پریسا فرضی؛ مریم آذرخشی؛ علی رسول زاده؛ مهدی بشیری
چکیده
ویژگیهای سنگهای تشکیلدهنده سطح زمین نقش بسیار مهمی بر تغییرات طبیعت از جمله فرایند فرسایش و جابجایی ذرات خاک دارد. این تحقیق با هدف بررسی اثر اصلی و متقابل واحدهای زمینشناسی و شیب بر تولید رواناب و رسوب در حوزه آبخیز صنوبر با استفاده از شبیهساز باران صورت گرفت. بدین منظور نقشه زمینشناسی منطقه در محیط نرمافزار Arc GIS 10 ...
بیشتر
ویژگیهای سنگهای تشکیلدهنده سطح زمین نقش بسیار مهمی بر تغییرات طبیعت از جمله فرایند فرسایش و جابجایی ذرات خاک دارد. این تحقیق با هدف بررسی اثر اصلی و متقابل واحدهای زمینشناسی و شیب بر تولید رواناب و رسوب در حوزه آبخیز صنوبر با استفاده از شبیهساز باران صورت گرفت. بدین منظور نقشه زمینشناسی منطقه در محیط نرمافزار Arc GIS 10 تهیهشده و سه واحد زمینشناسی غالب منطقه به ترتیب توف سبز، ماسهسنگ، مارن (Et)، آهک اوربیتولیندار (Kl) و کنگلومرا- ماسهسنگ (Ngcs) شناسایی شد، همچنین بهمنظور بررسی اثر شیب، نقشه شیب حوزه در سهطبقه 10-0، 30-10 و بیشتر از 30 درصد تهیه شد. سپس با استفاده از دستگاه شبیهساز باران اقدام به ایجاد بارش با شدت 9/0 میلیمتر بر دقیقه شد که مربوط به دوره بازگشت 10 سال است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین واحدهای زمینشناسی مختلف از نظر تولید رواناب، رسوب و غلظت رسوب تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود دارد. در مورد طبقات شیب مشخص شد بین شیبهای مختلف در تولید رواناب و رسوب اختلاف معنیدار وجود دارد، اما در مورد غلظت رسوب تفاوت معنیدار نشد. نتایج مربوط به اثر متقابل واحدهای زمین-شناسی و شیب ازنظر حجم رواناب در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار شد، اما در مورد وزن رسوب و غلظت رسوب اثر متقابل معنیدار نبود. بهطورکلی مشخص گردید نوع واحدهای زمینشناسی و شیب منطقه بر فرایند فرسایش خاک اثرگذار هستند و همچنین اثرپذیری متغیر رواناب بیشتر از رسوب است
عباسعلی قزل سوفلو؛ محبوبه حاجی بیگلو
چکیده
برآورد رسوب معلق حوضههای دارای آمار و اطلاعات به آسانی امکانپذیر است ولی حوضههای فاقد آمار، روشهای دیگری را میطلبد. بر این اساس، روشهای تجربی موسوم به منحنی سنجۀ رسوب یا روابط "دبی- دبی رسوب" ارائه شده است. تحقیق حاضر درصدد ارائۀ روشهای بهتر تفکیک داده و در نهایت تهیه و تدقیق منحنی سنجۀ رسوب معلق در ایستگاههای ...
بیشتر
برآورد رسوب معلق حوضههای دارای آمار و اطلاعات به آسانی امکانپذیر است ولی حوضههای فاقد آمار، روشهای دیگری را میطلبد. بر این اساس، روشهای تجربی موسوم به منحنی سنجۀ رسوب یا روابط "دبی- دبی رسوب" ارائه شده است. تحقیق حاضر درصدد ارائۀ روشهای بهتر تفکیک داده و در نهایت تهیه و تدقیق منحنی سنجۀ رسوب معلق در ایستگاههای هیدرومتری مراوه تپه، هوتن، قازانقایه واقع بر رودخانۀ اترک در حوضۀ آبخیز اترک سقلی واقع در استان گلستان است. به منظور افزایش دقت برآورد رسوب از دستهبندی ماهانه، فصلی، کل نمونهها، دورۀ خشک و مرطوب و کلاسهبندی دبی همراه با تناوب برازش منحنی سنجۀ رسوب به روشهای برازش تک خطی، برازش تک خطی با تعدیل FAO، برازش ترکیبی (چند خطی)، روش ترسیمی (حداکثر غلظت) و برازش حد وسط دستهها بهرهگیری شده است. به این منظور، از شاخصهای آماری به منظور انتخاب روش برتر استفاده شد. نتایج نشان داد مدل منحنی سنجۀ رسوب با برازش یک خط برای کل دادهها با اعمال تصحیح FAO در ایستگاه مراوه تپه، روش برازش یک خط در تقسیمبندی دادهها براساس دورۀ خشک و مرطوب با اعمال تعدیل FAO در ایستگاه قازانقایه و روش برازش یک خط در تقسیمبندی دادهها براساس کلاسهبندی دبی در ایستگاه هوتن در بین مدلهای مورد آزمون دارای کمترین میزان میانگین مربعات خطا بوده و بهترین قابلیت پیشبینی را در برآورد رسوب ایستگاههای مورد مطالعه داراست. براساس روشهای منتخب میزان متوسط رسوب ویژۀ معلق حوضۀ آبخیز اترک تا محل ایستگاه مراوه تپه، قازانقایه و هوتن به ترتیب برابر 705، 683 و 781 تن در سال در کیلومتر مربع برآورد گردید.
حامد فرضی؛ رضا تمرتاش؛ زینب جعفریان؛ محمدرضا طاطیان
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی اقدامات احیائی بر تغییر عملکرد پوشش گیاهی و ترسیب کربن خاک در مراتع دامنههای جنوبی البرز مرکزی میباشد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در فصل رویش منطقه، اردیبهشت و خرداد، به روش تصادفی- سیستماتیک در 400 پلات 2 مترمربعی در امتداد 40 ترانسکت 100 متری انجام شد. در هر پلات درصد تاج پوشش، حضور گونهها، ویژگیهای ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اقدامات احیائی بر تغییر عملکرد پوشش گیاهی و ترسیب کربن خاک در مراتع دامنههای جنوبی البرز مرکزی میباشد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در فصل رویش منطقه، اردیبهشت و خرداد، به روش تصادفی- سیستماتیک در 400 پلات 2 مترمربعی در امتداد 40 ترانسکت 100 متری انجام شد. در هر پلات درصد تاج پوشش، حضور گونهها، ویژگیهای کارکردی گونهها از جمله فرم رویشی، نوع پراکنش، نوع گرده افشانی و فرم زیستی ثبت گردید. در طول هر ترانسکت تعداد دو نمونه خاک در تیمارهای مختلف مناطق احیاء و شاهد از عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتر برداشت شد. در مجموع 160 نمونه خاک از چهار عملیات احیائی مختلف شامل کپه کاری، بذرپاشی، مدیریت چرا، قرق و یک مرتع طبیعی به عنوان سایت شاهد برداشت شد. سپس در آزمایشگاه وزن مخصوص ظاهری و ترسیب کربن خاک اندازهگیری شدند. برای تعیین وجود یا عدم وجود اختلاف معنیدار بین تیمارهای مختلف از نظر دادههای خاک و پوشش گیاهی از آنالیز واریانس یک طرفه و جهت مقایسۀ میانگین مقدار ترسیب کربن در هر تیمار از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ انفرادی گونههای مشترک در منطقۀ احیاء و شاهد حاکی از معنیدار شدن 11 گونه بود که تعداد 5 گونه به طور معنیداری در منطقۀ احیاء شده دارای میانگین درصد تاج پوشش بیشتری بوده، اما 6 گونه به طور معنیداری از میانگین تاج پوشش بیشتر در منطقۀ شاهد برخوردار بودند. نتاج نشان داد که اقدامات بیولوژیکی درصد تاج پوشش سه تیرۀ گیاهی را به طور معنیداری تغییر داد. در این میان تیرۀ Poaceae در منطقۀ احیاء و تیرههای Fabaceae و Brassicaceae در منطقۀ شاهد به طور معنیداری دارای میانگین درصد تاج پوشش بالاتری بودند. میزان درصد مادۀ آلی و میزان کربن آلی ترسیب شده در دو عمق سطحی و زیرین خاک در عملیات مختلف بیولوژیکی در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار هستند.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور؛ محسن یوسفی
چکیده
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای ...
بیشتر
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای زنگویی شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی انجام شد. در این منطقه پروژة بینالمللی RFLDL عملیاتی شد. در این پژوهش میزان سرمایة اجتماعی در شبکة ذینفعان محلی در راستای تقویت تابآوری در روستای پایلوت بررسی شد. بدین منظور، بر اساس روش پیمایشی و پرسشنامههای تحلیل شبکهای و مصاحبة مستقیم با کنشگران شبکه (اعضای گروههای خرد توسعة روستایی)، پیوندهای اعتماد و مشارکت بررسی شد. نتایج نشاندهندة میزان اعتماد، مشارکت، انسجام، و سرمایة اجتماعی متوسط قبل از اجرای پروژة RFLDL بود، ولی پس از اجرای این پروژه میزان این شاخصها افزایش یافت و به حد مطلوبی رسید.سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت در میان افراد بعد از اجرای طرح نسبت به قبل از اجرای آن افزایش یافت و اجرای طرح اتحاد و یگانگی را در میان افراد افزایش داد. در نهایت، میتوان بیان کرد که اجرای این پروژه میزان اعتماد، مشارکت، و سرمایة اجتماعی را افزایش داد؛ بدون تردید، سیستمهای اجتماعی تابآور از میزان اعتماد بسیار زیادی برخوردارند.
منصوره کارگر؛ زینب جعفریان؛ محدثه احسانی
چکیده
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد اکوسیستم مورد نیاز است. هدف از این تحقیق، تأثیر چرا بر شاخصهای سطحی خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) است. بدین منظور، تحقیق حاضر در دو منطقه قرق و خارج از قرق مراتع دونا حوزه ...
بیشتر
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد اکوسیستم مورد نیاز است. هدف از این تحقیق، تأثیر چرا بر شاخصهای سطحی خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) است. بدین منظور، تحقیق حاضر در دو منطقه قرق و خارج از قرق مراتع دونا حوزه آبخیز سیاهبیشه انجام شد. نمونهبرداری بهصورت سیستماتیک با استقرار 3 ترانسکت 100 متری به فاصله 100 متر از هم مستقر گردید و روی هر ترانسکت تعداد 10 پلات یک مترمربعی به فواصل 10 متر از یکدیگر قرار داه شد. جهت مقایسه شاخصهای سهگانه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی در دو منطقه قرق و خارج از قرق از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تمامی شاخصهای سطح خاک بهجز پوشش سطح خاک، طوقه گیاهان چندساله، پوشش تاجی درختان و درختچهها، ناهمواری سطحی و نوع و شدت فرسایش اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد وجود دارد (05/0P<). بدین ترتیب بین سه شاخص عملکردی مرتع در دو منطقه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد.
مهدیه صالحی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ مهدی قربانی
چکیده
در سالهای اخیر استفادۀ چندمنظوره از مراتع به عنوان یکی از راه حلهای اصلی در کاهش فشار ناشی از چرای دام و در عین حال افزایش رفاه و درآمد سرانۀ بهرهبرداران و رسیدن به توسعه و مدیریت پایدار مطرح شده است. زنبورداری در مراتع راهکاری سودآور و به عنوان یکی از جنبههای استفاده چندمنظوره در حوزه بالاطالقان و در سامانهای عرفی ناریان، ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفادۀ چندمنظوره از مراتع به عنوان یکی از راه حلهای اصلی در کاهش فشار ناشی از چرای دام و در عین حال افزایش رفاه و درآمد سرانۀ بهرهبرداران و رسیدن به توسعه و مدیریت پایدار مطرح شده است. زنبورداری در مراتع راهکاری سودآور و به عنوان یکی از جنبههای استفاده چندمنظوره در حوزه بالاطالقان و در سامانهای عرفی ناریان، دیزان و مهران هدف این مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه تلاش گردید تا در تعیین شایستگی زنبورداری علاوه بر مسائل بومشناختی به مسائل اجتماعی نیز پرداخته شود. جهت تعیین شایستگی این سامانهای عرفی چهار معیار پوشش گیاهی، عوامل محیطی، عوامل فیزیکی و مسائل اجتماعی در نظر گرفته شد که این معیارها به طور کلی چهارده شاخص را شامل میشوند، لذا به علت پیچیدگی مسأله از روش تصمیمگیری چندمعیاره (AHP) استفاده شده است. سلسله مراتب تصمیمگیری در چهار سطح هدف، معیارها، شاخصها و گزینهها تشکیل شد. یکی از معیارها کیفی بود که جهت دستیابی به نتایج منطقی در مورد معیار کیفی (مسائل اجتماعی) از همکاری متخصصین استفاده شد. نتایج حاصل از قضاوت متخصصین، معیار مسائل اجتماعی را نسبت به سایر معیارها در اولویت نشان داد. همچنین نتایج حاکی از آن است که در روش تحلیل سلسله مراتبی سامانهای عرفی ناریان، دیزان و مهران در اولویت اول تا سوم شایستگی قرار گرفته است. به طور کلی جهت دستیابی به کاربری زنبورداری در مراتع علاوه بر تقویت بخش فنی میبایست میان نهادهای دولتی و غیردولتی و بهرهبرداران هماهنگی ایجاد شود.
نسیبه قنبری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد جنیدی جعفری؛ محمد جعفری
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی مشابه بودند به عنوان شاهد انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک در تودههای جنگلکاری شده و شاهد انجام شد و خصوصیات کربن آلی، ازت، فسفر، پتاسیم، وزن مخصوص ظاهری، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد رس، سیلت و ماسه اندازهگیری شد. جهت مقایسۀ اثر اجرای عملیات جنگلکاری با شاهد بر خصوصیات خاک از آزمون t مستقل و به منظور مقایسۀ اثر گونههای مختلف جنگلکاری شده بر خصوصیات خاک از تجزیۀ واریانس یکطرفه و جهت مقایسۀ میانگینها از آزمون دانکن استفاده گردید. نتایج نشان داد که گونۀ اقاقیا تأثیر قابل توجهی در افزایش کمی کربن و ازت ترسیب شده و مقدار فسفر و پتاسیم خاک داشت و در مجموع در تودۀ اقاقیا مقدار کربن ترسیب شده و ازت ذخیره شده در خاک 62/80 و 42/5 و در تیمار شاهد 05/47 و 08/3 تن در هکتار محاسبه شد. تیمار اقاقیا باعث افزایش مقدار کربن و ازت خاک به مقدار 71 و 75 درصد شد و کمترین مقدار کربن و ازت در خاک توده سرو نقرهای بدست آمد. نتیجۀ رگرسیون گامبهگام نشان داد که نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهترتیب از مهمترین اجزای تأثیر گذار بر مقدار کربن ترسیب شده در خاک در تودههای بررسی شده است.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ حمید نیک نهاد قرماخر
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در پلاتهای چهار متر مربعی در امتداد چهار ترانسکت 200 متری بررسی شد. در دو رویشگاه، نمونهبرداری خاک از عمق 30-0 سانتیمتری پای ریشه گیاه و منطقۀ عاری از گیاه جهت بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک برداشت شد. شاخصهای کیفیت علوفه در سه مرحلۀ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی به صورت تصادفی با 4 تکرار اندازهگیری شد. نتایج دورۀ رویشی گیاه حنظل نشان داد، ظهور اولین برگ در اوایل فروردین ماه و پایان دورۀ رویش شهریور ماه میباشد. میانگین درصد تاج پوشش و تراکم در دو منطقه دارای تفاوت معنیدار هستند (01/0p<). عمق ریشهدوانی این گیاه در رویشگاه زابل و سراوان بهترتیب 207 و 123 سانتیمتر بود. نتایج نشان داد میزان هدایت الکتریکی و کربن و مادۀ آلی در پای بوتۀ مورد بررسی به شکل معنیداری از منطقۀ شاهد بیشتر است. نتایج تجزیه و تحلیل خاک زیر گونۀ دو رویشگاه نشان داد درصد شن، سیلت، اسیدیته، آهک و کربن آلی در سطح 5 درصد (05/0p<) و مادۀ آلی در سطح 1 درصد معنیدار میباشد (01/0p<). همچنین میانگینها نشان داد درصد شن، اسیدیته، کربن آلی و مادۀ آلی در رویشگاه زابل بیشتر از سراوان بوده و میزان سیلت و آهک در خاک پای گیاه در رویشگاه سراوان بیشتر میباشد. نتایج شاخصهای کیفیت علوفه نشان داد، عامل رویشگاه تنها بر درصد پروتئین خام اثر معنیداری داشت (05/0p<). اما مراحل فنولوژی بر کلیۀ شاخصهای مورد بررسی اثر معنیداری دارد (01/0p<). با ازدیاد سن درصد پروتئین خام، هضم پذیری و انرژی متابولیسمی گیاه کاهش و درصد الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی افزایش مییابد. با توجه به عمق ریشهدوانی و همزمانی رویش این گیاه با بادهای ۱۲۰ روزۀ سیستان، میتوان با کشت حنظل در مناطق برداشت رسوبات بادی از پدیدههای مخرب زیستمحیطی جلوگیری به عمل آورد.
خالد حاجی ملکی؛ سیدروحاله موسوی؛ منوچهر گرجی؛ فریدون سرمدیان
چکیده
امروزه، توجه به اهمیت حفاظت از منابع خاک در کشاورزی و منابع طبیعی با هدف جلوگیری از تخریب و انحطاط آن ضروری به نظر میرسد. تخریب خاک و اراضی، به منزلة عاملی مستقیم، در تهدید محیط زیست جهانی، رفاه انسان و جامعه مشهود است. این تحقیق به منظور تهیة نقشة تخریب خاک در شرق استان قزوین انجام شد. نقشة خاک منطقه، با استفاده از روش ژئوپدولوژی، ...
بیشتر
امروزه، توجه به اهمیت حفاظت از منابع خاک در کشاورزی و منابع طبیعی با هدف جلوگیری از تخریب و انحطاط آن ضروری به نظر میرسد. تخریب خاک و اراضی، به منزلة عاملی مستقیم، در تهدید محیط زیست جهانی، رفاه انسان و جامعه مشهود است. این تحقیق به منظور تهیة نقشة تخریب خاک در شرق استان قزوین انجام شد. نقشة خاک منطقه، با استفاده از روش ژئوپدولوژی، از تلفیق لایههای اطلاعاتی لیتولوژیک، ژئومورفیک و پدوژنیک در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. اطلاعات بهدستآمده از نقشة خاک همراه مطالعات میدانی به عنوان ورودی در مدل گلاسود به کار برده شد و سرانجام نقشة تخریب خاک منطقه تهیه شد. در این تحقیق واحدهای نقشة خاک مبنای بررسی وضعیت تخریب در منطقه قرار گرفت. نتایج نشان داد کمتر از 25 درصد از اراضی مطالعهشده دارای درجة کمتخریباند و در شرایط فعلی به مدیریت خاصی نیاز ندارند، ولی در سایر بخشهای منطقه تخریب خاک با درجات مختلف مشاهده شد. تخریب خواص شیمیایی خاکـ شامل کاهش مواد آلی، هدررفت مواد غذایی و شوری خاکهاـ از مهمترین جنبههای تأثیرگذار در روند تخریب خاکهای منطقه است. از مجموع 16630 هکتار اراضی مطالعهشده حدود 4028 هکتار از اراضی در کلاس تخریب کم، 5987 هکتار در کلاس تخریب متوسط، 5128 هکتار در کلاس تخریب زیاد و 866 هکتار در کلاس تخریب بسیار زیاد خاک قرار دارند. بنابراین، با توجه به نتایج بهدستآمده، اقدامات مدیریتی برای جلوگیری از گسترش این فرایند در منطقه پیشنهاد میشود.
سیده مریم علی بخشی؛ علیرضا فرید حسینی؛ کامران داوری؛ امین علیزاده؛ هنری مونیکا گاسچا
چکیده
دادههای ماهوارهای بارش از چند دهه قبل وارد مطالعات علمی در مقیاسهای منطقهای و جهانی شدهاند. هدف از این پژوهش، مقایسۀ کمی محصولات بارش ماهوارۀ TRMM و ماهوارۀ GPMدر حوضۀ آبریز کشفرود است. مسئله مهم در مورد این دادهها دقت و اندازۀ پیکسل آنها است. ماهواره GPM در تاریخ 28 فوریه 2014 به فضا پرتاب شده و تاکنون مطالعهای ...
بیشتر
دادههای ماهوارهای بارش از چند دهه قبل وارد مطالعات علمی در مقیاسهای منطقهای و جهانی شدهاند. هدف از این پژوهش، مقایسۀ کمی محصولات بارش ماهوارۀ TRMM و ماهوارۀ GPMدر حوضۀ آبریز کشفرود است. مسئله مهم در مورد این دادهها دقت و اندازۀ پیکسل آنها است. ماهواره GPM در تاریخ 28 فوریه 2014 به فضا پرتاب شده و تاکنون مطالعهای در ایران انجام نشده و در سایر نقاط جهان به ندرت انجام گرفته است. این تحقیق قصد دارد تا به ارزیابی دادههای بارش GPM و ماهوارۀ قبلی همتایش یعنی TRMM در مقایسه با دادههای 34 ایستگاه بارانسنجی حوضۀ مذکور برای اعتبارسنجی دقت دادههای بارش ماهوارهای بپردازد. برای مقایسه از مقیاس مکانی با دو روش مقایسۀ حوضهای و ایستگاهی و همچنین مقیاس زمانی روزانه و ماهانه استفاده گردید. برای اعتبارسنجی از معیارهای آماری RMSE، MAE،CC، BIAS، FAR، POD و CSI استفاده شد. نتایج نشان داد که، به طورکلی دادۀ بارش 3B42V7 متعلق به ماهوارۀ TRMM دقت بالاتری از دادۀ IMERG متعلق به ماهوارۀ GPM در منطقه دارد. دادههای IMERG تنها در مقایسۀ زمانی ماهانه و حوضه دقت بالاتری نسبت به دادۀ 3B42V7 داشت. در ارزیابی مقیاسهای زمانی مقیاس ماهانه دقت بهتری را نشان میدهد. میزان RMSEبرای دادۀ TMPAدر مقیاس روزانه در سطح ایستگاه و حوضه به ترتیب برابر 88/1 و 55/1 و در مقیاس ماهانه برابر 87/2و 77/2 است. همچنین میزان RMSE برای دادۀIMERG در سطح ایستگاه و حوضه در دورۀ روزانه برابر 43/2 و 3/2 و در دورۀ ماهانه برابر 64/3 و 56/2 است.
مهدیه محمودی؛ عطاالله ابراهیمی؛ محمدحسن جوری؛ پژمان طهماسبی
چکیده
مبنای تصمیمگیری مدیریت مراتع، میزان بهرهبرداری از گونههای کلیدی است. اندازهگیری بهرهبرداری جهت تنظیم شدت چرا، توزیع دام و کاهش فشار چرایی کاربرد دارد. در این تحقیق، بهرهبرداری دو گیاه گندمی کلیدی Dactylis glomerataو Bromus tomentosusدر مراتع جواهرده رامسر به روش تعیین رابطة ارتفاع- وزن گیاه در دو دورة رویشی قبل از گلدهی و گلدهی در دو منطقة ...
بیشتر
مبنای تصمیمگیری مدیریت مراتع، میزان بهرهبرداری از گونههای کلیدی است. اندازهگیری بهرهبرداری جهت تنظیم شدت چرا، توزیع دام و کاهش فشار چرایی کاربرد دارد. در این تحقیق، بهرهبرداری دو گیاه گندمی کلیدی Dactylis glomerataو Bromus tomentosusدر مراتع جواهرده رامسر به روش تعیین رابطة ارتفاع- وزن گیاه در دو دورة رویشی قبل از گلدهی و گلدهی در دو منطقة قرق و چرا در طول 32 ترانسکت 100 متری انجام شد. ابتدا، ارتفاع گیاهان اندازهگیری و سپس از 1 سانتیمتری از سطح خاک، قطع و نهایتاً خشک و وزن خشک آن در مقاطع 5 سانتیمتری برش و توزین گردید. برای آنالیز دادهها از روابط رگرسیونی استفاده شد. آنالیز دادهها نشان داد که در منطقة قرق و مرحلة قبل از گلدهی در هر دو گونه، مدل سیگموئید، بهترتیب با ضریب تبیین 994/0 و 997/0 و در منطقة قرق و در مرحلة گلدهی برای گونة Dactylis glomerata مدل سیگموئید با ضریب تبیین 975/0 و برای گونة Bromus tomentosus مدل سیگموئید، با ضریب تبیین 998/0 بهترین برآوردها را داشتهاند. در منطقة چرا و مرحلة قبل از گلدهی نیز برای هر دو گونة مدل سیگموئید، با ضریب تبیین 996/0 بهترین مدل و در منطقة چرا و مرحلة گلدهی در گونة Dactylis glomerata مدل توانی، با ضریب تبیین 979/0 و در Bromus tomentosus مدل درجة دو، با ضریب تبیین 999/0 بهترین برآوردها را نشان دادند. بنابراین، از رابطة وزن- ارتفاع گیاهان کلیدی بهراحتی میتوان تشخیص قریب به یقینی از میزان بهرهبرداری حاصل و بهعنوان ابزار مناسبی برای پایش و مدیریت مراتع استفاده کرد.
امیر علم بیگی؛ محسن ملک لی
چکیده
پدیدۀ خشکسالی طی دهۀ گذشته در ایران همواره رو به افزایش بوده است. این در حالی است که مدیریت خشکسالی به عنوان رویکردی کاربردی میتواند به تخفیف اثرات این پدیده کمک کند. در امر مدیریت خشکسالی، نهادها و کارآفرینی نهادی میتوانند نقشی اساسی در مناطق دچار خشکسالی ایفا نموده و به عنوان راه حلی مناسب جهت افزایش تاب آوری نسبت به خشکسالی باشند. ...
بیشتر
پدیدۀ خشکسالی طی دهۀ گذشته در ایران همواره رو به افزایش بوده است. این در حالی است که مدیریت خشکسالی به عنوان رویکردی کاربردی میتواند به تخفیف اثرات این پدیده کمک کند. در امر مدیریت خشکسالی، نهادها و کارآفرینی نهادی میتوانند نقشی اساسی در مناطق دچار خشکسالی ایفا نموده و به عنوان راه حلی مناسب جهت افزایش تاب آوری نسبت به خشکسالی باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نهادی مدیریت خشکسالی و با رویکرد تحلیل شبکۀ اجتماعی انجام گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش را کشاورزان خرده مالک شهرستان ساوه تشکیل میدهند. روش آماری غالب در پژوهش حاضر جامعه سنجی و استخراج شاخصهای کل شبکه از طریق تکنیک تحلیل شبکه میباشد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از رتبهبندی نهادی مشخص شد که بیشترین جریان اطلاعاتی در شبکۀ دو وجهی اطلاعات آموزشی با جهاد کشاورزی و دامپزشکی است. در مورد جریان اطلاعات حمایت مالی بانکها و مؤسسات اعتباری از نظر مرکزیت درجه در صدر قرار دارند. از نظر جریان اطلاعات تخصصی دامپزشکی نیز بیشترین نقش مرتبط با جریاندهی به اطلاعات فنی و تخصصی در راستای سازگاری با تغییر اقلیم میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که ابعاد مختلف شبکۀ اجتماعی بر روی بسیج منابع اثر میگذارد و از سوی دیگر، کارآفرینی نهادی میتواند آسیب ناشی از تغییر اقلیم را کاهش دهد. در پایان پیشنهادهایی بر پایۀ یافتههای پژوهش ارائه شده است.
مریم ممبنی؛ حمیدرضا عسگری؛ علی محمدیان بهبهانی؛ سلمان زارع؛ حسین یوسفی
چکیده
یکی از چالشهای اصلی مدیرت تخریب سرزمین در مناطق خشک و بیابانی ایران، تثبیت ماسههای روان و کنترل گردوغبار است، بهطوریکه استفاده از انواع خاکپوشها بهخصوص خاکپوشهای سازگار با محیط زیست، یکی از روشهایی است که بهمنظور تثبیت ماسههای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق، بررسی امکان استفاده از پسماندهایی مانند ...
بیشتر
یکی از چالشهای اصلی مدیرت تخریب سرزمین در مناطق خشک و بیابانی ایران، تثبیت ماسههای روان و کنترل گردوغبار است، بهطوریکه استفاده از انواع خاکپوشها بهخصوص خاکپوشهای سازگار با محیط زیست، یکی از روشهایی است که بهمنظور تثبیت ماسههای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق، بررسی امکان استفاده از پسماندهایی مانند لیکور سیاه و ملاس بهعنوان خاکپوش جهت تثبیت ماسههای روان میباشد. بهمنظور آمادهسازی بستر تیمارها در محیط آزمایشگاهی از ماسههای بادی بیابان ریگبلند کاشان استفاده گردید. برای انجام آزمایشها از سینیهای فلزی با ابعاد 2×30×100 سانتیمتر و جهت پاشش تیمارهای ملاس، لیکور سیاه و شاهد بهصورت یکلایه و دولایه از پیستوله 5/2 لیتری استفاده گردید و تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بهمنظور ارزیابی کارایی این مواد مقاومت فروروی، مقاومت برشی در حالت اشباع و خشک و نفوذپذیری نسبت به آب اندازهگیری شد و دادهها با نرمافزار آماری مناسب مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بهصورت آزمایشگاهی نشان داده است که میزان مقاومت فروروی خاکپوشهای ملاس و لیکور سیاه دولایه به ترتیب 8/9 و 8/7 کیلو نیوتن بر مترمربع است. این دو نوع خاکپوش اختلاف معنیداری با یکدیگر و نیز با تیمار شاهد (آب) دارند. بیشترین مقاومت فروروی و برشی مربوط به تیمار ملاس است بهگونهای که مقاومت فروروی را 8/9 برابر و مقاومت برشی را 14 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. سرعت نفوذ در خاکپوش لیکور یکلایه در مقایسه با خاکپوش ملاس و شاهد (آب)، دارای اختلاف معنیداری است درحالیکه با افزایش ضخامت، سرعت نفوذ کاهش یافته است. بیشترین سرعت نفوذ مربوط به تیمار لیکور یکلایه است بهگونهای که سرعت نفوذ را 4/0 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. مالچ ملاس به دلیل داشتن مقاومت فروروی و برشی و نفوذپذیری مناسب بهترین نوع مالچ تشخیص داده شده است. ازآنجاکه مواد به کار برده شده در این تحقیق از نوع مواد طبیعی و آلی میباشد و از سوی دیگر از مزیتهای زیستمحیطی، سهولت استفاده و در دسترس بودن منابع برخوردار است، باوجوداین بهمنظور بهینه نمودن شرایط اجرایی، نیازمند آزمایشهای بیشتر در مقیاس آزمایشگاهی و صحرایی است.
مهدی وفاخواه؛ محسن محسنی ساروی؛ حسن احمدی
چکیده
بهینهسازی کاربری اراضی یکی از راهکارهای مناسب برای حفاظت خاک است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بهینهسازی کاربری اراضی به منظور کمینهکردن فرسایش و بیشینهسازی سود در حوضة آبخیز طالقان با مساحت 23/80427 هکتار انجام شد. بدین منظور، با محاسبة مساحت، میزان فرسایش، و درآمد خالص هر یک از کاربریهای اراضی حوضة آبخیز مورد تحقیق، با ...
بیشتر
بهینهسازی کاربری اراضی یکی از راهکارهای مناسب برای حفاظت خاک است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بهینهسازی کاربری اراضی به منظور کمینهکردن فرسایش و بیشینهسازی سود در حوضة آبخیز طالقان با مساحت 23/80427 هکتار انجام شد. بدین منظور، با محاسبة مساحت، میزان فرسایش، و درآمد خالص هر یک از کاربریهای اراضی حوضة آبخیز مورد تحقیق، با توجه به استانداردهای مورد نیاز هر یک از کاربریهای اراضی، سطح هر یک از کاربریها استخراج و با تعیین محدودیتها و دو تابع هدف با استفاده از نرمافزار ADBASE بهینهسازی شد. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد میزان فرسایش از 28/6 تن در هکتار در سال به 84/5 تن در هکتار در سال (99/6 درصد) و میزان سود از 38/118174 به 02/112681 میلیون ریال (65/4 درصد) پس از بهینهسازی کاربری اراضی کاهش یافته است. همچنین، بر اساس نتایج، پیشنهاد میشود اراضی با کاربری دیم به اراضی با کاربری زراعت آبی و باغ و مرتع تبدیل شود.
عباس غلامی؛ کاکا شاهدی؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ مهدی وفاخواه؛ کریم سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی و مقایسة تغییرات اقلیمی آینده با استفاده از مدلهای گردش عمومی جو تحت سناریوهای مختلف در حوزة آبخیز تالار استان مازندران بوده است. با توجه به بررسی آمار ایستگاههای موجود، جهت بررسی پدیدة تغییر اقلیم در حوزة مطالعاتی از مدل LARS-WG5 و سه سناریوی A1B، A2،B1 و هر کدام در سه سری انتشار 2026-2011، 2061-2046 و 2095-2080 با تعیین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیش بینی و مقایسة تغییرات اقلیمی آینده با استفاده از مدلهای گردش عمومی جو تحت سناریوهای مختلف در حوزة آبخیز تالار استان مازندران بوده است. با توجه به بررسی آمار ایستگاههای موجود، جهت بررسی پدیدة تغییر اقلیم در حوزة مطالعاتی از مدل LARS-WG5 و سه سناریوی A1B، A2،B1 و هر کدام در سه سری انتشار 2026-2011، 2061-2046 و 2095-2080 با تعیین سال پایه 2007-1992 (به مدت 15 سال) از آمار ایستگاه سینوپتیک منطقهای قراخیل قائم شهر استفاده شد. نظر به اینکه مدل LARS-WG5 یکی از معتبرترین روشهای ریز مقیاس نمائی آماری میباشد که تولید دادهها توسط این مدل در سه مرحلةکالیبره کردن، ارزیابی و ایجاد دادههای هواشناسی صورت میگیرد، لذا مبنایی برای پژوهش صورت گرفته در حوضة مورد مطالعه بوده است. بر اساس نتایج این پژوهش ماههای می و اکتبر دارای بیشترین تغییرات بارش و ماههای جولای و آگوست دارای تغییرات شدید کاهشی مخصوصاً در دورة 2095-2080 در دورههای آتی حوزة مطالعاتی میباشند که پیامدهای این تغییرات میتواند در وقوع سیلابهای فصلی در ماههای پربارش و همینطور وقوع خشکسالیها و کمبود آب در فصول کم بارش در حوضه مورد مطالعه مورد توجه دقیقتر قرار گیرد. از لحاظ دمائی نیز ماههای ژوئن، جولای، آگوست و سپتامبر با افزایش درجة حرارت در دورههای آتی و ماههای ژانویه و فوریه نیز دارای کمترین میانگین دمای شبیهسازی شدة آتی میباشند.
ثنا محبی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ مهدی عابدی
چکیده
ارزیابی خصوصیات اکولوژیکی مراتع بهعنوان یک عامل مهم در بررسی و پایش اثرات اقدامات مدیریتی مختلف و تعیین پایداری اکوسیستمی آنها مطرح است که نیاز به ابزارهایی برای کمی سازی و ارائه معیاری منطقی برای مقایسه مدیریتهای مختلف دارد. برای این منظور، روش تجزیه و تحلیل چشمانداز (LFA) قادر است بطور مناسبی وضعیت ساختاری و عملکردی مرتع ...
بیشتر
ارزیابی خصوصیات اکولوژیکی مراتع بهعنوان یک عامل مهم در بررسی و پایش اثرات اقدامات مدیریتی مختلف و تعیین پایداری اکوسیستمی آنها مطرح است که نیاز به ابزارهایی برای کمی سازی و ارائه معیاری منطقی برای مقایسه مدیریتهای مختلف دارد. برای این منظور، روش تجزیه و تحلیل چشمانداز (LFA) قادر است بطور مناسبی وضعیت ساختاری و عملکردی مرتع را با احتساب شاخصهای اساسی و ساده به صورت کمی نمایش دهد و مبنایی برای انتخاب مدیریتهای بهینه و پایدار ارائه کند. در این مطالعه باتوجه به اینکه در منطقه کجور نوشهر اقسام متفاوتی از مدیریت مراتع ازجمله قرق، چرا، شخم و مرتعکاری در شرایط تقریبا یکسانی به لحاظ خصوصیات تیپهای گیاهی، جانوری، خاکشناسی، زمینشناسی و اقلیمی وجود دارد. نتایج مطالعه حکایت از آن دارد که قرق در اغلب ویژگیهای ساختاری و عملکردی بطور معناداری (05/0P<) مطلوبتر از سایر مدیریتها بوده است و پس از آن مرتعکاری عملکرد مناسبی داشتهاند. این در حالیست که مراتع شخم خورده هم از لحاظ ویژگیهای ساختاری و هم از لحاظ ویژگیهای عملکردی بطور معناداری (05/0P<) دارای وضعیتی نامطلوب بودهاند. بنابراین قرق میتواند بهعنوان گزینه مناسبی در حفاظت از منابع مرتعی این منطقه باشد.
شهربانو عباسی جندانی؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
مولدهای هواشناسی تصادفی در مطالعههای مختلفی از قبیل هیدرولوژیک، مدیریت محیط طبیعی و ارزیابی ریسک کشاورزی استفاده میشوند. این قبیل مطالعات اغلب به سریهای زمانی طولانی مدت از دادۀ هواشناسی نیاز دارند. با توجه به محدودیت دادههای اقلیمی در بسیاری از مناطق کشور و نیز کوتاه بودن طول دورۀ آماری، استفاده از مولدهای اقلیمی و مهمتر ...
بیشتر
مولدهای هواشناسی تصادفی در مطالعههای مختلفی از قبیل هیدرولوژیک، مدیریت محیط طبیعی و ارزیابی ریسک کشاورزی استفاده میشوند. این قبیل مطالعات اغلب به سریهای زمانی طولانی مدت از دادۀ هواشناسی نیاز دارند. با توجه به محدودیت دادههای اقلیمی در بسیاری از مناطق کشور و نیز کوتاه بودن طول دورۀ آماری، استفاده از مولدهای اقلیمی و مهمتر از آن ارزیابی دقت و صحت آنها قبل از استفاده ضرورت دارد. لذا در این مطالعه کارایی سه مولد CLIGEN، ClimGen و LARS-WG در دو ایستگاه سنگانه و زیدشت با شرایط اقلیمی متفاوت ارزیابی شده است. برای مقایسۀ میانگین دادههای تولید شده و مشاهداتی شامل مقدار بارش سالانه و ماهانه، تعداد روز مرطوب سالانه، میانگین سالانه دمای بیشینه و کمینه، از آزمون t (t جفتی) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که مولد CLIGEN در هر دو ایستگاه و در مورد هر پنج متغیر در نظر گرفته، کارایی بهتری نسبت به دو مولد دیگر دارد. ClimGen در هیچ یک از دو ایستگاه کارایی مناسبی نداشته است. مولد LARS-WG نیز در ایستگاه زیدشت کارایی خوبی داشته اما کارایی آن در تولید متغیرهای دمایی در ایستگاه سنگانه با دقت بسیار کمتری همراه بوده است. در مجموع نتایج به دست آمده نشان میدهد که کارایی این مولدها در اقلیمهایی که متغیرهای اقلیمی از نوسانات کمتری برخوردار هستند بهتر از اقلیمهای خشک و نیمهخشک است.
سید سعید غیاثی؛ سادات فیض نیا؛ علیرضا مقدم نیا؛ علی نجفی نژاد؛ سمیه ناجی راد
چکیده
برای درک ویژگیهای اساسی دامنههایی که مستعد زمینلغزشاند، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش ابزار اصلی میباشد. در این مطالعه، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش با انطباق روشهای شاخص آماری و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. 10 عامل ایجاد زمینلغزش در نظر گرفته شد که عبارتند از: ارتفاع، شیب، جهت، سنگشناسی، کاربری اراضی، ...
بیشتر
برای درک ویژگیهای اساسی دامنههایی که مستعد زمینلغزشاند، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش ابزار اصلی میباشد. در این مطالعه، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش با انطباق روشهای شاخص آماری و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. 10 عامل ایجاد زمینلغزش در نظر گرفته شد که عبارتند از: ارتفاع، شیب، جهت، سنگشناسی، کاربری اراضی، تراکم زهکشی، انحنای سطح، بارندگی، رخسارههای ژئومرفولوژی و حساسیت واحدهای سنگی به فرسایش. روش شاخص آماری برای تعیین ارزش وزنی (Si) برای کلاسهای هر فاکتور ایجاد لغزش استفاده شد، روش تحلیل سلسله مراتبی بهمنظور تعیین ارزش وزنی (Wi) برای هر فاکتور استفاده شد. مجموع حاصل Siو Wi ارزش شاخص آسیبپذیری لغزش (LSI) را برای هر پیکسل ارائه نمود. بر مبنای LSI بهدستآمده نقشۀ آسیبپذیری زمینلغزش تهیه شد، سپس منطقۀ مطالعاتی در 5 کلاس آسیبپذیری گروهبندی شد. تراکم زمینلغزش برای 5 کلاس آسیبپذیری حاکی از وجود تطابق کافی بین نقشۀ آسیبپذیری و دادههای واقعی لغزش میباشد. در ادامه، نتایج نقشۀ آسیبپذیری زمینلغزش با استفاده از دادههای مشاهداتی زمینلغزش و روش ROC بهصورت کمی صحتسنجی شد. نتایج صحتسنجی نشان داد که AUC برای پیشبینی مدل 2/95% میباشد. نقشۀ آسیبپذیری نشان داد مناطق با سنگشناسی تراسهای آبرفتی قدیمی و جوان، لاهار و تراکیآندزیت-تراکیت پورفیری با درجۀ متفاوتی از حساسیت به فرسایش که در شیبهای 10 تا 40 و بیش از 60 درصد پراکنش دارند بسیار مستعد شکست شیب میباشند. نهایتاً مشخص شد مدلهای SIM و AHP برای بازنمایی آسیبپذیری زمینلغزش مؤثر میباشد.
جواد معتمدی (ترکان)؛ حسین ارزانی؛ مهدی قربانی
چکیده
بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استفاده میکنند که باید ضریب تبدیل هر نژاد نسبت به واحد دامی، مشخص شود. در این راستا، طی سالهای 86-1381 از هر یک نژادهای گوسفندی چرا کننده در مناطق مرکزی، دو گله انتخاب شد. از میان گلههای منتخب، 30 رأس دام بهصورت تصادفی در ردههای مختلف سنی و جنسی و در فصول ...
بیشتر
بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استفاده میکنند که باید ضریب تبدیل هر نژاد نسبت به واحد دامی، مشخص شود. در این راستا، طی سالهای 86-1381 از هر یک نژادهای گوسفندی چرا کننده در مناطق مرکزی، دو گله انتخاب شد. از میان گلههای منتخب، 30 رأس دام بهصورت تصادفی در ردههای مختلف سنی و جنسی و در فصول مختلف چرا، وزنکشی و وزن آنها تعیین گردید. میانگین وزن میشهای سه و چهار ساله، به عنوان وزن بالغ هر نژاد در نظر گرفته شد. از نسبت وزن متابولیکی (وزن زنده به توان 75/0) نژادها به وزن متابولیکی واحد دامی، ضریب تبدیل هر نژاد به واحد دامی (معادل واحد دامی) محاسبه شد. بر اساس نتایج، نژاد نائینی جزء نژادهای سبک جثه، نژادهای زندی، کرمانی، افشاری و ورامینی، متوسط جثه و نژاد شال جزء نژادهای سنگین جثه میباشد. معادل واحد دامی هر یک از نژادها نسبت به واحد دامی به ترتیب، 7/0، 86/0، 9/0، 97/0، 06/1 و 20/1 میباشد. بر اساس ضریب تبدیلی پیشنهادی و با استفاده از معادلۀ پیشنهادی MAFF، نیاز روزانۀ هر یک از نژادها به ترتیب، 76/4، 85/5، 12/6، 60/6، 21/7 و 16/8 مگاژول در روز در حالت نگهداری و در شرایط چرا در مرتع محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است که در نظر گرفتن مقدار یکسان علوفه، به عنوان نیاز روزانۀ نژادهای گوسفندی چرا کننده در مرتع برای محاسبۀ ظرفیت چرا، بدون توجه به اندازه و جثۀ آنها صحیح نمیباشد.
مجتبی نساجی زواره؛ باقر قرمزچشمه؛ مسلم محمدپور
چکیده
تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی میتواند باعث تغییر در روند آبدهی فصلی و سالانۀ رودخانه شود. تغییرات آبدهی سالانه و فصلی رودخانه بایستی در مدیریت و برنامهریزی منابع آب در حوزۀ آبخیز مد نظر قرار گیرد. برای این منظور در این تحقیق حوضۀ کرخه مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند آبدهی این حوزه، سریهای زمانی روزانۀ 15 زیر حوزۀ منتخب ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی میتواند باعث تغییر در روند آبدهی فصلی و سالانۀ رودخانه شود. تغییرات آبدهی سالانه و فصلی رودخانه بایستی در مدیریت و برنامهریزی منابع آب در حوزۀ آبخیز مد نظر قرار گیرد. برای این منظور در این تحقیق حوضۀ کرخه مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند آبدهی این حوزه، سریهای زمانی روزانۀ 15 زیر حوزۀ منتخب در دورۀ زمانی 48-1347 الی 91-1390 استفاده گردید. پس از بازسازی سریهای زمانی زیر حوزههای منتخب، 5 شاخص آبدهی شامل دبی با احتمال 5، 95 و 50 درصد (Q5,Q10,Q50,Q90,Q95) فصلی و سالانه برای مراحل بعدی پژوهش آماده شد. روند آبدهی فصلی و سالانه با استفاده از روش تایل-سن محاسبه و سپس درصد تغییرات آبدهی در دورۀ زمانی 48-1347 الی 91-1390 برای زیر حوزههای منتخب تعیین و نقشۀ آبدهی سالانه و فصلی برای هر شاخص تهیه شد. نتایج نشان داد که آبدهی فصلی و سالانه در اغلب زیر حوزههای منتخب، روند کاهشی و منفی داشت. زیر حوزههای منتخب جنوب شرق حوزه دارای روند کاهشی کمتری نسبت به دیگر زیر حوزهها را دارا بود. دبی کم آبی (Q90,Q95) نسبت به دبی پرآبی (Q5,Q10) روند کاهشی شدیدتری را نشان داد. شاخص پرآبی فصل بهار در زیر حوضۀ کاکارضا و آفرینه روند افزایشی داشتند. این دو زیر حوزه مستقل بوده و تحت تأثیر رواناب زیرحوزههای دیگر نمی باشد. افزایش روند شاخص پرآبی در این دو زیر حوزه را می توان به افزایش دمای ناشی از تغییر اقلیم و ذوب زود هنگام برف نسبت داد.
محسن یوسفی؛ فاطمه برزگر
چکیده
برآورد میزان رسوبات معلق در رودخانهها از ابعاد مختلف کشاورزی، حفاظت خاک، سدسازی، حیات آبزیان، و همچنین جنبههای مختلف تحقیقاتی اهمیت فراوانی دارد. روشهای مختلفی برای بررسی و برآورد رسوبات معلق رودخانهها وجود دارد که البته توانایی این روشها در برآورد رسوبات متفاوت است. هدف از این مطالعه برآورد رسوبات معلق رودخانه با ...
بیشتر
برآورد میزان رسوبات معلق در رودخانهها از ابعاد مختلف کشاورزی، حفاظت خاک، سدسازی، حیات آبزیان، و همچنین جنبههای مختلف تحقیقاتی اهمیت فراوانی دارد. روشهای مختلفی برای بررسی و برآورد رسوبات معلق رودخانهها وجود دارد که البته توانایی این روشها در برآورد رسوبات متفاوت است. هدف از این مطالعه برآورد رسوبات معلق رودخانه با استفاده از شبکة عصبی پیشخور پسانتشار خطا با الگوریتم آموزشی لونبرگ- مارکوآرت و مقایسة نتایج با بهترین ترکیب منحنی سنجة رسوب و ضرایب اصلاحی است. در این مطالعه از آمار دبی و رسوب متناظر ده ایستگاه استان لرستان به صورت روزانه، ماهانه، فصلی، و دستهبندیشده استفاده شد. نتایج نشان داد از بین انواع مختلف منحنی سنجه و ضرایب اصلاحی استفادهشده، که جمعاً شامل بیست ترکیب بود، ترکیب منحنی سنجة ماهانه و ضریب اصلاحی MUVE بر اساس ضریب ناش- ساتکلیف و شاخص دقت مناسبتر است. در مرحلة بعد، نتایج حاصل از برآورد رسوب با مناسبترین منحنی سنجه با نتایج حاصل از شبکة عصبی با استفاده از ضریب ناش- ساتکلیف و مجذور میانگین مربعات خطا مقایسه شد. نتایج نشاندهندة مناسببودن شبکة عصبی پیشخور پسانتشار خطا در قیاس با منحنی سنجة رسوب است.
لیلا عوض پور؛ مهدی قربانی؛ رضا عرفانزاده
چکیده
سرمایه اجتماعی تمام الزاماتی را که برای مدیریت مشارکتی ضرورت دارد در خود جای میدهد. به همین جهت ارزیابی سرمایه اجتماعی در فعالیتهای مدیریت مشارکتی اجتماع محور حائز اهمیت است. همچنین شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی اکوسیستمهای طبیعی یکی از اقدامات ضروری میباشد. این افراد میتوانند ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی تمام الزاماتی را که برای مدیریت مشارکتی ضرورت دارد در خود جای میدهد. به همین جهت ارزیابی سرمایه اجتماعی در فعالیتهای مدیریت مشارکتی اجتماع محور حائز اهمیت است. همچنین شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی اکوسیستمهای طبیعی یکی از اقدامات ضروری میباشد. این افراد میتوانند به منزلۀ رهبران محلی و قدرتهای اجتماعی در ساماندهی مدیریت مشارکتی اکوسیتمهای طبیعی به عنوان بازوهای اجرایی باشند. در این تحقیق سعی شده است از طریق روش تحلیل شبکه و شاخصهای سطح کلان و خرد شبکه بهرهبرداران مرتع سامان عرفی حقالخواجه در شهرستان میامی استان سمنان، میزان سرمایه اجتماعی شبکه سنجش و همچنین قدرتهای اجتماعی و رهبران محلی مؤثر در مدیریت مشارکتی مرتع مشخص شوند. نتایج حاکی از آن است که میزان سرمایۀ اجتماعی در بین بهرهبرداران در پیوند اعتماد متوسط و در پیوند مشارکت در حد ضعیف است. پایداری روابط و تعادل شبکه نیز ضعیف و پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین افراد در حد مطلوبی نهادینه نشده است. همچنین سرعت پایین گردش پیوند اعتماد و مشارکت و عدم اتحاد در بین بهرهبرداران از دیگر چالشهای مهم در ساماندهی مدیریت مشارکتی مرتع در این منطقه است. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، کنشگران Gh-Gh و Es-Sa قدرت کلیدی در بین بهرهبرداران مرتع روستای حقالخواجه شناخته شدند. این افراد به دلیل اقتدار و نفوذ اجتماعی بالا میتوانند نقش مهمی در مدیریت مشارکتی مرتع ایفا کنند و میتوان از آنها به منزلۀ پلهای ارتباطی بین نهادهای دولتی و سایر بهرهبرداران در توسعه پایدار روستایی استفاده کرد.
علیرضا محمودی؛ علی طویلی؛ حمید رضا بوستانی؛ محمد جعفری؛ سلمان زارع
چکیده
آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل زغال زیستی در هفت سطح (عدم کاربرد زغال زیستی(C)، زغال زیستی بقایای گندم 5/1 درصد وزنی(GB1)، زغال زیستی بقایای گندم 3 درصد وزنی(GB2)، زغال زیستی بقایای ذرت 5/1 درصد وزنی(ZB1)، زغال زیستی بقایای ذرت 3 درصد وزنی(ZB2)، زغال زیستی بقایای پنبه 5/1 درصد وزنی(PB1) و زغال ...
بیشتر
آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل زغال زیستی در هفت سطح (عدم کاربرد زغال زیستی(C)، زغال زیستی بقایای گندم 5/1 درصد وزنی(GB1)، زغال زیستی بقایای گندم 3 درصد وزنی(GB2)، زغال زیستی بقایای ذرت 5/1 درصد وزنی(ZB1)، زغال زیستی بقایای ذرت 3 درصد وزنی(ZB2)، زغال زیستی بقایای پنبه 5/1 درصد وزنی(PB1) و زغال زیستی بقایای پنبه 3 درصد وزنی(PB2) و فاکتور دوم شامل کاربرد سرب در سه سطح (0(Pb0)، 150 (PB1) و 300 (PB2) میلیگرم در کیلوگرم خاک) بود. این پژوهش نشان داد که افزایش کاربرد سطوح زغال های زیستی بقایای گیاهی گندم، ذرت و پنبه از سطح 0 به 3 درصد وزنی سبب افزایش قابلیت هدایت الکتریکی (31/0،15/0 و02/0 دسی زیمنس بر متر)، کربن آلی خاک (53، 59 و 63 درصد)، پهاش خاک (13/0، 05/0 و15/0 واحد) و کاهش غلظت سرب قابل استفاده (12/16،83/12 و 25/10 درصد) در خاک شد. همچنین کاربرد انواع زغال های زیستی بقایای گیاهی گندم، ذرت و پنبه در سطح 3 درصد وزنی سبب افزایش فراهمی آهن (به ترتیب 65، 72 و 69 درصد)، منگنز (105، 74 و 41 درصد )، مس (10، 62/15 و 5/22 درصد) و پتاسیم (167،114 و50 درصد) شد. کاربرد انواع زغالهای زیستی مورد استفاده سبب بهبود برخی ویژگیهای خاک شد. زغال زیستی گندم در سطح 3 درصد وزنی(GB2) از نظر تاثیرگذاری بر ویژگیهای خاک از جمله افزایش کربن آلی خاک، افزایش فراهمی عناصر غذایی مانند پتاسیم و منگنز و کاهش فراهمی سرب در خاک نسبت به بقیه موثرتر بود.
احمد قنبری؛ رفعت زارع بیدکی؛ افشین هنربخش؛ وفا محمودی نژاد
چکیده
بندهای اصلاحی پرهزینهترین عملیات آبخیزداری است. این پژوهش با هدف ارزیابی کارآیی انفرادی بندهای اصلاحی در حوزههای مختلف استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. یازده معیار مؤثر در کارآیی فردی بندها شامل؛ مکانیابی بند، پایداری بند، تثبیت طولی آبراهه، ضریب ذخیره رسوبات، عمود بودن تاج بند بر محور آبراهه، ابعاد سرریز، استحکام ...
بیشتر
بندهای اصلاحی پرهزینهترین عملیات آبخیزداری است. این پژوهش با هدف ارزیابی کارآیی انفرادی بندهای اصلاحی در حوزههای مختلف استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. یازده معیار مؤثر در کارآیی فردی بندها شامل؛ مکانیابی بند، پایداری بند، تثبیت طولی آبراهه، ضریب ذخیره رسوبات، عمود بودن تاج بند بر محور آبراهه، ابعاد سرریز، استحکام بند، آنکراژ، رعایت پروفیل عرضی آبراهه، تطابق مرکز سرریز با محور آبراهه و طول کفبند، انتخاب شد. اهمیت هر کدام از معیارها در کارایی بند با روش تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شد. 41 بند سنگی ملاتی و توریسنگی که در سالهای گذشته در قسمتهای مختلف استان چهارمحال و بختیاری با ابعاد گوناگون ساخته شده بود انتخاب شدند و هر کدام از این معیارها برای آنها امتیازدهی شد. سپس با ضرب کردن وزن هر معیار در امتیازی که هر بند از آن معیار به دست آورد، فاصله کارآیی هر بند از کارایی مورد انتظار، محاسبه شد. نتایج نشان داد از بین معیارها، معیار عمود بودن تاج بند بر محور آبراهه و تطابق مرکز سرریز با محور آبراهه بهطور متوسط بیشترین و معیارهای تثبیت طولی آبراهه و انتخاب مناسب ابعاد سرریز کمترین امتیاز را به دست آوردند. همچنین معیار مکانیابی بند با وزن 214/0 بیشترین وزن و معیار طول کفبند با وزن 035/0 کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. ارزیابی اقتصادی بندها با مقایسه نمره نهایی کارایی آنها با حجم مصالح مصرف شده، انجام گرفت. درنهایت نتایج نشان داد بندهای کوچک با رعایت اصول اولیه طراحی، کارآیی و صرفه اقتصادی بیشتری از بندهای بزرگ داشتهاند.
الهام کیانی سلمی؛ عطاالله ابراهیمی
چکیده
مرغزارها به عنوان اکوسیستمهای طبیعی، نقش زیادی در پایداری طبیعت دارند ولی متأسفانه در سالهای اخیر دچار تغییرات شدیدی شدهاند. مرغزار شهرکرد علاوه بر تأمین علوفه، به دلیل مجاورت با شهر، از دیدگاه تفرجگاهی و تعدیل آب و هوا نیز بسیار ارزشمند است، که در سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده که هدف این تحقیق ارزیابی روند تغییرات ...
بیشتر
مرغزارها به عنوان اکوسیستمهای طبیعی، نقش زیادی در پایداری طبیعت دارند ولی متأسفانه در سالهای اخیر دچار تغییرات شدیدی شدهاند. مرغزار شهرکرد علاوه بر تأمین علوفه، به دلیل مجاورت با شهر، از دیدگاه تفرجگاهی و تعدیل آب و هوا نیز بسیار ارزشمند است، که در سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده که هدف این تحقیق ارزیابی روند تغییرات و پیشبینی وضعیت آیندۀ آن با استفاده از سنجش از دور میباشد. بدین منظور، با بررسی تصاویر ماهوارهای لندست TM5، ETM+7 و 8 OIL/TIRS در طی سالهای 1366، 1373، 1380، 1387و 1395 و پس از انجام تصحیحات هندسی و رادیومتریکی مورد نیاز، اقدام به تهیۀ نقشۀ کاربری اراضی طی سالهای مذکور با استفاده از روش طبقهبندی نظارت شده حداکثر احتمال در نرم افزار TerrSet شد. سپس، از طریق انطباق تصاویر، روند تغییرات بررسی و از طریق CA-Markov نسبت به پیش بینی وضعیت آینده اقدام شد. نتایج نشان از تغییرات زیاد در محدودۀ مورد مطالعه دارد بهطوریکه در سال 1366 تمام مساحت 1150 هکتاری منطقۀ مورد مطالعه را مرغ پوشانده ولی تغییرات کاربری اراضی باعث کاهش شدید این اکوسیستم طبیعی گردیده، به گونهای که در سال 1395 حدود 48 درصد از مرغزار شهرکرد به اراضی دست ساخت (33/3 درصد)، کشاورزی (02/25 درصد) و فرودگاه (65/19 درصد) تغییر کاربری یافته است. با توجه به پیشبینی نقشۀ سال 1405 میزان 08/5 درصد دیگر از اراضی مرغ تبدیل خواهد شد. از اینرو، توصیه میشود که نسبت به حفظ کاربری مرغزار شهرکرد، به دلیل کارکردها و خدمات قابل توجه این اکوسیستم ارزشمند، اقدام گردد.