محسن کاظمی؛ الیاس ابراهیمی خرم آبادی
چکیده
خراسان رضوی دارای گونههای متعدد مرتعی است که ارزش تعذیهای برخی از آنها برای دامداران تابحال ناشناخته مانده است. از اینرو این مطالعه با هدف تعیین پتانسیل تعذیهای گونههای مرتعی شامل Carthamus oxyacantha، Echinops ilicifolius، Silybum marianumوEremurus luteus (مرحلۀ گلدهی، سال 1398) در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. ترکیبات شیمیایی-معدنی، فراسنجههای تولید ...
بیشتر
خراسان رضوی دارای گونههای متعدد مرتعی است که ارزش تعذیهای برخی از آنها برای دامداران تابحال ناشناخته مانده است. از اینرو این مطالعه با هدف تعیین پتانسیل تعذیهای گونههای مرتعی شامل Carthamus oxyacantha، Echinops ilicifolius، Silybum marianumوEremurus luteus (مرحلۀ گلدهی، سال 1398) در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. ترکیبات شیمیایی-معدنی، فراسنجههای تولید گاز، ظرفیت بافری و برخی پارامترهای تخمیر شکمبهای در شرایط آزمایشگاهی تعیین شدند. کمترین مقدار الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی (41/16 درصد) و اسیدی (82/12 درصد)، لیگنین نامحلول در شویندۀ اسیدی (52/5 درصد) و فیبر خام (63/17درصد) مربوط به Eremurus luteus بود (0001/0>P). بیشترین مقدار پروتئین خام (88/19 درصد) و خاکستر (69/21 درصد) در Silybum marianum مشاهده شد (0001/0>P). بیشترین مقدار کلسیم (42/30 گرم/کیلوگرم مادۀ خشک) در Eremurus luteus مشاهده شد (0001/0>P). بالاترین مقدار نیتروژن، پتاسیم، سدیم، منیزیم، آهن، روی، منگنز و کبالت مربوط به Silybum marianum بود (0001/0>P). انرژی قابل متابولیسم از 48/6 مگاژول/کیلوگرم مادۀ خشک برای Carthamus oxyacantha تا 84/9 مگاژول/کیلوگرم مادۀ خشک برای Eremurus luteus متغیر بود. همچنین Eremurus luteus دارای بیشترین قابلیت هضم مادۀ خشک (15/73 درصد) و ظرفیت بافری اسید-باز (Acid-base buffering capacity، 05/213 میلیاکیوالان گرم×3-10) بود (0001/0>P). مقدار pH گیاه از 36/5 برای Eremurus luteus تا 05/6 برای Echinops ilicifolius متغیر بود. نتایج نشان داد که هر یک از چهار گونۀ مرتعی مورد مطالعه، براحتی میتوانند بخشی از نیازهای نگهداری دامهای نشخوارکننده به مواد مغذی و معدنی را برطرف کرده و با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده، Eremurus luteus دارای بالاترین ارزش تغذیهای در مقایسه با سایر گیاهان بود.
رضا شاکری؛ مهدی قربانی؛ کامران شایسته
چکیده
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی ...
بیشتر
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی در سطح استان گیلان صورت گرفت. در این زمینه 36 دستاندرکار سازمانی مرتبط با آمایش مشارکتی سرزمین در استان گیلان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش شاخصهای تراکم، اندازه، دوسویگی پیوندها، انتقالپذیری، میزان تمرکز و میانگین فاصله ژئودزیک در شبکه روابط در سطح کلان و شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه و شاخصهای مرکزیت در سطح خرد (کنشگران) شبکه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بررسی شاخصهای سطح کلان شبکه، میزان شاخص تراکم شبکه متوسط بوده و با توجه به نتایج حاصله از شاخص دوسویگی و میزان متوسط روابط دوسویه و متقابل در بین دستاندرکاران سازمانی، انسجام و سرمایه سازمانی نیز در این شبکه متوسط ارزیابی میگردد. پایداری و تعادل شبکه تبادل اطلاعات نیز با توجه به شاخص انتقالیافتگی کم است. نتایج تحلیل شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه دستاندرکاران سازمانی نشان دهنده تراکم بالاتر پیوندها و انسجام سازمانی بیشتر در بین سازمانهای مرکزی در مقایسه با زیرگروه پیرامونی است. همچنین میزان تبادل اطلاعات بین زیرگروههای مرکزی و پیرامونی متوسط ارزیابی گردید. بر پایه نتایج شاخصهای مرکزیت موقعیت هندسی هر کنشگر با توجه به معیارهای مورد نظر در شبکه مشخص گردید.
ابراهیم کریمی سنگچینی؛ ایمان اسلامی
چکیده
لزوم بررسی عوامل تهدیدکنندۀ حیات تالابها جهت حفظ حیات آنها و بهبود وضعیت حیات تالابها امری ضروری است. بدین منظور در این تحقیق به شناسایی و اولویتبندی عوامل تهدیدکنندۀ حوزۀ آبخیز تالاب چغاخور پرداخته است. این تحقیق یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی و جامعۀ آماری تحقیق را 315 نفر تشکیل دادهاند. در جمعآوری دادهها از روش آمیخته ...
بیشتر
لزوم بررسی عوامل تهدیدکنندۀ حیات تالابها جهت حفظ حیات آنها و بهبود وضعیت حیات تالابها امری ضروری است. بدین منظور در این تحقیق به شناسایی و اولویتبندی عوامل تهدیدکنندۀ حوزۀ آبخیز تالاب چغاخور پرداخته است. این تحقیق یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی و جامعۀ آماری تحقیق را 315 نفر تشکیل دادهاند. در جمعآوری دادهها از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی تک نمونهای و آزمون ناپارامتری فریدمن انجام گرفت. عوامل تهدیدکننده در چهار حوزۀ حوادث طبیعی، زیستی، فرهنگی و اقتصادی- اجتماعی شناسایی و اولویتبندی گردیدهاند. نتایج نشان داد وضعیت عوامل تهدیدکنندۀ حوزۀ آبخیز تالاب چغاخور در حد نامطلوبی و بالاتر از حد متوسط قرار دارد. همچنین، حوادث فرهنگی بیشترین تأثیر را به خود اختصاص داده است و حوادث زیستی در اولویت انتهایی قرار گرفته است. در حوزۀ حوادث فرهنگی، عامل عدم هماهنگی سازمانهای دولتی در امور مربوط به تالاب با میانگین امتیاز 35/2، در حوزۀ حوادث اقتصادی- اجتماعی، عامل انتقال آب سبز کوه به تالاب چغاخور با میانگین امتیاز 69/11، در حوزۀ حوادث طبیعی، عامل تغییر اقلیم و آب شدن یخچالهای طبیعی کوه کلار با میانگین امتیاز 04/6 و در حوزۀ حوادث زیستی، عامل چرای غیرمجاز دام (بیش از ظرفیت تولید گیاهان علوفهای) با میانگین امتیاز 29/2 اولویتهای اول را به خود اختصاص دادهاند. در پایان باید گفت بیشترین عوامل تخریب منطقه، عوامل فرهنگی و پس از آن عوامل اقتصادی- اجتماعی است و به عقیده پرسششوندگان مدیریت مبتنی بر مسائل انسانی شامل آموزش و فرهنگسازی جوامع محلی بهترین شیوه مدیریتی است.
خسرو شهبازی؛ برزو یوسفی
چکیده
کاکتوس علوفهای گیاهی مقاوم با شرایط خشک و نیمه خشک است که در این مناطق می تواند برای تولید علوفه کشت شود. بههمینمنظور ارزیابی قابلیت کشت گیاه کاکتوس علوفهای (Opuntia ficus indica L.) در منطقه نفتشهر شهرستان قصرشیرین، استان کرمانشاه مد نظر قرار گرفته است. در این تحقیق از تیمارهای مختلف، بدون آبیاری، یک، 15 و 30 روز یک آبیاری در طول دوره ...
بیشتر
کاکتوس علوفهای گیاهی مقاوم با شرایط خشک و نیمه خشک است که در این مناطق می تواند برای تولید علوفه کشت شود. بههمینمنظور ارزیابی قابلیت کشت گیاه کاکتوس علوفهای (Opuntia ficus indica L.) در منطقه نفتشهر شهرستان قصرشیرین، استان کرمانشاه مد نظر قرار گرفته است. در این تحقیق از تیمارهای مختلف، بدون آبیاری، یک، 15 و 30 روز یک آبیاری در طول دوره رشد در سه تکرار به مدت سه سال بر اساس طرح بلوکهای کاملاً تصادفی انجام شد. کشت گیاه کاکتوس در نیمه اول آبان و آبیاری از اول خرداد ماه شروع شد. برخی از ویژگیهای زراعی گیاه مانند تعداد پد، ارتفاع گیاه و ماندگاری تعداد گیاهان مورد اندازهگیری قرار گرفت. مقایسه میانگینهای نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که اثر دور آبیاری و اثر متقابل دور آبیاری در زمان اندازهگیری بر تعداد پد و ارتفاع گیاه دارای اثر معنیداری در سطح آماری 01/0 داشته است. زندهمانی 75، 57، 43 و 38 درصد گیاهان بهترتیب با تیمارهای، دور آبیاری 15، 30، یکبار و بدون آبیاری به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان میدهد کاشت کاکتوس در مناطقی با اقلیم خشک بیابانی مانند قصرشیرین، نفتشهر و سومار استان کرمانشاه با توجه به سازگاری بالای آن توصیه میشود. تولید علوفه خشک کاکتوس علوفهای میتواند برای توسعه دامداری در این مناطق و مناطق مشابه موثر باشد.
سیده خدیجه مهدوی؛ مائده یوسفیان؛ محمدرضا شهرکی؛ رضا اورمرز
چکیده
نیاز به تمرکززدایی دولت در سطوح محلی میتواند تضمینی برای مشارکت بهرهبرداران مرتعی باشد. در همین راستا تحقیق حاضر به تحلیل ادراکات بهرهبرداران مرتعی از حکمرانی مشارکتی در مراتع اینچهشورهزار استان گلستان پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن را 120 بهرهبردار تشکیل دادهاند که 92 نفر ...
بیشتر
نیاز به تمرکززدایی دولت در سطوح محلی میتواند تضمینی برای مشارکت بهرهبرداران مرتعی باشد. در همین راستا تحقیق حاضر به تحلیل ادراکات بهرهبرداران مرتعی از حکمرانی مشارکتی در مراتع اینچهشورهزار استان گلستان پرداخته است. تحقیق از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن را 120 بهرهبردار تشکیل دادهاند که 92 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات بود که حکمرانی مشارکتی با 32 گویه در قالب 9 مؤلفه ارزیابی شد. به طوری که روایی پرسشنامه از طریق کارشناسان و پایایی آن با محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. محاسبات آماری بر اساس نرمافزار SPSS25 صورت گرفت. نتایج نشان داد، شاخصهای «اجرا» و «حل تعارضات» با بیشترین مقدار و دو شاخص «برنامهریزی» و «هماهنگی» با کمترین مقدار به ترتیب در بالاترین و پایینترین سطح شاخص حکمرانی در مراتع قرار گرفتند. از طرفی، با توجه به میانگین به دست آمده در شاخص حکمرانی مرتع (58/3)، تمایل حکمرانی به سمت مدیریت جامعهمحور میباشد. بین متغیرهای سابقه دامداری، تعداد دام، سن، میزان درآمد سالانه با تمایل به حکمرانی در مرتع رابطۀ مثبت و معنیداری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده و همچنین جایگاه و اهمیت حکمرانی مراتع، دخالت دادن بهرهبرداران در تهیه و تدوین طرحها و پروژههای مرتعی و استفاده از دانش غنی بومی آنها، برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی در راستای فعالیتهای مشارکتی بهره-برداران با اداره منابع طبیعی و آبخیزداری به عنوان نماینده دولت، از جمله مهمترین پیشنهادات تحقیق حاضر میباشد.
کامران الماسیه؛ امین ذرتیپور؛ کاظم نگارش
چکیده
گیاه مرتعی گل گندم بهبهانی (Centaureapabotii) یکی از گونههای خانوادۀ Asteraceae است که اندمیک ایران بوده و به طور عمده در مزارع گندم جنوب غرب کشور پراکنش دارد. مطالعهای با هدف پیشبینی مناطق مطلوب رویشگاهی و طراحی ارتباطهای رویشگاهی این گونه در چهار استان خوزستان، بوشهر، فارس و کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. مدلسازی مطلوبیت رویشگاه با 25 نقطۀ ...
بیشتر
گیاه مرتعی گل گندم بهبهانی (Centaureapabotii) یکی از گونههای خانوادۀ Asteraceae است که اندمیک ایران بوده و به طور عمده در مزارع گندم جنوب غرب کشور پراکنش دارد. مطالعهای با هدف پیشبینی مناطق مطلوب رویشگاهی و طراحی ارتباطهای رویشگاهی این گونه در چهار استان خوزستان، بوشهر، فارس و کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. مدلسازی مطلوبیت رویشگاه با 25 نقطۀ حضور گل گندم بهبهانی و هشت متغیر محیط زیستی در بستۀ Biomod2 در محیط نرمافزار R بر اساس شش مدل مطلوبیت رویشگاه انجام شد و نقشۀ تجمعی حاصل از مدلها در طراحی ارتباطهای رویشگاهی به روش مدارهای الکتریکی در نرمافزار Circuitscape استفاده شد. نتایج مطلوبیت رویشگاه نشان داد که عمدۀ مناطق مطلوب رویشگاهی گل گندم بهبهانی در استان خوزستان واقع است که متغیرهای ارتفاع، بارندگی سالانه و فاصله از زمینهای کشاورزی بیشترین تأثیر را در مدلسازی مطلوبیت رویشگاه داشتهاند. طراحی ارتباطهای رویشگاهی نشان داد که بیشترین تراکم جریان حرکت گل گندم بهبهانی در شمال، شرق و جنوب شرق استان خوزستان واقع است که این جریان حرکت از جنوب شرقی استان خوزستان به سمت استان کهگیلویه و بویراحمد نیز کشیده شده است. اما تراکم جریان حرکت گل گندم بهبهانی در استانهای بوشهر و فارس بسیار ناچیز بوده و این مناطق منزوی تشخیص داده شدند. در کل، مزارع گندم استان خوزستان بیشتر در خطر هجوم و انتشار گونۀ گل گندم بهبهانی قرار دارند و اتخاذ تمهیدات خاص از سوی مدیران جهاد کشاورزی استان خوزستان در مواجه با این گونۀ مهاجم مزارع گندم، ضروری به نظر میرسد.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ مجید خزایی
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر آللوپاتیک عصاره اندام هوایی و زیرزمینی اکالیپتوس بر مراحل جوانهزنی و رشد گیاهچهی گونههای Cassia angustifolia Vahl. ، Datura stramonium L. و Hibiscus sabdariffa L. انجام گرفت. ابتدا عصاره استخراج شده از اندامهای هوایی و زیرزمینی گونه مذکور تهیه شد و از این عصاره با افزودن آب مقطر غلظتهای۰ (شاهد)، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به دست ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثر آللوپاتیک عصاره اندام هوایی و زیرزمینی اکالیپتوس بر مراحل جوانهزنی و رشد گیاهچهی گونههای Cassia angustifolia Vahl. ، Datura stramonium L. و Hibiscus sabdariffa L. انجام گرفت. ابتدا عصاره استخراج شده از اندامهای هوایی و زیرزمینی گونه مذکور تهیه شد و از این عصاره با افزودن آب مقطر غلظتهای۰ (شاهد)، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به دست آمد. سپس در قالب طرح کاملا تصادفی اثر چهار تیمار مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در چهار تکرار بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گونههای مذکور بررسی شد. نتایج نشان داد که در هر سه گونه مورد بررسی بین صفات اندازهگیری شده درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه و شاخص بنیهبذر، تفاوت معنیدار در سطح یک درصد وجود دارد. مقایسه میانگینها نشان داد که افزایش غلظت عصاره آللوپاتیک اکالیپتوس باعث کاهش جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچهها به طور معنیداری در هر سه گونه شد. بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی مربوط به گونه چای ترش (۶۰ ٪ و ۵/۳) در غلظت صفر (شاهد) بدست آمد. همچنین در گونه تاتوره فقط تا غلظت ۲۵ درصد (۲۰ ٪) شاهد جوانهزنی بودیم و در غلظتهای ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد جوانهزنی صفر بود. با توجه به نتایج، گیاه دارویی تاتوره حساسیت بیشتری به اثر آللوپاتیک اکالیپتوس نسبت به دو گونه دیگر دارد. بطور کلی پیشنهاد می-شود در منطقه مورد مطالعه تا حد امکان از کشت اکالیپتوس به عنوان بادشکن توام با گونههای دارویی، سنای هندی، چای ترش و تاتوره مورد استفاده قرار نگیرد.
علی طویلی؛ سیده مطهره حسینی؛ محمد جعفری؛ علی گلکاریان
چکیده
در این مطالعه به منظور بررسی امکان توسعه گونه مرتعی وشا (Dorema ammoniacum) و مدلسازی رویشگاه بالقوه آن و بررسی برخی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش این گونه گیاهی در استان خراسان جنوبی از مدل حداکثر آنتروپی (MAXENT) استفاده گردید. دادههای حضور گونه به وسیله روش شعاعی با استفاده از بازدیدهای میدانی، پیمایشهای زمینی با استفاده از GPS و سیستم اطلاعات ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور بررسی امکان توسعه گونه مرتعی وشا (Dorema ammoniacum) و مدلسازی رویشگاه بالقوه آن و بررسی برخی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش این گونه گیاهی در استان خراسان جنوبی از مدل حداکثر آنتروپی (MAXENT) استفاده گردید. دادههای حضور گونه به وسیله روش شعاعی با استفاده از بازدیدهای میدانی، پیمایشهای زمینی با استفاده از GPS و سیستم اطلاعات جغرافیایی در منطقه مورد مطالعه ثبت شد. 9 لایه اطلاعاتی شامل لایههای محیطی سنگشناسی، ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب سطح زمین، جهت شیب، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص نرمالشده تفاوت پوششگیاهی، متوسط بارندگی سالیاته، متوسط درجه حرارت سالیانه و دمای سطح زمین مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از حداکثر آنتروپی رابطه میان رخداد گونه و عوامل محیطی تعیین گردید و گستره رویشی گونه به صورت نقشه نمایش دادهشد. با توجه به منحنیهای عکسالعمل گونه نسبت به متغیرهای محیطی، گونه گیاهی وشا در محدوده ارتفاعی 1017 تا 1475 و 1475 تا 1933 متر با درجه حرارت سالیانه 96/13تا 17/15 درجه سانتیگراد، متوسط بارندگی 112 تا 131 میلیمتر درسال و محدوده شیب 14-0 درصد از امکان و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. همچنین امکان حضور و گستره رویشی این گونه در ارتباط با عامل محیطی دمای سطح زمین (LST) در محدوده 4- تا 10 درجه سانتیگراد، بیشترین مقدار است. همچنین نتایج مدل حداکثر آنتروپی برای گونهDorema ammoniacum با AUC برابر با 92 درصد نشان از عملکرد بالای مدل در مدلسازی و پیشبینی رخداد گونه را دارد.
علی اکبر نظری سامانی؛ آریان صلواتی
چکیده
داشتن اطلاع از مقدار کمی بار رسوبی حمل شده توسط رودخانهها از اساسیترین اطلاعات برای مقابله با فرسایش خاک و طراحی سدهای میباشد. در ایران غالبا برآورد بار رسوب معلق بر پایه روشهای منحنی سنجه میباشد. از آنجا که دادههای برداشت دبی رسوب به طور تصادفی و ناپیوسته میباشد لذا، در عمل درونیابی و برونیابی آنها با خطای زیادی همراه ...
بیشتر
داشتن اطلاع از مقدار کمی بار رسوبی حمل شده توسط رودخانهها از اساسیترین اطلاعات برای مقابله با فرسایش خاک و طراحی سدهای میباشد. در ایران غالبا برآورد بار رسوب معلق بر پایه روشهای منحنی سنجه میباشد. از آنجا که دادههای برداشت دبی رسوب به طور تصادفی و ناپیوسته میباشد لذا، در عمل درونیابی و برونیابی آنها با خطای زیادی همراه میباشد. این بررسی به منظور ارزیابی در تعداد دادههای موجود برای برآورد بار رسوبی روزانه با مدلهای رگرسیونی Loadest است. بنابراین از دادههای دبی روزانه رسوب ایستگاه قزاقلی در حوزه آبخیز جنگلی گرگانرود استفاده شد. با توجه به نتایج ارزیابی (دیاگرام تیلور) مدل شماره 2 دارای بهترین دقت بوده و در صورت نبود تا 50 درصد از دادههای روزانه رسوب، ضریب همبستگی بیش از 5/0را در برآورد رسوب سالانه و آن هم فقط برای سال اول از خود نشان داد و در مابقی سالهای مورد تحقیق ضریب همبستگی غیر قابل قبول است. بنابراین استفاده از روشهای منحنی سنجه رسوب با دادههای موجود در سطح ایستگاههای ایران، در صورتیکه تعداد داده موجود برای ساخت منحنی سنجه کمتر از 185 عدد باشد با دقت بسیار کمی همراه خواهد بود. همچنین هرچقدر مقدار داده موجود متعلق به دوره های حمل رسوب کم (فصل پاییز و سال خشک) بیشتر باشد کارایی روش Loadest کمتر خواهد بود. با توجه به اینکه در برخی مطالعات برای برآورد و واسنجی مدل SWAT از ایجاد ارتباط بین مدل Loadestبا مدل SWATاستفاده میشود،
حسن محسنی
چکیده
جنگل و مرتع با تصویبنامه قانونی ملی شدن جنگلها، به کلی، ملی و از اموال عمومی شد که متعلق به دولت است. در مالکیت دولتی قرار گرفتن این اموال، برای تضمین بهرهمندی همگان از این دارایی است و معنای اموال اختصاصی دولتی ندارد اما، مبانی تحقق و پاسداری از مالکیت دولت بر جنگل و مرتع با مبانی تحقق و حفاظت از مالکیت خصوصی یکسان نیست از این ...
بیشتر
جنگل و مرتع با تصویبنامه قانونی ملی شدن جنگلها، به کلی، ملی و از اموال عمومی شد که متعلق به دولت است. در مالکیت دولتی قرار گرفتن این اموال، برای تضمین بهرهمندی همگان از این دارایی است و معنای اموال اختصاصی دولتی ندارد اما، مبانی تحقق و پاسداری از مالکیت دولت بر جنگل و مرتع با مبانی تحقق و حفاظت از مالکیت خصوصی یکسان نیست از این رو میبینم فرآیند تثبیت و تسجیل مالکیت دولت بر جنگل و مرتع ابعاد تخصصی و فنی خود را دارد و بر این بنیاد، حتی اگر اصول و فرایند حقوق ثبت اسناد و املاک نسبت به آن طی نشده باشد، در مراجع قضایی به عنوان مرجع رسمی تظلمات، دلیلی معتبر و پذیرفتنی است. این تحول که در مصداق تحقق مالکیت دولت بر اراضی ملی مرتعی و جنگلی دارای برگ تشخیص قطعی، نتیجه سالها نزاعهای حقوقی و قضایی در کشور ما بوده که سرانجام پس از دههها، در سال ۱۳۸۴ به عنوان یکی از مهمترین دگرگونیهای حقوق حفاظت از جنگل و مرتع از سوی هیئت عمومی دیوان عالی کشور پذیرفته شده و در تمام مراجع قضایی یکنواخت سازی شد. شناخت این تحول و علل اختلافات آرای قضایی و مبانی این رویکرد هم برای حقوقدانان و هم برای دانشمندان علوم جنگل و مرتع اهمیت دارد چرا که به خوبی نگاه دیوان عالی کشور در پاسداری از جنگل و مرتع را به نمایش میگذارد.
بهمن کواری؛ یحیی اسماعیلپور؛ علیاکبر موسوی؛ ام البنین بذرافشان؛ ارشک حلی ساز
چکیده
منبع اصلی آب دشت ارسنجان آب زیرزمینی بوده که در گذشته با کاریز و اکنون با چاههای پرشمار در حال بهرهبرداری است. برای آگاهی از شرایط کیفی این منابع، روشهای تحلیل آماری چندمتغیره و میانیابی در سه سال با بارندگی متفاوت به کار گرفته شد. تحلیل عاملی شاخصهای کلیدی کیفیت آب زیرزمینی را تعیین نمود و نقشهسازی با روشهای میانیابی ...
بیشتر
منبع اصلی آب دشت ارسنجان آب زیرزمینی بوده که در گذشته با کاریز و اکنون با چاههای پرشمار در حال بهرهبرداری است. برای آگاهی از شرایط کیفی این منابع، روشهای تحلیل آماری چندمتغیره و میانیابی در سه سال با بارندگی متفاوت به کار گرفته شد. تحلیل عاملی شاخصهای کلیدی کیفیت آب زیرزمینی را تعیین نمود و نقشهسازی با روشهای میانیابی انجام شد. نقشههای تولید شده با استفاده از روش بهینهسازی جنک طبقهبندی و مساحت هر طبقه در هر سال محاسبه شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، هدایت الکتریکی (EC)، سختی کل (TH) و غلظت سدیم به ترتیب با بار عاملی ۸۴۳/۰، ۸۸۹/۰ و ۹۹۱/۰ انتخاب شدند. روش میانیابی RBF برای پارامتر سدیم، در هر سه سال مورد مطالعه مناسب بود. برای پارامترهای قابلیت هدایت الکتریکی و سختی کل در سالهای ۱۳۹۴ و ۹۵ روش RBF-MQ و در سال 1397 روش LIP کمترین خطا را داشتند. نقشهسازی تغییرات مکانی سه پارامتر یاد شده نشان داد در سال 1395 که بارندگی کمتر از میانگین بوده، مساحت مناطق با مقادیر کم کاهش یافته است. پارامتر غلظت سدیم بدلیل کمیت و کیفیت تغییرات آن پتانسیل مناسبی برای کاربرد به عنوان نشانگر تغییرات کیفیت آب زیرزمینی در پاسخ به عوامل اقلیمی یاا مدیریتی دارد. به طور کلی پیشنهاد میشود در تحلیل کیفیت آب زیرزمینی دشت ارسنجان، عامل مجاورت با دریاچه شور بختگان، علاوه بر عوامل مرتبط با اقلیم و حوزه آبخیز باید در نظر گرفته شود.
شیوا عیوضی؛ ساسان بابایی کفاکی؛ محمد جعفری؛ محمد طهمورث
چکیده
آب، خاک، مرتع، جنگل و... ودیعه ارزشمند الهی در نزد مردمان هر جامعه و ثروت ملی آن جامعه محسوب میگردد که نه تنها باید در حفظ و حراست از این سرمایههای ملی سعی وافر نمود، بلکه میبایست با اتخاذ سیاستهای بهرهبرداری اصولی، فنی و احیایی، این گرانبهاترین چشمههای حیات را به نسلهای آینده منتقل کرد. با افزایش توان فنآوریها در بهره ...
بیشتر
آب، خاک، مرتع، جنگل و... ودیعه ارزشمند الهی در نزد مردمان هر جامعه و ثروت ملی آن جامعه محسوب میگردد که نه تنها باید در حفظ و حراست از این سرمایههای ملی سعی وافر نمود، بلکه میبایست با اتخاذ سیاستهای بهرهبرداری اصولی، فنی و احیایی، این گرانبهاترین چشمههای حیات را به نسلهای آینده منتقل کرد. با افزایش توان فنآوریها در بهره برداری از منابع طبیعی، تعادل محیط-زیست در چند قرن اخیر به زیان طبیعت بر هم خورده که شرایطی اسفبار و گاه جبران ناپذیری بوجود آورده و از آن به عنوان بحران منابع طبیعی و محیط زیست یاد میشود. امروزه جامعه بین الملل راه حل این معضل را محافظت از محیطزیست می داند و در این راه، مایل است بداند که چگونه میتواند از تعالیم دینی در این امر مهم کمک گیرد. تحقیق مذکور با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ گویی به این سوال است. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای رهایی از بحران زیستمحیطی کنونی باید به اصول اخلاقی و متون دینی بویژه اسلام مراجعه کنیم، زیرا مبنای پیدایش بحران در منابع طبیعی تجدیدشونده، بحران اخلاق در میان انسان هاست و توجه به ارزشهای بنیادی دین مبین اسلام به دلیل برخورداری از پشتوانه الهی و اخلاقی، نقشی اساسی در پایداری و حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی تجدیدپذیر ایفا می نماید.
جواد معتمدی (ترکان)؛ دلشاد بهرامی نیا؛ مرتضی مفیدی چلان؛ اسماعیل شیدای کرکج
چکیده
اندازهگیری رویش سال جاری، از ملزومات اساسی برای محاسبۀ پتانسیل ذخیرۀ کربن سالانه است. از طرفی گیاهان بوتهای و مخصوصاً گون، از گونههای شاخص و غالب مراتع نیمه استپی بهشمار میرود. از اینرو، پژوهش حاضر در خردادماه 1395، با هدف برآورد ذخیرۀ کربن رشد سال جاری گون بوتهای Astragalus microcephalus و ارتباط ...
بیشتر
اندازهگیری رویش سال جاری، از ملزومات اساسی برای محاسبۀ پتانسیل ذخیرۀ کربن سالانه است. از طرفی گیاهان بوتهای و مخصوصاً گون، از گونههای شاخص و غالب مراتع نیمه استپی بهشمار میرود. از اینرو، پژوهش حاضر در خردادماه 1395، با هدف برآورد ذخیرۀ کربن رشد سال جاری گون بوتهای Astragalus microcephalus و ارتباط آن با فاصله از کانون بحران (محل اطراق شبانۀ دام)، در مراتع کوهستانی نازلوچای، انجام شد. برای این منظور، مراتع چیر در شمال نوشین شهر با مساحت 1332 هکتار که از نظر پوشش گیاهی، خاک و توپوگرافی، معرف سطح وسیعی از گونزارهای منطقه است، انتخاب و در شش سایت اکولوژیکی، از پوشش گیاهی آماربرداری شد. با توجه اینکه تقریباً تمام رشد سال جاری گونۀ A.microcephalus، به اندام خشبی تبدیل میشود؛ در داخل هر یک از سایتها، رشد سال جاری تعداد 30 پایۀ گیاهی A.microcephalus، بهمنظور تعیین ضریب تبدیل کربن آلی و برآورد مقدار کربن ذخیره شده، قطع گردید. بعد از محاسبۀ ضریب تبدیل کربن آلی برای بیوماس پایههای گیاهی در هر سایت، با ضرب آن در وزن خشک رشد سال جاری، مقدار کربن آلی ذخیره شده در اندام هوایی، مشخص شد. با محاسبۀ میانگین کربن موجود در پایهها و تراکم گونۀ A.microcephalus، میزان کربن ذخیرهای در واحد سطح رویشگاه، محاسبه شد. بهطورکلی، با لحاظ کردن 78/68 گرم کربن موجود در هر پایه، میانگین ذخیرۀ کربن در سطح رویشگاه مورد پژوهش، 55/221 کیلوگرم در هکتار در سال، برآورد شد. بر مبنای نتایج، قابلیت ذخیرۀ کربن سایتهای اکولوژیکی، بر حسب فاصله از کانون بحران و بهتبع آن در وضعیتهای مختلف مرتع و مکانهایی با تنوع گونهای متفاوت، یکسان نمیباشد. همچنین ذخیرۀ کربن رویشگاه، بر حسب طبقات ارتفاعی و جهات مختلف جغرافیایی، متفاوتاست.بنابراینباشناختقابلیت ذخیرۀ کربن گونههای غالب و خشبی هر رویشگاه نظیر گونۀ A.microcephalus و همچنین مناطق بالقوه و مستعد جذب کربن بهلحاظ فاصله از کانون بحران، وضعیت مرتع، تنوع گونهای و خصوصیات توپوگرافی، میتواناصلاحاراضی مرتعی راازمنظرشاخص ترسیب کربن، دنبال نمود.
محمد فرزام؛ یاسمین فاضلی؛ محمد قربانی
چکیده
دامداران مرتعی بطور سنتی از مراتع برای تولید انواع محصولات نظیر شیر، گوشت و پشم استفاده می کنند، اما در سال-های اخیر روش تولید گوشت به عنوان تنها محصول (روش برهپی) در بین برخی دامدارن خراسان رضوی دامداران در حال گسترش است. در این تحقیق تاثیر 7 سال بهره برداری از مرتع به دو روش بره پی و شیردوشی بر روی شرایط اکولوژیک و منافع اقتصادی دامداران ...
بیشتر
دامداران مرتعی بطور سنتی از مراتع برای تولید انواع محصولات نظیر شیر، گوشت و پشم استفاده می کنند، اما در سال-های اخیر روش تولید گوشت به عنوان تنها محصول (روش برهپی) در بین برخی دامدارن خراسان رضوی دامداران در حال گسترش است. در این تحقیق تاثیر 7 سال بهره برداری از مرتع به دو روش بره پی و شیردوشی بر روی شرایط اکولوژیک و منافع اقتصادی دامداران در دو مرتع مجاور هم مقایسه شد. ابتدا با انجام بازدیدهای صحرایی، تاج پوشش، تولید و کلاسهای خوشخوراکی در دو مرتع اندازهگیری و با آزمون t مقایسه شد.در مرحله بعد وزن دام، میزان تولید شیر و گوشت، زمان صرفشده برای مدیریت دام و فعالیتهای شبانهروزی دامها مقایسه شد. براساس نتایج ، از نظر تولید علوفه و کلاسهای خوشخوراکی تفاوتی بین دو شیوه بهرهبرداری مشاهده نشد. در روش برهپی درآمدها به میزان 17% بیشتر ولی هزینهها 70% کمتر از روش شیردوشی بود که باعث افزایش سود خالص به میزان 24 % شد. در روش برهپی دامها مدت 4 ساعت بیشتر ی برای چرا و راهپیمایی در شبانه روز صرف کردند، که این خود باعث کاهش حفاطت خاک شده بود. پیش بینی می شود که سود بالاتر و مدیریت آسانتر در روش بره پی سبب تشویق دامداران به استفاده از این روش در آینده شود. لذا پیشنهاد میگردد مطالعات آینده به منظور یافتن راهکارهایی جهت استفاده از مراتع تحت روش بره پی با کمترین آسیب به خاک و پوشش گیاهی متمرکز شود.
مرتضی شاه نوری؛ مریم آذرخشی؛ مهدی بشیری؛ حسن رضایی مقدم
چکیده
تبخیروتعرق به عنوان یکی از اجزای مهم چرخه هیدرولوژیک نقش بسیار بزرگی در مطالعه بیلان آب حوزههای آبخیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش گیاه Atriplex canescens نسبت به سطوح مختلف شوری آب و تاثیر سطح شوری آب آبیاری بر مقدار تبخیروتعرق واقعی در شرایط لایسیمتری میباشد. به این منظور چهار تیمار صفر، 25%، 50% و 75% حداکثر تحمل شوری گیاه آتریپلکس کانسنس ...
بیشتر
تبخیروتعرق به عنوان یکی از اجزای مهم چرخه هیدرولوژیک نقش بسیار بزرگی در مطالعه بیلان آب حوزههای آبخیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش گیاه Atriplex canescens نسبت به سطوح مختلف شوری آب و تاثیر سطح شوری آب آبیاری بر مقدار تبخیروتعرق واقعی در شرایط لایسیمتری میباشد. به این منظور چهار تیمار صفر، 25%، 50% و 75% حداکثر تحمل شوری گیاه آتریپلکس کانسنس معادل با صفر، 6/19، 2/39 و 8/58 دسی زیمنس بر متر نمک کلرید سدیم در سه تکرار در نظر گرفته شد. لایسیمترها در گلخانه مستقر شده و در هر لایسیمتر دو بوته کشت شد. هر دو هفته یکبار 5 لیتر آب با شوریهای ذکر شده به هر لایسیمتر اضافه شد. اندازهگیری تبخیروتعرق با توزین لایسیمترها از تاریخ 15 اسفند1397 تا 24 مرداد 1398 با فاصله زمانی یک هفته انجام شد. پس از اتمام آزمایشها وزن اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاهان هر تیمار به صورت تر و خشک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش شوری آب آبیاری از صفر تا 8/58 دسی زیمنس بر متر، میزان تبخیروتعرق از 94/3 به 84/2 لیتر کاهش یافت، و بین تیمار شاهد و شوری 8/58 دسی زیمنس بر متر تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود داشت. با افزایش میزان شوری از تیمار صفر به 6/19، 2/39 و 8/58 دسی زیمنس بر متر وزن خشک اندام هوایی 13/20 %، 87/41% و 55/11 % نسبت به شاهد افزایش داشته است. بنابراین با شرایط تحقیق حاضر آتریپلکس کانسنس در شوری 2/39 دسیزیمنس بر متر بیشترین مقدار اندام خشک هوایی را تولید کرده است.
محسن ملکی؛ حبیب حسنی؛ معصومه سادات حسینی نسب
چکیده
سالهاست که در ایران، طرحهای آبخیزداری، برای جلوگیری از تخریب سرزمین و تقویت معیشت مردم به کار گرفته شده است. موفقیت این پروژهها محدود بوده و شدت میزان اثرگذاری آن بر جوامع بومی مشخص نیست. این تحقیق با هدف مطالعۀ فاکتورهای اجتماعی- اقتصادی عملیات آبخیزداری، مؤثر بر از زندگی مردم محلی طراحی شده است. حوزۀ آبخیز حسنابدال در شهرستان ...
بیشتر
سالهاست که در ایران، طرحهای آبخیزداری، برای جلوگیری از تخریب سرزمین و تقویت معیشت مردم به کار گرفته شده است. موفقیت این پروژهها محدود بوده و شدت میزان اثرگذاری آن بر جوامع بومی مشخص نیست. این تحقیق با هدف مطالعۀ فاکتورهای اجتماعی- اقتصادی عملیات آبخیزداری، مؤثر بر از زندگی مردم محلی طراحی شده است. حوزۀ آبخیز حسنابدال در شهرستان زنجان به عنوان منطقۀ مورد مطالعه انتخاب شد. برای جمعآوری اطلاعات میدانی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعۀ آماری این تحقیق کلیۀ 280 سرپرست خانوارهای بهرهبردار و ساکن این حوزه بودند که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان، 160 نفر با روش تصادفی ساده مورد پرسشگری مستقیم با استفاده از پرسشنامه قرار گرفتند. در این تحقیق، از مقیاس لیکرت، برای آنالیز و سنجش اثرات استفاده شد. برای آزمون متغیرها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. آزمون اعتبار پرسشنامه به روش KMO، 7/0درصد به دست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عاملی نشان داد که متغیرهای تأثیرگذار، در چهار عامل اصلی افزایش مشارکت ذینفعان، کنترل سیلاب، کاهش مهاجرت و بهبود معیشت تأثیرگذار است که در مجموع، بیش از 67 درصد از کل واریانس را تبیین نمودند. نتایج نشان داد با وجود آنکه پروژههای آبخیزداری در منطقه توانسته است، بر چهار عامل ذکر شده مؤثر باشد، ولی نمود آن در دیگر جنبههای زندگی، از قبیل بهبود وضعیت بهداشتی روستا، تمایل روستاییان به ماندن در منطقه، ارتقاء درآمدزایی، کاهش هزینههای کشت آبی و دیم، بهبود پوشش گیاهی و افزایش سطح مرتع ضعیف بوده است.
الهام فخیمی؛ جواد معتمدی؛ زینب قلی پور قلی پور؛ عزت اله سلیمانی؛ شهباز شمس الدینی
چکیده
ششناخت گیاهان دارویی و ارزیابی اقتصادی بهرهبرداری از آنها، یکی از ملزومات اساسی تهیه طرحهای مرتعداری چندمنظوره است. پژوهش حاضر، با هدف برآورد شاخصهای اقتصادی بهرهبرداری از گیاهان دارویی مورد استفاده در مراتع ییلاقی علیآباد موسیری، واقع در کوهرنگ بختیاری، انجام شد. برای این منظور، در سالهای 1397 تا 1399، ضمن نمونهبرداری ...
بیشتر
ششناخت گیاهان دارویی و ارزیابی اقتصادی بهرهبرداری از آنها، یکی از ملزومات اساسی تهیه طرحهای مرتعداری چندمنظوره است. پژوهش حاضر، با هدف برآورد شاخصهای اقتصادی بهرهبرداری از گیاهان دارویی مورد استفاده در مراتع ییلاقی علیآباد موسیری، واقع در کوهرنگ بختیاری، انجام شد. برای این منظور، در سالهای 1397 تا 1399، ضمن نمونهبرداری از پوشش گیاهی و اندازهگیری مقدار تولید اندام مورد استفاده گیاهان دارویی و مقدار علوفه گونههای مورد چرای دام، شاخصهای اقتصادی با توجه به دادههای جمعآوری شده، محاسبه شد. با توجه به نتایج، درآمد ناخالص بهرهبرداری از گیاهان دارویی شامل؛ موسیر (Allium hirtifolium)، بن سرخ (Allium jesdianum)، تره کوهی (Allium ampeloprasu)، پونه (Mentha longifolia) و آویشن دنایی (Thymus daenensis)، در یک دوره برداشت، 463974/116 میلیون ریال در هکتار، برآورد شد که پس از کسر هزینههای آشکار و پنهان بهرهبرداری، رانت اقتصادی حاصل از فروش گیاهان دارویی، 054342/40 میلیون ریال در هکتار در سال بهدست آمد. ارزش مورد انتظار هر هکتار از مراتع منطقه از محل بهرهبرداری گیاهان دارویی نیز با در نظر گرفتن نرخ تنزیل 4/5 درصد در شهریورماه 1399، 714547/7 میلیون ریال در هکتار و از محل علوفه مورد چرای دام، 130050/1 میلیون ریال در هکتار برآورد شد که سهم گیاهان دارویی از کل ارزش مورد انتظار حاصل، 87 درصد است. همچنین اشتغال سالانه بهرهبرداری از گیاهان دارویی، در محدوده 300 هکتاری پراکنش گیاهان دارویی، سه نفر در سال، محاسبه شد. در مجموع، بهرهبرداری مبتنی بر اصول اکولوژیک از گیاهان دارویی، میتواند نقش مهمی در اقتصاد و اشتغال محلی ایفا کند.
مسلم رستم پور
چکیده
این تحقیق به مقایسه روشهای شناسایی داده پرت تک متغیره در بین دادههای درصد پوشش گیاهی در یک مطالعه ارزیابی تاثیر شدت چرا در مراتع مناطق خشک میپردازد. بدین منظور، پس از اندازهگیری درصد پوشش گیاهی در مرتع و قبل از تحلیل آماری، وجود یا عدم وجود داده پرت به عنوان پیش فرض آزمونهای پارامتریک فرضیه مقایسهای بررسی شد. در این تحقیق ...
بیشتر
این تحقیق به مقایسه روشهای شناسایی داده پرت تک متغیره در بین دادههای درصد پوشش گیاهی در یک مطالعه ارزیابی تاثیر شدت چرا در مراتع مناطق خشک میپردازد. بدین منظور، پس از اندازهگیری درصد پوشش گیاهی در مرتع و قبل از تحلیل آماری، وجود یا عدم وجود داده پرت به عنوان پیش فرض آزمونهای پارامتریک فرضیه مقایسهای بررسی شد. در این تحقیق از هشت روش شامل نمودار جعبهای (Boxplot) و دامنه میان چارکی (روش Tukey)، انحراف معیار از میانگین (قانون Three-sigma)، انحراف مطلق از میانه (روش Hampel)، میانگین پیراسته، مقادیر صدک 1 و 99، آزمون کای اسکوئر (χ²)، آزمون گرابز (ESD) و آزمون روزنر (generalised ESD) استفاده شد. نتایج نشان داد که دادههای درصد پوشش گیاهی مراتع با شدت چرای سبک و متوسط توزیع نرمال ندارند (آزمون شاپیرو-ویلک: 05/0 (P≤. حتی حذف داده پرت نیز منجر به نرمال شدن دادهها نشد، اما منجر به همگن شدن واریانس خطا شد (آزمون لیون: 05/0 (P≥. از هشت روش مورد استفاده، روش Z اصلاح شده و آزمونهای گرابز و روزنر (05/0 (P≥، هیچکدام از دادههای درصد پوشش گیاهی را به عنوان داده پرت تشخیص ندادند. از بین روشهای مورد مطالعه، نمودار جعبهای و روش انحراف مطلق از میانه که به میانگین وابسته نیستند، برای دادههای پوشش گیاهی مناسبترند. از اینرو قبل از انجام هرگونه آزمون فرضیه مقایسهای، استفاده ترکیبی از دو روش چشمی و آماری برای بررسی وجود یا عدم وجود دادههای پرت توصیه میشود.
امیر میرزایی موسی وند
چکیده
آتشسوزی یکی از ابزارهای مدیریتی در اصلاح ترکیب پوشش گیاهی علفزارها و مراتع اکوسیستمهای مختلف است. هدف این تحقیق بررسی تغییرات پوشش سطحی و خصوصیات خاک در مراتع کوهستانی شهرستان دلفان تحت تأثیر آتشسوزی بود. آتشسوزی در خرداد سال 1385 صورت گرفت و ویژگیهای پوشش گیاهی بعد از آتشسوزی به مدت 4 سال (از سال 1386 تا سال 1389) و هرسال ...
بیشتر
آتشسوزی یکی از ابزارهای مدیریتی در اصلاح ترکیب پوشش گیاهی علفزارها و مراتع اکوسیستمهای مختلف است. هدف این تحقیق بررسی تغییرات پوشش سطحی و خصوصیات خاک در مراتع کوهستانی شهرستان دلفان تحت تأثیر آتشسوزی بود. آتشسوزی در خرداد سال 1385 صورت گرفت و ویژگیهای پوشش گیاهی بعد از آتشسوزی به مدت 4 سال (از سال 1386 تا سال 1389) و هرسال در اوایل تیرماه پایش و اندازهگیری شد. در نزدیک محل آتشسوزی، منطقۀ شاهد (بدون آتشسوزی) تعیین گردید. نمونهبرداری پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک، اندازة پلات به روش سطح حداقل (دو متر مربع) و تعداد پلات به روش آماری (25 پلات برای هر سایت) تعیین شد. در مجموع دادههای مربوط به 8 سایت (4 سایت آتشسوزی و 4 سایت شاهد) مورد بررسی قرار گرفت. در هر سایت 4 ترانسکت 50 متری مستقر گردید و سپس در امتداد هر ترانسکت 5 پلات مستقر شد. نمونههای خاک از ابتدا، وسط و انتهای هر ترانسکت از عمق 30-0 سانتیمتر برداشت شد (در مجموع 96 نمونه). برای مقایسة میانگین عوامل مورد بررسی در دو منطقۀ شاهد و آتشسوزی، از آزمون تی مستقل و برای مقایسۀ سالهای مختلف، از تجزیة واریانس یکطرفه و آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد، در پایان سال چهارم، مقدار تولید علوفه در منطقۀ آتشسوزی به 334 کیلوگرم علوفۀ خشک در هکتار افزایش یافت که دارای اختلاف معنیداری در سطح احتمال 99 درصد با منطقۀ شاهد میباشد (01/0P <). همچنین درصد پوشش و تراکم گراسهای چند ساله و فوربها در منطقۀ دچار آتشسوزی نسبت به منطقۀ شاهد افزایش یافت و دارای اختلاف معنیداری میباشند (01/0P <). درصد پوشش بوتهایها از 16 درصد در منطقۀ شاهد به 11 درصد در منطقۀ آتشسوزی کاهش یافت (01/0P <) و پوشش خاک لخت در منطقۀ آتشسوزی به 10 درصد کاهش یافت که دارای اختلاف معنیداری در سطح احتمال 99 درصد با منطقۀ شاهد میباشد (01/0P <). آتشسوزی باعث افزایش مادۀ آلی، هدایت الکتریکی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر و درشت شدن بافت خاک گردید (01/0P <). بر اساس نتایج این تحقیق، آتشسوزی در دراز مدت با کاهش گیاهان بوتهای و افزایش گندمیان چندساله و فوربها، افزایش تولید علوفه و در نتیجه تغییرات عناصر غذایی خاک تأثیر مثبتی در اکوسیستم مرتع داشته است.
الهه فهیمی پور؛ جمشید قربانی؛ قدرت الله حیدری
چکیده
بانک بذر خاک نقش مهمی در احیاء پوشش گیاهی پس از توقف آشفتگی دارد. در این تحقیق تنوع و غنای بانک بذر خاک در مراتع نیمه استپی استان چهار محال و بختیاری مطالعه قرار گرفت. در دو رویشگاه علفزار و بوتهزار اراضی دارای سابقه تغییر کاربری شناسایی و چهار بازه زمانی در توقف زراعت شامل کمتر از 5، 5 تا 15، 15 تا 25 و بیشتر از 25 سال انتخاب شدند. جهت جغرافیایی ...
بیشتر
بانک بذر خاک نقش مهمی در احیاء پوشش گیاهی پس از توقف آشفتگی دارد. در این تحقیق تنوع و غنای بانک بذر خاک در مراتع نیمه استپی استان چهار محال و بختیاری مطالعه قرار گرفت. در دو رویشگاه علفزار و بوتهزار اراضی دارای سابقه تغییر کاربری شناسایی و چهار بازه زمانی در توقف زراعت شامل کمتر از 5، 5 تا 15، 15 تا 25 و بیشتر از 25 سال انتخاب شدند. جهت جغرافیایی در هر بازه زمانی در نظر گرفته شد. نمونهگیری خاک انجام و بانک بذر خاک به روش ظهور گیاهچه شناسایی و سپس شاخصهای تنوع و غنا محاسبه شدند. نتایج نشان داد تعداد گیاهان چندساله در بانک بذر خاک بیشتر از گیاهان یکساله بوده است. در رویشگاه علفزار با افزایش زمان توقف زراعت غنا و تنوع بانک بذر کاهش یافت اما در زمان توقف زراعت بیش از 25 سال به طور معنیداری افزایش و بیشتر از مراتع طبیعی اطراف بوده است. هر دو شاخص تنوع و غنای بانک بذر خاک در رویشگاه بوتهزار تحت تاثیر جهت جغرافیایی قرار گرفتند. در رویشگاه بوتهزار با گذشت زمان از توقف زراعت تنوع و غنای بانک بذر در جهت شمالی نوسان داشته و در دامنههای غربی با روند افزایشی اما در جهت جنوبی و شرقی روند کاهشی داشته است. در هر دو رویشگاه هر چند با کمترین زمان توقف یعنی کمتر از پنج شاخصهای تنوع و غنای بانک بذر افزایش داشتند اما برگشت پذیری شاخصها در بازه زمانی بیش از 25 سال در علفزار و بیش از 15 سال بوتهزار اتفاق افتاد.
فریبا اسماعیلی؛ مهدی وفاخواه؛ وحید موسوی
چکیده
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه شد. سپس نقشه همزمان تمرکز 30 دقیقه حـوزه آبخیز با استفاده از روش توزیع مکانی زمان پیمایش استخراج شد. در نهایت ابعاد هیدروگراف واحد لحظهای کلارک برای هر واقعه بارش – رواناب و به تفکیک DEM برآورد شد. نتایج نشان داد با کاهش طول آبراهه اصلی به دنبال کاهش دقت DEM، تعداد خطوط هم زمان تمرکز کاسته شده، به طوریکه TOPO DEM با بیشترین برآورد از طول آبراهه اصلی، بیشترین تعداد خطوط همزمان تمرکز را تخمین زده است. متوسط درصد خطای نسبی حجم رواناب به ترتیب برای DEMهای مذکور به ترتیب برابر با 92/22، 68/26، 7/27، 15/32 و 66/35 درصد برآورد شد. در مورد تخمین دبی اوج اختلاف قابل توجهی بین مقادیر متوسط خطای نسبی در DEM های مختلف وجود دارد. به طوری که کمترین مقدار متوسط خطای نسبی مربوط به TOPO DEM با مقدار 7/31 درصد میباشد. از سوی دیگر مقادیر خطای RMSE نیز نشان میدهد TOPO DEM نسبت به سایر مدلهای مختلف رقومی ارتفاع کمترین مقدار خطا ( m39/3) را داشته است. به طور کلی میتوان گفت استفاده از TOPO DEM در مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک نتایج قابل قبولی را ارائه خواهد داد.
مسلم یزدانی؛ رضا عرفانزاده؛ اصغر مصلح ارانی
چکیده
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، ...
بیشتر
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، Amygdalus scoparia و Ebenus stellata که در شرایط یکسان توپوگرافی در کنار یکدیگر رشد کرده بودند، انجام شد. در هر پلات، درصد پوشش گونههای گیاهی تخمین زده شد و تولید به روش قطع و توزین بهدست آمد. همچنین شاخصهای تنوع و غنای گونهای با معرفی درصد پوشش گونههای زیراشکوب به نرم افزار Pastاحتساب شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تنوع شانونوینر و سیمپسون در زیراشکوب A. scoparia (به ترتیب معادل 07/2 و 80/0) و کمترین مقدار در زیر اشکوب E. stellata (به ترتیب برابر10/1 و 55/0) بهدست آمد. همچنین بیشترین مقدار غنا (منهنینگ و مارگالف) در زیراشکوب گونههای A .scopariaو D. mezerum با میانگین (90/4 و 43/3) و (25/4 و 12/3) بهدست آمد، در حالیکه بیشترین مقدار تولید در زیراشکوب E. stellata (76/64 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گونههای چوبی مختلف اثرات مطلوب اما متفاوت بر گونههای علفی زیراشکوب دارند بهطوریکه گونههای A. scopariaو D. mezerum تأثیر معنیداری در افزایش شاخصهای تنوع گیاهی و گونة E. stellata نقش مؤثری در افزایش تولید گیاهان زیراشکوب خود داشت؛ بنابراین بر حفظ همۀ گونههای چوبی در منطقه تأکید میگردد.
سهیل قشلاق پور؛ معصومه مقبل
چکیده
در پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات پوشش فضای سبز در بازه زمانی 2013-2019، از دادههای سنجش از دور (لندست 8) با پوشش ابر کمتر از ده درصد، برای تعیین کاربری اراضی و روند تغییرات آن در 7 سال گذشته استفاده شد. نقشههای کاربری اراضی، در برنامهENVI 5.3 در قالب سه کلاس فضاهای سبز، اراضی انسان ساخت (شامل تمامی کاربری های انسان ساخت به جز فضاهای ...
بیشتر
در پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات پوشش فضای سبز در بازه زمانی 2013-2019، از دادههای سنجش از دور (لندست 8) با پوشش ابر کمتر از ده درصد، برای تعیین کاربری اراضی و روند تغییرات آن در 7 سال گذشته استفاده شد. نقشههای کاربری اراضی، در برنامهENVI 5.3 در قالب سه کلاس فضاهای سبز، اراضی انسان ساخت (شامل تمامی کاربری های انسان ساخت به جز فضاهای سبز و پوشش های گیاهی) و اراضی بایر تولید شد و برای طبقه بندی این نقشهها از روش حداکثر احتمال استفاده گردید. در ادامه، از سنجه های سیمای سرزمین شامل سنجه مساحت لکهها (CA)، متوسط اندازه لکهها MPS) )، تراکم لکهها (PD) و متوسط فاصله همسایگی MMNND) ا (برای تعیین حضور، پایداری، توزیع و به طور کلی نحوه تغییر اراضی سبز در شهر قزوین (شامل 3 منطقه) درطی دوره مطالعاتی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی دوره مطالعاتی، بیشترین تغییر فضای سبز در منطقه 1 قزوین (جنوب شهر) و کمترین آن در منطقه 3 این شهر (شمال شهر) رخ داده است. علاوه بر این، براساس سنجه های سیمای سرزمین مشخص شد که مساحت لکههای سبز و تراکم آنها به ترتیب به میزان 71/73 هکتار و 8075/0 در هر 100 هکتار کاهش یافته و از طرفی متوسط اندازه و فاصله همسایگی این اراضی به میزان 1061/0 هکتار و 2846/5 متر افزایش داشته است. این نتایج نشان از تبدیل لکههای ریزدانه به درشتدانهتر و افزایش پایداری آنها با وجود کاهش میزان حضور پذیری این اراضی است
ساسان امینی؛ رفعت زارع بیدکی؛ رسول میرعباسی نجف آبادی؛ مریم شفایی
چکیده
سیل یک پدیدۀ چند بعدی است و به دلیل داشتن ویژگیهای همبستۀ متعدد، تجزیه و تحلیل تک متغیره نمیتواند دانش یکپارچهای در مورد این پدیده ارائه دهد. در این مطالعه، از ساختارهای واین برای تجزیه و تحلیل چند متغیرۀ ویژگیهای سیل استفاده شد. به این منظور، هیدروگرافهای 98 رویداد سیل ثبت شده در ایستگاه لندی در حوزۀ آبخیز بازفت در استان ...
بیشتر
سیل یک پدیدۀ چند بعدی است و به دلیل داشتن ویژگیهای همبستۀ متعدد، تجزیه و تحلیل تک متغیره نمیتواند دانش یکپارچهای در مورد این پدیده ارائه دهد. در این مطالعه، از ساختارهای واین برای تجزیه و تحلیل چند متغیرۀ ویژگیهای سیل استفاده شد. به این منظور، هیدروگرافهای 98 رویداد سیل ثبت شده در ایستگاه لندی در حوزۀ آبخیز بازفت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد و مشخصات سیلاب، از جمله دبی اوج سیل(p ) ، حجم سیل(V) ، مدت زمان سیل(D) و زمان رسیدن به اوج (T) استخراج شد. سپس با آزمون کلموگرف-اسمیرنوف بهترین توزیع برازش یافته بر هر متغیر انتخاب شد. توزیع حاشیهای منتخب شامل لوگ نرمال، جانسون اس بی و پیرسون نوع 5 به ترتیب برای دبی اوج سیل و حجم سیل، مدت زمان سیل و زمان رسیدن به اوج میباشد. در مرحلۀ بعد، مفصلهای سی- واین (C-Vine) و دی- واین (D-Vine) در دو شکل سه و چهار متغیره با ترکیب متغیر ایجاد شد. به این ترتیب که در سه متغیره، حجم و دبی اوج سیل در ترکیب ثابت و مدت زمان سیل یا زمان رسیدن به اوج متغیر در نظر گرفته شدند. در مفصل چهار متغیره نیز ترکیبهای متفاوت از هر چهار متغیر استفاده شد. برای ترکیب این متغیرها، از مفصلهای گامبل، فرانک، جو، کلایتون، گواسین و تی استیودنت استفاده شد. نتایج به دست آمده از مفصل، با مفصل تجربی آن ترکیب، مقایسه شد. نتایج نشان داد که بهترین ترکیب در هر دو مفصل سی واین و دی واین در مدلهای سه گانه، ترکیب TPV با مقدار نش 913/0است و مفصلهای گامبل و گواسین به عنوان بهترین مفصل در لبهها شناخته شدند. در مورد ترکیب چهار متغیره، بهترین ترکیب سی واین PVTD و دی واین و PTVD با مقدار نش 989/0 شناخته شدند. مفصلهای گامبل و گواسین در درختها دارای غالبیت میباشند. به طور کلی نتایج نشان داد که ساختارهای واین چهار متغیره از ساختارهای سه متغیره دارای همسبتگی بالاتری هستند.
حمید رضا سعیدی گراغانی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی
چکیده
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان ...
بیشتر
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان عرفی که طرحهای مرتعداری و آبخیزداری در آنها انجام شده انتخاب شدند. نمونهگیری به روش تصادفی ساده بوده و تعداد نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 48 بهرهبردار تعیین شد. دادهها از طریق گروههای متمرکز و مصاحبههای ساختار یافته از طریق پرسشنامهای که روایی و پایایی آن در حد قابل قبولی بدست آمده بود جمعآوری شدند. فرمها و پرسشنامههای تکمیل شده پس از بازبینی اولیه و بررسی دقت و صحت اطلاعات آماده تجزیه و تحلیل شد. برای پردازش و استخراج دادههای کمی وکیفی از نرم افزار SPSS18و با بکارگیری روشهای آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد بین عوامل سرمایه طبیعی- اکولوژیکی، انسانی- فنی و اجتماعی با معیشت پایدار بهرهبرداران رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه توأم نیز نشان داد که مجموعاَ 83 درصد از واریانس معیشت پایدار بهرهبرداران توسط سه متغیر سرمایه طبیعی و اکولوژیکی، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی و فنی تعیین میشود. همچنین یافتههای این مطالعه نشان داد که از میان شاخصهای سه عامل مؤثر بر معیشت پایدار بهرهبرداران بیشترین ضریب رگرسیونی استاندارد مربوط به شاخص سرمایه طبیعی و اکولوژیکی است.