مائده نصری؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد رفیعی
چکیده
یکی از اصلیترین علل تخریب مراتع و عدم مشارکت جوامعمحلی در طرحهای حفاظت از آن، عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به جایگاه و ارزش کارکردهای غیربازاری این اکوسیتمها در رابطه با رفاه جوامعمحلی بهرهبردار است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش آگاهی جوامعمحلی از ارزش اقتصادی کارکرد ترسیبکربن به عنوان یکی از مهمترین خدمات ...
بیشتر
یکی از اصلیترین علل تخریب مراتع و عدم مشارکت جوامعمحلی در طرحهای حفاظت از آن، عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به جایگاه و ارزش کارکردهای غیربازاری این اکوسیتمها در رابطه با رفاه جوامعمحلی بهرهبردار است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش آگاهی جوامعمحلی از ارزش اقتصادی کارکرد ترسیبکربن به عنوان یکی از مهمترین خدمات اکوسیستمی مراتع، در راستای افزایش مشارکت آنها به منظور حفظ مراتع میباشد. به منظور تبیین نقش و ارزش آگاهی در افزایش مشارکت افراد در دو گروه شاهد (روستای چاقو) و آزمون (روستای گمرگان)، از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه- دوبعدی استفاده شد و تمایل به پرداخت جوامعمحلی در حفظ مراتع اندازهگیری شد. نتایج نشان داد میان دو گروه تفکیکشده (آزمون و شاهد) اختلاف معنیداری از نظر میزان تمایل به پرداخت جهت حفاظت از مراتع وجود دارد؛ که این اختلاف تمایل به پرداخت نشاندهندۀ ارزش دقیق آموزش در افزایش تمایل به مشارکت جوامعمحلی میباشد. به طوری که در گروه آزمون (گمرگان) متوسط تمایل به پرداخت افراد برابر با 84/89410 ریال و در گروه شاهد برابر با 88/32560 ریال در ماه میباشد. اختلاف تمایل به پراخت دو گروه برابر 12/57039 ریال است. همچنین متوسط تمایل به پرداخت سالیانۀ افراد در روستای آزمون و شاهد به ترتیب 6/2587230 و 05/1657100 ریال برآورد گردید. در نهایت پیشنهاد میگردد آگاهی بخشیدن به جوامعمحلی منطقۀ مورد مطالعه (شهرستان ملارد) از فرآیند ترسیبکربن و همچنین ارزش، نقش و جایگاه آن در رابطه با رفاه جوامعمحلی به خصوص با توجه به آغاز اجرای طرح بین المللی تعمیم ترسیبکربن در این شهرستان در اولویت قرار بگیرد.
ُسعیده خاقانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ عبدالله ملافیلابی؛ علی طویلی
چکیده
تنش خشکی یکی از عوامل محدود کنندۀ تولیدات گیاهی است و مادۀ شیمیایی سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کنندۀ گیاهی، قادر است مقاومت به خشکی را در گیاهان افزایش دهد. همچنین استفاده از مواد طبیعی مانند زئولیت نیز میتواند باعث بهبود باروری، اصلاح فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین افزایش نگهداری آب در خاک شود. در این پژوهش اثر تنش خشکی، سالیسیلیک ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از عوامل محدود کنندۀ تولیدات گیاهی است و مادۀ شیمیایی سالیسیلیک اسید به عنوان یک تنظیم کنندۀ گیاهی، قادر است مقاومت به خشکی را در گیاهان افزایش دهد. همچنین استفاده از مواد طبیعی مانند زئولیت نیز میتواند باعث بهبود باروری، اصلاح فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین افزایش نگهداری آب در خاک شود. در این پژوهش اثر تنش خشکی، سالیسیلیک اسید و زئولیت بر برخی از خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی آویشن دنایی در سال 1396به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعۀ گیاهان دارویی دانشگاه آزاد اسلامی تربت جام اجرا شد . ابتدا بذور در ظروف کشت، کشت گردیدند و سپس بعد از اینکه جوانهها به ارتفاع 10سانتیمتر رسیدند به گلدانها انتقال داده شده و سپس در زمین مورد مطالعه مستقر شدند. نمونهبرداری از بوتهها در مرحلۀ گلدهی صورت گرفت. هدف از این آزمایش بررسی تنش آبی به عنوان عامل اصلی در چهار سطح آبیاری شامل (100درصد، 75درصد، 50 درصد و 25 درصد ظرفیت زراعی) در کرتهای اصلی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت در چهار سطح (عدم کاربرد زئولیت، دو، چهار، شش تن در هکتار) و مصرف سالیسیلیک اسید در دو سطح (5/0 و 1میلی مولار) به عنوان عوامل فرعی به صورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرارداده شدند. نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف تنش آبی بر صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخۀ جانبی، وزن تر بوته، شاخص سطح برگ، تعداد گل در گل آذین درسطح آماری یک درصد معنیدار و صفت وزن خشک بوته در سطح پنج درصد معنیدار شد. مصرف سالیسیلیک اسید نیز بر صفاتی همچون تعداد گل در گل آذین، سطح برگ و وزن خشک در سطح احتمال یک درصد معنیدار و صفت حجم بوته و وزن تر بوته در سطح پنج درصد معنیدار شد. همچنین سطوح مختلف مصرف زئولیت نیز برصفاتی ازقبیل: ارتفاع بوته، تعداد شاخۀ جانبی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، شاخص سطح برگ، تعداد گل در گل آذین درسطح آماری یک درصد معنیدارشد. نتایج اثرات متقابل سالیسیلیک اسید و زئولیت و تنش آبیاری نشان داد که بیشترین عملکرد گیاه درتیمار آبیاری 75 درصد نیاز آبی گیاه، 6 تن در هکتار زئولیت و غلظت 1میلیمولار سالیسیلیک اسید نتیجهگیری شد که جهت افزایش راندمان تولید در گیاه دارویی آویشن دنایی توصیه میگردد.
صادق حسیننیایی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
گونۀ تاغ از گیاهان مقاوم در روﻳﺸﮕﺎهﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻴﺎﺑـﺎﻧﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از زﻣـﺎن ﻛﻨﺘـﺮل ﻣﺎﺳﻪﻫﺎی روان ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از راهﺣﻞﻫـﺎی ﻣﺒـﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ و ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺷﻦ ﺑﺎ روش ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻚ ﻫﻤﻮاره ﻣـﺪ ﻧﻈـﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن و دﺳـﺖاﻧـﺪرﻛﺎران ﺑـﻮده اﺳـﺖ. در این تحقیق که در جنگلهای دستکاشت اشتهارد صورت گرفت، اثر زمان ...
بیشتر
گونۀ تاغ از گیاهان مقاوم در روﻳﺸﮕﺎهﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻴﺎﺑـﺎﻧﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از زﻣـﺎن ﻛﻨﺘـﺮل ﻣﺎﺳﻪﻫﺎی روان ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از راهﺣﻞﻫـﺎی ﻣﺒـﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ و ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺷﻦ ﺑﺎ روش ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻚ ﻫﻤﻮاره ﻣـﺪ ﻧﻈـﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن و دﺳـﺖاﻧـﺪرﻛﺎران ﺑـﻮده اﺳـﺖ. در این تحقیق که در جنگلهای دستکاشت اشتهارد صورت گرفت، اثر زمان و ارتفاع هرس بر پایههایی از تاغ که آثار پژمردگی و خشکیدگی در آنها قابل مشاهده بود، مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار اصلی زمان هرس (مرداد، آبان، دی، اسفند) و چهار تیمار فرعی ارتفاع هرس (هرس کفبر، 25 سانتیمتر، 50 و 75 سانتیمتر) اجرا شد. قبل از اعمال هرس، جهت همگن و هم اندازه بودن پایهها، متغیرهای ارتفاع، قطر تاج و قطر یقه در مورد هر پایه اندازهگیری شد. اواخر تیر ماه همان سال وضعیت پایهها از لحاظ جستزنی یا عدم جست بررسی گردید و ویژگیهای کمی جست، همچون تعداد، ارتفاع و قطر جستها در هر پایه اندازهگیری شد. نتایج حاکی از آن بود که هرس باعث تحریک جستزنی شده است، چرا که 5/97 درصد از پایهها دارای جست بودند. هرس در دی ماه از ارتفاع 75 سانتیمتر با تعداد 100 جست بیشترین تعداد جست را دارا میباشد. کمترین تعداد مربوط به هرس کفبر در آبان ماه با تعداد 5 جست میباشد. از لحاظ ارتفاع جست، هرس در دی ماه از ارتفاع 50 و 75 سانتیمتر بزرگترین جستها را دارا بود. حداقل ارتفاع جست نیز مربوط به هرس کفبر در زمانهای مختلف میباشد. از لحاظ قطر جست تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود ندارد، اما در کل هرس در دی ماه قطورترین جستها را به خود اختصاص داده است. بنابراین میتوان گفت هرس در دی ماه از ارتفاع 75 سانتیمتر به عنوان بهترین زمان و ارتفاع هرس میباشد.
مریم صفاریها؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ علی طویلی؛ صمد نژادابراهیمی؛ دنیل پاتر
چکیده
گیاه مریم گلی (Salvia limbata) گیاهیعلفی و پایا و متعلق به خانوادۀ نعناع و بومی ایران است. در این تحقیق اندام هوایی گیاه Salvia limbata در مرحلۀ گلدهی در تیرماه در مناطق ارتفاعی مختلف در مراتع طالقان از نظر مقدار اسانس و تنوع ترکیبات شیمیایی موجود در آنها مطالعه شد. برای بررسی مواد مؤثرۀ گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه در مرحلۀ گلدهی ۹ نمونۀ ...
بیشتر
گیاه مریم گلی (Salvia limbata) گیاهیعلفی و پایا و متعلق به خانوادۀ نعناع و بومی ایران است. در این تحقیق اندام هوایی گیاه Salvia limbata در مرحلۀ گلدهی در تیرماه در مناطق ارتفاعی مختلف در مراتع طالقان از نظر مقدار اسانس و تنوع ترکیبات شیمیایی موجود در آنها مطالعه شد. برای بررسی مواد مؤثرۀ گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه در مرحلۀ گلدهی ۹ نمونۀ گیاهی برای آنالیز فیتوشیمی بررسی شد. شناسایی ترکیبات تشکیل دهندۀ اساسی (کمیت و کیفیت) با دستگاه GC/MS و GC-FID (کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی) صورت گرفت. بازده اسانس در مرحلۀ گلدهی به ترتیب در پایین طالقان (m۱۷۰۶) برابر ۳۴/۰در میان طالقان (m۱۹۱۴) برابر ۳۴/۰و در بالا طالقان (m۲۴۷۳) ۴۶/۰ درصد (وزنی به وزنی) دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، تغییرات ارتفاع در سه رویشگاه مورد مطالعه اختلاف معنیداری را در بین درصد ترکیبات به دست آمده نشان میدهد. همچنین عمدهترین ترکیبات تشکیل دهندۀ اسانس شامل: آلفاپینن، بتاپینن، آلوآرومادندرن واسپاتولونول هستند.
فرهاد ذوالفقاری؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
تغییر در سطح زمین اثراتی بر اقلیم نزدیک به سطح یا میکروکلیما خواهد داشت. تالاب بین المللی هامون در دهههای اخیر خشک و پوشش گیاهی در آن کاهش چشمگیری داشته است. آمارهای ایستگاه سینوپتیک زابل نشان دهندۀ افزایش درجه حرارت این محل میباشد. برای نشان دادن نقش وضعیت سطح زمین بر میکروکلیمای نزدیک به سطح در سه میکروسایت با درصد پوشش مختلف، ...
بیشتر
تغییر در سطح زمین اثراتی بر اقلیم نزدیک به سطح یا میکروکلیما خواهد داشت. تالاب بین المللی هامون در دهههای اخیر خشک و پوشش گیاهی در آن کاهش چشمگیری داشته است. آمارهای ایستگاه سینوپتیک زابل نشان دهندۀ افزایش درجه حرارت این محل میباشد. برای نشان دادن نقش وضعیت سطح زمین بر میکروکلیمای نزدیک به سطح در سه میکروسایت با درصد پوشش مختلف، درجه حرارت عمق 5 سانتیمتری، سطح زمین و ارتفاع 150 سانتیمتری از سطح زمین و شارهای حرارتی و انرژی ارزیابی و مقایسه شده است. فاصلۀ بین میکرو سایتهای مختلف پوشش گیاهی حدود 20 کیلومتر و اختلاف ارتفاع بین آنها کمتر از 10 متر میباشد. میکروسایت A با 65 درصد پوشش گیاهی در داخل تالاب هامون، میکروسایت B با 20 درصد پوشش گیاهی در اراضی رها شده و ایستگاه سینوپتیک شهرستان زابل با تقریباً 100 درصد خاک لخت بهعنوان میکروسایت C انتخاب گردید. برای بررسی نقش و اثر پوشش گیاهی بر میکروکلیمای سطح زمین معادلۀ تعادل انرژی سطحی مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز دادهها در طول دورۀ مورد مطالعه نشان داد که درجه حرارت در میکروسایت C بیشتر از سایر مناطق بود. که به تبع آن دمای درجه حرارت ارتفاع نیز در این میکروسایت بیشتر مشاهده کردید. به نظر میرسد که کمبود پوشش گیاهی نقش عمدهای در افزایش درجه حرارت هوا در میکروسایت C داشته باشد. نتایج نشان داد که حداکثر اختلاف دما در سه میکروسایت مورد بررسی در ساعت 30 دقیقۀ بامداد به وقت محلی و میزان دما حدود 2/3 درجه سانتیگراد گرم تر از میکروسایتهای A و B بود. بررسی معادلۀ شار انرژی نشان داد که دمای سطح زمین بهدلیل تغییر در درصد پوشش سطح زمین متفاوت است و دمای ارتفاع 150 سانتیمتری وابسته به تغییرات شارهای حرارتی سطح زمین میباشد.
نسیبه قنبری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد جنیدی جعفری؛ محمد جعفری
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی مشابه بودند به عنوان شاهد انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک در تودههای جنگلکاری شده و شاهد انجام شد و خصوصیات کربن آلی، ازت، فسفر، پتاسیم، وزن مخصوص ظاهری، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد رس، سیلت و ماسه اندازهگیری شد. جهت مقایسۀ اثر اجرای عملیات جنگلکاری با شاهد بر خصوصیات خاک از آزمون t مستقل و به منظور مقایسۀ اثر گونههای مختلف جنگلکاری شده بر خصوصیات خاک از تجزیۀ واریانس یکطرفه و جهت مقایسۀ میانگینها از آزمون دانکن استفاده گردید. نتایج نشان داد که گونۀ اقاقیا تأثیر قابل توجهی در افزایش کمی کربن و ازت ترسیب شده و مقدار فسفر و پتاسیم خاک داشت و در مجموع در تودۀ اقاقیا مقدار کربن ترسیب شده و ازت ذخیره شده در خاک 62/80 و 42/5 و در تیمار شاهد 05/47 و 08/3 تن در هکتار محاسبه شد. تیمار اقاقیا باعث افزایش مقدار کربن و ازت خاک به مقدار 71 و 75 درصد شد و کمترین مقدار کربن و ازت در خاک توده سرو نقرهای بدست آمد. نتیجۀ رگرسیون گامبهگام نشان داد که نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهترتیب از مهمترین اجزای تأثیر گذار بر مقدار کربن ترسیب شده در خاک در تودههای بررسی شده است.
پویان دهقان؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ علیرضا مقدم نیا
چکیده
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی ...
بیشتر
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی و بهرهبرداری اصولی از منابع و بر اساس توان آنها باشد. بنابراین از آنجا که کشاورزی آثار محیط زیستی فراوانی بر مناطق شهری دارد، ارزیابی اراضی کشاورزی ضرورت پیدا میکند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد از منظر کشاورزی و مرتعداری میباشد. به این منظور با استفاده از معیارهای اکولوژیکی و نیز با به کارگیری روشهای Fuzzy، Fuzzy AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استانداردسازی لایهها از روش Fuzzy و نیز برای اختصاص دادن وزن به هر یک از شاخصهای مورد استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (Fuzzy AHP) استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اراضی با توان اکولوژیکی درجۀ یک با 50/1 درصد و اراضی درجۀ چهار با 36/25 درصد کمترین و بیشترین درصد از کل منطقۀ مورد مطالعه را شامل میشوند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل در این تحقیق نشاندهندۀ کارایی بالای روش Fuzzy AHP در ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه است و میتوان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق و همچنین دیگر فعالیتهای مکانیابی مورد استفاده قرار داد.
افشین صادقی راد؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمد علی زارع چاهوکی
چکیده
با توجه به هزینهبر و پرخطر بودن روشهای صنعتی ذخیرۀ کربن، بایستی به ذخیرۀ کربن به روش زمینی توجه بیشتری شود. در اینجاست که ذخیرۀ کربن در مراتع اهمیت پیدا میکند. لذا این تحقیق با هدف مقایسۀ ذخیرۀ کربن در مراتع طبیعی و دستکاشت انجام شد. بدین منظور سه رویشگاه با سه گونۀ Stipa barbata، Salsola rigidaو Atriplex canescens انتخاب شدند. نمونهبرداری ...
بیشتر
با توجه به هزینهبر و پرخطر بودن روشهای صنعتی ذخیرۀ کربن، بایستی به ذخیرۀ کربن به روش زمینی توجه بیشتری شود. در اینجاست که ذخیرۀ کربن در مراتع اهمیت پیدا میکند. لذا این تحقیق با هدف مقایسۀ ذخیرۀ کربن در مراتع طبیعی و دستکاشت انجام شد. بدین منظور سه رویشگاه با سه گونۀ Stipa barbata، Salsola rigidaو Atriplex canescens انتخاب شدند. نمونهبرداری از هر یک از گونهها در ده تکرار (30 نمونه) و همچنین خاک گونهها در شش تکرار در هر یک از عمقهای 30-0 و 60-30 سانتیمتر (36 نمونه) به روش تصادفی- سیستماتیک اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻛﺮﺑﻦ گیاه و خاک و همچنین برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بین سه رویشگاه، در عمق اول خاک از نظر مقدار سیلت، ماسه، کربن آلی، pH وEC و در عمق دوم خاک از نظر مقدار سیلت، کربن آلی، ازت، pH وEC اختلاف معنیداری وجود دارد (05/0 .(P< همچنین نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین ذخیرۀ کربن کل بیومس هوایی به ترتیب به A.canescens(4/3 تن در هکتار) و S. barbata (33/0 تن در هکتار) مربوط بود. اما بیشترین و کمترین ذخیرۀ کربن کل رویشگاه به ترتیب به مرتع دستکاشت A.canescens (84/39 تن در هکتار) و مرتع طبیعی S.barbata (94/31 تن در هکتار) مربوط بود به طوری که هر سه گونه با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند (05/0 .(P<در نهایت پیشنهاد میشود یکی از اولویتهای مهم در مدیریت اکوسیستمهای مرتعی، مدیریت کربن خاک و توجه به پتانسیل گیاهان در امر ذخیرۀ کربن باشد.
حسین آذرنیوند؛ صدیق محمدی؛ صادق حسین نیایی؛ پویان دهقان
چکیده
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان ...
بیشتر
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان به وفور دیده میشود. با توجه به اهمیت این گونه در حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش که گونهای مناسب جهت اصلاح مراتع کوهستانی است، مطالعات اوت اکولوژی آن ضروری است. برای انجام این تحقیق رویشگاههای اصلی این گونه در استان کردستان با استفاده از نقشههای پوشش گیاهی استان با مقیاس1:25000 تعیین شد که در مجموع پنج رویشگاه (سارال دیواندره، سرشیو مریوان، بوئین بانه، شمال غرب سد قشلاق و سرشیو سقز) به عنوان نمونه انتخاب شد و سپس مطالعات پوشش گیاهی، بررسیهای خاکشناسی، تجزیۀ شیمیایی، سیستم ریشهدوانی و فنولوژی گونه مورد نظر صورت گرفت. نتایج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی 3000-1600 متر از سطح دریا با بارندگی 700-400 میلیمتر به خوبی رشد میکند و تراکم آن با افزایش ارتفاع کاهش مییابد. خاک رویشگاه آن دارای اسیدیتۀ خنثی تا کمی قلیایی (8-7) کم عمق تا عمیق و با بافت متوسط است. رشد رویشی گیاه از هفتۀ اول فروردین شروع میشود و در اواسط خرداد گیاه به بذردهی میرسد. این گیاه دارای سیستم چند ریشهای است، که میانگین طول ریشۀ اصلی 102 سانتیمتر و تعداد ریشههای فرعی 11 عدد میباشد. بیشترین مقدار پروتئین خام در مرحلۀ رویشی و کمترین مقدار آن در مرحلۀ بذردهی است.
خدیجه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حمید رضا عباسی
چکیده
در این تحقیق تأثیر عوامل محیطی بر تنوع گونهای در دشت اشتهارد مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری به روش سطح حداقل انجام شد، در هر تیپ برای اندازهگیری ویژگیهای گیاهی با توجه به وسعت هر تیپ 3 ترانسکت 500 متری با فواصل 50 متر بین ترانسکتها (به دلیل تنکبودن پوشش گیاهی منطقه) مستقر گردید. در هر پلات نوع و تعداد گونههای گیاهی موجود ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر عوامل محیطی بر تنوع گونهای در دشت اشتهارد مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری به روش سطح حداقل انجام شد، در هر تیپ برای اندازهگیری ویژگیهای گیاهی با توجه به وسعت هر تیپ 3 ترانسکت 500 متری با فواصل 50 متر بین ترانسکتها (به دلیل تنکبودن پوشش گیاهی منطقه) مستقر گردید. در هر پلات نوع و تعداد گونههای گیاهی موجود و درصد آنها تعیین شد. همچنین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 20-0 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. از خصوصیات خاک رس، سیلت، شن، ماده آلی، آهک، اسیدیته، هدایت الکتریکی، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم اندازهگیری شد. بعد از جمعآوری اطلاعات، شاخصهای تنوع گونهای شانون-وینر و سیمپسون تعیین شد. در نهایت، مهمترین عوامل مؤثر بر تغییرات تنوع گونهای با روش تجزیه مؤلفههای اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که از بین عوامل موردبررسی، ارتفاع، شیب، عمق و آهک خاک بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای داشتند.
حسین پیری صحراگرد؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی - سیستماتیک انجام شد. سطح قطعات نمونه با توجه به نوع گونههای موجود به روش سطح حداقل بین 2 تا 25 متر مربع و تعداد آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات موردنظر برای اندازهگیری، با استفاده از روش آماری 60 پلات تعیین شد. برای نمونهبرداری از خاک نیز در هر رویشگاه هشت پروفیل حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتری نمونه گرفته شد و خصوصیات موردنظر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. برای انجام مدلسازی به روش آنتروپی حداکثر، لایههای مربوط به متغیرهای محیطی با بهرهگیری از روش زمینآمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و مدلسازی پراکنش رویشگاهها با استفاده از نرمافزار MaxEnt انجام شد. بعد از اجرای مدل، بهمنظور ارزیابی دقّت طبقهبندی مدلها و میزان تطابق نقشههای واقعی و پیشبینی ضریب کاپا و آماره سطح زیر منحنی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، دقّت طبقهبندی مدلها در سطح قابل قبول قرار میگیرد و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، جهت، شیب، آهک، سنگریزه عمق اول و دوم خاک و سیلت عمق اول و دوم بیشترین تأثیر را در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه دارند. میزان تطابق بین نقشههای نقشههای پیشبینی و واقعی برای رویشگاه Artemisia aucheri –Astragalus glaucacanthus، در سطح عالی (کاپای 91/0) و برای رویشگاههای Amygdalus scoparia، Scariola orientalis- Stipa barbata و Pteropyrum olivieri- Stipa barbata در سطح خیلیخوب قرار میگیرد (بهترتیب کاپای 8/0، 83/0 و 79/0). این نتایج نشان میدهد که روش آنتروپی حداکثر یک روش زایا و تولیدی است و مدلهای حاصل از آن میتواند به آسانی توسط متخصصین مورد تفسیر قرار گیرد که این ویژگی از نظر کاربردی بسیار حائز اهمیّت است.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی کیانی راد
چکیده
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد ...
بیشتر
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد مغذی جهت تعیین میزان افزایش ارزش اقتصادی حفظ حاصلخیزی خاک در مراتع احیاء شده توسط پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن در منطقۀ حسین آباد غیناب استان خراسان جنوبی، طی سالهای 1393-1388 میباشد. برای آشکار شدن بیشتر نقش افزایش پوشش گیاهی بر افزایش ارزش حفظ حاصلخیزی خاک، مراتع تخریب یافته همجوار، بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد و مبنای مقایسه قرار گرفت. جهت انجام تحقیق ابتدا اطلاعات مربوط به میزان هدررفت خاک و مقادیر عناصر غذایی خاک شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم (NPK) حفظ شده در اثر فعالیتهای احیایی انجام گرفته، برای سالهای 92-88 از گزارشات پایش و ارزیابی پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن استخراج گردید و برای تعیین این مقادیر برای سال 93، برآورد میزان فرسایش بادی با استفاده از مدل اریفر (IRIFR) صورت گرفت. همچنین برای اندازهگیری مقادیر NPK از پروفیلهای حفر شده در محدودههای مورد مطالعه و مناطق شاهد، نمونههای خاک برداشت گردید و پس از الک نمودن و انتقال نمونههای خاک به آزمایشگاه خاکشناسی، مقدار NPK اندازهگیری شد. مقدار خاک حفظ شده برای هر سال از تفاضل مقادیر فرسایش خاک در منطقه احیاء شده و منطقه شاهد تعیین گردید و در آن مقدار NPK حفظ شده مشخص شد. در ادامه با برآورد هزینههای لازم برای جایگزین نمودن عناصر حفظ شده خاک(NPK) ، با استفاده از کودهای شیمیایی، ارزش اقتصادی خاک حفظ شده برآورد گردید. نتایج نشان داد ارزش منافع حاصل از کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک در نتیجۀ افزایش پوشش گیاهی با احتساب ارزش آتی برای سال پایه 1393، 94/1 میلیارد ریال میباشد. بنابراین ارزش اقتصادی هر هکتار مرتع در این منطقه بر اساس این کارکرد در طول سالهای پس از اجرای پروژه، 5/367244 ریال است. بدیهی است اگر هزینۀ نیروی کار برای کودپاشی و هزینۀ بازسازی خسارتهای ناشی از فرسایش خاک نیز در محاسبات منظور شود ارزش مرتع از حیث حفظ حاصلخیزی خاک و کاهش فرسایش، بهتر نشان داده خواهد شد.
فاطمه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ ...
بیشتر
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ گیاهی سه ترانسکت 500 متری در نظر گرفته شد و در هر ترانسکت 10 پلات مستقر گردید. در هر پلات ویژگیهای پوشش گیاهی ازجمله نوع و درصد تاج پوشش گونهها، درصد سنگ و سنگریزه، درصد لاشبرگ و درصد خاک لخت تعیین شد. بهعلاوه، جهت بررسی عوامل خاکی، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیلی حفر شد و با توجه به محدوده گسترش ریشهها و وجود یا عدم وجود سخت لایه و نفوذ ریشه، نمونهبرداری خاک در دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، درصد گچ، درصد آهک، املاحی چون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم، نسبت جذب سیدیم و درصد سدیم تبادلی) در آزمایشگاه تعیین شد. سپس با انجام آنالیز آماری تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی تعیینشده و عوامل مؤثر در ایجاد این اختلاف معرفی شدند، این عوامل عبارتاند از درصد شن، درصد ماده آلی و هدایت الکتریکی.
محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ احمد صادقی پور؛ نادیا کمالی؛ احمد حیدری؛ حسن مداح عارفی
چکیده
افزایش نگرانیها در زمینة گرمایش جهانی و تغییر اقلیم موجب شده است که به خاک و توانایی آن در ترسیب کربن به صورت پایدار توجه ویژهای شود. خاکها بزرگترین ذخایر کربن در چرخه کربن خشکی هستند که حاوی کربنی حدود سه برابر پوشش گیاهی و دو برابر آنچه در اتمسفر وجود دارد میباشند. مطالعه اثر چرای دام بر ذخیره کربن خاک بدلیل نقش عمده ...
بیشتر
افزایش نگرانیها در زمینة گرمایش جهانی و تغییر اقلیم موجب شده است که به خاک و توانایی آن در ترسیب کربن به صورت پایدار توجه ویژهای شود. خاکها بزرگترین ذخایر کربن در چرخه کربن خشکی هستند که حاوی کربنی حدود سه برابر پوشش گیاهی و دو برابر آنچه در اتمسفر وجود دارد میباشند. مطالعه اثر چرای دام بر ذخیره کربن خاک بدلیل نقش عمده کربن آلی خاک در تولید اهمیت زیادی دارد و چرای دام پتانسیل بالایی برای تغییر میزان ذخیره کربن در اکوسیستمهای مرتعی دارد. در این مطالعه اثر شدتهای مختلف چرا بر میزان ترسیب کربن و تثبیت ازت در مراتع کشت شده با گونه Atriplex canescens در قطعه چهار شهریار بررسی شد. بدین منظور پس از شناسایی مناطق با شدتهای چرایی کم، متوسط و زیاد جهت مقایسه با منطقه قرق نمونهبرداری از پوشش گیاهی و خاک انجام گرفت. نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی سیستماتیک در قالب 20 پلات 5*5 متری انجام شد. در هر منطقه اولین پلات به طور تصادفی و چهار پلات دیگر در امتداد پلات اول و به فاصله 150-200 متر از یکدیگر مستقر گردیدند. جهت نمونهبرداری خاک تعداد 20 پروفیل در پلاتهای نمونهبرداری پوشش گیاهی حفر شد و نمونههای خاک در هر پروفیل از عمقهای 10-0، 30-10 و 100-30 سانتیمتری برداشته شد. در نمونههای خاک درصد سنگ و سنگریزه، وزن مخصوص ظاهری، کربن آلی و ازت اندازهگیری شد. در ادامه وزن کل کربن ترسیب شده در هر هکتار از هر عمق محاسبه گردید. تحلیل دادهها با آزمون تجزیه واریانس یکطرفه با استفاده از نرم افزار SPSS 17 انجام گرفت و جهت مقایسه میانگین از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرا باعث کاهش معنی دار درصد کربن و ازت خاک شده است..
لیلا فاضل دهکردی؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ فرهاد محمودی کهن؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
بهمنظور شناسایی شاخص مناسب برای ارزیابی و پایش خشکسالی، اطلاعات بارندگی ایستگاههای هواشناسی استان ایلام از سال 2000 تا 2011 و تصاویر ماهواره MODIS با فاصله زمانی 16 روزه، تهیه و پردازش شد. محاسبه SPI بر اساس میزان بارش انجام گردید، بنابراین اطلاعات بارش برای محاسبه این شاخص و تصاویر ماهوارهای برای محاسبه NDVI بکار گرفته شد. همچنین اطلاعات ...
بیشتر
بهمنظور شناسایی شاخص مناسب برای ارزیابی و پایش خشکسالی، اطلاعات بارندگی ایستگاههای هواشناسی استان ایلام از سال 2000 تا 2011 و تصاویر ماهواره MODIS با فاصله زمانی 16 روزه، تهیه و پردازش شد. محاسبه SPI بر اساس میزان بارش انجام گردید، بنابراین اطلاعات بارش برای محاسبه این شاخص و تصاویر ماهوارهای برای محاسبه NDVI بکار گرفته شد. همچنین اطلاعات درصد تاج پوشش در تیپهای مرتعی انتخاب شده از بین سایتهای مورد مطالعه در "طرح ملی ارزیابی مراتع در مناطق مختلف آب و هوایی" استخراج گردید. سپس به بررسی همبستگی بین SPI با NDVI و همچنین تاج پوشش گیاهی و شاخص ماهوارهای پرداخته شد. روابط بین دو شاخص پوشش گیاهی و خشکسالی هواشناسی از طریق رابطه رگرسیونی مشخص شد. نتایج حاصل از محاسبه سالانه شاخص بارش استاندارد شده خشکسالی شدید در سال 2000 و ترسالی متوسط در سال 2006 را در مراتع مورد مطالعه استان ایلام نشان داد. نوسانهای مقادیر شاخص NDVI نیز این مطلب را تأیید کرد. نتایج نشان داد که بیشترین همبستگی بین شاخص پوشش گیاهی و فرم رویشی پهنبرگان و گندمیان یکساله است. نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین SPI و NDVI در بازه زمانی مختلف، مبین آن است که SPI در دوره زمانی سه و شش ماهه، با شاخص NDVI در سطح یک درصد همبستگی دارد. بررسی میزان کارایی مدلهای رگرسیونی، مدل در بازه زمانی سه و شش ماهه را برای پایش خشکسالی مناسب نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون بین شاخصها بیانگر این مطلب است که NDVI معیار مناسبی برای ارزیابی و پایش خشکسالی است.
سید حسن کابلی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر مهرابی؛ حسین ارزانی؛ سید مهدی حشمت الواعظین
چکیده
یکی از شیوههای مرسوم تحقیق دربارة شناخت موضوع یا تصمیمگیری در جوامع توجه به آرای افراد جامعه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع با توجه به دیدگاههای جامعة مرتعدار مراتع قشلاقی استان سمنان است. در این راستا، عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع به عوامل انسانی (اقتصادی و اجتماعی) و طبیعی (شرایط توپوگرافی، ویژگیهای اقلیمی، ...
بیشتر
یکی از شیوههای مرسوم تحقیق دربارة شناخت موضوع یا تصمیمگیری در جوامع توجه به آرای افراد جامعه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع با توجه به دیدگاههای جامعة مرتعدار مراتع قشلاقی استان سمنان است. در این راستا، عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع به عوامل انسانی (اقتصادی و اجتماعی) و طبیعی (شرایط توپوگرافی، ویژگیهای اقلیمی، زمینشناسی و خاک) به منزلة معیار اصلی تقسیم شد. زیرمعیارها بر اساس مصاحبه، تجربیات و مرور منابع تعیین شد. پرسشنامة تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) تدوین شد و ارزش وزنی معیارها و زیرمعیارها بر اساس مصاحبه با سی نفر از مرتعداران تعیین شد. پرسشنامهها با استفاده از نرمافزارExpert choiceتحلیل شد. بر اساس نتایج، میزان و فصل بارندگی و شیوة مالکیت از مهمترین عوامل تعیینکننده بودند. در مجموع، عوامل طبیعی اثر بیشتری در عملکرد مراتع داشت. اولویت عوامل طبیعی نسبت به عوامل انسانی برابر با 8/2 و بردار ویژة عوامل طبیعی 74/0 در برابر 26/0 بود. جامعة تحقیق در تشخیص اثر عوامل طبیعی، نسبت به آثار عوامل انسانی، اختلافنظر بیشتری داشت.
محمد جعفری؛ علی طویلی؛ یحیی اسماعیلپور؛ حسین آذرنیوند؛ محمد زارع چاهوکی؛ حمید رضا اصغری
چکیده
در این پژوهش تأثیر و هزینة کاربرد دو نوع هیدروژل به نامهای تجاری آکوازورب و هربوزورب بر افزایش استقرار نهالها در دو نوع خاک با شوری 5/4 و 8 دسیزیمنس/ متر) مطالعه شد. فراجاذبها در دو سطح 5/0 و 1 درصد وزنی در هنگام کاشت نهالها به صورت هیدراته با خاک مخلوط شد. کاشت نهالها در عرصة طبیعی با استانداردهای دستورالعمل فنی کاشت نهال ...
بیشتر
در این پژوهش تأثیر و هزینة کاربرد دو نوع هیدروژل به نامهای تجاری آکوازورب و هربوزورب بر افزایش استقرار نهالها در دو نوع خاک با شوری 5/4 و 8 دسیزیمنس/ متر) مطالعه شد. فراجاذبها در دو سطح 5/0 و 1 درصد وزنی در هنگام کاشت نهالها به صورت هیدراته با خاک مخلوط شد. کاشت نهالها در عرصة طبیعی با استانداردهای دستورالعمل فنی کاشت نهال منابع طبیعی انجام گرفت. در پایان نتایج نشان داد میزان استقرار نهالها در تیمار شاهد حدود 40 درصد است و درصد استقرار نهالها در بستر غنیشده با هیدروژل به طور معنیدار و تا حد مطلوب (۸۰ درصد) افزایش یافته است. شوری خاک تفاوت معنیداری در استقرار نهالها ایجاد نکرد. با مقایسة نتایج با طرحی اجراشده در زمان و شرایط مشابه، مقدار افزایش هزینه و صرفهجویی در مصرف آب تعیین شد. مقایسة مذکور نشان داد مصرف آب در هر دور 30 درصد و تعداد دورة آبیاری 33 تا 50 درصد کاهش یافته است. میزان افزایش هزینه نسبت به طرح شاخص از 2- تا 29 درصد بهترتیب برای هربوزورب با سطح 5/0 درصد و آکوازورب با سطح 1 درصد اندازهگیری شد. با توجه به این نتایج کاربرد فراجاذب هربوزورب با سطح 5/0 درصد و آکوازورب 5/0 با حدود 5/2 درصد افزایش استقرار به ازای هر یک درصد افزایش هزینه بهترین تیمار بودند. کاربرد فراجاذب به میزان 1 درصد در مقدار استقرار نسبت به تیمار 5/0 درصد افزایش معنیداری نداشت، بنابراین، موجب اتلاف منابع میشود و در این شرایط پیشنهاد نمیشود.
سید حمزه حسینی کهنوج؛ رضا عرفان زاده؛ حسین آذرنیوند
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای خاک در هر پلات از دو عمق 0 ـ 5 و 5 ـ 10 سانتیمتری برداشت شد. نمونهها پس از اعمال تیمار سرما به گلخانه منتقل و کشت شدند. گونههای ظهوریافته هر دو هفته یک بار شناسایی و حذف شدند. همچنین، درصد پوشش گونههای گیاهی موجود در هر پلات در فصل رویش آنها ثبت شد و تشابه بانک بذر با پوشش روزمینی با استفاده از شاخص تشابه سورنسون و تنوع بانک بذر با استفاده از شاخص تنوع شانون- وینر محاسبه شد. در نهایت، خصوصیات بانک بذر خاک با استفاده از آزمون t مستقل بین دو رویشگاه و با استفاده از t جفتی بین دو عمق هر رویشگاه مقایسه شد. نتایج نشان داد نوع رویشگاه تأثیر معنیداری در خصوصیات بانک بذر خاک دارد؛ به طوری که همة خصوصیات مذکور (بهجز تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی عمق 5 ـ 10 سانتیمتر) در رویشگاه علفزار در هر دو عمق خاک بیشتر از رویشگاه جنگلی بود. بهرغم حضور گونههای چوبی و درختی در پوشش روزمینی، فقط دو گونه از آنها در بانک بذر خاک یافت شد. تراکم، تنوع و غنای گونهایِ کمترِ رویشگاه جنگل در مقایسه با علفزار را میتوان به ورودی بذر کمتر و همچنین وجود لاشبرگ و رطوبت بیشتر در کف رویشگاه جنگلی مربوط دانست که سبب پوسیدگی بذرها قبل از مدفونشدن در خاک میشوند. همچنین، گونههای معطر حضور درخور توجهی در بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی داشتند.
بهزاد رایگانی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسین آذرنیوند؛ سید کاظم علوی پناه؛ سید جمال الدین خواجه الدین
چکیده
خاک یکی از منابع طبیعی اصلی تجدیدناپذیر در جهان است. تخریب خاک تهدیدی اصلی در سراسر کرة زمین بهشمار میرود، زیرا در درازمدت باعث کاهشِ توان تولیدی خاک و ناپایداری زیستمحیطی میشود. تخریب خاک سه وجه مختلف دارد: تخریب فیزیکی؛ تخریب شیمیایی؛ و تخریب بیولوژیکی. در صورتی که بتوان هر یک از تخریبهای مختلف خاک را در معادلهای برآورد ...
بیشتر
خاک یکی از منابع طبیعی اصلی تجدیدناپذیر در جهان است. تخریب خاک تهدیدی اصلی در سراسر کرة زمین بهشمار میرود، زیرا در درازمدت باعث کاهشِ توان تولیدی خاک و ناپایداری زیستمحیطی میشود. تخریب خاک سه وجه مختلف دارد: تخریب فیزیکی؛ تخریب شیمیایی؛ و تخریب بیولوژیکی. در صورتی که بتوان هر یک از تخریبهای مختلف خاک را در معادلهای برآورد کرد، بهراحتی میتوان فاکتور تخریب خاک را تخمین زد و ارزیابی کرد. بدین منظور، تلاشهای گستردهای در مناطق مختلف جهان صورت پذیرفته و روشهای گوناگونی برای ارزیابی پدیدة تخریب خاک ارائه شده است. در این پژوهش از جدیدترین دستورالعمل بررسی تخریب خاکـ که پروژة ارزیابی تخریب زمین در مناطق خشک (لادا) ارائه کردهـ در ناحیة بیابانی شرق اصفهان استفاده شد و با آن جنبههای مختلف تخریب خاک ارزیابی شد. مطابقِ یافتههای این تحقیق، بیشتر کاربران در داخل کشور بهراحتی میتوانند از روش مذکور، به دلیل سادگیِ کاربرد و ارائة سریع نتایج، استفاده کنند. مقایسة نتایج حاصل از کاربرد این مدل در منطقه و عکسهای گرفتهشده از سایتهای نمونهبرداری نشان میدهد متدولوژی مذکور از دقت بسیار زیادی نیز برخوردار است.
طیبه مصباح زاده؛ حسن احمدی؛ فریدون سرمدیان؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمد زارع چاهوکی؛ مریم رستمی
چکیده
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. ...
بیشتر
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. مختصات دقیق پروفیلها، به کمک GPS، در طی عملیات صحرایی ثبت شد و در عصارة اشباع هدایت الکتریکی (میانگین EC افق شناسایی سطحی خاک تا عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) اندازهگیری شد. ارزشهای طیفی باندهای اصلی و شاخصهای ساختهشده با مقادیر هدایت الکتریکی مربوط به 80 درصد نمونهها بررسی شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان میدهد در سطح آماری 99 درصد همبستگی معنیداری بین EC با باندهای اصلی و شاخصهای SI1، SI2، SI3، BI، و NDMI وجود دارد. دقتِ مدل با استفاده از 20 درصد نمونهها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدل بهدستآمده میتواند با ME و RMSE 08/0 و 53/2 dSm-1شوری خاک را پیشبینی کند.
شیما نیکو؛ حسین آذرنیوند؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ محمد علی زارع چاهوکی
چکیده
مبارزه با بیابانزایی، که امروزه تهدیدی جدی برای محیط و رفاه انسان بهشمار میرود، نیازمند درک مسائل پیچیدة این پدیده از طریق ارزیابی، آگاهی از شدت عمل فرایندها، و مشخصنمودن عوامل آن است. بنابراین، در این بررسی، پس از مطالعة شرایط حاکم بر منطقة دامغان، که نشاندهندة وجود بیابانزایی است، شدت و وضعیت فعلی بیابانزایی با تکیه ...
بیشتر
مبارزه با بیابانزایی، که امروزه تهدیدی جدی برای محیط و رفاه انسان بهشمار میرود، نیازمند درک مسائل پیچیدة این پدیده از طریق ارزیابی، آگاهی از شدت عمل فرایندها، و مشخصنمودن عوامل آن است. بنابراین، در این بررسی، پس از مطالعة شرایط حاکم بر منطقة دامغان، که نشاندهندة وجود بیابانزایی است، شدت و وضعیت فعلی بیابانزایی با تکیه بر معیارهای اقلیم، آب، زمینشناسی- ژئومورفولوژی، خاک، و فرسایش بادی، به عنوان مهمترین معیارهای بیابانزایی، ارزیابی شد. با توجه به اعتبار بیشتر مدلهای منطقهای و مدلهای دارای قابلیت بازنگری و اصلاح، در اینجا از مدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانزایی (IMDPA)، که برای استفاده در مناطق خشک واسنجی شده است، برای ارزیابی بیابانزایی استفاده شد. نخست شاخص فصلیبودن بارش، با توجه به ویژگیهای خاص اقلیمی منطقه، به مدل اضافه شد. سپس، ارزیابی اولیة بیابانزایی انجام شد. سپس، با توجه به نتایج ارزیابی اولیه، شرایط منطقه، و مسائل مطرحشده در مراحل مختلف ارزیابی، اصلاحات لازم در مدل انجام شد و ارزیابی نهایی بیابانزایی و ارائة نقشة آن صورت گرفت. نتایج بهدستآمده نشان داد که شدت بیابانزایی در 94/33 درصد از سطح منطقه شدید و در 06/66 درصد از سطح آن متوسط است. همچنین، اقلیم، شورشدن منابع آب و خاک، کاربری نامناسب اراضی، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی، شیوة نامناسب آبیاری، و چرای مفرط مهمترین عوامل بیابانزایی در منطقه است.
بهزاد رایگانی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسین آذرنیوند؛ سید جمال الدین خواجه الدین؛ سید کاظم علوی پناه
چکیده
مناطق خشک و نیمهخشک، به دلیل حساسبودن، اکوسیستمهای متغیری دارند. بنابراین، برای اجرای اغلب فعالیتهای مدیریتی و اصلاح این فعالیتها به ارزیابی و پایش مداوم این محیطها نیاز است. پوشش گیاهی یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی اکوسیستمها بهشمار میرود و اغلب از آن همچون معیاری برای ارزیابی و پایش بسیاری از کارکردهای ...
بیشتر
مناطق خشک و نیمهخشک، به دلیل حساسبودن، اکوسیستمهای متغیری دارند. بنابراین، برای اجرای اغلب فعالیتهای مدیریتی و اصلاح این فعالیتها به ارزیابی و پایش مداوم این محیطها نیاز است. پوشش گیاهی یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی اکوسیستمها بهشمار میرود و اغلب از آن همچون معیاری برای ارزیابی و پایش بسیاری از کارکردهای اکوسیستمی استفاده میشود. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور ایران، وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه بیابانی به وسیله روش ارائهشده توسط پروژة ارزیابی تخریب زمین در مناطق خشک (لادا)ـ که یکی از آخرین دستورالعملهای بررسی تخریب پوشش گیاهی نیز بهشمار میرودـ ارزیابی شده است. در این مدل برای ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی از 16 معیار مختلف استفاده میشود: کل خاک لخت، لکه های بدون پوشش، ماده آلی، قدرت پوشش گیاهی، نسبت گونه های دائمی، نسبت گونه های مفید، نسبت هر طبقه، گونه های کمشونده، گونه های زیادشونده، گیاهان سمی، گونه مهاجم، خسارت ناشی از آفات، خسارت در اثر بیماری، تجاوز بوته ها، بهره برداری (بوته کنی)، و کاهش بایومس. پس از اجرای این مدل در مراتع بیابانی ناحیه شرق اصفهان و مقایسه نتایج بهدستآمده با واقعیت، مشخص شد عملکردِ این مدل دستِکم برای مناطق بیابانی این ناحیه بسیار مناسب است.
بهرام قلی نزاد؛ محمد جعفری؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند؛ حسن پوربابایی
چکیده
این تحقیق با هدف تبیین و تشریح عوامل محیطی، که در پراکنش گیاهان مرتعی دخالت دارند، در مراتع سارال در استان کردستان انجام گرفت. پس از تعیین واحدهای کاری، به نمونهبرداری از گیاهان و تعیین برخی پارامترهای گیاهی، همچون نوع و تعداد گیاهان و درصد آنها، اقدام شد. پارامترهای مختلف محیطی (از جمله شیب، جهت، ارتفاع، درجه حرارت ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تبیین و تشریح عوامل محیطی، که در پراکنش گیاهان مرتعی دخالت دارند، در مراتع سارال در استان کردستان انجام گرفت. پس از تعیین واحدهای کاری، به نمونهبرداری از گیاهان و تعیین برخی پارامترهای گیاهی، همچون نوع و تعداد گیاهان و درصد آنها، اقدام شد. پارامترهای مختلف محیطی (از جمله شیب، جهت، ارتفاع، درجه حرارت (به صورت وجود گرادیان حرارتی با ارتفاع)، و بارندگی) و عوامل مختلف فیزیکی خاک (بافت، عمق خاک، رطوبت اشباع، و سنگریزه) و شیمیایی خاک (آهک، ازت، پتاسیم، فسفر، اسیدیته، هدایت الکتریکی، و مادة آلی) اندازه گیری شد و شدت چرا نیز عامل مدیریتی درنظر گرفته شد. پس از جمع آوری دادهها، به منظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی، از روش تجزیه مؤلفه های اصلی (PCA) با استفاده از نرمافزار PC-ORD بهره گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین عوامل محیطی و مدیریتی مؤثر در پراکنش گیاهان عوامل عمق خاک، ارتفاع، درصد سنگ و سنگریزه، شن و سیلت، و شدت چرا، با داشتن بیشترین همبستگی با مؤلفه های اصلی، از مؤثرترین عوامل بر گسترش گیاهان و شکل گیری تیپ های گیاهی در وضعیت موجود بهشمار می آیند. در میان عوامل خاکی تأثیرگذار بر پراکنش جوامع گیاهی در این تحقیق، عوامل فیزیکی خاک تأثیر بیشتری دارند و خصوصیات شیمیایی خاک در استقرار جوامع گیاهی در منطقه مورد مطالعه تأثیری ندارند. عامل فیزیوگرافی ارتفاع و عامل مدیریتی شدت چرا نیز تأثیر بسزایی در پراکنش جوامع گیاهی دارند.
سید علیرضا موسوی؛ حسین ارزانی؛ غلامعلی شرزه ای؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی فرح پور؛ استفانی انگل؛ اسماعیل علیزاده؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
حفظ خاک یکی از مهمترین کارکردهای تنظیمی اکوسیستمهای طبیعی بهشمار میرود. این نقش در حوزة طالقان میانی، به دلیل بالابودن میزان فرسایش و تجمع رسوبات در دریاچة سد، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در این تحقیق، ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن آبی، و حفظ حاصلخیزی خاک بررسی شد. بدین ...
بیشتر
حفظ خاک یکی از مهمترین کارکردهای تنظیمی اکوسیستمهای طبیعی بهشمار میرود. این نقش در حوزة طالقان میانی، به دلیل بالابودن میزان فرسایش و تجمع رسوبات در دریاچة سد، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در این تحقیق، ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن آبی، و حفظ حاصلخیزی خاک بررسی شد. بدین منظور، با رویهمگذاری نقشة فرسایش با نقشة سایر عوامل محیطی، اثر نوع کاربری و پوشش بر فرسایش بررسی گردید. دیمزارهای کمبازده و رهاشده مبنای مقایسه جهتِ برآورد نقش پوشش مرتعی در حفظ خاک مدنظر قرار گرفت. برای محاسبة ارزش اقتصادی کارکرد کاهش میزان ازدسترفتن اراضی از شاخص هزینة فرصت و سود کشت دیم استفاده شد. کارکرد کنترل رسوب نیز، با توجه به نسبت تحویل رسوب برآوردشده و هزینة ساخت سد طالقان، به عنوان هزینة فرصت این کارکرد مدنظر قرار گرفت. کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک نیز، با توجه به میزان نگهداشت خاک و محتوای عناصر غذایی خاک مراتع منطقه، برآورد شد و ارزش اقتصادی آن با رویکرد هزینة جایگزینی محاسبه گردید. بر اساس نتایج، مراتع منطقه سالانه 60545 متر مکعب فرسایش خاک را کاهش میدهند. ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن، و حفظ حاصلخیزی خاک به ترتیب برابر با 64718، 261346، و 89152 هزار ریال در سال محاسبه شد. بدیهی است این کارکردها فقط بخشی از کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی را تشکیل میدهند و ارزشگذاری اقتصادی کلیة کارکردها میتواند ابزار مؤثری جهت حفظ اکوسیستمهای مرتعی بهکار گرفته شود.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ لیلا خلاصی اهوازی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای و نقشة مدل رقومی ارتفاع استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات پوشش گیاهی در هر واحد، نمونهبرداری در طول 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت 15 پلات، با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین گردید، به فاصلة 50 متر نصب شد. در هر پلات نوع گونههای موجود و درصد تاج پوشش آنها تعیین شد. همچنین، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق 20- 0 و 80- 20 سانتیمتر نمونة خاک برداشت شد. برای ارائة مدل پیشبینی گونههای گیاهی از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. برای ارائة نقشة پیشبینی پوشش گیاهی لازم است نقشة کلیة عوامل موجود در مدلها تهیه شود، بنابراین، برای تهیة نقشة خصوصیات خاک از روشهای زمینآمار استفاده شد. با استفاده از نقشة عوامل موجود در مدلها، به کمک سیستم GIS، نقشة پیشبینی پراکنش هر گونة گیاهی تهیه شد. برای ارزیابی میزان تطابق مدل پیشبینی با نقشة واقعی تیپهای گیاهی از شاخص کاپا () استفاده شد. نقشههای پیشبینی رویشگاه گونههای گیاهی Astragalus spp. (ضریب کاپای 86/0)، Halocnemum strobilaceum (ضریب کاپای 51/0)، Zygophyllum eurypterum (ضریب کاپای 58/0)، و Seidlitzia rosmarinus (ضریب کاپای 6/0) بهتر از سایر گونهها با نقشة پوشش گیاهی تطابق دارد. برای گونة Artemisia sieberi (ضریب کاپای 33/0)، به دلیل داشتن دامنة وسیع اکولوژیک، نقشة پیشبینی با واقعیت زمینی تطابق مناسبی نداشت.