سمیرا حاجی پور؛ حسین بارانی؛ حسن یگانه؛ احمد عابدی سروستانی
چکیده
توجه به رعایت زمان چرای دام در مراتع اهمیت بسیاری در حفظ مراتع کشور و جلوگیری از تخریب آن خواهد داشت. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر رعایت زمان چرای دام در مراتع شهرستان کوهدشت استان لرستان میباشد. مطالعۀ حاضر جزء تحقیقات پیمایشی بوده و جامعۀ آماری مورد نظر را دامداران عشایری شهرستان کوهدشت تشکیل میدهند. حجم نمونه نیز از ...
بیشتر
توجه به رعایت زمان چرای دام در مراتع اهمیت بسیاری در حفظ مراتع کشور و جلوگیری از تخریب آن خواهد داشت. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر رعایت زمان چرای دام در مراتع شهرستان کوهدشت استان لرستان میباشد. مطالعۀ حاضر جزء تحقیقات پیمایشی بوده و جامعۀ آماری مورد نظر را دامداران عشایری شهرستان کوهدشت تشکیل میدهند. حجم نمونه نیز از میان 1038 نفر جامعه آماری، 310 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شد. در پرسشنامهها متغیرهای مختلفی از جمله ویژگیهای اقتصادی - اجتماعی بهرهبرداران و عوامل مؤثر در مدیریت چرا مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق به منظور بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت زمانی چرا از الگویهای اقتصادسنجی مدل لاجیت استفاده شد. پارامترهای الگوی لاجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد شد. به منظور بررسی برازش دادههای نمونه از شاخصهای ضریب تبیین و درصد پیشبینی صحیح استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که میان گروههای مختلف بهرهبرداران در رعایت زمان چرای دام از مراتع اختلاف معنیداری وجود داشته است. داشتن مرتع قشلاقی، تاریخ ورود زودهنگام و خروج دیرهنگام دامداران از مراتع ییلاقی، تأثیرگذارترین عوامل بر رعایت زمان چرای دام از سوی بهرهبرداران بوده است. با توجه به نتایج، در دامدارانی که مرد بودند وابستگی بالای معیشتی سرپرست خانوارها به شغل دامداری و بهرهبرداری از مرتع بیشتر است و به همین دلیل زودتر وارد مرتع ییلاقی میشدند و بهرهبردارانی که مرتع قشلاقی نداشتند تمایل کمتری به رعایت زمان چرای دام داشتند و در این راستا اگر حمایتهایی جهت تأمین علوفۀ دستی بین آنان صورت گیرد سبب رعایت زمان چرای دام در بین این دامداران میشود. شهرستان کوهدشت یکی از شهرستانهای فعال از لحاظ دامداری است و به دلیل ورود و خروج دام علاوه بر تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی محلی تأثیرات منفی بر پوشش گیاهی مراتع دارد که با شناسایی عوامل مؤثر بر ورود و خروج دام میتواند به برنامهریزان جهت رفع این مشکلات کمک نمود.
مریم آذرخشی؛ جلیل فرزادمهر؛ مهدی اصلاح؛ حسین صحابی
چکیده
تغییر اقلیم عبارت است از تغییرات رفتار اقلیمی یک منطقه در مقایسه با رفتاری که در طول یک دورة زمانی بلندمدت منطقه از اطلاعات ثبت و مشاهدهشده مورد انتظار است. در مناطق مختلف دنیا، مطالعات زیادی دربارة تغییر اقلیم انجام شده که نتایج آنها نشاندهندة تغییر عوامل اقلیمی، بهویژه بارش و دما، است. در این مطالعه، روند تغییرات فصلی ...
بیشتر
تغییر اقلیم عبارت است از تغییرات رفتار اقلیمی یک منطقه در مقایسه با رفتاری که در طول یک دورة زمانی بلندمدت منطقه از اطلاعات ثبت و مشاهدهشده مورد انتظار است. در مناطق مختلف دنیا، مطالعات زیادی دربارة تغییر اقلیم انجام شده که نتایج آنها نشاندهندة تغییر عوامل اقلیمی، بهویژه بارش و دما، است. در این مطالعه، روند تغییرات فصلی و سالانة بارش و دما در سطح کشور در 24 ایستگاه سینوپتیک با آمار پنجاهساله (1956 ـ 2005) انجام شد. از روش من کندال و رگرسیون خطی برای نشاندادن روند تغییرات در پارامترهای اقلیمیِ مورد مطالعه استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد ترکیبی از روندهای افزایشی و کاهشی در دادههای بارش سالانة مناطق مختلف کشور دیده میشود. روند تغییرات بارش سالانه در دامنة شمالی البرز و دامنههای غربی زاگرس منفی است، در بخشهای مرکزی ایران مثبت، در مناطق شرقی و جنوب شرقی منفی، و در بخشهای جنوبی کشور مثبت. روند تغییرات دما در بیشتر ایستگاههای مورد مطالعه مشاهده میشود که در بیشتر آنها این روند مثبت است. بیشترین تغییرات در دمای متوسط تابستان مشاهده شد و کمترین تغییرات دما در فصل زمستان. ایستگاههای اهواز و خرمآباد در فصول سال به سمت سردترشدن پیش میروند. ایستگاه ارومیه در فصول پاییز و تابستان روند منفی دارد و ایستگاههای شهرکرد و بندرعباس در فصول تابستان و زمستان به سمت سردترشدن پیش میروند.
روح الله تقی زاده مهرجردی؛ فریدون سرمدیان؛ غلامرضا ثواقبی؛ محمود امید؛ نورایر تومانیان؛ محمد جواد روستا؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری ...
بیشتر
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری خاک به صورت وزنی در اعماق 30 و 100 سانتیمتری به عنوان ویژگیهای دیریافت تخمین زده شد. در این زمینه، دادهها به دو سری تقسیم شد: سری آموزشی (80% دادهها)؛ سری ارزیابی (20% دادهها). به منظور مدلسازی و پیشبینی شوری، از مدلهای نروفازی، شبکة عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک، و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج ارزیابی مدلها ـ بر اساس شاخصهای ریشة مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی، و ضریب تبیین ـ نشان داد که مدل نروفازی دارایِ بالاترین دقت در پیشبینی ویژگیهای خاک است، به طوری که این مدل به میزان 17 و 11 درصد دقتِ پیشبینی شوری را، بهترتیب، در اعماق 30 و 100 سانتیمتری، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه، افزایش داده است. پس از این مدل، الگوریتم ژنتیک و شبکههای عصبی مصنوعی، نسبت به معادلات رگرسیونی، کارآیی بهتری داشت.
اصغر زارع چاهوکی؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ سعید اسدی
چکیده
منحنی تداوم جریان (FDC) نشاندهندة رابطۀ بین فراوانی و مقدار دبی است. دادههای دبی جریان آب، به شکل منحنی تداوم جریان، به عنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب، از قبیل طراحی سدها، نیروگاههای برقآبی، اجرای عملیات آبخیزداری، ارزیابی خطر خشکسالی، و بررسی سلامت زیستبوم رودخانه، مورد نیاز است. این مطالعه در ...
بیشتر
منحنی تداوم جریان (FDC) نشاندهندة رابطۀ بین فراوانی و مقدار دبی است. دادههای دبی جریان آب، به شکل منحنی تداوم جریان، به عنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب، از قبیل طراحی سدها، نیروگاههای برقآبی، اجرای عملیات آبخیزداری، ارزیابی خطر خشکسالی، و بررسی سلامت زیستبوم رودخانه، مورد نیاز است. این مطالعه در یازده حوزة آبخیز منتخب با ویژگیهایِ مشترکی، همچون طول دورة آماری مشترک دبی روزانة بیستساله، حداقل تغییر کاربری اراضی، و حجم آب سالانة مشابه، از میان حوزههای آبخیز در سه استان یزد، مرکزی، و سمنان، واقع در زون ایران مرکزی، برای منطقهایکردن منحنی تداوم جریان، انجام شد. پس از تهیة منحنی تداوم جریان، برای یازده ایستگاه هیدرومتری مورد مطالعه، شاخصهای دبی 5Q، 10Q، 20Q، 30Q، 40Q، 50Q، 60Q، 70Q، 80Q، و 90Q، به عنوان متغیر وابسته، استخراج شد. برای مدلسازی منطقهای منحنی تداوم جریان، از میان یازده متغیر مستقل فیزیوگرافی و اقلیمی چهار عامل ـ مساحت حوزة آبخیز، طول آبراهة اصلی، شیب آبراهة اصلی، و بارندگی متوسط سالانه ـ به عنوان عوامل مهم و اختلاف ارتفاع حوزة آبخیز به عنوان متغیر کمکی استفاده شد. برای تهیة مدل منطقهای منحنی تداوم جریان، برای حوزههای آبخیز مناسب در استانهای یزد، مرکزی، و سمنان، روش رگرسیون چندمتغیرة غیرخطی به کار گرفته شد. در نهایت، برای برازش بهترین مدل منطقهای حوزههای بدون آمار و خشک ایران مرکزی از معیار ارزیابی متقاطع نش- ساتکلیف استفاده شد.
شهربانو رحمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ علیرضا داودیان دهکردی
چکیده
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه ...
بیشتر
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM) رابطه بسیار قوی با دما، رطوبت، فرآیندهای ژئومورفولوژیکی وعوامل تخریبی داشته به همین دلیل انتظار می¬رود جایگزین بالقوه¬ای برای متغییر های تعیین کننده پوشش گیاهی باشد. در مطالعه حاضر روشی مبتنی بر مدل رقومی ارتفاع زمین و سیستم¬های اطلاعات جغرافیایی برای تولید نقشه پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده سبزکوه در استان چهارمحال و بختیاری به¬کار گرفته شد.در این روش به منظورشناسایی پارامترهای محیطی تعیین گر ساختار پوشش گیاهی، شش پارامتر محیطی اولیه و ثانویه شامل نقشه¬های هیپسومتری، شیب، جهت، بارش، دما و تابش خورشیدی از روی DEM استخراج گردید. جهت بررسی ارتباط بین این عوامل و توزیع مکانی پوشش گیاهی، تجزیه و تحلیل کمی با استفاده از ابزار آماری آنالیز مؤلفه اصلی انجام شد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره الگوی توزیع مکانی پوشش گیاهی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که هر چند فقدان اطلاعات در مورد گستره فعالیت¬های انسانی منجر به برخی ابهامات در تفسیر الگوهای فضایی پوشش گیاهی می¬شود، اما استفاده از متغیرهای توپوگرافیک و اقلیمی استخراج شده از روی DEM در پیش بینی پراکنش پوشش گیاهی برای نشان دادن الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی منطقه بسیار مفید وامیدوار کننده بود.