به سایر مدلها داشته است. نتایج بهدست آمده در دوره پرآبی نشان داد که در ایستگاههای چمانجیر، سراب صیدعلی و کاکارضا مدل GP-RBF و در ایستگاه هیدرومتری بهرامجو مدل GP-PUK با بیشترین ضریب همبستگی و کمترین خطا در مرحله آزمایش بهعنوان مدلهای بهینه برای تخمین بار انحلالی انتخاب شدند. همچنین در ایستگاههای هیدرومتری بهرامجو، چمانجیر و سراب صیدعلی مدل GP-RBF و در ایستگاه هیدرومتری کاکارضا مدل GP-PUK بهعنوان مدل بهینه برای تخمین بار انحلالی در دوره کمآبی انتخاب شدند. بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان برای مدیریت کیفیت و کمیت منابع آب سطحی از مدلهای بهینه GP-PUK و GP-RBF برای تخمین بار انحلالی رودخانههای فاقد ایستگاه هیدرومتری در حوضههای کارستی استفاده کرد.
روناک احمدی؛ قدرت اله حیدری؛ غلامرضا خوش فر
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که متغیرهای حضور در جلسات عمومی، روابط صمیمانه با همسایگان، تسلط مروجین بر مباحث فنی، ارئه خدمات ترویجی در زمینه اصلاح و احیای مرتع، واگذاری مسئولیت بخشی از برنامهها به بهرهبرداران، عضویت در سازمانهای محلی، آشنایی بهرهبرداران با برنامهها و شرکت در دوره-های آموزشی و ترویجی دارای بیشترین همبستگی با میزان مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه Enterبر روی متغیرهای زمینهای نشاندهنده آن است که متغیر سطح تحصیلات، بیشترین اثر مثبت و مستقیم (281/0) و بیشترین اثر مثبت و کل (357/0) را بر میزان مشارکت بهرهبرداران دارد، همچنین تعداد دام، تعداد افراد تحت تکفل و درآمد در اولویتهای بعدی قرار دارند. در بین متغیرهای زمینهای سن و سابقه بهرهبرداری دارای اثر منفی (482/0- و 468/0-) بر مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. بنابراین توجه خاص به عوامل مذکور میتواند در دستورکار مدیران و برنامهریزان قرار گیرد و زمینههای مشارکت هر چه بیشتر بهرهبرداران را در اصلاح و احیای مراتع، در هر منطقه فراهم آورد.
سید مجید رضا حسینی مفرد؛ حسن احمدی؛ علی اکبر مهرابی؛ بهارک معتمدوزیری
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر جادهسازی بر میزان فرسایش و تولید رسوب در جاده جدید هشتگرد - طالقان در استان البرز بود. بدین منظور با توجه به معادله کوکران، از جاده آسفالته هشتگرد-طالقان به طول ۲۶ کیلومتر و جاده خاکی هشتگرد-طالقان به طول 9 کیلومتر به ترتیب با 17 و 11 نمونه رسوبدهی جاده محاسبه شد و در نهایت با استفاده از روابط آماری میزان فرسایش ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثر جادهسازی بر میزان فرسایش و تولید رسوب در جاده جدید هشتگرد - طالقان در استان البرز بود. بدین منظور با توجه به معادله کوکران، از جاده آسفالته هشتگرد-طالقان به طول ۲۶ کیلومتر و جاده خاکی هشتگرد-طالقان به طول 9 کیلومتر به ترتیب با 17 و 11 نمونه رسوبدهی جاده محاسبه شد و در نهایت با استفاده از روابط آماری میزان فرسایش و رسوبدهی در کل مسیر برآورد شد. با اندازهگیری مستقیم فرسایش، کل رسوبات بهجامانده در طول مسیر برابر با 17259.32تن در سال به دست آمد که 6241.45 تن در سال مربوط به دیواره خاکبرداری و 11017.87 تن در سال مربوط به دیواره خاکریزی میباشد. با استفاده از مدل WARSEM، میزان کل رسوبدهی از جاده آسفالته و خاکی برابر 15172.67 تن در سال، معادل 52.14 تن بر هکتار در سال، برآورد شد که از این مقدار 9464.53 تن در سال، معادل 48.03 تن بر هکتار در سال سهم دیواره خاکبرداری و دیواره خاکریزی جاده آسفالته و 5708.14 تن در سال، معادل 63.22 تن بر هکتار در سال سهم دیواره خاکبرداری و دیواره خاکریزی جاده خاکی میباشد. حساسیت مدل WARSEM برای پارامترهای استانداردشده برای جاده آسفالته نشان داد که فاکتورهای شیب و زمینشناسی عامل مهمی در رسوب از دیواره خاکبرداری میباشد و فاکتور ارتفاع دیواره خاکریزی پارامتر بسیار مهمی در رسوبدهی دیواره خاکریزی میباشد. حساسیت مدل در جاده خاکی با توجه به این امتیاز پارامترها خیلی به هم نزدیک بود عامل عرض سطح جاده خاکی پارامتر بسیار مهمی در رسوبدهی دیواره خاکبرداری و خاکریزی میباشد
خالد اوسطی؛ حامد جنیدی؛ ناهید عزیزی
چکیده
پیشبینی عملکرد گونههای مرتعی، یکی از ابزارهای کارا در برنامهریزی و سیاستگذاری منابع طبیعی هر کشور اسـت. متغیرهای آب و هوایی از جمله بارش و دما، نقش مهمی در پیشبینی تولید گونههای مرتعی دارند. در این تحقیق، به منظور تعیین اثرات خشکسالی بر تولید گونههای گیاهی شاخص مراتع قوشه استان سمنان، اندازهگیری تولید گونههای ...
بیشتر
پیشبینی عملکرد گونههای مرتعی، یکی از ابزارهای کارا در برنامهریزی و سیاستگذاری منابع طبیعی هر کشور اسـت. متغیرهای آب و هوایی از جمله بارش و دما، نقش مهمی در پیشبینی تولید گونههای مرتعی دارند. در این تحقیق، به منظور تعیین اثرات خشکسالی بر تولید گونههای گیاهی شاخص مراتع قوشه استان سمنان، اندازهگیری تولید گونههای شاخص منطقه در 30 پلات دو متر مربعی واقع بر دو ترانسکت به روش قطع و توزین و در یک دورۀ ده ساله (بین سالهای آبی 85-1384 تا 94-1393) انجام شد. در مرحلۀ بعد، ضمن محاسبۀ چندین شاخص خشکسالی و بررسی ارتباط بین مقادیر تولید گونههای مرتعی و مقادیر شاخصهای خشکسالی، مدل پیشبینی تولید در منطقۀ مورد بررسی براساس مقادیر شاخصهای خشکسالی مد نظر قرا گرفت. براساس مقادیر شاخصهای خشکسالی SIAP، PNPI و Z - Score، در دورۀ ده ساله مورد بررسی، چندین دورۀ ترسالی و خشکسالی حادث شده است. بررسی روابط بین مقادیر تولید و شاخصهای خشکسالی نشان داد که بهترین مدل خطی یک متغیرۀ ارائه شده برای تولید کل، مربوط به شاخصهای SIAP و Z – Score با 1/0= RRMSE بود که 53 درصد تغییرات تولید را در سطح اعتماد 95 درصد توجیه نمودند. اثر دورههای خشکسالی و ترسالی بر مقادیر و تولید گونههای مورد بررسی متفاوت بوده است، بهطوریکه نوسانات سالانۀ تولید برای گونههای یکساله بسیار شدید (بین 1 تا 11 درصد تولید کل سالانه) و برای گونههای چندساله و درختچهای بسیار ناچیز بوده است. حساسیت گونهها به نوسانات سالانۀ بارش و دورههای خشکسالی، ارتباط نزدیکی با ساختار و عمق ریشهدوانی گونهها دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، گونههای Zygophyllum eurypterum، Stipa barbata و Ephedra intermedia و Artemisia sieberi به عنوان گونههای پیشنهادی در اصلاح و احیاء مراتع مورد مطالعه توصیه میشوند.
مسلم رستم پور؛ عفت اکبری؛ محمد ساغری
چکیده
عمق کاشت بذر از جمله مهمترین عوامل موثر بر سبز شدن یکنواخت گیاه و موفقیت کاشت محسوب میشود. این تحقیق با هدف تعیین عمق مناسب کاشت بذر درختچه Atriplex canescens در نهالستان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان خراسان جنوبی انجام گردید، که از این طریق بتوان نهالهای مطلوب با ویژگیهای رویشی بهتر به منظور صرف هزینه کمتر در نهالستان تولید ...
بیشتر
عمق کاشت بذر از جمله مهمترین عوامل موثر بر سبز شدن یکنواخت گیاه و موفقیت کاشت محسوب میشود. این تحقیق با هدف تعیین عمق مناسب کاشت بذر درختچه Atriplex canescens در نهالستان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان خراسان جنوبی انجام گردید، که از این طریق بتوان نهالهای مطلوب با ویژگیهای رویشی بهتر به منظور صرف هزینه کمتر در نهالستان تولید کرد. بدین منظور پس از جمعآوری و آماده سازی بذور آتریپلکس و گلدانها، تعداد 15 عدد بذر در 5 عمق 1، 2، 3، 4 و 5 سانتیمتر با 5 تکرار کاشته شد. پس از طی مراحل کاشت، درصد ظهور و صفات رویشی نهال اندازهگیری شد. دادهها توسط آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش عمق کاشت، کلیه خصوصیات مورد مطالعه کاهش معنیداری داشت (05/0≥p)، به طوریکه در عمق 4 و 5 سانتیمتر به حداقل میزان خود رسید. بیشترین درصد ظهور (7/34 و 3/34 درصد) مربوط به عمق 1 و 2 سانتیمتر و کمترین درصد ظهور نهال در اعماق 4 و 5 سانتی متر (4/2 درصد) مشاهده شد. از آنجایی که بین صفات درصد ظهور، شاخص بنیه نهال، طول و وزن ساقه نهال و محتوای رطوبت آتریپلکس کاشته شده در عمق 1 سانتیمتر و 3 سانتیمتر تفاوت معنیداری وجود ندارد، به دلیل تلفات بیشتر بذر در عمق سطحی خاک توسط شکارگرهای بذر مثل حشرات و پرندگان و خشک شدن سریع خاک در اثر تبخیر شدید آب در گلدان، کاشت بذر آتریپلکس در عمق 3 سانتیمتر توصیه میشود.