عطااله ابراهیمی؛ ولی اله رئوفی راد؛ حسین ارزانی؛ زهرا شجاعی اسعدیه
چکیده
خوشخوراکی گونههای مرتعی در موارد متعددی مانند تعیین ظرفیت چرا و ترکیب گونهای کاربرد دارد. تاکنون شاخص دقیقی برای تعیین خوشخوراکی، تعریف نشده است. ازاینرو، معرفی شاخصی دقیق، کاربردی، عام و ساده برای تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی ضروری به نظر میرسد. برای بررسی رابطة بین خوشخوراکی و ترکیبات ثانویه، ابتدا ترکیب گیاهان و نسبت ...
بیشتر
خوشخوراکی گونههای مرتعی در موارد متعددی مانند تعیین ظرفیت چرا و ترکیب گونهای کاربرد دارد. تاکنون شاخص دقیقی برای تعیین خوشخوراکی، تعریف نشده است. ازاینرو، معرفی شاخصی دقیق، کاربردی، عام و ساده برای تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی ضروری به نظر میرسد. برای بررسی رابطة بین خوشخوراکی و ترکیبات ثانویه، ابتدا ترکیب گیاهان و نسبت استفاده از گونههای گیاهی موجود در منطقه در رژیم غذایی دامهای گوسفند و بز بهطور جداگانه با استفاده از روش فیلمبرداری و زمانسنجی اندازهگیری شد. شاخص انتخاب گونههای گیاهی برای بز و گوسفند محاسبه گردید. سپس، ترکیبات ثانویه گیاهان غالب در رژیم غذائی دامها، با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیف نگار جرمی GC-MSS اندازهگیری و مقادیر ترکیبات ثانویه به روش آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) رجبندی و مقادیر کمی هر یک از گونههای گیاهی بر روی هر یک از محورهای اصلی بهعنوان معیار کمی تمایز گونهها ازنظر وجود ترکیبات ثانویه گیاهان در نظر گرفته شد. در پایان همبستگی بین شاخص انتخاب گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز (متغیر وابسته) با مقادیر کمی حاصل از ترکیبات ثانویه گیاهان بر روی محورهای PCA (متغیر مستقل) تعیین و تجزیهوتحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که بین شاخص انتخاب گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز با ترکیبات ثانویه گیاهان رابطة معنیداری (0.05 P≤) وجود داشته و یا به بیانی دیگر ترکیبات ثانویه گیاهان مرتعی در انتخاب آنها توسط گوسفند و بز برای چرا کاملاً تأثیر گذارند. بنابراین، ترکیبات ثانویه گیاهان را میتوان بهعنوان شاخصی مهم در تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی محسوب کرد.
علیرضا امیریانچکان؛ فریدون سرمدیان؛ احمد حیدری؛ محمود امید؛ جهانگرد محمدی؛ ایناکو اده
چکیده
عملگرهای مرسوم فازی از جمله t-نرم ها ، t-هم نرمها و عملگرهای میانگینگیری برای انبوهش معیارها و به دست آوردن شاخص نهایی تناسب در ارزیابی تناسب اراضی مورد استفاده قرار گرفته اند. این عملگرها در شرایطی که بین معیارها اثرهای متقابل وجود دارد اثر تعدیل کنندگی و جبران کنندگی معیارها نسبت به هم را در نظر نمیگیرند. از مهمترین عملگرهای ...
بیشتر
عملگرهای مرسوم فازی از جمله t-نرم ها ، t-هم نرمها و عملگرهای میانگینگیری برای انبوهش معیارها و به دست آوردن شاخص نهایی تناسب در ارزیابی تناسب اراضی مورد استفاده قرار گرفته اند. این عملگرها در شرایطی که بین معیارها اثرهای متقابل وجود دارد اثر تعدیل کنندگی و جبران کنندگی معیارها نسبت به هم را در نظر نمیگیرند. از مهمترین عملگرهای فازی با قابلیت انعطاف و کارآیی بالا در حالتهایی که بین معیارها بر همکنش وجود دارد، انتگرالهای فازی میباشند که دادههای به دست آمده از منابع مختلف را بر پایه اندازههای فازی با هم ترکیب میکنند. انتگرال چاکوئت جزء شناخته شده ترین این انتگرالها است که به ندرت در ارزیابی تناسب اراضی مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین در این پژوهش به منظور بررسی کارآیی آن، نمونههای خاک و محصول از 29 مزرعه زیر کشت برنج در دشت سیلاخور شهرستان دورود در استان لرستان برداشت گردید. درجههای عضویت فازی به دست آمده از توابع عضویت فازی برای هفت خصوصیت اراضی با استفاده از انتگرال چاکوئت با هم ترکیب و یک شاخص تناسب نهایی برای هر مزرعه به دست آمد. به منظور اعتبار سنجی روش، شاخصهای تناسب به دست آمده از این روش و شاخصهای به دست آمده از عملگر ترکیبی لوکاسویچ (ترکیبی از t-نرم و t-هم نرم) با مقدار محصول برنج مقایسه گردید. نتایج نشان داد با وجود اینکه ضریب تبیین بین شاخصهای به دست آمده از دو عملگر و مقدار محصول برنج نسبتا بالا بود ولی این همبستگی برای انتگرال چاکوئت بیشتر(83/0R2=) از عملگر ترکیبی لوکاسویچ بود (75/0R2=). همچنین مقادیر جذر میانگین مربعات خطاها (RMSE) برای انتگرال چاکوئت و عملگر ترکیبی لوکاسویچ به ترتیب برابر با 7/252 و 25/306 به دست آمد. لذا میتوان نتیجه گرفت انتگرال چاکوئت از کارآیی بیشتری برای انبوهش معیارها در ارزیابی تناسب اراضی برخوردار است
محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ علی حاجی بگلو؛ اسماعیل علیزاده
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 307-318
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط کیفیت لاشبرگ و اندامهوایی در خاک چهار گونه مرتعیAgropyron intermedium، Bromus tomentellus، Eurotia ceratoides و Kochia prostrata از نظر میزان کربن، نیترژن، فسفر، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن انجام شد. پس از شناسایی رویشگاههای این چهار گونه در منطقه همند آبسرد ( واقع در 65 کیلومتری شمال شهر تهران)، در انتهای فصل رویش نمونهبرداری در ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط کیفیت لاشبرگ و اندامهوایی در خاک چهار گونه مرتعیAgropyron intermedium، Bromus tomentellus، Eurotia ceratoides و Kochia prostrata از نظر میزان کربن، نیترژن، فسفر، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن انجام شد. پس از شناسایی رویشگاههای این چهار گونه در منطقه همند آبسرد ( واقع در 65 کیلومتری شمال شهر تهران)، در انتهای فصل رویش نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی- سیستماتیک (5 نوار (ترانسکت) 100 متری به فاصله 50 متر از یکدیگر) انجام شد. در طول هر نوار (ترانسکت) از 2 قطعه (یک مترمربعی) به صورت تصادفی برداشت و در درون هر قطعه، اندام هوایی، لاشبرگ و خاک پای گونهها از عمق 30-0 سانتیمتری نمونهبرداری انجام شد. برای هرگونه نیز 3 نیمرخ خاک در فضای خالی بین پایههای گونهها به عنوان شاهد برداشت شد. تجریه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تجزیه واریانس، دانت و آزمون t انجام شد. نتایج بدست آمده نمایانگر آن است که میزان فسفر، پتاسیم ونیتروژن در اندامهوایی و نیتروژن و فسفر در لاشبرگ و نیتروژن و نسبت کربن به نیتروژن خاک در گونهKochia prostrata بیشتر از دیگر گونهها است. و همچنین کربن و نسبت کربن به نیتروژن در اندامهوایی در گونهAgropyron intermedium و کربن، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن در لاشبرگ در گونه Eurotia ceratoides و میزان کربن در خاک گونه Agropyron intermedium و فسفر در خاک گونه Bromus tomentellus بیشتر بود. ولی در نهایت گونه Kochia prostrata از لحاظ کیفیت لاشبرگ، سرعت تجزیهپذیری و اثرگذاری آن بر خاک مناسب ترین گونه اصلاحی شناخته شد.
حامد اسکندری دامنه؛ مسلم برجی؛ مهدی قربانی
چکیده
ابتکارات محلی از سویی به عنوان فعالیتهای دسته جمعی خاص، بدون کمک یا مشوق خارجی به منظور کنترل آبهای زیرزمینی و سطحی تعریف شده است و از سوی دیگر، یکی از مهمترین رویکردهای مدیریتی در منابع آب، رویکرد مدیریت اجتماع محور است که تأکید بر ظرفیتسازی و نهادسازی در جوامع محلی برای مدیریت مشارکتی منابع آب دارد. ساختارهای اجتماعی منابع ...
بیشتر
ابتکارات محلی از سویی به عنوان فعالیتهای دسته جمعی خاص، بدون کمک یا مشوق خارجی به منظور کنترل آبهای زیرزمینی و سطحی تعریف شده است و از سوی دیگر، یکی از مهمترین رویکردهای مدیریتی در منابع آب، رویکرد مدیریت اجتماع محور است که تأکید بر ظرفیتسازی و نهادسازی در جوامع محلی برای مدیریت مشارکتی منابع آب دارد. ساختارهای اجتماعی منابع آب یکی از ابعاد دانش بومی در جوامع روستایی ایران محسوب میشود که ضرورت دارد در مدیریت منابع آب علاوه بر تحلیل دانش بومی ساختارهای اجتماعی مرتبط با آن نیز مورد تحلیل قرار گیرد. هدف اصلی در این مقاله شناخت ابعاد دانش بومی مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب در روستای روزکین بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت است. این مطالعه بر اساس روشهای مردمشناسی و رویکردهای کیفی از جمله مشاهدۀ مستقیم و مشارکتی محقق و مصاحبۀ سازمانیافته با 32 نفر از افراد مطلع و آگاه (کلیۀ کشاورزان) استفاده شده است. در روستای روزکین ساختار اجتماعی خاصی بر مدیریت منابع آب حاکم است که قدمتی بیش از 100 سال در منطقه دارد. همیاری در مدیریت منابع آب یک اصل اساسی در این روستا محسوب میشود و نقشهای اجتماعی ارباب و زَعیم از ابتکارات اجتماعی این روستا در مدیریت منابع آب است. در این روستا تعداد 10 تشکل یا گروه محلی برای مدیریت منابع آب شکل گرفته که هر گروه از ارباب و زَعیم تشکیل شده است. بهطور کلی میتوان بیان کرد دانش بومی و سنتهای محلی در این روستا عامل پایداری منابع آب محسوب میشود که میتوان استدلال کرد در ارتقاء تابآوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیک در مواجهه با بحرانهای زییستمحیطی از جمله کم آبی نیز میتواند مؤثر باشد.
مسعود برهانی؛ راحله صادقزاده پوده
چکیده
گونۀ موسیر گیاهی است علفی چندساله، که در ناحیۀ رویشی ایران-تورانی پراکنده شده است. این گونۀ پیازی، اسانسدار و دارای خاصیت دارویی است. نیاز بسیار به این محصول باعث برداشت وسیع پیازهای گیاه از سطح مراتع شده و این امر موجب کاهش چشمگیر سطح پراکنش آن در سالهای اخیر شده است.هدف از انجام این تحقیق تعیین ویژگیهای رویشگاهی گونۀ گیاهی ...
بیشتر
گونۀ موسیر گیاهی است علفی چندساله، که در ناحیۀ رویشی ایران-تورانی پراکنده شده است. این گونۀ پیازی، اسانسدار و دارای خاصیت دارویی است. نیاز بسیار به این محصول باعث برداشت وسیع پیازهای گیاه از سطح مراتع شده و این امر موجب کاهش چشمگیر سطح پراکنش آن در سالهای اخیر شده است.هدف از انجام این تحقیق تعیین ویژگیهای رویشگاهی گونۀ گیاهی موسیر در استان اصفهان است. به این منظور ابتدا مناطق حضور این گیاه با استفاده از دادههای موجود و مطالعات میدانی در سال 1395 تعیین و ویژگیهای اکولوژیک مناطق حضور گونه شامل اطلاعات توپوگرافی (ارتفاع و شیب)، هواشناسی (بارش، دما و طبقات اقلیمی) و خاک (بافت، شوری و اسیدیته) مشخص شد. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، سهم عوامل اصلی مؤثر بر حضور گونه مشخص گردید. بررسی جوامع گیاهی محدودۀ حضور گونه نشان داد که پراکنش این گیاه عمدتاً در جامعۀ گون زار میباشد. نتایج نشان داد بیشترین حضور گونه در اقالیم نیمه خشک و مدیترانهای، با بارش میانگین سالانه 300 تا 500 میلیمتر و دمای میانگین سالانه 11 تا 14 درجۀ سانتیگراد مشاهده میگردد. از نظر عوامل توپوگرافی بیشترین حضور گونه در ارتفاع بین 2700 تا 3000 متر از سطح دریا و شیبهای بیش از 20 درصد میباشد و از نظر پارامترهای خاک، این گیاه عمدتاً در بافت خاک متوسط با اسیدیته بین 7 تا 8 و هدایت الکتریکی صفر تا 4 دسی زیمنس بر متر حضور دارد. ارزیابی مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که از بین عوامل مورد بررسی، دو عامل ارتفاع از سطح دریا و بارش بیشترین تأثیر را بر حضور گونه داشتند.
شفق رستگار؛ علی دریجانی؛ حسین بارانی؛ محمد قربانی؛ جمشید قربانی؛ واحد بردی شیخ
چکیده
محصول اصلی مراتع علوفه است. بنابراین، با تعیین ارزش اقتصادی آن، به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای تولیدی غیربازاری، میتوان مدیران را در برنامهریزی صحیح و مدیریت بهینة بهرهبرداری از مراتع هدایت کرد. هدف مقالة حاضر، برآورد ارزش اقتصادی کارکرد تولید علوفة مراتع ییلاقی بلدة نور در استان مازندران است. بدین منظور، تولید ...
بیشتر
محصول اصلی مراتع علوفه است. بنابراین، با تعیین ارزش اقتصادی آن، به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای تولیدی غیربازاری، میتوان مدیران را در برنامهریزی صحیح و مدیریت بهینة بهرهبرداری از مراتع هدایت کرد. هدف مقالة حاضر، برآورد ارزش اقتصادی کارکرد تولید علوفة مراتع ییلاقی بلدة نور در استان مازندران است. بدین منظور، تولید کل علوفه، با استفاده از روش دوبل، در دوازده واحد کاری برآورد شد. با توجه به ناهمگنی علوفههای مرتعی، از نظر اقتصادی، و نبود بازار سازمانیافته جهت مبادله، از قیمتِ معادلِ جو و بهرهگیری از رهیافت ارزشگذاری غیرمستقیم هزینة جایگزین استفاده شد. به منظور همگنسازی ارزش کلیة گیاهان، ارزش کل مواد غذایی قابل هضم (TDN) هر یک از گیاهان علوفهای در تولید همان گونه ضرب شد و ارزش غذایی علوفة تولیدی هر واحد مرتعی محاسبه گردید. با توجه به TDN مشخص جو، معادل وزنی جو برای هر هکتار مرتع مشخص شد که با سناریوهای مختلف قیمتی (تضمینی، جهانی، و تمامشده) ارزش کل تولید علوفه، بر اساس بهای جو، محاسبه شد. نتایج نشان داد از 7/89826 هکتار اراضی مرتعی قابل بهرهبرداری منطقهْ تولید علوفه معادل وزنی جو در هر هکتار 5/276 کیلوگرم اندازهگیری شد. میانگین ارزش سالانة آن، با سه سناریوی قیمتی، 6/64 میلیارد ریال برآورد گردید. این مبلغ معادل با 718900 ریال در هر هکتار اراضی مرتعی نوررود است. مبالغ برآوردشدة ارزش علوفة تولیدی فقط 25 درصد کل ارزش اکوسیستم مرتعی است که بدون هیچگونه سرمایهگذاری و به صورت موهبتی طبیعی بهرهبرداری میشود.
امیر هوشنگ احسانی؛ مرضیه فروتن
چکیده
یاردانگهای منطقة فراخشک لوت یکی از منحصربهفردترین لندفرمهای آّبی- بادی مناطق بیابانی است. شناخت و پهنهبندی ژئومورفومتریک این یاردانگها، با توجه به میسرنبودنِ بازدیدهای میدانی و دسترسی به منطقه، دقت مطلوبی نخواهد داشت. در این مطالعه یاردانگهای دشت لوت، با توپوگرافی ویژه و خاص، با یکی از روشهای شبکههای عصبی مصنوعی با ...
بیشتر
یاردانگهای منطقة فراخشک لوت یکی از منحصربهفردترین لندفرمهای آّبی- بادی مناطق بیابانی است. شناخت و پهنهبندی ژئومورفومتریک این یاردانگها، با توجه به میسرنبودنِ بازدیدهای میدانی و دسترسی به منطقه، دقت مطلوبی نخواهد داشت. در این مطالعه یاردانگهای دشت لوت، با توپوگرافی ویژه و خاص، با یکی از روشهای شبکههای عصبی مصنوعی با عنوان «الگوریتم خودسازمانده» مطالعه و طبقهبندی شد. نخست 22 پارامتر مورفومتریک نمای اول، نمای دوم، و نمای سوم از مدل رقومی ارتفاعی با اندازة سلول 10 متر بر اساس برنامهنویسی و با کمک برازش سطوح درجة دوم و درجة سوم در نرمافزار متلب محاسبه و استخراج شد. در مرحلة بعد، 7 پارامتر مورفومتریک مؤثر در طبقهبندی و همین طور تعداد کلاسهای بهینة طبقهبندی طی دو مرحله با استفاده از شاخص فاکتور ضریب بهینه و ضریب داویس- بولدین (ضریب دی- بی) تعیین گردید. سپس، از آنالیز حساسیت به منظور تعیین میزان تأثیر هر یک از پارامترهای مورفومتریک ورودی بر روی نتایج استفاده شد. در نهایت، پارامترهای بهینة مورفومتریک با الگوریتم شبکة خودسازمانده طبقهبندی شد و نتایج با استفاده از اطلاعات موجود و نقشههای توپوگرافی مقایسه گردید.
نتایج این تحقیق نشان داد که پارامترهای انحنای سطحی، چرخش، انتگرال ارتفاعسنجی، کل انحنای تجمعی، شیب، انحنای حدی، و متوسط انحنا بهینهترین پارامترهای مورفومتریک در جدایی یاردانگها هستند. همچنین، پارامترهای فوق یاردانگهای لوت را به هفت پهنه تقسیم میکنند؛ این پهنهها عبارتاند از: درة گردنهای، گودی بیضوی، کریدور کمشیب، شانة یاردانگ با شیب مقعر، شانة یاردانگ با شیب محدب، رأس یاردانگ، و آبراهة کریدور. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که نتایج طبقهبندی به پارامترهای چرخش، متوسط انحنا، و انتگرال ارتفاعسنجی دارای بیشترین حساسیتاند و جفت پارامترهای انتگرال ارتفاعسنجی- انحنای حدی دارای بیشترین قدرت تفکیک کلاسها هستند. به طور کلی، شبکة خودسازمانده به عنوان یک الگوریتم نظارتنشدة شبکههای عصبی مصنوعی در تلفیق پارامترهای مورفومتریک برای آنالیز نیمهاتوماتیک لندفرمهای بیابان بسیار کارآمد است.
محسن حسینخانی؛ اکبر فخیره؛ علیرضا شهریاری؛ احمد پهلوانروی؛ سهیلا نوری
چکیده
در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی میزان تأثیر دو معیار خاک و مدیریت اراضی با هشت شاخص برای مطالعة حساسیت اراضی منطقة جزینک سیستان به بیابانزایی ارزیابی شد. بر اساس مدل بیابانزایی ESAs به شاخصها امتیاز داده شد. با استفاده از روش فوق، هر یک از شاخصهای مورد مطالعه در واحدهای کاری بررسی و برای هر شاخص لایة ...
بیشتر
در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی میزان تأثیر دو معیار خاک و مدیریت اراضی با هشت شاخص برای مطالعة حساسیت اراضی منطقة جزینک سیستان به بیابانزایی ارزیابی شد. بر اساس مدل بیابانزایی ESAs به شاخصها امتیاز داده شد. با استفاده از روش فوق، هر یک از شاخصهای مورد مطالعه در واحدهای کاری بررسی و برای هر شاخص لایة اطلاعاتی تهیه شد. سپس، دادههای بهدستآمده وارد محیط GIS شد و برای هر معیار مورد نظر یک لایة اطلاعاتی ساخته شد. در نهایت، با تلفیق و تعیین میانگین هندسی لایههای اطلاعاتی دو معیار مورد بررسی در منطقه بر اساس مدل مورد مطالعه (ESAs) نقشة شدت بیابانزایی منطقه بهدست آمد. بر اساس نتایج حاصل از نقشة بهدستآمده، 15/8 درصد آن جزو تیپ شکننده با شدت کم، 08/20 درصد آن جزو تیپ شکننده با شدت متوسط، 80/26 درصد جزو تیپ شکننده با شدت زیاد و 45/39 درصد از مساحت منطقه جزو تیپ بحرانی با شدت زیاد است. معیار خاک با ارزش عددی 22/1 کمترین تأثیر و معیار مدیریت اراضی با ارزش عددی 72/1 بیشترین تأثیر را در بیابانزایی منطقه داشت. از میان شاخصها دو شاخص شیب و بافت خاک بهترتیب با ارزش عددی 1 و 03/1 کمترین تأثیر، و دو شاخص درصد سنگریزه و عملیات مدیریتی بهترتیب با ارزش عددی 91/1 و 84/1 بیشترین تأثیر را در بیابانزایی منطقة مورد مطالعه داشتند.
خالد اوسطی؛ علی سلاجقه؛ صالح آرخی
چکیده
بررسی تغییرات مکانی پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی در شناخت وضعیت کیفی آبخوان، منابع آلوده کننده و تعیین مناسبترین راهکارهای مدیریتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. روشهای زمینآماری و GIS میتوانند در این راستا ابزار مفیدی باشند. با توجه به کاربریهای متعدد حوضه کردان، پارامترهای کیفی در آب زیرزمینی این حوضه میتواند ...
بیشتر
بررسی تغییرات مکانی پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی در شناخت وضعیت کیفی آبخوان، منابع آلوده کننده و تعیین مناسبترین راهکارهای مدیریتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. روشهای زمینآماری و GIS میتوانند در این راستا ابزار مفیدی باشند. با توجه به کاربریهای متعدد حوضه کردان، پارامترهای کیفی در آب زیرزمینی این حوضه میتواند دارای تغییرات مکانی قابل توجهی باشد. بر این اساس نمونههای آب زیرزمینی 52 چاه مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه غلظت نمونههای نیترات با استانداردهای ملی و بینالمللی (50 میلی گرم بر لیتر) نشان میدهد که دو درصد از نمونههای مورد بررسی، آلوده به نیترات بودهاند. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن مکانی بودن تغییرات نیترات، روشهای متعدد زمینآماری شامل IDW (با توان 1 تا 4)، کریجینگ معمولی و RBF (با پنج تابع کرنل) مورد مقایسه قرار گرفتند. در انتها، با توجه به مدل انتخابی پارامترهای کنترلی مربوطه کالیبره گردیده و نقشههای کاربردی همتراز و نقشه خطای مربوطه، با استفاده از روشهای مختلف در محدوده مطالعاتی تهیه شدهاند. براساس معیارهای ارزیابی خطای برآورد، روش کریجینگ دارای کمترین خطا بوده و از دقت قابل توجهی برخوردار است. همچنین نقشه احتمال خطر آلودگی نیتراته در آب زیرزمینی دشت کردان با استفاده از روش کریجینگ شاخص مورد بررسی قرار گرفت. توزیع مکانی نیترات در آب زیرزمینی منطقه نشان میدهد که غلظت نیترات در مناطق با قابلیت نفوذ بالا و شیب کم در کاربری کشاورزی بالاترین مقادیر را داشته است. این مقاله، همچنین شیوههای بررسی تغییرات مکانی پارامترهای کیفیت آب زیرزمینی را با استفاده از GIS شرح میدهد.
حمید ترنج زر؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
روشهای زمینآماری، به دلیل در نظر گرفتن همبستگی مکانی دادهها، از اهمیت زیادی در بررسیهای مربوط به پراکنش دادههای زمینی برخوردارند. در این تحقیق ارزیابی کارایی روشهای زمینآمار و ارائة قابلیتهای آن در مطالعة برخی خصوصیات خاک (مقدار شن، مقدار سولفات، و هدایت الکتریکی) در جامعة مهم گیاهی قرهداغ در منطقة کویر میقان ...
بیشتر
روشهای زمینآماری، به دلیل در نظر گرفتن همبستگی مکانی دادهها، از اهمیت زیادی در بررسیهای مربوط به پراکنش دادههای زمینی برخوردارند. در این تحقیق ارزیابی کارایی روشهای زمینآمار و ارائة قابلیتهای آن در مطالعة برخی خصوصیات خاک (مقدار شن، مقدار سولفات، و هدایت الکتریکی) در جامعة مهم گیاهی قرهداغ در منطقة کویر میقان اراک مطالعه شد. نخست بر روی نقشة منطقه در جامعة گیاهی قرهداغ، با توجه به وسعت آن، 98 نقطه شبکهبندی شد، به طوری که نقاط برداشت پوشش گیاهی هم در قالب این شبکه گنجانده شود. پس از پیداکردن نقاط به وسیلة GPS، در هر نقطه از خاک در عمقهای ۲۰ـ ۰ و ۱۰۰ـ ۲۰ سانتیمتری خاک نمونهبرداری شد و خصوصیات مورد مطالعة آنها بررسی شد. سپس، با استفاده از تحلیل نیمتغییرنما، مدل گوسن با ضریب تشخیص بالاتر از 95/0 بهترین مدل تجربی برای ویژگیهای خاک انتخاب شد. از بین روشهای کریجینگ معمولی، ساده، و IDW روش کریجینگ معمولی بهترین نتایج را در معیارهای ارزیابی متقاطع (خطای مربعات میانگین و خطای متوسط) نشان داد. روش کریجینگ از صحت پیشبینی بالاتری نسبت به سایر روشها برخوردار است. در نهایت، تخمین مکانی ویژگیهای خاک با کاربرد روش کریجینگ معمولی انجام شد.
لیلا خلاصی اهوازی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
گونة قیچ (Zygophyllum eurypterum Boiss. & Buhse) از گیاهانی است که اهمیت فراوانی در حفاظت از خاک در مناطق خشک، جلوگیری از فرسایش بادی، و تولید علوفة دامها دارد. هدف از این پژوهش تعیین رویشگاه بالقوة این گونه در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از روش ENFA[1] است. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی از روش تصادفی- سیستماتیک در طول 3 ترانسکت ...
بیشتر
گونة قیچ (Zygophyllum eurypterum Boiss. & Buhse) از گیاهانی است که اهمیت فراوانی در حفاظت از خاک در مناطق خشک، جلوگیری از فرسایش بادی، و تولید علوفة دامها دارد. هدف از این پژوهش تعیین رویشگاه بالقوة این گونه در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از روش ENFA[1] است. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی از روش تصادفی- سیستماتیک در طول 3 ترانسکت 750 متری استفاده شد. در طول هر ترانسکت 15 پلات، با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین شد، به فاصلة 50 متر قرار داده شد. مختصات جغرافیایی مناطقی که گونة قیچ در آن وجود داشت با GPS ثبت شد. پس از مطالعات صحرایی، نقشة پوشش گیاهی منطقه تهیه شد. نمونههای خاک در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق ۰ـ ۲۰ و ۲۰ـ ۸۰ سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات خاک شامل بافت، درصد سنگریزه، آهک، رطوبت قابل دسترس، گچ، اسیدیته، و هدایت الکتریکی و همچنین عوامل فیزیوگرافی (شیب و ارتفاع) در این مطالعه اندازهگیری شد. با واردکردن لایههای اطلاعاتی (شامل نقشۀ نقاط حضور گونة قیچ، نقشههای عوامل خاک، و فیزیوگرافی) در مدل مناسب و با اعمال تجزیههای آماری مورد نیاز در مدل ENFA، نقشة رویشگاههای بالقوة این گونه ایجاد شد. نتایج حاصل از بررسیها نشان داد که 25200 هکتار، معادل 34 درصد از کل منطقه، رویشگاه بالقوة Z. eurypterum بهشمار میرود. برای بررسی صحت این مدل از نمایة Boyce استفاده شد. میزان صحت مدل در این آزمون 2/87 درصد تعیین شد. نتایج روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی نشان داد که دو عامل اسیدیته و آهک در حضور این گونه تأثیرگذارتر از سایر عواملاند. میزان تطابق نقشۀ تهیهشده با نقشۀ واقعی پوشش گیاهی نیز با استفاده از ضریب کاپا محاسبه شد که نشاندهندة تطابق خوبی بود (ضریب کاپای 62/0).
[1]. Ecological Niche Factor Analysis
مسلم برجی حسنگاویار؛ هادی اسکندری دامنه؛ حسن خسروی
چکیده
افزایش دما و کاهش میزان بارش و تأثیرات آن بر دینامیک زمانی چرخه تثبیت کربن امروزه همچنان با عدم قطعیتهای فراوان روبرو است. تولید خالص اولیه (NPP) یکی از عاملهای اصلی چرخه کربن محسوب میشود، اندازهگیری بارش و دما نیز بهعنوان دو ابزار مفید در بررسی پایداری و تابآوری اکوسیستمهای مختلف از لحاظ اقلیمی شناختهشده میباشند. ازاینرو، ...
بیشتر
افزایش دما و کاهش میزان بارش و تأثیرات آن بر دینامیک زمانی چرخه تثبیت کربن امروزه همچنان با عدم قطعیتهای فراوان روبرو است. تولید خالص اولیه (NPP) یکی از عاملهای اصلی چرخه کربن محسوب میشود، اندازهگیری بارش و دما نیز بهعنوان دو ابزار مفید در بررسی پایداری و تابآوری اکوسیستمهای مختلف از لحاظ اقلیمی شناختهشده میباشند. ازاینرو، در این تحقیق پراکنش زمانی NPP تحت تأثیر فاکتورهای اقلیمی دما و بارش در دوره 2003 تا 2010 در چهار اکوسیستم جنگل، مرتع، کشاورزی آبی و کشاورزی دیم شهرستان کوهدشت بررسی شده است. تخمین مقدار NPP در مقیاس محلی بر اساس طیفسنج تصویری با رزولوشن متوسط ناسا MOD17 با احتساب شرایط اقلیمی و بیومها انجام گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که برای چهار اکوسیستم مورد بررسی رابطه رگرسیونی بین NPP و بارندگی ضعیف بوده است و به عبارتی ضریب تعیین پایین بین این دو متغیر موجب قابل توجیه نبودن هر رابطهای بین آنها شده است. همچنین این مطالعه نشان میدهد که رابطه رگرسیونی بین دما و NPP در اکوسیستمهای جنگل، مرتع و کشاورزی دیم با ضریب تعیین بالای 55/0 از معادله درجه 2 تبعیت میکند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که تابآوری اکوسیستم جنگل نسبت به تنشهای آبی و دمایی بیشتر از سایر اکوسیستمها است و کشاورزی آبی کمترین تابآوری را داشته است.
علیرضا استعلاجی؛ احمد حاج علیزاده؛ مسعود حیدروند
چکیده
رویکرد مدیریت اجتماع محور از جمله رویکردهایی است که اهمیت فزایندهای در فراگرد مدیریت سرزمین دارد که در آن افراد محلی در تمامی مراحل برنامهریزی و اجرای برنامههای مدیریتی سرزمین، فعالانه مشارکت میکنند و در مرکز تصمیمگیریها قرار دارند. با توجه به اینکه رویکرد اجتماع محور تأثیر بسزایی بر ارتقاء سرمایه اجتماعی برون گروهی دارد، ...
بیشتر
رویکرد مدیریت اجتماع محور از جمله رویکردهایی است که اهمیت فزایندهای در فراگرد مدیریت سرزمین دارد که در آن افراد محلی در تمامی مراحل برنامهریزی و اجرای برنامههای مدیریتی سرزمین، فعالانه مشارکت میکنند و در مرکز تصمیمگیریها قرار دارند. با توجه به اینکه رویکرد اجتماع محور تأثیر بسزایی بر ارتقاء سرمایه اجتماعی برون گروهی دارد، پژوهش حاضر اثر بخشی رویکرد مدیریت اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی را مورد تحلیل قرار میدهد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه سرگروههای چهار روستای زیارت شاه، ده رضا، رستم آباد علی چارک و علی آباد هشتصد متری، از توابع شهرستان ریگان استان کرمان است که مدیریت مشارکتی مناطق خشک در این منطقه اجرایی شده است. ارزیابی سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحلیل شبکه و سنجش پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای سطح کلان شبکه ذینفعان محلی صورت گرفته است. ابزار پژوهش پرسشنامه تحلیل شبکهای بوده و تعداد 33 نفر بر اساس روش نمونهگیری شبکه کامل مورد پرسش قرار گرفتند. نتایج نشان از میزان متوسط شاخصها در مرحله قبل از اجرا و روند مثبت و صعودی این شاخصها به دنبال اجرای پروژه اجتماع محور و مشارکتی دارد. بنابراین اجرای پروژه مذکور منجر به اعتمادسازی و تقویت روحیه مشارکت و همکاری در بین سرگروهها و در نتیجه تقویت سرمایه اجتماعی برونگروهی شده است که این امر اثربخشی مطلوب رویکرد اجتماع محور مدیریت سرزمین در راستای افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی برای مدیریت مشارکتی مناطق خشک را مورد تاکید قرار می دهد.
محمد بشیرگنبد؛ علیرضا مقدم نیا؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محمد مهدوی؛ امانوئل پاکه؛ میشل لانگ
چکیده
روشهای زیادی برای تخمین دبی حداکثر سیل اعم از روشهای تحلیل فراوانی وجود دارد و مطالعۀ خطر سازههای آبی مبتنی بر تحلیل فراوانی سیل، غالباً نسبت به مشاهدات و توزیع آماری منتخب حساسیت دارد که باعث بروز خطا در طراحی میشود. از آنجاییکه بارشهای سنگین عامل اصلی سیلها هستند و دادههای بارش نسبت به دادههای جریان دارای طول دوره ...
بیشتر
روشهای زیادی برای تخمین دبی حداکثر سیل اعم از روشهای تحلیل فراوانی وجود دارد و مطالعۀ خطر سازههای آبی مبتنی بر تحلیل فراوانی سیل، غالباً نسبت به مشاهدات و توزیع آماری منتخب حساسیت دارد که باعث بروز خطا در طراحی میشود. از آنجاییکه بارشهای سنگین عامل اصلی سیلها هستند و دادههای بارش نسبت به دادههای جریان دارای طول دوره آماری بیشتری هستند، از این رو در این تحقیق از آمار درازمدت بارش در ایستگاههای بارانسنجی حوزۀ آبخیز بختیاری در یک دورۀ ۶۶ ساله و آمار دبی حداکثر روزانه در یک دورۀ ۵۸ ساله استفاده شد. در این تحقیق دبی حداکثر و دبی اوج روزانه با استفاده از روشهای هیدرو اقلیمی آگرژه و گرادکس برآورد شد. سپس نتایج حاصل از شبیهسازی مبتنی بر رویکرد هیدرو اقلیمی در دورۀ بازگشتهای مختلف با روشهای معمول آماری گمبل و توزیع مقادیر حدی تعمیم یافته (GEV) مقایسه شد.
نتایج نشان داد که استفاده از اطلاعات اضافی مانند دادههای بارش علاوه بر دادههای آبسنجی در روشهای هیدرو اقلیمی برآوردهای بهتری نسبت به روشهای تحلیل فراوانی ارائه می دهد، به این دلیل که هر سه معیار ارزیابی ریشۀ میانگین مربعات خطا، ضریب نش- ساتکلیف و ضریب کلینگ – گوپتا کارایی روشهای هیدرو اقلیمی را در مقایسه با توزیعهای گمبل و مقادیر حدی تعمیم یافته تأیید میکند. درنهایت تبدیل تابع توزیع تجمعی دبیهای حداکثر روزانه به دبیهای اوج با استفاده از نسبت اوج به حجمِ مستخرج از ۲۶ واقعه ساعتی سیل ثبت گردیده در ایستگاه آبسنجی تنگ پنج بختیاری انجام شد.
علیرضا افتخاری؛ محمد جعفری؛ حسین ارزانی؛ علی اکبر مهرابی؛ محمدرضا بی همتا؛ احسان زندی اصفهان؛ نادیا کمالی
چکیده
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح ...
بیشتر
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح و در هر تیپ گیاهی سه پروفیل خاک حفر شده و خاک در دو عمق متفاوت جمعآوری شد. در کنار هر مرتع دارای طرح، مرتع بدون طرحی با همان تیپ گیاهی برای مقایسه انتخاب شد و نمونهبرداری در آنها انجام شد. فاکتورهای مادۀ آلی، ازت، پتاس و فسفر در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس دادههای حاصل از دو نوع مدیریت متفاوت مرتع توسط نرمافزار SPSS و در قالب طرح Independent sample T test مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در مراتع ییلاقی اجرای طرحهای مرتعداری در تقویت برخی از فاکتورها نظیر فسفر، ازت و مادۀ آلی موفق بوده اما بر برخی دیگر از فاکتورها نظیر میزان پتاسیم و افزایش عمق افق A تأثیر معنیداری نداشته است. اما در مراتع قشلاقی طرحها تأثیر معنیداری در تقویت خاک مراتع نداشتهاند و به نظر میرسد با توجه به تغییرات کند خاک در مناطق خشک زمان بیشتری برای ایجاد تغییرات معنیدار در خاک لازم باشد.
ریحانه مسعودی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
بیابانزایی مشکل بسیاری از کشورهاست؛ تا کنون به منظور جلوگیری و مقابله با این پدیده اقدامات و کوششهایی انجام گرفته است. یکی از مهمترین اقدامات صورتگرفته در این زمینه کنوانسیون مقابله با بیابانزایی سازمان ملل است. در این پژوهش، با استفاده از مدل IMDPA و با نرمافزار GIS، به ارزیابی بیابانزایی در دشت کاشان پرداخته شد. دو معیار ...
بیشتر
بیابانزایی مشکل بسیاری از کشورهاست؛ تا کنون به منظور جلوگیری و مقابله با این پدیده اقدامات و کوششهایی انجام گرفته است. یکی از مهمترین اقدامات صورتگرفته در این زمینه کنوانسیون مقابله با بیابانزایی سازمان ملل است. در این پژوهش، با استفاده از مدل IMDPA و با نرمافزار GIS، به ارزیابی بیابانزایی در دشت کاشان پرداخته شد. دو معیار آب و اقلیم انتخاب شد و برای هر یک، با توجه به شرایط منطقه، شاخصهایی انتخاب شد. با تعیین میانگین هندسی شاخصها و سپس معیارها، شدت بیابانزایی کل محاسبه شد و ارزش کمّی در پنج کلاسـ غیرقابل ملاحظه، کم، متوسط، شدید و بسیار شدیدـ تقسیم شد و با استفاده از GIS نقشة شدت بیابانزایی منطقه در دورههای مطالعاتی رسم شد. بر طبق نتایج بهدستآمده از ارزش عددی معیارها و شاخصهای مورد مطالعه، سه شاخصِ افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی آب و شاخص خشکی ترانسو بهترتیب با ارزش عددی 82/3، 04/3 و 01/3 بیشترین تأثیر را دارا بودند. آستانههای هشدار برای افت آب زیرزمینی بیش از 50 سانتیمتر در سال، شاخص هدایت الکتریکی 2250 ـ 5000 و شاخص خشکی ترانسو 05/0 ـ 2/0 تعیین شد. همچنین، کل منطقه با ارزش عددی DS=2/4 در کلاس متوسط شدت بیابانزایی قرار گرفت. با توجه به آستانههای بهدستآمده بر اساس روش پایش، مناطق حساس شناسایی شد و تجهیزات لازم برای نصب در این نواحی به منظور رصد آستانهها پیشنهاد شد تا در صورت عبور از حد آستانه هشدار لازم صادر شود.
حسین پیری صحراگرد؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی - سیستماتیک انجام شد. سطح قطعات نمونه با توجه به نوع گونههای موجود به روش سطح حداقل بین 2 تا 25 متر مربع و تعداد آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات موردنظر برای اندازهگیری، با استفاده از روش آماری 60 پلات تعیین شد. برای نمونهبرداری از خاک نیز در هر رویشگاه هشت پروفیل حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتری نمونه گرفته شد و خصوصیات موردنظر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. برای انجام مدلسازی به روش آنتروپی حداکثر، لایههای مربوط به متغیرهای محیطی با بهرهگیری از روش زمینآمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و مدلسازی پراکنش رویشگاهها با استفاده از نرمافزار MaxEnt انجام شد. بعد از اجرای مدل، بهمنظور ارزیابی دقّت طبقهبندی مدلها و میزان تطابق نقشههای واقعی و پیشبینی ضریب کاپا و آماره سطح زیر منحنی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، دقّت طبقهبندی مدلها در سطح قابل قبول قرار میگیرد و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، جهت، شیب، آهک، سنگریزه عمق اول و دوم خاک و سیلت عمق اول و دوم بیشترین تأثیر را در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه دارند. میزان تطابق بین نقشههای نقشههای پیشبینی و واقعی برای رویشگاه Artemisia aucheri –Astragalus glaucacanthus، در سطح عالی (کاپای 91/0) و برای رویشگاههای Amygdalus scoparia، Scariola orientalis- Stipa barbata و Pteropyrum olivieri- Stipa barbata در سطح خیلیخوب قرار میگیرد (بهترتیب کاپای 8/0، 83/0 و 79/0). این نتایج نشان میدهد که روش آنتروپی حداکثر یک روش زایا و تولیدی است و مدلهای حاصل از آن میتواند به آسانی توسط متخصصین مورد تفسیر قرار گیرد که این ویژگی از نظر کاربردی بسیار حائز اهمیّت است.
الناز حسن زاده کوهساره؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ کاظم هاشمی مجد؛ اردشیر پورنعمتی
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ جهت جغرافیایی به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. همبستگی بین فرمهای رویشی و تولید کل با عوامل انتخاب شده با رگرسیون چندگانه گامبهگام تجزیهوتحلیل شد و با استفاده از روابط رگرسیونی استخراج شده، نقشههای تولید اولیه تهیه شد. نتایج نشان داد بین عوامل پستی و بلندی با تولید اولیۀ گندمیان (01/0>P) و پهنبرگان علفی (01/0>P) رابطۀ معنیداری وجود دارد، اما بین تولید اولیۀ کل با این عوامل رابطۀ معنیداری مشاهده نشد. بیشترین مقدار تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (1/1584 کیلوگرم در هکتار) و تولید اولیۀ کل (3/2339 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ ارتفاعی 1564- 1525 متر مشاهده شد و بر تولید اولیۀ گندمیان تأثیری نداشت. تولید اولیۀ گندمیان با شیب رابطۀ مستقیم داشت، اما تولید اولیۀ پهنبرگان علفی با افزایش شیب کاهش یافت و بر روی تولید اولیۀ کل تأثیری نداشت. بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (3/894 کیلوگرم در هکتار) و پهنبرگان علفی (5/1875 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب در جهت جنوب و شمال غربی مشاهده شد. با توجه به تأثیر طبقات شاخص توپوگرافی، بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (4/853 کیلوگرم در هکتار) در طبقات اول و بیشترین تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (6/1568 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ سوم مشاهده شد، که عمدتاً ناشی از شرایط رطوبتی ایجاد شده است. نقشههای پیشبینی برای تولید اولیۀ فرمهای رویشی امکانپذیر بوده و از نظر صحت قابل قبول بودند ولی برای تولید کل میسر نبود. نتایج این تحقیق میتواند در محاسبات تولید اولیه یا زیست تودۀ هوایی و کربن اکوسیستم مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به حضور و تولید بیشتر گندمیان در مناطق شیبدار و پهنبرگان علفی در مناطق با شیب کم در برنامههای اصلاح و احیاء به این تطابق بومشناختی توجه گردد.
سیدعرفان خاموشی؛ فریدون سرمدیان؛ علی کشاورزی
چکیده
خاک یک محیط پویا بوده و با مدیریت و کاربری ناصحیح اراضی، بهراحتی مستعد تخریب میگردد. بنابراین افزایش تخریب این منبع محدود، امنیت غذایی جهان را شدیداً در معرض خطر قرار میدهد. لذا استفادۀ مناسب و پایدار از اراضی به امری مهم و اجتنابناپذیر مبدل شده است. هدف از مطالعۀ حاضر تهیۀ نقشۀ رقومی خاک با استفاده از مدل درخت تصمیم بهمنظور ...
بیشتر
خاک یک محیط پویا بوده و با مدیریت و کاربری ناصحیح اراضی، بهراحتی مستعد تخریب میگردد. بنابراین افزایش تخریب این منبع محدود، امنیت غذایی جهان را شدیداً در معرض خطر قرار میدهد. لذا استفادۀ مناسب و پایدار از اراضی به امری مهم و اجتنابناپذیر مبدل شده است. هدف از مطالعۀ حاضر تهیۀ نقشۀ رقومی خاک با استفاده از مدل درخت تصمیم بهمنظور ارزیابی تناسب اراضی کشاورزی در منطقۀ آبیک استان قزوین، جهت اهداف مدیریتی و برنامهریزی برای استفادۀ پایدار از اراضی است. بدین منظور، با استفاده از روش مکعب لاتین مشروط اقدام به نمونهبرداری از منطقه شد و پس از انجام آنالیزهای آزمایشگاهی، با استفاده از مدل جنگلهای تصادفی اقدام به مدلسازی و تهیۀ نقشۀ خاک منطقه شد. همچنین از روش پارامتریک، ارزیابی تناسب اراضی برای محصولات غالب در منطقه استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که در ارزیابی تناسب اراضی برای گندم آبی با آبیاری سطحی 27/75 درصد از کل منطقه در کلاس S2 و 73/24 درصد از اراضی در کلاس S3 قرار دارند. در ارزیابی تناسب اراضی برای ذرت با آبیاری سطحی 78/14 درصد از اراضی در کلاس S1، 82/84 درصد در کلاس S2 و 39/0 درصد از اراضی نیز در کلاس S3 قرار گرفت. نتایج ارزیابی تناسب اراضی برای یونجه با آبیاری سطحی نشان داد که 10/11 درصد از اراضی در کلاس S1، 49/88 درصد در کلاس S2 و 4/0 درصد نیز در کلاس S3 قرار گرفتند.
حمید جمالی؛ عطاالله ابراهیمی؛ الهام قهساره؛ فاطمه پردل
چکیده
تراکم مهمترین شاخص ارزیابی تغییر جمعیت گیاهی بوده که روشهای مختلفی برای اندازهگیری آن توسعه یافته که ارزیابی دقت هر روش حائز اهمیت زیادی است. برای ارزیابی روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم گونههای Astragalus verusو Astragalus albispinusدر مراتع استپی مرجنِ بروجن، مساحتی 32000 مترمربعی به هشت قطعه 4000 مترمربعی تقسیم و نمونهبرداری ...
بیشتر
تراکم مهمترین شاخص ارزیابی تغییر جمعیت گیاهی بوده که روشهای مختلفی برای اندازهگیری آن توسعه یافته که ارزیابی دقت هر روش حائز اهمیت زیادی است. برای ارزیابی روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم گونههای Astragalus verusو Astragalus albispinusدر مراتع استپی مرجنِ بروجن، مساحتی 32000 مترمربعی به هشت قطعه 4000 مترمربعی تقسیم و نمونهبرداری شد. در هر قطعه، با شمارش پایههای A. verus و A. albispinus مقدار واقعی تراکم آنها اندازهگیری و یک ترانسکت 100 متری به موازات طول هر قطعه (40×100متر) مستقر و 10 نقطه به صورت تصادفی-سیستماتیک آماربرداری شد. روشهای برآورد تراکم نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوجهای تصادفی، یک چهارم نقطۀ مرکزی، نزدیکترین به سومین فرد، زاویۀ منظم و ترانسکت متغیر در هر نقطه اجرا شد. نتایج نشان داد مقادیر واقعی تراکم A. verus برابر 084/0±1593/0 وA. albispinus برابر 0282/0±0622/0 پایه در متر مربع بود. روشهای نزدیکترین فرد (1315/0±1357/0)، نزدیکترین همسایه (1432/0±1368/0)، یک چهارم نقطۀ مرکزی (1646/0±1016/0)، زوجهای تصادفی (0536/0±0588/0)، نزدیکترین به سومین فرد (0775/0±1107/0) و ترانسکت متغیر (0105/0±0221/0) برای A. verus وزاویۀ منظم (0523/0±0927/0)، نزدیکترین همسایه (0357/0±0424/0)، نزدیکترین به سومین فرد (0447/0±0524/0) برای A. albispinusاختلاف معنیداری با شاهد نداشتند. نزدیکترین برآورد به شاهد را نزدیکترین همسایه (141/0-) برایA. verus و نزدیکترین به سومین فرد (0098/0-) برای A. albispinusداشت. بیشترین دقت را روش نزدیکترین فرد (6877/0RMSE= و 0026/0 SE= و 1147/0CV=) برای A. verus و نزدیکترین همسایه (5609/0RMSE=، 0007/0 =SE و 0320/0 CV=) برای A. albispinus داشتند. روش نزدیکترین فرد برای اندازهگیری تراکم گونۀ A. verusو روش نزدیکترین همسایه برای گونۀ A. albispinusپیشنهاد میشود.
حجتا... خ دریغریبوند؛ قاسمعلی دیانتیتیلکی؛ منصور مصداقی؛ منوچهر سرداری
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در این پژوهش رویشگاه گونه Camphorosma monspeliaca در استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرارگرفت. گونه C. monspeliaca یکی از گونههای غیر بومی در استان و انحصاری رویشگاه دوتو تنگ صیاد است که در محدودهای به گستره 3500 هکتار پراکنش دارد. با توجه به احتمال تاثیر گونههای غیربومی بر محیط رویشی جدید، عناصر خاک در دو عمق 10- 0 سانتیمتری و 30-10سانتیمتری در ...
بیشتر
در این پژوهش رویشگاه گونه Camphorosma monspeliaca در استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرارگرفت. گونه C. monspeliaca یکی از گونههای غیر بومی در استان و انحصاری رویشگاه دوتو تنگ صیاد است که در محدودهای به گستره 3500 هکتار پراکنش دارد. با توجه به احتمال تاثیر گونههای غیربومی بر محیط رویشی جدید، عناصر خاک در دو عمق 10- 0 سانتیمتری و 30-10سانتیمتری در سه مرحله عملیات صحرایی، آزمایشگاهی و تجزیه دادهها با نرم افزارSPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این گونه در کل چشم انداز رویشگاه انتشار دارد و بهترین الگوی پراکنش آن در دامنههای شمالی، جنوبی و اراضی مسطح میباشد. گونههای همراه در برای های مختلف، متفاوت میباشند. نتایج نشان داد تفاوت در دو عمق معنیدار نبود ولی در تودههای گیاهی مورد بررسی از لحاظ عناصر معدنی خاک تفاوت معنیداری دیده شد. اثر متقابل عمق و تودههای گیاهی معنیداری نشد. از بین عناصر سدیم، پتاسیم، منیزیم، فسفر، کلسیم، نیتروژن و کربن آلی خاک؛ میانگین سدیم، منیزیم و کربن خاک در تودههای همجوار در عمق سطحی (10- 0 سانتیمتری) و سدیم و کربن آلی در خاک عمقی (30-10سانتیمتری) در سه موقعیت کمترین میزان را دارد و بین تودههای این گونه و تودههای همجوار اختلاف معنیداری (05/p< ) وجود دارد. بنابراین میتوان گفت این گونه بر سدیم خاک موقعیت رویش تاثیر میگذارد و جذب سطحی سدیم خاک درحضور این گیاه افزایش مییابد. تولید ماده آلی و افرایش لاشبرگ در پای بوتههای این گونه باعث افزایش کربن میشوند. افزایش منیزیم خاک موقعیت رویش این گونه را میتوان به توان رقابت یونی و جذب سطحی این عنصر درعمق سطحی (10- 0 سانتیمتری) دانست. این گونه بهرغم تاثیر منفی بر ویژگیهای خاک با افزایش ماده آلی خاک تاثیر مثبت بر خاک میگذارد. از این گیاه به عنوان گونهای با ارزشهای چند منظوره (دارویی، صنعتی، دامی، حفاظت خاک و فضای سبز...) میتوان در مدیریت مراتع بهرهگیری نمود.
فرهاد لشگرارا؛ مجید رضا داورپناه؛ سید اکبر جوادی
چکیده
در دهههای اخیر، مقابله با عوامل تخریب مراتع و تلاش در جهت احیای مراتع، به منزلة گامی اساسی در راستای توسعة پایدار، لازم و ضروری بوده است. اما، با توجه به وسعت زیاد عرصههای منابع طبیعی و نیاز به نیروی انسانی بسیار زیاد برای حفاظت و احیای این منابع، بهنظر میرسد مشارکت بهرهبرداران عرصههای مذکور بهترین وسیله برای توسعة این ...
بیشتر
در دهههای اخیر، مقابله با عوامل تخریب مراتع و تلاش در جهت احیای مراتع، به منزلة گامی اساسی در راستای توسعة پایدار، لازم و ضروری بوده است. اما، با توجه به وسعت زیاد عرصههای منابع طبیعی و نیاز به نیروی انسانی بسیار زیاد برای حفاظت و احیای این منابع، بهنظر میرسد مشارکت بهرهبرداران عرصههای مذکور بهترین وسیله برای توسعة این منابع باشد. از این رو، هدف کلی این تحقیق شناسایی موانع مشارکت مرتعداران در اجرای طرحهای مرتعداری در بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی است. ابزار تحقیق پرسشنامه است. جامعة آماری تحقیق حاضر 197 نفر از مرتعداران است که از این تعداد بر اساس فرمول کوکران، 110 نفر به عنوان نمونه به کمک روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS16 صورت گرفت. دادههای تحقیق حاکی از آن است که میزان عدم مشارکت اکثریت بهرهبرداران (6/77 درصد) در حد متوسط است. از سوی دیگر، بین عوامل فردی و روانشناختی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، سیاسی، و عدم مشارکت مرتعداران در اجرای طرحهای مرتعداری رابطة منفی و معنیداری در سطح 99/0 وجود دارد. همچنین، بر اساس یافتههای موجود، عوامل آموزشی و اجتماعی در مجموع 6/53 درصد از تغیرات واریانس عدم مشارکت مرتعداران را تبیین کردند. از این رو، به منظور مشارکت بیشتر مرتعداران در اجرای طرحهای مرتعداری شهرستان کهگیلویه، توجه خاص به عوامل مذکور میتواند زمینهساز مشارکت هر چه بیشتر مرتعداران باشد.
اسفندیار جهانتاب؛ علی نجمالدین
چکیده
آلودگی فلزات سنگین یکی از جدیترین مشکلات زیستمحیطی است که در سراسر دنیا در حال گسترش میباشد. هدف از این پژوهش تعیین میزان آلودگی و غنیشدگی فلزات سنگین در داخل و اراضی اطراف شهرک صنعتی شیراز است. برای رسیدن به این هدف، تعداد 20 نمونه خاک سطحی از عمق 0 تا 15 سانتیمتر از داخل و اطراف شهرک صنعتی شیراز برداشت شده و غلظت فلزات سرب، ...
بیشتر
آلودگی فلزات سنگین یکی از جدیترین مشکلات زیستمحیطی است که در سراسر دنیا در حال گسترش میباشد. هدف از این پژوهش تعیین میزان آلودگی و غنیشدگی فلزات سنگین در داخل و اراضی اطراف شهرک صنعتی شیراز است. برای رسیدن به این هدف، تعداد 20 نمونه خاک سطحی از عمق 0 تا 15 سانتیمتر از داخل و اطراف شهرک صنعتی شیراز برداشت شده و غلظت فلزات سرب، کروم، آلومینیم، منگنز، مس، روی، استرانسیم، وانادیم، نیکل، کبالت، اسکاندیم، آهن و آرسنیک در آنها با استفاده از روش ICP-MS بررسی شد. نتایج نشان داد غلظت میانگین عناصر مس، سرب، منگنز، کروم، آلومینیم، روی، استرانسیم، وانادیم، نیکل، کبالت، آهن، آرسنیک و اسکاندیم به ترتیب 75، 9/87، 6/541، 3/143، 8/21804، 4/275، 9/439، 3/173، 4/55، 0/12، 3/50579، 8/4 و 7/4 میلیگرم و بر کیلوگرم میباشد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت همۀ عناصر به جز آلومینیم (8/21804 میلیگرم بر کیلوگرم) و اسکاندیم (7/4 میلیگرم بر کیلوگرم) بسیار بیشتر از مقادیر غلظت این عناصر در خاکهای جهانی است. علاوه بر این، در مقایسه با استانداردهای کشورهای چین و کانادا نیز عناصر مس، سرب، روی، وانادیم و کروم غلظتهای بسیار بیشتری از مقادیر استاندارد را نشان میدهند. محاسبۀ ضریب غنیشدگی عناصر مذکور در نمونههای خاک نشاندهندۀ غنیشدگی زیاد عناصر مس (32/8)، سرب (42/5)، روی (04/7)، استرانسیم (15/5)، وانادیم (04/5) و کروم (34/5) است. نتایج تحقیق حاضر گویای آن است که خاکهای منطقه آلوده به فلزات مس، سرب، وانادیم، منگنز و روی هستند، لذا پیشنهاد میشود بایستی با روشهای مختلف سعی در کاهش فلزات در محیط داشت.
زهره خورسندی کوهانستانی؛ محمد مهدوی؛ علی سلاجقه؛ سعید اسلامیان
چکیده
یکی از اساسیترین مسائل در هیدرولوژی شهری کمی کردن پاسخ هیدرولوژیک حوضه در مقابل بارش باران است. با وجود اهمیت موضوع، اطلاعات بسیار کمی در دسترس است که بتوان با استفاده از آن دادههای مورد نیاز را برای کمی کردن پاسخ هیدرولوژیک بدست آورد. در این مطالعه بانک اطلاعات شهری برای بخشی از شهر بهارستان در استان اصفهان تهیه گردید و با این ...
بیشتر
یکی از اساسیترین مسائل در هیدرولوژی شهری کمی کردن پاسخ هیدرولوژیک حوضه در مقابل بارش باران است. با وجود اهمیت موضوع، اطلاعات بسیار کمی در دسترس است که بتوان با استفاده از آن دادههای مورد نیاز را برای کمی کردن پاسخ هیدرولوژیک بدست آورد. در این مطالعه بانک اطلاعات شهری برای بخشی از شهر بهارستان در استان اصفهان تهیه گردید و با این اطلاعات هیدروگراف واحد شهری با استفاده از مدل URBS-UH برای دو زیرحوضه از شهر بهارستان برآورد شد. دبی اوج هیدروگراف واحد زیر حوضه یک 0727/0 مترمکعب بر ثانیه و زیر حوضه دو 096/0 مترمکعب بر ثانیه برآورد گردید. هیدروگراف سیلاب تعدادی از رگبارهای رخداده در شهر بهارستان با استفاده از هیدروگراف واحد بدست آمده، تعیین شد. دبی اوج سیلاب این وقایع اندازهگیری شد، با استفاده از دبیهای اوج اندازهگیری شده کارایی مدل مورد استفاده ارزیابی شد. ضریب نش– ساتکلیف برای زیر حوضه یک 89/0، و زیر حوضه دو 79/0 برآورد گردید. ضریب تعیین نیز برای زیر حوضههای یک و دو بهترتیب 82/0 و 69/0 بدست آمد. نتایج بدست آمده حکایت از کارایی خوب تا بسیار خوب این مدل در محدوده مورد مطالعه داشت.
سیدمسعود سلیمان پور؛ مجید صوفی؛ حسن احمدی
دوره 63، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 41-52
چکیده
فرسایش خندقی به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگیهای مورفومتریک، گزینش شدند. طول خندق،عمق، عرض بالا و پایین و حجم فرسایش در آنها اندازهگیری شد. برای تعیین عوامل موثر در گسترش و رسوبزایی ...
بیشتر
فرسایش خندقی به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگیهای مورفومتریک، گزینش شدند. طول خندق،عمق، عرض بالا و پایین و حجم فرسایش در آنها اندازهگیری شد. برای تعیین عوامل موثر در گسترش و رسوبزایی خندقها، با بهرهگیری از روش Stepwise در نرمافزار SPSS تحلیل آماری صورت گرفت. نتایج نشان میدهد، رسوب تولیدی ناشی از گسترش خندقها در نیریز تابع سه متغیر گستره آبخیز، درصد سیلت و شن در آبخیز واقع در بالای پیشانی خندقها است. این نتایج دلالت بر غالب بودن رواناب سطحی به عنوان فرآیند هیدرولوژیک عمده در گسترش خندقها در این منطقه دارد. بررسی آستانه پستی و بلندی نشان داد به علت منفی شدن توان (b) فرایند رواناب سطحی غالب است و با نتایج محققان خارجی همخوانی دارد. همچنین این نتایج بیانگر تاثیر ویژگی حوزه آبخیز و سازند زمینشناسی در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندقی است. کاهش سطوح لخت و بدون پوشش از راه استقرار پوشش گیاهی، ایجاد بانکت در بالا دست خندقها بهمنظور کاهش سطح تولید کننده رواناب و احداث بندهای خاکی کوچکتر از یک متر برای کمک به استقرار پوشش گیاهی و کاهش پیشروی خندقها توصیه میشود