محمدرضا صیادی؛ مهدی قربانی؛ محمد جعفری؛ حمید رضا کشتکار؛ لیلا عوض پور
چکیده
هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین گیاهان دارویی در منطقه ندوشن با استفاده از رویکرد «گلیزری» است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر روش، کیفی است. بنیاد روش تحقیق بر نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزری (رویکرد پدیدارشناسی) بنا شده است. همچنین با توجه به ماهیت دادهها، روشی اکتشافی با تکیه بر فلسفه استقرایی در ...
بیشتر
هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین گیاهان دارویی در منطقه ندوشن با استفاده از رویکرد «گلیزری» است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر روش، کیفی است. بنیاد روش تحقیق بر نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزری (رویکرد پدیدارشناسی) بنا شده است. همچنین با توجه به ماهیت دادهها، روشی اکتشافی با تکیه بر فلسفه استقرایی در پیش گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد باتجربه محلی، مدیران و کارشناسان حوزۀ زنجیره تأمین گیاهان دارویی با حداقل پنج سال سابقه کاری مرتبط است. مشارکتکنندگان از طریق نمونهگیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاکهای قضاوت نظری انتخاب شدهاند. برای جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه های عمیق و برنامه ریزی شده ای با ۳۰ نفر از افراد مرتبط با این حوزه انجام شد. این افراد شامل ۱۵ نفر از کشاورزان محلی، ۱۰ نفر از پژوهشگران و کارشناسان و ۵ نفر از واسطه های این زنجیره تامین بودند. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده و پیدا کردن عوامل کلیدی تاثیرگذار بر زنجیره تامین، از رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. این بررسی به شناسایی ۹ کد کلیدی و ۴۱ کد محوری منجر شد. بر اساس این یافته ها، عوامل تاثیرگذار بر زنجیره تامین گیاهان دارویی شامل آب و هوا، مناسب بودن منطقه برای کشت این گیاهان، سرمایه اولیه مورد نیاز، شرایط نگهداری، حمایت نهادهای مربوطه، سیاست گذاری ها، مدیریت تولید و برداشت گیاهان دارویی، مدیریت فرآوری آنها و استفاده از روش های سالم در بهره وری است. بنابراین، تضمین یک زنجیره تامین پایدار و کارآمد برای حفظ کیفیت، در دسترس بودن و قیمت مناسب گیاهان دارویی، امری حیاتی است.
لیلا شریعتی نیا؛ مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ مجید رحیمی
چکیده
مراتع به عنوان نظامهای اجتماعی-اکولوژیک، نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی و معیشت جوامع ایفا میکنند. با این حال، تغییر اقلیم و عوامل انسانی تهدیداتی جدی برای این اکوسیستمها محسوب میشوند. به منظور مقابله با این چالشها، دولتها به حمایت از اقدامات احیا و اصلاح مراتع پرداختهاند. حکمرانی منابع طبیعی به عنوان یک رویکرد نوظهور ...
بیشتر
مراتع به عنوان نظامهای اجتماعی-اکولوژیک، نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی و معیشت جوامع ایفا میکنند. با این حال، تغییر اقلیم و عوامل انسانی تهدیداتی جدی برای این اکوسیستمها محسوب میشوند. به منظور مقابله با این چالشها، دولتها به حمایت از اقدامات احیا و اصلاح مراتع پرداختهاند. حکمرانی منابع طبیعی به عنوان یک رویکرد نوظهور در مدیریت این نظامها مطرح شده است که میکوشد پایداری مراتع را با ایجاد تصویری مشترک از وضعیت منابع و قوانین مناسب مدیریت و افزایش ظرفیت سازگاری، در مواجهه با پیچیدگیهای تغییرات محیطی و عدم قطعیتهای ناشی از آن تأمین کند. تحقیق حاضر بر اساس رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی و با استفاده از روش گلولهبرفی و بکارگیری شاخصهای تراکم پیوندهای درونگروهی و برونگروهی و مرکز-پیرامون، وضعیت روابط همکاری و انتقال دانش در نظام حکمرانی مرتع در شهرستان تفرش را بین دستاندرکاران سازمانی با نقشهای حفاظتی،توسعهای و واسطهای مورد سنجش و بررسی قرار داد. نتایج حاکی از میزان بالای پیوندهای برونگروهی و وجود منافذ ساختاری قوی و سطح پایین پیوندهای درونگروهی و بستهبودن کمتر از حد مطلوب شبکه بود که نشان داد ساختار دانش مدیریت مراتع در این منطقه مبتنی بر مذاکره نیست و در فرآیند دانش زائد قرار دارد که مبین ناکارآمدی جریان ورودی دانش اکولوژیک در بهبود سازگاری میان شبکه دستاندرکاران سازمانی مرتبط با مدیریت مراتع شهرستان تفرش است. این مطالعه بر اهمیت سرمایه اجتماعی و یادگیری متقابل در تقویت همکاریها و تصمیمگیریهای جمعی تأکید دارد و نشان میدهد که ایجاد توافق بین کنشگران با اهداف مختلف، کلید موفقیت حکمرانی مبتنی بر سازگاری است.
زهرا حیدری قهفرخی؛ پژمان طهماسبی؛ علیاصغر نقی پور
چکیده
ارزیابی سلامت مراتع به دلیل تأثیر آن بر پایداری اکوسیستمها، از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش به بررسی ارتباط بین معیارهای ارزیابی سلامت مرتع و شاخصهای تنوع عملکردی در بخشی از مراتع منطقه حفاظتشده سبزکوه (استان چهارمحال و بختیاری) پرداخته است. برای این منظور، چهار مکان مرتعی با شدت چرای متفاوت (مرجع، چرای سبک، متوسط و سنگین) ...
بیشتر
ارزیابی سلامت مراتع به دلیل تأثیر آن بر پایداری اکوسیستمها، از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش به بررسی ارتباط بین معیارهای ارزیابی سلامت مرتع و شاخصهای تنوع عملکردی در بخشی از مراتع منطقه حفاظتشده سبزکوه (استان چهارمحال و بختیاری) پرداخته است. برای این منظور، چهار مکان مرتعی با شدت چرای متفاوت (مرجع، چرای سبک، متوسط و سنگین) انتخاب شد. در هر مکان، دو منطقه معرف با سه ماکروپلات ۳۰×۳۰ مترمربعی نمونهبرداری شد. ویژگیهای عملکردی گیاهی از جمله ارتفاع گیاه، صفات مختلف برگ، میانگین قطر تاج و فرم رویشی اندازهگیری شدند. شاخصهای تنوع عملکرد شامل غنا، یکنواختی، پراکندگی عملکرد، آنتروپی رائو و میانگین وزنی صفات با استفاده از بسته آماری FD در نرمافزار R4.4.2 محاسبه شد. همچنین، سه معیار ارزیابی سلامت مرتع شامل پایداری خاک و رویشگاه، عملکرد هیدرولوژیک و سلامت موجودات زنده بررسی شدند. دادهها با آزمون ANOVA، همبستگی و رگرسیون تک متغیره به ترتیب با استفاده از تابع aov و duncan.test و بستههای آماری ggcorrplot، dplyr، reshape2، ggpubr و ggpmisc برای 21 جفت داده تحلیل گردید. نتایج نشان داد که پایداری خاک و رویشگاه، عملکرد هیدرولوژیک و سلامت موجودات زنده ارتباط مثبت معنیداری با برخی ویژگیهای عملکردی مانند وزن خشک برگ (R2= 0.6)، سطح برگ (R2= 0.5)، طول برگ (R2= 0.5)، فرم رویشی پهنبرگ چندساله (R2= 0.3) و گندمی چندساله (R2= 0.5) نشان دادند، درحالیکه با برخی دیگر مانند واگرایی عملکرد (R2= 0.5)، پراکندگی عملکرد (P < 0.05)، قطر تاج (P < 0.05)، فرم رویشی گندمی یکساله (P < 0.05) و بوتهای (R2= 0.5) رابطه منفی داشتند. این یافتهها بر اهمیت استفاده از شاخصهای کمی تنوع زیستی در کنار ارزیابیهای کیفی برای بهبود مدیریت مراتع و استخراج یک پروتکل ارزیابی کمی تأکید میکند.
ساهره صفرلکی؛ آزاده صفادوست؛ محمود رستمی نیا؛ سیده بهاره عظیمی
چکیده
این مطالعه بهمنظور توسعه یک مدل پیشبینی مکانی برای شوری خاک در دشت میمه، شهرستان دهلران، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF) جهت بررسی تغییرات مکانی شوری خاک در لایه سطحی و زیرسطحی انجام شده است. نمونههای خاک از ۱۰۰ نقطه جمعآوری، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) آنها اندازهگیری و تغییرات مکانی شوری خاک با استفاده ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور توسعه یک مدل پیشبینی مکانی برای شوری خاک در دشت میمه، شهرستان دهلران، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF) جهت بررسی تغییرات مکانی شوری خاک در لایه سطحی و زیرسطحی انجام شده است. نمونههای خاک از ۱۰۰ نقطه جمعآوری، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) آنها اندازهگیری و تغییرات مکانی شوری خاک با استفاده از مدل RF مدلسازی شد. هفت متغیر محیطی شامل شاخص سبزینگی، شدت تابش پخشیده، شاخص همواری کف دره، شاخص تفاضلی پوشش گیاهی نرمال شده، شاخص شوری، شاخص اثر باد و درخشندگی بر اساس روش جنگل تصادفی از مدل رقومی ارتفاع و دادههای ماهوارهی سنتتیل 2 بودند. این مدل با استفاده از ۸۰ درصد از دادهها برای آموزش و ۲۰ درصد برای اعتبارسنجی طراحی شد و کارایی آن از طریق آمارههای ریشه دوم میانگین مربعات خطا RMSE))، ضریب تعیین (R²) و ضریب همبستگی تطابق CCC)) ارزیابی گردید. مدل RF دقت پیشبینی بالایی برای EC در خاک سطحی و نسبتاً قابل قبولی برای لایه زیرسطحی نشان داد؛ بهگونهای که به ترتیب مقادیر R² برابر با 80/0 و 37/0 و مقادیر CCC برابر 92/0 و 97/0 برای لایه سطحی زیرسطحی بدست آمد. بهطور کلی مشتقات توپوگرافی هم در خاک سطحی و هم زیرسطحی نسبت به دادههای سنجش از دور نقش بیشتری در پیشبینی شوری خاک نشان دادند؛ و از طرفی شاخص همواری کف دره با درجه وضوح بالا بهعنوان مهمترین پیشبینی کننده شوری خاک شناسایی شد که نشان از تأثیر بالای متغیرهای وابسته به فاکتورهای توپوگرافی در تغییرپذیری وضعیت شوری در خاکهای منطقه مطالعاتی دارد. نتایج این مطالعه میتواند در مدیریت پایدار اراضی شور، کشاورزی دقیق، برنامهریزی منابع آب و پایش تغییرات شوری خاک مورد استفاده قرار گیرد.
داود نظری چالشتری؛ پژمان طهماسبی؛ علی اصغر نقی پور؛ حجت الله خدری غریب وند
چکیده
تحقق مدیریت پایدار مراتع وابسته به بررسی مسائل اجتماعی-اقتصادی بهرهبرداران و بهویژه تأمین معیشت آنان است. در این میان، تولید علوفه، تعداد دام و مساحت مراتع از عوامل تأثیرگذار بر معیشت دامداران محسوب میشوند. این مطالعه بهمنظور تعیین سطح حداقل اقتصادی مرتع، چهار منطقه با دو وضعیت مرتعی خوب و فقیر را در مناطق رویشی استپی و نیمهاستپی ...
بیشتر
تحقق مدیریت پایدار مراتع وابسته به بررسی مسائل اجتماعی-اقتصادی بهرهبرداران و بهویژه تأمین معیشت آنان است. در این میان، تولید علوفه، تعداد دام و مساحت مراتع از عوامل تأثیرگذار بر معیشت دامداران محسوب میشوند. این مطالعه بهمنظور تعیین سطح حداقل اقتصادی مرتع، چهار منطقه با دو وضعیت مرتعی خوب و فقیر را در مناطق رویشی استپی و نیمهاستپی در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار داده است. با استفاده از روش نمونهگیری مضاعف، تولید سالیانه بدست آمد. ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی جامعه هدف از طریق مصاحبه و اطلاعات آماری از مرکز آمار ایران و سالنامههای آماری جمعآوری شد. هزینهها و درآمدهای وابسته به مرتع یک خانوار مرتعدار محاسبه شد. با بررسی هزینهها و درآمدها، سطح اقتصادی مرتع بهنحوی تعیین شد که بتواند هزینههای خانوار را با توجه به سطح معیشت تأمین کند. براساس نتایج، حداقل سطح اقتصادی مرتع به ازای هر خانوار در مراتع استپی و نیمهاستپی با وضعیت مرتع فقیر به ترتیب با سطح 932 و 830 هکتار بیشترین مقدار و در مراتع نیمهاستپی با وضعیت خوب با سطح 81 هکتار کمترین مقدار را در یک فصل چرای صد روزه داشت. بطورکلی، وضعیت مرتع و اقلیم بر سطح اقتصادی مرتع بهازای هر خانوار تأثیر میگذارد. این یافتهها میتواند سیاستگذاران را در شناخت و حل و فصل مسائل اقتصادی اجتماعی مرتعداران یاری رساند. پیشنهاد میگردد ضمن انجام مطالعات جامع، حداقل سطح اقتصادی کل مراتع کشور تعیین گردد تا در مدیریت و برنامهریزی کلان جهت مراتع کشور مورد استفاده قرار گیرد.
حسین مرادی؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمد طهمورث؛ اسماعیل علیزاده
چکیده
مدیریت جامع اکوسیستم مراتع، یکی از راهکارهای مؤثر برای بهبود پوشش گیاهی، تولید علوفه و ارتقای پایداری در مناطق خشک و نیمهخشک بهشمار میرود. در این پژوهش، تأثیر مجموعهای از اقدامات حفاظتی و بهبود اکوسیستم شامل بذرپاشی، نهالکاری، تراس+نهالکاری، کنتورباندینگ+نهالکاری، پیتینگ+بذرپاشی و کنتورفارو+نهالکاری بر ویژگیهای ...
بیشتر
مدیریت جامع اکوسیستم مراتع، یکی از راهکارهای مؤثر برای بهبود پوشش گیاهی، تولید علوفه و ارتقای پایداری در مناطق خشک و نیمهخشک بهشمار میرود. در این پژوهش، تأثیر مجموعهای از اقدامات حفاظتی و بهبود اکوسیستم شامل بذرپاشی، نهالکاری، تراس+نهالکاری، کنتورباندینگ+نهالکاری، پیتینگ+بذرپاشی و کنتورفارو+نهالکاری بر ویژگیهای پوشش گیاهی و تولید علوفه در مراتع روستای وردیج استان تهران بررسی شد. نمونهبرداری به روش سیستماتیک-تصادفی در فصل رویش و با استفاده از پلاتهای ۴ مترمربعی در امتداد ترانسکتهای ۱۰۰ متری انجام گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی با دقت ثبت و دادههای مربوطه تحلیل شد. نتایج نشان داد که اقدامات حفاظتی مذکور، تأثیر معنیداری بر متغیرهای پوشش گیاهی دارند و به طور چشمگیری سبب افزایش تاج پوشش گیاهی و کاهش خاک لخت شدند. بیشترین میانگین درصد تاج پوشش (97/59 درصد) و کمترین درصد خاک لخت (93/7 درصد) مربوط به نهالکاری بود، در حالیکه مراتع شاهد کمترین میزان تاج پوشش (2/23 درصد) و بالاترین درصد خاک لخت (2/29 درصد) را نشان دادند. سایر روشها مانند بذرپاشی و تراس-نهالکاری نیز نتایج مطلوبی در بهبود پوشش گیاهی داشتند. از نظر تولید علوفه، پروژه نهالکاری با میانگین 423 کیلوگرم در هکتار، بیشترین تولید را به همراه داشت و پس از آن بذرپاشی و تراس+نهالکاری بهترتیب با 367 و 388 کیلوگرم در هکتار قرار گرفتند. مراتع شاهد کمترین عملکرد را نشان دادند. این یافتهها بر نقش کلیدی اقدامات حفاظتی و بهبود اکوسیستم در ارتقای پوشش گیاهی و پایداری مراتع تأکید دارد. بر این اساس، پیشنهاد میشود در برنامههای مدیریتی آینده، از ترکیب روشهای مختلف از جمله نهالکاری و بذرپاشی بهمنظور بهبود کیفیت و پایداری اکوسیستم مرتعی استفاده شود.
سید سعید نبوی؛ آرش ملکیان؛ ناصر مشهدی؛ خالد احمدآلی؛ رئوف مصطفیزاده؛ علی شهبازی
چکیده
منابع آب حوزه آبخیز رودخانه بالیقلوچای در استان اردبیل سهم بهسزایی در تأمین آب شرب، کشاورزی، صنعت و نیاز زیستمحیطی دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی بر شاخصهای هیدرولوژیک جریان رودخانه بالیقلوچای است. همچنین، روند تغییرات اقلیمی و جریان رودخانه طی دوره 30 ساله (1400–1370) با استفاده از آزمون ...
بیشتر
منابع آب حوزه آبخیز رودخانه بالیقلوچای در استان اردبیل سهم بهسزایی در تأمین آب شرب، کشاورزی، صنعت و نیاز زیستمحیطی دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی بر شاخصهای هیدرولوژیک جریان رودخانه بالیقلوچای است. همچنین، روند تغییرات اقلیمی و جریان رودخانه طی دوره 30 ساله (1400–1370) با استفاده از آزمون منکندال و شیب سن در مقایس ماهانه، فصلی و سالانه ارزیابی شد. نتایج نشان داد که جریان رودخانه تحت تأثیر تغییرات فصلی، وابستگی به منابع زیرزمینی و احداث سد یامچی قرار دارد. در بالادست حوضه، افزایش بارندگی و ذوب برف در فصل بهار موجب افزایش جریان شده، در حالی که در پاییندست، میزان جریان کمتر و وابستگی به منابع زیرزمینی بیشتر است. همچنین، نوسانات بالای جریان در ایستگاه یامچی با انحراف معیار و ضریب تغییرات بالا، بیانگر افزایش خطر سیلاب در این منطقه است. نتایج حاصل از آزمونهای تحلیل روند حاکی از آن است که در دوره آماری 30 ساله، در ایستگاههای اردبیل و نیر روند تغییرات بارندگی سالانه کاهش داشته اما از نظر آماری در سطح اطمینان 99 و 95 درصد معنیدار نبوده است، در حالی که این روند در ایستگاه سینوپتیک سرعین در سطح اطمینان 99 درصد افزایش داشته است. همچنین، افزایش سالانه دما در تمامی ایستگاهها در سطح اطمینان 99 درصد معنیدار است. ارزیابی روند تغییرات دبی جریان در مقیاس زمانی سالانه در ایستگاههای هیدرومتری نیرچای و سد یامچی حاکی از روند کاهشی معنیدار در سطح اطمینان 99 درصد (p-value ≤ 0.01) است. یافتهها بر ضرورت بهکارگیری راهکارهای مدیریتی مؤثر، از جمله بهینهسازی بهرهبرداری از منابع آب، اصلاح الگوی مصرف و مدیریت دقیق سد یامچی، بهمنظور کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی و انسانی بر رژیم جریان رودخانه بالیقلوچای تأکید دارند.
وحیده مرادزاده؛ اردوان قربانی؛ لیلا نعمتی شاماسبی؛ مهدی معمری؛ زینب حزباوی؛ علی تیمورزاده؛ بهزاد بهتری
چکیده
مراتع بهعنوان یکی از بومسازگانهای طبیعی، نقش قابل توجهی در حفظ تعادل کربن در محیط زیست ایفا میکنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی شناسایی الگوهای ترسیب کربن تحت تاثیر ویژگیهای مختلف اقلیمی، خاکی و پستی و بلندی در مراتع شمال سبلان، شهرستان مشگینشهر انجام شد. در این تحقیق، نمونهبرداری خاک از دو نوع رویشگاه علفزار و بوتهزار ...
بیشتر
مراتع بهعنوان یکی از بومسازگانهای طبیعی، نقش قابل توجهی در حفظ تعادل کربن در محیط زیست ایفا میکنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی شناسایی الگوهای ترسیب کربن تحت تاثیر ویژگیهای مختلف اقلیمی، خاکی و پستی و بلندی در مراتع شمال سبلان، شهرستان مشگینشهر انجام شد. در این تحقیق، نمونهبرداری خاک از دو نوع رویشگاه علفزار و بوتهزار در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) و از دو عمق مختلف خاک (۰-۱۵ و ۱۵-۳۰ سانتیمتر) انجام شد. در ادامه، اطلاعات مربوط به 24 ویژگی مختلف ثبت شد. بهمنظور انجام تحلیلهای آماری، نرمال بودن دادهها بررسی شد و از تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون چنددامنهای دانکن برای مقایسه میانگین ویژگیهای مختلف علفزار و بوتهزار و برای ارزیابی ساختار از تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار رس، سیلت، کربن آلی، کربن آلی ذرهای، نیتروژن کل و ترسیب کربن خاک در رویشگاه علفزار بهطور معنیداری بیشتر از رویشگاه بوتهزار است (p < 0.01). در مقابل، درصد شن، pH و هدایت الکتریکی در رویشگاه بوتهزار بهطور معنیداری بیشتر از علفزار مشاهده شد (p < 0.01). دامنه شمالی نسبت به دامنه جنوبی، مقادیر بالاتری از رس، سیلت، کربن آلی و ترسیب کربن داشت. همچنین، با افزایش عمق، مقدار کربن آلی، نیتروژن کل و ترسیب کربن کاهش یافت. در نهایت، PCA نشان داد که دو مؤلفه اول، بیشترین واریانس دادهها (30/36 درصد) را تبیین میکنند که درصد شن، بارش و کربن آلی بیشترین همبستگی را با مؤلفه اول و درصد شیب و لاشبرگ بیشترین همبستگی را با مؤلفه دوم دارند. بر همین اساس، ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بهویژه در سطوح مختلف اقلیمی و پستی و بلندی تأثیرگذار بر ترسیب کربن هستند.
مهین فولادی؛ ایمان اسلامی
چکیده
مراتع بهعنوان یکی از مهمترین اکوسیستمهای طبیعی، نقش حیاتی در حفظ تنوع زیستی و تأمین معیشت جوامع محلی ایفا میکنند. این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل موانع مدیریت پایدار مراتع در جوامع عشایر قشقایی شهرستان آباده انجام شد. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و بکارگیری نظریه دادهبنیاد (رویکرد اشتراوس و کوربین)، اطلاعات پژوهش با ...
بیشتر
مراتع بهعنوان یکی از مهمترین اکوسیستمهای طبیعی، نقش حیاتی در حفظ تنوع زیستی و تأمین معیشت جوامع محلی ایفا میکنند. این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل موانع مدیریت پایدار مراتع در جوامع عشایر قشقایی شهرستان آباده انجام شد. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و بکارگیری نظریه دادهبنیاد (رویکرد اشتراوس و کوربین)، اطلاعات پژوهش با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته با ذینفعان محلی گردآوری شد. روش نمونهگیری گلولهبرفی و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری، معادل ۱۹ نفر تعیین شد. دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و در نهایت، مدل مفهومی موانع مدیریت پایدار مراتع در جوامع عشایری شهرستان آباده استخراج گردید. یافتهها نشان داد که موانع اصلی مدیریت پایدار مراتع شامل شرایط علی (فشار فزاینده بر مراتع، مشکلات ساختاری و سیستمی، تخریب محیط زیست)، شرایط زمینهای (محدودیتهای اکولوژیکی و جغرافیایی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی، ضعف زیرساختها و مدیریت)، عوامل مداخلهگر (تأثیرات بیرونی، تحولات تکنولوژیکی و اجتماعی، بحرانها و نارساییها، همکاریهای منطقهای) و راهبردهای بهبود (احیای اکوسیستم مرتعی، توانمندسازی و مشارکت جوامع محلی، حمایتهای اقتصادی و قانونی، توسعه پایدار و همکاری بینالمللی) میباشد. همچنین، پیامدها شامل بهبود وضعیت اکولوژیکی، رونق اقتصادی و اجتماعی، کاهش فشار و جذب سرمایه، و کاهش آلودگی ارزیابی شدند. نتایج پژوهش بر ضرورت تلفیق دانش بومی با فناوریهای نوین و تقویت مشارکت عشایر در فرآیند تصمیمگیری برای دستیابی به مدیریت پایدار مراتع تأکید دارد. این مطالعه راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت مراتع و تضمین پایداری بلندمدت آنها در منطقه ارائه میدهد.
مهران فاطمی؛ عاطفه جبالی؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
کویرهای نمکی در مناطق خشک، بهعنوان اکوسیستمی منحصربهفرد و حساس نقش حیاتی در تعادل محیطی و پایداری اکولوژیکی دارند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات ژئومورفولوژیکی کویر نمکی ابرکوه تلاش نموده تا با بهرهگیری از تکنیکهای جدید سنجش از دوری در محیط گوگل ارث انجین (GEE) به پایش تغییرات پوشش اراضی و تغییرات محیطی در منطقه کویر ...
بیشتر
کویرهای نمکی در مناطق خشک، بهعنوان اکوسیستمی منحصربهفرد و حساس نقش حیاتی در تعادل محیطی و پایداری اکولوژیکی دارند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات ژئومورفولوژیکی کویر نمکی ابرکوه تلاش نموده تا با بهرهگیری از تکنیکهای جدید سنجش از دوری در محیط گوگل ارث انجین (GEE) به پایش تغییرات پوشش اراضی و تغییرات محیطی در منطقه کویر نمکی ابرکوه در بازۀ زمانی 2002 تا 2024 بپردازد. بدینمنظور، از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 8 برای تهیه نقشههای طبقهبندی رخسارههای ژئومورفولوژیکی و تحلیل شاخصهای طیفی پوششگیاهی (NDVI)، آب (MNDWI)، رطوبت خاک (NDMI) و شوری خاک (SI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که رخسارههای ژئومورفولوژیکی این کویر در طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. کاهش سطح پهنههای آبی، پوششگیاهی به ترتیب در حدود 65%و 51% نسبت به ابتدای سال بررسی و افزایش سطح اراضی شور، رسی و ماسهای به ترتیب در حدود 23%، 66% و 103% از جمله مهمترین تغییرات مشاهده شده بود. تحلیل شاخصهای طیفی نیز نشاندهنده روند کاهشی معنادار در سطح آب و روند افزایشی معنادار در شوری خاک به ترتیب در سطح 1% و 5% بود. روند افزایشی و معنیدار NDVI در سطح 1%، در حالی مشاهده شد که نقشههای طبقهبندی شده کاهش سطح پوششگیاهی را نشان داد، که ناشی از تفاوت در نوع اطلاعات ارائه شده توسط این دو روش است. نتایج پژوهش حاکی از وجود تغییرات در مرز رخسارههای ژئومرفولوژیکی کویر نمکی ابرکوه میباشد که بخش عمدهای از این تغییرات میتواند بهدلیل وقوع خشکسالی و فعالیتهای انسانی باشد.
بهناز عطائیان؛ آرش سماواتی؛ کامران شایسته؛ حمیدرضا سعیدی گراغانی
چکیده
اکوتوریسم یا گردشگری در طبیعت از گونههای مهم گردشگری است که بیشترین سازگاری را با معیشت پایدار دارد. اکوتوریسم یا گردشگری در طبیعت، نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی و معیشت پایدار دارد. هدف این پژوهش، مقایسه دیدگاه عشایر و کارشناسان درباره اثرات اکوتوریسم بر معیشت پایدار ایل ترکاشوند در استان همدان است. جامعه آماری شامل ۴۵ نفر عشایر ...
بیشتر
اکوتوریسم یا گردشگری در طبیعت از گونههای مهم گردشگری است که بیشترین سازگاری را با معیشت پایدار دارد. اکوتوریسم یا گردشگری در طبیعت، نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی و معیشت پایدار دارد. هدف این پژوهش، مقایسه دیدگاه عشایر و کارشناسان درباره اثرات اکوتوریسم بر معیشت پایدار ایل ترکاشوند در استان همدان است. جامعه آماری شامل ۴۵ نفر عشایر بود که ۴۰ نفر طبق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند و از ۲۲ نفر کارشناسان اداره امور عشایر استان همدان، ۱۰ نفر به روش سرشماری مشارکت داشتند. دادهها بهوسیله پرسشنامه با پایایی (آلفای کرونباخ: عشایر 81/0، کارشناسان 84/0) گردآوری شد. نتایج نشان داد دیدگاه عشایر و کارشناسان در اغلب شاخصهای معیشت پایدار تفاوت معناداری دارد. این تفاوت در شاخصهای مالی و اقتصادی، طبیعی و اکولوژیکی واضحتر بود. در سرمایه انسانی، شاخص نیروی کار خانوادگی و در سرمایه اجتماعی سه گویه «اتحاد و انسجام در سطح سامان عرفی»، «مشارکت» و «اعتماد عشایر به یکدیگر» فاقد اختلاف معنیدار بودند. اختلاف دیدگاه به تفاوت در برداشتها و انتظارات دو گروه نسبت به اثرات اکوتوریسم نسبت داده میشود. بطورمثال انتظارات عشایر از اکوتوریسم عملی و کوتاهمدت است درحالی که کارشناسان دیدی بلندمدت و کلانتر دارند. به منظور بهرهبرداری از ظرفیتهای اکوتوریسم در بهبود معیشت پایدار، مشارکت همزمان بهرهبرداران و کارشناسان در فرآیند برنامهریزی توصیه میشود.
حمیده درخشان؛ آرش ملکیان؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع حیاتی تامین آب در بسیاری از مناطق جهان از اهمیت بالایی برخوردارند. دشت گرمسار نیز بهدلیل ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی خود، بهویژه در تأمین آب کشاورزی و شرب، وابستگی بالایی به منابع آب زیرزمینی دارد. در این پژوهش، مدل دراستیک برای ارزیابی پتانسیل آسیبپذیری کیفی منابع آب زیرزمینی در دشت ...
بیشتر
منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع حیاتی تامین آب در بسیاری از مناطق جهان از اهمیت بالایی برخوردارند. دشت گرمسار نیز بهدلیل ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی خود، بهویژه در تأمین آب کشاورزی و شرب، وابستگی بالایی به منابع آب زیرزمینی دارد. در این پژوهش، مدل دراستیک برای ارزیابی پتانسیل آسیبپذیری کیفی منابع آب زیرزمینی در دشت گرمسار به کار گرفته شد. این مدل با بهرهگیری از هفت پارامتر اصلی شامل عمق آب زیرزمینی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی، به تحلیل جامع آسیبپذیری کیفی منابع آب زیرزمینی میپردازد. با تلفیق هفت نقشه معیار به کار رفته در مدل دراستیک در محیط GIS به روش همپوشانی شاخص، شاخص نهایی آسیبپذیری آبخوان مورد مطالعه، محاسبه شد. بر این اساس شاخص نهایی آسیبپذیری دراستیک بین 54 تا 145 قرار گرفت. حدود نه درصد منطقه مورد مطالعه بدون پتانسیل آلودگی، ۳۹ درصد دارای پتانسیل خیلی کم، ۳۰ درصد پتانسیل کم، ۱۷ درصد دارای پتانسیل کم تا متوسط و پنج درصد دارای پتانسیل آسیبپذیری متوسط تا زیاد میباشد. همچنین تحلیل حساسیت برای بررسی دقیقتر نتایج و شناسایی مولفههای موثرتر بر آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی بهکار گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل حساسیت مدل به روش حذف پارامتر و تک پارامتر، پارامتر اثر منطقهی غیر اشباع بیشترین حساسیت را در هر دو روش نشان داد.