معصومه عباسی خالکی؛ اردوان قربانی؛ سحر صمدی خانقاه
چکیده
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ ...
بیشتر
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ (پرایم با نیتراتپتاسیم با دو غلظت 3/0 و 2/0 درصد)، هورموپرایمینگ (پرایم با اسیدجیبرلیک با دو غلظت 500 و 1000 ppm) و تیمار شاهد بودند. همچنین سطوح تنش خشکی با استفاده از محلول پلیاتیلنگلیکول 6000 (PEG) در سه سطح 0، 6- و 12- بار اعمال شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارهای اسموپرایمینگ و هورموپرایمینگ و سطوح مختلف تنش خشکی بر روی جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچۀ گونۀ F. ovina در درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، شاخص بنیه، ضریب آلومتری و متوسط زمان جوانهزنی در سطح آماری 99 درصد تفاوت معنیداری وجود دارد. بهطورکل نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای اسموپرایمینگ نسبت به تیمارهای هورموپرایمینگ و شاهد دارای عملکرد مطلوبتری بودهاند و بهجز شاخص ضریب آلومتری، در سایر موارد نیترات پتاسیم 2/0 درصد در سطح خشکی 0 بیشترین تأثیر را بر جوانهزنی و رشد اولیۀ این گونه داشته است.
سلمان زارع؛ محمد جعفری؛ حسن احمدی؛ حسن روحی پور؛ رضا خلیل ارجمندی
چکیده
برای بیش از پنجاه سال، استفاده از مالچ نفتی یکی از راهکارهای تثبیت تپههای ماسهای در ایران بوده است. اگرچه مالچ نفتی از موادی است که در تثبیت ماسههای روان موفق عمل کرده است، اما با توجه به مشکلات موجود در اجرای مالچپاشی با مواد نفتی، استفاده از ترکیبات و روشهای کارآمدتر و ارزانتر، ضرورت مییابد. در این راستا، تحقیق ...
بیشتر
برای بیش از پنجاه سال، استفاده از مالچ نفتی یکی از راهکارهای تثبیت تپههای ماسهای در ایران بوده است. اگرچه مالچ نفتی از موادی است که در تثبیت ماسههای روان موفق عمل کرده است، اما با توجه به مشکلات موجود در اجرای مالچپاشی با مواد نفتی، استفاده از ترکیبات و روشهای کارآمدتر و ارزانتر، ضرورت مییابد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی برخی از مالچهای غیرنفتی شامل مالچهای رزینی، پلیمری، بیوپلیمری، معدنی و بیولوژیک جهت تثبیت ماسههای روان در بیابانهای ریگبلند کاشان انجام شده است. در عرصة طبیعی با نصب شاخصهای مدرج بر روی قسمتهای مختلف تپه، مالچها با مقدار مناسب در سه تکرار (سه تپه)، برروی ماسههای بادی روان پاشیده شدند. برای ارزیابی اثر مالچها در تثبیت تپههای ماسهای، از شاخص ضریب اثر تثبیتکنندگی استفاده شد. آزمون مقایسة میانگین نشان داد که بالاترین ضریب اثر تثبیتکنندگی با اختلاف معنیدار مربوط به مالچ بیولوژیک است. پس از آن، بهترتیب سه مالچ رزین، معدنی و پلیمری با ضریب اثر تثبیتکنندگی 45/0، 41/0 و 39/0 قرار دارند. هرچند که این سه نوع مالچ اختلاف معنیداری با یکدیگر نداشتند. مالچ بیوپلیمری با کمترین ضریب اثر تثبیتکنندگی (21/0) اختلاف معنیداری با سایر مالچها از خود نشان داد. در تپة مالچپاشیشده با مالچ بیولوژیک، بهدلیل تشکیل سلة محکم در مقابل فرسایش، برداشت ماسه تقریباً متوقف شده و تپه کاملاً تثبیت شده است. از بین مالچهای مورد بررسی، تنها مالچ بیولوژیک کارایی مناسبتری داشت.
سید مسعود سلیمان پور؛ امین صالح پور جم؛ علی اکبر نوروزی؛ ناصر خلیلی
چکیده
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام ...
بیشتر
اجرای طرحهای آبخیزداری بدون مشارکت مردم چندان موفق نبوده است. از این رو اولویتبندی شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر بر مشارکت ضعیف مردمی، گامی مهم در مدیریت حوزههای آبخیز است و میتواند راهگشای اتخاذ تدابیری در راستای حذف موانع مشارکتی و مشارکت حداکثری آبخیزنشینان در برنامهریزیها باشد. به این منظور در این پژوهش اقدام به بررسی دیدگاه آبخیزنشینان در اولویتبندی عوامل مؤثر بر مشارکت ضعیف ایشان در طرحهای آبخیزداری در حوزۀ آبخیز مراد آباد میمند واقع در غرب استان فارس شده است، به طوری که این مهم پس از تکمیل 72 پرسشنامه از سرپرستان خانوار با استفاده از آزمون t و آزمون ناپارامتری فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد از دیدگاه آبخیزنشینان به ترتیب شاخصهای "اقتصادی"، "آموزشی- ترویجی"، "طراحی- اجرایی" و "اجتماعی" دارای بیشینه و کمینۀ اولویت در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز تعیین شدند. همچنین مهمترین زیرشاخصها بر مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوزۀ آبخیز به ترتیب: "درآمد کم ساکنان حوضه"، "عدم توجه به نیروی محلی در اجرای پروژهها (اشتغالزایی)"، "نادیده گرفتن درآمد برای آبخیزنشینان بهعنوان انگیزۀ اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای آبخیزداری" و "پایین بودن سطح سواد و آگاهی" میباشد. بر این اساس، دامنۀ مقادیر میانگین رتبهها بین 93/6 تا 25/10 متغیر است؛ به طوری که زیرشاخص "درآمد کم ساکنان حوضه" با میانگین رتبۀ 25/10 دارای بیشترین اولویت نسبی و زیرشاخص "دیربازده بودن طرحهای آبخیزداری" با میانگین رتبۀ 93/6 دارای کمترین اولویت نسبی در مشارکت ضعیف آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری در این حوضه را به خود اختصاص دادند. بنابراین به منظور مشارکت پایدار آبخیزنشینان در طرحهای آبخیزداری ضروری است نسبت به حل مسائل اقتصادی ایشان و تدوین برنامۀ جامع آموزش و ترویج اقدام جدی صورت گیرد.
علی فتح زاده؛ محمد مهدوی؛ R.C. Bales؛ علی اکبر آبکار؛ حسن عسکری شیرازی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در حوزههای آبخیز کوهستانی، ذوب برف و رواناب بدست آمده از آن سهم عمدهای در تولید جریان و تأمین منابع آب دارد. مدل SRM از جمله مدلهای هیدرولوژیکی است که به منظور همانندسازی و پیشبینی جریان روزانه در حوزههای کوهستانی متأثر از ذوب برف طراحی شده است. مبنای بکار گرفته شده در مدل SRM روش تجربی درجه-روز میباشد که به رغم گستردگی کاربرد ...
بیشتر
در حوزههای آبخیز کوهستانی، ذوب برف و رواناب بدست آمده از آن سهم عمدهای در تولید جریان و تأمین منابع آب دارد. مدل SRM از جمله مدلهای هیدرولوژیکی است که به منظور همانندسازی و پیشبینی جریان روزانه در حوزههای کوهستانی متأثر از ذوب برف طراحی شده است. مبنای بکار گرفته شده در مدل SRM روش تجربی درجه-روز میباشد که به رغم گستردگی کاربرد آن به دلیل دارا نبودن عامل های فیزیکی همواره مورد نکوهش پژوهشگران قرار گرفته است. در این بررسی با اضافه نمودن مشخصه تابش به مدل درجه-روز آنرا به یک معادله ساده بیلان انرژی تبدیل نموده و مدل از حالت تجربی به فیزیکی تبدیل شد. برای این منظور حوزه آبخیز کرج گزینش و با آمادهسازی مشخصه های لازم مدل کلاسیک SRM و مدل تابشی SRM مورد مقایسه واقع شدند. میزان تابش میانگین روزانه با بهره گیری از آلبدو، امواج با طول موج کوتاه و بلند، دمای بیشینه و کمینه روزانه و رطوبت نسبی محاسبه شد. سطوح پوشیده از برف حوضه از تصاویر سنجنده MODIS و به صورت روزانه استخراج شد. نتایج این بررسی نشان داد که ضریب تعیین دادههای دیداری و برآورد شده (2R) در مدل SRM تابشی معادل 677/0 و اختلاف حجم دبیها برابر 58/5- درصد میباشد. بدین ترتیب مدل SRM تابشی همبستگی دبیهای دیداری و همانندسازی شده را نسبت به مدل SRM کلاسیک به میزان 3/9 درصد بهبود بخشید.
زهره علیجانی؛ فریدون سرمدیان؛ سید روح الله موسوی
چکیده
امروزه پیشرفتهای وسیع در زمینة نقشهبرداری سبب افزایش درجة خلوص و صحت نقشههای خاک شده است. روشهای معمول نقشهبرداری خاک، علاوه بر اینکه به مهارت و تجربة نقشهبردار در شناسایی و ترسیم مرزها بستگی دارد، مستلزم صرف هزینه و وقت بسیار زیادی است که نقشهبرداری را با محدودیتهایی روبهرو میسازد. در این مطالعه از عکسهای ...
بیشتر
امروزه پیشرفتهای وسیع در زمینة نقشهبرداری سبب افزایش درجة خلوص و صحت نقشههای خاک شده است. روشهای معمول نقشهبرداری خاک، علاوه بر اینکه به مهارت و تجربة نقشهبردار در شناسایی و ترسیم مرزها بستگی دارد، مستلزم صرف هزینه و وقت بسیار زیادی است که نقشهبرداری را با محدودیتهایی روبهرو میسازد. در این مطالعه از عکسهای هوایی با مقیاس 40000/1 به منظور تهیة نقشة تفسیری اولیه و تعیین منطقة نمونه استفاده شد. سپس، تعداد 24 نیمرخ در واحدهای تعیینشده حفر گردید. پس از نمونهبرداری و انجام دادن آزمایشهای شیمیایی و فیزیکی لازم، نقشة خاک منطقة کوهین (قزوین) به روش ژئوپدولوژی تهیه شد و صحت نقشه به دو روش در همة سطوح ردهبندی محاسبه گردید. روش اول عبارت بود از تشکیل ماتریس خطا و اندکس کاپا، و روش دوم مقایسة نقشة ژئوپدولوژیکی با پروفیلهای حفرشده و ارزیابی نتایج هر کدام. سپس، بخشی از نقشة ژئوپدولوژیکی، که دارای همپوشانی با نقشة تهیهشده به روش معمول بود، با این نقشه مقایسه شد. نتایج به ترتیب صحت کلی 5/67، 5/90، و 5/98 درصد را در سطح فامیلـ زیرگروه و گروه بزرگـ زیر رده، و ردة خاک برای روش ژئوپدولوژی نشان داد.
سکینه ساعدی؛ علی اکبر مهرابی؛ علی طویلی؛ سعیده حیدری
چکیده
ارزیابی اثرات توسعه برای دستیابی به یک برنامه ریزی جامع در راستای پایداری سرزمین امری ضروری است. در مطالعه سیستمهای انسانی و طبیعی میتوان به طور همزمان تغییرات را در دو سیستم مختلف مورد بررسی قرار داد. هدف این مقاله، شناخت اثرات احداث سد طالقان بر قیمت زمین و تغییر کاربری اراضی روستاهای اطراف دریاچه سد میباشد. روش تحقیق ...
بیشتر
ارزیابی اثرات توسعه برای دستیابی به یک برنامه ریزی جامع در راستای پایداری سرزمین امری ضروری است. در مطالعه سیستمهای انسانی و طبیعی میتوان به طور همزمان تغییرات را در دو سیستم مختلف مورد بررسی قرار داد. هدف این مقاله، شناخت اثرات احداث سد طالقان بر قیمت زمین و تغییر کاربری اراضی روستاهای اطراف دریاچه سد میباشد. روش تحقیق در این پژوهش آمار توصیفی-کیفی بوده است و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جهت به دست آوردن ارزش زمین چهار دهه روستاهای محدوده دریاچه سد به قیمتهای سال پایه 1390، از فرمول ارزش زمین استفاده شد. همچنین جهت بررسی تغییر کاربری اراضی، از تصاویر ماهوارهای TM، 1379 و 1386 استفاده گردید. نتایج این مطالعات نشان میدهد که با احداث سد در دهه 90-80 قیمت زمین نسبت به قبل احداث سد افزایش بسیار زیادی داشته است و تغییرات قیمت زمین بر روند تغییرات کاربری اراضی روستاهای محدوده دریاچه سد تأثیرگذار بوده و قیمت زمین در روستای زیدشت که بطور کامل مشرف به دریاچه سد است افزایش چشم گیری داشته است. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق میتوان بیان نمود که دینامیک کاربری اراضی در منطقه تحت تاثیر قیمت زمین بوده که جهت دستیابی به پایداری در حوزه آبخیز نیاز به اعمال یک قانون کارآمد برای جلوگیری از روند تخریب اراضی و کنترل قیمت زمین میباشد.
فرشاد سلیمانی ساردو؛ علی سلاجقه؛ مهدیه سنجری؛ علی آذره
چکیده
امروزه، طراحی سازة هیدرولیکی مناسب برای جلوگیری از خطرهای احتمالی سیلاب از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از پارامترهای ضروری در طراحی سازههای کنترل سیلاب پارامتر حداکثر بارش محتمل در پایة زمانی 24 ساعته است، که این بارش، طبق شرایط نهایی هر حوضه، در دورة بازگشت هزارساله رخ میدهد. این مطالعه در حوضة هلیلرود جیرفت به منظور ...
بیشتر
امروزه، طراحی سازة هیدرولیکی مناسب برای جلوگیری از خطرهای احتمالی سیلاب از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از پارامترهای ضروری در طراحی سازههای کنترل سیلاب پارامتر حداکثر بارش محتمل در پایة زمانی 24 ساعته است، که این بارش، طبق شرایط نهایی هر حوضه، در دورة بازگشت هزارساله رخ میدهد. این مطالعه در حوضة هلیلرود جیرفت به منظور صحتسنجی دو روش هرشفیلد در برآورد حداکثر بارش محتمل صورت گرفت. در این زمینه، نخست با استفاده از روش گشتاورهای خطی به تحلیل فراوانی سری دادههای حداکثر بارش سالانه پرداخته و مقدار بارش در دورة بازگشت هزارساله استخراج شد و از آن برای مقایسه با مقادیر بهدستآمده از روشهای هرشفیلد استفاده شد. نتایج نشان داد دادههای بارش بهدستآمده از روش دوم هرشفیلد با مقادیر بارش استخراجشده از روش گشتاورهای خطی در دورة بازگشت هزارساله از همبستگی 87/0 برخوردار است. در نتیجه، روش مذکور روشی با درجة صحت بالا در برآورد حداکثر بارش محتمل در حوضة هلیلرود جیرفت شناخته شد. از نتایج این مطالعه میتوان در سیستم پایش منطقه استفاده کرد.
علیرضا عرب عامری؛ خلیل رضایی؛ مجتبی یمانی
چکیده
فرسایش خندقی یکی از فرآیندهای فرسایندۀ سطح زمین است که عمدتاً باعث تغییر شکل سطح زمین و ایجاد خسارت شدید محیطی و اقتصادی میگردد. هدف از این پژوهش مدلسازی بین متغیرهای محیطی مؤثر در فرسایش خندقی موجود در منطقۀ مطالعاتی و تهیۀ نقشۀ حساسیت فرسایش خندقی با روش داده محور شواهد وزن قطعی در حوضۀ طرود که دارای حساسیت بالایی نسبت به ...
بیشتر
فرسایش خندقی یکی از فرآیندهای فرسایندۀ سطح زمین است که عمدتاً باعث تغییر شکل سطح زمین و ایجاد خسارت شدید محیطی و اقتصادی میگردد. هدف از این پژوهش مدلسازی بین متغیرهای محیطی مؤثر در فرسایش خندقی موجود در منطقۀ مطالعاتی و تهیۀ نقشۀ حساسیت فرسایش خندقی با روش داده محور شواهد وزن قطعی در حوضۀ طرود که دارای حساسیت بالایی نسبت به فرسایش خندقی است، میباشد. در ابتدا نقشۀ پراکنش خندقها با استفاده از عملیات میدانی تهیه گردید و از 80 مورد شناسایی شده، 70 درصد (56 خندق) به طور تصادفی به منظور مدلسازی و بقیه 30 درصد (24 خندق) برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در جریان مدلسازی اگر بین متغیرها همبستگی بالایی وجود داشته باشد دقت مدل کاهش پیدا میکند، بدینمنظور تست همخطی بین متغیرهای وابسته انجام گرفت. ضریب تحمل یک شاخص مهم برای محاسبۀ تست همخطی میباشند. در نهایت 15 متغیر شامل شاخصهای ژئومورفومتری، زمینشناختی، محیطی و هیدرولوژیک به منظور مدلسازی مورد استفاده قرار گرفت. در جریان مدلسازی با روش شواهد وزن قطعی چهار رابطۀ قطعیت (Bel)، عدم قطعیت (Dis)، عدم اطمینان (Unc) و احتمال (Pls) محاسبه گردید و از تابع قطعیت برای تهیۀ نقشۀ حساسیت فرسایش خندقی استفاده گردید. به منظور اعتبارسنجی مدل از مساحت زیرمنحنی AUC استفاده گردید و مقادیر نرخ پیشبینی و نرخ موفقیت برای مدل محاسبه گردید. طبق نتایج روش شواهد وزن قطعی با نرخ پیشبینی 1 و نرخ موفقیت 959/0 دارای دقت عالی بوده و قابلیت فوق العادهای در شناسایی مناطق حساس به فرسایش خندقی در منطقۀ مطالعاتی داشته است. نتایج نشان داد که 79/21 درصد (84/90 کیلومترمربع) از سطح منطقۀ مطالعاتی در کلاس حساسیت زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
قاسمعلی دیانتی تیلکی؛ عالیه کشاورز؛ بهرام امیری؛ احسان ساداتی
چکیده
در این تحقیق اثر استرس شوری روی تغییرات روزنه برگهای H. coronariumوH. criniferumبا استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. طرح بهصورت آزمایش فاکتوریل شامل (تیمارهای گونههای گیاهی و سطح شوری صفر، 100، 200، 250 و 300 میلیمولار کلرید سدیم) بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار و 50 عدد بذر در هر تکرار کشت گردید. بذرها در گلدانهای پلاستیکی در ماسههای ...
بیشتر
در این تحقیق اثر استرس شوری روی تغییرات روزنه برگهای H. coronariumوH. criniferumبا استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. طرح بهصورت آزمایش فاکتوریل شامل (تیمارهای گونههای گیاهی و سطح شوری صفر، 100، 200، 250 و 300 میلیمولار کلرید سدیم) بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار و 50 عدد بذر در هر تکرار کشت گردید. بذرها در گلدانهای پلاستیکی در ماسههای استریل شده رشد نمودند. همه گلدانها با آب مقطر تا مرحله جوانهزنی آبیاری شدند، سپس با محلول هوگلند همراه با تیمارهای شوری به مدت 40 روز آبیاری ادامه یافت. درنهایت صفات روزنه اندازهگیری شدند. آنالیز آماری دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS انجام شد. اختلاف بین میانگینها با استفاده از آزمون دانکن (05/0P <) مشخص گردید. نتایج نشان دادند کمترین مقدار طول روزنه، عرض روزنه و مساحت روزنه در تنش شوری 300 میلی مولار مشاهده شد. طول و عرض روزنه با افزایش تنش شوری کاهش یافتند. طول روزنه 33/22 و 76/23 میکرومتر به ترتیب برای H. coronariumو. H. criniferumکاهش یافت، از آنجائی که عرض روزنه با 13/17 و 62/18 میکرومتر به ترتیب برای H. coronariumو.H. criniferumکاهش یافت. مساحت روزنه 11/397 و 83/442 میکرومترمربع به ترتیب برای H. coronariumوH. criniferumکاهش یافت. استرس شوری اثرات مثبت روی تراکم روزنهها (میکرومتر مربع) داشتند. بیشترین تراکم روزنهها در گونه H. criniferum در ترازهای 250 و 300 میلی مولار شوری به دست آمد.
هادی اسکندری دامنه؛ حمید غلامی؛ رسول مهدوی؛ اسدالله خورانی؛ جونران لی
چکیده
در این مطالعه برای بررسی تخریب اراضی در استان فارس از تأثیر شاخص خشکسالی SPI بر شاخص کارایی مصرف آب (WUE) استفاده گردید. برای محاسبۀ WUE از محصولات تولید ناخالص اولیه (GPP) و تبخیر و تعرق (ET) حاصل از سنجندۀ مودیس استفاده شد و از دادههای بارندگی ایستگاههای هواشناسی، شاخص خشکسالی SPI محاسبه گردید. سپس روند تغییرات شاخص GPP، ET، WUE و SPI در بازۀ زمانی ...
بیشتر
در این مطالعه برای بررسی تخریب اراضی در استان فارس از تأثیر شاخص خشکسالی SPI بر شاخص کارایی مصرف آب (WUE) استفاده گردید. برای محاسبۀ WUE از محصولات تولید ناخالص اولیه (GPP) و تبخیر و تعرق (ET) حاصل از سنجندۀ مودیس استفاده شد و از دادههای بارندگی ایستگاههای هواشناسی، شاخص خشکسالی SPI محاسبه گردید. سپس روند تغییرات شاخص GPP، ET، WUE و SPI در بازۀ زمانی 2017-2001 با استفاده از رگرسیون خطی محاسبه و بهدنبال آن، از عکسالعمل شاخص WUE به خشکسالی، تخریب اراضی و بیابانزایی در کاربریهای مختلف، با استفاده از آنالیز همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخصهای ET، GPP، WUE و خشکسالی در این بازۀ زمانی 17 ساله به ترتیب 25/75 ،9/29، 51/78 و 23/67 درصد افزایش یافتهاند. بررسی تأثیر خشکسالی بر WUE در کاربریهای اراضی کشاورزی و گراسلند نشان داد که رابطۀ مثبت بین این دو شاخص به ترتیب در 9/75 و 87 درصد از این کاربریها دیده میشود که از این مقادیر بهترتیب 7/4 و 6/7 درصد رابطۀ معنیداری را نشان میدهد، این درحالی است که در مابقی مساحت این کاربریها این اثرگذاری منفی میباشد. اثرپذیری WUE از خشکسالی در بوتهزار نشان دهندۀ رابطۀ مثبت در 9/40 درصد از مساحت این کاربری است که تنها 9/0 درصد آن، رابطۀ معنیدار است. رابطۀ منفی این کاربری در حدود 1/59 درصد از مساحت آن دیده شد، که از این مقدار تنها 6/1 درصد معنیدار میباشد. بررسی این رابطه در کاربری ساوانا نشان داد که 75 درصد از این کاربری رابطۀ منفی با خشکسالی داشته و مساحت باقی مانده رابطۀ مثبت با خشکسالی نشان داده است. شرایط اقلیمی خاص اکوسیستمهایخشک و نیمهخشک باعث واکنش سریع تولید گیاهان به خشکسالی میشوند. بنابراین با بررسی و تجزیه و تحلیل واکنش تولید گیاهان به خشکسالی در این اکوسیستمها، میتوان تخریب اراضی و بیابانزایی را به خوبی مورد بررسی قرار داد.
حسن میلادفر؛ حسین بارانی؛ رامتین جولایی؛ پرویز ریاضیفر
دوره 63، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 105-14
چکیده
برقراری تعادل بهینه و منطقی بین شمار بهرهبردار و توان تولیدی مراتع و اندازه مناسب گله در واحدهای بهرهبرداری از مهمترین نیازهای مدیریت پایدار مراتع است و رشد و بهرهوری عوامل تولید و در نتیجه بیشترین سود اقتصادی را در پی دارد. این بررسی، با هدف تخمین اندازه بهینه واحدهای بهرهبرداری مرتعی بر پایه پایداری اجتماعی و پایداری نسبی ...
بیشتر
برقراری تعادل بهینه و منطقی بین شمار بهرهبردار و توان تولیدی مراتع و اندازه مناسب گله در واحدهای بهرهبرداری از مهمترین نیازهای مدیریت پایدار مراتع است و رشد و بهرهوری عوامل تولید و در نتیجه بیشترین سود اقتصادی را در پی دارد. این بررسی، با هدف تخمین اندازه بهینه واحدهای بهرهبرداری مرتعی بر پایه پایداری اجتماعی و پایداری نسبی اقتصادی در مراتع شهرستان ارومیه انجام شده است. دادههای آماری مورد نیاز از 203 پرسش نامه جمعآوری شده از34 وااندازه بهرهبرداری مرتعی این شهرستان در سال 1387-1386 استخراج شده است. سپس به برآورد هزینهها و درآمدها و اندازهگیری ظرفیت چرایی مرتع در هریک از واحدهای بهرهبرداری اقدام شد با بهرهگیری از معیارهای مختلف همچون هزینه سالانه خانوار و شاخص بهرهوری کل عوامل تولید از راه بهرهگیری از نرمافزار اقتصادسنجی Eviews اندازه مناسب گله و اندازه بهینه واحدهای بهرهبرداری تعیین شد. نتایج نشان میدهد که اندازه واحدهای بهرهبرداری موجود هر دامدار در سطح بهینه نبوده و هر واحد تولیدی کمتر از میزان بهینه از مرتع بهرهمند بوده است. میانگین مرتع مورد بهرهگیری هر بهرهبردار در وضع موجود 71 هکتار است. کمترین اندازه مناسب از دام و مرتع به ازای هر خانوار 5 نفره که بتواند در این اندازه، هزینههای سالانه خانوار را تأمین کند به ترتیب 550 رأس دام و 350 هکتار است. همچنین شمار دام و اندازه بهینه واحدهای بهرهبرداری برای اقتصادی بودن واحدهای بهرهبرداری به ترتیب 667 رأس و 297 هکتار تعیین شده است. با ادغام این دو میتوان نتیجه گرفت که گله با ابعاد 550 تا 650 رأس میتواند هم از نظر بهرهوری عوامل تولید و هم از نظر تأمین معاش یک خانوار بهطور کامل وابسته به دامداری، اندازه مناسبی در این منطقه باشد.
اصغر رحمانی؛ فریدون سرمدیان؛ سیدروح اله موسوی؛ سیدعرفان خاموشی
چکیده
روشهای معمول نقشهبرداری خاک وابسته به نمونهبرداری متراکم، متأثر از مقیاس و دانش کارشناس میباشد، بنابراین استفاده از رویکردهای جدید دادهکاوی در تهیۀ نقشۀ رقومی ویژگیهای خاک برای مرتفع نمودن مشکلات روش معمول هدف اصلی این تحقیق است. در این پژوهش 62 نمونه خاک از عمق 0-20 سانتیمتر براساس روش شبکۀ منظم (300 متر) و نظر کارشناس ...
بیشتر
روشهای معمول نقشهبرداری خاک وابسته به نمونهبرداری متراکم، متأثر از مقیاس و دانش کارشناس میباشد، بنابراین استفاده از رویکردهای جدید دادهکاوی در تهیۀ نقشۀ رقومی ویژگیهای خاک برای مرتفع نمودن مشکلات روش معمول هدف اصلی این تحقیق است. در این پژوهش 62 نمونه خاک از عمق 0-20 سانتیمتر براساس روش شبکۀ منظم (300 متر) و نظر کارشناس انتخاب و ویژگیهای درصد کربن آلی، رس و کربنات کلسیم در بخشی از اراضی دیم منطقۀ کوهین با مساحت 370 هکتار اندازهگیری گردیدند. دو دسته داده 80 و 20 درصد بهترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی مدلها انتخاب گردیدند. با استفاده از نرم افزار SAGA GIS و مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک مکانی10متر، 19 متغیر ژئومورفومتری استخراج و براساس آنالیز تجزیۀ مؤلفههای اصلی (PCA) سه متغیر ارتفاع، شاخص موقعیت توپوگرافی و شاخص شدت پستی و بلندی و همچنین براساس نظر کارشناس، نقشۀ واحدهای لندفرم برای مدلسازی ویژگیها انتخاب گردیدند. مدل جنگل تصادفی دارای دقت بالاتری بود بهنحویکه نتایج آن برای ویژگیهای درصد کربن آلی، رس و کربنات کلسیم بر اساس آمارههای ضریب تبیین (R2) به ترتیب مقادیر 63/0، 75/0 و 63/0 و ریشۀ میانگین مربعات خطا (RMSE) مقادیر 17/0، 5/7، 77/5 درصد و برای رویکرد SoLIM مقادیر ضریب تبیین (R2) 47/0، 42/0و42/0 و مقادیر ریشۀ میانگین مربعات خطای 2/0، 08/8 و 68/4 درصد حاصل گردید. رویکرد جنگل تصادفی با شناخت ارتباط غیرخطی و بهینۀ ویژگیهای خاک و متغیرهای محیطی مؤثر میتواند نقشههای رقومی را با دقت مناسب برای مدیریت و بهرهبرداری پایدار از اراضی پیشبینی نماید.
علیرضا سپه وند؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ سباستیانو ترویسانی
چکیده
استفاده از شاخصهای ژئومورفومتری در تفکیک ناهمواریهای سطح زمین کاربرد گستردهای را طی دهۀ گذشته در علم ژئومورفولوژی داشته است. در این تحقیق از روش پرسپترون چند لایۀ شبکۀ عصبی مصنوعی برای طبقهبندی ناهمواریهای کارستی استفاده شد. ابتدا با استفاده از نقشۀ مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای ژئومورفومتری تهیه شد و سپس این شاخصها ...
بیشتر
استفاده از شاخصهای ژئومورفومتری در تفکیک ناهمواریهای سطح زمین کاربرد گستردهای را طی دهۀ گذشته در علم ژئومورفولوژی داشته است. در این تحقیق از روش پرسپترون چند لایۀ شبکۀ عصبی مصنوعی برای طبقهبندی ناهمواریهای کارستی استفاده شد. ابتدا با استفاده از نقشۀ مدل رقومی ارتفاع، شاخصهای ژئومورفومتری تهیه شد و سپس این شاخصها بهعنوان نرونهای لایۀ ورودی در شبکۀ عصبی مصنوعی استفاده شد. علاوه بر این از نمودارهای جعبهای برای تحلیل ارتباط ناهمواریهای کارستی همچون دولین، تپه، دشت کارستی، درۀ کارستی و پرتگاه با شاخصهای ژئومورفومتری استفاده شد. نتایج طبقهبندی نشان داد که ناهمواریهای منطقۀ مورد مطالعه بهترتیب شامل 34، 9/6، 07/1، 5/48 و 51/9 درصد دره، دشت، دولین، پرتگاه و تپه میباشد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مدل بهینۀ شبکۀ عصبی مصنوعی برای طبقهبندی ناهمواریها، مدل 1-9-12 با ضریب یادگیری 1/0 و ضریب تبیین 18/87 درصد بود و دقت روش ابداعی برای طبقهبندی ناهمواریهای کارستی 58/90 درصد میباشد. همچنین تحلیلها نماینده این است که تغییرات شاخصهای ژئومورفومتری در ناهمواریهای تپه، پرتگاه و درهکارستی بسیار نمایان بوده ولی در دشت و دولین کمی دارای همپوشانی هستند.
غلامعباس فلاح قالهری؛ سیدمحمد موسویبایگی؛ ، مجید حبیبینوخندان؛ جواد خوشحال
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 111-124
چکیده
تغییرهای اقلیمی جهان و چرخه عمومی جو تحت تاثیر پدیدههای بزرگ مقیاسی است که درسطح آبهای آزاد جهان رخ می دهد. بسیاری از این پدیدهها که به سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی2 معروف اند، از بیش از یک قرن پیش شناخته شده بودند. سیگنالهای نام برده به طورمعمول با بهره گیری از شاخصهایی مانند فشار و دمای سطح آب اقیانوسها محاسبه میشوند. ...
بیشتر
تغییرهای اقلیمی جهان و چرخه عمومی جو تحت تاثیر پدیدههای بزرگ مقیاسی است که درسطح آبهای آزاد جهان رخ می دهد. بسیاری از این پدیدهها که به سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی2 معروف اند، از بیش از یک قرن پیش شناخته شده بودند. سیگنالهای نام برده به طورمعمول با بهره گیری از شاخصهایی مانند فشار و دمای سطح آب اقیانوسها محاسبه میشوند. به منظور بررسی امکان بهره گیری از مدلهای آماری برای پیشبینی بارش سالیانه بر پایه الگوهای سینوپتیکی پیوند از دور، منطقه خراسان بزرگ شامل سه استان خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی گزینش شد. پس از بررسیهای لازم و تکمیل خلاهای آماری، شمار 37 ایستگاه همدیدی، اقلیم شناسی و باران سنجی زیر پوشش سازمان هواشناسی کشور، گزینش و آزمون همگنی ران تست3 بر روی دادههای بارش این ایستگاهها انجام شد. در مرحله پس، در محیط نرمافزار Arc GIS، دوره زمانی بارش میانگین منطقهای به روش مدل رقومی ارتفاعی4 محاسبه شد. با بهره گیری از روابط همبستگی به دست آمده بین بارش میانگین منطقهای و سیگنالهای هواشناسی شاخص در بازههای زمانی مختلف، مدلهای آماری برای پیشبینی بارش سالیانه (دسامبر تا می) بهره گیری شده است. نتایج نشان میدهد مدلهای آماری می توانند برای پیشبینی بارش به طور موفقیت آمیزی بهره گیری شوند. در این میان، ریشه میانگین مربعات خطا برای مدل گام به گام ورود متغیرها5 49 میلیمتر به دست آمد.
ولی الله رئوفی راد؛ عطاالله ابراهیمی؛ حسین ارزانی؛ زهرا شجاعی اسعدیه
چکیده
خوشخوراکی عبارت است از مجموعه عوامل فیزیکی و شیمیایی ِگیاه که دام را به خوردن یا نخوردنِ یک گیاه ترغیب میکند. این تحقیق تلاشی است در ارائة شاخصی به عنوان معرّف خوشخوراکی گیاهان مرتعی. بدین منظور، رابطة بین خوشخوراکی و کیفیت علوفة گیاهان مرتعی در مراتع کرسنک استان چهارمحال و بختیاری بررسی شد. نخست ترکیب گیاهی هر یک از گیاهان ...
بیشتر
خوشخوراکی عبارت است از مجموعه عوامل فیزیکی و شیمیایی ِگیاه که دام را به خوردن یا نخوردنِ یک گیاه ترغیب میکند. این تحقیق تلاشی است در ارائة شاخصی به عنوان معرّف خوشخوراکی گیاهان مرتعی. بدین منظور، رابطة بین خوشخوراکی و کیفیت علوفة گیاهان مرتعی در مراتع کرسنک استان چهارمحال و بختیاری بررسی شد. نخست ترکیب گیاهی هر یک از گیاهان بر مبنای پوشش تاجی و تولید به روش نمونهبرداری تصادفی سیستماتیک (در هر تیپ گیاهی 2 ترانسکت 200 متری و در طول هر ترانسکت 15 پلات) و رژیم غذایی دامها (گوسفند و بز) به روش زمانسنجی تعیین شد. سپس، شاخص انتخاب هر یک از گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز تعیین شد. در مرحلة بعد، کیفیت علوفة گونههای غالب رژیم غذایی دامها با اندازهگیری درصد CP، درصد ADF، میزان DMD و ME تعیین شد. در پایان، رابطة همبستگی بین شاخصهای کیفیت علوفه (متغیرهای مستقل) و شاخص انتخاب هر یک از گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز (متغیر وابسته)، با استفاده از نرمافزار SPSS (Ver.15)، تعیین و تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایجِ این پژوهش، از بین شاخصهای کیفیت علوفه، فیبر جداشده در اسید ((ADF، هضمپذیری مادة خشک (DMD)، و انرژی متابولیسمی با شاخص انتخاب هر یک از گونههای گیاهی توسط گوسفند (بر حسب هم درصد تاج پوشش و هم تولید) رابطة معنیداری (05/0P≤) نشان دادند. اما بین شاخصهای کیفیت علوفة گیاهان با شاخص انتخاب هر یک از گونههای گیاهی توسط بز (بر حسب درصد تاج پوشش و تولید) رابطة معنیداری (0.05 P≤) یافت نشد. با توجه به نتایج بهدستآمده، کیفیت علوفه را میتوان، با توجه به نوع دام، شاخصی از خصوصیات شیمیایی گیاهان مرتعی، در تعیین خوشخوراکی آنها، برشمرد. بنابراین، با توجه به ضرورتِ تعیین کیفیت گیاهان مرتعی ـ برآورد ظرفیت چرا و خوشخوراکی گونههای مرتعی ـ ضروری است برای تعیین کیفیت گونههای مرتعی کوششی انجام پذیرد.
سیده سارا سعادتی؛ سعید سلطانی؛ سعید اسلامیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 257-270
چکیده
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود ...
بیشتر
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود در استان اصفهان و حذف ایستگاههای دارای آمار ناقص، تحلیل فراوانی خشکسالی توسط این شاخص در مقیاس 12 ماهه انجام شد و با بهرهگیری از نرمافزار Surfer نقشههای دوره برگشت خشکسالی ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. این نقشهها، خشکسالیهای میانگین و شدید را بهطور عمده در قسمتهای غربی استان با دوره برگشتهای طولانی و خشکسالیهای بسیار شدید را در بخشهای شرق و شمال شرقی استان با دوره برگشتهای بسیار پایین نشان میدهند که در این شرایط حساسیت بسیار بالا بوده و بایستی برنامهریزیهای مناسب برای مقابله با این بحران صورت گیرد.
کاظم نصرتی
چکیده
خشکسالی هیدرولوژیک بهمنظور نمایش کاهش جریانهای سطحی و افت سطح مخازن آب زیرزمینی، دریاچهها و رودخانهها به کار میرود. شاخص جریان پایه بهعنوان یکی از شاخصهای جریان کمینه به صورت نسبت حجم جریان پایه به حجم جریان کل تعریف و به عنوان شاخصی از خشکسالی هیدرولوژیک توانایی حوزة آبخیز را در ذخیره و رهاسازی منابع آب در دورههای خشکسالی ...
بیشتر
خشکسالی هیدرولوژیک بهمنظور نمایش کاهش جریانهای سطحی و افت سطح مخازن آب زیرزمینی، دریاچهها و رودخانهها به کار میرود. شاخص جریان پایه بهعنوان یکی از شاخصهای جریان کمینه به صورت نسبت حجم جریان پایه به حجم جریان کل تعریف و به عنوان شاخصی از خشکسالی هیدرولوژیک توانایی حوزة آبخیز را در ذخیره و رهاسازی منابع آب در دورههای خشکسالی بررسی مینماید. هدف از این بررسی تعیین مقادیر شاخص جریان پایه و بررسی کارایی آن در تعیین نوع رژیم جریان و تحلیل منطقهای خشکسالی هیدرولوژیک در حوزة آبخیز سفیدرود میباشد. به این منظور ابتدا سه منطقة همگن خشکسالی هیدرولوژیک بر پایه سطح آستانه و تحلیل خوشهای تعیین شد. سپس شاخص جریان پایه در مقیاس روزانه با استفاده از دادههای روزانه دبی در 28 ایستگاه هیدرومتری مناطق همگن محاسبه شد. نتایج نشان داد میانگین منطقهای شاخص جریان پایه سالانه, با میزان 65/0 با مقدار انحراف معیار 19/0 در دوره آماری بلندمدت ثابت میباشد. محدودة شاخص جریان پایه 86/0-17/0 میباشد و بر پایه صدکهای 25، 50 و 75 رژیم جریان رودخانهها به چهار طبقه تقسیمبندی شد که بیش از 50 درصد حوزههای آبخیز منطقة مورد مطالعه دارای رژیم کم پایدار و ناپایدار است. بدین ترتیب تامین جریان آب رودخانه در دورههای خشکسالی با مشکل مواجه است. نتایج این بررسی میتواند در ارزیابی تغذیة آب زیرزمینی، سیستمهای تامین آب، مدیریت آبیاری، پایش خشکسالی هیدرولوژیک و ارایة مدلهای منطقهای در برآورد ذخیرة منابع آب در مناطق فاقد آمار مورد استفاده قرار گیرد.
مهرنوش قدیمی؛ حسن احمدی؛ ابراهیم مقیمی؛ منصور جعفربیگلو
چکیده
برای بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب کارستی اشترانکوه از اطلاعات شیمی آب چشمه ها، به عنوان مهمترین تخلیهکننده اصلی منابع کارستی، نام برده شده است. این تحقیق با هدف مطالعۀ هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی و منشأ آنها با تأکید بر جنس سازند انجام شد. بدین منظور، 5 نمونۀ آب از چشمه های دائمی منطقه در دوره کمآبی جمع آوری و تجزیه ...
بیشتر
برای بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب کارستی اشترانکوه از اطلاعات شیمی آب چشمه ها، به عنوان مهمترین تخلیهکننده اصلی منابع کارستی، نام برده شده است. این تحقیق با هدف مطالعۀ هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی و منشأ آنها با تأکید بر جنس سازند انجام شد. بدین منظور، 5 نمونۀ آب از چشمه های دائمی منطقه در دوره کمآبی جمع آوری و تجزیه شیمیایی شد. به منظور بررسی دقیق هیدروژئوشیمیایی منطقه از نمودار پایپر و استیف استفاده شد. نمودار پایپر نشان داد که تیپ غالب آبهای منطقه بیکربناته- کلسیت است. این آبها دارای سختی موقتیاند و در نمودار استیف مشخص شد که آنیون غالب بیکربنات و کاتیون غالب کلسیم است. آب چشمة پنبهکار (1S) و دریاچة گهر (3S) نسبت به کانی کلسیت اشباع است و شاخص اشباع مثبت منعکسکننده جریان انتشاری است و جریان انتشاری نیز نشاندهنده عدم گسترش زیاد شکستگی در حوزه آبخیز چشمه های مورد نظر است. میزان شاخص اشباع دولومیت در چشمه های آب سفید (2) و تمدار بسو (4)، و مهر قلیونجا (5) منفی است که شرایط تحت اشباع را نشان میدهد و منعکسکننده تراکم بیشتر شکستگی سطحی و زیرسطحی و همچنین نشان دهنده نوع جریان مجرایی- انتشاری در مسیر جریان آب این چشمه هاست. نتایج حاصل از هیدروژئوشیمی چشمه های کارستی و XRF موجود در منطقه نشان میدهد که پدیدة فوق اشباع در دورة کمآبی در سنگ های کربناته مؤکداً تابع انحلال کلسیت و دولومیت است. بالاتربودن دمای آب در چشمۀ پنبه کار در اشباعیت دولومیت در سازند دالان تأثیر گذاشته است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که مهمترین عامل را میتوان به انحلال کربنات و پس از آن به منیزیم و هدایت الکتریکی نسبت داد. آب این چشمه ها در گروه آبهای نسبتاً سخت و سخت قرار میگیرد.
صلاح الدین زاهدی؛ فرهنگ قصریانی؛ مینا بیات
چکیده
گونةBromus tomentellusبرای مطالعة اثر شدتهای مختلف برداشت بر تولید علوفه، قدرت، و شادابی در مراتع مجیدآباد قروه انتخاب شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار شدت برداشت 25، 50، و 75 درصد و شاهد (بدون برداشت) بودند. نتایج بهدستآمده در قالب طرح اسپلیت پلات در زمان در سه سال، 1387- 1389، در نرمافزارهای SASوIRRISTAT تجزیه و تحلیل شد. نتایج ...
بیشتر
گونةBromus tomentellusبرای مطالعة اثر شدتهای مختلف برداشت بر تولید علوفه، قدرت، و شادابی در مراتع مجیدآباد قروه انتخاب شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار شدت برداشت 25، 50، و 75 درصد و شاهد (بدون برداشت) بودند. نتایج بهدستآمده در قالب طرح اسپلیت پلات در زمان در سه سال، 1387- 1389، در نرمافزارهای SASوIRRISTAT تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر سال و شدتهای مختلف برداشت، همچنین، اثر متقابل سال و شدتهای مختلف برداشت بر تولید علوفه و شادابی گونة Bromus tomentellus در سطح یک درصد معنیدار است و بین تیمارهای 50 و 75 درصد، از لحاظ آماری، اختلاف معنیداری وجود ندارد. بیشترین میزان تولید به شدت برداشت 25 درصد در سال 1389 با بارندگی 390 میلیمتر اختصاص دارد و کمترین میزان به شدت برداشت 50 و 75 درصد در سال 1387 با میزان بارندگی 170 میلیمتر. بر اساس تجزیة AMMI، نخستین مؤلفة اصلی اثرِ متقابلْ حدود 6/93 درصد از واریانس اثر متقابل را بیان نمود و در سطح یک درصد معنیدار شد. بای پلات نخستین مؤلفة اصلی اثر متقابل و میانگین تولید نشان داد که تیمار 25 درصد بالاترین میانگین تولید و از پایداری نسبتاً مناسبی برخوردار است و تیمار شاهد دارای کمترین میزان پایداری و تیمار 75 درصد دارای بیشترین پایداری است.بنابراین، با توجه به نتایج، برای حفظ تولید و شادابی گونة Bromus tomentellus و همچنین حفاظت خاکْ میزانِ برداشت 25 درصد برای این گونه پیشنهاد میشود.
وحیده عبداللهی؛ حسین ارزانی؛ جواد معتمدی
چکیده
طبیعتگردی، بهعنوان یک فعالیت جنبی مرتعداری؛ میتواند در ارتقاء سطح زندگی مرتعداران، موثر باشد و بهواسطه اقتصادی کردن مرتعداری، باعث کاهش فشار چرا بر مراتع، شود. در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی قابلیت مراتع درمیان خراسان جنوبی، جهت استفاده طبیعتگردی، بر مبنای عوامل محیطی و اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، خاک، ...
بیشتر
طبیعتگردی، بهعنوان یک فعالیت جنبی مرتعداری؛ میتواند در ارتقاء سطح زندگی مرتعداران، موثر باشد و بهواسطه اقتصادی کردن مرتعداری، باعث کاهش فشار چرا بر مراتع، شود. در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی قابلیت مراتع درمیان خراسان جنوبی، جهت استفاده طبیعتگردی، بر مبنای عوامل محیطی و اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، خاک، فاصله از منابع آب و جاذبههای پوشش گیاهی) و زیرساختها (فاصله از شهر و فاصله از جاده و مسیرهای دسترسی)، انجام شد. از تلفیق نقشهها در محیط GIS و بر مبنای رویکرد عامل محدودکننده فائو ، شایستگی مراتع منطقه ، تعیین گردید. بر مبنای نتایج، 36/7 درصد از مراتع، در طبقه شایستگی متوسط (S2)، 46/5 درصد در طبقه شایستگی کم (S3) و 16/8درصد در طبقه غیر شایسته (N) از لحاظ طبیعتگردی قرار دارند. در این ارتباط، 61/5 درصد از مراتع منطقه، برای چرای دام، دارای شایستگی کم (S3) و 38/5 درصد، غیر شایسته (N)،میباشند. درصد پوشش گیاهی و وضعیت نامناسب فرسایش خاک، محدودکننده شایستگی تیپهای گیاهی برای طبیعتگردی و چرای دام میباشد. لازم است با کاهش تعداد دام و چرای دام مطابق با اصول اکولوژیکی؛ از مراتع منطقه، جهت طبیعتگردی در کنار دامداری ، استفاده نمود. این امر، علاوه بر جبران مسایل اقتصادی ناشی از کم کردن تعداد دام؛ احیای پوشش گیاهی را نیز سبب خواهد شد. با توجه به لزوم حفظ مراتع، میتوان پارکهای جنگلی را جهت اسکان گردشگران، تا شعاع مناسبی از مراتع مورد نظر، ایجاد و با جایابی سکوهای تماشا از دور و پیادهروها، از میزان خسارت به پوشش گیاهی و تخریب خاک، کم کرد.
سید حمید رضا صادقی؛ شیرکوه ابراهیمی محمدی؛ کامران چپی
چکیده
رفتار رسوب معلق در طول رگبارها نهتنها تابعی از شرایط انرژی از قبیل ذخیرة رسوبات در دبیهای کم و حمل آن در دبیهای زیاد است، بلکه با تغییرات تولید رسوب و کاهش آن نیز مرتبط است. تغییرات موجودیت رسوب باعث ایجاد اثری به نام الگوی حلقة رسوبی میشود. تحلیل الگوهای حلقههای رسوبی اهمیت فراوانی در مطالعات رسوب حوضههای آبخیز دارد؛ ...
بیشتر
رفتار رسوب معلق در طول رگبارها نهتنها تابعی از شرایط انرژی از قبیل ذخیرة رسوبات در دبیهای کم و حمل آن در دبیهای زیاد است، بلکه با تغییرات تولید رسوب و کاهش آن نیز مرتبط است. تغییرات موجودیت رسوب باعث ایجاد اثری به نام الگوی حلقة رسوبی میشود. تحلیل الگوهای حلقههای رسوبی اهمیت فراوانی در مطالعات رسوب حوضههای آبخیز دارد؛ حال آنکه به تحلیل آنها کمتر توجه شده است. بنابراین، در این مطالعه، بر اساس دادههای دبی و غلظت رسوب معلق 8 واقعة بارندگی اتفاقافتاده از فروردین 1390 تا اردیبهشت 1391، تغییرات درونرگباری غلظت رسوب معلق 6 زیرحوضة دریاچة زریوار در قالب الگوهای حلقههای رسوبی بهدست آمد. بر اساس تحلیل نتایج، حلقههای رسوبی بهدستآمده دارای 16 الگوی ساعتگرد، 13 الگوی بینظم، 11 الگوی پیچیده، و 6 الگوی پادساعتگرد بود. زیرحوضههای کوچک آبخیز دریاچة زریوار پاسخهای سریعی به تغییرات شدت رگبارها نشان داد و اکثر آبنمودهای ثبتشده از رگبارهای مختلف دارای چند دبی اوج و، به تبع آن، تغییرات فراوان غلظت رسوب معلق بودـ که خود باعث ایجاد الگوهای متفاوت حلقة رسوبی شد. تنوع الگوهای حلقههای رسوبی نهتنها بیانگر پیچیدگی حمل رسوب در درون وقایع رگباری بود، بلکه از رگباری به رگبار دیگر نیز تغییر کرد. برقراری رابطة معنیدار آماری (01/0>p) بین آورد کل رسوب و دبی اوج وقایع رگباری هر نقطة نمونهبرداری بیانگر این واقعیت بود که، بهرغم تفاوتهای تغییرات درونرگباری غلظت رسوب معلق، میتوان اثر کلی همة وقایع را در هر نقطة نمونهبرداری با یک معادلة سادة رگرسیونی توصیف کرد.
مجتبی جنت رستمی؛ محمد رحیمی؛ سید حسن کابلی
چکیده
بیشتر مطالعات درزمینه طوفانهای گردوغبار در استانهای غربی- شرقی کشور متمرکز است و کمتر تحقیقاتی در سایر مناطق ایران صورت گرفته است. در این تحقیق برخی از دشتهای جنوبی البرز؛ که دارای پتانسیل تولید گردوغبار میباشند انتخاب شدند. دادههای روزانه 18 ایستگاه هواشناسی با دوره آماری بلندمدت از 2008 تا 2017 و برای محاسبه شاخصهای خشکسالی ...
بیشتر
بیشتر مطالعات درزمینه طوفانهای گردوغبار در استانهای غربی- شرقی کشور متمرکز است و کمتر تحقیقاتی در سایر مناطق ایران صورت گرفته است. در این تحقیق برخی از دشتهای جنوبی البرز؛ که دارای پتانسیل تولید گردوغبار میباشند انتخاب شدند. دادههای روزانه 18 ایستگاه هواشناسی با دوره آماری بلندمدت از 2008 تا 2017 و برای محاسبه شاخصهای خشکسالی کشاورزی، از محصولات MOD13Q1 و MOD11A1 در همان دوره استفاده شد. شاخص بارش استانداردشده و شاخص بارش- تبخیر و تعرق استانداردشده محاسبه و از کدهای هواشناسی ساعتی گردوغبار، شاخص تجربی طوفان گردوغبار به دست آمد؛ سپس روابط بین شاخصهای اقلیمی، پوشش گیاهی و شاخص تجربی طوفان گردوغبار با استفاده از همبستگی پیرسون و روش آماری رگرسیون چند متغیره موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی شاخص طوفان گردوغبار طی 10 سال مربوط به ایستگاه امام خمینی با 5/30 و کمترین آن طالقان با مقدار 05/0 است. تغییرات سالبهسال شاخص گردوغبار نشان میدهد در سالهای ابتدایی بخشهای مرکزی و جنوبشرقی منطقه بهشدت تحت تأثیر طوفانهای گردوغبار بوده اما با کاهش ناگهانی روند طولانیمدت را به کاهشی تغییر داده است. بالاترین و پایینترین همبستگی به ترتیب مربوط بهسرعت باد و دما است، همبستگی منفی و قوی با شاخص TCI برقرار است. در مورد نتایج رگرسیون چند متغیره ماهیانه، در ماههای مختلف سال تا حدودی متغیر بوده، بهگونهای که در ماههای مختلف تأثیر عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی تغییر میکند، بهطورکلی سرعت باد، TCI و SPEI مهمترین تأثیر را برافزایش طوفانهای گردوغبار میگذارد
صدیقه زارع کیا؛ محمد فیاض؛ نیلوفر زارع
چکیده
تعیین ارزش رجحانی گونههای مرتعی از جمله اطلاعات ضروری برای برنامهریزی و مدیریت صحیح مرتع و دام است. این پژوهش بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گوسفند در ماههای مختلف فصل چرا و با استفاده از روش شاخص انتخاب گونهها در مرتع خشکهرود ساوه انجام شد. دادههای مربوط به تولید و مصرف گونهها در داخل و خارج از قرق از ابتدای ...
بیشتر
تعیین ارزش رجحانی گونههای مرتعی از جمله اطلاعات ضروری برای برنامهریزی و مدیریت صحیح مرتع و دام است. این پژوهش بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گوسفند در ماههای مختلف فصل چرا و با استفاده از روش شاخص انتخاب گونهها در مرتع خشکهرود ساوه انجام شد. دادههای مربوط به تولید و مصرف گونهها در داخل و خارج از قرق از ابتدای فصل چرا (اواسط آبان ماه) تا انتهای فصل چرا (اواسط اردیبهشتماه) به مدت سه سال بهمنظور محاسبۀ شاخص انتخاب گونه جمعآوری شد. بر اساس نتایج بهدست آمده بیشترین ارزش رجحانی مربوط به گونههای Poa sinaica (در کل ماههای فصل چرا) و Salsola laricina(مخصوصاً در آبان و آذر) و کمترین آن مربوط به گونۀ Cousinia cylindraceae (در کل ماههای فصل چرا و مخصوصاً در سالهای خشک) میباشد. کاهش بارندگی در سال 1387 باعث افزایش درصد بهرهبرداری و شاخص رجحان گونههای مورد مطالعه شد. بطوریکه در فروردین 1387 گونۀ درمنه با شاخص رجحان 2 جزء گونههای نسبتاً خوشخوراک و گونههای Noaeamucronata و Stachysinflata با شاخص بالای 1/2 جزء گونههای کاملاً خوشخوراک مرتع بهشمار آمد. گونۀ پرتولید Salsola laricina در آبان و آذر ماه سالهای مورد مطالعه با شاخص بالای 4/1 جزء گونههای نسبتاً خوشخوراک تلقی شد. این گونه منبع بسیار مهمی برای تأمین علوفه دامهای مراتع استپی در طول سال بهخصوص از اواسط آبان تا اواسط اسفند میباشد که با مدیریت صحیح چرا همچون رعایت ظرفیت چرا و زمان ورود و خروج دام باید از این منبع خدادادی، حفاظت و از بهرهبرداری بیش از حد آن جلوگیری نمود.
محمدعلی زارعچاهوکی؛ مسعود یوسفی؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ مرجان شفیعزاده نصرآبادی
چکیده
در این پژوهش برای بررسی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با متغیرها محیطی از روشهای طبقهبندی و رستهبندی استفاده شد. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و متغیرها رویشگاهی از قبیل پستی و بلندی، اقلیم، خاک و شدت چرای دام در مراتع نیر استان یزد جمعآوری شد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش نظام مند (تصادفی-سیستماتیک) از طریق قطعه (پلات)گذاری ...
بیشتر
در این پژوهش برای بررسی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با متغیرها محیطی از روشهای طبقهبندی و رستهبندی استفاده شد. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و متغیرها رویشگاهی از قبیل پستی و بلندی، اقلیم، خاک و شدت چرای دام در مراتع نیر استان یزد جمعآوری شد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش نظام مند (تصادفی-سیستماتیک) از طریق قطعه (پلات)گذاری در امتداد 3 تا 5 نوار (ترانسکت) 500-300 متری انجام شد. سطح قطعهها به روش سطح حداقل بین 2 تا 100 متر مربع و تعداد آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی، 30-50 قطعه تعیین گردید. در ابتدا و انتهای هر نوار یک پروفیل حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. ویژگی های خاک مانند سنگریزه، بافت، رطوبت اشباع، رطوبت قابل دسترس، آهک، گچ، ماده آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی اندازهگیری شدند. برای طبقهبندی پوشش گیاهی از روش TWINSPAN و برای رستهبندی از روشهای PCA و CCA استفاده شد. نتایج نشان میدهد که از بین متغیرهای مورد بررسی، ویژگیهای بافت، هدایت الکتریکی رطوبت قابل دسترس خاک از مهمترین متغیرها تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه هستند.
ساره راسخی؛ علی اکبر مهرابی؛ سید اکبر جوادی؛ مهدی قربانی
چکیده
منابع طبیعی تجدید شونده از سرمایههای ملی و با ارزش هر کشور محسوب شده و حفظ و توسعه آن علاوه بر نهادهای ذیربط از وظایف عموم مردم و به ویژه بهره برداران این منابع است. در این زمینه راهکارهای متنوعی برای استفاده بهینه و حفاظت پایدار منابع طبیعی، بال اخص مراتع مطرح شده که در میان آنها مدیریت مشارکتی مورد تاکید قرار گرفته است. در این ...
بیشتر
منابع طبیعی تجدید شونده از سرمایههای ملی و با ارزش هر کشور محسوب شده و حفظ و توسعه آن علاوه بر نهادهای ذیربط از وظایف عموم مردم و به ویژه بهره برداران این منابع است. در این زمینه راهکارهای متنوعی برای استفاده بهینه و حفاظت پایدار منابع طبیعی، بال اخص مراتع مطرح شده که در میان آنها مدیریت مشارکتی مورد تاکید قرار گرفته است. در این مطالعه با هدف شناخت چالشها و موانع پیشروی مدیریت مشارکتی، به تحلیل شبکه تلفیقی نهاد- بهره برداران مرتع (نهادهای مرتبط با مدیریت مرتع و بهره برداران مرتع) بر اساس رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی در روستای قصر یعقوب شهرستان صفاشهر پرداخته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن ست که میزان انسجام میان بهره برداران مراتع و نهادهای مرتبط با شبکه نهادی مرتع و همچنین پایداری شبکه مورد بررسی در منطقه مورد مطالعه در حد متوسط است و دو نهاد شورای اسلامی روستا و اداره جهاد کشاورزی دارای اقتدار بالاتری نسبت به سایرین و به عبارتی کنشگران کلیدی در میان نهادهای مورد بررسی هستند. لذا بر اساس نتایج حاصله میتوان بیان نمود که تقویت انسجام در بین کنشگران مورد مطالعه و همچنین شناخت کنشگران کلیدی در سطوح مختلف از مهمترین راهکارها در راستای تحقق برنامه عمل مدیریت مشارکتی است و مدیران منابع طبیعی را در جهت ساماندهی و مدیریت پایدار مراتع یاری مینماید.