محبوبه حاجی بیگلو؛ محمدتقی دستورانی؛ عباسعلی قزل سوفلو؛ محمد رضا اختصاصی
چکیده
مورفولوژی هر سیستم رودخانهای در ارتباط و تحت تأثیر فرایندهای حاکم بر آن، از جمله شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، وضعیت فرسایش، و رسوبگذاری و نیز خصوصیات زمینشناسی و توپوگرافی محیط رودخانهای و حوزة بالادست آن، است. شناخت ویژگیها و آثار متقابل فرم و فرایندهای حاکم در سیستمهای رودخانهای، که به شناخت رفتار ...
بیشتر
مورفولوژی هر سیستم رودخانهای در ارتباط و تحت تأثیر فرایندهای حاکم بر آن، از جمله شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، وضعیت فرسایش، و رسوبگذاری و نیز خصوصیات زمینشناسی و توپوگرافی محیط رودخانهای و حوزة بالادست آن، است. شناخت ویژگیها و آثار متقابل فرم و فرایندهای حاکم در سیستمهای رودخانهای، که به شناخت رفتار رودخانهها در محدودههای زمانی و مکانی منجر میشود، اهمیت ویژهای در توسعة مدلهای مفهومی در ارتباط با محیطهای رودخانهای دارد.در این تحقیق سعی شد مورفولوژی حاصل از فرایندهای حاکم بر رودخانة فیروزه- شاهجوب در خراسان شمالی ارزیابی شود و رابطة بین خصوصیات هندسی و عوامل مؤثر بر آنها استخراج گردد. بدین منظور، مدل هیدرولیکی HEC-RAS (از طریق الحاقیة HEC-Geo RAS)، پس از آنالیز حساسیت و واسنجی، جهت شبیهسازی عوامل و فرایندهای حاکم اجرا گردید و روابط حاکم بر پارامترهای مختلف هندسی و عوامل مؤثر بر این پارامترها در 37 بازة تفکیکشده در این رودخانه استخراج و تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، با درنظرگرفتن مقادیر خطای استاندارد، سطح معنیداری، و ضریب تعیین، از بین مدلهای مختلف خطی ساده، درجه 2، درجه 3، و نمایی، مدلهایِ نماییْ مناسبترین روابط حاکم بر خصوصیات هندسی و عوامل مربوط به فرایندهای مؤثر بر رودخانة مورد نظر هستند.
مینا باشماغی؛ رضا عرفانزاده؛ مهدی عابدی
چکیده
در این مطالعه تغییرات بانک بذر خاک در دو پوشش گندمی و درختچهای آتشسوزی شده که بیانگر شدتهای مختلف آتش (کموزیاد) بود، بررسی شد. نمونهبرداری خاک از سایت شارلق واقع در پارک ملی گلستان انجام شد؛ بنابراین تعداد 10 نمونه خاک شامل 5 درختچه و نیز 5 قطعه پوشش گندمی در سایت کنترل و نیز تعداد 5 درختچه و 5 قطعه پوشش گندمی سوخته بهعنوان ...
بیشتر
در این مطالعه تغییرات بانک بذر خاک در دو پوشش گندمی و درختچهای آتشسوزی شده که بیانگر شدتهای مختلف آتش (کموزیاد) بود، بررسی شد. نمونهبرداری خاک از سایت شارلق واقع در پارک ملی گلستان انجام شد؛ بنابراین تعداد 10 نمونه خاک شامل 5 درختچه و نیز 5 قطعه پوشش گندمی در سایت کنترل و نیز تعداد 5 درختچه و 5 قطعه پوشش گندمی سوخته بهعنوان شدت کموزیاد در سایت آتشسوزی انتخاب شد. جوانهزنی بذور به روش کشت گلخانهای صورت گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون GLMM و جهت مقایسه تیمارها از آزمون «تی غیر جفتی» در نرمافزار R استفاده شد. اگرچه نتایج بهدستآمده نشان داد که میانگین تعداد بذور جوانهزده در سایت آتشگرفته (5/74) بهطور کل نسبت به سایت کنترل (3/132) تفاوت معنیداری نداشتند، اما نتایج بیانگر تأثیر معنیدار آتشبر گروههای کارکردی بود. تعداد نونهال پهن برگان یکساله درشدت کم آتش افزایش (1785 به 3543) و درشدت زیاد آتش کاهش داشت (5000 به 1471). تعداد نونهال گندمیان چندساله نیز درشدت کم آتش کاهش چشمگیری از خود نشان داد (7114 به 842) درحالیکه درشدت زیاد آتش تفاوت معنیداری مشاهده نشد (928 به 1871). شدت آتشسوزی در تمامی گروههای کارکردی بهجز پهن برگان یکساله تأثیر معنیداری بر غنای گونهای بانک بذر خاک داشت. نتایج این تحقیق بیانگر این است که در مطالعات آتشسوزی صرفاً با بررسی اثر آتشسوزی نمیتوان تصویری دقیق از اثر آن به دست آورد و با بررسی شدت آتشسوزی و سطح آن میتوان اثر آتشسوزی و نیز پاسخهای متفاوت گونههای گیاهی و یا گروههای کارکردی را تحلیل نمود
محمدعلی زارع چاهوکی؛ لیلا خلاصی اهوازی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای و نقشة مدل رقومی ارتفاع استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات پوشش گیاهی در هر واحد، نمونهبرداری در طول 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت 15 پلات، با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین گردید، به فاصلة 50 متر نصب شد. در هر پلات نوع گونههای موجود و درصد تاج پوشش آنها تعیین شد. همچنین، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق 20- 0 و 80- 20 سانتیمتر نمونة خاک برداشت شد. برای ارائة مدل پیشبینی گونههای گیاهی از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. برای ارائة نقشة پیشبینی پوشش گیاهی لازم است نقشة کلیة عوامل موجود در مدلها تهیه شود، بنابراین، برای تهیة نقشة خصوصیات خاک از روشهای زمینآمار استفاده شد. با استفاده از نقشة عوامل موجود در مدلها، به کمک سیستم GIS، نقشة پیشبینی پراکنش هر گونة گیاهی تهیه شد. برای ارزیابی میزان تطابق مدل پیشبینی با نقشة واقعی تیپهای گیاهی از شاخص کاپا () استفاده شد. نقشههای پیشبینی رویشگاه گونههای گیاهی Astragalus spp. (ضریب کاپای 86/0)، Halocnemum strobilaceum (ضریب کاپای 51/0)، Zygophyllum eurypterum (ضریب کاپای 58/0)، و Seidlitzia rosmarinus (ضریب کاپای 6/0) بهتر از سایر گونهها با نقشة پوشش گیاهی تطابق دارد. برای گونة Artemisia sieberi (ضریب کاپای 33/0)، به دلیل داشتن دامنة وسیع اکولوژیک، نقشة پیشبینی با واقعیت زمینی تطابق مناسبی نداشت.
مریم اسدی؛ علی فتحزاده
چکیده
آگاهی از میزان رسوب معلق رودخانهها یکی از مسائل اساسی در پروژههای آبی است که طراحان تأسیسات آبی همواره با آن روبرو بودهاند. با توجه به صرف هزینه و زمان طولانی جهت اندازهگیری بار معلق رودخانهها، استفاده از منحنیهای سنجۀ رسوب معمولترین روش برآورد بار رسوب معلق رودخانهها محسوب میگردد. این در حالی است که روشهای نوین ...
بیشتر
آگاهی از میزان رسوب معلق رودخانهها یکی از مسائل اساسی در پروژههای آبی است که طراحان تأسیسات آبی همواره با آن روبرو بودهاند. با توجه به صرف هزینه و زمان طولانی جهت اندازهگیری بار معلق رودخانهها، استفاده از منحنیهای سنجۀ رسوب معمولترین روش برآورد بار رسوب معلق رودخانهها محسوب میگردد. این در حالی است که روشهای نوین مبتنی بر هوش مصنوعی و دادهکاوی در بسیاری از علوم مهندسی رخنه کرده است. بر همین اساس هدف اصلی این تحقیق به چالش کشیدن توانمندی روش کلاسیک برآورد بار معلق در مقایسه با برخی روشهای نوظهور میباشد. ما در این پژوهش شش مدل،K نزدیکترین همسایه، شبکۀ عصبی پس انتشار خطا، فرآیند گوسی، درخت تصمیمگیری M5، ماشینبردار پشتیبان و ماشینبردار پشتیبان تکاملی را انتخاب و به مقایسۀ آنها با مدل سنجۀ رسوب در هشت حوزۀ آبخیز واقع در استان گیلان پرداختیم. طول دوره آماری دادههای ورودی به مدلها به صورت روزانه و 30 ساله در نظر گرفته شد. ارزیابی نتایج حاصله نشان داد مدل فرآیند گوسی در مقایسه با سایر مدلها، با کمترین مجموع مربعات باقیمانده (RMSE) (متوسط مجموع مربعات باقی مانده= 05/37 در هشت حوزه) و بیشترین ضریب همبستگی (r) (متوسط ضریب همبستگی 72/0 در هشت حوزه) و با بهترین ضریب ناش- ساتکلیف (متوسط 66/0 در هشت حوزه) نسبت به سایر مدلها از کارآیی بیشتری برخوردار است. لذا استفاده از مدلهای مذکور به جای روشهای معمول برآورد بار معلق میتواند دقت این برآوردها را به میزان قابل ملاحظهای بهبود بخشد.
بهاره جبالبارزی؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی طویلی؛ حسن خسروی
چکیده
ازجمله گیاهان سازگار با مناطق خشک و نیمهخشک، گونههای مختلف جنس تاغ هست که به دلیل برخورداری از شرایط مناسب ساختاری و سیستم ریشهای عمیق و مناسب، قادر به استفاده از منابع آب زیرزمینی هستند؛ لذا درک و پذیرش تأثیر تاغ بر منابع آبی محدود موجود در این مناطق به مدیریت بهتر منابع آبی و اکوسیستمهای طبیعی کمک خواهد کرد. هدف از تحقیق ...
بیشتر
ازجمله گیاهان سازگار با مناطق خشک و نیمهخشک، گونههای مختلف جنس تاغ هست که به دلیل برخورداری از شرایط مناسب ساختاری و سیستم ریشهای عمیق و مناسب، قادر به استفاده از منابع آب زیرزمینی هستند؛ لذا درک و پذیرش تأثیر تاغ بر منابع آبی محدود موجود در این مناطق به مدیریت بهتر منابع آبی و اکوسیستمهای طبیعی کمک خواهد کرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر جنگلهای دستکاشت تاغ بر منابع آب زیرزمینی در دشت جعفریۀ قم میباشد. بهمنظور دستیابی به این هدف، ابتدا با استفاده از تصاویر ماهوارهای و بهرهگیری از نرمافزار JMicroVision، تعداد پایههای تاغ موجود در این جنگلها مورد شمارش قرارگرفت. سپس با استفاده از حداقل نیاز آبی سالانۀ هر پایه تاغ که بر اساس مطالعات لایسیمتری بهدست آمده است، تعداد پایههای تاغ مازاد بر بارندگی منطقه و نیاز آبی آنها محاسبه گردید. سپس با استفاده از نرمافزار GMS 8.3 و کدMODFLOW ، وضعیت تراز سطح آب زیرزمینی دشت جعفریه مدلسازی گردید. بر اساس نتایج این پژوهش میتوان گفت که تعداد 3746291 تاغ در دشت جعفریه وجود دارد که میزان تخلیۀ آب زیرزمینی توسط تاغزارها برابر 194/56 میلیون مترمکعب برآورد گردید. نتایج حاصل از بررسی تراز آبخوان حاکی از آن بود که افت تراز آب زیرزمینی سالانه بهطور متوسط 46/0 متر در دورۀ اول مطالعاتی (1380-1371) و 93/0 متر در دورۀ دوم (1391-1381) مطالعاتی بوده است. به عبارتی افت تراز آب زیرزمینی در دورۀ دوم 02/2 برابر دورۀ اول میباشد که این امر نشاندهندۀ افت شدید تراز آب زیرزمینی در دهۀ اخیر که کاشت تاغ صورت گرفته است، میباشد. هر چند اثرات مثبت تاغکاریهای موجود در رابطه با کاهش خسارات طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها در مقابل مصرف این حجم آبی را نباید نادیده گرفت.
ُسعیده خاقانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ عبدالله ملافیلابی؛ علی طویلی
چکیده
تنش خشکی یکی از عوامل محدود کنندۀ تولیدات گیاهی است و مادۀ شیمیایی سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کنندۀ گیاهی، قادر است مقاومت به خشکی را در گیاهان افزایش دهد. همچنین استفاده از مواد طبیعی مانند زئولیت نیز میتواند باعث بهبود باروری، اصلاح فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین افزایش نگهداری آب در خاک شود. در این پژوهش اثر تنش خشکی، سالیسیلیک ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از عوامل محدود کنندۀ تولیدات گیاهی است و مادۀ شیمیایی سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کنندۀ گیاهی، قادر است مقاومت به خشکی را در گیاهان افزایش دهد. همچنین استفاده از مواد طبیعی مانند زئولیت نیز میتواند باعث بهبود باروری، اصلاح فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین افزایش نگهداری آب در خاک شود. در این پژوهش اثر تنش خشکی، سالیسیلیک اسید و زئولیت بر برخی از خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی آویشن دنایی در سال 1396به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعۀ گیاهان دارویی دانشگاه آزاد اسلامی تربت جام اجرا شد . ابتدا بذور در ظروف کشت، کشت گردیدند و سپس بعد از اینکه جوانهها به ارتفاع 10سانتیمتر رسیدند به گلدانها انتقال داده شده و سپس در زمین مورد مطالعه مستقر شدند. نمونهبرداری از بوتهها در مرحلۀ گلدهی صورت گرفت. هدف از این آزمایش بررسی تنش آبی به عنوان عامل اصلی در چهار سطح آبیاری شامل (100درصد، 75درصد، 50 درصد و 25 درصد ظرفیت زراعی) در کرتهای اصلی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت در چهار سطح (عدم کاربرد زئولیت، دو، چهار، شش تن در هکتار) و مصرف سالیسیلیک اسید در دو سطح (5/0 و 1میلی مولار) به عنوان عوامل فرعی به صورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرارداده شدند. نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف تنش آبی بر صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخۀ جانبی، وزن تر بوته، شاخص سطح برگ، تعداد گل در گل آذین درسطح آماری یک درصد معنیدار و صفت وزن خشک بوته در سطح پنج درصد معنیدار شد. مصرف سالیسیلیک اسید نیز بر صفاتی همچون تعداد گل در گل آذین، سطح برگ و وزن خشک در سطح احتمال یک درصد معنیدار و صفت حجم بوته و وزن تر بوته در سطح پنج درصد معنیدار شد. همچنین سطوح مختلف مصرف زئولیت نیز برصفاتی ازقبیل: ارتفاع بوته، تعداد شاخۀ جانبی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، شاخص سطح برگ، تعداد گل در گل آذین درسطح آماری یک درصد معنیدارشد. نتایج اثرات متقابل سالیسیلیک اسید و زئولیت و تنش آبیاری نشان داد که بیشترین عملکرد گیاه درتیمار آبیاری 75 درصد نیاز آبی گیاه، 6 تن در هکتار زئولیت و غلظت 1میلیمولار سالیسیلیک اسید نتیجهگیری شد که جهت افزایش راندمان تولید در گیاه دارویی آویشن دنایی توصیه میگردد.
سیدمهدی حشمتالواعظین؛ سجاد قنبری؛ علی طویلی
دوره 63، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 183-14
چکیده
محصول اصلی مراتع خزنگاه شهرستان ماکو، علوفه و عمده محصول فرعی منطقه، سریش است. گیاه سریش در یک دوره 30 روزه در اوایل بهار توسط مردم محلی برداشت شده و به فروش میرسد. در این تحقیق برخی شاخصهای اقتصادی برداشت و فروش محصول فرعی سریش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر همین پایه، جامعه آماری این تحقیق، شامل بهرهبرداران محصول سریش ...
بیشتر
محصول اصلی مراتع خزنگاه شهرستان ماکو، علوفه و عمده محصول فرعی منطقه، سریش است. گیاه سریش در یک دوره 30 روزه در اوایل بهار توسط مردم محلی برداشت شده و به فروش میرسد. در این تحقیق برخی شاخصهای اقتصادی برداشت و فروش محصول فرعی سریش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر همین پایه، جامعه آماری این تحقیق، شامل بهرهبرداران محصول سریش و علوفه در منطقه مورد بررسی میباشد. نتایج تحقیق نشان داد حاشیه بازاریابی گیاه سریش 60 درصد میباشد که نتیجه فصلی بودن برداشت سریش و سرعت فساد پذیری بالای آن میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که سود اقتصادی حاصل از تولید علوفه هر خانوار، 15 میلیون ریال در سال و رانت اقتصادی حاصله 262.5 هزار ریال در هکتار در سال برآورد شد. میانگین درآمد ناخالص گیاه سریش نیز در یک دوره برداشت برای هر خانوار حدود 4564 هزار ریال برآورد شد، که پس از کسر هزینههای آشکار برداشت (حمل و نقل)، درآمد خالص هر خانوار در دوره به 3691 هزار ریال بالغ شد. سود اقتصادی خانوار پس از کسر هزینههای کارگری و حمل و نقل از درآمد ناخالص، 348 هزار ریال برآورد شد. بر پایه این تحقیق، رانت اقتصادی حاصل از بهرهبرداری سریش 16748 ریال در هر هکتار در سال محاسبه شد. ارزش مورد انتظار هر هکتار مرتع (Rangeland Expectation Value, REV) از محل برداشت محصول فرعی 670 هزار ریال در هکتار و از محل علوفه تولیدی در هر هکتار 10.5 میلیون ریال برآورد شد. به همین ترتیب، ارزش کل مورد انتظار هر هکتار مرتع حاصل از تولید محصول اصلی و فرعی به 11.17 میلیون ریال بالغ میشود. بر پایه این بررسی، سهم محصول فرعی سریش از کل ارزش مورد انتظار مرتع 6 درصد محاسبه شد. مراتع منطقه با تولید بخش گستردهای از فرآوردههای که تنها به بررسی علوفه و سریش در این نوشتار بسنده شده است، نقش مهمی در اقتصاد محل و منطقه ایفا میکند.
محمد جعفری؛ علی طویلی؛ مسلم رستم پور؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ جلیل فرزادمهر
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 197-211
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عاملهای محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی مراتع زیرکوه شهرستان قاین انجام شد. در این بررسی در آغاز تیپهای گیاهی منطقه شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام گرفت. در درون هر قطعه نمونه پوشش هر گونه با بهرهگیری از مقیاس فراوانی - پوشش براون بلانکه ثبت شد. در درون هرقطعه ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عاملهای محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی مراتع زیرکوه شهرستان قاین انجام شد. در این بررسی در آغاز تیپهای گیاهی منطقه شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام گرفت. در درون هر قطعه نمونه پوشش هر گونه با بهرهگیری از مقیاس فراوانی - پوشش براون بلانکه ثبت شد. در درون هرقطعه نمونه پروفیل حفر شد و از دو عمق 20-0 سانتی متر و 100-20 سانتی متر نمونهبرداری انجام شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیائی خاک شامل: بافت، آهک، ماده آلی، رطوبت خاک، رطوبت اشباع، EC و pH تعیین شد. پس از کاربرد روش تجزیه دو سویه گونههای شاخص 1(TWINSPAN) پنج گروه گیاهی تعیین شد، پس از آنکه گونههای آن شناسایی شدند این گروهها با نامهای زیر معرفی شدند Salsola richteri-Aelorupes littoralis; Zygophyllum eurypterum-Haloxylon ammodendron; Artemisia sieberi-Zygophyllum eurypterum; Ammodendron persicum-Stipagrostis pennata و.Artemisia aucheri-Amygdalus scoparia نتایج تجزیه مولفههای اصلی 2(PCA) نشان داد که عاملهای محیطی که با پراکنش پوشش گیاهی همبستگی بهتری دارند عبارتاند از: بافت، آهک، ماده آلی، رطوبت اشباع، رطوبت خاک، ارتفاع و شیب.
پژمان طهماسبی؛ عطاالله ابراهیمی؛ نبی الله یارعلی
چکیده
Proper judgement on rangeland state needs appropriate sampling plan and accurately estimation of plant characteristics. Sample shape and size are critical issues in vegetation measurement. Thus, decision on appropriate quadrate shape that enables us to determine several parameters accurately and timely would increase sampling efficiency. Several criterias including accuracy, perimeter/area ratio, spent time for measurement, usability and ease of use as well as three variance and or covariance dependent criterias were used to decide on proper plot size to determine multi-variables of rangelands, ...
بیشتر
Proper judgement on rangeland state needs appropriate sampling plan and accurately estimation of plant characteristics. Sample shape and size are critical issues in vegetation measurement. Thus, decision on appropriate quadrate shape that enables us to determine several parameters accurately and timely would increase sampling efficiency. Several criterias including accuracy, perimeter/area ratio, spent time for measurement, usability and ease of use as well as three variance and or covariance dependent criterias were used to decide on proper plot size to determine multi-variables of rangelands, i.e. different life forms composition, sand and gravels, litter and bare soil coverage. Different quadrate sizes including 1×1, 1×2, 1.4×1.4, 0.4×4, 2×2, 2.8×2.8 and 4×4m were established along a 640 m long transect within a homogeneous vegetation type. Within each quadrate, species canopy cover, litter, sand and gravel coverage in addition to spent time for measurement were estimated and recorded. Life forms composition in each plot was calculated by summing each life form species. An Analytical Hierarchical Process (AHP) was performed to find out appropriate sampling quadrate from aforementioned quadrate sizes. Moreover, 5 repeats of nested quadrates from 25×25cm to 16×16m were established to determine sampling minimal area. Efficacy of minimal area method with this multi criteria method that synchronously incorporated a number of criteria was compared. Results showed that accuracy of multi-variable estimation raises with increasing sampling quadrate size (area) until reaches a 4 square meter quadrate (2×2m) but after that more or less stabilized. Also, on a constant sample size (area), efficiency of square plots is higher than rectangles for estimation of objective variables. AHP results showed that based on accuracy, time, perimeter/area ratio, and usability and ease of application criteria a 4 square meter (i.e., 2×2m) plot is the most appropriate alternative for synchronic measurement of multi-variables. Repeated nested plots showed at least a 32×32m plot for minimal area that is not applicable in practice. We can conclude that 1) minimal area that is estimated using nested plots are not necessarily the most appropriate minimal quadrate size in heterogeneous vegetations for multi-variable measurement, and 2) by considering multi criteria and choosing the best option (alternative) from different quadrates, researcher will increase sampling efficiency.
عطااله کاویان؛ فریال حیاوی؛ مهدی بروغنی
چکیده
فرسایش پاشمانی، نخستین مرحله در فرایند فرسایش، نتیجه بمباران سطح خاک به وسیله قطرات باران است. قطرات باران در هنگام برخورد به سطح خاکْ ذرات خاک را جابه جا و ساختمان خاک را تخریب میکنند. در این تحقیق به بررسی تأثیر مقادیر مختلف پلی اکریل آمید (0، 2، 4، و 6 کیلوگرم بر هکتار) بر مقدار فرسایش پاشمانی در سه بافت رسی، سیلتی رس، و شنی ...
بیشتر
فرسایش پاشمانی، نخستین مرحله در فرایند فرسایش، نتیجه بمباران سطح خاک به وسیله قطرات باران است. قطرات باران در هنگام برخورد به سطح خاکْ ذرات خاک را جابه جا و ساختمان خاک را تخریب میکنند. در این تحقیق به بررسی تأثیر مقادیر مختلف پلی اکریل آمید (0، 2، 4، و 6 کیلوگرم بر هکتار) بر مقدار فرسایش پاشمانی در سه بافت رسی، سیلتی رس، و شنی رسی لوم تحت شدت بارندگی 95 میلیمتر در ساعت با استفاده از بارانساز FEL3 و کاسه پاشمان در آزمایشگاه پرداخته شد. برای اندازهگیری نرخ فرسایش پاشمانی از فنجان پاشمان استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین بافت های مختلف، از لحاظ کاهش میزان پاشمان، هیچ اختلاف معنیدار آماری وجود ندارد. اثر تیمارهای مختلف بهکاررفته پلی اکریل آمید در میزان فرسایش پاشمانی نشان داد در بافت شنی رسی لومی بین تیمار شاهد و تیمارهای 4 و 6 کیلوگرم بر هکتار اختلاف معنیدار در سطح 95 درصد (Fvalue=4.5 و Pvalue= 0.039) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد میزان فرسایش پاشمانی به ترتیب 3/42 و 52 درصد در تیمارهای 4 و 6 کیلوگرم بر هکتار در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافته است. یافتههای این تحقیق برای مدیریت بهتر خاکهای کشاورزی، ضمن تولید پایدار و حفاظت خاک، مفید است.
روح الله تقی زاده مهرجردی؛ فریدون سرمدیان؛ غلامرضا ثواقبی؛ محمود امید؛ نورایر تومانیان؛ محمد جواد روستا؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری ...
بیشتر
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری خاک به صورت وزنی در اعماق 30 و 100 سانتیمتری به عنوان ویژگیهای دیریافت تخمین زده شد. در این زمینه، دادهها به دو سری تقسیم شد: سری آموزشی (80% دادهها)؛ سری ارزیابی (20% دادهها). به منظور مدلسازی و پیشبینی شوری، از مدلهای نروفازی، شبکة عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک، و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج ارزیابی مدلها ـ بر اساس شاخصهای ریشة مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی، و ضریب تبیین ـ نشان داد که مدل نروفازی دارایِ بالاترین دقت در پیشبینی ویژگیهای خاک است، به طوری که این مدل به میزان 17 و 11 درصد دقتِ پیشبینی شوری را، بهترتیب، در اعماق 30 و 100 سانتیمتری، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه، افزایش داده است. پس از این مدل، الگوریتم ژنتیک و شبکههای عصبی مصنوعی، نسبت به معادلات رگرسیونی، کارآیی بهتری داشت.
مرضیه حاجی محمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ آرش زارع گاریزی؛ حمیدرضا کشتکار؛ محمود عرب خدری؛ امیر سعدالدین
چکیده
مدل SWAT از پر کاربردترین مدلهای شبیهسازی حوزة آبخیز و پیشبینی تأثیر اقدامات حفاظتی آبخیزداری میباشد. در این مدل، شبیهسازی فرآیندهای آبخیز بر پایه واحدهای واکنش هیدرولوژیک (HRUs) صورت میگیرد که از رویهمگذاری نقشههای کاربری/پوشش اراضی، خاک و شیب ایجاد میشوند. در حالیکه در فرآیند ایجاد HRUs، این واحدها ماهیت مفهومی پیدا ...
بیشتر
مدل SWAT از پر کاربردترین مدلهای شبیهسازی حوزة آبخیز و پیشبینی تأثیر اقدامات حفاظتی آبخیزداری میباشد. در این مدل، شبیهسازی فرآیندهای آبخیز بر پایه واحدهای واکنش هیدرولوژیک (HRUs) صورت میگیرد که از رویهمگذاری نقشههای کاربری/پوشش اراضی، خاک و شیب ایجاد میشوند. در حالیکه در فرآیند ایجاد HRUs، این واحدها ماهیت مفهومی پیدا کرده و موقعیت مکانی خود را از دست میدهند. این رویکرد برای شبیهسازی حوزههای آبخیز بزرگ و ناهمگن، از نظر کارایی محاسباتی مفید و اغلب اجتناب ناپذیر است. اما چنانچه هدف، مکانیابی و ارزیابی اثربخشی روشهای مدیریتی بر رواناب، رسوب و آلایندهها در یک حوضه متوسط تا کوچک باشد، مشخص بودن مکان دقیق HRUs ضرورت دارد. هدف از این مطالعه، ارائه روشی برای مستقل/مکانی نمودن HRUs و مقایسه نتایج شبیهسازی بر پایه آن با حالت استاندارد مدل بود. در این روش، با انجام پیشپردازشهای اولیه در GIS و تخصیص اسامی منحصر به فرد به واحدهای خاک، HRUs مستقل و مشخص مکانی تعریف میشود. مقایسه خروجیهای مدل در حالت HRUs مکانی با حالت HRUs مفهومی (استاندارد مدل) برای حوزه آبخیز طالقان نشان داد که، نتایج بسیار مشابه میباشد و تفاوت معنیداری در خروجیهای مدل مشاهده نمیشود. در اجرای مدل براساس حالت استاندارد، ضریب نش-ساتکلیف رواناب و رسوب شبیهسازی شده در خروجی حوضه بهترتیب 75/0 و 64/0 و در اجرای مدل براساس HRUs مکانی بهترتیب 74/0 و 61/0 بهدست آمد. تعریف HRUs مکانی با روش پیشنهادی، خروجیهای ملموستر و کاربردیتری ارائه مینماید که برای شناسایی مناطق بحرانی حوضه و مکانیابی اقدامات حفاظتی نسبت به رویکرد HRUs مفهومی، مطلوبتر خواهد بود.
افشین جهانشاهی؛ علیرضا مقدم نیا؛ حسن خسروی
چکیده
برای ارزیابی و تهیة نقشة بیابانزایی تا کنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته و این تحقیقات به ارائة مدلهای منطقهای فراوانی منجر شده است. به منظور ارائة یک مدل منطقهای و ارزیابی کمّی وضعیت فعلی بیابانزایی، دشت شهر بابک با وسعت 4112 کیلومتر مربع در شمال غرب استان کرمان انتخاب شد. در این تحقیق برای ارزیابی ...
بیشتر
برای ارزیابی و تهیة نقشة بیابانزایی تا کنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته و این تحقیقات به ارائة مدلهای منطقهای فراوانی منجر شده است. به منظور ارائة یک مدل منطقهای و ارزیابی کمّی وضعیت فعلی بیابانزایی، دشت شهر بابک با وسعت 4112 کیلومتر مربع در شمال غرب استان کرمان انتخاب شد. در این تحقیق برای ارزیابی شدت بیابانزایی با استفاده از سیزده شاخصـ پنج شاخص مبتنی بر آب زیرزمینی شامل هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم، کلر، میزان افت، و عمق آب زیرزمینی، سه شاخص مبتنی بر دادههای اقلیمی شامل بارش سالیانه، ضریب خشکی ترانسوا، و شاخص خشکسالی و سه شاخص مبتنی بر پوشش گیاهی شامل وضعیت، بهرهبرداری، و تجدید پوشش گیاهی و فرسایش آبی و شیوة آبیاری در قالب مدل ایرانی بیابانزایی IMDPAـ به بررسی و تعیین کلاس شدت بیابانزایی در هر یک از واحدهای کاری پرداخته شد. امتیاز نهایی مربوط به هر یک از واحدهای کاری و سپس در کل منطقه از میانگین هندسی هر یک از شاخصهای مذکور تعیین شد. در نهایت، وضعیت فعلی شدت بیابانزایی منطقه در کلاس کم، متوسط، شدید، و بسیار شدید برآورد شد. نتایج بهدستآمده نشان داد در مدل پیشنهادی منطقهای در منطقة مورد مطالعه از نظر شدت بیابانزایی در حدود 61351 هکتار (92/14 درصد) در کلاس کم، 138575 هکتار (7/33 درصد) در کلاس متوسط، 117685 هکتار (62/28 درصد) در کلاس شدید، و 93589 هکتار (76/22 درصد) در کلاس بسیار شدید قرار دارند. همچنین، متوسط وزنی ارزش کمّی در کل منطقه 06/2 برآورد شد که بیانگر وجود کلاس بیابانزایی متوسط در منطقه است.
صادق آبروش؛ شیرین محمدخان؛ محمدرضا ثروتی؛ منیژه قهرودی
چکیده
امروزه مشکل گردوغبار به بحرانی منطقهای و جهانی تبدیل شده است. گردوغبار و طوفانهای ماسه ای می توانند به عنوان منابع تأمین بودجه رسوب شکل گیری تپه های ماسه ای مورد توجه قرار گیرند. هدف از این پژوهش، بررسی روند حرکت منابع تولید گردوغبار و نقش آن ها در شکل گیری تپه های ماسه ای در منطقه ماسه زار جلالی واقع در شرق استان قم می باشد. دادههای ...
بیشتر
امروزه مشکل گردوغبار به بحرانی منطقهای و جهانی تبدیل شده است. گردوغبار و طوفانهای ماسه ای می توانند به عنوان منابع تأمین بودجه رسوب شکل گیری تپه های ماسه ای مورد توجه قرار گیرند. هدف از این پژوهش، بررسی روند حرکت منابع تولید گردوغبار و نقش آن ها در شکل گیری تپه های ماسه ای در منطقه ماسه زار جلالی واقع در شرق استان قم می باشد. دادههای تحقیق شامل اطلاعات کتابخانهای، نقاط نمونه برداری شده و همچنین اطلاعات بدست آمده از ایستگاه های هواشناسی موجود در استان قم و بهره گیری از مدل HYSPLIT می باشد. ابزار های مورد استفاده در تحقیق شامل داده های اقلیم شناسی نرم افزارهایArcGIS ،WRPLOT ، Google earth-،Excel و اطلاعات ماهواره NOAA میباشد. در طول سالهای (2019-1987) 89 درصد رخداد گردوغبار در نیمه گرم سال و 11 درصد در نیمه سرد سال اتفاق افتاده است. گلبادهای ترسیم شده سه ایستگاه کوه سفید، قم و کوشک نصرت بیانگر برتری جهات شرق، جنوب شرق، غرب و جنوبغربی به سمت شهر قم می باشد. گل غبار نیز بر تسلط جهت شرق در فصول گرم سال تاکید دارد. مسیریابی و روند حرکت گردوغبار در نقاط نمونه برداری شده در سطوح ارتفاعی تا 1000 متر و 1000 تا 1500 متر به صورت پسگرد به کمک مدل نشان داد از منشأ خارجی، بیابان های عربستان ، سوریه و عراق و از منشأ داخلی دریاچه نمک و دشت مسیله و اراضی رها شده کشاورزی در تولید منابع گردوغبار و شکل گیری تپه های ماسه ای ماسه زار جلالی نقش بارزتری دارند.
علیرضا دانشی؛ مهدی وفاخواه؛ مصطفی پناهی
چکیده
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی ...
بیشتر
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی را با شکست مواجه ساخته است. به همین جهت در پژوهش حاضر میزان مقبولیت عمومی و مشارکت بهرهبردارانی که در منطقه به زراعت و باغداری اشتغال دارند، در چند نمونه از راهکارهای ارائه شده برای احیاء دریاچۀ ارومیه بررسی گردید. منطقۀ مورد مطالعه در این پژوهش حوزۀ آبخیز سیمینه رود میباشد که یکی از بزرگترین زیرحوزههای دریاچۀ ارومیه است. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه میباشد که با مراجعه به منطقۀ مورد مطالعه و انجام مصاحبه با بهرهبرداران تکمیل و نتایج حاصل، با استفاده از نرمافزار SPSS 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرح تغییر سیستم آبیاری از سنتی به تحت فشار با مقبولیت 45/91 درصدی در صورت اجرا میتواند بیشترین اقبال را در بین راهکارهای مورد بررسی داشته باشد. طرح پرداخت جبرانی به کشاورزان نیز در ازاء عدم بهرهبرداری از اراضی زراعی تحت مالکیت با 53/55 درصد از مقبولیت مناسبی برخوردار بود. همچنین 25/50 درصد از بهرهبرداران نسبت به استفاده از گونههای با نیاز آبی کم به جای گونههای پرمصرف آب، در صورت حمایت دولت اعلام آمادگی نمودند. به طور کلی نتایج نشان داد طرح افزایش آببهای پرداختی بهرهبرداران به منظور کاهش کشت و در نتیجه کاهش مصرف آب کشاورزی نمیتواند موفقیت چشمگیری داشته باشد. بنابراین بهتر است از میان این طرحها، طرح تغییر سیستم آبیاری در اولویت اجرایی قرار داشته باشد و در مراحل بعدی طرح پرداخت جبرانی و تغییر الگوی کشت اجرا گردند.
سید مرتضی ابطحی
چکیده
هدف از اجرای این تحقیق بررسی روند تغییرات مرتع با روش پویایی پوشش گیاهی و در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و خصوصیات خاک منطقه دولت قرین سمیرم در جنوب استان اصفهان در سطحی معادل 25 کیلومترمربع میباشد. پس از تعیین تیپ گیاهی و گونههای همراه منطقه، آمار پوشش تاجی گیاهان یکساله، پهن برگان علفی چندساله، بوتهایها، گندمیان چندساله، رطوبت، ...
بیشتر
هدف از اجرای این تحقیق بررسی روند تغییرات مرتع با روش پویایی پوشش گیاهی و در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و خصوصیات خاک منطقه دولت قرین سمیرم در جنوب استان اصفهان در سطحی معادل 25 کیلومترمربع میباشد. پس از تعیین تیپ گیاهی و گونههای همراه منطقه، آمار پوشش تاجی گیاهان یکساله، پهن برگان علفی چندساله، بوتهایها، گندمیان چندساله، رطوبت، کربن آلی و پوشش خاک، طی سالهای 1387 تا 1391 جمعآوری شد. بدین منظور از 3 نوار ترانسکت به طول 500 متر در جهت تغییرات تیپ گیاهی استفاده گردید. بر روی هر ترانسکت 10 پلات و در کل 30 پلات با ابعاد 2 در 1 متر (بر اساس روش سطح حداقل) مشخص گردید. میزان بارندگی و دما بر اساس آمار ایستگاه هواشناسی سمیرم محاسبه و منحنیهای آمبروترمیک سالهای رویشی موردنظر ترسیم گردید. تغییرات پارامترهای اندازهگیری شده به کمک روش تجزیه واریانس (F-test) بررسی و میانگین هر پارامتر از سالی به سال دیگر (طی 4 سال) با روش دانکن مقایسه گردید. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوت در متغیرهایی مانند رطوبت خاک، پوشش تاجی یکسالهها، بوتهایها، پهن برگان علفی، گندمیان چندساله، پوشش خاک و گونه Bromus tomentellus در سطح 99 درصد و پوشش تاجی کل، گونه Poa bulbosa و میزان کربن آلی خاک در سطح 95 درصد معنیدار میباشد. افزایش بارش در سالهای پایانی اجرای طرح، بخصوص در فصل بهار و همزمان با رشد گیاه، تأثیر مشهودی در افزایش پهن برگان علفی و گندمیان گذاشته است. بهطوریکه پوشش تاجی پهن برگان علفی از 93/2 به 13/7 و پوشش تاجی گندمیان از 1/7 به 05/14 درصد رسیده است. تغییرات و پویایی سالانه پوشش گیاهی با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و خاک منطقه بررسی و درنهایت عامل اقلیم بهعنوان تأثیرگذارترین عامل مشخص گردید.
مهدی تیموری؛ علی فتحزاده
چکیده
برای بهرهگیری از دادههای جریان رودخانه در مدل سازیهای هیدرولوژیک باید دادههای مناسب، طولانی مدت و دارای شرایط ویژه مانند دادههای فاقد روند، بدون جهش، تصادفی و نیز تعیین بهترین تابع توزیع در اختیار داشت. در این پژوهش به بررسی شرایط فوق در دادههای متوسط سالانه جریان 10 ایستگاه هیدرومتری در استان آذربایجان غربی در بازه زمانی ...
بیشتر
برای بهرهگیری از دادههای جریان رودخانه در مدل سازیهای هیدرولوژیک باید دادههای مناسب، طولانی مدت و دارای شرایط ویژه مانند دادههای فاقد روند، بدون جهش، تصادفی و نیز تعیین بهترین تابع توزیع در اختیار داشت. در این پژوهش به بررسی شرایط فوق در دادههای متوسط سالانه جریان 10 ایستگاه هیدرومتری در استان آذربایجان غربی در بازه زمانی 31 ساله (1383-1353) پرداخته شده است. به این منظور برای بررسی روند از روش ناپارامتری ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون منکندال، در مورد تصادفی بودن دادهها از آزمون ناپارامتری ران آزمون، برای بررسی جهش از آزمون ناپارامتری بدون توزیع مجموع تراکمی و برای مطالعه بهترین تابع توزیع از آماره کلموگروف اسمیرنوف برای مقایسه توابع احتمالاتی مختلف استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که تمام ایستگاهها دارای دادههای تصادفی، بدون جهش و فاقد روند (بجز ایستگاه پل بهراملو) بودند. همچنین بیشتر آنها از تابع توزیع احتمالاتی گاما تبعیت میکنند.
غلامعلی حشمتی؛ مژگان سادات عظیمی؛ پروانه عشوری
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 319-329
چکیده
هر اکوسیستم مرتعی از لکههای اکولوژیک گوناگونی تشکیل شدهاست که میزان عملکرد هر یک از آنها با یکدیگر تفاوت میکند. ویژگی های ساختاری و عملکردیِ لکههای حاصلخیزِ مرتعی در اثر فعالیتهای مدیریتی تغییر کرده و از این ویژگی ها میتوان برای تفسیر نقش مدیریت استفاده کرد. در این تحقیق ویژگیهای ساختاری و عملکردی لکههای اکولوژیکِ دو ...
بیشتر
هر اکوسیستم مرتعی از لکههای اکولوژیک گوناگونی تشکیل شدهاست که میزان عملکرد هر یک از آنها با یکدیگر تفاوت میکند. ویژگی های ساختاری و عملکردیِ لکههای حاصلخیزِ مرتعی در اثر فعالیتهای مدیریتی تغییر کرده و از این ویژگی ها میتوان برای تفسیر نقش مدیریت استفاده کرد. در این تحقیق ویژگیهای ساختاری و عملکردی لکههای اکولوژیکِ دو اکوسیستم مرتعیِ مراوهتپه و قرهقیر در استان گلستان مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای ارزیابی این ویژگیها، از مجموعهای از شاخصهای قابل اندازهگیری و ساده روش تجزیه و تحلیلِ توانمندی اکوسیستم استفاده شد. لذا در هر یک از دامنههای غربی و شرقی مراتع مراوه تپه و قره قیر 5 ویژگی ساختاری شامل: شمار لکهها، سطح کل لکهها، شاخص سطح لکهها، شاخص سازمانیافتگی چشمانداز و میانگین فاصله بین لکهها (طول میان لکهها) اندازهگیری شد. برپایه نتایج اماری، ویژگی ساختاری لکههای اکولوژیک در دو منطقة دامنه غربی و شرقی مراوهتپه و قرهقیر دارای تفاوت معنیداری(P
فاطمه بحرینی؛ فاطمه پناهی؛ محمد جعفری؛ آرش ملکیان
چکیده
به منظور درک بهتر تأثیر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه خشک بردخون واقع در جنوب غرب ایران، آنالیز تصاویر ماهوارهای MODIS با فاصله زمانی16روزه، طی سالهای 2000 - 2015 با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI، روش SPI، نمونهبرداری میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در طول فصل رشد انجام گردید. در تحقیـق حاضر، نقشه واقعیت ...
بیشتر
به منظور درک بهتر تأثیر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه خشک بردخون واقع در جنوب غرب ایران، آنالیز تصاویر ماهوارهای MODIS با فاصله زمانی16روزه، طی سالهای 2000 - 2015 با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI، روش SPI، نمونهبرداری میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در طول فصل رشد انجام گردید. در تحقیـق حاضر، نقشه واقعیت زمینی با روش نمونهگیری و پیمایشهای میدانی تهیه و سپس اطـلاعـات مربوط به پوشش متعلق به 290 پلات در قالب 29 واحد نمونه برداری جمعآوری گردید. سپس میزان همبستگی بین شاخصهای گیاهی و دادههای میدانی محاسبه، و برای هر شاخص، مدل پوشش گیاهی بدست آمد. به منظور بررسی اثر خشکسالی بر پوشش گیاهی، خشکسالی با استفاده از روش SPIاز دادههای بارندگی 14 ایستگاه هواشناسی درون و اطراف منطقه مورد مطالعه، در بازه زمانی مشابه با تصاویر ماهوارهای استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص NDVI بیشترین همبستگی (R2=0.56) را بین شاخصها دارد و جهت تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی انتخاب گردید. بررسی بین مقادیر شاخص NDVI با شاخص خشکسالی در بازههای زمانی مختلف نشان داد که بیشترین همبستگی بین شاخص پوشش گیاهی با SPIشش ماهه وجود دارد. بر اساس آنالیز شاخص خشکسالی مشخص شد که منطقه مورد مطالعه در سال 2012 شدیدترین خشکسالی و سال 2004 بهترین وضعیت ترسالی را تجربه کرده است. همین روند تغییرات در پوشش گیاهی بر اساس شاخص NDVI مشاهده شد. مقایسه تصاویر طبقهبندی شده بین سالهای 2012 و 2004 (با تغییر 42 درصدی پوشش گیاهی ضعیف) نشاندهنده اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه مورد مطالعه است. نتایج نشان داد، همبستگی بین SPI و شاخص پوشش گیاهی میتواند برای شناسایی خشکسالی کشاورزی مفید باشد.
سیما پورهاشمی؛ مهدی بروغنی؛ ابولقاسم امیراحمدی؛ محمدعلی زنگنه اسدی؛ مهدی صالحی
چکیده
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدۀ توفان گرد و غبار در ایران در حال افزایش بوده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار با استفاده از مدلهای آماری دو متغیره (مدل احتمالاتی وزن واقعه و مدل نسبت فراوانی) در محیط نرم افزار R و تعیین اهمیت هریک از عوامل محیطی مؤثر بر آن، در ...
بیشتر
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدۀ توفان گرد و غبار در ایران در حال افزایش بوده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار با استفاده از مدلهای آماری دو متغیره (مدل احتمالاتی وزن واقعه و مدل نسبت فراوانی) در محیط نرم افزار R و تعیین اهمیت هریک از عوامل محیطی مؤثر بر آن، در استان خراسان رضوی میباشد. به این منظور ابتدا 65 نقطۀ برداشت گرد و غبار در منطقۀ مورد مطالعه شناسایی و نقشۀ پراکنش گرد و غبار تهیه گردید. سپس نقشههای هریک از عوامل تأثیرگذار بر وقوع گرد و غبار شامل نقشههای خاک، لیتولوژی، شیب، شاخص پوشش گیاهی، فاصله از رودخانه، واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی تهیه گردید. با استفاده ازمدلهای نسبت فراوانی و وزن واقعه، وزن هر یک از عوامل مؤثر محاسبه و ارتباط هریک از عوامل با کانونهای گرد و غبار مشخص و در نهایت نقشههای اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار تهیه شد. ارزیابی مدلها با استفاده از منحنی ROC صورت گرفت. 65 نقطۀ برداشت گرد و غبار در منطقۀ مورد مطالعه شناسایی شد. نتایج نشان داد که ژئومرفولوژی، شیب و کاربری اراضی بیشترین نقش را در ایجاد کانون برداشت گرد و غبار در دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه داشتهاند. نتایج حاصل از پهنهبندی خطر دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه حاکی از آن است که منطقه با خطر زیاد و خیلی زیاد به ترتیب 95/54 و 23/58 درصد مساحت کل را در برگرفتهاند. براساس نتایج حاصل از هر دو مدل، واحدهای ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و شیب بیشترین تأثیر را بر وقوع گرد و غبار در منطقه داشته و هر دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه به ترتیب با سطح زیرمنحنی 818/0 و 825/0، دقت قابل قبولی دارند.
قباد رستمی زاد؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محمد مهدوی
چکیده
پارامترهایی همچون برگاب، نفوذ، ذخیرة آب در چالابهای سطح زمین و پروفیل خاک، و تبخیر و تعرق از مجموعۀ عواملی است که در یک حوضه سبب تلفات و مانع تبدیل مستقیم بارش به رواناب میشود. در این تحقیق، سعی بر آن شد تا با استفاده از مدل HEC- HMS و مقایسة نتایج حاصل از روشهای مختلف برآورد تلفات بارش (روش تلفاتنمایی، شرایط اولیه و میزان ثابت ...
بیشتر
پارامترهایی همچون برگاب، نفوذ، ذخیرة آب در چالابهای سطح زمین و پروفیل خاک، و تبخیر و تعرق از مجموعۀ عواملی است که در یک حوضه سبب تلفات و مانع تبدیل مستقیم بارش به رواناب میشود. در این تحقیق، سعی بر آن شد تا با استفاده از مدل HEC- HMS و مقایسة نتایج حاصل از روشهای مختلف برآورد تلفات بارش (روش تلفاتنمایی، شرایط اولیه و میزان ثابت تلفات، گرین و آمپت، شمارة منحنیSCS))، کمبود اولیه و میزان ثابت تلفات) و برازش به وسیلة تابع هدف درصد خطای حداکثر روشها برای شبیهسازی رواناب اولویتبندی شود. بر همین اساس، روشی که کمترین میزان درصد تغییرات دبی مشاهداتی نسبت به دبی محاسباتی داشت در اولویت اول قرار گرفت و روشهای دیگر در اولویت بعدی. نتایج نشان داد روشهای بهینه برای برآورد تلفات بارش حوضة مورد مطالعه، بهترتیب اهمیت عبارتاند از تلفاتنمایی، گرین و آمپت، شرایط اولیه و میزان ثابت تلفات، شمارة منحنی، کمبود اولیه و میزان ثابت تلفات.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ محمود حمیدیان؛ زهرا ارزانی؛ مجید آخشی
چکیده
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین ...
بیشتر
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین منظور، در هر مرحلة رشد از هر گونه 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 5 پایة گیاهی از نقاط مختلف تیپهای گیاهی برداشت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تجزیة واریانس یکطرفه انجام شد و به منظور مشاهدة منابع تغییرات درونگروهی از آزمون دانکن استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون t مقدار عناصر مذکور با حد بحرانیشان برای تأمین نیاز روزانة واحد دامی در حالت نگهداری مقایسه شد. نتایج نشان میدهد مقادیر عناصر معدنی گونهها در مراحل اولیة رشد بیشتر از مقدار آنها در مراحل پایانی رشد (مرحلة بذردهی) است. ضمن اینکه مقادیر مذکور در هر مرحله از رشد بین گونههای مورد بررسی یکسان نیستند. به طور کلی، گونههای مورد بررسی از حیث مقادیر کلسیم، آهن، مس، منگنر، و کبالت، به منظور تأمین نیاز روزانة دام، در وضعیت مطلوبی قرار دارند، ولی از نظر عناصر پُرمصرف مانند مقادیر سدیم و منیزیم در مراحل مختلف رشد و بهویژه در مراحل پایانی رشد از وضعیت مطلوبی به منظور تأمین نیاز روزانة واحد دامی برخوردارند. این امر بیانگر آن است که مطلوبیت علوفة مرتع در زمانهای مختلف چرا از حیث عناصر معدنی یکسان نیست. طبیعی است که بسته به شرایط سال ممکن است مقادیر عناصر معدنی گیاهان قدری تغییر یابد، ولی، به دلیل هزینهبربودن تعیین عناصر معدنی، میتوان از نتایج مذکور به منظور برآورد نیاز روزانة دام در سالهای مختلف استفاده کرد.
سید حمزه حسینی کهنوج؛ رضا عرفان زاده؛ حسین آذرنیوند
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای خاک در هر پلات از دو عمق 0 ـ 5 و 5 ـ 10 سانتیمتری برداشت شد. نمونهها پس از اعمال تیمار سرما به گلخانه منتقل و کشت شدند. گونههای ظهوریافته هر دو هفته یک بار شناسایی و حذف شدند. همچنین، درصد پوشش گونههای گیاهی موجود در هر پلات در فصل رویش آنها ثبت شد و تشابه بانک بذر با پوشش روزمینی با استفاده از شاخص تشابه سورنسون و تنوع بانک بذر با استفاده از شاخص تنوع شانون- وینر محاسبه شد. در نهایت، خصوصیات بانک بذر خاک با استفاده از آزمون t مستقل بین دو رویشگاه و با استفاده از t جفتی بین دو عمق هر رویشگاه مقایسه شد. نتایج نشان داد نوع رویشگاه تأثیر معنیداری در خصوصیات بانک بذر خاک دارد؛ به طوری که همة خصوصیات مذکور (بهجز تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی عمق 5 ـ 10 سانتیمتر) در رویشگاه علفزار در هر دو عمق خاک بیشتر از رویشگاه جنگلی بود. بهرغم حضور گونههای چوبی و درختی در پوشش روزمینی، فقط دو گونه از آنها در بانک بذر خاک یافت شد. تراکم، تنوع و غنای گونهایِ کمترِ رویشگاه جنگل در مقایسه با علفزار را میتوان به ورودی بذر کمتر و همچنین وجود لاشبرگ و رطوبت بیشتر در کف رویشگاه جنگلی مربوط دانست که سبب پوسیدگی بذرها قبل از مدفونشدن در خاک میشوند. همچنین، گونههای معطر حضور درخور توجهی در بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی داشتند.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا
چکیده
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات ...
بیشتر
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات باقیمانده بر روی دو الک 150 و کمتر 62 میکرون، کانیها و خرده سنگها شناسایی شده و درصد فراوانی آنها در نمونهها تعیینگردید. سپس با استفاده از نقشه زمینشناسی، نوع سازند و لیتولوژی آن مشخص شد و با مقایسه ترکیب کانیشناسی نمونهها با واحدهای سنگشناسی و سازندهای موجود در حوزه آبخیز، سنگ و سازند تولید کننده هر کانی و خرده سنگ تعیین شد و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص گردید. با در نظر گرفتن مساحت هر واحد سنگی، درصد مشارکت هر کدام به صورت وزنی محاسبه شد. نتایج نشان داد که سازندهای پابده- گورپی با سهم 3/55 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین نقش را در تولید ذرات با اندازه 300-150 میکرومتر داشته است و سازند کژدمی با سهم 1/14درصد، سازندهای ایلام- سروک با 1/13 درصد، سازند خامی با 8/10 درصد و سازند آسماری با 5/6 درصد از رسوبات ورودی، در ردههای بعد قرار گرفتهاند. همچنین برای ذرات کمتر از 62 میکرومتر، سازندهای پابده- گورپی با اشتراک 80 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین سهم را در تولید این ذرات داشته است و تنها 20 درصد از رسوبات با این اندازه به سایر سازندها اختصاص دارد.
حامد روحانی؛ محسن فراهی مقدم
چکیده
شبیهسازی روابط بارش- رواناب کانون اصلی توجه تحقیقات هیدرولوژی در دهههای گذشته بوده و مدلهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است. انتخاب مدل به هدف از مدلسازی و اطلاعات در دسترس بستگی دارد. در این مطالعه، عملکرد نسبی دو مدل یکپارچه و مفهومی تانک[1] و SIMHYD مقایسه شد. در هر دو مدل ذکرشده محدودة تغییرات پارامترها زیاد ...
بیشتر
شبیهسازی روابط بارش- رواناب کانون اصلی توجه تحقیقات هیدرولوژی در دهههای گذشته بوده و مدلهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است. انتخاب مدل به هدف از مدلسازی و اطلاعات در دسترس بستگی دارد. در این مطالعه، عملکرد نسبی دو مدل یکپارچه و مفهومی تانک[1] و SIMHYD مقایسه شد. در هر دو مدل ذکرشده محدودة تغییرات پارامترها زیاد است؛ در نتیجه، استفاده از روش سعی و خطا برای بهینهسازی پارامترها مشکل و وقتگیر است. بنابراین، واسنجی این دو مدل به صورت خودکار و با استفاده از الگوریتم ژنتیک[2] در حوزة آبخیز چهلچای، از زیرحوزههای حوزة آبخیز گرگانرود، انجام گرفت. برای واسنجی و اعتبارسنجی خودکار بهترتیب از دادههای روزانة دبی در دورة زمانی 1992ـ 1996و دورة زمانی 2002ـ 2005 استفاده شد. نتایج این مطالعه با استفاده از شاخصهای آماری ضریب ناش- ساتکلیف و RMSE[3] تجزیه و تحلیل شد. این ضرایب برای دورة واسنجی مدل تانک بهترتیب 599/0 و 821/0 و برای دورة اعتبارسنجی بهترتیب 566/0و 522/0است. همچنین، این ضرایب برای دورة واسنجی مدل SIMHYD بهترتیب 602/0و 819/0 و برای دورة اعتبارسنجی آن بهترتیب 617/0 و 490/0 محاسبه شد. نتایج آماری و گرافیکی دو مدل نشان میدهد که کارایی مدل SIMHYD از مدل تانک بهتر است. [1]. Tank [2]. Genetic Algorithm [3] .Root Mean Square Error