ساسان امینی؛ رفعت زارع بیدکی؛ رسول میرعباسی نجف آبادی؛ مریم شفایی
چکیده
سیل یک پدیدۀ چند بعدی است و به دلیل داشتن ویژگیهای همبستۀ متعدد، تجزیه و تحلیل تک متغیره نمیتواند دانش یکپارچهای در مورد این پدیده ارائه دهد. در این مطالعه، از ساختارهای واین برای تجزیه و تحلیل چند متغیرۀ ویژگیهای سیل استفاده شد. به این منظور، هیدروگرافهای 98 رویداد سیل ثبت شده در ایستگاه لندی در حوزۀ آبخیز بازفت در استان ...
بیشتر
سیل یک پدیدۀ چند بعدی است و به دلیل داشتن ویژگیهای همبستۀ متعدد، تجزیه و تحلیل تک متغیره نمیتواند دانش یکپارچهای در مورد این پدیده ارائه دهد. در این مطالعه، از ساختارهای واین برای تجزیه و تحلیل چند متغیرۀ ویژگیهای سیل استفاده شد. به این منظور، هیدروگرافهای 98 رویداد سیل ثبت شده در ایستگاه لندی در حوزۀ آبخیز بازفت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد و مشخصات سیلاب، از جمله دبی اوج سیل(p ) ، حجم سیل(V) ، مدت زمان سیل(D) و زمان رسیدن به اوج (T) استخراج شد. سپس با آزمون کلموگرف-اسمیرنوف بهترین توزیع برازش یافته بر هر متغیر انتخاب شد. توزیع حاشیهای منتخب شامل لوگ نرمال، جانسون اس بی و پیرسون نوع 5 به ترتیب برای دبی اوج سیل و حجم سیل، مدت زمان سیل و زمان رسیدن به اوج میباشد. در مرحلۀ بعد، مفصلهای سی- واین (C-Vine) و دی- واین (D-Vine) در دو شکل سه و چهار متغیره با ترکیب متغیر ایجاد شد. به این ترتیب که در سه متغیره، حجم و دبی اوج سیل در ترکیب ثابت و مدت زمان سیل یا زمان رسیدن به اوج متغیر در نظر گرفته شدند. در مفصل چهار متغیره نیز ترکیبهای متفاوت از هر چهار متغیر استفاده شد. برای ترکیب این متغیرها، از مفصلهای گامبل، فرانک، جو، کلایتون، گواسین و تی استیودنت استفاده شد. نتایج به دست آمده از مفصل، با مفصل تجربی آن ترکیب، مقایسه شد. نتایج نشان داد که بهترین ترکیب در هر دو مفصل سی واین و دی واین در مدلهای سه گانه، ترکیب TPV با مقدار نش 913/0است و مفصلهای گامبل و گواسین به عنوان بهترین مفصل در لبهها شناخته شدند. در مورد ترکیب چهار متغیره، بهترین ترکیب سی واین PVTD و دی واین و PTVD با مقدار نش 989/0 شناخته شدند. مفصلهای گامبل و گواسین در درختها دارای غالبیت میباشند. به طور کلی نتایج نشان داد که ساختارهای واین چهار متغیره از ساختارهای سه متغیره دارای همسبتگی بالاتری هستند.
محمد انصاری قوجقار؛ مسعود پورغلام آمیجی؛ شهاب عراقی نژاد؛ بنفشه زهرایی؛ سامان رضوی؛ علی سلاجقه
چکیده
به منظور کنترل و مدیریت صحیح طوفانهای گرد و غبار، آگاهی از تغییرات زمانی- مکانی این پدیده و لزوم پیشبینی و مدلسازی آن با هدف شناخت دقیقتر رفتار طوفانهای گرد و غبار نسبت به محرکهای طبیعی و انسانی، امری ضروری است. با توجه به توسعه روز افزون فرامدلها و ترکیب آنها با الگوریتمهای بهینهسازی به منظور مدلسازی ...
بیشتر
به منظور کنترل و مدیریت صحیح طوفانهای گرد و غبار، آگاهی از تغییرات زمانی- مکانی این پدیده و لزوم پیشبینی و مدلسازی آن با هدف شناخت دقیقتر رفتار طوفانهای گرد و غبار نسبت به محرکهای طبیعی و انسانی، امری ضروری است. با توجه به توسعه روز افزون فرامدلها و ترکیب آنها با الگوریتمهای بهینهسازی به منظور مدلسازی و پیشبینی متغیرهای هواشناسی، در این پژوهش چهار الگوریتم بهینهسازی فراکاوشی ازدحام ذرات (PSO)، ژنتیک (GA)، کلونی مورچگان در محیطهای پیوسته (ACOR) و تکاملی تفاضلی (DE) با مدل سیستم استنتاج تطبیقی فازی عصبی (ANFIS) ترکیب شد. عملکرد چهار مدل ترکیبی توسعه دادهشده با مدل ANFISبرای پیشبینی متغیرهای فراوانی روزهای همراه با طوفان گرد و غبار (FDSD) در مقیاس فصلی در استان خوزستان در جنوب غربی ایران ارزیابی شد. بدین منظور از دادههای ساعتی گرد و غبار و کدهای سازمان جهانی هواشناسی در مقیاس فصلی با طول دوره آماری 40 ساله (2019-1980) در هفت ایستگاه سینوپتیک استان خوزستان استفاده شد. نتایج شاخصهای نیکویی برازش در مرحله آموزش و آزمایش نشان داد که اختلاف معنیداری بین روش ANFIS و سایر مدلهای ترکیبی مورد استفاده وجود ندارد. مقادیر R و RMSE برترین مدل ترکیبی (ANFIS-PSO) به ترتیب از 88/0 تا 97/0 و 10/0 تا 19/0 و در مدل ANFIS به ترتیب از 83/0 تا 94/0 و 11/0 تا 21/0 متغیر بودند. همچنین نتایج نشان داد که ترکیب الگوریتمهای بهینهسازی استفادهشده با مدل ANFIS نتایج مدل را نسبت به مدل انفرادی ANFIS به صورت معنیداری بهبود نمیبخشد.
رضا بدیع زادگان؛ سعید رضا خداشناس؛ ;کاظم اسماعیلی
چکیده
براساس معیارهای شهری و مدیریت کلان شهرها، یکی از مسائل مهم، کنترل روانابهای سطحی و هدایت آنها به سمت کانالهای زهکشی میباشد. به این منظور و برای اطلاع از عکسالعمل حوضههای آبخیز شهری و شبیهسازی پدیدۀ بارش-رواناب در این حوضهها، از مدلهای نرمافزاری استفاده میشود. از این رو با توجه به اطلاعات کم بارش و رواناب، ...
بیشتر
براساس معیارهای شهری و مدیریت کلان شهرها، یکی از مسائل مهم، کنترل روانابهای سطحی و هدایت آنها به سمت کانالهای زهکشی میباشد. به این منظور و برای اطلاع از عکسالعمل حوضههای آبخیز شهری و شبیهسازی پدیدۀ بارش-رواناب در این حوضهها، از مدلهای نرمافزاری استفاده میشود. از این رو با توجه به اطلاعات کم بارش و رواناب، در حوضههای شهری، معمولاً این مدلها بدون واسنجی و یا با واسنجیهای غیر واقعی بهکار گرفته میشوند که باعث میشود که نتایج از واقعیت دور باشد. در این تحقیق با استفاد از دادههای واقعی ایستگاه هواشناسی شمال تهران و ایستگاه هیدرومتری مقصودبیک (رزگنده)، نرمافزارSWMM مورد واسنجی و صحتسنجی قرار گرفت و پارامترهای ورودی به مدل، بهدست آمدند. برای کالیبراسیون این مدل از سه رویداد بارندگی برای واسنجی مدل و از دو رویداد برای صحتسنجی آن استفاده شد. براساس اطلاعات بهدست آمده از مقادیری شبیهسازی و مشاهداتی این رویدادهای بارندگی، دبی بیشینه، حجم رواناب خروجی و زمان اوج سیلاب مورد مقایسه قرار گرفت. میزان RMSE برای هیدروگراف خروجی از حوضۀ زرگنده برای وقایع اول تا پنجم به ترتیب 05/0، 22/0، 4/0، 37/0 و 16/0 و ضریب NSC برابر با 91/0، 94/0، 93/0، 9/0 و 94/0 بهدست آمد. همچنین میزان درصد اختلاف دبی بیشینۀ سیلاب، مدلسازی و مشاهداتی برای وقایع اول تا پنجم به ترتیب 33/7، 69/9، 8/5، 6/5، 93/9 و برای حجم رواناب این درصد اختلاف به ترتیب 82/8- ، 08/3- ، 8/8، 43/19- و11/5 بهدست آمد. با توجه به این نتایج، عملکرد مدل SWMM در شبیهسازی رواناب های ناشی از بارندگی در این منطقه قابل قبول بوده و میتواند به جهت مدیریت و کنترل روانابهای شهری مورد استفاده قرار گیرد.
محمد چیذری؛ سیده سمیه بطحائی؛ حسن صدیقی؛ امیر علم بیگی
چکیده
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها ...
بیشتر
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها و به ویژه شبکههای رسمی مانند شبکۀ نهادی، میتواند نقش اساسی در ایجاد و ارتقاء تابآوری در برابر تغییر اقلیم ایفا کند، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شبکۀ دستاندرکاران سازمانی در راستای ارتقاء تابآوری در مواجهه با تغییر اقلیم انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کشاورزان خرده مالک شهرستان طارم استان زنجان تشکیل میدهند که به روش نمونه گیری شبکۀ خودمحور اعضای شبکۀ مورد بررسی انتخاب شدند. روش آماری غالب در این پژوهش، تحلیل شبکه و استخراج شاخصهای شبکه در سطح کلان، میانی و خرد میباشد. براساس نتایج بهدست آمده به ترتیب سازمان جهاد کشاورزی و بانکها و مؤسسات اعتباری بیشترین نقش و مرکزیت درجه را در شبکۀ اطلاعات آموزشی و خدمات فنی ایفا میکنند. در شبکۀ تسهیلات مالی نیز به ترتیب بانکها و مؤسسات اعتباری و سازمان جهاد کشاورزی رتبههای اول و دوم را در ارائۀ خدمات و مشاورههای مالی ایفا میکنند. نتایج نشان داد بسیاری از مؤسساتی که میتوانند در زمینۀ تاب-آوری در برابر تغییر اقلیم نقش سازندهای داشته باشند، از جمله صندوق بیمۀ محصولات کشاورزی در انزوا قرار دارند و به حاشیه رانده شدهاند. از اینرو پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آینده علل این امر مورد واکاری قرار گیرد و راهکارهای عملیاتی در جهت خارج شدن این مؤسسات از انزوا و ایفای نقششان ارائه گردد.
اسفندیار جهانتاب؛ مریم زاهدی فر؛ محسن فرزین
چکیده
مطالعۀ ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند پتانسیل بالقوۀ مرتع را نشان دهد و تعیین وضعیت آن را میسر میسازد. از طرفی تأثیر گونههای گیاهی مختلف بر ویژگیهای سطح خاک از جمله فرسایش، رسوب، رواناب، نفوذپذیری و سایر عوامل، متفاوت است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری و عملکرد فرمهای رویشی مختلف ...
بیشتر
مطالعۀ ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند پتانسیل بالقوۀ مرتع را نشان دهد و تعیین وضعیت آن را میسر میسازد. از طرفی تأثیر گونههای گیاهی مختلف بر ویژگیهای سطح خاک از جمله فرسایش، رسوب، رواناب، نفوذپذیری و سایر عوامل، متفاوت است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری و عملکرد فرمهای رویشی مختلف بر شاخصهای سطح خاک در حوزۀ آبخیز میانجنگل فسا انجام گردید. پس از اندازهگیری 11 عامل سطح خاک در سه ترانسکت 100متری، پتانسیلهای عملکردی (پایداری، نفوذپذیری، چرخۀ ریزمغذی) با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز، طبقهبندی شدند. همچنین خصوصیات ساختاری شامل تعداد لکههای گیاهی، طول و عرض لکهها، درصد طول لکه در ترانسکت، شاخص سطح لکهها و شاخص سازمان یافتگی ثبت گردید. نتایج نشان داد چهار لکۀ اکولوژیک درختچه، بوته، گندمی و علفی و فضای بین لکهای خاک لخت و لاشبرگ در منطقۀ مورد مطالعه مستقر است. شاخص سازمان یافتگی و شاخص سطح لکه در منطقۀ مورد مطالعه بهترتیب 40/0 و 03/0 میباشد. لکههای گیاهی با فرمهای مختلف رویشی اثر متفاوتی بر عملکرد اکوسیستم منطقه دارند. فرم رویشی درختچهای دارای بیشترین پایداری است که تفاوت معنیداری با سایر فرمهای رویشی دارد. از نظر شاخص نفوذپذیری در منطقۀ مورد مطالعه، اختلاف معنیداری بین لکههای اکولوژیک با فرمهای رویشی درختچهای و گندمی وجود ندارد. در عناصر ریزمغذی خاک، بین لکههای اکولوژیک و میان لکه، اختلاف معنیدار وجود دارد. فرم رویشی درختچهای دارای بیشترین مقدار چرخۀ عناصر ریزمغذی است. بهطور کلی، فرم رویشی شاخص گیاهان لکۀ اکولوژیک منطقۀ مورد بررسی، درختچهای است. از این رو، به منظور کنترل بیولوژیک و اصلاح مراتع در منطقۀ میانجنگل فسا، کاشت پوشش گیاهی با فرم رویشی درختچهای پیشنهاد میگردد.
عماد ذاکری؛ حمیدرضا کریم زاده؛ سید علیرضا موسوی
چکیده
از میان فاکتورهای مدل اصلاحشده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)، فاکتور پوشش و مدیریت (فاکتور C) یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر میزان فرسایش خاک است. تعیین فاکتور C بر اساس روشهای اصلی معرفیشده با توجه به فقدان اطلاعات دقیق در بسیاری از مناطق مشکل است. در این روش نقشۀ پوشش گیاهی میتواند در جهت برآورد فاکتور C مورد استفاده قرار گیرد، اما تهیۀ ...
بیشتر
از میان فاکتورهای مدل اصلاحشده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)، فاکتور پوشش و مدیریت (فاکتور C) یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر میزان فرسایش خاک است. تعیین فاکتور C بر اساس روشهای اصلی معرفیشده با توجه به فقدان اطلاعات دقیق در بسیاری از مناطق مشکل است. در این روش نقشۀ پوشش گیاهی میتواند در جهت برآورد فاکتور C مورد استفاده قرار گیرد، اما تهیۀ نقشۀ مناسب از درصد پوشش گیاهی در بسیاری از شرایط یک چالش است. درنتیجه در این مطالعه نقشۀ درصد تاج پوشش گیاهی تهیه شده با استفاده از الگوریتم نا پارامتریک k-NN، رگرسیون خطی و رگرسیون خطی گامبهگام در حوضۀ آبخیز شیرین درۀ خراسان شمالی تهیه و مورد مقایسه قرار گرفت. در روشهای رگرسیونی 17 شاخص گیاهی و محیطی تهیه و روابط آنها بررسی شد. نتایج مقایسۀ نقشههای حاصل از 3 روش نشان داد که روش k-NN به دلیل دارا بودن بالاترین درصد صحت کلی (3/83 درصد) و ضریب کاپا (9/75 درصد) نسبت به دو روش رگرسیونی دیگر از نتایج مناسبتری برخوردار است، ازاینرو جهت تهیۀ فاکتور مدیریت و پوشش (C) مورداستفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که روش نا پارامتریک k-NN دارای نتایج امیدوارکنندهای در جهت تهیۀ نقشههای درصد تاج پوشش گیاهی مراتع مناطق خشک و نیمهخشک است. در میان شاخصهای گیاهی شاخص گیاهی NDVI بیشترین همبستگی (82/0) را با درصد پوشش گیاهی دارد. همچنین درروش k-NN معیار فاصلۀ اقلیدسی در نقطۀ 9=k نسبت به دو معیار دیگر ماهالانوبیس و فازی نتایج مناسبتری دارد و میتواند نقشه درصد پوشش گیاهی را با دقت بالاتری برآورد نماید.
منیژه رضوی حسین آباد؛ علیرضا امیریان چکان؛ محمد فرجی؛ جمال موسویان
چکیده
یکی از روشهای مناسب جهت بررسی تأثیر عملیات حفاظت خاک و مدلسازی فرسایش آبی خاک، بررسی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آن است. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آنها در یک منطقه تحت عملیات درختکاری و کنتورفارو و منطقهای مشابه و مجاور آن به عنوان منطقۀ شاهد در منطقۀ چاهماری بهبهان ...
بیشتر
یکی از روشهای مناسب جهت بررسی تأثیر عملیات حفاظت خاک و مدلسازی فرسایش آبی خاک، بررسی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آن است. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آنها در یک منطقه تحت عملیات درختکاری و کنتورفارو و منطقهای مشابه و مجاور آن به عنوان منطقۀ شاهد در منطقۀ چاهماری بهبهان در استان خوزستان انجام شد. تعداد 150 نمونه خاک از عمق 0تا 5 سانتیمتری برداشته شد و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) به روش الک خشک (MWDd) و الک تر (MWDw) تعیین گردید. برای تهیۀ نقشۀ توزیع مکانی MWD از تکنیکهای نقشهبرداری رقومیخاک (DSM) استفاده گردید. برایاین منظور، متغیرهای محیطی دارای ارتباط با MWD از تصویر سنجندۀ لندست 8 و مدل رقومی ارتفاع (DEM) استخراج و به منظور برقراری ارتباط بین این متغیرها و MWD از مدلهای شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) و درخت رگرسیون (RT) استفاده گردید. نتایج نشان داد اقدامات کنترلی انجام شده در منطقه روی MWDd تأثیر معنیدار ولی روی MWDw تأثیر معنیداری نداشت. آنالیز همبستگی نشان داد بین پارامترهای استخراج شده از DEM با MWDw همبستگی معنیداری وجود نداشت ولی بین برخی پارامترهای استخراج شده از DEM با MWDd همبستگی معنیداری وجود داشت. همچنین همبستگی MWDd و MWDw با اکثر پارامترهای تصویر ماهوارهای معنیدار بود. کارآیی مدلهای ANN و RT در تخمین MWDw نسبتاً بالا و تا حدودی مشابه ولی در تخمین MWDd کارآیی ANN بالاتر از RT بود. به طور کلی نتایج نشان داد روشهای نقشهبرداری رقومی رویکردی مناسب برای تخمین و پهنهبندی MWD میباشند.
مهشید سوری؛ پیام نجفی؛ جواد معتمدی؛ سعیده ناطقی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، درصد پوشش تاجی، جمعیت نیروی انسانی، مجاورت با جاده، مجاورت با مناطق مسکونی، مجاورت با زمینهای کشاورزی، مجاورت با منابع آبی، نوع شغل مردم بومی و کاربری فعلی اراضی، بهعنوان معیارهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مد نظر قرار گرفت. با تشکیل ماتریس میانگین، محاسبۀ ماتریس تأثیر روابط مستقیم بیمقیاس شده، محاسبۀ ماتریس کل (ماتریس مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم) و محاسبۀ ماتریس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ترتیب میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر یک از معیارهای ذکر شده، مشخص شد. بر مبنای نتایج، کاربری فعلی اراضی، بیشترین تأثیرپذیری (9308/3) و جهت شیب، کمترین تأثیرپذیری (0475/1) را بر پدیدۀ آتشسوزیهای منطقه داشت. ضمن اینکه کاربری فعلی اراضی و جمعیت نیروی انسانی، بهترتیب تعامل بیشتری با سایر عوامل آتشسوزیها داشتند و وزن این عوامل بر وقوع پدیدۀ آتشسوزی، بیشتر بود. بر اساس نتایج بردار ارتباط که معرف قطعیت یک معیار بهعنوان معیار تأثیرگذار است، مجاورت با جاده (43/1) و ارتفاع (6/0)، بیشترین تأثیرگذاری را بر مجموعه عوامل دیگر در زمینۀ وقوع حریق در مراتع منطقه داشتند. نتایج حاصل، میتواند به کارشناسان منابع طبیعی، در تهیۀ نقشههای ریسک آتشسوزی، کمک کند تا مرحلۀ پیشگیری حریق، آگاهانهتر و علمیتر انجام شود. هرچه اطلاعات ورودی نقشههای ریسک، دقیقتر باشد و تکنیکهای تصمیمگیری چند منظوره قویتری بهکار برده شود، نقشههای ریسک دقیقتری تهیه میگردد.
اسماعیل شیدای کرکج؛ اسفندیار جهانتاب؛ زهرا محمودی
چکیده
رشد و عملکرد گیاهان در محیط تحت تأثیر تنشهای محیطی زنده و غیر زنده متعدد و نیز خواب بذر محدود میباشد. شوری در خاک، یکی از تنشهای مهم نواحی خشک و نیمهخشک است. خواب بذر یک سازوکار کلیدی جهت بقای گیاهان در محیط رشد طبیعی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تیمارهای شستشوی بذر با اسید سولفوریک و آبیاری بذور با آب شور بر روی جوانهزنی ...
بیشتر
رشد و عملکرد گیاهان در محیط تحت تأثیر تنشهای محیطی زنده و غیر زنده متعدد و نیز خواب بذر محدود میباشد. شوری در خاک، یکی از تنشهای مهم نواحی خشک و نیمهخشک است. خواب بذر یک سازوکار کلیدی جهت بقای گیاهان در محیط رشد طبیعی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تیمارهای شستشوی بذر با اسید سولفوریک و آبیاری بذور با آب شور بر روی جوانهزنی بذور گیاه دارویی Zygophyllum fabago میباشد. با توجه به تحقیقات قبلی مرتبط، بدین منظور برای اعمال تیمار اسیدشویی سه غلظت 0، 10 و 20 درصد تهیه شد. برای تیمار شوری نیز چهار سطح: 0، 60، 90 و 120 میلی مول بر لیتر در نظر گرفته شد. آبیاری با اسپری آبپاش در مواقع لازم روی همۀ پتریدیشها به طور مساوی صورت پذیرفت. شمارش بذرهای جوانهزده هر روز انجام شد و تا زمانی که در چند روز متوالی، افزایشی در تعداد بذر جوانهزده مشاهده نگردید، ادامه یافت. نتایج نشان داد تیمارهای اسید و شوری بر جوانهزنی بذر Z. fabago اثر معنیداری دارند. اثرات اصلی تیمارها بر سه پارامتر درصد، سرعت و زمان جوانهزنی در سطح یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل اسید و شوری نیز تنها در خصوص میزان سرعت جوانهزنی معنیدار بوده و برای دو پارامتر دیگر معنیدار نبوده است. مقایسۀ میانگین اثر اصلی سطوح مختلف تیمار اسید بر درصد جوانهزنی گیاه Z. fabago نشان داد تیمارهای غلظت اسید صفر و ده درصد با میزان 59 و 60 درصد مقدار بیشتری را دارد. در خصوص اثرات اصلی تیمار شوری نیز تیمار شوری صفر میلی مول بر لیتر دارای درصد جوانهزنی بیشتری با میزان 75 درصد است. پارامتر متوسط زمان جوانهزنی نتایج برعکس بوده و تیمارهای اسید 20 درصد و شوری 120 میلی مول بر لیتر با مقدار 4/7 و 9/7 دارای بیشترین مقدار نسبت به سایر تیمارها بوده است. درخصوص مقایسۀ میانگین حاصل از اثرات متقابل اسید و شوری نیز نتایج نشان داد بهترین ترکیب تیماری مربوط به اسید صفر درصد و شوری صفر و ده میلی مول بر لیتر میباشد. بنابراین گونۀ Z. fabagoبرایرشد بهینۀ خود نیاز به غلظتهای پایین شوری و اسید سولفوریک دارد. از این رو از آن میتوان برای اصلاح و احیای اکوسیستمهای مرتعی با توجه به میزان شوری منطقۀ مورد نظر استفاده کرد.
مرتضی صابری؛ سهیلا نوری؛ فهیمه رشیدی
چکیده
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- ...
بیشتر
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- کوکوپیت 50%+ ماسه 50%) و فاکتور دوم شامل جیبرلیک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ پی پی ام) و ایندول بوتریک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ میلی گرم بر لیتر) انجام شد. سپس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی اثر دو فاکتور مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در سه تکرار بر جوانهزنی بذر و رشد اولیۀ گیاهچۀ گیاه Salvadora persica بررسی شد. نتایج نشان داد بستر کشت بر درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه، وزن تر ریشهچه، وزن تر ساقهچه و شاخص بنیۀ بذر در سطح آماری یک درصد اثر معنیدار داشت. همچنین پیش تیمار بذور با هورمونهای جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر کلیۀ صفات مورد بررسی در این آزمایش اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت. اثر متقابل نوع بستر و پیش تیمار با هورمونها بر صفات درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه و شاخص بنیۀ بذر اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت و بر وزن تر ریشهچه و ساقهچه اثر معنیدار نداشت. بهطوریکه بیشترین درصد جوانهزنی در بستر کشت کوکوپیت و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۷۳ درصد حاصل شد. همچنین بالاترین طول گیاهچه در اثر کاربرد بستر پیت ماس و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۶/۲۹سانتی متر بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به اهمیت گونۀ Salvadora persica به لحاظ دارویی، صنعتی و حفاظتی پیشنهاد میشود از پیش تیمار بذر با جیبرلیک اسید ۲۵۰ پیپیام و بستر کشت ترکیبی کوکوپیت و ماسه برای تسریع در روند جوانهزنی و تولید نهال این گونه استفاده گردد.
اصغر فرج الهی؛ ایمان اسلامی
چکیده
رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای جدید در زمینۀ توسعۀ پایدار روستایی است که به منظور کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفته است و عوامل مؤثر بر آن دارای اهمیت و نقش حیاتی میباشند. در این تحقیق نیز هدف، بررسی اثر طبیعتگردی بر معیشت پایدار روستایی در روستای پالنگان استان کردستان میباشد. جامعۀ ...
بیشتر
رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای جدید در زمینۀ توسعۀ پایدار روستایی است که به منظور کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفته است و عوامل مؤثر بر آن دارای اهمیت و نقش حیاتی میباشند. در این تحقیق نیز هدف، بررسی اثر طبیعتگردی بر معیشت پایدار روستایی در روستای پالنگان استان کردستان میباشد. جامعۀ آماری در این پژوهش تمام افراد بالای 20 سال ساکن در روستای مورد مطالعه بودند که تعداد 623 نفر را در بر گرفته است. نمونهگیری به روش تصادفی انجام شد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونهها 238 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. پس از تأیید روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و کارشناسان، پایایی کل با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه که برابر 83/0 به دست آمد. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS16.0 انجام گرفت. نتایج آزمون t تک نمونهای نشان داد که سرمایههای طبیعی، اجتماعی و انسانی تحت تأثیر طبیعتگردی در روستای پالنگان در وضعیت مناسبی نبودند، همچنین از دیدگاه روستاییان روستای پالنگان، طبیعتگردی بر دارایی کل معیشتی تأثیر کمی گذاشته است اما بر سرمایههای مالی و فیزیکی تأثیر بهتری داشته و این تأثیر فقط در سرمایۀ معیشتی فیزیکی معنادار است. یافتههای این تحقیق نشان داد که نیاز به بهبود وضعیت طبیعتگردی در منطقۀ مورد مطالعه به منظور دستیابی به معیشت پایدار وجود دارد و در این راستا مدیریت اصولی، مشارکت جامعۀ محلی و استفاده از پتانسیلهای طبیعتگردی در روستای پالنگان راهگشا خواهد بود.
کبری کریمی؛ اسماعیل کرمی دهکردی؛ ماتیوس بوشکر
چکیده
پروژۀ ترسیب کربن از جمله اقدامات مهم بینالمللی مدیریت منابع طبیعی و کاهش تغییرات اقلیم در دو دهۀ اخیر است که به دنبال مشارکت جوامع روستایی در همۀ مراحل پروژه در جهت دستیابی به اهداف محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی بوده است. از آنجایی که عوامل متعددی میتوانند بر مشارکت ذینفعان در فعالیتهای پروژۀ ترسیب کربن مؤثر باشند، ...
بیشتر
پروژۀ ترسیب کربن از جمله اقدامات مهم بینالمللی مدیریت منابع طبیعی و کاهش تغییرات اقلیم در دو دهۀ اخیر است که به دنبال مشارکت جوامع روستایی در همۀ مراحل پروژه در جهت دستیابی به اهداف محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی بوده است. از آنجایی که عوامل متعددی میتوانند بر مشارکت ذینفعان در فعالیتهای پروژۀ ترسیب کربن مؤثر باشند، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر مشارکت خانوارهای روستایی استان قم با استفاده از روششناسی پیمایشی با رویکرد توصیفی- همبستگی انجام شده است. نمونهای متشکل از 265 خانوار از جامعۀ آماری 840 خانواری موجود در پنج روستای تحت انجام این پروژه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد و دادهها با به کارگیری روش مصاحبۀ ساختارمند و ابزار پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS22 و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، مردم در سطوح پایین مشارکت اعم از مشورت کارشناسان با اعضای شورا و بزرگان روستا دخالت بالایی داده شده بودند، در حالی که در سطوح بالای مشارکت، همچون شروع خودجوش پروژهها توسط مردم، آنها نقش ضعیفی داشتند. متغیرهایی همچون سرمایههای اجتماعی مبتنی بر روابط و اعتمادهای درون جامعه و با کنشگران بیرونی و عضویت تشکلهای روستایی، برنامههای ترویجی، اقدامات اجرا شدۀ اصلاحی- احیایی، تنوعسازی کشاورزی و غیرکشاورزی پروژه ترسیب کربن، سطح اراضی باغی خانوارها، و سطح درآمد کشاورزی آنها مهمترین عوامل مؤثر بر مشارکت خانوارهای روستایی در پروژۀ ترسیب کربن مشخص شدند. ارتقای هر چه بیشتر سرمایههای اجتماعی با کمک برنامههای ترویجی، همچنین به کارگیری ترکیبی از اقدامات حفاظتگرا و تنوعساز معیشت میتواند نه تنها مشارکت جوامع روستایی را در پروژههای مدیریت منابع طبیعی تقویت کند بلکه موفقیت آنها را نیز بیشتر خواهد کرد.
علی محبی؛ مهدی رمضانی؛ ناصر عربزاده
چکیده
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهرهبرداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و یافتن بهترین ...
بیشتر
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهرهبرداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و یافتن بهترین شیوههای کشت و استقرار از اولویت ویژهای برخوردار است. از اینرو در طرح تحقیقاتی علوفه قابل برداشت مراتع کشور، بذر مهمترین جمعیتهای چند سالۀ بوتهای قابل چرای دام، همراه با اکسشنهای موجود آنها، از مناطق مختلف مراتع استان کرمان در تاریخهای مناسب جمعآوری گردید. به منظور بررسی برخی از صفات مهم گیاهی جمعیت گونههای گیاهی از قبیل عملکرد علوفه، پوشش گیاهی و عملکرد بذر، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط مزرعه به مرحلۀ اجرا درآمد و از صفات مورد نظر یادداشتبرداری بهعمل آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسۀ میانگینها با آزمون دانکن صورت پذیرفت. نتایج حاصلۀ نشان داد که علی رغم وجود تفاوتهایی در صفات جمعیتهای این گونه که ناشی از خصیصۀ جمعیتهای گیاهان وحشی و تفاوت محیط رویشگاهی با محیط جدید بود، افزایش میزان عملکرد بذر پس از سازگاری با محیط جدید در تمامی اکسشنهای مورد بررسی بهطور معنیداری مشاهده گردید. به طور کلی از بین اکسشنهای مورد مطالعۀ Fortuynia bongei در استان کرمان، از دیدگاه بالاترین عملکرد بذر و علوفۀ تولیدی، جمعیت جمعآوری شده از منطقۀ بم و از لحاظ بیشترین درصد پوشش، جمعیت جمعآوری شده از منطقۀ کوهپایه پیشنهاد میگردد.
طیبه مصباح زاده؛ علی سلاجقه؛ فرشاد سلیمانی ساردو؛ غلامرضا زهتابیان؛ عباس رنجبر؛ Mario Marcello Miglietta
چکیده
امروزه پدیدۀ گردوغبار بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی در مناطق خشک و نیمهخشک شناخته میشود. به دلیل تأثیرات طولانیمدت این پدیده بر روی شاخص سلامت انسانها از آن بهعنوان یک بیماری مزمن یاد میکنند. به همین منظور مطالعه و شناسایی الگوها و کانونهای پدیدۀ گردوغبار امری ضروری در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه ...
بیشتر
امروزه پدیدۀ گردوغبار بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی در مناطق خشک و نیمهخشک شناخته میشود. به دلیل تأثیرات طولانیمدت این پدیده بر روی شاخص سلامت انسانها از آن بهعنوان یک بیماری مزمن یاد میکنند. به همین منظور مطالعه و شناسایی الگوها و کانونهای پدیدۀ گردوغبار امری ضروری در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه بهمنظور شبیهسازی شار گسیل گردوغبار برای تعیین کانونهای بحرانی داخلی و خارجی در فلات مرکزی ایران از مدل WRF-Chem، طرحوارۀ فرسایش بادی GOCART و طوفان 29 الی 31 تیرماه 1394 استفاده گردید. نتایج نشان داد بیابانهای عربی در عربستان سعودی، بیابانهای کشور عراق و همچنین بیابان قرقوم در ترکمنستان و حوزۀ هیرمند در کشور افغانستان از مهمترین کانونهای بحرانی خارجی بوده که اتمسفر فلات مرکزی ایران را تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین بیابان مرکزی (دشت کویر) بهعنوان چشمه اصلی گردوغبار و قسمتهای جنوبی حوزۀ لوت مرکزی و حوزۀ جازموریان بهعنوان چشمههای داخلی گردوغبار شناسایی شدهاند. همچنین نتایج نشان داد در حوزۀ لوت مرکزی به دلیل شرایط فرسایشپذیری مقدار شار گسیل گردوغبار µg/m2.s6900 افزایش مییابد.
مائده نصری؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد رفیعی
چکیده
یکی از اصلیترین علل تخریب مراتع و عدم مشارکت جوامعمحلی در طرحهای حفاظت از آن، عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به جایگاه و ارزش کارکردهای غیربازاری این اکوسیتمها در رابطه با رفاه جوامعمحلی بهرهبردار است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش آگاهی جوامعمحلی از ارزش اقتصادی کارکرد ترسیبکربن به عنوان یکی از مهمترین خدمات ...
بیشتر
یکی از اصلیترین علل تخریب مراتع و عدم مشارکت جوامعمحلی در طرحهای حفاظت از آن، عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به جایگاه و ارزش کارکردهای غیربازاری این اکوسیتمها در رابطه با رفاه جوامعمحلی بهرهبردار است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش آگاهی جوامعمحلی از ارزش اقتصادی کارکرد ترسیبکربن به عنوان یکی از مهمترین خدمات اکوسیستمی مراتع، در راستای افزایش مشارکت آنها به منظور حفظ مراتع میباشد. به منظور تبیین نقش و ارزش آگاهی در افزایش مشارکت افراد در دو گروه شاهد (روستای چاقو) و آزمون (روستای گمرگان)، از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه- دوبعدی استفاده شد و تمایل به پرداخت جوامعمحلی در حفظ مراتع اندازهگیری شد. نتایج نشان داد میان دو گروه تفکیکشده (آزمون و شاهد) اختلاف معنیداری از نظر میزان تمایل به پرداخت جهت حفاظت از مراتع وجود دارد؛ که این اختلاف تمایل به پرداخت نشاندهندۀ ارزش دقیق آموزش در افزایش تمایل به مشارکت جوامعمحلی میباشد. به طوری که در گروه آزمون (گمرگان) متوسط تمایل به پرداخت افراد برابر با 84/89410 ریال و در گروه شاهد برابر با 88/32560 ریال در ماه میباشد. اختلاف تمایل به پراخت دو گروه برابر 12/57039 ریال است. همچنین متوسط تمایل به پرداخت سالیانۀ افراد در روستای آزمون و شاهد به ترتیب 6/2587230 و 05/1657100 ریال برآورد گردید. در نهایت پیشنهاد میگردد آگاهی بخشیدن به جوامعمحلی منطقۀ مورد مطالعه (شهرستان ملارد) از فرآیند ترسیبکربن و همچنین ارزش، نقش و جایگاه آن در رابطه با رفاه جوامعمحلی به خصوص با توجه به آغاز اجرای طرح بین المللی تعمیم ترسیبکربن در این شهرستان در اولویت قرار بگیرد.
محسن عادلی ساردوئی؛ علی اسدی؛ خلیل کلانتری؛ علی اکبر براتی؛ حسن خسروی
چکیده
بررسی روند توسعۀ کشت محصولات بر اساس نیاز آبی در کنار آشکار سازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی تصویر روشنی از وضعیت منابع آبی و تغییرات کاربری اراضی در اختیار برنامهریزان قرار میدهد تا آگاهانهتر بتوانند در راستای حفظ منابع آب و خاک برنامهریزی نمایند. از اینرو، تحقیق حاضر با دو هدف کلی صورت پذیرفت. هدف اول، بررسی تغییرات ...
بیشتر
بررسی روند توسعۀ کشت محصولات بر اساس نیاز آبی در کنار آشکار سازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی تصویر روشنی از وضعیت منابع آبی و تغییرات کاربری اراضی در اختیار برنامهریزان قرار میدهد تا آگاهانهتر بتوانند در راستای حفظ منابع آب و خاک برنامهریزی نمایند. از اینرو، تحقیق حاضر با دو هدف کلی صورت پذیرفت. هدف اول، بررسی تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیشبینی آن در آینده با استفاده از مدلساز تغییر زمین (LCM) و روش رگرسیون لجستیک بود. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با بهکارگیری تصاویر ماهواره Landsat و سنجندههای TM (تصویر سال 1369)، ETM+ (تصویر سال 1382) و OLI (تصویر سال 1398) انجام شد. هدف دوم مطالعه، بررسی روند توسعۀ محصولات کشاورزی از منظر نیاز آبی در سه دهۀ گذشته بود که بر اساس آمار و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. مدلسازی نیروی انتقال براساس روش رگرسیون لجستیک و متغیرهای مدل رقومی ارتفاع (DEM)، شیب، جهت، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از شهر، شاخص NDVI انجام گرفت و جهت پیشبینی تغییرات کاربری اراضی در دورۀ آتی، از زنجیرۀ مارکوف استفاده گردید. همچنین با استفاده از آمار و اطلاعات سه دهۀ گذشته و اطلاعات سند ملی آبیاری کشور، روند تغییرات سطح زیر کشت محصولات زراعی عمده بر اساس نیاز آبی در دشت جیرفت مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تغییرات کاربری اراضی حاکی از آن بود که بیشترین افزایش مساحت مربوط به اراضی کشاورزی با 444 کیلومتر مربع و بیشترین کاهش مساحت مربوط به اراضی مرتعی (404 کیلومترمربع) بوده است و تخریب اراضی مرتعی و بایر بیشتر در راستای تبدیل این اراضی به اراضی کشاورزی و اراضی مسکونی بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی کاربری آینده 1410 با استفاده از مدل LCM نشان داد که در دورۀ زمانی مورد مطالعه (1410- 1369) مساحت اراضی مسکونی و کشاورزی به ترتیب 9/54 و 69/667 کیلومتر مربع افزایش خواهند یافت. نتایج حاکی از آن بود که در سه دهۀ گذشته کشت محصولات زراعی با نیاز آبی بالا در دشت جیرفت توسعۀ بیشتری داشته است که با توجه به وضعیت بحرانی منابع آب در دشت جیرفت میتواند اثرات منفی برای اکوسیستم این دشت داشته باشد.