علی گلکاریان؛ عباسعلی محمدیان؛ ابوالفضل عبدالهی
چکیده
حوزۀ آبخیز یک واحد ایدهآل برای مدیریت منابع طبیعی و همچنین تعدیل تأثیر ناهنجاری طبیعی برای دستیابی به توسعۀ پایدار است. شرط اول کنترل عوامل فرسایشی و بهبود وضعیت بحرانی یک حوزۀ آبخیز، شناسایی مناطق و زیرحوزههای با وضعیت بحرانیتر و اولویتبندی آنها است تا در صورت اجرای عملیات کنترلی، مناطق دارای اولویتهای بالاتر بیشتر مد ...
بیشتر
حوزۀ آبخیز یک واحد ایدهآل برای مدیریت منابع طبیعی و همچنین تعدیل تأثیر ناهنجاری طبیعی برای دستیابی به توسعۀ پایدار است. شرط اول کنترل عوامل فرسایشی و بهبود وضعیت بحرانی یک حوزۀ آبخیز، شناسایی مناطق و زیرحوزههای با وضعیت بحرانیتر و اولویتبندی آنها است تا در صورت اجرای عملیات کنترلی، مناطق دارای اولویتهای بالاتر بیشتر مد نظر قرار گرفته و برنامههای حفاظتی در این قبیل مناطق متمرکز شوند. هدف از این پژوهش اولویتبندی زیرحوزههای حوزۀ آبخیز دریان سمنان جهت اقدامات آبخیزداری با استفاده از روش شباهت به گزینه ایدهآل (تاپسیس) است. ابتدا در این پژوهش شش معیار (جمعیت، متوسط تولید پوشش گیاهی، منابع آب، سطح اراضی کشاورزی، فرسایش و استحکام سازند) جهت اولویتبندی انتخاب، سپس وزن هر یک از معیارها با استفاده از روش آنتروپی مشخص گردید که در این میان فاکتور جمعیت و فرسایش به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج نشان داد از بین 38 زیرحوزۀ مورد بررسی، زیرحوزههای A10، A'11 و B'7_A'12_C'21 به دلیل بالاتر بودن رتبۀ معیارهای جمعیت، منابع آب و سطح اراضی کشاورزی که دارای بالاترین وزن در بین معیارهای انتخابی هستند، در اولویت بالاتری قرار گرفتند و زیر حوزههای C6 ,C9 وC7 به جهت پایین بودن معیارهای مذکور کمترین اولویت را به خود اختصاص دادند.
کاظم نصرتی؛ سپیده ایمنی؛ آرش طالاری
چکیده
رسوب ناشی از فرسایش خاک به عنوان مهمترین نمایة تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیست بومها تلقی میشود. لذا برآورد معتبر رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده است تا از روشهای تحلیل منطقهای جهت برآورد بار رسوب معلق در آبخیز فاقد و یا کمبود ...
بیشتر
رسوب ناشی از فرسایش خاک به عنوان مهمترین نمایة تخریب اراضی، چالشی مهم در بحث توسعۀ پایدار و تهدیدی بر زیست بومها تلقی میشود. لذا برآورد معتبر رسوب خروجی از آبخیزها بسیار حائز اهمیت میباشد. گستردگی آبخیزها و کمبود ایستگاههای سنجش رسوب باعث شده است تا از روشهای تحلیل منطقهای جهت برآورد بار رسوب معلق در آبخیز فاقد و یا کمبود آمار استفاده شود. هدف از این تحقیق تحلیل منطقهای بار رسوب معلق با استفاده از روش رگرسیون مؤلفههای اصلی در مناطق همگن حوضة آبخیز سفیدرود با مساحت 59273 کیلومترمربع است. در این پژوهش، 23 ایستگاه رسوبسنجی با دورههای آماری 30 سال انتخاب گردید و میانگین سالانة رسوب زیرحوضهها به عنوان متغیر وابسته و 18 متغیر فیزیوگرافی و هیدرولوژیک مربوط به زیرحوضهها به عنوان متغیر مستقل تعیین شدند. پس از تعیین مناطق همگن، در هر منطقة همگن براساس روش تجزیة مؤلفههای اصلی (PCA) مؤلفههای مؤثر در رسوب شناسایی شدند. درنهایت ارتباط بین بار رسوب معلق در دورة بازگشتهای مختلف و مؤلفههای مؤثر در مناطق همگن تعیین شدند. نتایج نشان داد که ایستگاه های واقع در منطقة مورد مطالعه با بکارگیری تحلیلخوشهای در دو گروه همگن قرار گرفتند. براساس تجزیة مؤلفههای اصلی، در منطقة همگن یک، 18 متغیر به 5 مؤلفه با توجیه بیش از ۸۷ درصد واریانس و در منطقة همگن دوم دادهها به 3 مؤلفه با توجیه بیش از 92 درصد واریانس خلاصه شدند. همچنین با استفاده از رگرسیون مؤلفههایاصلی در منطقة همگن 1 فاکتور اول با مقدار ضریبتبیین دبی رسوب 25 ساله 67/0 و در منطقة همگن 2، نیز فاکتور اول و دوم با ضریبتبیین 32/0 وارد مدل شدند.
عبدالحسین محمدی؛ رضا قضاوی؛ روح الله میرزایی؛ حمید رضا ناصری
چکیده
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) ...
بیشتر
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) آن با دادههای بارش منطقه بهطور همزمان (اردیبهشت ماه)، یک ماه تأخیر (فروردین ماه) و دو ماه تأخیر (اسفند ماه) در طول دورۀ آماری 2017-2000 استخراج شد. تحلیل روند تغییرات بارندگی با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال انجام شد. طی این آزمون مقادیر بارش حداقل طی دورۀ 18 ساله روند افزایشی داشت و در بین شاخصهای پوشش گیاهی، شاخص NDVI حداکثر و میانگین روند افزایشی را نشان دادند. نتایج نشان داد که ارتباط غیرخطی از نوع درجۀ سوم بین بارش و پوشش گیاهی قویتر از روابط خطی، درجۀ دوم، توانی، لگاریتمی و نمایی بود. طی بررسی در گام همزمان، حداکثر همبستگی برابر با 62/0 بین شاخص DVI و بارش به دست آمد. در بررسی با یک گام تأخیر، حداکثر همبستگی برابر با 44/0 بین شاخص NDVI و بارش وجود داشت. بررسی با دو گام تأخیر نشان داد که حداکثر همبستگی برابر با 52/0 بین شاخص RVI و بارش است. مدلسازی پوشش گیاهی با استفاده از بارندگی همزمان و تا دو ماه تأخیر، نشان داد که شاخصهای DVI، RVI و EVIدرگام همزمان بهترین رابطۀ رگرسیونی را ارائه میدهند، در حالیکه برای شاخص NDVI بهترین رابطۀ رگرسیونی با بارش دو ماه قبل بود.
رسول قبادیان؛ زینب بهرامی
چکیده
افزایش بهره برداری همراه با دورههای خشکسالی، باعث بیلان منفی دشت خزل واقع در استان همدان شده است. مقدار افت از سال 79 تا 89 به میزان 8/5 متر برآورد شده است. با توجه به قابلیت بالای GMS در استفاده از GIS و همچنین لایهبندی دقیق آبخواندر این تحقیق به منظور بررسی نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت خزل از آن استفاده شد. بدین ترتیب که مدل کمی آبخوان ...
بیشتر
افزایش بهره برداری همراه با دورههای خشکسالی، باعث بیلان منفی دشت خزل واقع در استان همدان شده است. مقدار افت از سال 79 تا 89 به میزان 8/5 متر برآورد شده است. با توجه به قابلیت بالای GMS در استفاده از GIS و همچنین لایهبندی دقیق آبخواندر این تحقیق به منظور بررسی نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت خزل از آن استفاده شد. بدین ترتیب که مدل کمی آبخوان با کد MODFLOW در بسته ترمافزار مذکور تهیه و در دو حالت جریان ماندگار (مهرماه 1388) و جریان غیرماندگار (از آبانماه 1388 تا مردادماه 1389) واسنجی و در شهریورماه 1389 صحتسنجی شد. سپس با مدل کالیبره شده تأثیر اجرای طرح تغذیه مصنوعی آبخوان به مدت 5 ماه از اواخر مهر تا اواخر اسفند ( توسط 31چاه تزریق) بررسی شد. نتایج نشان داد با پاسخ مثبت آبخوان، حداکثر میزان بالا آمدگی سطح آب زیر زمینی دشت به مقدار 19 سانتیمتر در فروردین ماه بود. در ادامه مدل کیفی آبخوان با کد MT3DMS تهیه و برای همان دورهی شبیهسازی جریان، با کالیبراسیون مقادیر ضریب پراکندگی طولی مواد آبخوان و ضریب توزیع (به روش سعی و خطا) واسنجی شد. مقادیر ضریب همبستگی (98/0)، شیب خط رگرسیون (0079/1)، میانگین خطا (56/4) و جذر میانگین مربعات خطا (36/3%) نشان از واسنجی مناسب مدل کیفی برای شبیهسازی انتشار آلودگی و اعمال سناریوهای مختلف دارد. انتشار آلودگی چاههای فاضلاب به عنوان یک سناریو ارزیابی شد. نتایج نشان داد شعاع تأثیر چاههای فاضلاب در نقاط مختلف حدود 150 تا 200 متر میباشد.
پریسا نیکنام؛ رضا عرفانزاده؛ حسن قلیچ نیا
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر گیاه بالشتکی اسپرس خاردار (Onobrychis cornuta) بر پراکنش مکانی بانک بذر خاک در مراتع کوهستانی حوزۀ واز استان مازندران انجام شد. بدین منظور، 20 پایه از اسپرس خاردار به تصادف انتخاب شدند. در چهار موقعیت هر پایه (لبه در شیب رو به بالا، لبه در شیب رو به پایین، مرکز و بیرون بهعنوان منطقۀ شاهد)، نمونۀ خاک از عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتر ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر گیاه بالشتکی اسپرس خاردار (Onobrychis cornuta) بر پراکنش مکانی بانک بذر خاک در مراتع کوهستانی حوزۀ واز استان مازندران انجام شد. بدین منظور، 20 پایه از اسپرس خاردار به تصادف انتخاب شدند. در چهار موقعیت هر پایه (لبه در شیب رو به بالا، لبه در شیب رو به پایین، مرکز و بیرون بهعنوان منطقۀ شاهد)، نمونۀ خاک از عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتر برداشت شد. سپس بذور جوانهزدۀ داخل نمونههای خاک در شرایط طبیعی گلخانه شناسایی و تراکم بانک بذر خاک در مترمربع و غنای گونهای محاسبه شدند. برای مقایسۀ اثر موقعیت مکانی لکۀ بالشتکی، عمق و اثر متقابل آنها بر خصوصیات بانک بذر خاک از آزمونهای تجزیۀ واریانس دو طرفه و t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر موقعیت و عمق بر تراکم درسطح 01/0 معنیدار بود. همچنین تراکم بانک بذر در موقعیتهای لبۀ شیب رو به بالا و مرکز (به ترتیب با میانگین 5437 و 5/4099 بذر در مترمربع) بهطور معنیداری بیشتر از تراکم در موقعیتهای لبۀ شیب رو پایین و بیرون (به ترتیب با میانگین، 5/2685 و 8/2413 بذر در مترمربع) بود. همچنین غنای گونهای در موقعیتهای لبۀ شیب رو به بالا و مرکز (به ترتیب با میانگین 7/9 و 5/9) بهطور معنیداری بیشتر از غنای گونهای دو موقعیت دیگر بود. تراکم و غنای گونهای بانک بذر خاک عمق سطحی خاک بهطور معنیداری بیشتر از عمق پایینی بود. این تحقیق تأثیر معنیدار تاجپوشش گیاهان بالشتکی در افزایش تراکم و غنای بانک بذر خاک را ثابت کرد.
جواد معتمدی (ترکان)؛ حسین ارزانی؛ مرتضی مفیدی؛ اسماعیل شیدای کرکج؛ سحر بابایی
چکیده
نقش چوپان در نگهداری، مدیریت و پراکنش دام در مراتع، بسیار با اهمیت است. هدایت گله، نقش اساسی در پراکنش چرا و عملکرد مطلوب دام در مرتع دارد. از اینرو ضرورت دارد سیستم شبانی موجود، مورد ارزیابی قرار گیرد و مشخص گردد که دامها تا چه حد مطابق معیارها و شاخصهای اکولوژیک، در مکانهای شایسته، چرا داده میشوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ...
بیشتر
نقش چوپان در نگهداری، مدیریت و پراکنش دام در مراتع، بسیار با اهمیت است. هدایت گله، نقش اساسی در پراکنش چرا و عملکرد مطلوب دام در مرتع دارد. از اینرو ضرورت دارد سیستم شبانی موجود، مورد ارزیابی قرار گیرد و مشخص گردد که دامها تا چه حد مطابق معیارها و شاخصهای اکولوژیک، در مکانهای شایسته، چرا داده میشوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش چوپان در هدایت گله و پراکنش دام (گوسفند) و تطابق آن با نقشۀ شایستگی مرتع انجام شد. ثبت حرکت دامها در ماههای مختلف فصل چرا توسط GPS و انطباق آن با نقشۀ شایستگی مرتع، نشان داد که هدایت دام توسط چوپان، در مساحتهایی صورت گرفته که بهواسطۀ محدودیت تولید علوفه و بعضاً حساسیت خاک به فرسایش، از شایستگی کمی برای چرا برخوردار است. از اینرو فرضیۀ پژوهش مبنی بر اینکه چوپان نقش مؤثری در پراکنش دام بر اساس شایستگی مرتع ندارد، تأیید میشود و با توجه به اینکه چوپان، دامها را در مکانهایی چرا داده است که شایستگی کمی برای چرا دارند، نتیجه گرفته میشود که سیستم شبانی موجود در مراتع منطقه، کارآمد نمیباشد. از اینرو استفاده از تکنولوژیهای جدید نظیر GPS و حصارهای الکتریکی در کنار دانش بومی بهمنظور هدایت مناسب گله و کاهش فشار چرای دام در محدودههایی که بر مبنای معیارها و شاخصهای اکولوژیک، شایستگی لازم برای چرا را ندارند، پیشنهاد میشود.
علی نوروزی؛ ایمان حقیان؛ اسماعیل شیدای کرکج
چکیده
مراتع به عنوان منبع تولید گوشت، علوفه، آب و خاک نقش مهمی در اقتصاد کشور برخوردار است، ولی افزایش تعداد بهرهبرداران و تعداد دام در مراتع توازن بین تولید و برداشت را از میان برده است. برای جلوگیری از روند صعودی تخریب مراتع اقدام به تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری شده است. در این تحقیق تأثیر اجرای طرحهای مرتعداری بر شاخصهای ...
بیشتر
مراتع به عنوان منبع تولید گوشت، علوفه، آب و خاک نقش مهمی در اقتصاد کشور برخوردار است، ولی افزایش تعداد بهرهبرداران و تعداد دام در مراتع توازن بین تولید و برداشت را از میان برده است. برای جلوگیری از روند صعودی تخریب مراتع اقدام به تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری شده است. در این تحقیق تأثیر اجرای طرحهای مرتعداری بر شاخصهای مختلف نظیر تنوع گیاهی، وضعیت، گرایش مرتع، تولید و درصد تاج پوشش گیاهی در پنج مرتع دارای طرح مرتعداری (تجرود، سنگل آباد، علی آباد، گرماب و دوچاهی) واقع در شهرستان تربت حیدریه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور پس از اندازهگیری شاخصهای مذکور در داخل طرحهای مرتعداری (تیمار) و سایتهای مجاور آن به عنوان شاهد با استفاده آزمون تی استیودنت دادهها مورد آنالیز آماری قرار گرفتند. نتایج مقایسۀ میانگین درصد پوشش گیاهی نشان میدهد درصد تاج پوشش گیاهی مناطق دارای طرح با میزان 64/51 درصد نسبت به منطقۀ فاقد طرح با میزان 5/47 درصد دارای تاج پوشش کل بیشتر معنیدار در سطح پنج درصد هست. همچنین علی رغم بالا بودن عددی میزان تولید در منطقه دارای طرح (08/73 کیلوگرم بر هکتار) نسبت به منطقۀ فاقد طرح (99/67)، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. میانگین امتیاز نمره وضعیت برای منطقه داخل طرح (4/27) و خارج طرح (4/23) از لحاظ آماری با یکدیگر تفاوت معنیدار ندارند. اجرای طرح مرتعداری در سه منطقه (تجرود، سنگل آباد و علی آباد) از مجموع پنج منطقه سبب تغییر گرایش مرتع از حالت منفی به ثابت شده است. همچنین اجرای طرح مرتعداری سبب افزایش معنیدار شاخصهای ناهمگنی شانون-وینر و یکنواختی سیمپسون در داخل طرح نسبت به خارج شده است ولی اجرای طرح مرتعداری تغییر معنیداری در شاخص غنای مارگالف نداشته است. در مجموع اجرای طرحها موجب بهبود شاخصهای سلامت مرتع گشته است. اگر چه برخی شاخصهای مورد مطالعه از لحاظ آماری افزایش معنیداری نداشته است ولی از لحاظ عددی مقادیر بالایی را به خود اختصاص داده است. از بین شاخصهای تنوع، شاخصهای شانون-وینر و سیپمسون به عنوان حساسترین پارامترها مشخص شدند و در سایر مطالعات پایش پیشنهاد میگردد استفاده گردند. به عنوان نتیجهگیری کلی پیشنهاد میشود طرحریزی و اجرا و نظارت طرحهای مرتعداری با دقت بالایی صورت گیرد تا شاهد افزایش کارایی اینگونه طرحها بود.
مسعود نصری؛ رضا مدرس
چکیده
با وجود مطالعات زیادی که در زمینه خشکسالی هواشناسی در استان اصفهان انجام شده است، مطالعه خاصی در مورد خشکسالیهای هیدرولوژیک انجام نگرفته است. در این مطالعه برای اولین بار روند شاخصهای جریان کم به عنوان مهمترین شاخصهای خشکسالی هیدرولوژیک در حوزههای آبخیز استان اصفهان انجام گرفت. میانگین دبی روزانه به عنوان شاخص هیدرولوژیک ...
بیشتر
با وجود مطالعات زیادی که در زمینه خشکسالی هواشناسی در استان اصفهان انجام شده است، مطالعه خاصی در مورد خشکسالیهای هیدرولوژیک انجام نگرفته است. در این مطالعه برای اولین بار روند شاخصهای جریان کم به عنوان مهمترین شاخصهای خشکسالی هیدرولوژیک در حوزههای آبخیز استان اصفهان انجام گرفت. میانگین دبی روزانه به عنوان شاخص هیدرولوژیک و جریانهای کم 1، 7، 15، 30 و 90 روزه به عنوان شاخصهای خشکسالی هیدرولوژیک در 22 ایستگاه هیدرومتری با حداقل دوره آماری 20 ساله در این مطالعه محاسبه و روند آنها در سطح استان بدست آمد. نتایج تحلیل روند با استفاده از روش من-کندال و همبستگی اسپیرمن نشان داد دبی میانگین روزانه و جریانهای کم در اغلب ایستگاهها دارای روند منفی است. جریانهای کم در اغلب ایستگاهها دارای روند منفی معنیدار هستند. همچنین به جز ایستگاه قلعه شاهرخ، شاخصهای جریان کم در ایستگاههای حوضه سد زاینده رود دارای روند نزولی میباشند به طوریکه ایستگاه اسکندری شاهد شدیدترین روند کاهشی است. کاهش دبی روزانه و کاهش دبی جریانهای کم بهویژه در سالهای اخیر زنگ خطری برای مدیریت منابع آب به ویژه در حوضه سد زاینده رود است.
حمیدرضا کوه بنانی؛ محمدرضا یزدانی
چکیده
برآورد تبخیر و تعرق یکی از مشکلترین اجزاء چرخۀ هیدرولوژی است. درعینحال در معادلۀ بیلان آب سهم عمده مرتبط با این عامل است. در تحقیق حاضر الگوریتم توازن انرژی یا سبال بهعنوان یکی از روشهای آزموده شده و موفق جهت برآورد تبخیر و تعرق مورد ارزیابی مجدد واقع میگردد. در واقع در روش سبال، میزان تبخیر و تعرق مقدار مجهول در معادلۀ ...
بیشتر
برآورد تبخیر و تعرق یکی از مشکلترین اجزاء چرخۀ هیدرولوژی است. درعینحال در معادلۀ بیلان آب سهم عمده مرتبط با این عامل است. در تحقیق حاضر الگوریتم توازن انرژی یا سبال بهعنوان یکی از روشهای آزموده شده و موفق جهت برآورد تبخیر و تعرق مورد ارزیابی مجدد واقع میگردد. در واقع در روش سبال، میزان تبخیر و تعرق مقدار مجهول در معادلۀ تعادل انرژی بر روی سطح زمین است. با توجه به تغییرات کالیبراسیون این سنجنده نسبت به نسلهای قبلی ماهوارۀ لندست، روش سبال در بخشهای خاص مورد بازنگری واقع شد. بهمنظور آزمون کارایی مدل سبال بر روی این سنجنده، مقادیر اندازهگیری شده در 20 روز مختلف با مقادیر بهدستآمده از روش پنمنمونتیث مورد مقایسه واقع گردید. نتایج نشان داد بین مقادیر این دو روش، همبستگی 83/0 با ضریب تعیین 7/0 وجود دارد. ازاینرو میتوان با روش سبال اطلاعات تبخیر و تعرق واقعی را بهصورت دورهای و منظم در پهنههای وسیع و با ضریب اطمینان بالا و بدون نیاز به دادههای هواشناسی محاسبه و پهنهبندی کرد.
علی اکبر نظری سامانی؛ بهناز زرین؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
انرژی فرسایندگی باران، فاکتوری مهم و تأثیرگذار بر جداسازی ذرات خاک و انتقال آنها میباشد و نقش مهمی در پتانسیل فرسایش منطقه دارد. شاخصهای متفاوتی به منظور محاسبۀ فرسایندگی باران ارائه شدهاند که بر مبنای ویژگیهای باران از جمله مقدار، شدت، مدت، اندازۀ قطر قطره، انرژی جنبشی و یا ترکیبی از آنها میباشند. همچنین تغییرات ...
بیشتر
انرژی فرسایندگی باران، فاکتوری مهم و تأثیرگذار بر جداسازی ذرات خاک و انتقال آنها میباشد و نقش مهمی در پتانسیل فرسایش منطقه دارد. شاخصهای متفاوتی به منظور محاسبۀ فرسایندگی باران ارائه شدهاند که بر مبنای ویژگیهای باران از جمله مقدار، شدت، مدت، اندازۀ قطر قطره، انرژی جنبشی و یا ترکیبی از آنها میباشند. همچنین تغییرات زمانی و مانی آن در برآورد مناطق حساس ضروری میباشد و به منظور مدیریت و حفاظت خاک در حوزههای آبخیز، آگاهی از میزان فرسایندگی باران در شرایط مختلف اقلیمی و تهیۀ نقشۀ فرسایندگی در هر دوره ضروری میباشد. در این پژوهش با هدف تعیین تأثیر شرایط متفاوت اقلیمی بر فرسایندگی باران در حوزۀ آبخیز فشند واقع در استان البرز، ابتدا از شاخص SPI به منظور تعیین دورههای خشکسالی، ترسالی و سال نرمال آبی هر ایستگاه استفاده شد. سپس اقدام به محاسبۀ شاخص EI30 در چهار ایستگاه باران سنج ثبات و محاسبۀ شاخص فورنیه اصلاح شده در یازده ایستگاه باران سنج معمولی و باران سنج ثبات در دورههای مختلف اقلیمی شد و روابط همبستگی بین EI30 با بارش 24 ساعته، بارش سالانه و فورنیۀ اصلاح شده برقرار شد. از این بین، بهترین رابطه بین شاخص EI30 و بارندگی سالانه با R2 =0.71 انتخاب شد. سپس روشهای مختلف درونیابی زمینآماری مورد مقایسه قرار گرفت و نقشههای پهنهبندی فرسایندگی باران در دورههای خشکسالی، ترسالی، سال نرمال آبی و در کل دورۀ آماری 91-79 تهیه شد. نتایج نشان میدهد، نقشههای خروجی مطابق با الگوی تغییر پذیری اقلیمی نشاندهندۀ بیشترین میزان فرسایندگی باران در دورۀ ترسالی و کمترین میزان آن در دورۀ خشکسالی میباشند. البته نتایج نشان دادند که فرسایندگی در فصل تابستان در دورۀ خشک بیشتر از دورۀ تر است و این مسئله به دنبال کاهش پوشش حفاظتی زمین در سالهای خشک خود موجب تشدید فرسایش در سالهای خشک میشود. در حالیکه تصور عمومی بر این است که به دلیل خشکسالی فرسایش نیز کمتر خواهد شد.
محمدرضا یزدانی؛ علی اصغر ذوالفقاری
چکیده
برخی سیگنالهای آب و هوایی با منشأ خارجی میتوانند موجب تغییرات در شرایط آب و هوایی شده و بر میزان آورد جریان رودخانه تأثیرگذار باشند. ازآنجاییکه جریان رودخانه حبله رود نقش بسزایی در توسعه فعالیتهای مختلف خصوصاً کشاورزی منطقه داشته است، لازم است با انجام تحقیقات مناسب میزان جریان، پیشبینی شده تا بتوان مدیریت بهینه منابع آب ...
بیشتر
برخی سیگنالهای آب و هوایی با منشأ خارجی میتوانند موجب تغییرات در شرایط آب و هوایی شده و بر میزان آورد جریان رودخانه تأثیرگذار باشند. ازآنجاییکه جریان رودخانه حبله رود نقش بسزایی در توسعه فعالیتهای مختلف خصوصاً کشاورزی منطقه داشته است، لازم است با انجام تحقیقات مناسب میزان جریان، پیشبینی شده تا بتوان مدیریت بهینه منابع آب خصوصاً در شرایط خشکسالی و اقلیم در حال تغییر در این منطقه را مهیا نمود. در انجام این تحقیق از چهار مدل غیرخطی شبکه عصبی مصنوعی شامل شبکههای پیش خورد تعمیمیافته، شبکههای جوردن المان، شبکههای زمان تأخیری چرخشی و شبکههای تابع پایه شعاعی برای مدلسازی جریان رودخانه حبله رود (ایستگاه بنکوه) طی دوره 1361 تا 1390 استفاده گردید. برای ارزیابی شاخصهای پیوند از دور و نقش آنها در کارایی مدل از 10 شاخص استفاده گردید و متغیرهای ورودی در 4 سناریو مجزا در هر مرحله پس از آنالیز حساسیت دادهها وارد مدل شدند. نتایج بهدستآمده در مرحله تست مدل حاکی از خطای کمتر شبکههای جوردن المان نسبت به سایر مدلها در پیشبینی جریان است (میزان خطا از سناریوی اول تا چهارم به ترتیب برابر 57/5، 9/4، 35/5 و 62/4 است). بهطورکلی میزان خطا از سناریوی اول تا سناریوی چهارم روندی کاهشی را در مدلها نشان میدهد. نتایج بررسیها بیانگر این است که با اضافه نمودن شاخصهای پیوند از دور، میزان خطا در پیشبینی جریان رودخانه حبله رود از 15 تا 31 درصد کاهش مییابد.
مژده محمدی؛ حسین ملکی نژاد؛ محمدتقی دستورانی
چکیده
کمبود ایستگاههای آبسنجی، کوتاهی دوره آماری و عدم دقت در برآوردهای ایستگاهی، مهمترین مشکلات در برآورد تناوب سیل در منطقه مورد مطالعه است که استفاده از روشهای منطقهای را ناگزیر میسازد. روش تحلیل منطقهای یک روش کارآمد برای برآورد دبی سیل در مناطق فاقد داده یا دارای آمار کوتاه مدت میباشد. این روش متکی به ویژگیهای فیزیکی ...
بیشتر
کمبود ایستگاههای آبسنجی، کوتاهی دوره آماری و عدم دقت در برآوردهای ایستگاهی، مهمترین مشکلات در برآورد تناوب سیل در منطقه مورد مطالعه است که استفاده از روشهای منطقهای را ناگزیر میسازد. روش تحلیل منطقهای یک روش کارآمد برای برآورد دبی سیل در مناطق فاقد داده یا دارای آمار کوتاه مدت میباشد. این روش متکی به ویژگیهای فیزیکی و اقلیمی حوزههای آبخیز بوده و از روابط آماری در بررسی دادههای مشاهداتی جریان استفاده میکند. تحلیل منطقهای سیلاب دارای روشهای متعددی است که انتخاب هر کدام از این روشها در هر منطقه، بستگی به شرایط اقلیمی منطقه، تعداد و نوع داده و همچنین دوره بازگشت مورد انتظار دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه کارایی چهار روش تحلیل منطقهای هیبرید، گشتاور خطی، رگرسیون چندمتغیره و روش CCA در برآورد دبی پیک حوضه اصفهان-سیرجان و دشت یزد-اردکان است. به این منظور تعداد 16 ایستگاه آبسنجی منطقه انتخاب و دبی حداکثر لحظهای آنها استخراج شد. از نتایج روش هیبرید و رگرسیون چند متغیره که قبلا در منطقه مطالعاتی و با همین منظور انجام شده بود نیز استفاده گردید و مقایسه چهار روش با یکدیگر از طریق دو آماره RRMSE و میانگین خطای مطلق (MAE) انجام یافت. نتایج نشان داد که روش CCA به نسبت سایر روشها از مقادیر خطای کمتری برخوردار بوده و مناسبتر است. برتری روش CCA در تمام دوره برگشتها قابل توجه میباشد و روش رگرسیون چند متغیره در گزینهی بعدی تحلیل منطقهای قرار دارد.
مهسا میردشتوان؛ علی نجفی نژاد؛ امیر سعدالدین
چکیده
تجزیه و تحلیل روند و ایستایی متغیرهای هیدرولوژیک، ابزارهایی مفید برای درک تغییرات اقلیمی هستند و میتوانند اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات محتمل در آینده فراهم نمایند. از آنجایی که ناایستایی سریهای زمانی میتواند به دلایل مختلفی نظیر وجود روند در دادهها رخ دهد، در تحقیق حاضر ابتدا آزمون ناپارامتری من-کندال همراه با ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل روند و ایستایی متغیرهای هیدرولوژیک، ابزارهایی مفید برای درک تغییرات اقلیمی هستند و میتوانند اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات محتمل در آینده فراهم نمایند. از آنجایی که ناایستایی سریهای زمانی میتواند به دلایل مختلفی نظیر وجود روند در دادهها رخ دهد، در تحقیق حاضر ابتدا آزمون ناپارامتری من-کندال همراه با روشی برای اصلاح تأثیر همبستگی سریالی بر روند (TFPW)، مورد استفاده قرار گرفتند؛ همچنین به جهت ارزیابی رابطه میان روند و ایستایی سریهای زمانی مورد بررسی، ایستایی سریهای زمانی توسط آزمونهای ایستایی بررسی گردید. یافتههای پژوهش حاضر نشان دادند که جریان سطحی در تمامی رودخانههای اصلی مورد مطالعه در دامنههای جنوبی البرز دارای روند کاهشی است. در ایستگاههایی که روند کاهشی معناداری از خود نشان دادند (لتیان و فیروزکوه)، استفاده از روش TFPW معناداری روند جریان سطحی را در ایستگاههای مذکور از بین برد. نتایج آزمونهای ایستایی حاکی از ایستا بودن تمامی سریها پس از حذف همبستگی سریالی موجود در آنها است که این امر میتواند متأثر از عدم وجود روند معنادار در این سریها باشد؛ با این حال ایستگاه فیروزکوه پس از اعمال روش TFPW ناایستایی معناداری در سطح اطمینان 95 درصد از خود نشان داد که این امر ممکن است ناشی از وجود جهش در سری دادههای این ایستگاه باشد. یافتههای پژوهش حاضر میتواند به برنامهریزان و سیاستگذاران در عرصههای گوناگون مرتبط با برنامهریزی منابع آب کشور در انطباق با تغییرات اقلیمی در آینده یاری رساند.
رضا نامجویان؛ جمشید قربانی؛ قدرت اله حیدری؛ قربان وهاب زاده
چکیده
فعالیتهای مربوط به استخراج سنگهای معدنی از جمله عوامل تخریب پوشش گیاهی مراتع است. توالی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ در ارتباط با تشکیل بانک بذر است. بدین منظور در دو منطقۀ مهم برداشت زغال سنگ در استان مازندران اقدام به مطالعۀ بانک بذر خاک شد تا ترکیب و مقدار بذر گیاهان در باطله و خاک مراتع اطراف مورد شناسایی و مقایسه قرار ...
بیشتر
فعالیتهای مربوط به استخراج سنگهای معدنی از جمله عوامل تخریب پوشش گیاهی مراتع است. توالی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ در ارتباط با تشکیل بانک بذر است. بدین منظور در دو منطقۀ مهم برداشت زغال سنگ در استان مازندران اقدام به مطالعۀ بانک بذر خاک شد تا ترکیب و مقدار بذر گیاهان در باطله و خاک مراتع اطراف مورد شناسایی و مقایسه قرار گیرد. نمونههای خاک و باطله قبل از فصل رویش گیاهان از 140 پلات یک متر مربعی در کیاسر و 115 پلات یک متر مربعی در کارمزد سوادکوه برداشت و به مدت هشت ماه در گلخانه برای جوانهزنی نگهداری شدند. بذرهای جوانه زده شناسایی و شمارش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد از بانک بذر خاک منطقۀ کیاسر 28 گونۀ گیاهی و منطقۀ کارمزد 23 گونۀ گیاهی جوانه زدند. تعداد 10 و 6 گونۀ گیاهی به ترتیب فقط در بانک بذر باطلههای کارمزد و کیاسر مشاهده شدند. غالبیت بانک بذر باطله در منطقۀ کیاسر با یکسالهها و در منطقۀ کارمزد با چندسالهها و غالبیت پهن برگان علفی بوده است. در منطقۀ کیاسر بانک بذر باطلهها نسبت به بانک بذر مراتع مشجر اطراف از تنوع و غنای کمتری برخوردار بودند اما در منطقۀ کارمزد تفاوت معنیداری بین باطلهها و پوشش گیاهی اطراف از نظر تنوع و غنا مشاهده نشد. با توجه به شرایط سخت جوانهزنی و استقرار گیاهچه در باطلهها و تراکم کم بذر در بانک بذر آن به نظر میرسد احیاء طبیعی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ فرآیند کندی باشد که نیاز به استفاده از تیمارهای اصلاح کننده و ورود دستی بذر گیاهان دارد.
فاطمه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ ...
بیشتر
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ گیاهی سه ترانسکت 500 متری در نظر گرفته شد و در هر ترانسکت 10 پلات مستقر گردید. در هر پلات ویژگیهای پوشش گیاهی ازجمله نوع و درصد تاج پوشش گونهها، درصد سنگ و سنگریزه، درصد لاشبرگ و درصد خاک لخت تعیین شد. بهعلاوه، جهت بررسی عوامل خاکی، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیلی حفر شد و با توجه به محدوده گسترش ریشهها و وجود یا عدم وجود سخت لایه و نفوذ ریشه، نمونهبرداری خاک در دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، درصد گچ، درصد آهک، املاحی چون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم، نسبت جذب سیدیم و درصد سدیم تبادلی) در آزمایشگاه تعیین شد. سپس با انجام آنالیز آماری تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی تعیینشده و عوامل مؤثر در ایجاد این اختلاف معرفی شدند، این عوامل عبارتاند از درصد شن، درصد ماده آلی و هدایت الکتریکی.
علی اکبر نظری سامانی؛ علیرضا اولیایی؛ سادات فیض نیا
چکیده
ارزیابی فراوانی چشمهها به موضوعی مهم برای برنامهریزی استفاده از زمین، به خصوص شناسایی منابع آب زیرزمینی و حفاظت از محیطزیست تبدیل شده است. بدین منظور جهت تولید نقشۀ فراوانی چشمههای حوزۀ آبخیز بجنورد، از روش رگرسیون لجستیک باینری (به منظور وجود و عدم وجود چشمه)، تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده ...
بیشتر
ارزیابی فراوانی چشمهها به موضوعی مهم برای برنامهریزی استفاده از زمین، به خصوص شناسایی منابع آب زیرزمینی و حفاظت از محیطزیست تبدیل شده است. بدین منظور جهت تولید نقشۀ فراوانی چشمههای حوزۀ آبخیز بجنورد، از روش رگرسیون لجستیک باینری (به منظور وجود و عدم وجود چشمه)، تکنیکهای سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده گردید. در این منطقه تعداد 359 چشمه شناسایی شد و 14 عامل مؤثر در وجود چشمه شامل تراکم خطواره، فاصله از خطواره، فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، انحنای پروفیل، انحنای مماسی، نسبت سطح، برآیند بردار، بارندگی، ارتفاع، زمینشناسی، جهتهای جغرافیایی و شیب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضرایب عوامل مؤثر توسط رگرسیون لجستیک از 300 چشمه که به صورت تصادفی انتخابشده بودند، به دست آمد. از 59 چشمۀ دیگر برای مرحلۀ اعتبارسنجی استفاده شد. در نهایت نقشۀ فراوانی چشمهها به چهار طبقۀ احتمالاتی خیلی کم، کم، متوسط و زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان داد که وجود بیش از 80 درصد از چشمهها به درستی پیشبینی گردید. همچنین دقت مدل با استفاده از منحنی ROC، 6/86 درصد تخمین زده شد که نشاندهندۀ دقت بالای مدل در تحلیل فراوانی چشمهها در منطقۀ مورد مطالعه است. در پایان عوامل تراکم زهکشی، شاخص پوشش گیاهی، برآیند بردار، بیشترین ضریب و عوامل شیب، ارتفاع و نسبت سطح کمترین معنیداری را در بروز چشمهها داشتهاند. با توجه به نتایج این تحقیق، میتوان از این روش برای شناسایی منابع آب زیرزمینی در مناطق کارستی استفاده کرد و در بهبود مدیریت جامع حوزههای آبخیز کارستی، نقش مهمی ایفا نماید.
حسین نوروزی قوشبلاغ؛ عطاالله ندیری
چکیده
مطالعات یک سیستم آب زیرزمینی بهمنظور شناخت رفتار آن، نیازمند حفر تعدادی زیادی چاه اکتشافی و انجام عملیات پمپاژ و آزمایشهای ژئوفیزیک میباشد که با صرف هزینههای فراوان عملی میگردد. به همین دلیل، امروزه شبیهسازی جریان آب زیرزمینی توسط مدلهای ریاضی و کامپیوتری که یک روش غیرمستقیم مطالعة آب زیرزمینی میباشد، با صرف هزینة ...
بیشتر
مطالعات یک سیستم آب زیرزمینی بهمنظور شناخت رفتار آن، نیازمند حفر تعدادی زیادی چاه اکتشافی و انجام عملیات پمپاژ و آزمایشهای ژئوفیزیک میباشد که با صرف هزینههای فراوان عملی میگردد. به همین دلیل، امروزه شبیهسازی جریان آب زیرزمینی توسط مدلهای ریاضی و کامپیوتری که یک روش غیرمستقیم مطالعة آب زیرزمینی میباشد، با صرف هزینة کمتر صورت میگیرد. در این تحقیق کارایی مدلهای شبکههای عصبی مصنوعی، منطق فازی و جنگل تصادفی(RF) در تخمین سطح آب زیرزمینی آبخوان دشت بوکان مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای بارندگی، دما، دبی جریان و تراز سطح ایستابی در دورة زمانی ماه قبل بهعنوان ورودی و تراز سطح ایستابی در دورة موردنظر بهعنوان خروجی مدلها در مقیاس زمانی ماهانه در طی دورة آماری (1395-1383) انتخاب گردید. معیارهای ضریب همبستگی، ریشة میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا برای ارزیابی و نیز مقایسة عملکرد مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که مدلهای منطق فازی و RF میتوانند تراز سطح ایستابی را با دقت قابل قبولی پیشبینی نمایند. سطح آب زیرزمینی در منطقة مورد مطالعه توسط مدل جنگل تصادفی با دقت بیشتر و با همبستگی بالایی بین دادههای مشاهداتی و محاسباتی پیشبینی گردید. بر اساس یافتههای تحقیق مدل جنگل تصادفی که برای اولین بار در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته است، توانایی بیشتری در پیشبینی پارامترهای هیدروژئولوژیکی را دارد.
علی اکبر نظری سامانی؛ محمود صمدی قشلاق؛ آرش ملکیان
چکیده
در توسعه منابع آبی موجود، عوامل متعددی تأثیرگذار میباشد که از جمله این عوامل میتوان به نقش عوامل ساختاری نظیر گسلها، درز و شکافها و عوامل ژئومورفولوژیک همچون زبری توپوگرافیکی منطقه اشاره کرد. این پژوهش به بررسی تأثیر این عوامل در وضعیت منابع آب کارستی و در نهایت رخداد چشمهها در منطقه البرز میانی میپردازد. عوامل مذکور در ...
بیشتر
در توسعه منابع آبی موجود، عوامل متعددی تأثیرگذار میباشد که از جمله این عوامل میتوان به نقش عوامل ساختاری نظیر گسلها، درز و شکافها و عوامل ژئومورفولوژیک همچون زبری توپوگرافیکی منطقه اشاره کرد. این پژوهش به بررسی تأثیر این عوامل در وضعیت منابع آب کارستی و در نهایت رخداد چشمهها در منطقه البرز میانی میپردازد. عوامل مذکور در قالب لایههای اطلاعاتی مؤثر بر ذخیره آب زیرزمینی در سامانههای سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجشازدور تهیه، سپس لایههای مذکور با لایه چشمهها مورد تلاقی قرار رفت و از نظر آماری (همبستگی چند متغیره و تحلیل عاملی) مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و ارتباط آنها با یکدیگر مشخص شد. نتایج بیانگر ارتباط نزدیک بین فراوانی چشمهها و مقدار آبدهی سالانة آنها با شاخص های ژئومرفومتری انحنای دامنه و شاخص موقعیت توپوگرافیک است. با توجه به نتایج به دست آمده از همبستگی پیرسون، متغیرهای ارتفاع، تراکم خطواره و تراکم زهکشی در سطح 99% معنیدار میباشند. بر همین اساس آبدهی چشمهها با تراکم زهکشی رابطه مستقیم و با ارتفاع و تراکم خطواره رابطة عکس دارد. همچنین با توجه به انجام تحلیل عاملی 17 متغیر مؤثر بر بروز و دبی چشمهها، شش عامل دارای مقدار ویژه بزرگتر از 1 هستند و در تحلیل باقی مانند. این شش عامل میتوانند تقریباً 73.5 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را توضیح دهند. این روابط نشانگر نقش بارز عوامل مذکور در استعدادیابی منابع آبی در مناطق کارستی میباشد.
صدیقه محمدی
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات شیمیایی خاک در منطقۀ جمال آباد شهرستان بافت استان کرمان انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق ده ساله (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونۀ غالب شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra) و تحت چرای متوسط (MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات شیمیایی خاک در منطقۀ جمال آباد شهرستان بافت استان کرمان انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق ده ساله (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونۀ غالب شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra) و تحت چرای متوسط (MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار گندم و جو (D) و دیمزار رهاشده به مدت پنج سال (F) جهت مطالعه انتخاب شدند. عمل نمونهگیری خاک از عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری در سایتهای فوق در اواسط آبان با 6 تکرار از هر عمق برداشت شد و به آزمایشگاه جهت آنالیز خصوصیات شیمیایی خاک شامل کربن آلی خاک، نیتروژن کل، فسفر قابلجذب، پتاسیم قابلجذب، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک ارسال شد. نتایج نشان داد که تغییر کاربری اراضی مرتعی باعث کاهش معنیدار متغیرهای کربن آلی، پتاسیم قابلجذب، فسفر قابلجذب و نیتروژن خاک با نرخی به ترتیب معادل 2/58، 21، 5/23 و 71 درصد در سایت دیمزار و 58، 19، 3/17 و 60 درصد در سایت اراضی شخم خورده جهت برداشت شیرین بیان نسبت به عرصههای طبیعی شد. روند کاهشی 42 و 56 درصدی کربن آلی خاک به ترتیب در سایت چرای متعادل و سایت چرای سنگین درمقایسه با سایت قرق مشاهده شد. میزان پتاسیم قابل جذب سایت چرای متوسط و قرق در یک دسته و بیشترین میزان بود. نیتروژن خاک سایت تحت چرای متوسط و سنگین نسبت به قرق کاهشی به ترتیب به میزان 035/0 و 04/0 درصد داشت. فقط بین نوع کاربری قرق و اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان تفاوت معنیداری از نظر اسیدیته خاک قابل مشاهده است. افزایش شوری خاک در سایت دیمزار (با نرخی معادل 165 درصد) و سایت چرای سنگین (140 درصد) در مقایسه با قرق مشاهده شد. با توجه کاهش به خصوصیات کیفی خاک در اثر تغییر کاربری و باقی ماندن این اثر حتی بعد از رها کردن اراضی دیمزار طبق نتایج این تحقیق، پیشنهاد میشود برنامههای پیشگیری از تصرف اراضی مرتعی، به حداقل رساندن واگذاری عرصههای مرتعی، احیای دیمزارهای رهاشده با گونههای کمتوقع مرتعی و بهبود بخشیدن به خصوصیات کیفی خاک در طرحهای بهرهبرداری از گیاه دارویی شیرین بیان در سرلوحۀ امور دستگاههای اجرایی ادارات منابعطبیعی قرار گیرند.
رویا وزیریان؛ حمیدرضا عسگری
چکیده
پایداری خاکدانهها یکی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. همچنین شناسایی خصوصیات خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها از جمله ماده آلی در مناطقی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها است، پایه و اساس استراتژیهای حفاظتی است. هدف این تحقیق اندازهگیری میزان مواد ...
بیشتر
پایداری خاکدانهها یکی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. همچنین شناسایی خصوصیات خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها از جمله ماده آلی در مناطقی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها است، پایه و اساس استراتژیهای حفاظتی است. هدف این تحقیق اندازهگیری میزان مواد آلی و پایداری خاکدانهها در سه تراکم مختلف کشت گونه آتریپلکس و تاثیر کشت این گونه بر این دو پارامتر است. بدین جهت، نمونه برداری به روش کاملا تصادفی در سه تراکم (200>)، (200-400 )و(400<) پایه در هکتار با 30 تکرار در سطح انجام گردید. پس از اندازه گیری پارامترهای مورد نظر در آزمایشگاه، آنالیز نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و جهت مقایسه میانگین ها از آزمون (T-test) استفاده گردید. نتایج نشان داد کشت آتریپلکس سبب افزایش معنی دار میزان ماده آلی خاک و پایداری خاکدانهها نسبت به منطقه شاهد میشود. مقایسه وآنالیز دادهها در سه تراکم کم، متوسط و زیاد نشان میدهد میزان مواد آلی وپایداری خاکدانه از تراکم کم به زیاد روند افزایشی دارد. اعمال مدیریتهای صحیح زراعی از طریق ایجاد امکان کشت و افزایش ماده آلی، باعث افزایش خاکدانه سازی و بهبود کیفیت خاک میگردد.
حمید رضا ناصری؛ ناطق لشکری صنمی؛ سید علی صادقی سنگدهی
چکیده
به منظور تأمین احتیاجات غذایی حیوانات و تولید پروتئین حیوانی، نیاز به تنظیم جیرۀ متعادل و برنامۀ غذایی صحیحی میباشد که این موضوع خود بر پایۀ شناخت درستی از مواد غذایی علوفه استوار بوده و از طریق تجزیه و تعیین مواد مغذی امکانپذیر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ کیفیت علوفۀ 7 گونۀ گیاهی مورد چرای شتر شامل Nitraria schoberi، Smirnovia iranica، ...
بیشتر
به منظور تأمین احتیاجات غذایی حیوانات و تولید پروتئین حیوانی، نیاز به تنظیم جیرۀ متعادل و برنامۀ غذایی صحیحی میباشد که این موضوع خود بر پایۀ شناخت درستی از مواد غذایی علوفه استوار بوده و از طریق تجزیه و تعیین مواد مغذی امکانپذیر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ کیفیت علوفۀ 7 گونۀ گیاهی مورد چرای شتر شامل Nitraria schoberi، Smirnovia iranica، Seidlitzia rosmarinous، Stipagrostis plumosa، Astragalus squarrosus، Alhaji persarum و Zygophyllum eichwaldii، در مراتع کویر مرنجاب در دو مرحلۀ رشد رویشی و بذردهی انجام شد. به این منظور شاخصهای پروتئین خام، انرژی متابولیسمی، مادۀ خشک، مادۀ خشک قابلهضم، دیوارۀ سلولی عاری از همیسلولز، فسفر، پتاسیم، نیتروژن و سدیم تحت تجزیۀ شیمیایی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر شاخصهای کیفیت علوفه در بین هر کدام از 7 گونه و همچنین مراحل فنولوژیکی از نظر آماری اختلاف معنیدار در سطح 1 درصد داشتند. در همۀ گونهها با پیشرفت مراحل رشد و بلوغ گیاه، از میزان پروتئین خام، انرژی متابولیسمی و فسفر کاسته و بر میزان مادۀ خشک و دیوارۀ سلولی عاری از همیسلولز افزوده شد. گونۀ قرهداغ (N. schoberi) بیشترین میزان پروتئین خام (51/26) را در مرحلۀ رشد رویشی و گونۀ اشنان (S. rosmarinous) کمترین پروتئین (91/3) را در مرحلۀ بذردهی داشتند. همچنین در هر دو مرحلۀ فنولوژیکی، بیشترین میزان هضمپذیری مادۀ خشک، انرژی متابولیسمی، پتاسیم و سدیم در گونۀ اشنان وجود داشت و بیشترین میزان پروتئین خام، نیتروژن و فسفر در گونۀ دمگاوی (S. iranica) مشاهده شد.
مهرناز نیستانی؛ فریدون سرمدیان؛ اعظم جعفری؛ علی کشاورزی
چکیده
در نقشهبرداری رقومی، قوانین حاکم در بیان ویژگیها و انواع خاکها را میتوان با استفاده از تعیین روابط خصوصیت تحت مطالعه-متغیرهای پیشبینی کنندۀ محیطی و روشهای مدلسازی کمّی و عددی، استخراج نمود. در نتیجه، قوانین ایجاد شده از این روابط، قابل بسط و برازش به موقعیتهای با شرایط مشابه میباشند که از آن تحت عنوان برونیابی یاد میشود. ...
بیشتر
در نقشهبرداری رقومی، قوانین حاکم در بیان ویژگیها و انواع خاکها را میتوان با استفاده از تعیین روابط خصوصیت تحت مطالعه-متغیرهای پیشبینی کنندۀ محیطی و روشهای مدلسازی کمّی و عددی، استخراج نمود. در نتیجه، قوانین ایجاد شده از این روابط، قابل بسط و برازش به موقعیتهای با شرایط مشابه میباشند که از آن تحت عنوان برونیابی یاد میشود. در مطالعۀ حاضر، دستیابی به نقشۀ رقومی خاک در منطقهای که فاقد هرگونه اطلاعات خاک است (منطقۀ پذیرنده)، برونیابی با بهکارگیری مدل جنگل تصادفی از منطقۀ دارای اطلاعات خاک (منطقۀ مرجع یا دهنده) مورد بررسی قرار گرفت. منطقۀ فاریاب شهرستان کهنوج به عنوان منطقۀ مرجع و منطقۀ کهنوج به عنوان منطقۀ پذیرنده انتخاب گردید. تشابه فاکتورهای خاکسازی دو منطقۀ مرجع و پذیرنده با استفاده از شاخصهای تشابه اقلیمی، پستی و بلندی، زمینشناسی و شکل زمین بررسی گردید. در گام نخست، مدل جنگل تصادفی به منظور تعیین ارتباط کلاسهای خاک با متغیرهای محیطی در منطقۀ مرجع استفاده گردید. نتایج حاصل از برازش این مدل در منطقۀ مرجع دقت کلی 88% و کاپا 77/0 را نشان میدهد. با توجه به عملکرد مناسب مدل در منطقۀ مرجع و شباهت دو منطقه، امکان استفاده از رابطۀ کلاسهای خاک و متغیرهای محیطی استخراج شده در منطقۀ پذیرنده وجود دارد. نتایج حاصل از برونیابی دقت کلی 81% و کاپا 61/0 را در تخمین کلاسهای خاک منطقۀ پذیرنده نشان میدهد. در نتیجه دستیابی به نقشۀ کلاس خاک منطقۀ پذیرنده با صرف هزینه و زمان به مراتب کمتری بودهاست، لذا میتوان برونیابی را به عنوان روشی کارآمد در تخمین و پیشبینی کلاس خاک در مناطق فاقد اطلاعات معرفی کرد.
خدیجه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حمید رضا عباسی
چکیده
در این تحقیق تأثیر عوامل محیطی بر تنوع گونهای در دشت اشتهارد مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری به روش سطح حداقل انجام شد، در هر تیپ برای اندازهگیری ویژگیهای گیاهی با توجه به وسعت هر تیپ 3 ترانسکت 500 متری با فواصل 50 متر بین ترانسکتها (به دلیل تنکبودن پوشش گیاهی منطقه) مستقر گردید. در هر پلات نوع و تعداد گونههای گیاهی موجود ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر عوامل محیطی بر تنوع گونهای در دشت اشتهارد مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری به روش سطح حداقل انجام شد، در هر تیپ برای اندازهگیری ویژگیهای گیاهی با توجه به وسعت هر تیپ 3 ترانسکت 500 متری با فواصل 50 متر بین ترانسکتها (به دلیل تنکبودن پوشش گیاهی منطقه) مستقر گردید. در هر پلات نوع و تعداد گونههای گیاهی موجود و درصد آنها تعیین شد. همچنین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 20-0 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. از خصوصیات خاک رس، سیلت، شن، ماده آلی، آهک، اسیدیته، هدایت الکتریکی، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم اندازهگیری شد. بعد از جمعآوری اطلاعات، شاخصهای تنوع گونهای شانون-وینر و سیمپسون تعیین شد. در نهایت، مهمترین عوامل مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای با روش تجزیه مؤلفههای اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که از بین عوامل موردبررسی، ارتفاع، شیب، عمق و آهک خاک بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای داشتند.