مریم آذرخشی؛ جلیل فرزادمهر
چکیده
خشکسالی هواشناسی با تاخیر زمانی بر منابع آب حوزه تاثیر میگذارد که منجر به وقوع خشکسالی هیدرولوژیک میگردد. ارزیابی تغییرات بارش و خشکسالی برای تعیین بحرانهای آبی موجود و مدیریت منابع آبی الزامی است. این پژوهش در 42 حوزه آبخیز استان خراسان رضوی در طول سال-های 1354-1394 به منظور تعیین رابطه زمانی خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی انجام ...
بیشتر
خشکسالی هواشناسی با تاخیر زمانی بر منابع آب حوزه تاثیر میگذارد که منجر به وقوع خشکسالی هیدرولوژیک میگردد. ارزیابی تغییرات بارش و خشکسالی برای تعیین بحرانهای آبی موجود و مدیریت منابع آبی الزامی است. این پژوهش در 42 حوزه آبخیز استان خراسان رضوی در طول سال-های 1354-1394 به منظور تعیین رابطه زمانی خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی انجام شد. شدت خشکسالیهای هیدرولوژیکی با شاخصهای SDI و شدت خشکسالی هواشناسی با شاخص SPI محاسبه شد. روند تغییرات بارش و دبی سالانه با آزمون من کندال بررسی شد. رابطه زمانی بین شاخصهای ذکر شده با ضریب همبستگی پیرسون به صورت همزمان و با تاخیر زمانی 1 تا 12 ماه بررسی شد. نتایج آزمون من کندال بیانگر روند منفی دبی در همه حوزهها بوده و بیشترین شیب کاهش دبی در حوزه پل خاتون (052/0-) اتفاق افتاده است. ترکیبی از روند مثبت و منفی تغییرات بارش در حوزههای مورد مطالعه مشاهده شد. اما روندهای مثبت محاسبه شده در هیچ کدام از حوزه درسطح 95٪ معنیدار نبوده است. در 5/36٪ از حوزههای مورد مطالعه ضرایب همبستگی معنیداری در سطح 95٪ بین SDI و SPI بدست نیامد. در60٪ حوزههای مورد مطالعه بیشترین ضریب همبستگی بین بارش و دبی با یک ماه تاخیر، در 25٪ حوزهها بدون تاخیر زمانی در 5/2 ٪ حوزهها با تاخیر زمانی 2 ماهه و در 5/2٪ حوزه ها با تاخیر زمانی 12 ماهه بدست آمد. رابطه بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در بیشتر حوزهها معنیدار نشد که میتوان آنرا با وضعیت بدون روند بارش در بیشتر حوزهها و روند کاهشی دبی توجیه کرد.
محمد انصاری قوجقار؛ مسعود پورغلام آمیجی؛ شهاب عراقی نژاد؛ بنفشه زهرایی؛ سامان رضوی؛ علی سلاجقه
چکیده
به منظور کنترل و مدیریت صحیح طوفانهای گرد و غبار، آگاهی از تغییرات زمانی- مکانی این پدیده و لزوم پیشبینی و مدلسازی آن با هدف شناخت دقیقتر رفتار طوفانهای گرد و غبار نسبت به محرکهای طبیعی و انسانی، امری ضروری است. با توجه به توسعه روز افزون فرامدلها و ترکیب آنها با الگوریتمهای بهینهسازی به منظور مدلسازی ...
بیشتر
به منظور کنترل و مدیریت صحیح طوفانهای گرد و غبار، آگاهی از تغییرات زمانی- مکانی این پدیده و لزوم پیشبینی و مدلسازی آن با هدف شناخت دقیقتر رفتار طوفانهای گرد و غبار نسبت به محرکهای طبیعی و انسانی، امری ضروری است. با توجه به توسعه روز افزون فرامدلها و ترکیب آنها با الگوریتمهای بهینهسازی به منظور مدلسازی و پیشبینی متغیرهای هواشناسی، در این پژوهش چهار الگوریتم بهینهسازی فراکاوشی ازدحام ذرات (PSO)، ژنتیک (GA)، کلونی مورچگان در محیطهای پیوسته (ACOR) و تکاملی تفاضلی (DE) با مدل سیستم استنتاج تطبیقی فازی عصبی (ANFIS) ترکیب شد. عملکرد چهار مدل ترکیبی توسعه دادهشده با مدل ANFISبرای پیشبینی متغیرهای فراوانی روزهای همراه با طوفان گرد و غبار (FDSD) در مقیاس فصلی در استان خوزستان در جنوب غربی ایران ارزیابی شد. بدین منظور از دادههای ساعتی گرد و غبار و کدهای سازمان جهانی هواشناسی در مقیاس فصلی با طول دوره آماری 40 ساله (2019-1980) در هفت ایستگاه سینوپتیک استان خوزستان استفاده شد. نتایج شاخصهای نیکویی برازش در مرحله آموزش و آزمایش نشان داد که اختلاف معنیداری بین روش ANFIS و سایر مدلهای ترکیبی مورد استفاده وجود ندارد. مقادیر R و RMSE برترین مدل ترکیبی (ANFIS-PSO) به ترتیب از 88/0 تا 97/0 و 10/0 تا 19/0 و در مدل ANFIS به ترتیب از 83/0 تا 94/0 و 11/0 تا 21/0 متغیر بودند. همچنین نتایج نشان داد که ترکیب الگوریتمهای بهینهسازی استفادهشده با مدل ANFIS نتایج مدل را نسبت به مدل انفرادی ANFIS به صورت معنیداری بهبود نمیبخشد.
محسن باقری بداغ آبادی؛ محمد جمشیدی؛ زهره مصلح
چکیده
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا ...
بیشتر
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا به دادههای ارزشمندی که با کمترین هزینه و زمان در عملیات تشریح خاکرخ به دست میآیند توجه چندانی نشده است. هدف از پژوهش کنونی تعیین اهمیت اطلاعات تشریح خاکرخ در برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی میباشد. برای این منظور، 124 نمونه خاک گردآروی گردید. فرآیند مدلسازی در سه حالت مختلف شامل دادههای آزمایشگاهی، دادههای تشریح خاکرخ و تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ انجام شد. نتایج نشان دادند براساس دادههای آزمایشگاهی، کربن آلی خاک با دو ویژگی درصد سیلت و کربنات کلسیم خاک با ضریب تبیین حدود 25 درصد (25/0=2R) رابطه معنیدار دارد. در حالی که دو ویژگی کروما و عمق افق ژنتیکی با ضریب تبیین حدود 65 درصد (65/0=2R) قادر به برآورد مقدار کربن آلی خاک هستند. در حالت تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ، ضریب تبیین همچنان برابر با 65 درصد بهدست آمد. این نتایج گویای آن است که در حضور دو ویژگی عمق افق ژنتیکی و رنگ خاک، دادههای آزمایشگاهی اثر معنیداری در برآورد کربن آلی خاک ندارند. این موضوع بیانگر اهمیت و کارآیی قابل توجه دادههای تشریح خاکرخ برای کاربرد در توابع انتقالی خاک نسبت به دادههای آزمایشگاهی در این منطقه مطالعاتی میباشد.
رضا بدیع زادگان؛ سعید رضا خداشناس؛ ;کاظم اسماعیلی
چکیده
براساس معیارهای شهری و مدیریت کلان شهرها، یکی از مسائل مهم، کنترل روانابهای سطحی و هدایت آنها به سمت کانالهای زهکشی میباشد. به این منظور و برای اطلاع از عکسالعمل حوضههای آبخیز شهری و شبیهسازی پدیدۀ بارش-رواناب در این حوضهها، از مدلهای نرمافزاری استفاده میشود. از این رو با توجه به اطلاعات کم بارش و رواناب، ...
بیشتر
براساس معیارهای شهری و مدیریت کلان شهرها، یکی از مسائل مهم، کنترل روانابهای سطحی و هدایت آنها به سمت کانالهای زهکشی میباشد. به این منظور و برای اطلاع از عکسالعمل حوضههای آبخیز شهری و شبیهسازی پدیدۀ بارش-رواناب در این حوضهها، از مدلهای نرمافزاری استفاده میشود. از این رو با توجه به اطلاعات کم بارش و رواناب، در حوضههای شهری، معمولاً این مدلها بدون واسنجی و یا با واسنجیهای غیر واقعی بهکار گرفته میشوند که باعث میشود که نتایج از واقعیت دور باشد. در این تحقیق با استفاد از دادههای واقعی ایستگاه هواشناسی شمال تهران و ایستگاه هیدرومتری مقصودبیک (رزگنده)، نرمافزارSWMM مورد واسنجی و صحتسنجی قرار گرفت و پارامترهای ورودی به مدل، بهدست آمدند. برای کالیبراسیون این مدل از سه رویداد بارندگی برای واسنجی مدل و از دو رویداد برای صحتسنجی آن استفاده شد. براساس اطلاعات بهدست آمده از مقادیری شبیهسازی و مشاهداتی این رویدادهای بارندگی، دبی بیشینه، حجم رواناب خروجی و زمان اوج سیلاب مورد مقایسه قرار گرفت. میزان RMSE برای هیدروگراف خروجی از حوضۀ زرگنده برای وقایع اول تا پنجم به ترتیب 05/0، 22/0، 4/0، 37/0 و 16/0 و ضریب NSC برابر با 91/0، 94/0، 93/0، 9/0 و 94/0 بهدست آمد. همچنین میزان درصد اختلاف دبی بیشینۀ سیلاب، مدلسازی و مشاهداتی برای وقایع اول تا پنجم به ترتیب 33/7، 69/9، 8/5، 6/5، 93/9 و برای حجم رواناب این درصد اختلاف به ترتیب 82/8- ، 08/3- ، 8/8، 43/19- و11/5 بهدست آمد. با توجه به این نتایج، عملکرد مدل SWMM در شبیهسازی رواناب های ناشی از بارندگی در این منطقه قابل قبول بوده و میتواند به جهت مدیریت و کنترل روانابهای شهری مورد استفاده قرار گیرد.
نیک بی بی بزرگزاده؛ محمدرضا ریگی؛ محمدرضا ساسولی؛ فرهاد ذوالفقاری
چکیده
امروزه عوامل تخریبکننده محیطزیست و منابع طبیعی چنان رو به گسترش است که زنگ خطر نابودی این مواهب طبیعی در همه جای جهان به صدا در آمده است. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف برآورد تمایل به پرداخت جوامع محلی جهت حفظ و احیای مناطق بیابانی دشت گشت شهرستان سراوان به منظور جلب مشارکتهای مردم جهت تامین مالی پروژههای حفظ و احیای ...
بیشتر
امروزه عوامل تخریبکننده محیطزیست و منابع طبیعی چنان رو به گسترش است که زنگ خطر نابودی این مواهب طبیعی در همه جای جهان به صدا در آمده است. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف برآورد تمایل به پرداخت جوامع محلی جهت حفظ و احیای مناطق بیابانی دشت گشت شهرستان سراوان به منظور جلب مشارکتهای مردم جهت تامین مالی پروژههای حفظ و احیای مناطق بیابانی انجام گردید. فرایند نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران و با روش تصادفی ساده به تعداد 303 نمونه انجام شد. جهت برآورد تمایل به پرداخت افراد از روش ارزشگذاری مشروط و مدل لاجیت استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای جنسیت، تحصیلات، مشارکت در نهادهای دولتی روستا، بکارگیری مجریان مورد اعتماد مردم، سابقه مشارکت در کلاسهای آموزشی-ترویجی، بومی بودن، درآمد و ذینفع مستقیم بودن از محیطزیست منطقه، اثر مثبت و معنیداری بر تمایل به پرداخت افراد جهت حفاظت از دشت گشت دارد. متغیر سن و مبلغ پیشنهادی، اثر منفی و معنیداری بر تمایل به پرداخت افراد از خود نشان دادند، اما متغیر اندازه خانوار، تأثیر معنیداری بر تمایل به پرداخت افراد نداشته است همچنین متغیرهای وجود یک سازمان مدیریتی جهت مشارکت، آشنایی با محیطزیست، داشتن سواد زیستمحیطی و حمایتهای مالی دولت از طرحها، اثر مثبت و معنیداری بر تمایل به پرداخت افراد جهت حفاظت از دشت گشت دارند. میانگین تمایل به پرداخت ماهیانه افراد در سال 1398، ۱۱۳۸90 ریال به ازای هر فرد بهدست آمد.
محمد چیذری؛ سیده سمیه بطحائی؛ حسن صدیقی؛ امیر علم بیگی
چکیده
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها ...
بیشتر
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها و به ویژه شبکههای رسمی مانند شبکۀ نهادی، میتواند نقش اساسی در ایجاد و ارتقاء تابآوری در برابر تغییر اقلیم ایفا کند، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شبکۀ دستاندرکاران سازمانی در راستای ارتقاء تابآوری در مواجهه با تغییر اقلیم انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کشاورزان خرده مالک شهرستان طارم استان زنجان تشکیل میدهند که به روش نمونه گیری شبکۀ خودمحور اعضای شبکۀ مورد بررسی انتخاب شدند. روش آماری غالب در این پژوهش، تحلیل شبکه و استخراج شاخصهای شبکه در سطح کلان، میانی و خرد میباشد. براساس نتایج بهدست آمده به ترتیب سازمان جهاد کشاورزی و بانکها و مؤسسات اعتباری بیشترین نقش و مرکزیت درجه را در شبکۀ اطلاعات آموزشی و خدمات فنی ایفا میکنند. در شبکۀ تسهیلات مالی نیز به ترتیب بانکها و مؤسسات اعتباری و سازمان جهاد کشاورزی رتبههای اول و دوم را در ارائۀ خدمات و مشاورههای مالی ایفا میکنند. نتایج نشان داد بسیاری از مؤسساتی که میتوانند در زمینۀ تاب-آوری در برابر تغییر اقلیم نقش سازندهای داشته باشند، از جمله صندوق بیمۀ محصولات کشاورزی در انزوا قرار دارند و به حاشیه رانده شدهاند. از اینرو پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آینده علل این امر مورد واکاری قرار گیرد و راهکارهای عملیاتی در جهت خارج شدن این مؤسسات از انزوا و ایفای نقششان ارائه گردد.
عبدالحمید حاجبی؛ محمدامین سلطانیپور؛ محمد فیاض
چکیده
به منظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع سیریک در استان هرمزگان اجرا شد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمانسنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در هر دو روش زمانسنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) و درصد بهرهبرداری نتایج یکسانی را به همراه داشت. زیرا که در هر ...
بیشتر
به منظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع سیریک در استان هرمزگان اجرا شد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمانسنجی و تولید و مصرف گونههای گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در هر دو روش زمانسنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) و درصد بهرهبرداری نتایج یکسانی را به همراه داشت. زیرا که در هر دو روش، تفاوت معنیدار آماری در سطح 5 درصد بین سالها و ماههای بررسی وجود نداشت و فقط اختلاف معنیدار بین گونهها بود. در روش زمانسنجی گیاه Sphaerocoma aucheri با اختصاص بیشترین میانگین (8/29 درصد) همراه با یکسالهها با میانگین (9/28 درصد) در یک کلاس از نظر آماری قرارگرفته و بعد از آنها Moltkiopsis ciliata و Cenchrus pennisetoformis به ترتیب 3/9 و 7/8 درصد قرار دارند. در روش درصد بهرهبرداری بیشترین درصد بهرهبرداری از گونهCenchrus pennisetoformis با 9/52 درصد بود، اگرچه با گونههای Heliotropium bacciferum با 6/49 درصد، Moltkiopsis ciliata با 8/45 درصد، Sphaerocoma aucheri با 6/44 درصد و Cyprus conglomeratus با 5/44 درصد در یک گروه آماری قرار گرفتند. در منطقه سیریک گونه Sphaerocoma aucheri جز گونههای با تراکم زیاد و مصرف زیاد و گونه Cenchrus pennisetoformis جز گونههای با تراکم کم و مصرف زیاد بود. از نظر ارزش رجحانی گونه Sphaerocoma aucheri در رتبه اول بود، اما باید توجه داشت که رغبت دام برای چرا از یکسالهها در اوایل دوره رویش بیشتر است و در پایان دوره رویش با خشک شدن و یا به بذر نشستن گراسها، یکسالهها کمتر مورد توجه دام قرار گرفتند.
اسفندیار جهانتاب؛ مریم زاهدی فر؛ محسن فرزین
چکیده
مطالعۀ ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند پتانسیل بالقوۀ مرتع را نشان دهد و تعیین وضعیت آن را میسر میسازد. از طرفی تأثیر گونههای گیاهی مختلف بر ویژگیهای سطح خاک از جمله فرسایش، رسوب، رواناب، نفوذپذیری و سایر عوامل، متفاوت است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری و عملکرد فرمهای رویشی مختلف ...
بیشتر
مطالعۀ ویژگیهای مهم خاک و پوشش گیاهی میتواند پتانسیل بالقوۀ مرتع را نشان دهد و تعیین وضعیت آن را میسر میسازد. از طرفی تأثیر گونههای گیاهی مختلف بر ویژگیهای سطح خاک از جمله فرسایش، رسوب، رواناب، نفوذپذیری و سایر عوامل، متفاوت است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری و عملکرد فرمهای رویشی مختلف بر شاخصهای سطح خاک در حوزۀ آبخیز میانجنگل فسا انجام گردید. پس از اندازهگیری 11 عامل سطح خاک در سه ترانسکت 100متری، پتانسیلهای عملکردی (پایداری، نفوذپذیری، چرخۀ ریزمغذی) با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز، طبقهبندی شدند. همچنین خصوصیات ساختاری شامل تعداد لکههای گیاهی، طول و عرض لکهها، درصد طول لکه در ترانسکت، شاخص سطح لکهها و شاخص سازمان یافتگی ثبت گردید. نتایج نشان داد چهار لکۀ اکولوژیک درختچه، بوته، گندمی و علفی و فضای بین لکهای خاک لخت و لاشبرگ در منطقۀ مورد مطالعه مستقر است. شاخص سازمان یافتگی و شاخص سطح لکه در منطقۀ مورد مطالعه بهترتیب 40/0 و 03/0 میباشد. لکههای گیاهی با فرمهای مختلف رویشی اثر متفاوتی بر عملکرد اکوسیستم منطقه دارند. فرم رویشی درختچهای دارای بیشترین پایداری است که تفاوت معنیداری با سایر فرمهای رویشی دارد. از نظر شاخص نفوذپذیری در منطقۀ مورد مطالعه، اختلاف معنیداری بین لکههای اکولوژیک با فرمهای رویشی درختچهای و گندمی وجود ندارد. در عناصر ریزمغذی خاک، بین لکههای اکولوژیک و میان لکه، اختلاف معنیدار وجود دارد. فرم رویشی درختچهای دارای بیشترین مقدار چرخۀ عناصر ریزمغذی است. بهطور کلی، فرم رویشی شاخص گیاهان لکۀ اکولوژیک منطقۀ مورد بررسی، درختچهای است. از این رو، به منظور کنترل بیولوژیک و اصلاح مراتع در منطقۀ میانجنگل فسا، کاشت پوشش گیاهی با فرم رویشی درختچهای پیشنهاد میگردد.
علی رجایی؛ بهارک معتمدوزیری؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن احمدی
چکیده
در این تحقیق 18 متغیر مؤثر بر وقوع بهمن مورد بررسی قرار گرفتهاند. این متغیرها مربوط به شرایط: ژئومورفولوژیکی و توپوگرافی، اقلیمی، برف و همچنین برخی فعالیتهای مرتبط با عوامل انسانی است. در این تحقیق با استفاده از مدل ریسک وارنز (H.E.V.) و استفاده از متغیرهای مؤثر بر وقوع بهمن نقشه ریسک بهمن تهیه و تحلیل شد. با استفاده از سه مدل A.H.P، Garp ...
بیشتر
در این تحقیق 18 متغیر مؤثر بر وقوع بهمن مورد بررسی قرار گرفتهاند. این متغیرها مربوط به شرایط: ژئومورفولوژیکی و توپوگرافی، اقلیمی، برف و همچنین برخی فعالیتهای مرتبط با عوامل انسانی است. در این تحقیق با استفاده از مدل ریسک وارنز (H.E.V.) و استفاده از متغیرهای مؤثر بر وقوع بهمن نقشه ریسک بهمن تهیه و تحلیل شد. با استفاده از سه مدل A.H.P، Garp وMaxEnt نقشه خطر بهمن تهیه شد و بر مبنای سه عامل خطر وقوع بهمن، موانع موجود در مسیر بهمن و همچنین حساسیت به بهمن نقشه ریسک تهیه شد. مقایسه نتایج با بازدیدهای میدانی و مناطق رخداده بهمن و آمار و اطلاعات گذشته حاکی از صحت نقشه خطر با دقت %85/93 توسط روش A.H.P است. یکی از مهمترین متغیرها در وقوع بهمن در این منطقه شیب است. سپس با استفاده از دو نقشه عناصر در معرض خطر بهمن و نقشه حساسیت در برابر بهمن و نقشه خطر بهمن، نقشه ریسک بهمن برفی تهیه شده است. نتایج نشان داد نقشه خطر بهمن دارای تفاوت ذاتی بسیار با نقشه ریسک بهمن است. مناطقی که در طبقه کمخطر در نقشه خطر بهمن واقع شدهاند در نقشه ریسک بهمن، از اهمیت بیشتری برخوردار شدند. مهمترین دلیل آن وجود عناصر در معرض خطر و توسعه اراضی مسکونی در این منطقه طی چند دهه گذشته است. در واقع ریسک با در نظر گرفتن شرایط خطر، خسارت و درجه حساسیت، درک کمی و مفهومی بهتری را برای مقابله با این مخاطره بیان میکند.
عماد ذاکری؛ حمیدرضا کریم زاده؛ سید علیرضا موسوی
چکیده
از میان فاکتورهای مدل اصلاحشده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)، فاکتور پوشش و مدیریت (فاکتور C) یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر میزان فرسایش خاک است. تعیین فاکتور C بر اساس روشهای اصلی معرفیشده با توجه به فقدان اطلاعات دقیق در بسیاری از مناطق مشکل است. در این روش نقشۀ پوشش گیاهی میتواند در جهت برآورد فاکتور C مورد استفاده قرار گیرد، اما تهیۀ ...
بیشتر
از میان فاکتورهای مدل اصلاحشده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)، فاکتور پوشش و مدیریت (فاکتور C) یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر میزان فرسایش خاک است. تعیین فاکتور C بر اساس روشهای اصلی معرفیشده با توجه به فقدان اطلاعات دقیق در بسیاری از مناطق مشکل است. در این روش نقشۀ پوشش گیاهی میتواند در جهت برآورد فاکتور C مورد استفاده قرار گیرد، اما تهیۀ نقشۀ مناسب از درصد پوشش گیاهی در بسیاری از شرایط یک چالش است. درنتیجه در این مطالعه نقشۀ درصد تاج پوشش گیاهی تهیه شده با استفاده از الگوریتم نا پارامتریک k-NN، رگرسیون خطی و رگرسیون خطی گامبهگام در حوضۀ آبخیز شیرین درۀ خراسان شمالی تهیه و مورد مقایسه قرار گرفت. در روشهای رگرسیونی 17 شاخص گیاهی و محیطی تهیه و روابط آنها بررسی شد. نتایج مقایسۀ نقشههای حاصل از 3 روش نشان داد که روش k-NN به دلیل دارا بودن بالاترین درصد صحت کلی (3/83 درصد) و ضریب کاپا (9/75 درصد) نسبت به دو روش رگرسیونی دیگر از نتایج مناسبتری برخوردار است، ازاینرو جهت تهیۀ فاکتور مدیریت و پوشش (C) مورداستفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که روش نا پارامتریک k-NN دارای نتایج امیدوارکنندهای در جهت تهیۀ نقشههای درصد تاج پوشش گیاهی مراتع مناطق خشک و نیمهخشک است. در میان شاخصهای گیاهی شاخص گیاهی NDVI بیشترین همبستگی (82/0) را با درصد پوشش گیاهی دارد. همچنین درروش k-NN معیار فاصلۀ اقلیدسی در نقطۀ 9=k نسبت به دو معیار دیگر ماهالانوبیس و فازی نتایج مناسبتری دارد و میتواند نقشه درصد پوشش گیاهی را با دقت بالاتری برآورد نماید.
منیژه رضوی حسین آباد؛ علیرضا امیریان چکان؛ محمد فرجی؛ جمال موسویان
چکیده
یکی از روشهای مناسب جهت بررسی تأثیر عملیات حفاظت خاک و مدلسازی فرسایش آبی خاک، بررسی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آن است. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آنها در یک منطقه تحت عملیات درختکاری و کنتورفارو و منطقهای مشابه و مجاور آن به عنوان منطقۀ شاهد در منطقۀ چاهماری بهبهان ...
بیشتر
یکی از روشهای مناسب جهت بررسی تأثیر عملیات حفاظت خاک و مدلسازی فرسایش آبی خاک، بررسی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آن است. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی پایداری خاکدانهها و تغییرات مکانی آنها در یک منطقه تحت عملیات درختکاری و کنتورفارو و منطقهای مشابه و مجاور آن به عنوان منطقۀ شاهد در منطقۀ چاهماری بهبهان در استان خوزستان انجام شد. تعداد 150 نمونه خاک از عمق 0تا 5 سانتیمتری برداشته شد و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) به روش الک خشک (MWDd) و الک تر (MWDw) تعیین گردید. برای تهیۀ نقشۀ توزیع مکانی MWD از تکنیکهای نقشهبرداری رقومیخاک (DSM) استفاده گردید. برایاین منظور، متغیرهای محیطی دارای ارتباط با MWD از تصویر سنجندۀ لندست 8 و مدل رقومی ارتفاع (DEM) استخراج و به منظور برقراری ارتباط بین این متغیرها و MWD از مدلهای شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) و درخت رگرسیون (RT) استفاده گردید. نتایج نشان داد اقدامات کنترلی انجام شده در منطقه روی MWDd تأثیر معنیدار ولی روی MWDw تأثیر معنیداری نداشت. آنالیز همبستگی نشان داد بین پارامترهای استخراج شده از DEM با MWDw همبستگی معنیداری وجود نداشت ولی بین برخی پارامترهای استخراج شده از DEM با MWDd همبستگی معنیداری وجود داشت. همچنین همبستگی MWDd و MWDw با اکثر پارامترهای تصویر ماهوارهای معنیدار بود. کارآیی مدلهای ANN و RT در تخمین MWDw نسبتاً بالا و تا حدودی مشابه ولی در تخمین MWDd کارآیی ANN بالاتر از RT بود. به طور کلی نتایج نشان داد روشهای نقشهبرداری رقومی رویکردی مناسب برای تخمین و پهنهبندی MWD میباشند.
محمد طهمورث؛ داوود نیک کامی
چکیده
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتناب ناپذیر حوزههای آبخیز بوده که تابع عوامل پیچیدهای هستند. مشخص نمودن این عوامل و شناخت اثر آنها بر فرسایش و رسوب، به برنامهریزیهای بهتر برای کاهش خسارات ناشی از فرسایش و رسوب در یک حوضه کمک شایانی خواهد نمود. در این تحقیق برای مشخص کردن عوامل موثر بر رسوبدهی، حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به ...
بیشتر
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتناب ناپذیر حوزههای آبخیز بوده که تابع عوامل پیچیدهای هستند. مشخص نمودن این عوامل و شناخت اثر آنها بر فرسایش و رسوب، به برنامهریزیهای بهتر برای کاهش خسارات ناشی از فرسایش و رسوب در یک حوضه کمک شایانی خواهد نمود. در این تحقیق برای مشخص کردن عوامل موثر بر رسوبدهی، حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به عنوان حوضه مورد مطالعه انتخاب شد. پس از مشخص کردن 30 ویژگی موثر بر رسوبدهی زیرحوضههای منطقه مطالعاتی، شامل خصوصیات هیدرولوژیکی، فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، زمین شناسی و خاک، اقلیمی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مسـتقل، مقـادیر رسـوب تولیدی در هر زیرحوضه نیز به عنوان متغیر وابسته مشخص گردید. با اسـتفاده از روشهای تجزیـه و تحلیـل عـاملی، تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تحلیل خوشهای و ایجـاد رگرسـیون چندمتغیره به روش گام به گام بین متغیرهای مستقل انتخابی و متغیر وابسته بـا اسـتفاده از نـرم افـزار SPSS، مناسـبتـرین رابطـه آمـاری بـین رسـوبدهی زیرحوضهها و مشخصات حوزه آبخیز مطالعاتی بهدست آمد. با توجه به مدل رگرسیونی انتخابی مشخص می-شود که مقدار رسوبدهی در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به پنج عامـل مسـاحت اراضی کشاورزی (دیم، آبی و باغات)، مساحت زیرحوضهها، مجموع مسـاحت سـازندهای حساس به فرسایش و کواترنر، دبی متوسط سالیانه و ضریب فرم حوضه بستگی دارد که ایـن پنج عامل 89 درصد تغییرات تولید رسوب زیرحوضههای انتخابی را کنترل میکنند. به طور کلی، عوامل موثر بر فرسایش و رسوب حوزه آبخیز دریاچه ارومیه را میتوان به سه گروه عوامل انسانی و تغییر کاربری اراضی، زمینشناسی و فیزیوگرافی تقسیمبندی نمود.
پدرام عطارد؛ مهدیه گروسیها؛ محمد جواد مهدی خانی؛ سمیرا بیرانوند
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل روند مشخصههای بارش ناحیه رویشی هیرکانی طی دوره سی و سه ساله (2019-1987 یا 1398-1366شمسی) انجام شد. بارش سالانه، فصلی و نیز در دورههای یازده ساله (اول (1997-1987)، دوم (2008-1997) و سوم (2019-2008))، هشت ایستگاه هواشناسی همدیدبانی آستارا، رشت، انزلی، رامسر، نوشهر، بابلسر، قائمشهر و گرگان تجزیه تحلیل شدند. آزمون ناپارامتری منکندال، ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تحلیل روند مشخصههای بارش ناحیه رویشی هیرکانی طی دوره سی و سه ساله (2019-1987 یا 1398-1366شمسی) انجام شد. بارش سالانه، فصلی و نیز در دورههای یازده ساله (اول (1997-1987)، دوم (2008-1997) و سوم (2019-2008))، هشت ایستگاه هواشناسی همدیدبانی آستارا، رشت، انزلی، رامسر، نوشهر، بابلسر، قائمشهر و گرگان تجزیه تحلیل شدند. آزمون ناپارامتری منکندال، جهت بررسی روند بارش استفاده شد. در ناحیه هیرکانی، میانگین بارش سالیانه، 1143 میلی-متر، بیشترین در انزلی (1694 میلیمتر) و کمترین در گرگان (529 میلیمتر) ثبت شد. آزمون منکندال، روند بارش سالیانه را در ایستگاهها و در کل ناحیه رویشی، معنیدار نشان نداد (مقدار آماره من کندال: 32/0). بارش در دورههای یازده ساله نیز تفاوت ناچیزی داشت (1140 میلیمتر در دوره اول در مقابل 1146 و 1142 میلیمتر برای دورههای دوم و سوم). بارش و تعداد رخداد سالیانه، همبستگی مثبت و معنیداری را در کلیه ایستگاهها نشان دادند (میانگین ضریب همبستگی در ایستگاهها: 58/0). میانگین تعداد رخدادهای بارش سالیانه، 118 رخداد با میانگین اندازه 5/9 میلیمتر ثبت شد. اندازه رخداد بارش در دوره اخیر، حدود 5/0 میلیمتر (5 درصد) افزایش نشان داد. در ناحیه هیرکانی، 21 درصد از مقدار بارش سالیانه در طبقه <10 میلیمتر و 31 درصد، در طبقه >40 میلیمتر ثبت شد. 34 درصد از بارش سالیانه (383 میلیمتر) در نیمه اول سال و بیشترین بارش فصلی در پاییز (43 درصد از بارش سالیانه) رخ داد. جوامع گیاهی، اکوسیستمهای جنگلی و نیز فعالیتهای کشاورزی در ناحیه رویشی هیرکانی، بشدت متاثر از تغییرات بارش هستند.
مهشید سوری؛ پیام نجفی؛ جواد معتمدی؛ سعیده ناطقی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر وقوع آتشسوزیها در مراتع کوهستانی نازلوچای، بهعنوان یکی از حوزههای آبخیز منتهی به دریاچۀ ارومیه، انجام شد. برای شناسایی و تعیین عوامل مؤثر، از تکنیک ارزیابی تصمیمگیری استفاده شد. در این ارتباط، درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، نوع (ریختار) پوشش گیاهی، تراکم گونههای غالب، درصد پوشش تاجی، جمعیت نیروی انسانی، مجاورت با جاده، مجاورت با مناطق مسکونی، مجاورت با زمینهای کشاورزی، مجاورت با منابع آبی، نوع شغل مردم بومی و کاربری فعلی اراضی، بهعنوان معیارهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مد نظر قرار گرفت. با تشکیل ماتریس میانگین، محاسبۀ ماتریس تأثیر روابط مستقیم بیمقیاس شده، محاسبۀ ماتریس کل (ماتریس مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم) و محاسبۀ ماتریس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ترتیب میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر یک از معیارهای ذکر شده، مشخص شد. بر مبنای نتایج، کاربری فعلی اراضی، بیشترین تأثیرپذیری (9308/3) و جهت شیب، کمترین تأثیرپذیری (0475/1) را بر پدیدۀ آتشسوزیهای منطقه داشت. ضمن اینکه کاربری فعلی اراضی و جمعیت نیروی انسانی، بهترتیب تعامل بیشتری با سایر عوامل آتشسوزیها داشتند و وزن این عوامل بر وقوع پدیدۀ آتشسوزی، بیشتر بود. بر اساس نتایج بردار ارتباط که معرف قطعیت یک معیار بهعنوان معیار تأثیرگذار است، مجاورت با جاده (43/1) و ارتفاع (6/0)، بیشترین تأثیرگذاری را بر مجموعه عوامل دیگر در زمینۀ وقوع حریق در مراتع منطقه داشتند. نتایج حاصل، میتواند به کارشناسان منابع طبیعی، در تهیۀ نقشههای ریسک آتشسوزی، کمک کند تا مرحلۀ پیشگیری حریق، آگاهانهتر و علمیتر انجام شود. هرچه اطلاعات ورودی نقشههای ریسک، دقیقتر باشد و تکنیکهای تصمیمگیری چند منظوره قویتری بهکار برده شود، نقشههای ریسک دقیقتری تهیه میگردد.
سمانه سادات محزونی کچپی؛ پژمان طهماسبی؛ عطاالله ابراهیمی؛ محمد حسن جوری؛ محسن فعال فیض آبادی؛ رضا امیدی پور
چکیده
فرآیندهای اکولوژیکی موجود در مقیاسهای متفاوت منجر به ایجاد ناهمگنی در سیمای سرزمین شده، موجب تکهتکه شدن و از همگسیختگی ساختارهای سیمای سرزمین میشوند، در نتیجه موجب تغییرات در خصوصیات تنوع گونهای و عملکردی میگردند. لذا هدف از این تحقیق، کمی نمودن خصوصیات لکهها و کلاسهای تشکیلدهنده سیمای سرزمین و تاثیر آنها بر شاخصهای ...
بیشتر
فرآیندهای اکولوژیکی موجود در مقیاسهای متفاوت منجر به ایجاد ناهمگنی در سیمای سرزمین شده، موجب تکهتکه شدن و از همگسیختگی ساختارهای سیمای سرزمین میشوند، در نتیجه موجب تغییرات در خصوصیات تنوع گونهای و عملکردی میگردند. لذا هدف از این تحقیق، کمی نمودن خصوصیات لکهها و کلاسهای تشکیلدهنده سیمای سرزمین و تاثیر آنها بر شاخصهای تنوع گونهای و عملکردی است. بدین منظور در یکی از مراتع نیمهاستپی چهارمحال و بختیاری که ساختار طبیعی سیمای سرزمین باعث ایجاد لکههای متنوع در هفت کلاس متفاوت از نظر جامعه گیاهی شده است نمونهبرداری انجام گرفت. در هر کلاس، بهطور تصادفی لکههای مختلف جهت نمونهبرداری انتخاب شدند. سپس در هر لکه 5 الی 10 ماکروپلات 30*30 مترمربعی بهطور تصادفی- سیستماتیک مستقر شد و نمونهبرداری از پوشش تاجی با استفاده از 3 پلات 2*2 مترمربعی انجام شد و ویژگیهای گیاهی مبتنی بر خصوصیات عملکردی سیستم اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل شاخصهای تنوع تاکسونومیک، تنوع عملکرد و تنوع بتای عملکرد با استفاده از بستههای آماری "Vegan"، "FD"و "betapart" در نرمافزار R صورت گرفت. کمیسازی متریکهای سیمای سرزمین با استفاده از نرمافزار Fragstats انجام شد. در نهایت، روابط بین شاخصهای تنوع و متریکهای سیمای سرزمین با استفاده از رگرسیون خطی مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج در سطح لکه نشان داد، رابطه منفی و معنیداری بین متریک شکل با شاخصهای تنوع عملکرد نظیر میانگین وزنی نیتروژن برگ و میانگین وزنی سطح ویژه برگ مشاهده شد. نتایج در سطح کلاس بیانگر تاثیرپذیری مثبت شاخص یکنواختی عملکرد از متریک تراکم حاشیه و همچنین تنوع بتای عملکرد از متریک غنای لکه میباشد.
اسماعیل شیدای کرکج؛ اسفندیار جهانتاب؛ زهرا محمودی
چکیده
رشد و عملکرد گیاهان در محیط تحت تأثیر تنشهای محیطی زنده و غیر زنده متعدد و نیز خواب بذر محدود میباشد. شوری در خاک، یکی از تنشهای مهم نواحی خشک و نیمهخشک است. خواب بذر یک سازوکار کلیدی جهت بقای گیاهان در محیط رشد طبیعی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تیمارهای شستشوی بذر با اسید سولفوریک و آبیاری بذور با آب شور بر روی جوانهزنی ...
بیشتر
رشد و عملکرد گیاهان در محیط تحت تأثیر تنشهای محیطی زنده و غیر زنده متعدد و نیز خواب بذر محدود میباشد. شوری در خاک، یکی از تنشهای مهم نواحی خشک و نیمهخشک است. خواب بذر یک سازوکار کلیدی جهت بقای گیاهان در محیط رشد طبیعی میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تیمارهای شستشوی بذر با اسید سولفوریک و آبیاری بذور با آب شور بر روی جوانهزنی بذور گیاه دارویی Zygophyllum fabago میباشد. با توجه به تحقیقات قبلی مرتبط، بدین منظور برای اعمال تیمار اسیدشویی سه غلظت 0، 10 و 20 درصد تهیه شد. برای تیمار شوری نیز چهار سطح: 0، 60، 90 و 120 میلی مول بر لیتر در نظر گرفته شد. آبیاری با اسپری آبپاش در مواقع لازم روی همۀ پتریدیشها به طور مساوی صورت پذیرفت. شمارش بذرهای جوانهزده هر روز انجام شد و تا زمانی که در چند روز متوالی، افزایشی در تعداد بذر جوانهزده مشاهده نگردید، ادامه یافت. نتایج نشان داد تیمارهای اسید و شوری بر جوانهزنی بذر Z. fabago اثر معنیداری دارند. اثرات اصلی تیمارها بر سه پارامتر درصد، سرعت و زمان جوانهزنی در سطح یک درصد معنیدار بود. اثر متقابل اسید و شوری نیز تنها در خصوص میزان سرعت جوانهزنی معنیدار بوده و برای دو پارامتر دیگر معنیدار نبوده است. مقایسۀ میانگین اثر اصلی سطوح مختلف تیمار اسید بر درصد جوانهزنی گیاه Z. fabago نشان داد تیمارهای غلظت اسید صفر و ده درصد با میزان 59 و 60 درصد مقدار بیشتری را دارد. در خصوص اثرات اصلی تیمار شوری نیز تیمار شوری صفر میلی مول بر لیتر دارای درصد جوانهزنی بیشتری با میزان 75 درصد است. پارامتر متوسط زمان جوانهزنی نتایج برعکس بوده و تیمارهای اسید 20 درصد و شوری 120 میلی مول بر لیتر با مقدار 4/7 و 9/7 دارای بیشترین مقدار نسبت به سایر تیمارها بوده است. درخصوص مقایسۀ میانگین حاصل از اثرات متقابل اسید و شوری نیز نتایج نشان داد بهترین ترکیب تیماری مربوط به اسید صفر درصد و شوری صفر و ده میلی مول بر لیتر میباشد. بنابراین گونۀ Z. fabagoبرایرشد بهینۀ خود نیاز به غلظتهای پایین شوری و اسید سولفوریک دارد. از این رو از آن میتوان برای اصلاح و احیای اکوسیستمهای مرتعی با توجه به میزان شوری منطقۀ مورد نظر استفاده کرد.
مرتضی صابری؛ سهیلا نوری؛ فهیمه رشیدی
چکیده
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- ...
بیشتر
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- کوکوپیت 50%+ ماسه 50%) و فاکتور دوم شامل جیبرلیک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ پی پی ام) و ایندول بوتریک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ میلی گرم بر لیتر) انجام شد. سپس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی اثر دو فاکتور مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در سه تکرار بر جوانهزنی بذر و رشد اولیۀ گیاهچۀ گیاه Salvadora persica بررسی شد. نتایج نشان داد بستر کشت بر درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه، وزن تر ریشهچه، وزن تر ساقهچه و شاخص بنیۀ بذر در سطح آماری یک درصد اثر معنیدار داشت. همچنین پیش تیمار بذور با هورمونهای جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر کلیۀ صفات مورد بررسی در این آزمایش اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت. اثر متقابل نوع بستر و پیش تیمار با هورمونها بر صفات درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه و شاخص بنیۀ بذر اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت و بر وزن تر ریشهچه و ساقهچه اثر معنیدار نداشت. بهطوریکه بیشترین درصد جوانهزنی در بستر کشت کوکوپیت و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۷۳ درصد حاصل شد. همچنین بالاترین طول گیاهچه در اثر کاربرد بستر پیت ماس و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۶/۲۹سانتی متر بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به اهمیت گونۀ Salvadora persica به لحاظ دارویی، صنعتی و حفاظتی پیشنهاد میشود از پیش تیمار بذر با جیبرلیک اسید ۲۵۰ پیپیام و بستر کشت ترکیبی کوکوپیت و ماسه برای تسریع در روند جوانهزنی و تولید نهال این گونه استفاده گردد.
فاطمه محمدآبادی؛ مهدی کلاهی
چکیده
مشارکت اجتماعی عاملی مهم در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع انسانی است. این مشارکت در بخش منابع طبیعی نیز نقش به سزایی در دستیابی به مدیریت پایدار ایفا میکند و رویکردی مهم در تحقق اهداف و رسیدن به موفقیت در طرحهای منابع طبیعی است. درهمین راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردم در طرحهای منابع طبیعی اجرا شده، ...
بیشتر
مشارکت اجتماعی عاملی مهم در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع انسانی است. این مشارکت در بخش منابع طبیعی نیز نقش به سزایی در دستیابی به مدیریت پایدار ایفا میکند و رویکردی مهم در تحقق اهداف و رسیدن به موفقیت در طرحهای منابع طبیعی است. درهمین راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردم در طرحهای منابع طبیعی اجرا شده، با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه در شهرستانهای سرخس (روستاهای بزنگان، زالوغال و کلاته عوض)، تربت جام (روستاهای موسی آباد، تمینک علیا، تمینک سفلی و کلاته قاضی) و کاشمر (روستاهای جردوی، بهاریه و قوچ پلنگ) واقع در استان خراسان رضوی انجام شد. جهت انجام نمونهبرداری، از 3077 خانوار موجود در ده روستا، تعداد 807 خانوار به روش خوشهای و سیستماتیک تصادفی انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده توسط نرمافزارهای SPSS و Amos تحلیل گردید. مدلیابی و مدلسازی معادلات ساختاری برای تهیه برنامه دیداری و ترسیمی انجام شد. شاخصهای اصلی و ضرایب برازش مدل مشخص شدند. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که افراد به مشارکت در طرحها مشتاق بودند و عواملی مانند سودآوری اقتصادی طرحها، تحصیلات، شغل، تضادهای اجتماعی و جذابیتهای محیطی تاثیر مهمی در مشارکت مردم در منطقه ایجاد کرده است (05/0sig<). در نتیجه، میبایست این عوامل موثر بر مشارکت را تقویت کرده و جهت اجرای موفق طرحهای منابع طبیعی، بیشتر مد نظر قرار داد. در نهایت، شناسایی این عوامل در هر منطقه عاملی مهم در موفقیت طرحهای آن منطقه خواهد بود.
اصغر فرج الهی؛ ایمان اسلامی
چکیده
رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای جدید در زمینۀ توسعۀ پایدار روستایی است که به منظور کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفته است و عوامل مؤثر بر آن دارای اهمیت و نقش حیاتی میباشند. در این تحقیق نیز هدف، بررسی اثر طبیعتگردی بر معیشت پایدار روستایی در روستای پالنگان استان کردستان میباشد. جامعۀ ...
بیشتر
رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای جدید در زمینۀ توسعۀ پایدار روستایی است که به منظور کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفته است و عوامل مؤثر بر آن دارای اهمیت و نقش حیاتی میباشند. در این تحقیق نیز هدف، بررسی اثر طبیعتگردی بر معیشت پایدار روستایی در روستای پالنگان استان کردستان میباشد. جامعۀ آماری در این پژوهش تمام افراد بالای 20 سال ساکن در روستای مورد مطالعه بودند که تعداد 623 نفر را در بر گرفته است. نمونهگیری به روش تصادفی انجام شد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونهها 238 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. پس از تأیید روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و کارشناسان، پایایی کل با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه که برابر 83/0 به دست آمد. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS16.0 انجام گرفت. نتایج آزمون t تک نمونهای نشان داد که سرمایههای طبیعی، اجتماعی و انسانی تحت تأثیر طبیعتگردی در روستای پالنگان در وضعیت مناسبی نبودند، همچنین از دیدگاه روستاییان روستای پالنگان، طبیعتگردی بر دارایی کل معیشتی تأثیر کمی گذاشته است اما بر سرمایههای مالی و فیزیکی تأثیر بهتری داشته و این تأثیر فقط در سرمایۀ معیشتی فیزیکی معنادار است. یافتههای این تحقیق نشان داد که نیاز به بهبود وضعیت طبیعتگردی در منطقۀ مورد مطالعه به منظور دستیابی به معیشت پایدار وجود دارد و در این راستا مدیریت اصولی، مشارکت جامعۀ محلی و استفاده از پتانسیلهای طبیعتگردی در روستای پالنگان راهگشا خواهد بود.
علی محمدیان؛ اسماعیل اسدی بروجنی؛ عطاالله ابراهیمی؛ پژمان طهماسبی؛ علی اصغر نقی پور برج
چکیده
امروزه استفاده از تصاویر ماهوارهای از کم هزینهترین و سریعترین روشهای ارزیابی مراتع میباشد. شاخصهای گیاهی از مهمترین ابزارهای سنجش از دوری هستند که جهت نظارت و ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی بخصوص در دورههای زمانی پس از آتشسوزی و تهیه نقشههای مناطق آتشسوزی شده در مراتع کاربرد فراوان دارند. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت ...
بیشتر
امروزه استفاده از تصاویر ماهوارهای از کم هزینهترین و سریعترین روشهای ارزیابی مراتع میباشد. شاخصهای گیاهی از مهمترین ابزارهای سنجش از دوری هستند که جهت نظارت و ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی بخصوص در دورههای زمانی پس از آتشسوزی و تهیه نقشههای مناطق آتشسوزی شده در مراتع کاربرد فراوان دارند. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و وسعت مراتع همچنین افزایش تعدد آتشسوزیهای سالیان اخیر در مراتع نیمهاستپی کشور بویژه مراتع استان چهارمحال بختیاری انجام گردید. هدف از این پژوهش تفکیک و شناسایی مناطق سوخته شده در دورههای 3-1 و 5-3 سال پس از آتشسوزی با استفاده از شاخصهای طیفی بمنظور اتخاذ برنامه مدیریتی مناسب پس از آتشسوزی در این مناطق میباشد. پس از محاسبه شاخصهای طیفی، پارامتر آماری M بمنظور تعیین توان تفکیکپذیری مناطق آتشسوزی شده از مناطق مجاور محاسبه گردید. نتایج بدست آمده نشان میدهد که در مراتع نیمهاستپی کشور به منظور شناسایی و تفکیک محدوده مناطق سوخته شده که دارای قدمت 1 تا 3 سال پس از آتشسوزی میباشند کاربرد شاخصهای طیفی NBRT، NBR و CSI میتواند با توجه به کارآیی بالا و توانایی مناسب در تفکیک این محدودهها قابل توصیه باشد. همچنین برای شناسایی و تفکیک محدودههای سوخته شده که قدمت 3 تا 5 سال را دارا میباشند کاربرد شاخصهای طیفی T.C. Brightness و NBRT میتوانند نتایج قابل قبولی را ارائه دهند. شاخص NBRT از بین شاخصهای مورد بررسی برای هر دو قدمت آتش در مراتع نیمهاستپی مورد مطالعه بمنظور تفکیکپذیری مناطق سوخته شده از مناطق مجاور توانایی بالایی داشته و قابل توصیه میباشد.
کبری کریمی؛ اسماعیل کرمی دهکردی؛ ماتیوس بوشکر
چکیده
پروژۀ ترسیب کربن از جمله اقدامات مهم بینالمللی مدیریت منابع طبیعی و کاهش تغییرات اقلیم در دو دهۀ اخیر است که به دنبال مشارکت جوامع روستایی در همۀ مراحل پروژه در جهت دستیابی به اهداف محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی بوده است. از آنجایی که عوامل متعددی میتوانند بر مشارکت ذینفعان در فعالیتهای پروژۀ ترسیب کربن مؤثر باشند، ...
بیشتر
پروژۀ ترسیب کربن از جمله اقدامات مهم بینالمللی مدیریت منابع طبیعی و کاهش تغییرات اقلیم در دو دهۀ اخیر است که به دنبال مشارکت جوامع روستایی در همۀ مراحل پروژه در جهت دستیابی به اهداف محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی بوده است. از آنجایی که عوامل متعددی میتوانند بر مشارکت ذینفعان در فعالیتهای پروژۀ ترسیب کربن مؤثر باشند، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر مشارکت خانوارهای روستایی استان قم با استفاده از روششناسی پیمایشی با رویکرد توصیفی- همبستگی انجام شده است. نمونهای متشکل از 265 خانوار از جامعۀ آماری 840 خانواری موجود در پنج روستای تحت انجام این پروژه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد و دادهها با به کارگیری روش مصاحبۀ ساختارمند و ابزار پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS22 و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، مردم در سطوح پایین مشارکت اعم از مشورت کارشناسان با اعضای شورا و بزرگان روستا دخالت بالایی داده شده بودند، در حالی که در سطوح بالای مشارکت، همچون شروع خودجوش پروژهها توسط مردم، آنها نقش ضعیفی داشتند. متغیرهایی همچون سرمایههای اجتماعی مبتنی بر روابط و اعتمادهای درون جامعه و با کنشگران بیرونی و عضویت تشکلهای روستایی، برنامههای ترویجی، اقدامات اجرا شدۀ اصلاحی- احیایی، تنوعسازی کشاورزی و غیرکشاورزی پروژه ترسیب کربن، سطح اراضی باغی خانوارها، و سطح درآمد کشاورزی آنها مهمترین عوامل مؤثر بر مشارکت خانوارهای روستایی در پروژۀ ترسیب کربن مشخص شدند. ارتقای هر چه بیشتر سرمایههای اجتماعی با کمک برنامههای ترویجی، همچنین به کارگیری ترکیبی از اقدامات حفاظتگرا و تنوعساز معیشت میتواند نه تنها مشارکت جوامع روستایی را در پروژههای مدیریت منابع طبیعی تقویت کند بلکه موفقیت آنها را نیز بیشتر خواهد کرد.
بهرام میردریکوند؛ علیرضا سپه وند؛ حسین زینی وند
چکیده
در سالهای اخیر اقدامات گستردهای از نظر کنترل سیل، فرسایش و رسوب در زمینه های تحقیقاتی، مطالعاتی و اجرایی آبخیزداری انجام شده است. لذا این تحقیق با هدف ارزیابی اثر اقدامات آبخیزداری بر روی خصوصیات جریان و رسوب معلق در دو زیر حوضه از حوضه قلعه گل انجام گرفت. برای مقایسه اثر اقدامات آبخیزداری بر روی میزان جریان و رسوب معلق خروجی از ...
بیشتر
در سالهای اخیر اقدامات گستردهای از نظر کنترل سیل، فرسایش و رسوب در زمینه های تحقیقاتی، مطالعاتی و اجرایی آبخیزداری انجام شده است. لذا این تحقیق با هدف ارزیابی اثر اقدامات آبخیزداری بر روی خصوصیات جریان و رسوب معلق در دو زیر حوضه از حوضه قلعه گل انجام گرفت. برای مقایسه اثر اقدامات آبخیزداری بر روی میزان جریان و رسوب معلق خروجی از هر دو زیرحوضه، در زمان شروع بارندگی تا پایان بارندگی و رسیدن ارتفاع جریان رودخانه به دبی پایه، اندازهگیری سرعت جریان و نمونهبرداری از بار معلق به صورت مستقیم و میدانی از زیرحوضهها انجام گرفت. نتایج نشان داد که در تمام اندازهگیریها میزان دبی و رسوب زیرحوضه جنوبی با عملیات آبخیزداری اجرا شده بیش از زیرحوضه شمالی بدون اجرای عملیات آبخیزداری بود. مطابق نتایج آزمونهای آماری، مشخص شد که اختلاف بین دبی اوج جریان خروجی (P=0.691) و رسوب اوج خروجی (P=0.840) زیرحوضههای شمالی و جنوبی معنیدار نبوده است. همچنین مطابق نتایج این تحقیق، اختلاف بین دبی ویژه و گلآلودگی ویژه خروجی از این زیرحوضهها معنیدار نبوده است (P>0.05). بر اساس این نتایج مشخص شد که اجرای این عملیات ظاهراً بعد از گذشت چند سال کارایی لازم برای کاهش میزان دبی و رسوب خروجی حوضه را از دست دادهاند. بدین معنی که عملیات اجرا شده، تأثیرگذاری خود بری روی رسوب و رواناب خروجی را از دست دادهاند. لذا برای افزایش کارایی سازههای مکانیکی آبخیزداری اجرا شده در آبراههها، بایستی همزمان اقدام به اجرای عملیات بیولوژیک و بیومکانیکی در روی دامنهها نمود.
علی محبی؛ مهدی رمضانی؛ ناصر عربزاده
چکیده
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهرهبرداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و یافتن بهترین ...
بیشتر
سطح قابل توجهی از مراتع کشور در اثر عوامل مختلف از جمله بهرهبرداریهای بیرویه، تغییرات اقلیمی و دیگر عوامل دچار تخریب شده و بخش مهمی از گیاهان مرتعی در معرض خطر قرار گرفتهاند و یا جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. برای ایجاد پایداری در این گونه مراتع، اصلاح و احیاء آنها از طریق انتخاب گونههای مناسب و یافتن بهترین شیوههای کشت و استقرار از اولویت ویژهای برخوردار است. از اینرو در طرح تحقیقاتی علوفه قابل برداشت مراتع کشور، بذر مهمترین جمعیتهای چند سالۀ بوتهای قابل چرای دام، همراه با اکسشنهای موجود آنها، از مناطق مختلف مراتع استان کرمان در تاریخهای مناسب جمعآوری گردید. به منظور بررسی برخی از صفات مهم گیاهی جمعیت گونههای گیاهی از قبیل عملکرد علوفه، پوشش گیاهی و عملکرد بذر، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط مزرعه به مرحلۀ اجرا درآمد و از صفات مورد نظر یادداشتبرداری بهعمل آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسۀ میانگینها با آزمون دانکن صورت پذیرفت. نتایج حاصلۀ نشان داد که علی رغم وجود تفاوتهایی در صفات جمعیتهای این گونه که ناشی از خصیصۀ جمعیتهای گیاهان وحشی و تفاوت محیط رویشگاهی با محیط جدید بود، افزایش میزان عملکرد بذر پس از سازگاری با محیط جدید در تمامی اکسشنهای مورد بررسی بهطور معنیداری مشاهده گردید. به طور کلی از بین اکسشنهای مورد مطالعۀ Fortuynia bongei در استان کرمان، از دیدگاه بالاترین عملکرد بذر و علوفۀ تولیدی، جمعیت جمعآوری شده از منطقۀ بم و از لحاظ بیشترین درصد پوشش، جمعیت جمعآوری شده از منطقۀ کوهپایه پیشنهاد میگردد.
نسار نصیری؛ کیوان اصغری؛ علی اصغر بسالت پور
چکیده
در این پژوهش، تغییرات مکانی و زمانی مؤلفههای منابع آبی، شامل منابع آب آبی و آب سبز در چهار نوع کاربری اراضی مهم در حوزه آبریز زاینده رود، و با بهرهگیری از مدل هیدرولوژیکی نیمه توزیعی SWAT (Soil and Water Assessment Tool) و کامل ترین مجموعه داده توسعه داده شده برای این حوضه، در بازه زمانی 20 ساله (شامل چهار بازه 5 ساله) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه ...
بیشتر
در این پژوهش، تغییرات مکانی و زمانی مؤلفههای منابع آبی، شامل منابع آب آبی و آب سبز در چهار نوع کاربری اراضی مهم در حوزه آبریز زاینده رود، و با بهرهگیری از مدل هیدرولوژیکی نیمه توزیعی SWAT (Soil and Water Assessment Tool) و کامل ترین مجموعه داده توسعه داده شده برای این حوضه، در بازه زمانی 20 ساله (شامل چهار بازه 5 ساله) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به توانایی بالای مدل SWAT در امر شبیهسازی پارامترهای اقلیمی و رواناب سطحی، کمترین مقدار میانگین پنج ساله آب آبی، جریانِ آبِ سبز و ذخیره آبِ سبز در سطح حوضه، به ترتیب در دوره چهارم، 2014-2010 (حدود 15 میلیمتر)، دوره دوم، 2004-2000 (26 میلیمتر) و دوره اول، 1999-1995 (30 میلیمتر) مشاهده شد. از دگرسوی میانگین مقادیر مؤلفهی آبِ آبی و مؤلفه جریانِ آبِ سبز و ذخیره آبِ سبز در بخشهای غربی حوضه بیشتر از بخشهای شرقی حوضه برآورد گردید. از دیگر یافتههای این پژوهش، تأثیرپذیری مقادیر مؤلفههای منابع آبِ آبی، ذخیره آبِ سبز و مقادیر مؤلفهی جریانِ آبِ سبز از مقادیر بارش و تغییرات آنها در انواع کاربری اراضی میباشند. بدین ترتیب که بیشینه آبِ آبی در اراضی جنگل و کشاورزی آبی، بیشترین تغییرات جریان آب سبز در اراضی کشاورزی آبی و دیم و کمینه ذخیره آب سبز در اراضی مرتعی مشاهده گردید. شناخت منابع آب موجود، پتانسیلهای آبی و نقاط بحرانی در یک منطقه، امکان مدیریت جامع منابع آب و برنامهریزیهای بلندمدت را میسر میگردد.
طیبه مصباح زاده؛ علی سلاجقه؛ فرشاد سلیمانی ساردو؛ غلامرضا زهتابیان؛ عباس رنجبر؛ Mario Marcello Miglietta
چکیده
امروزه پدیدۀ گردوغبار بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی در مناطق خشک و نیمهخشک شناخته میشود. به دلیل تأثیرات طولانیمدت این پدیده بر روی شاخص سلامت انسانها از آن بهعنوان یک بیماری مزمن یاد میکنند. به همین منظور مطالعه و شناسایی الگوها و کانونهای پدیدۀ گردوغبار امری ضروری در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه ...
بیشتر
امروزه پدیدۀ گردوغبار بهعنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی در مناطق خشک و نیمهخشک شناخته میشود. به دلیل تأثیرات طولانیمدت این پدیده بر روی شاخص سلامت انسانها از آن بهعنوان یک بیماری مزمن یاد میکنند. به همین منظور مطالعه و شناسایی الگوها و کانونهای پدیدۀ گردوغبار امری ضروری در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه بهمنظور شبیهسازی شار گسیل گردوغبار برای تعیین کانونهای بحرانی داخلی و خارجی در فلات مرکزی ایران از مدل WRF-Chem، طرحوارۀ فرسایش بادی GOCART و طوفان 29 الی 31 تیرماه 1394 استفاده گردید. نتایج نشان داد بیابانهای عربی در عربستان سعودی، بیابانهای کشور عراق و همچنین بیابان قرقوم در ترکمنستان و حوزۀ هیرمند در کشور افغانستان از مهمترین کانونهای بحرانی خارجی بوده که اتمسفر فلات مرکزی ایران را تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین بیابان مرکزی (دشت کویر) بهعنوان چشمه اصلی گردوغبار و قسمتهای جنوبی حوزۀ لوت مرکزی و حوزۀ جازموریان بهعنوان چشمههای داخلی گردوغبار شناسایی شدهاند. همچنین نتایج نشان داد در حوزۀ لوت مرکزی به دلیل شرایط فرسایشپذیری مقدار شار گسیل گردوغبار µg/m2.s6900 افزایش مییابد.