علی سلاجقه؛ علی فتح آبادی؛ محمد مهدوی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
یکی از پیچیدهترین فرآیندهای هیدرولوژیکی فرآیند بارش-رواناب است, که از پارامترسهای مختلف فیزیکی و هیدرولوژیکی تاثیر میپذیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای آماری ARMAX, شبکه عصبی, عصبی-فازی (ANFIS با جداسازی خوشهای و شبکهای) و دو مدل بدست آمده از ترکیب آنها به منظور مدلسازی فرآیند بارش-رواناب و پیشبینی جریان رودخانه بهرهگیری ...
بیشتر
یکی از پیچیدهترین فرآیندهای هیدرولوژیکی فرآیند بارش-رواناب است, که از پارامترسهای مختلف فیزیکی و هیدرولوژیکی تاثیر میپذیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای آماری ARMAX, شبکه عصبی, عصبی-فازی (ANFIS با جداسازی خوشهای و شبکهای) و دو مدل بدست آمده از ترکیب آنها به منظور مدلسازی فرآیند بارش-رواناب و پیشبینی جریان رودخانه بهرهگیری شد. به طوری که درآغاز ساختار بهینه هر یک از مدلها تعیین شده و سپس با بهرهگیری از مدل برگزیده اقدام به پیشبینی جریان رودخانه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدلهای ترکیبی عملکرد بهتری نسبت به دیگر مدلهای مورد آزمون به صورت جداگانه داشته و به علت غیر خطی بودن فرآیند بارش-رواناب عملکرد مدلهای هوش مصنوعی بهتر از مدلهای خطی ARMAX است. شایان بیان است که هر چند عملکرد همه نتایج بدست آمده از این پژوهش نشانگر قابل قبول بودن عملکرد همه مدلهای مورد آزمون بود, اما به دلیل قابلیت مناسب روش ANFIS با جداسازی خوشهای این روش برای پیشبینی جریان رودخانه و مدلسازی فرآیند بارش-رواناب قابل پیشنهاد است.
عبدالمطلب رضائی؛ سید محمود حسینی؛ علی اسدی
چکیده
استفاده از تحلیل شبکة اجتماعی برای بررسی نوع روابط بین ذینفعان و کنشگران در مدیریت منابع طبیعی، به منزلة روشی علمی، کاربرد فراوانی یافته است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل شبکة تبادل اطلاعات در بین سازمانهای فعال در مدیریت پایدار منابع طبیعی در حوضة سد البرز در استان مازندران بر مبنای رویکرد تحلیل شبکة اجتماعی صورت گرفت. بر اساس نتایج ...
بیشتر
استفاده از تحلیل شبکة اجتماعی برای بررسی نوع روابط بین ذینفعان و کنشگران در مدیریت منابع طبیعی، به منزلة روشی علمی، کاربرد فراوانی یافته است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل شبکة تبادل اطلاعات در بین سازمانهای فعال در مدیریت پایدار منابع طبیعی در حوضة سد البرز در استان مازندران بر مبنای رویکرد تحلیل شبکة اجتماعی صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، دسترسی و اشتراک اطلاعات در بین سازمانهای مورد مطالعه بهآسانی صورت نمیگیرد و سطح ارتباطی متوسطی میان سازمانها وجود دارد. در شبکة اطلاعاتی این سازمانها سازمان جهاد کشاورزی از قدرت متوسطی در شبکه برخوردار است. دانشگاهها، سازمان جهاد کشاورزی، و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی نقش مهمی در تسهیل و تسهیم اشتراک اطلاعات با سایر سازمانها دارند. بر اساس نتایج تحقیق، سازمانهای غیردولتی در تبادل اطلاعات در این شبکه نقش منفعلی دارند و در فرایند اطلاعاتدهی به سایر سازمانها پویا نیستند. در تحلیل فرایندهای قانونگذاری و ارتباط آن با شبکة تبادل اطلاعات سازمانها مشخص شد که ادارة کل منابع طبیعی و آبخیزداری نسبت به سایر سازمانها در این زمینه دارای قدرت بیشتری است .
امین ذرتی پور
چکیده
برآورد دقیق میزان رسوب معلق رودخانهها از مسائلی مهم در طراحی مخازن، آلودگی دریاچهها، طراحی کانالها و لایروبی آنها بعد از سیلابها، تعیین خسارتهای ناشی از رسوبگذاری و تعیین تأثیرات مدیریت آبخیز است. روشهای متعددی بهمنظور برآورد بار معلق رودخانهها وجود دارد. یکی از این روشها، که در حل مسائل مختلف هیدرولوژی رسوب ...
بیشتر
برآورد دقیق میزان رسوب معلق رودخانهها از مسائلی مهم در طراحی مخازن، آلودگی دریاچهها، طراحی کانالها و لایروبی آنها بعد از سیلابها، تعیین خسارتهای ناشی از رسوبگذاری و تعیین تأثیرات مدیریت آبخیز است. روشهای متعددی بهمنظور برآورد بار معلق رودخانهها وجود دارد. یکی از این روشها، که در حل مسائل مختلف هیدرولوژی رسوب و پیشبینی آن کاربرد زیادی دارد، روشهای نوروفازی و شبکههای عصبی مصنوعی است. در این مطالعه ارتباط رسوب و دبی لحظهای متناظرش بهطور موفقیتآمیزی با استفاده از این روشها مدلسازی و مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. هدف از این تحقیق، کارایی روشهای نوروفازی و شبکه عصبی نسبت به مدلهای آماری در برآورد رسوب معلق روزانه رودخانه طالقانرود حوزه آبخیز طالقان میباشد. نتایج نشان داد، برآوردهای ساختارANFIS ، با میانگین قدرمطلق خطای نسبی، 1006 تن در روز، ضریب همبستگی 77درصد، میانگین مربعات خطا2621 تن در روز و ضریب ناش- ساتکلیف 51/0 نسبت به شبکه عصبی و همچنین برآوردهای شبکه عصبی در مقایسه با مدلهای آماری از دقت بالاتری برخوردارند. بنابراین روش ادغام شبکه عصبی با قوانین فازی توانسته تغییرات بار رسوبی رودخانه را بر اساس دبی روزانه، بهتر از مدلهای دیگر برآورد کند. دیگر مزیت این روش حساس نبودن به وجود تعداد معدودی خطا در دادههای آماری است که همین امر باعث برآورد بهتر مدل شبکه عصبی در مقایسه با مدل آماری شده است. همچنین با بالا رفتن درصد دادههای آموزش نسبت به دادههای امتحان، روش نروفازی جواب مناسبتری میدهد.
امین ذرتی پور؛ مرجان فیروزی نژاد؛ خلیل دلفان حسن زاده
چکیده
امروزه روشهای سنجش از دوری کارایی بالایی در برآورد صحیح تغییرات جزئی حرارتی و پایش تغییرات اقلیمی دقیق اراضی داشته است. مطالعۀ حاضر در ابتدا با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور به تأثیر کاربری اراضی بر شاخص حرارتی، سپس کارایی باندهای حرارتی در تعیین دمای کاربری اراضی و در نهایت تعیین شاخص دمای سطح زمین در هر کاربری با استفاده ...
بیشتر
امروزه روشهای سنجش از دوری کارایی بالایی در برآورد صحیح تغییرات جزئی حرارتی و پایش تغییرات اقلیمی دقیق اراضی داشته است. مطالعۀ حاضر در ابتدا با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور به تأثیر کاربری اراضی بر شاخص حرارتی، سپس کارایی باندهای حرارتی در تعیین دمای کاربری اراضی و در نهایت تعیین شاخص دمای سطح زمین در هر کاربری با استفاده از الگوریتم پنجرۀ مجزا در منطقۀ بندر امام خمینی استان خوزستان پرداخته است. در ابتدا شاخص پوشش گیاهی، با نسبتگیری اختلاف بازتاب باند مادون قرمز نزدیک و باند قرمز با تصاویر ماهوارۀ لندست 8 و مودیس، سپس به تهیۀ نقشۀ دمای سطح زمین در چهار فصل پرداخته شد. الگوریتم پنجرۀ مجزا، یکی از الگوریتمهای کاربردی و دقیق سنجش از دوری است که با حذف اثرات جوی میتواند دمای سطحی زمین را به صورت منطقهای پایش و اندازهگیری نماید. نتایج مقایسۀ دو باند حرارتی نشان داد، باند حرارتی 11(7/3RMSE= )، به دلیل طول موج بالاتر، از دقت بالاتری (ضریب تبیین 9/0)، در برآورد دمای سطحی، خصوصاً در دماهای بالا، نسبت به باند حرارتی10 (4/4RMSE= ) برخوردار است. نتایج برآوردها در نقاط کمینه و بیشینۀ دمای کاربریهای مختلف نشان داد، مناطق صنعتی و کارخانهها، با جذب طول موج مادون قرمز حرارتی و افزایش گسیلمندی، نسبت به پوششهای درختی و رودخانهها تأثیر بیشتری در بالا بردن میانگین نسبی دمای منطقه در محدودۀ صنعتی و شهری داشتهاند. با صنعتی شدن منطقه، میزان شاخص پوشش گیاهی با افزایش دمای هوا، کاهش یافته است. بهطوریکه کمترین میزان پوشش گیاهی در ماه مرداد (42/0-) و بیشترین مقدار در مهرماه (35/0) برآورد شد.
غلامرضا راهی؛ عطالله کاویان؛ کریم سلیمانی؛ حمیدرضا پورقاسمی
چکیده
فرسایش خندقی در مناطق مختلف جهان به ویژه مناطق خشک و نیمهخشک مسئول و علت تخریب اراضی و خاک میباشد. ایجادخندقها واکنشی است به تغییر شرایط ژئومورفولوژی محیط که تحت دامنۀ وسیعی از شرایط محیط با آستانههای مختلف ارتباط دارد. رابطۀ مساحت-شیب (S=aA-b) به عنوان آستانۀ ژئومرفیک پیشبینی فرسایش خندقی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. ...
بیشتر
فرسایش خندقی در مناطق مختلف جهان به ویژه مناطق خشک و نیمهخشک مسئول و علت تخریب اراضی و خاک میباشد. ایجادخندقها واکنشی است به تغییر شرایط ژئومورفولوژی محیط که تحت دامنۀ وسیعی از شرایط محیط با آستانههای مختلف ارتباط دارد. رابطۀ مساحت-شیب (S=aA-b) به عنوان آستانۀ ژئومرفیک پیشبینی فرسایش خندقی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از این پژوهش تعیین نقش کاربری اراضی بر شرایط آستانۀ فعالیت خندقها به منظور ارائۀ مدل کاربری پیشبینی فعالیت آنها است. تعداد140خندق در حوزۀ آبخیز دره کره انتخاب و پس از برداشتهای میدانی و تهیۀ پایگاه داده در GIS رابطۀ آستانهای در کاربریهای اراضی مختلف به دست آورده شد. نتایج نشان داد که مقدار توان (b) رابطۀ ۲۳۳ /۰- تا۲۰۵/۰- است و برای کاربری کشاورزی رابطۀ مذکور برابر باS=5.74A-0.205 و برای کاربری مرتعی برابر با S=10.65A-0.233 است. در این دو معادله توانها به هم نزدیک ولی ضریب آستانه متفاوت است. مقادیر توان مبین این است که فرآیندهای مربوط به رواناب و کنش ناشی از هرزاب مسئول توسعۀ خندقها است. به طوریکه با افزایش مساحت و رواناب ناشی از آن افزایش مییابد و رخ داد خندقها در شیب کمتری قابل اتفاق خواهد بود. همچنین کمتر بودن مقدار آستانه در کاربری اراضی کشاورزی مبین این است که با تغییر کاربری رخ داد خندقها با مقدار دو برابر بیشتر اتفاق خواهد افتاد. این مسئله از یکسو به افزایش رواناب در اراضی کشاورزی و از سوی دیگر کاهش مقاومت خاک ناشی از عملیات خاکورزی و کاهش پوشش ناشی از دورۀ آیش و بایر ماندن این اراضی در برخی سالها میباشد. در نهایت بر اساس رابطۀ آستانهای اراضی حساس به فرسایش خندق تعیین و مورد ارزیابی قرار گرفت.
داوود حسن آبادی؛ احمد حاج علیزاده؛ مسعود حیدروند
چکیده
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب میگردد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سرمایه اجتماعی در رسیدن به توسعه پایدار محلی در شهر سه قلعه شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی میباشد که در این منطقه پروژه بینالملل توانمندسازی جوامع محلیجرا شده است. در این تحقیق میزان روابط اعتماد و مشارکت ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب میگردد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی سرمایه اجتماعی در رسیدن به توسعه پایدار محلی در شهر سه قلعه شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی میباشد که در این منطقه پروژه بینالملل توانمندسازی جوامع محلیجرا شده است. در این تحقیق میزان روابط اعتماد و مشارکت در شبکه ذینفعان با استفاده از پرسشنامههای تحلیل شبکهای بر اساس مشاهده مستقیم و مصاحبه با کلیه ذینفعان و بر اساس سنجش شاخصهای تحلیل شبکهای مانند تراکم، دوسویگی، انتقالیافتگی و میانگین فاصله ژئودزیک در دو مرحله قبل و بعد از اجرای پروژه بینالمللی توانمندسازی جوامع محلی ند. بر اساس نتایج میزان اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی پس از اجرای پروژه افزایش یافته است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح افزایشیافته و اجرای این پروژه، اتحاد و یگانگی بین افراد را نیز تقویت نموده است. 1 پروژه بین المللی احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته با تأکید ویژه بر اراضی حساس به فرسایش بادی و خاکهای شور
مرتضی دهقانی؛ حسین قاسمی؛ آرش ملکیان
چکیده
امروزه، اجرای عملیات آبخیزداری، عموماً، بر پایة معیارهایی مانند موقعیت استراتژیک حوزه، اشتیاق مردم، فقر، سیلخیزی، فرسایش خاک، و نظایر آن صورت میگیرد؛ این موضوع باعث شده در برخی موارد نتایجی معکوس و برخلاف اهداف اولیه حاصل شود. از طرفی، منطق فازی قادر به مدیریت محدودة وسیعی از گزینههای تصمیمگیری است. ...
بیشتر
امروزه، اجرای عملیات آبخیزداری، عموماً، بر پایة معیارهایی مانند موقعیت استراتژیک حوزه، اشتیاق مردم، فقر، سیلخیزی، فرسایش خاک، و نظایر آن صورت میگیرد؛ این موضوع باعث شده در برخی موارد نتایجی معکوس و برخلاف اهداف اولیه حاصل شود. از طرفی، منطق فازی قادر به مدیریت محدودة وسیعی از گزینههای تصمیمگیری است. تعیین حوزههایی با تولید رسوب و سیلخیزی بالا و اولویتبندی اجرای عملیات آبخیزداری، با استفاده از نظریهها و مهارتهای منطق فازی، از اهداف اصلی این تحقیق است. برای این هدف حوزة آبخیز فورگ، واقع در استان خراسان جنوبی و شهرستان درمیان، به مساحت 11137 هکتار، انتخاب شد. با توجه به اینکه حوزة انتخابی، مانند اکثر حوزههای کشور، فاقد ایستگاه بارانسنجی، هیدرومتری، و رسوبسنجی است، رفتار هیدرولوژی و فرسایشی حوزه با استفاده از نقشههای پایه، عکسهای هوایی، تکنیکهای GIS، بازدیدهای میدانی، و همچنین تحلیلهای آماری بررسی شد. برای کاهش محاسبات با حفظ دقت تحقیق با تحلیل عاملی فاکتورهایی که اهمیت بسیار زیادی در سیلخیزی و فرسایش خاک حوزه دارند انتخاب شدند. سپس، امتیاز این عوامل فازی و، در نهایت، اهمیت نسبی عوامل محاسبه شد و اولویت مکانی اجرای عملیات آبخیزداری، بر اساس فاکتورهای سیلخیزی و فرسایش خاک، مشخص گردید. نتایج نشان داد تلفیق ابزارهای GIS و روشهای منطق فازی با مدلهای سنّتی دقت محاسبات را به نحو چشمگیری افزایش میدهد. توصیه میشود، به منظور کاهش آثار مخرب ناشی از سیل، خشکسالی، فرسایش و تبعات مرتبط، با توجه به تحقیق حاضر، اولویت زمانی و مکانی عملیات آبخیزداری مشخص شود تا متناسب با محدودیتهای مختلف مالی، اجرایی، و زمانیْ عملیات آبخیزداری در مناسبترین موقعیت انجام گیرد.
طاهره صادقی شاهرخت؛ محمد جنگجو؛ منصور مصداقی
چکیده
بوتههای مرتعی ممکن است گونههای گیاهی زیراشکوب خود را در برابر چرای دام محافظت کنند، که به این پدیده تسهیل مکانیکی گویند. اثر تسهیل بوتهها ممکن است تحت تأثیر شدت بهرهبرداری از مرتع قرار گیرد. در یک عملیات میدانی، تسهیل مکانیکی بوتهها در سه منطقة چرای شدید، چرای متوسط، و قرق در مراتع خشک کاخک گناباد، در بهار و تابستان ...
بیشتر
بوتههای مرتعی ممکن است گونههای گیاهی زیراشکوب خود را در برابر چرای دام محافظت کنند، که به این پدیده تسهیل مکانیکی گویند. اثر تسهیل بوتهها ممکن است تحت تأثیر شدت بهرهبرداری از مرتع قرار گیرد. در یک عملیات میدانی، تسهیل مکانیکی بوتهها در سه منطقة چرای شدید، چرای متوسط، و قرق در مراتع خشک کاخک گناباد، در بهار و تابستان 1390، مقایسه شد. در هر یک از حالتهای چرا، بیست عدد ترانسکت خطی در دامنهها و شیبهای مختلف مستقر شد. تولید علوفه به روش قطع و توزین در پلاتهای زوجی در زیراشکوب بوتههای پرستار و فضای باز مجاور آنها اندازهگیری شد. در منطقة قرق تولید علوفه در زیراشکوب بوتههای پرستار برابر با تولید فضای باز بود، در حالی که در منطقة چرای شدید و متوسط تولید علوفه در زیراشکوب بوتههای پرستار بیشتر بود. این نتایج نشان میدهد که تسهیل مکانیکی بوته های پرستار با افزایش شدت چرا زیاد میشود. همچنین، تأثیر تسهیل مکانیکی بر فرم رویشی گونههای زیراشکوب متفاوت است. در منطقة قرق بیشترین تسهیل مکانیکی بر پهنبرگان یکساله بود، در حالی که در منطقة چرای شدید بیشترین تسهیل بر گندمیان چندساله بود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بوتههای مرتعی نقش مهمی در حفظ گیاهان علوفهای زیراشکوب در شرایط چرای شدید دام دارند.
علیرستم خانی زاده؛ رضا عرفانزاده؛ رضا سیاه منصور
چکیده
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریختی گونههای Bromus tomentellus، Hordeum bulbosum و Agropyron trichophorum به چرای مداوم گوسفند در مراتع نیمهخشک لرستان بود. در دو منطقۀ قرق و چرا شده، در مجموع اقدام به استقرار 4 ترانسکت 200 متری شد و در طول هر یک از این ترانسکتها 10 نقطۀ تصادفی انتخاب و در هر نقطه نزدیکترین گیاه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. خصوصیات ریختی ...
بیشتر
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریختی گونههای Bromus tomentellus، Hordeum bulbosum و Agropyron trichophorum به چرای مداوم گوسفند در مراتع نیمهخشک لرستان بود. در دو منطقۀ قرق و چرا شده، در مجموع اقدام به استقرار 4 ترانسکت 200 متری شد و در طول هر یک از این ترانسکتها 10 نقطۀ تصادفی انتخاب و در هر نقطه نزدیکترین گیاه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. خصوصیات ریختی شامل ارتفاع، فاصله میانگره، طول و وزن ریشه، تولید و زی توده اندازهگیری شدند. پس از بررسی نرمال بودن دادهها، میانگینها با استفاده از آزمون t-test غیر زوجی بین منطقۀ قرق و چرا شده مقایسه شدند. اثر چرایدام بر ارتفاع، فاصلۀ میانگره ساقه، طول و وزن ریشه، تولید و زیتوده H. bulbosum و A. trichophorumمعنیدار شد. بهطوریکه میانگین وزن ذیتوده H. bulbosumدر منطقۀ قرق 1/117 گرم و در چرا شده 1/16 گرم بود و ارتفاع A. trichophorum به ترتیب در قرق 1/525 میلیمتر و در منطقۀ چرا 7/334 میلیمتر بهدست آمد. چرایدام بر ارتفاع و فاصلۀ میانگره B. tomentellusتأثیرمعنیداری نداشت (05/0p>). چرای دام باعث افزایش معنیدار طول ریشه به اندازۀ 35/58 میلی متر در B. tomentellusگردید. بهطور کلی نتایجاین تحقیق نشان داد که گونههای مختلف گیاهی در مواجهه با چرای مداوم با بهسنجی در مصرف منابع واکنشهای مختلفی بسته به نوع گونه از خود نشان میدهند. شناسایی تغییرات ریختی در گونههای شاخص کمک شایانی به مدیریت چرایی پایدار در مراتع مینماید.
مهدی قربانی؛ علی اکبر مهرابی؛ محمدرضا ثروتی؛ علی اکبر نظریسامانی
دوره 63، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 75-88
چکیده
امروزه رشد جمعیت از یک سو و محدودیت منابع از سوی دیگر دست اندرکاران امر گسترش را با شگفتی مواجه ساخته است. تغییرات جمعیتی سبب تغییر فعالیتهای اقتصادی شده و نقطه آغاز تغییرات کاربری اراضی بهشمار میرود. در واقع بهرهبرداری بی رویه، تغییرات نادرست کاربری اراضی و دست اندازی بشر به عرصههای منابع طبیعی، روزبه روز بر بر هم زدن تعادلهای ...
بیشتر
امروزه رشد جمعیت از یک سو و محدودیت منابع از سوی دیگر دست اندرکاران امر گسترش را با شگفتی مواجه ساخته است. تغییرات جمعیتی سبب تغییر فعالیتهای اقتصادی شده و نقطه آغاز تغییرات کاربری اراضی بهشمار میرود. در واقع بهرهبرداری بی رویه، تغییرات نادرست کاربری اراضی و دست اندازی بشر به عرصههای منابع طبیعی، روزبه روز بر بر هم زدن تعادلهای منطقهای میافزاید. در دهههای اخیر شاهد تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز طالقان هستیم. تحت اثر عوامل مختلفی پدیده تغییر کاربری اراضی شکل گرفته است به طور مثال در اراضی رهاشده، سطوحی از مراتع به مناطق مسکونی و ویلاسازی تبدیل شدهاند. منطقه طالقان به دلیل نزدیکی به مرکز جمعیتی تهران و شرایط ییلاقی از یک سده پیش محل رفت وآمد شمار زیادی از افراد برای بهرهمندی از آب و هوای مناسب منطقه بوده است.. یکی از عوامل مهم نیز تغییراتی است که در شمار جمعیت طالقان رخ داده است بهگونهای که بر پایه آمار جمعیتی میتوان گفت جمعیت روستاهای طالقان به شدت کاهش یافته است. همانطور که در دیگر مناطق ایران شاهد تغییر کاربری اراضی بهویژه مراتع هستیم، این موضوع در منطقه طالقان نیز قابل دیدن است. این نوشتار سعی دارد ارتباط بین تغییرات جمعیت را با تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد بررسی و همچنین تعیین تغییرات کاربری اراضی را در طی یک دوره 15 ساله بررسی نماید برای تعیین تغییرات کاربری زمین از سامانه اطلاعات جغرافیایی و دورکاوی و روشهای آماری به صورت توامان و نیز ماهواره لندست سنجندههای TMوETM+ مربوط به سالهای 1366 و1380 بهرهگیری شده است. همچنین آمار جمعیتی در این 2 سال تهیه شد و ضریب رشد جمعیت محاسبه شد. با توجه به نتایج بدست آمده نرخ اراضی رها شده در منطقه مورد بررسی مثبت بوده در واقع افزایش یافته و از گته ده، ناریان، نویز علیا، دیزان، جوستان، گراب، اورازان، نسا بالا، مهران، خچیره و دارپی. بنابراین شمار زیادی از افراد در طول این چند سال مهاجرت کرده و جمعیت کاهش یافته و به دنبال این روند گستره زیادی از مراتع (88/37 درصد) که در گذشته به دیمزار تبدیل شده بودند هماکنون به صورت اراضی رهاشده در منطقه نمایان شدهاند. در روستای گته ده سطح اراضی مرتعی بیشترین کاهش و اراضی رها شده بیشترین افزایش را داشته است. در نهایت میتوان بیان کرد، بین نرخ رشد جمعیت و سطح اراضی رها شده رابطه منطقی وجود دارد.
گلناز خردمند؛ علی آریاپور؛ حمیدرضا محرابی
چکیده
پرورش زنبور عسل یکی از جنبههای استفادۀ چند منظوره از مراتع بوده که عوامل مختلف زنده و غیر زنده بر روی آن اثر میگذارد و در تحقیق حاضر به بررسی این موضوع در مراتع سراب سفید شهرستان بروجرد پرداخته شده است. جهت ارزیابی شایستگی مرتع برای زنبورداری از اطلاعات چهار زیر مدل شامل پوشش گیاهی، آب و هوا، توپوگرافی و فاصله مبتنی بر روش فائو ...
بیشتر
پرورش زنبور عسل یکی از جنبههای استفادۀ چند منظوره از مراتع بوده که عوامل مختلف زنده و غیر زنده بر روی آن اثر میگذارد و در تحقیق حاضر به بررسی این موضوع در مراتع سراب سفید شهرستان بروجرد پرداخته شده است. جهت ارزیابی شایستگی مرتع برای زنبورداری از اطلاعات چهار زیر مدل شامل پوشش گیاهی، آب و هوا، توپوگرافی و فاصله مبتنی بر روش فائو استفاده شد. چهار طبقۀ شایستگی شامل: شایستگی خوب (1S)، متوسط (2S)، کم (3S) و غیر شایسته (N) بهکار رفت. نتایج نشان داد که در ماه فروردین بهطور کامل منطقه فاقد شایستگی لازم برای زنبورداری میباشد. همچنین کل منطقه در فصلهای بهار و تابستان به لحاظ کوهستانی بودن و سردی هوا و در نتیجه کوتاه بودن طول دورۀ گلدهی و حضور بیشتر گیاهان از خانوادۀ گندمیان در کلاس شایستگی خوب قرار نگرفت. در اردیبهشت ماه، 67/1152 هکتار (66/19%) در کلاس شایستگی کم و 76/4711 هکتار (43/80%) فاقد شایستگی، در ماه خرداد، مساحت 42/883 هکتار (06/15%) در کلاس شایستگی متوسط، 86/2002 هکتار (15/34%) در کلاس شایستگی کم و 15/2978 هکتار (79/50%) فاقد شایستگی، در ماه تیر، 81/799 هکتار (06/15%) منطقه در کلاس شایستگی متوسط، 79/2437 هکتار (57/41%) در کلاس شایستگی کم و 81/2626 هکتار (37/43%) فاقد شایستگی و در ماههای مرداد و شهریور، مساحت 81/799 هکتار (06/15%) در کلاس شایستگی متوسط، 54/2554 هکتار (56/43%) در کلاس شایستگی کم و 65/2509 هکتار (38/41%) در کلاس فاقد شایستگی قرار گرفت. میتوان نتیجه گرفت بهترین زمان مساعد برای زنبورداری در منطقه ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور میباشد.
محمد هادی داوودی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 231-245
چکیده
پایدارسازی تراسهای ساحلی رودخانه ها و شیبهای طبیعی خاکی در اراضی منابع طبیعی و بستر آبراهههای انتقال آب به کمک ریشه درختان به عنوان عامل مسلح کننده خاک یکی از رویکردهای مناسب از نقطه نظر حفظ محیط زیست میباشد. میزان افزایش پایداری خاک تابع ویژگیهای ریشه شامل نوع و گونه گیاه، قطر و تراکم آن در خاک است. هدف از این پژوهش عبارت ...
بیشتر
پایدارسازی تراسهای ساحلی رودخانه ها و شیبهای طبیعی خاکی در اراضی منابع طبیعی و بستر آبراهههای انتقال آب به کمک ریشه درختان به عنوان عامل مسلح کننده خاک یکی از رویکردهای مناسب از نقطه نظر حفظ محیط زیست میباشد. میزان افزایش پایداری خاک تابع ویژگیهای ریشه شامل نوع و گونه گیاه، قطر و تراکم آن در خاک است. هدف از این پژوهش عبارت از بررسی تأثیر ریشه درخت بید که یک گیاه آب دوست و سازگار با بسیاری از اقلیمهای کشور و نیز تعیین رابطه بین تراکم ریشه آن در خاک و درصد افزایش مقاومت برشی ناشی از آن بوده است. در این پژوهش با بهرهگیری از دستگاه آزمایش برش مستقیم برجا مجموعه آزمایشهایی بر روی خاک دارای ریشه زنده درخت بید و خاک بدون ریشه انجام گرفت. نتایج به دست آمده با بهرهگیری از نظریه آزمایش برش مستقیم تحلیل شده و چسبندگی و زاویه اصطکاک درونی خاک محاسبه و با خاک بدون ریشه مقایسه گردید. نتایج نشان میدهد که در عین حالی که وجود ریشه درخت بید، زاویه اصطکاک درونی خاک را تا 8% کاهش میدهد اما در مقابل میتواند چسبندگی خاک رس لاغر را تا130% افزایش دهد. برآیند این دو تغییر، موجب افزایش قابل توجه در مقاومت برشی خاک است. نتایج این پژوهش به عنوان رابطههای کاربردی در طراحی پروژههای عمرانی، ارائه شده و از آنها برای محاسبه درصد افزایش مقاومت برشی در عمقهای مختلف خاک به ازای میزان اختیاری تراکم ریشه، بهرهگیری میشود.
حمیدرضا مرادی؛ علیرضا سپهوند؛ پرویز عبدالمالکی
چکیده
بیش از 30 درصد از مساحت کشور ایران را مناطق کوهستانی تشکیل میدهد، لذا هر ساله حرکات توده ایموجب خسارت به انواع سازههای مهندسی، مناطق مسکونی و جنگلها در پی آن ایجاد رسوب و سیلابهای گلآلودگی رودخانهها میشود. لذا برای جلوگیری از این خسارتها و تعیین حساسیت دامنهها، به پهنهبندی خطر زمینلغزش در مناطق مختلف میپردازند. ...
بیشتر
بیش از 30 درصد از مساحت کشور ایران را مناطق کوهستانی تشکیل میدهد، لذا هر ساله حرکات توده ایموجب خسارت به انواع سازههای مهندسی، مناطق مسکونی و جنگلها در پی آن ایجاد رسوب و سیلابهای گلآلودگی رودخانهها میشود. لذا برای جلوگیری از این خسارتها و تعیین حساسیت دامنهها، به پهنهبندی خطر زمینلغزش در مناطق مختلف میپردازند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین ساختار بهینه شبکه عصبی مصنوعی با تعداد عوامل ورودی مختلف برای پهنهبندی خطر وقوع زمینلغزش در بخشی از حوزه آبخیز هراز میباشد. برای انجام این پژوهش ابتدا تعداد تکرار بهینه برای جلوگیری از آموزش بیش از حد شبکه با روش سعی و خطا تعیین شد. سپس تعداد نرون در لایه پنهان 14 نرون تعیین شد. در نهایت تعداد نرون در لایه ورودی از 1 تا 9 تغییر داده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده مشخص شد که هر چه تعداد نرون در لایه ورودی افزایش یابد کارایی شبکه برای پهنهبندی حساسیت زمینلغزش بهتر میشود. در این پژوهش ساختار 9 نرون در لایه ورودی، 14 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی با نسبت یادگیری 2/0 بهعنوان ساختار بهینه انتخاب شد که ریشه میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین بهترتیب برابر 051/0 و 9623/0 بود. نقشه پهنهبندی تهیه شده با این ساختار دارای دقت 307/92 درصد بود. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که از کل مساحت منطقه مورد مطالعه، 14/35، 73/26، 59/14، 88/9 و 63/13 درصد، بهترتیب در طبقه پایدار، کم خطر، خطر متوسط، خطر زیاد و خطر خیلی زیاد قرار گرفته است
بهزاد رایگانی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسین آذرنیوند؛ سید جمال الدین خواجه الدین؛ سید کاظم علوی پناه
چکیده
مناطق خشک و نیمهخشک، به دلیل حساسبودن، اکوسیستمهای متغیری دارند. بنابراین، برای اجرای اغلب فعالیتهای مدیریتی و اصلاح این فعالیتها به ارزیابی و پایش مداوم این محیطها نیاز است. پوشش گیاهی یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی اکوسیستمها بهشمار میرود و اغلب از آن همچون معیاری برای ارزیابی و پایش بسیاری از کارکردهای ...
بیشتر
مناطق خشک و نیمهخشک، به دلیل حساسبودن، اکوسیستمهای متغیری دارند. بنابراین، برای اجرای اغلب فعالیتهای مدیریتی و اصلاح این فعالیتها به ارزیابی و پایش مداوم این محیطها نیاز است. پوشش گیاهی یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی اکوسیستمها بهشمار میرود و اغلب از آن همچون معیاری برای ارزیابی و پایش بسیاری از کارکردهای اکوسیستمی استفاده میشود. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور ایران، وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه بیابانی به وسیله روش ارائهشده توسط پروژة ارزیابی تخریب زمین در مناطق خشک (لادا)ـ که یکی از آخرین دستورالعملهای بررسی تخریب پوشش گیاهی نیز بهشمار میرودـ ارزیابی شده است. در این مدل برای ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی از 16 معیار مختلف استفاده میشود: کل خاک لخت، لکه های بدون پوشش، ماده آلی، قدرت پوشش گیاهی، نسبت گونه های دائمی، نسبت گونه های مفید، نسبت هر طبقه، گونه های کمشونده، گونه های زیادشونده، گیاهان سمی، گونه مهاجم، خسارت ناشی از آفات، خسارت در اثر بیماری، تجاوز بوته ها، بهره برداری (بوته کنی)، و کاهش بایومس. پس از اجرای این مدل در مراتع بیابانی ناحیه شرق اصفهان و مقایسه نتایج بهدستآمده با واقعیت، مشخص شد عملکردِ این مدل دستِکم برای مناطق بیابانی این ناحیه بسیار مناسب است.
غلامعلی حشمتی؛ دیانا عسکری زاده؛ محمد رحیم فروزه
چکیده
به منظور تعیین رژیم غذایی گوسفند دالاق، مراتع قشلاقی دشت گمیشان انتخاب شد. نخست محدودۀ چرای دام مشخص شد. سپس، وضعیت مرتع و ترکیب گیاهی، به روش ارزش مرتع، و گرایش، به روش ترازوی گرایش، تعیین شد. زمان برداشت در دو دورة چرایی ـ هفتة اول آبان 1389 و هفتة آخر فروردین 1390 ـ در دو بازة چرای روزانه (صبح ساعت 7- 11 و عصر ساعت 13- 17)، به مدت پنج روز متوالی، ...
بیشتر
به منظور تعیین رژیم غذایی گوسفند دالاق، مراتع قشلاقی دشت گمیشان انتخاب شد. نخست محدودۀ چرای دام مشخص شد. سپس، وضعیت مرتع و ترکیب گیاهی، به روش ارزش مرتع، و گرایش، به روش ترازوی گرایش، تعیین شد. زمان برداشت در دو دورة چرایی ـ هفتة اول آبان 1389 و هفتة آخر فروردین 1390 ـ در دو بازة چرای روزانه (صبح ساعت 7- 11 و عصر ساعت 13- 17)، به مدت پنج روز متوالی، انجام شد. با استفاده از روش مشاهدة مستقیم، شمارش لقمه و رفتار رژیم غذاییِ دام ارزیابی گردید. رژیم غذایی گوسفند در صبح و عصر با آزمون t وابسته و در طی پنج روز، با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در برداشت اول غالبیت رژیم غذایی گوسفند (6/33% در صبح و 3/33% در عصر) به گونۀ Aeluropus littoralis است و کمترین ترجیح غذایی آن (01/1% در صبح و 23/0% در عصر) به گونۀHalocnemum strobilaceum . در برداشت دوم Hordeum marinum (99/42% در صبح و 76/59% در عصر) دارای بیشترین رجحان بود و Salicornia herbaceae (04/2% در صبح و 16/4% در عصر) کمترین گونة مورد مصرف گوسفند بود. اما، به دلیل یکسانبودن شرایط چرایی مورد مطالعه، اختلاف معنیداری در رژیم غذایی دام در طی دورة چرایی مشاهده نشد. هرچند غالبیت بوتهایها در منطقه بیشتر بود، به دلیل شروع دورة رویشی گونهها، رژیم غذایی دام بیشتر متوجه گونة گراس ـ به دلیل ارزش غذایی بیشتر نسبت به گونههای بوتهای شور روی ـ بود.
محمدعلی کیانی؛ بهادر زارعی
چکیده
توجه به اهمیت توسعه و پذیرش نظریه حکمرانی خوب یک مدل ایدهآل جهت توسعه پایدار است. حکمرانی خوب با فراهم کردن فضا برای فرآیندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی در اداره کشورها بهشمار میرود. در این میان، سازمانهای مردمنهاد بهعنوان بخش مهمی از جامعه مدنی، در تلاشاند تا حفرههای دولت را ...
بیشتر
توجه به اهمیت توسعه و پذیرش نظریه حکمرانی خوب یک مدل ایدهآل جهت توسعه پایدار است. حکمرانی خوب با فراهم کردن فضا برای فرآیندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی در اداره کشورها بهشمار میرود. در این میان، سازمانهای مردمنهاد بهعنوان بخش مهمی از جامعه مدنی، در تلاشاند تا حفرههای دولت را در مناطق جغرافیایی پر کنند.در زمینه حکمرانی خوب بر مبانی شاخصهای ارائه شده توسط کمیسیون اقتصادی در برگیرنده استفاده صحیح از منابع طبیعی است. در بحث سازمانهای مردمنهاد، میتوان به اهمیت آنها بعنوان یکی از بازیگران کلیدی برای تحقق حکمروایی خوب در چهارچوب ارتقای سرمایه اجتماعی اشاره کرد. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-مقایسهای است، به بررسی مقایسهای تحقق مؤلفههای حکمرانی خوب (با مولفههای پاسخگویی، شفافیت، مسئولیتپذیری و حاکمیت قانون) از طریق سازمانهای مردمنهاد و حکومتهای محلی در ایران پرداخته است. نتایج، نشان داد که سازمانهای مردمنهاد در تحقق مؤلفههای حکمرانی خوب مطلوبتر از حکومت محلی عمل کردهاند و مؤلفههای حکمرانی خوب به شکل معناداری بر شاخصهای کنترلی فقر، فساد و رفع تبعیض و نابرابری ارتباط دارند که این هدف عالی از مجرای کنشگری فعالانه سازمانهای مردمنهاد قابل تحقق است.
فاطمه سالاری؛ مهدی قربانی؛ آرش ملکیان
چکیده
در مدیریت منابع آب یکی از رویکردهای مهمِ مشارکتی حکمرانی محلی آب است. به همین جهت پایش اجتماعی روابط ذینفعان محلی برای برنامهریزی و مدیریت منابع و دستیابی به حکمرانی خوب آب در سطح محلی الزامی است. بر این اساس، به تحلیل شبکة اجتماعی، به منزلة یک رویکرد، در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظورِ مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. ...
بیشتر
در مدیریت منابع آب یکی از رویکردهای مهمِ مشارکتی حکمرانی محلی آب است. به همین جهت پایش اجتماعی روابط ذینفعان محلی برای برنامهریزی و مدیریت منابع و دستیابی به حکمرانی خوب آب در سطح محلی الزامی است. بر این اساس، به تحلیل شبکة اجتماعی، به منزلة یک رویکرد، در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظورِ مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکة ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکة اجتماعی در سامان عرفی رزین در شهرستان کرمانشاه است. این کار بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای کمّی و ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، تمرکز، دوسویگی پیوندها، و فاصلة ژئودزیک) صورت گرفته است. نتایج نشان داد میزان سرمایة اجتماعی بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت ضعیف است و پایداری و تعادل شبکه نیز در حد ضعیف ارزیابی میشود که نشاندهندة پایینبودن میزان اعتماد و مشارکت متقابل در میان ذینفعان محلی است. همچنین، میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت در میان بهرهبرداران آب، بر اساس شاخص QAP، 37 درصد و در حد ضعیف است. نتایج شاخص میانگین فاصلة ژئودزیک بر اساس پیوند اعتماد و مشارکت نشان میدهد سرعت گردش اعتماد و مشارکت در میان افراد در حد متوسط تا پایین است. بر اساس نتایج، میتوان استدلال کرد ضعیفبودن سرمایة اجتماعی و عدم اتحاد و یگانگی در میان افراد به کاهش سرعت گردش اعتماد و مشارکت منجر شده و در نتیجه حکمرانی خوب منابع آب را با چالش مواجه کرده است.
رضا باقری؛ مهدی قربانی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ امیر علم بیگی
چکیده
خشکسالی ناشی از نوسانات اقلیمی از نظر گسترگی و حجم خسارات اجتماعی و اقتصادی که بر جای میگذارد، جزء پرمخاطرهترین بلایای طبیعی محسوب میشود که خسارات جبرانناپذیری را بر بخش کشاورزی و منابع آب کشور وارد میسازد. بهعبارتی تأثیرات ویرانگری را به بخشهای تولیدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی وارد میکند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
خشکسالی ناشی از نوسانات اقلیمی از نظر گسترگی و حجم خسارات اجتماعی و اقتصادی که بر جای میگذارد، جزء پرمخاطرهترین بلایای طبیعی محسوب میشود که خسارات جبرانناپذیری را بر بخش کشاورزی و منابع آب کشور وارد میسازد. بهعبارتی تأثیرات ویرانگری را به بخشهای تولیدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی وارد میکند. پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی تحلیل مولفههای تابآوری و ارائه مدل تابآوری جامعه محلی در مواجهه با نوسانات اقلیمی انجام گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاییان حوزه آبخیز ندوشن میباشد که به منظور نمونهگیری از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 102 نفر انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS25 و LISREL8.8 انجام شد. به منظور بررسی برازش مدل اندازهگیری مولفههای تابآوری، دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد در بین مولفههای تابآوری، "ابتکار و نوآوری" و "حکمرانی" به ترتیب با ضریب مسیر 91 درصد و 84 درصد از وضعیت بهتری نسبت به دیگر سازهها برخوردارند و سازههای "آگاهی و اطلاعات" و "مدیریت سازگار" نیز با ضریب مسیر 10 درصد و 8 درصد از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. همچنین یافتهها نشانداد شاخصهای نیکویی برازش دارای مقادیر مناسب بوده و مدل اندازهگیری ابعاد تابآوری را با دادههای مشاهده شده؛ تایید نمودند. بنابراین میتوان اذعان نمود که نتایج این تحقیق میتواند در اقدامات هدفمند مورداستفاده قرارگرفته و در ترویج و تصویب مکانیسمهای مقابله با بحران نوسانات اقلیمی برای ایجاد تابآوری جامعه محلی موثر باشد.
سمیه دهداری؛ زهره خورسندی کوهانستانی؛ فاطمه شجاعی؛ روح انگیز کاظمی
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیر زئولیت در رشد گیاهان در شرایط کم آبی، در این تحقیق پس از آماده سازی خاک گونههای Cymbopogon olivieri ،Medicago sativa، Medicago scutellata در سه سطح زئولیت (2 گرم و 4 گرم و صفر در کیلوگرم خاک گلدان) با 15 تکرار در نظر گرفته شد. پس از اطمینان از جوانهزنی بذرها، تنش 7 روزۀ آبیاری بر روی آنها اعمال گردید. نتایج نشان داد که با اعمال تنش اول ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تأثیر زئولیت در رشد گیاهان در شرایط کم آبی، در این تحقیق پس از آماده سازی خاک گونههای Cymbopogon olivieri ،Medicago sativa، Medicago scutellata در سه سطح زئولیت (2 گرم و 4 گرم و صفر در کیلوگرم خاک گلدان) با 15 تکرار در نظر گرفته شد. پس از اطمینان از جوانهزنی بذرها، تنش 7 روزۀ آبیاری بر روی آنها اعمال گردید. نتایج نشان داد که با اعمال تنش اول تأثیر کاربرد زئولیت در بهبود زندهمانی و تعدیل تنش خشکی نمایان میشود و ملاحظه میشود که در تیمارهای 2 گرم و 4 گرم زئولیت درصد زندهمانی و سبز شدن نهالها نسبت به شاهد بیشتر است. به تدریج با اعمال تنشها میانگین تعداد نهالهای باقیمانده در تیمارهای شاهد پایین آمد. بیشترین درصد تعداد پایۀ باقیمانده (زنده مانی جوانهها)، طول کل گیاه، وزن تر ساقه و وزن خشک ساقه در گونۀ Cymbopogon olivieri و در سطح 4 گرم زئولیت میباشد. عملکرد صفاتی چون طول ساقۀ تر، وزن تر گیاه، وزن خشک گیاه و وزن تر ریشه نیز در تیمار 4 گرم زئولیت و در گونۀ Medicago scutellata افزایش داشته است. بیشترین وزن خشک ریشه در گونۀ Medicago sativa با کاربرد 4 گرم زئولیت میباشد. طول ریشۀ تر در هر سه گونۀ گیاهی مورد نظر در هیچ یک از تیمارها تفاوت معنیداری نداشت.
بهرام امیری؛ ناهید تکین؛ حسین قره داغی؛ بهروز رسولی
چکیده
هدف از انجام این تحقیق معرفی منبع علوفهای جدید و با ارزش از طریق ترکیب و سیلو کردن سه گونهی یونجه، هالکنموم (Halocnemum strobilaceum)) و میوه کهور (Prosopis juliflor) و ارزیابی آن با استفاده از روش تجزیه تقریبی، روش تولید گاز و دام زنده میباشد. برای انجام این آزمایش ابتدا مقدار مناسبی از گونههای موردنظر جمعآوری گردید. سپس بهوسیله چاپر به ابعاد ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق معرفی منبع علوفهای جدید و با ارزش از طریق ترکیب و سیلو کردن سه گونهی یونجه، هالکنموم (Halocnemum strobilaceum)) و میوه کهور (Prosopis juliflor) و ارزیابی آن با استفاده از روش تجزیه تقریبی، روش تولید گاز و دام زنده میباشد. برای انجام این آزمایش ابتدا مقدار مناسبی از گونههای موردنظر جمعآوری گردید. سپس بهوسیله چاپر به ابعاد کمتر از 5 سانتیمتر خرد شدند. در ادامه هالوکنموم(H)، میوه کهور(K)، یونجه(U) و ملاس(M) در چهار تیمار و با سه تکرار در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی به ترتیب به نسبت 50: 20: 20:10 درصد، 50:30:10: 10 درصد، 50: 10: 30: 10 درصد و30: 30: 30: 10 درصد بر اساس وزن ماده خشک سیلو شدند. در پایان مدت آزمایش (28 روز) ارزش علوفهای این ترکیبات با استفاده از روشهای استاندارد AOAC مورد ارزیابی قرار گرفت. بهمنظور برآورد میزان مصرف سیلوهای تهیهشده از سه رأس میش نژاد قشقایی یکساله غیر شیرده با وزن5/2 ± 45 کیلوگرم و سه رأس بز ماده نژاد توده سیاه مویی یکساله غیر شیرده با وزن 5/2 ±30 کیلوگرم بر اساس آزمایشی بهصورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار استفاده شد. نتایج نشان داد که ترکیب M10-U20-K20-H50 و M10-U30-K10-H50 طی دوازده ساعت اولیه دارای هضم پذیری بیشتری بودند. مطالعه ارزش غذایی ترکیبات سیلو شده در این تحقیق به روش تولید گاز نشان داد که ترکیب M10-U20-K20-H50 مقدار ماده آلی خشک، ماده آلی قابلهضم و انرژی متابولیسمی نسبتاً بالاتری دارد و بیشتر موردتوجه دامهای موردمطالعه است. پس میتوان آن را بهعنوان یک ترکیب مناسب غذایی و اقتصادی پس از انجام تحقیقات تکمیلی توصیه نمود.
داود طالبپوراصل؛ سعید خضری
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 341-358
چکیده
حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیّت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسیهای میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاههای ...
بیشتر
حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیّت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسیهای میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاههای هیدرومتری، رسوبسنجی، هواشناسی و بارانسنجی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین 6 عامل ارتفاع، شیب، بارش، زمان تمرکز، فرسایش پذیری و کاربری اراضی به عنوان عوامل برتر شناسایی و با همپوشانی نقشههای توزیع هر یک از آنها نقشه قابلیت رسوبدهی تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مناطقی بیشترین وسعت حساس به فرسایش زیاد و خیلی زیاد را دارا هستند که شیب زیاد داشته باشند. ولی در مناطقی با سنگهای مقاوم، کاربری اراضی عامل تعیین کننده است. مقایسه آمار دبی آب و دبی رسوب سالهای آبی 75-1374 و 81-1380 (با حجم جریان سالانه تقریباً یکسان)، نشانگر افزایش تولید رسوب در سالهای اخیر است. نتایج بدست آمده از استخراج نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهوارهای سالهای 1987 و 1998 حاکی از آن است که حوزه شدیداً در معرض تغییر کاربری (از پوشش مرتعی به دیمزارها) است و همین عامل به عنوان یکی از عوامل تشدیدکننده حرکتهای تودهای مواد، وقوع این نوع حرکتهای را در سالهای اخیر افزایش داده است. از آنجا که در بین همه عوامل، تنها کاربری اراضی است که میتواند توسط انسان، به سرعت و به آسانی تغییر یابد، بخشهای بالادست حوزه در قسمت جنوب و جنوبغربی با زمان تمرکز کم، شیب زیاد، فرسایش پذیری بالا و بارش فراوان که هنوز پوشش جنگلی و مرتعی دارند و همچنین تراسهای آبرفتی رودها مشتمل بر رسوبات منفصل و دانهریز، حساسترین نواحی در برابر تغییرات کاربری اراضی بوده و بیشتر از هر جای دیگری به اقدامات پیشگیری کننده نیاز دارند.
مریم خسروی؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ محسن محسنی ساروی
چکیده
با توجه به کمبود ایستگاههای اندازهگیری در کشور، لزوم استفاده از مدلهای تجربی برآورد دبی حداکثر لحظهای بسیار ضروری است. در این پژوهش از دو مدل شبکه عصبی و رگرسیون چندمتغیره غیرخطی برای پیشبینی دبی اوج در حوزة آبخیز طالقان استفاده گردید. با استفاده از آمار دبیهای متوسط حداکثر روزانه و بارشهای متناظر، یک روز قبل و پنج روز ...
بیشتر
با توجه به کمبود ایستگاههای اندازهگیری در کشور، لزوم استفاده از مدلهای تجربی برآورد دبی حداکثر لحظهای بسیار ضروری است. در این پژوهش از دو مدل شبکه عصبی و رگرسیون چندمتغیره غیرخطی برای پیشبینی دبی اوج در حوزة آبخیز طالقان استفاده گردید. با استفاده از آمار دبیهای متوسط حداکثر روزانه و بارشهای متناظر، یک روز قبل و پنج روز قبل و مجموع بارندگی پنج روزه و همچنین دمای میانگین ماهانه در واحدهای هیدرولوژیک گتهده، مهران، علیزان، جوستان و گلینک (به ترتیب از قسمت سراب به سمت پایاب) استخراج و به عنوان ورودی وارد مدل شبکه عصبی شدند. نوع شبکه مورد استفاده شبکه عصبی پیشخور با یک لایه مخفی با الگوریتم پسانتشار بود که با استفاده از دادهها مذکور، مدل طی سه مرحله آموزش، اعتبارسنجی و آزمون شد. دبیهای اوج مشاهدهای و پیشبینی شده در هر دو مدل بر اساس معیار ارزیابی RMSE و r مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دهندة عملکرد بهتر شبکه عصبی نسبت به رگرسیون چندمتغیره غیرخطی است.
مرتضی خداقلی؛ راضیه صبوحی
چکیده
جنس Astragalus در حدود 4/31 درصد از مساحت استان اصفهان را در بر میگیرد. یکی از گونههای مهم این جنس در استان اصفهان Astragalus verus olivier است. در این پژوهش خصوصیات اقلیمی این گونه با هدف بررسی عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر پراکنش آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین روند پارامترهای مهم اقلیمی و تأثیر آن بر زوال گونۀ گون زرد در استان اصفهان تعیین شد. بدین ...
بیشتر
جنس Astragalus در حدود 4/31 درصد از مساحت استان اصفهان را در بر میگیرد. یکی از گونههای مهم این جنس در استان اصفهان Astragalus verus olivier است. در این پژوهش خصوصیات اقلیمی این گونه با هدف بررسی عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر پراکنش آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین روند پارامترهای مهم اقلیمی و تأثیر آن بر زوال گونۀ گون زرد در استان اصفهان تعیین شد. بدین منظور از 56 متغیر اقلیمی در ماههای ژانویه، مارس، ژوئیه و بازۀ سالانه مورد استفاده قرار گرفت. روش تجزیۀ مؤلفههای اصلی برای کاهش تعداد متغیرها و آزمون ناپارامتریک من-کندال برای تعیین روند پارامترهای اقلیمی به کار برده شد و نهایتاً با استفاده از همبستگی ارتباط تغییرات اقلیمی و میزان خشکیدگی گون زرد مورد بررسی قرار گرفت. بر طبق نتایج این پژوهش عامل دمای سرمایشی مهمترین و تأثیرگذارترین عامل بر رویشگاههای گونۀ گون زرد در استان اصفهان میباشد. بررسی روند متغیر دما نشان میدهد، روند متغیر میانگین دما در اکثر ماهای سال در ایستگاههای منتخب روند افزایشی داشته است. بارش در بازۀ سالانه در تمام ایستگاه به جز اردستان، اصفهان، شرق اصفهان و کبوترآباد منفی است و روند معنیداری در سطح 1 و 5 درصد مشاهده نشد. در مورد پایههای خشک شده در منطقۀ نایین درصد خشکیدگی بهطور متوسط در حدود 25 درصد گزارش شده است. جاییکه بیشترین کاهش بارش و افزایش دما رخ داده است. در منطقههای خوانسار و چادگان میزان مرگ و میر گون حدود 8 درصد گزارش شده است، اگرچه در هر دو منطقه پارامترهای دمایی و سرعت باد افزایش و مقدار بارش کاهش یافته است، ولی به نظر میرسد پتانسیل رویشی بالای منطقه مانع زوال زیاد این گونه در این دو منطقه شده است.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی؛ حسن قلیچ نیا
چکیده
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف ...
بیشتر
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف رویشی گیاهان با متغیرهای اقلیمی در دورههای مختلف زمانی با استفاده از نرم افزار Minitab.14 و Excel جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج شش سال مطالعه در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه نشان داد متوسط تاج پوشش 51 درصد و متوسط تولید 372 کیلوگرم در هکتار بوده است. پوشش کل گیاهان مراتع رینه با مجموع بارندگی فصل رشد و ماه اسفند و میانگین دما بیشترین ارتباط را دارند و در تولید علوفۀ سالیانه، دما نقش مؤثرتری را نسبت به بارندگی دارد و تولید متأثر از دمای ماه تیر است. در مراتع پلور رابطۀ پوشش شکلهای مختلف رویشی گیاهان (گندمیان، بوتهایها و پهن برگان علفی) با عوامل اقلیمی در پایههای زمانی مختلف معنیدار بود. تولید کل گیاهان قابل چرای دام در مرتع پلور متأثر از بارندگی فصل رشد میباشد. بنابراین در طرحهای مرتعداری بهجای یکسال اندازهگیری تولید و پوشش میتوان نوسان تولید و پوشش را بر اساس پارامترهای اقلیمی برآورد کرد. با داشتن پوشش و تولید درازمدت مرتع، میتوان علوفۀ قابل دسترس و ظرفیت مرتع را تعیین و از تخریب مراتع جلوگیری کرد.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ لیلا خلاصی اهوازی؛ حسین آذرنیوند؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
هدف از این مطالعه تهیة نقشة خصوصیات خاک در مراتع شرق سمنان با استفاده از روش آمار مکانی با بررسی روشهای کریجینگ و میانگین متحرک وزندار است. نمونهبرداری با روش تصادفی- سیستماتیک از طریق پلاتگذاری در امتداد ترانسکت انجام شد. بعد از تلفیق نقشههای ارتفاع، جهت، شیب، و زمینشناسی، نقشة واحدهای نمونهبرداری تهیه شد. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه تهیة نقشة خصوصیات خاک در مراتع شرق سمنان با استفاده از روش آمار مکانی با بررسی روشهای کریجینگ و میانگین متحرک وزندار است. نمونهبرداری با روش تصادفی- سیستماتیک از طریق پلاتگذاری در امتداد ترانسکت انجام شد. بعد از تلفیق نقشههای ارتفاع، جهت، شیب، و زمینشناسی، نقشة واحدهای نمونهبرداری تهیه شد. در هر واحد، نمونهبرداری در طول سه ترانسکت 750 متری انجام شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق 20-0 سانتیمتر نمونة خاک برداشت شد. برای تهیة نقشههای رس، شن، آهک، هدایت الکتریکی، و رطوبت قابل دسترس در نقاط نمونهبردارینشده از روش کریجینگ و میانگین متحرک وزندار در محیط GS+ و GIS استفاده شد. ارزیابی مقادیر برآوردشده و واقعی با استفاده از روش تقاطعی نشان داد که روش کریجینگ در همة متغیرها، بهجز درصد رس، دارای خطا و انحراف کمتر است و دقت بالاتر.