اباذر اسمعلی عوری؛ محمد گلشن
چکیده
حوزههای آبخیز یک محیط وسیع با شرایط متفاوت میباشند که شبیهسازی و مطالعه مطالعۀ فرآیندهای تولید رواناب و رسوب در سطح این منطقه برای مدیریت و حفظ منابع بسیار مهم میباشد. حوزه حوزۀ آبخیز کوزه تپراقی با مساحت 766 کیلومتر مربع در جنوب و بالادست حوزه حوزۀ آبخیز قرهسو در استان اردبیل واقع شده است. از بین مدلهای هیدرولوژیک با ...
بیشتر
حوزههای آبخیز یک محیط وسیع با شرایط متفاوت میباشند که شبیهسازی و مطالعه مطالعۀ فرآیندهای تولید رواناب و رسوب در سطح این منطقه برای مدیریت و حفظ منابع بسیار مهم میباشد. حوزه حوزۀ آبخیز کوزه تپراقی با مساحت 766 کیلومتر مربع در جنوب و بالادست حوزه حوزۀ آبخیز قرهسو در استان اردبیل واقع شده است. از بین مدلهای هیدرولوژیک با توجه به قابلیتهای مدل SWAT، این مدل برای شبیهسازی فرآیندهای هیدرولوژیک منطقه در سطح زیرحوضه استفاده شد. همچنین برای بررسی دقیقتر از دستگاه شبیهساز باران در سطح واحد پاسخ هیدرولوژیک (HRU) استفاده شد و نتایج بهدست آمده در سطح زیرحوضه تعمیم داده شدند. نتایج مدل هیدرولوژیک SWAT با نمایههای آماری R2، NSE و RMSE ارزیابی شد بهطوریکه برای شبیهسازی رواناب در دورههای واسنجی و اعتبارسنجی، این نمایهها بهترتیب 8/0-74/0، 71/0-69/0 و 32/0-33/0 و برای شبیهسازی رسوب 75/0-66/0، 72/0-64/0 و 27/35-39/26 بهدست آمدند. بررسی نتایج مطالعات حاصل از بارانساز مصنوعی نیز نشان داد که خاکهای لومی منطقه واقع در 8 نمونه HRU نقش زیادی در تولید رسوب منطقه دارند. مقدار حداکثر رواناب و رسوب تولیدی با استفاده از دستگاه شبیهساز باران و مدل SWAT در زیرحوضههای 13 و 1 مشاهده شدند که نشان دهنده دهندۀ شرایط ضعیف و نامناسب در این زیرحوضهها میباشند. مقایسه مقایسۀ نتایج روشهای مطالعاتی نشان داد که مدل SWAT از عملکرد بهتری برای شبیهسازی رواناب نسبت به دستگاه شبیهساز باران برخوردار میباشد. همچنین مقدار رسوب شبیهسازی شده توسط این مدل بیشتر از مقدار رسوب محاسباتی توسط دستگاه شبیهساز باران بوده و به مقادیر مشاهداتی نزدیکتر میباشد.
سید هدایت پروری اصل؛ احمد پهلوانروی؛ علیرضا مقدم نیا
دوره 63، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 149-16
چکیده
بیابانزایی نتیجه فرایندهایی است که دو عامل تغییرات اقلیمی و رفتار زیست محیطی انسان جزء مهمترین آنها میباشند. بخش گستردهای از کشور ایران را مناطق خشک و نیمهخشک فرا گرفته. منطقه سیستان بهعنوان نمونهای بارز از این مناطق بیابانی کشور بشمار میآید. فرسایش بادی از مهمترین عوامل تخریب و هدر رفت خاک در این منطقه بشمار میآید. ...
بیشتر
بیابانزایی نتیجه فرایندهایی است که دو عامل تغییرات اقلیمی و رفتار زیست محیطی انسان جزء مهمترین آنها میباشند. بخش گستردهای از کشور ایران را مناطق خشک و نیمهخشک فرا گرفته. منطقه سیستان بهعنوان نمونهای بارز از این مناطق بیابانی کشور بشمار میآید. فرسایش بادی از مهمترین عوامل تخریب و هدر رفت خاک در این منطقه بشمار میآید. برای برآورد شدت بیابانزایی روشهای زیادی ارائه شده از این میان روش ESAs از جدیدترین آن میباشد. روش ESAs در سال 1999 توسط کمیسیون اروپا ارائه شده و در بیشتر کشورها بکار برده شده است. روش ESAs به دلیل روش ویژه وزن دادن به لایهها، کاربرد سامانههای اطلاعات جغرافیایی در تلفیق لایهها و بکار گرفتن میانگین هندسی بجای میانگین حسابی در مشخص و تهیه نقشه بیابانزایی مزایای بیشتری نسبت به روشهای همانند دارد. از این روش برای مشخص نمودن شدت بیابانزاییمنطقه مورد بررسی استفاده شد. برای اینکار در آغاز عوامل موثر بر فرایند بیابانزایی با توجه به شرایط منطقه شناسایی شده و با استفاده از جداول مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفتند، با توجه به بررسیهای بهعمل آمده از منطقه مشخص شده که معیارهای پوشش گیاهی، خاک، اقلیم و مدیریت کاربری اراضی از جمله عوامل اصلی موثر بر فرایند بیابانزایی میباشند. نتایج بدست آمده از این روش نشاندهنده این واقعیت میباشد که کل منطقه مورد بررسی در کلاس بحرانی قرار دارد، (68% از منطقه در زیر کلاس بحرانی شدید C3، کمتر از 1% از منطقه در کلاس بحرانی میانگین C2 و 31% از منطقه در زیر کلاس بحرانی کم C1 قرار دارد).
حسین ارزانی؛ علی اسفندیاری؛ حمید نوروزیان؛ مهدی قربانی؛ جواد ترکان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 175-186
چکیده
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای ...
بیشتر
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای غذایی متفاوت میباشد، باید وزن واحد دامی برای نژاد غالب هر منطقه مشخص و ضریب تبدیل آن به واحد دامی در کشور تعیین شود. تا بتوان بر پایه کیفیت علوفه مراتع مورد چرا، نیاز روزانه آن را تعیین نمود. در این پژوهش، دو گله دارای دام غالب نژاد سنجابی استان کرمانشاه گزینش و از هر گله، 50 رأس دام (شامل 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش چهار ساله، 5 رأس قوچ سه ساله، 5 رأس قوچ چهار ساله، 5 رأس بره سه ماهه و 5 رأس بره شش ماهه) در سه مرحله وزن کشی شدند. با بهرهگیری از میانگین وزن میشهای سه و چهارساله؛ وزن واحد دامی این نژاد، 56/0± 68/60 کیلوگرم برآورد شد. به همین ترتیب معادل واحد دامی میش، قوچ، بره این نژاد نسبت به واحد دامی کشور، به ترتیب برابر؛ 29/1 ، 88/1 و 63/0 میباشد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین وزن میش و قوچ در سطح یک درصد (P
فاضل امیری؛ حسن یگانه
چکیده
Assessment process of vegetation cover by remote-sensing images should be based on understanding of the vegetation indices. Vegetation indices are widely used for assessing and monitoring ecological variables such as vegetation cover, above-ground biomass and leaf area index. The aim of the present research was to study of the ASTER data capabilities to estimate the vegetation cover percentage on Ghareh Aghaj Watershed as well as selecting proper vegetation indices for vegetation cover procurement. Various preprocessing, including image rectification was applied with geo-referencing of the image ...
بیشتر
Assessment process of vegetation cover by remote-sensing images should be based on understanding of the vegetation indices. Vegetation indices are widely used for assessing and monitoring ecological variables such as vegetation cover, above-ground biomass and leaf area index. The aim of the present research was to study of the ASTER data capabilities to estimate the vegetation cover percentage on Ghareh Aghaj Watershed as well as selecting proper vegetation indices for vegetation cover procurement. Various preprocessing, including image rectification was applied with geo-referencing of the image to a registered image with RMSE of 0.5 pixel. The atmospheric and topographic corrections were applied using subtraction of dark object's method and the Lambert method accordingly. Image processing, including vegetation indices and supervised classification were employed to produce the vegetation cover map. Field data collection was started on June 2008 on 8962.25 ha and prolonged about two months. Various vegetation types were sampled using the stratified random sampling method. Sixty random sampling points were selected, and the vegetation cover percentage was estimated with estimation of checking method. Digital data and the Indices maps were used as independent data and the field data as dependent variables. The resulted models were processed on, and the resulted images were categorized in five classes. Finally, the produced maps were controlled for their accuracy. The results confirmed that the NDVI vegetation indices were significantly correlated with field cover data (P?0.01), the strongest relationships explaining relatively 78% of the variance in the field measurements (R2=0.38). Other vegetation indices were not significantly related to vegetation cover percentage of the field data. The total validity and the Kappa coefficient for this map are 68.5% and 72.4%. On these sites, the R square was exceeded to 85%. Most of the produced maps had higher accuracies with NDVI indices, and their Kappa was very high. During the growing seasons, the most rangeland products changes, belongs to class 5 and 2 in the NDVI and SAVI indices map. The outcoming results of this study prove that the ASTER data estimates the plant production very well. Through this tool, one can monitor the hay production that is very useful for resources management as well as decision making for logic rangeland utilization. Generally introduced indices, provided accurate quantitative estimation of the parameters. Therefore, it is possible to estimate cover and production as important factors for rangeland monitoring using ASTER data.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر کمبود و نقصان بارندگی، نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد و مدت کوتاه است؛ این حالت در اکثر مواقع به وقوع سیلاب های حجیمی منجر میشود. این سیلاب ها رسوبات فراوانی دارند که، در صورت گسترش آنها در سطح اراضی، خصوصیات خاک را تغییر میدهند. در این تحقیق آثار گسترش سیلاب (پس از 12 سال ...
بیشتر
از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر کمبود و نقصان بارندگی، نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد و مدت کوتاه است؛ این حالت در اکثر مواقع به وقوع سیلاب های حجیمی منجر میشود. این سیلاب ها رسوبات فراوانی دارند که، در صورت گسترش آنها در سطح اراضی، خصوصیات خاک را تغییر میدهند. در این تحقیق آثار گسترش سیلاب (پس از 12 سال از تأسیس ایستگاه پخش سیلاب گچساران) بر خصوصیات خاک بررسی شد. بدین ترتیب، نمونه های برداشتشده از اعماق ۰ـ ۱۵، ۱۵ـ ۳۰، ۳۰ـ ۴۵، و ۴۵ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاکِ عرصه های پخش و شاهد برای تجزیه فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال یافت و خصوصیات فیزیکی، شامل درصد رس، سیلت، ماسه، و گراول، و خصوصیات شیمیایی، شامل pH، هدایت الکتریکی، درصد آهک، آنیونها، و کاتیونها، تعیین گردید. نتایج نشان داد رسوبات ریزدانه، شامل رس، سیلت، و ماسه، در عرصه پخش افزایش چشمگیری یافته است. با وجود این، پخش سیلاب تأثیر ناچیزی بر تغییرات شیمیایی خاک داشته است. از میان ویژگیهای شیمیایی pH و میزان آهک بیشترین تأثیرپذیری ناشی از سیلاب را داشتند، به طوری که اسیدیته کاهش و آهک در دو عمق افزایش معنیداری داشت. پخش سیلاب ویژگیهای فیزیکی عرصة پخش را بهخوبی متحول کرد، زیرا محدودیت گراولیبودن خاک منطقه با افزایش میزان رسوبات ریزدانه تعدیل گردید. به طور کلی، پخش سیلاب خصوصیات خاک سطحی، بهویژه خواص فیزیکی، عرصه پخش را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد و از سطح به عمق میزان تغییرِ ویژگی های فیزیکی و شیمیایی عرصه پخش ناچیز می شود.
جمال ایمانی؛ حسین ارزانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده ...
بیشتر
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده به صورت تصادفی سیستماتیک انجام شد. در هر محدوده، با توجه به نوع و پراکنش گونهها، 5 ترانسکت 100 متری مستقر شد. در هر یک از محدودههای 7000 متر مربعی، در هر جامعه، همة پایههای گونههای مذکور با ترانسکت نواری (2 × 100) m2شمرده شد و تراکم واقعی آنها بهدست آمد. تراکم بهدستآمده از این روشْ شاهد در نظر گرفته شد. روشهای اندازهگیری تراکم در این تحقیق عبارتاند از شمارش گونهها در داخل کوادرات 1 متر مربعی؛ نزدیکترین فرد؛ نزدیکترین همسایه؛ زوجهای تصادفی؛ نقطة یک چهارم متمرکز؛ و زاویة منظم. از نظر صحت روشها، نتایج نشان داد روش نزدیکترین همسایه در جامعة Festuca ovina و روش نقطة یکچهارم متمرکز در دو جامعة tomentellus Bromus و Prangos ferulacea دارای بیشترین صحت است و روش زاویة منظم در هر سه جامعه دارای کمترین صحت.
مریم رستمی؛ علی سلاجقه؛ فرود شریفی؛ آرش ملکیان؛ طیبه مصباح زاده
چکیده
بارش نقشی مهم در چرخههای بیوژئوشیمیایی، آب، انرژی و اقلیمی بازی میکند. چند مجموعه دادهی منطقهای و جهانی شامل MSWEP/E2OFD، WFDEI-GPCC/V2/Leap، GPCC به همراه تولیدات موسسات SMHI، IITM و MOHC تحت پروژه CORDEX در حال حاضر برآوردهایی از این متغیر در سراسر ایران ارائه میدهند. این مجموعه دادهها براساس مشاهدات ایستگاهی، تصاویر ماهوارهای و خروجی مدلها، ...
بیشتر
بارش نقشی مهم در چرخههای بیوژئوشیمیایی، آب، انرژی و اقلیمی بازی میکند. چند مجموعه دادهی منطقهای و جهانی شامل MSWEP/E2OFD، WFDEI-GPCC/V2/Leap، GPCC به همراه تولیدات موسسات SMHI، IITM و MOHC تحت پروژه CORDEX در حال حاضر برآوردهایی از این متغیر در سراسر ایران ارائه میدهند. این مجموعه دادهها براساس مشاهدات ایستگاهی، تصاویر ماهوارهای و خروجی مدلها، دادههایی با قدرت تفکیکهای مکانی مختلف برای ایران فراهم میکنند. در این مطالعه یک مقایسه درونی برای دادههای بارش فراهمشده توسط این مجموعهها در طی سالهای 1990 تا 2008 ارائه شده است. همچنین تمام این ده مجموعه داده با مشاهدات ایستگاههای زمینی مستقل در سطح سی حوزه آبخیز رتبه دو کشور اعتبارسنجی شدهاند. دادههای GPCC همانطور که انتظار میرفت از کیفیت بالایی به لحاظ زمانی (به جز ماه اکتبر) و مکانی در نمایش بارش کشور برخوردار میباشند. MSWEP و WFDEI با میزان اریبی و ریشه دوم میانگین مربعات خطای به ترتیب 58/0، 75/2 و 68/5، 34/6 برای 228 ماه مورد بررسی و همچنین براساس ارزیابیهای انجام شده در مقیاسهای زمانی و مکانی، تطابق بسیار قابل قبولی با دادههای مشاهداتی دارند. هر چند در مورد MSWEP نیاز به اصلاحاتی در بخشهای غربی و شمال غربی کشور و در مورد WFDEI نیاز به اصلاحاتی در دادههای مربوط به ماههای ژوئن و سپتامبر می-باشد. یافتههای ما در این تحقیق راهنمای ارزشمندی برای ذینفعان مختلفی شامل محققان آبخیزداری، توسعهدهندگان مدلهای بارش – رواناب ، سطح زمین و ارائهدهندگان داده فراهم میکند.
صادق تالی خشک؛ محسن محسنی ساروی؛ مهدی وفاخواه؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در ...
بیشتر
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در برخی مناطق متخصصان را بر آن داشته تا برای اولویتبندی زیرحوضهها به دنبال روشهایی باشند که با استفاده از خصوصیات در دسترس زیرحوضهها، در مناطق مختلف جغرافیایی، بهدرستی عمل کند. در تحقیق حاضر امکان استفاده از روشهای نروفازی و SCS در مدل HEC-HMS، که محدودة وسیعی از مزایا و معایب را میتوانند در تصمیمگیریها لحاظ نمایند، بررسی شد. برای تعیین صحت نتایج روشهای مختلف، میزان دبی خروجی از زیرحوضههای طالقان طی یک سال آماری برداشت شد. نتایج بهدستآمده از این دو روش با حداکثر دبی با دورة بازگشت دوسالة مشاهداتی زیرحوضهها مقایسه شد. نتایج نشان داد بهترین اولویتبندی مربوط به روش نروفازی است و در مقایسه با SCS، بر اساس ضرایب خطا و تبیین مربوط به مقایسة دادههای مشاهداتی و برآوردشده، بهترین برآوردها را داشته است.
محمدرضا اکبری؛ مجید رحیمی
چکیده
وقایع حدی از جمله خشکسالی و سیل در کشور ایران همواره به عنوان یکی از مهمترین و زیانبارترین مسائل کشور بوده و بررسی وقوع و پیشبینی آنها در کانون توجه اکثر محققان بوده است. وقوع سیلاب در سالهای اخیر و عدم توانایی سیستم مدیریت جهت اقدام بهموقع جهت کاهش اثرات آن بر جوامع در معرض سیل همه را برآن داشته تا با استفاده از روشهای مختلفی ...
بیشتر
وقایع حدی از جمله خشکسالی و سیل در کشور ایران همواره به عنوان یکی از مهمترین و زیانبارترین مسائل کشور بوده و بررسی وقوع و پیشبینی آنها در کانون توجه اکثر محققان بوده است. وقوع سیلاب در سالهای اخیر و عدم توانایی سیستم مدیریت جهت اقدام بهموقع جهت کاهش اثرات آن بر جوامع در معرض سیل همه را برآن داشته تا با استفاده از روشهای مختلفی به پیشبینی سیلاب بپردازند. اما عدم وجود امکانات پایش و برداشت دادههای هواشناسی و هیدرولوژیکی در حوزههای آبخیز کشور مانعی بزرگ بر سر راه مطالعات سیلاب تلقی میگردد. از این رو کاربرد حداقل دادههای موجود جهت پیشبینی سیلاب میتواند راهی مناسب جهت برنامهریزی و مطالعه سریع سیلاب در ایران باشد. در این مطالعه به بررسی کاربرد مدلسازی سری زمانی ARIMA و مدل هیبریدی ARIMA-Fourier جهت مدلسازی دبی حداکثر لحظهای در مقیاس سالانه در 6 ایستگاه حوزه آبخیز گرگانرود پرداخته شد. نتایج نشان داد که بهکارگیری مدل ARIMA به تنهایی نمیتواند نتیجه قابل قبولی به خصوص در مقیاس دادههای سالانه داشته باشد، اما کاربرد مدل ARIMA-Fourier به خوبی توانست میزان دقت و کارایی مدل را افزایش دهد، بهطوری که میزان شاخصهای ارزیابی دقت و کارایی مدل به میزان قابل توجهی بهبود یافتند. در نتیجه میتوان کاربرد مدلهای هیبریدی مانند ARIMA-Fourier را جهت بهبود کارایی مدلسازی سری زمانی جریانهای سیلابی مورد استفاده قرار داد.
محسن آرمین؛ حسن روحی پور؛ حسن احمدی؛ علی سلاجقه؛ محمد حسین مهدیان؛ وجیهه قربان نیا خیبری
چکیده
پایداری خاکدانهها کی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. آگاهی از مؤلفههای خاک کنترلکننده پایداری خاکدانهها برای حفظ ساختمان خاک بسیار مهم است. همچنین شناسایی خصوصیات بحرانی خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها در حوزه آبخیزی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها ...
بیشتر
پایداری خاکدانهها کی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. آگاهی از مؤلفههای خاک کنترلکننده پایداری خاکدانهها برای حفظ ساختمان خاک بسیار مهم است. همچنین شناسایی خصوصیات بحرانی خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها در حوزه آبخیزی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها است، پایه و اساس استراتژیهای حفاظتی است. هدف این مطالعه که در خاکهای سطحی طالقان انجام شده، بررسی رابطه بین پایداری خاکدانهها و برخی از خصوصیات خاک است. در این تحقیق، واحدهای کاری بر اساس همگنی در شیب دامنه، جهت جغرافیایی و سنگشناسی حاصل شدهاند، سپس با تکیهبر نتایج مطالعات زمینآماری در مقیاس واحدهای همگن کاری در بخشی از خاکهای حوزه آبخیز طالقان به وسعت 3260 هکتار، 84 نقطه بهعنوان نقاط نمونهبرداری خاک انتخاب شدهاند. شاخصهای پایداری مورد استفاده میانگین وزنی قطر خاکدانهها و پایداری مرطوب خاکدانهها هستند. همبستگی بین میانگین وزنی قطر خاکدانهها و خصوصیات خاک با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون استخراج شده و بر اساس معنیداری آماری آنها ارزیابی شده است. سپس بر اساس نتایج همبستگی و با استفاده از روش رگرسیون گامبهگام اقدام به توسعه مدلهای پیشبینی پایداری خاکدانهها شد. نتایج حاکی از غیرقابل انتظار بودن همبستگی بین خصوصیات خاک و پایداری خاکدانهها است به طوریکه همبستگی بین پایداری خاکدانهها با درصد آهک، رس و رطوبت اشباع منفی است درحالیکه با درصد شن ریز و شن خیلی ریز مثبت است. بنابراین بهبود پایداری خاکدانهها و کنترل فرسایش خاک در حوزه آبخیز طالقان درگرو مدیریت این خصوصیات خاک و انجام پروژههای حفاظت خاک در جهت تعدیل و بهینه کردن آنها است.
ایاد اعظمی؛ محمد فیاض؛ جعفر حسین زاده
چکیده
در تعیین ظرفیت چرایی، مشخص نمودن علوفه تولید شده، ارزش رجحانی، حدبهره برداری مجاز، ارزش غذایی و وضعیت مرتع مورد نیاز است]16[. به این منظور ارزش رجحانی هفده گونه و گیاهان یکساله با روش درصد مصرف در مراتع صالح آباد در استان ایلام در چهار سال 86 تا 89 بررسی گردید. نتایج نشان داد اثر سال، ماه و گونه بر ارزش رجحانی معنی دار است. میانگین ارزش رجحانی ...
بیشتر
در تعیین ظرفیت چرایی، مشخص نمودن علوفه تولید شده، ارزش رجحانی، حدبهره برداری مجاز، ارزش غذایی و وضعیت مرتع مورد نیاز است]16[. به این منظور ارزش رجحانی هفده گونه و گیاهان یکساله با روش درصد مصرف در مراتع صالح آباد در استان ایلام در چهار سال 86 تا 89 بررسی گردید. نتایج نشان داد اثر سال، ماه و گونه بر ارزش رجحانی معنی دار است. میانگین ارزش رجحانی در سال 1387 بدلیل خشکسالی، بیش از ارزش رجحانی سه سال 86، 88 و89 می باشد. همچنین ارزش رجحانی گونه های در فروردین ماه بیش از اسفند و تفاوت معنی دار است. دیگر نتایج نشان داد، گونه های Ankyropetalu gypsophiloides، Annual grass &forbs، Salvia compress،و Sanguiosorba minor جزء گونه های با خوشخوراکی متوسط(III) هستند. سایر گونه های غیر خوشخوراک (کلاسIVوV) هستند. در منطقه مورد بررسی دو ماه آخر فصل چرا (اسفند و فروردین) منطبق بر دو ماه اول رویش گیاهی است. گونه های یک ساله و Sanguiosorba minor به طور مساوی در دو ماه مذکور توسط دام مصرف گردید و در پایان فصل چرا (فروردین ماه) گونه های چند ساله مصرف می شوند. بطور نمونه، مصرف نسبی گونهSalvia compressa وAnkyropetalum gypsophiloides به ترتیب 72 و 92 درصد است. بنابراین با حضور دام در مرتع در ماههای اردیبهشت تا خرداد، علوفه تازه گیاهان چند ساله بیشتر توسط دام چرای می گردد. اما از نظردامدار علوفه تولیدی گیاهان چندساله کافی نبوده و دام را از مرتع خارج می نماید.
ایمان اسلامی؛ علی اکبر مهرابی؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمدرضا اختصاصی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 287-305
چکیده
استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سختکوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده میشود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازهگیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشتهای دور برمیگردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف ...
بیشتر
استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سختکوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده میشود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازهگیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشتهای دور برمیگردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف از این نوشتار، ضمن مروری کوتاه در گذشته تاریخی شیوه مدیریت و بهرهبرداری آب با محوریت میراب، بررسی سیر تحول مالکیت، تغییرات مدار آبیاری در گذر زمان و تغییرات قیمت آب میباشد. روش تحقیق از نوع تکنگاری (مونوگرافی) و مکان مورد تحقیق روستای چرخاب یزد میباشد. مدار آبیاری روستا در چهار مرحله تغییر یافته، تا شکل نهایی گردش آب از 16 روز به 21 روز و 20 ساعت در حال حاضر رسیده است. هماکنون 53 نفر حقابهدار از چاه موجود بهرهبرداری مینمایند. در این تحقیق با توجه به طبقهبندی صورتگرفته، کسانی که حقابه آنان در یک دور آبیاری کمتر از یک ساعت بود (خرده مالکان) بیشترین فراوانی را معادل 6/33 درصد را تشکیل دادند. نتایج بدست آمده نشان میدهد، با وجود تحولات اجتماعی صورت گرفته در عرصه توزیع حقابه بین بهرهبرداران، کماکان مالکان سعی میکنند تا همواره سهم بیشتری به خود اختصاص دهند و با کسب قدرت اجتماعی، نقش مهمی در جامعه روستایی ایفا نمایند. بررسی تغییرات 50 سالهی قیمت? جاری آب نشان میدهد، این قیمت از نرخ تورم عمومی جامعه، پیروی نکرده است. در این بررسی نرخ افزایش قیمت آب جاری (نرخ رشد)، 12/0 درصد بدست آمد.
فرهاد آقاجانلو؛ مرتضی اکبرزاده؛ احمد موسوی
چکیده
تاثیر قرق در روند تغییرات پوشش گیاهی مراتع طبیعی منطقه احمدآباد استان زنجان از سال 1380 تا 1385 با استقرار 3 واحد نمونه که هر کدام شامل دو نوار (ترانسکت) موازی بهطول 30 متر، با 20قطعه (کوادرات) ثابت 1 متر مربعی در هر واحد نمونه (60 قطعه در 3 واحد نمونه) در داخل و همان تعداد در خارج قرق، مورد بررسی قرار گرفت. اندازهگیری مقدار تولید در داخل و خارج ...
بیشتر
تاثیر قرق در روند تغییرات پوشش گیاهی مراتع طبیعی منطقه احمدآباد استان زنجان از سال 1380 تا 1385 با استقرار 3 واحد نمونه که هر کدام شامل دو نوار (ترانسکت) موازی بهطول 30 متر، با 20قطعه (کوادرات) ثابت 1 متر مربعی در هر واحد نمونه (60 قطعه در 3 واحد نمونه) در داخل و همان تعداد در خارج قرق، مورد بررسی قرار گرفت. اندازهگیری مقدار تولید در داخل و خارج قرق در 20 قطعه تصادفی 1*1 متر مربعی به روش قطع و توزین و با جداسازی گونهها انجام و پس از خشک شدن در هوای آزاد، مقدار تولید در واحد سطح محاسبه شد. برای مقایسه تغییر عاملهای مورد بررسی و عناصر مربوط به خاک از آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد که پوشش تاجی کل، بوتهایها، گراسهای دائمی و علفیهای پهنبرگ دائمی در سال آخر اجرای طرح نسبت به سال اول در قرق دارای اختلاف معنیدار است ( 01/0> p ). میانگین تراکم بوتهایها در داخل و خارج قرق و علفیهای دائمی در داخل قرق در سال 81 نسبت به سال 85 از اختلاف معنیدار برخوردار بوده (بترتیب در سطح احتمال خطای 05/0و 01/0) و مقایسه پوشش تاجی گونههای زیاد شونده نشان داد که پوشش تاجی گونههای Crucianella glaucaو Artemisia sieberi در سال 85 نسبت به سال 81 از اختلاف معنیداری در داخل قرق برخوردار است(بهترتیب در سطح احتمال خطای 05/0و 01/0). مقدار افزایش گونههای کم شونده در داخل قرق نسبت به خارج قرق بیشتر بوده و مقایسه میانگین درصد ازت و ماده آلی خاک در دو عمق متفاوت تفاوت معنیداری بین سال اول و آخر اجرای طرح نشان نداد .
امید اسدی نلیوان؛ سید سعید غیاثی؛ سادات فیض نیا؛ نرگس سقازاده
چکیده
آلودگی منابع آب زیرزمینی به نیترات در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی محسوب میشود. با توجه به کاربریهای متعدد حوزه آبخیز سیلوه، پارامترهای کیفی در آب زیرزمینی این حوضه میتواند دارای تغییرات مکانی و زمانی قابل توجهی باشد. بر این اساس نمونههای آب زیرزمینی 145 نقطه مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن ...
بیشتر
آلودگی منابع آب زیرزمینی به نیترات در حال حاضر یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی محسوب میشود. با توجه به کاربریهای متعدد حوزه آبخیز سیلوه، پارامترهای کیفی در آب زیرزمینی این حوضه میتواند دارای تغییرات مکانی و زمانی قابل توجهی باشد. بر این اساس نمونههای آب زیرزمینی 145 نقطه مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن مکانی بودن تغییرات نیترات، روشهای مختلف شامل روش معین عکس فاصله و روشهای زمینآماری تخمینگر توابع شعاعی، تخمینگر موضعی، تخمینگر عام، روش کریجینگ معمولی، کریجینگ ساده و کریجینگ جهانی در نرم افزار GIS مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشههای پراکنش مکانی نیترات در دو مقطع زمانی(قبل و بعد از فصل برداشت) تهیه گردید. بر اساس معیار ارزیابی خطای برآورد (RMSE)، روش کریجینگ معمولی دارای کمترین خطاست و از دقت قابل توجهی برخوردار بوده است. توزیع مکانی نیترات در آب زیرزمینی منطقه نشان میدهد که غلظت نیترات در مناطق با قابلیت نفوذ بالا و کاربری کشاورزی و اراضی بایر(شرق و جنوب حوزه) بالاترین مقادیر را داشته است. البته وجود سنگ شیل در این قسمت که نیتراتزا است این موضوع را تشدید میکند. مقایسه غلظت نمونههای نیترات با استانداردهای ملی و بین-المللی(50 میلی گرم بر لیتر) نشان میدهد که 38/1(2 حلقه) درصد از نمونههای مورد بررسی، قبل از فصل برداشت آلوده به نیترات بودهاند، در صورتی که 03/11درصد از نمونههای مورد بررسی(16 حلقه)، بعد از فصل برداشت آلوده به نیترات بودهاند.
حسین راحلی؛ باب اله حیاتی؛ قادر دشتی؛ امین شاکری؛ جعفر سید اخلاقی
چکیده
صنعت بیمه یکی از عوامل مؤثر در توسعة کشاورزی پایدار است. مراتع کشور، که تأثیرپذیری بیشتر و زودهنگامتری از پدیدههایی مانند خشکسالی دارد، بهرغم گستردگیاش، سطح محدودی از آنها تحت پوشش بیمه قرار گرفته است. از حدود 4/86 میلیون هکتار مراتع کشور کمتر از سه میلیون هکتار تحت پوشش بیمه قرار دارد. استان سمنان، در مقایسه با سایر ...
بیشتر
صنعت بیمه یکی از عوامل مؤثر در توسعة کشاورزی پایدار است. مراتع کشور، که تأثیرپذیری بیشتر و زودهنگامتری از پدیدههایی مانند خشکسالی دارد، بهرغم گستردگیاش، سطح محدودی از آنها تحت پوشش بیمه قرار گرفته است. از حدود 4/86 میلیون هکتار مراتع کشور کمتر از سه میلیون هکتار تحت پوشش بیمه قرار دارد. استان سمنان، در مقایسه با سایر مناطق کشور، سطح بیشتری از مراتع را تحت پوشش بیمه قرار داده است. بنابراین، در این تحقیق، عوامل مؤثر در پذیرش بیمة مراتع توسط دامداران استان سمنان بررسی شد. این تحقیق از جنبة هدف کاربردی- تجربی و از جنبة جمعآوری اطلاعات پیمایشی و همچنین اسنادی و کتابخانهای است. جامعة آماری مورد نظر نیز همة مرتعداران استان سمنان است. از این میان 147 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده نمونة آماری انتخاب شد که 75 نمونه مربوط به مرتعداران پذیرندة بیمه است و 72 نمونه مربوط به مرتعداران نپذیرندة بیمه. نتایج برآورد مدل لاجیت نشان داد شرکت در کلاس ترویجی، میزان تولید مرتع، میزان دریافت وام قرق، و درآمد مرتعدار تأثیر مثبت و معنیدار و افزایش تعداد دام (مازاد بر ظرفیت مرتع) مرتعدار تأثیر منفی و معنیداری در پذیرش بیمة مرتع داشته است.
الهام السادات ابریشم ابریشم؛ سادات فیض نیا
چکیده
در این تحقیق از روش ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانیزایی اراضی(IMDPA) برای ارزیابی پتانسیل بیابانزایی منطقة درخت سنجد استفاده شد. پس از بررسیها و ارزیابیهای اولیه، چهار معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، زمینشناسی و ژئومورفولوژی مهمترین معیارهای مؤثر در بیابانزایی این منطقه انتخاب شدند. با استفاده از روش فوق، امتیازات ...
بیشتر
در این تحقیق از روش ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانیزایی اراضی(IMDPA) برای ارزیابی پتانسیل بیابانزایی منطقة درخت سنجد استفاده شد. پس از بررسیها و ارزیابیهای اولیه، چهار معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاک، زمینشناسی و ژئومورفولوژی مهمترین معیارهای مؤثر در بیابانزایی این منطقه انتخاب شدند. با استفاده از روش فوق، امتیازات شاخصهای هر معیار تعیین شد و ارزش آن معیار با محاسبة میانگین هندسی امتیاز شاخصهای آن محاسبه گردید. سپس، با استفاده از GIS، نقشة شدت بیابانزایی منطقه تهیه شد. برای این منظور، لایههای رستری معیارهای مذکور رویهمگذاری و تلفیق شد و میانگین هندسی معیارها محاسبه گردید. در نهایت، با تجزیه و تحلیل نتایج بهدستآمده، به کمک مدل IMDPA نقشة شدت بیابانزایی منطقه بهدست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان میدهد که کلاس شدت بیابانزایی در 37/0 درصد از منطقه کم، در 80 درصد از منطقه متوسط، و در 63/19 درصد از منطقه شدید است. معیار پوشش گیاهی، با ارزش عددی 05/3، بیشترین تأثیر و معیار زمینشناسی، با ارزش عددی 8/1، کمترین تأثیر را در بیابانزایی منطقه دارند. همچنین، معیارهای اقلیم و خاک بهترتیب، با ارزش عددی 04/2 و 21/2، شدت بیابانزایی متوسط را نشان میدهند.
پریسا سادات آشفته؛ امید بزرگ حداد
چکیده
امنیت غذایی در جهان، بهویژه در مناطق خشک، که با کمبود آب مواجهاند، اهمیت زیادی دارد. آثار تغییر اقلیم بر نیاز آبی کشاورزی این اهمیت را دوچندان ساخته است. در این تحقیق به ارزیابی ریسک نیاز آبی دامنة وسیعی از محصولات در شرایط تغییر اقلیم پرداخته شد. به منظور شبیهسازی متغیرهای اقلیمی از مدلهای AOGCM استفاده شد. بدین منظور، ...
بیشتر
امنیت غذایی در جهان، بهویژه در مناطق خشک، که با کمبود آب مواجهاند، اهمیت زیادی دارد. آثار تغییر اقلیم بر نیاز آبی کشاورزی این اهمیت را دوچندان ساخته است. در این تحقیق به ارزیابی ریسک نیاز آبی دامنة وسیعی از محصولات در شرایط تغییر اقلیم پرداخته شد. به منظور شبیهسازی متغیرهای اقلیمی از مدلهای AOGCM استفاده شد. بدین منظور، سناریوهای تغییر اقلیم متغیرهای اقلیمی با روش میانگین دادههای مشاهداتی دما و بارندگی وزندهی و توابع توزیع احتمالاتی آنها تولید شد. با استفاده از روش مونتکارلو 200 نمونه (مقادیر گسسته) از تابع توزیع احتمالاتی ماهانة متغیرهای اقلیمی کوچک مقیاسشده منطقه با نرمافزار SIMLAB برای هر ماه استخراج و، در نهایت، سری زمانی متغیرهای اقلیمی در دورة آتی تولید شد. محاسبة تبخیر و تعرق پتانسیل در دورة آتی از طریق رابطة دما و تبخیر و تعرق پتانسیل در دورة پایه انجام شد. با معرفی 200 سری زمانی ماهانة متغیرهای اقلیمی دورة آتی به مدل، نیاز آبی و تغییرات حجم تقاضای آبی محصولات بررسی شد. بررسیها نشان داد حجم تقاضای آبی بر اساس سطح زیر کشت فعلی برای محصولات بین 05/0 تا 96/0 میلیون متر مکعب در سال با ریسک 25 درصد، بین 04/0 تا 87/6 با ریسک 50 درصد و بین 16/1 تا 68/12 با ریسک 75 درصد افزایش مییابد. نتایج نشان از افزایش ریسک تغییرات نیاز آبی دارد. همچنین، حجم تقاضای آب تا حدود 5/2، 16 و 31 میلیون متر مکعب در سال بهترتیب با ریسک 25، 50 و 75 درصد خواهد رسید.
فاضل امیری؛ حسین ارزانی؛ ابراهیم گویلی
چکیده
وجود پوشش گیاهی شهد زا و گرده زا در مراتع میتواند زمینهی اشتغال جهت کاربری زنبورداری بعنوان یکی از جنبههای استفاده چند منظوره از مراتع را فراهم آورد. بدین منظور توسعه آن به عنوان یک راهکار مبتنی بر دانش بومی برای ایجاد اشتغال و جبران کاهش درآمد دامداران، به دلیل ضرورت کاهش دام در مراتع منطقه و جلوگیری از فشار وارده و تخریب ...
بیشتر
وجود پوشش گیاهی شهد زا و گرده زا در مراتع میتواند زمینهی اشتغال جهت کاربری زنبورداری بعنوان یکی از جنبههای استفاده چند منظوره از مراتع را فراهم آورد. بدین منظور توسعه آن به عنوان یک راهکار مبتنی بر دانش بومی برای ایجاد اشتغال و جبران کاهش درآمد دامداران، به دلیل ضرورت کاهش دام در مراتع منطقه و جلوگیری از فشار وارده و تخریب آن توصیه می شود. شناخت دقیق گیاهان مورد علاقه زنبورعسل و نقاط پراکنش آنها و همچنین فنولوژی (به ویژه زمان گلدهی) از ابزارهای مهم برنامه ریزی جهت حفظ و جلوگیری از تخریب مرتع و توسعه زنبورداری در مراتع منطقه است. در این تحقیق پتانسیل حوزه آبخیز قره آقاچ از نظر حضور گیاهان مناسب در زنبورداری، به عنوان ابزار مرتعدار مورد بررسی گرفت. نمونه برداری در تیپهای گیاهی به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و 30 پلات یک متر مربعی و نمونه برداری از گیاهان و تنوع گونههای شهدزا و گردهزا انجام گردید. در منطقه مورد مطالعة مهمترین تیرههای گیاهی مورد استفاده زنبور عسل به ترتیبCompositae ،Labiatae ، Umbelifera، Cruciferae، Gramineae، Liliaceae و Caryophyllaceae میباشد. از تعداد 114 گونه گیاهی در منطقه، 78 گونه مورد استفادهی زنبورعسل هستند که از نظر دامداران کم ارزش بوده و پوشش غالب مراتع ضعیف و بحرانی را تشکیل میدهند. لذا شناخت گیاهان و تعیین زمان گل دهی، منجر به تهیه تقویم زنبورداری و پتانسیل زنبور پذیری خواهد شد.
لیلا عبدالهی؛ محمد فرجی؛ علی حقیزاده؛ سمیه دهداری
چکیده
وقایع خشکسالی با تأثیر روی منابع آب سطحی و آب زیرزمینی مقدار آب در دسترس بخشهای مختلف را کاهش میدهد. خشکسالی هیدرولوژیک ابتدا با کاهش مقدار بارندگی شروع و بهطور عادی با کاهش سطح دریاچهها و منابع ذخیرهای مرتبط میشود. بدین منظور برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آثار زیانبار خشکسالی، باید با ارزیابی و پایش ...
بیشتر
وقایع خشکسالی با تأثیر روی منابع آب سطحی و آب زیرزمینی مقدار آب در دسترس بخشهای مختلف را کاهش میدهد. خشکسالی هیدرولوژیک ابتدا با کاهش مقدار بارندگی شروع و بهطور عادی با کاهش سطح دریاچهها و منابع ذخیرهای مرتبط میشود. بدین منظور برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آثار زیانبار خشکسالی، باید با ارزیابی و پایش خشکسالی به شناسایی ویژگیهای این پدیده پرداخت. در این پژوهش برای ارزیابی خشکسالی هیدرولوژیک در ایستگاه هیدرومتری برآفتاب مادیان رود طی دورۀ سالهای 1361 تا 1394 از تکنیک تحلیل سریهای زمانی و شاخش SDIاستفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از شاخص SDI، منطقۀ مادیان رود در طول 33 سال، ترسالیها و خشکسالیهایی را با شدتهای مختلف تجربه کرده است. نتایج خشکسالی هیدرولوژیک ایستگاه برآفتاب نشان داد که بیشترین فراوانی خشکسالیها به ترتیب مربوط به خشکسالیهای ملایم با 41/29 درصد، خشکسالی شدید با 74/11 درصد و خشکسالی متوسط نیز دارای 94/2 درصد میباشد. روند خشکسالی از سال 83 شروع و دارای شدتهای مختلفی از خشکسالی میباشد بطوریکه در تمامی ماههای ایستگاه برآفتاب بهجز ماه آبان و آذر (غیر معنیدار) در دورۀ زمانی 1394-1361 تغییرات تدریجی موجود در سطح پنج درصد معنیدار، و تغییرات ناگهانی سری زمانی در همۀ ماهها در سطح پنج درصد معنیدار و دارای روند کاهشی هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون همگنی پتیت نشان داد که تغییرات ناگهانی و جهشی در دادهای دبی جریان در سری زمانی در همۀ ماهها در سطح پنج درصد معنیدار است.
ام البنین بذرافشان؛ علی سلاجقه؛ احمد فاتحی مرج؛ محمد مهدوی؛ جواد بذرافشان؛ سمیه حجابی
چکیده
خشکسالی پدیدهای است که برای پیشبینی آن نمیتوان از مدل مشخصی استفاده کرد. بر این اساس، محققان تلاش میکنند با استفاده از مدلهای پیشرفته دقت پیشبینیها را افزایش دهند. در این زمینه، مدلهای استوکاستیک خطی، شبکة عصبی مصنوعی، و مدلهای هیبرید میتوانند در دقت پیشبینی مفید باشند. تحقیق حاضر به بررسی کارایی مدلهای اتورگرسیو ...
بیشتر
خشکسالی پدیدهای است که برای پیشبینی آن نمیتوان از مدل مشخصی استفاده کرد. بر این اساس، محققان تلاش میکنند با استفاده از مدلهای پیشرفته دقت پیشبینیها را افزایش دهند. در این زمینه، مدلهای استوکاستیک خطی، شبکة عصبی مصنوعی، و مدلهای هیبرید میتوانند در دقت پیشبینی مفید باشند. تحقیق حاضر به بررسی کارایی مدلهای اتورگرسیو میانگین متحرک تجمعی (ARIMA)، شبکة عصبی مصنوعی مستقیم (DMSNN)، شبکة عصبی مصنوعی چندگامی بازگشتی (RMSNN)، مدل هیبرید آریما- شبکة عصبی مصنوعی چندگامی مستقیم (HSNNDM)، و مدل هیبرید آریما- شبکة عصبی مصنوعی چندگامی بازگشتی (HSNNRA) در پیشبینی خشکسالی هیدرولوژی در دو مقیاس زمانی ماهانه و فصلی میپردازد. شاخص استانداردشدة جریان (SDI) به عنوان نمایة جریان و شاخص پیشبینیشونده در حوزة آبخیز کرخه انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد مدل هیبرید شبکة عصبی مستقیم- آریما (HSNNDA) نسبت به سایر مدلها دارای عملکرد بهتری در پیشبینی SDI است و همچنین کارایی مدل در پیشبینی ماهانه بهتر از مقیاس فصلی است.
علی جعفری؛ فاطمه توکلی راد
چکیده
پخش سیلاب نقش مؤثری در بهبود و حاصلخیزی خاک، ذخیرة آبهای زیرزمینی، احیا و تقویت پوشش گیاهی، و جلوگیری از حرکت شنهای روان دارد. یکی از مشکلات عمدة طرحهای پخش سیلاب ورود رسوبات به داخل سیستمهای پخش و تهنشست مواد ریزدانه و درنهایت، کاهش نفوذپذیری است. به نظر میرسد، در طول زمان، در اثر ورود رسوبات ریزدانه به شبکههای پخش سیلاب، ...
بیشتر
پخش سیلاب نقش مؤثری در بهبود و حاصلخیزی خاک، ذخیرة آبهای زیرزمینی، احیا و تقویت پوشش گیاهی، و جلوگیری از حرکت شنهای روان دارد. یکی از مشکلات عمدة طرحهای پخش سیلاب ورود رسوبات به داخل سیستمهای پخش و تهنشست مواد ریزدانه و درنهایت، کاهش نفوذپذیری است. به نظر میرسد، در طول زمان، در اثر ورود رسوبات ریزدانه به شبکههای پخش سیلاب، راندمان این طرحها کاهش یابد و پس از مدت زمانی عملاً کارایی خود را از دست دهند. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان و روند تغییرات نفوذپذیری تحت تأثیر عملیات پخش سیلاب است. در این تحقیق، با روش استوانههای مضاعف، نفوذپذیری سطحی خاک در عرصة پخش و شاهد اندازهگیری میشود. به منظور بررسی روند این تغییرات، محلِ نمونهبرداری در حد فاصل نهرهای گسترش سیلاب، نوارهای اول، دوم، و سوم، که سیلگیری میشوند، به عنوان محل اندازهگیری انتخاب شدند. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شد. با توجه به سطح معنیداری این آزمون، که کمتر از 01/0 است، میتوان بیان کرد که بین نفوذپذیری نوارهای مختلف پخش سیلاب و عرصة شاهد اختلاف معنیدار وجود دارد.
امید اسدی نلیوان؛ محسن محسنی ساروی؛ قوام الدین زاهدی امیری؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
پایداری مفهومی است که توجه اساسی آن بر حفظ سرمایههای (طبیعی، اجتماعی و اقتصادی) در جهت عدالت بیننسلی است. توسعه پایدار در صورتی تحقق مییابد که همپوشی بین لایههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این تحقیق ارزیابی و اندازهگیری پایداری حوزه آبخیز است. جهت ارزیابی پایداری در حوزه آبخیز زیدشت 1 از رویکرد ...
بیشتر
پایداری مفهومی است که توجه اساسی آن بر حفظ سرمایههای (طبیعی، اجتماعی و اقتصادی) در جهت عدالت بیننسلی است. توسعه پایدار در صورتی تحقق مییابد که همپوشی بین لایههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این تحقیق ارزیابی و اندازهگیری پایداری حوزه آبخیز است. جهت ارزیابی پایداری در حوزه آبخیز زیدشت 1 از رویکرد بوم نظامی استفاده شده است که در پی حفظ تعادل بین سه مقوله اقتصادی، اجتماعی و اکوسیستم است. متغیرهای انتخابی با روشهای معمول و رایج ارزیابی و مقدار آنها به دست آمد. جهت آنالیز و اندازهگیری پایداری در حوضه موردنظر از روش IUCN استفاده شده است. در حالت کلی دو بحث رفاه انسان و پایداری اکوسیستم در روش IUCN بررسی میشود. در بخش رفاه انسان دو معیار و شش شاخص و 28 متغیر ارزیابی و اندازهگیری شدند و در بخش پایداری اکوسیستم چهار معیار و 10 شاخص و 35 متغیر ارزیابی و اندازهگیری شدند. اندازهگیری شاخصهای انتخابی با استفاده از نرمافزار Wellbeing Score که بر مبنای صفر تا 100 امتیازبندی شده است انجام گرفت. تلفیق نهایی شاخصها و معیارها از طریق میانگینگیری حسابی انجام گرفت و تولید نقشه در سامانه GIS انجام شد. امتیاز نهایی برای اکوسیستم 51 و امتیاز نهایی برای مسائل اقتصادی و اجتماعی 49 به دست آمد. نتایج نهایی با توجه به بارومتر پایداری نشان داد که پایداری حوزه آبخیز زیدشت 1 در حد متوسط است. این شرایط با حفاظت از اکوسیستم و ارتقاء سطح زندگی مردم میتواند بهبود پیدا کند.
حسام احمدی بیرگانی؛ سادات فیض نیا؛ حسن میرنژاد؛ حسن احمدی؛ کن مک کوئین؛ محمد قربان پور
چکیده
در این پژوهش خصوصیات فیزیکیشیمیایی و کانیشناختی ذرات گرد و غبار و هواویزهای شهرهای ارومیه و آبادان طی دورۀ زمانی6 ماهه در سه دامنۀ اندازۀ ذرات TSP،PM10 و PM2/5 به کمک پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به پرتو ایکس پاشندۀ انرژی (EDX) بررسی شد. نتایج پراش پرتو ایکس نشان داد که بیشتر ذرات شامل کلسیت، کوارتز، کانیهای ...
بیشتر
در این پژوهش خصوصیات فیزیکیشیمیایی و کانیشناختی ذرات گرد و غبار و هواویزهای شهرهای ارومیه و آبادان طی دورۀ زمانی6 ماهه در سه دامنۀ اندازۀ ذرات TSP،PM10 و PM2/5 به کمک پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به پرتو ایکس پاشندۀ انرژی (EDX) بررسی شد. نتایج پراش پرتو ایکس نشان داد که بیشتر ذرات شامل کلسیت، کوارتز، کانیهای رسی و کمی ژیپس در نمونهها میباشند؛ گرچه کانیها با توجه به فصل، نوع نمونهگیر، مکان نمونهبرداری و مقدار نمونه در تفاوت بوده و با کاهش اندازۀ ذرات، میزان کوارتز کم شده و مقدار کانیهای رسی و ذرات سرب افزوده میگردد. مطالعات میکروسکوپ الکترونی روبشی اشکال مختلف ذرات اعم از کروی، صفحهای، مکعبی، استوانهای و منشوری با اندازۀ کمتر از 1 میکرون تا50 میکرون، بیشتر به صورت نامنظم، زاویهدار و تا حدودی نیمهگرد تا گرد را نمایش میدهد. نتایج پرتو ایکس پاشندۀ انرژی نیز عناصر Al، Mg، Na، Cl، P، S، Ca، K، Fe، Ti، C، O و Si را در نمونۀ TSP آبادان و ارومیه در شرایط عادی تشخیص داد. با شروع گرد و غبار علاوه بر عناصر مذکور، عناصر As، Pb، Zn، Mn، Sc، W، Nd، Ce، La، Ba و Ni در هر سه دامنۀ اندازۀ ذرات نیز دیده میشوند. نتیجه گرفته میشود که میزان بالای عناصر Ca، Si، Al، Na و K نشانۀ حضور کانیهای کلسیت، کوارتز، هالیت، کانیهای فیلوسیلیکات و رسی است. در مجموع شهرهای آبادان و نواحی حاشیۀ خلیج فارس و دریای مَکران در مقایسه با شهر ارومیه از نظر غلظت، کانیها و عناصر، میزان و تنوع بالاتری داشته و نشانۀ چندمنبعی بودن گرد و غبار، هوای آلودهتر منطقه و ذرات معلق بیشتر میباشد.
حمیده افخمی؛ اعظم حبیبی پور؛ محمد رضا اختصاصی
چکیده
تبخیر یکی از پارامترهای اقلیمی مهم در مناطق خشک است و نقش مهمی را در مدیریت منابع آب بازی میکند، به همین جهت آگاهی از مقدار تبخیر و مدلسازی آن به عنوان یکی از متغیرهای مهم هیدرولوژیکی در تحقیقات کشاورزی و حفاظت آب و خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. در دهههای اخیر روشهای هوش مصنوعی در تخمین و پیشبینی پدیدههای غیرخطی توانایی ...
بیشتر
تبخیر یکی از پارامترهای اقلیمی مهم در مناطق خشک است و نقش مهمی را در مدیریت منابع آب بازی میکند، به همین جهت آگاهی از مقدار تبخیر و مدلسازی آن به عنوان یکی از متغیرهای مهم هیدرولوژیکی در تحقیقات کشاورزی و حفاظت آب و خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. در دهههای اخیر روشهای هوش مصنوعی در تخمین و پیشبینی پدیدههای غیرخطی توانایی بالایی از خود نشان داده است. در این تحقیق از سه روش مهم دادهکاوی شامل شبکة عصبی مصنوعی، شبکههای استنتاج فازی و درخت تصمیم رگرسیونی جهت پیشبینی تبخیر ماهانه در ایستگاه سینوپتیک یزد استفاده شد. برای این منظور از 8 متغیر هواشناسی در مقیاس ماهانه (متوسط کمینة دما، متوسط بیشینة دما، میانگین دما، ساعات آفتابی، سرعت باد، جهت باد، میانگین رطوبت نسبی و تبخیر) به عنوان ورودی مدل استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان داد هر سه مدل نامبرده قادرند با استفاده از پارامترهای اقلیمی مذکور به پیشبینی مقدار تبخیر ماهانه 12 ماه بعد از وقوع بپردازند ولی در میان سه مدل مورد استفاده، شبکة عصبی مصنوعی با ضریب همبستگی برابر با 97/0r=، 1/5RMSE=،3/36MAE= و 48/0-ME= بهترین کارایی را از خود نشان داد. همچنین نتایج نشان داد در پیشبینی تبخیر، تفاوت قابلملاحظهای در زمان استفاده از دادههای خام و دادههای نرمال شده وجود ندارد و پردازش دادهها تأثیر چندانی در بهبود نتایج مدلها نخواهد داشت.
مجید محمداسمعیلی؛ محمد رضا مجتهدی؛ خیرالنسا میرنیا
چکیده
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی ...
بیشتر
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی انجام پذیرفت. ابتدا تعداد و طول کل استولونها به تفکیک در هر تیمار در گونۀ A. littoralis شمارش شدند. تعداد و طول ریزوم در گونۀ J. maritimus در هر واحد آزمایشی (گلدان) شمارش شد. وزن کل مادۀ خشک، وزن مادۀ خشک اندامهای هوایی، وزن مادۀ خشک اندامهای زیرزمینی در هر واحد آزمایشی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات گونه و ارتفاع غرقاب روی تمام شاخصهای عملکردی مورد مطالعه (به استثنای اثر غرقاب در وزن خشک ریشه) دو گونۀ مرتعی A. littoralisو J. maritimusمعنیدار است. مقایسۀ میانگین شاخصهای عملکردی در گونۀ A. littoralis نشان میدهد بین دو دسته تیمار (هم سطح آب و تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب) و تیمار (بدون غرقاب و تیمار 15 سانتیمتر زیر سطح آب هم) اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسۀ میانگین در شاخصهای عملکردی گونۀ J. maritimusنشان میدهد که اختلاف معنیداری در تعداد ریزوم، طول کل ریزومها و و وزن خشک اندامهای زیر زمینی مشاهده نشد. مقایسۀ میانگین میزان مادۀ خشک در مرتع که بیشترین میزان تولید این دو گونه در تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب بود.