فاطمه آذریان؛ سارا ولی زاده؛ پویان دهقان؛ حسن خسروی
چکیده
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه ...
بیشتر
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه به عنوان نقشۀ پایه برای ارزشدهی شاخصهای مورد نظر تهیه شد. سپس شاخصهای مورد بررسی بر اساس مدل ESAs و با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و در نهایت شاخص ESAI برای هر واحدکاری محاسبه و پهنهبندی شد. نتایج نشان داد که منطقۀ روداب از نظر خطر بیابانزایی، در سه کلاس I، II و III قرار گرفته است که بیشترین سطح منطقه را زیرکلاس III1 با پوشش 48/44 درصد از سطح منطقه به خود اختصاص داده است. نقشۀ خسارت بیابانزایی منطقه روداب در پنج کلاس قرار گرفت به طوری که کلاس III با 20/35 درصد بیشترین سطح منطقه را پوشش داد. رخساره پهنههای ماسهای فعال علاوه بر دارا بودن بالاترین خطر بیابانزایی، به دلیل برخورداری از عناصر در معرض خطر قابل توجه، بیشترین ریسک بیابانزایی را نیز به خود اختصاص داد که با توجه به خسارت شدید، انتظار میرود در اولویت برنامههای بیابانزدایی قرار گیرد.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی؛ فرهاد آقاجانلو؛ سعید رشتوند؛ آذین زارعی
چکیده
آگاهی از کیفیت علوفه گیاهان مرتعی و شناخت ویژگیهای ضد کیفی آنها، یکی از ملزومات اساسی در مدیریت تغذیه دام در مرتع است. به همین منظور در پژوهش حاضر، کیفیت علوفه 23 گونه مرتعی (Acantholimon flexuosum ، Agropyron trichophorum، Astragalus capax ، Astragalus demavandicus ، Astragalus micricephalus ، Astragalus vereciferom، Bromus tomentellus، Centaurea aucheri ، Centaurea virgata، Chaerophyllum macropodum، Cirsium haussknechtii ، Cousinia calocephala ...
بیشتر
آگاهی از کیفیت علوفه گیاهان مرتعی و شناخت ویژگیهای ضد کیفی آنها، یکی از ملزومات اساسی در مدیریت تغذیه دام در مرتع است. به همین منظور در پژوهش حاضر، کیفیت علوفه 23 گونه مرتعی (Acantholimon flexuosum ، Agropyron trichophorum، Astragalus capax ، Astragalus demavandicus ، Astragalus micricephalus ، Astragalus vereciferom، Bromus tomentellus، Centaurea aucheri ، Centaurea virgata، Chaerophyllum macropodum، Cirsium haussknechtii ، Cousinia calocephala ، Cousinia esfandiari ، Euphorbia denticulate ، Festuca ovina، Hypericum scabrum، Nepeta heliotropifolia، Prangus ferulacea، Tanacetum polycephalum، Thymus kotschyanus، Verbascum speciosum ، Veronica orientalis و Vinca herbacea) موجود در ترکیب گیاهی مراتع کوهستانی الموت قزوین و بادامستان زنجان به عنوان مراتع معرف ناحیه رویشی ایران و تورانی، تعیین شد. برای این منظور در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذر دهی) از گونههای مذکور در سال 1387 نمونهبرداری شد. سپس مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه در آنها تعیین گردید. برای مقایسه گونهها و مراحل رشد از نظر شاخصهای کیفیت علوفه، از تجزیه واریانس یک طرفه و به منظور مشاهده منابع تغییرات درون گروهی، از آزمون مقایسه دانکن استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که میانگین مقادیر پروتئین خام، ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی گونههای مورد مطالعه در واحد وزن پوشش گیاهی در مراحل اولیه رشد مرتع (رشد رویشی و گلدهی)، بیشتر و در مراحل پایانی رشد (مرحله بذردهی)، کمتر از حد بحرانی آن برای نیاز روزانه نگهداری واحد دامی است.
حسین پیری صحراگرد؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی - سیستماتیک انجام شد. سطح قطعات نمونه با توجه به نوع گونههای موجود به روش سطح حداقل بین 2 تا 25 متر مربع و تعداد آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات موردنظر برای اندازهگیری، با استفاده از روش آماری 60 پلات تعیین شد. برای نمونهبرداری از خاک نیز در هر رویشگاه هشت پروفیل حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتری نمونه گرفته شد و خصوصیات موردنظر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. برای انجام مدلسازی به روش آنتروپی حداکثر، لایههای مربوط به متغیرهای محیطی با بهرهگیری از روش زمینآمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و مدلسازی پراکنش رویشگاهها با استفاده از نرمافزار MaxEnt انجام شد. بعد از اجرای مدل، بهمنظور ارزیابی دقّت طبقهبندی مدلها و میزان تطابق نقشههای واقعی و پیشبینی ضریب کاپا و آماره سطح زیر منحنی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، دقّت طبقهبندی مدلها در سطح قابل قبول قرار میگیرد و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، جهت، شیب، آهک، سنگریزه عمق اول و دوم خاک و سیلت عمق اول و دوم بیشترین تأثیر را در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه دارند. میزان تطابق بین نقشههای نقشههای پیشبینی و واقعی برای رویشگاه Artemisia aucheri –Astragalus glaucacanthus، در سطح عالی (کاپای 91/0) و برای رویشگاههای Amygdalus scoparia، Scariola orientalis- Stipa barbata و Pteropyrum olivieri- Stipa barbata در سطح خیلیخوب قرار میگیرد (بهترتیب کاپای 8/0، 83/0 و 79/0). این نتایج نشان میدهد که روش آنتروپی حداکثر یک روش زایا و تولیدی است و مدلهای حاصل از آن میتواند به آسانی توسط متخصصین مورد تفسیر قرار گیرد که این ویژگی از نظر کاربردی بسیار حائز اهمیّت است.
وحید جعفریان؛ محمدرضا یزدانی؛ محمد رحیمی؛ مهدی قربانی
چکیده
شناسایی و تحلیل دستاندرکاران سازمانی، یکی از الزامات مدیریت یکپارچۀ منابع آب مبتنی بر همکاری به شمار میرود. بر اساس روش تحلیل شبکهای میتوان جنبههای ساختاری شبکه دستاندرکاران سازمانی را با نگاهی جامعنگر و قابلاندازهگیری، ارزیابی نموده و نقش و موقعیت آنها را برای استقرار نظام منسجم و هماهنگ مدیریت منابع آب مورد بررسی ...
بیشتر
شناسایی و تحلیل دستاندرکاران سازمانی، یکی از الزامات مدیریت یکپارچۀ منابع آب مبتنی بر همکاری به شمار میرود. بر اساس روش تحلیل شبکهای میتوان جنبههای ساختاری شبکه دستاندرکاران سازمانی را با نگاهی جامعنگر و قابلاندازهگیری، ارزیابی نموده و نقش و موقعیت آنها را برای استقرار نظام منسجم و هماهنگ مدیریت منابع آب مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف تحلیل شبکۀ تبادل اطلاعات و همکاری در بین دستاندرکاران سازمانی مرتبط با مدیریت منابع آب در دشت گرمسار صورت گرفت. دستاندرکاران مرتبط در این تحقیق بر اساس نقش و موقعیتی که در شبکه مدیریت منابع آب دارند به سه زیرگروه توسعهای، حفاظتی و واسطهای تقسیم شده و میزان انسجام، پایداری و تابآوری شبکه بر اساس پیوند تبادل اطلاعات و همکاری و محاسبه شاخصهای کمی و ریاضی سطح کلان شبکه شامل تراکم، دوسویگی پیوندها، انتقالیافتگی و فاصله ژئودزیک مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، میزان انسجام سازمانی در بین زیرگروههای مورد مطالعه، متوازن نبوده و در مورد سازمانهای واسطهای در سطح بسیار ضعیف تا ضعیف میباشد و همچنین میزان پایداری و تابآوری شبکۀ مدیریت منابع آب به میزان ضعیف ارزیابی شده است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشاندهنده وجود تعارضاتی است که بهخصوص بین سازمانهای توسعهای و سازمانهای حفاظتی در فرآیند همکاری برای مدیریت مشارکتی منابع آب وجود دارد. این تحقیق با توجه به نتایج حاصله، انجام اقدامات زیربنایی ازجمله ظرفیتسازی و توانمندسازی دستاندرکاران را برای استقرار نظام مدیریت یکپارچه منابع آب در منطقۀ مورد مطالعه توصیه نموده است.
عسگر حسین زاده؛ قدرت اله حیدری؛ حسین بارانی؛ حسن زالی؛ احسان زندی اصفهان
چکیده
کوچندگی از گذشتههای دور یکی از شیوههای معیشت در سرزمین ایران بوده است. علیرغم اینکه این شیوۀ زندگی در دورههای مختلف تغییراتی کرده است، اما شدت و ضعف آن علاوه بر دام و مرتع، منشاء اجتماعی، سیاسی و امنیتی نیز داشته است. بنابراین بررسی انسجام اجتماعی و فرهنگی عشایر حائز اهمیت فراوانی است. جامعۀ آمـاری منطقۀ مورد نظر 70 نفر بوده ...
بیشتر
کوچندگی از گذشتههای دور یکی از شیوههای معیشت در سرزمین ایران بوده است. علیرغم اینکه این شیوۀ زندگی در دورههای مختلف تغییراتی کرده است، اما شدت و ضعف آن علاوه بر دام و مرتع، منشاء اجتماعی، سیاسی و امنیتی نیز داشته است. بنابراین بررسی انسجام اجتماعی و فرهنگی عشایر حائز اهمیت فراوانی است. جامعۀ آمـاری منطقۀ مورد نظر 70 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 58 نمونه (نفر) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از تکنیکهای مشاهده، مصاحبه انجام گرفت. برای اندازهگیری انسجام اجتماعی از 5 گویه استفاده شده است که در داخل پرسشنامهها گنجانده شده بودند و شامل رعایت حقوق عرفی، اعتماد درونگروهی، اعتماد قومی و محلی، اعتماد و میزان آگاهی از طرحهای ارائه شده از طرف دولت، حمایت قانون است. میزان ضریب الفای کرونباخ برای انسجام اجتماعی 88/0 بدست آمده و با استفاده از نرم افزار SPSS میزان همبستگی انسجام اجتماعی از طریق آزمون پیرسون با فاکتورهایی مانند، سابقه بهرهبرداران، میزان درآمد سالانه از دامداری و تعداد دام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد بین میزان انسجام اجتماعی با میزان درآمد سالانه از دامداری و سابقۀ بهرهبرداران رابطه مستقیم معنیدار و با تعداد دام رابطه عکس معنیداری وجود دارد. که این نشاندهندۀ رابطۀ تنگاتنگ جامعۀ عشایری با انسجام اجتماعی آنهاست. پس نیازهای جامعه عشایری باید در قالب انسجام اجتماعی آنها تأمینشود. در آخر به نظام عشایری کشور باید بهصورت یک میراث فرهنگی نگریست و نباید آن را با شاخصهایتوسعۀ امروزی سنجید.
خه بات خسروی؛ ادریس معروفی نیا؛ ابراهیم نوحانی؛ کامران چپی
چکیده
در راستای جلوگیری از هرگونه خسارات ناشی از سیل، نقشۀ حساسیت به وقوع سیل برای حوضۀ آبخیز هراز در استان مازندران توسط روش رگرسیون لجستیک تهیه گردید. ابتدا 211 نقطه سیلگیر و 211 نقطۀ غیر سیلگیر شناسایی شدند. در دومین مرحله 10 فاکتور مؤثر در وقوع سیل که شامل شیب، انحنای زمین، طبقات ارتفاعی، فاصله از رودخانه، شاخص رطوبت، توپوگرافی، شاخص ...
بیشتر
در راستای جلوگیری از هرگونه خسارات ناشی از سیل، نقشۀ حساسیت به وقوع سیل برای حوضۀ آبخیز هراز در استان مازندران توسط روش رگرسیون لجستیک تهیه گردید. ابتدا 211 نقطه سیلگیر و 211 نقطۀ غیر سیلگیر شناسایی شدند. در دومین مرحله 10 فاکتور مؤثر در وقوع سیل که شامل شیب، انحنای زمین، طبقات ارتفاعی، فاصله از رودخانه، شاخص رطوبت، توپوگرافی، شاخص توان آبراهه، بارندگی، کاربری اراضی و NDVI میباشد، مشخص گردید. نقشههای رقومی کلیۀ پارامترها با استفاده از نرمافزارهای ArcGIS 10.1، ENVI 5.1 و SAGAGIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. موقعیت های سیلگیر به صورت تصادفی به دو گروه 70 درصد (151) و 30 درصد (60) به ترتیب برای مدلسازی برای اعتبارسنجی تقسیم شدند. وزن لایههای مورد استفاده با روش Enter توسط نرمافزار SPSS.18 مشخص گردید و در نهایت وزنهای تعیین شده به همراه لایۀ فاکتورهای مؤثر در وقوع سیل به محیط GIS 10.1 وارد گردید و نقشۀ نهایی تهیه گردید. نقشه حساسیت به وقوع سیل تهیه شده به 5 کلاس طبقه بندی شد. برای اطمینان از صحت نقشۀ تهیه شده، از منحنی ROC و سطح زیر منحنی آن استفاده شد. نتایج نشان داد که برای میزان پیشبینی، سطح زیرمنحنی برابر با 3/78 درصد میباشد، پس روش رگرسیون لجستیک دارای صحت قابل قبول جهت تهیۀ نقشۀ حساسیت به وقوع سیل میباشد. طبق مدل رگرسیون لجستیک، مهمترین فاکتورهای مؤثر در سیل به ترتیب شامل شاخص رطوبت توپوگرافی، انحنای زمین و شیب میباشد. نتایج این تحقیق میتواند برای محققان مختلف، شرکت سهامی آب منطقهای مازندران، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و ادارات منابعطبیعی، جهت کاهش خسارات در مواقع سیلابی مفید و ضروری میباشد.
ولی اله رئوفی راد؛ قدرت اله حیدری؛ حسین آزادی؛ جمشید قربانی
چکیده
مطالعۀ حاضر با هدف سنجش آسیبپذیری اجتماعی-اقتصادی بهرهبرداران مراتع قشلاقی شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان انجام شد. بدین منظور، با استفاده از مرور ادبیات و نظرات صاحبنظران، مهمترین شاخصهای اجتماعی-اقتصادی مراتع استخراج شد. جوامع آماری تحقیق شامل بهرهبرداران مراتع قشلاقی، مراتع قشلاقی و کارشناسان مراتع بودند ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر با هدف سنجش آسیبپذیری اجتماعی-اقتصادی بهرهبرداران مراتع قشلاقی شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان انجام شد. بدین منظور، با استفاده از مرور ادبیات و نظرات صاحبنظران، مهمترین شاخصهای اجتماعی-اقتصادی مراتع استخراج شد. جوامع آماری تحقیق شامل بهرهبرداران مراتع قشلاقی، مراتع قشلاقی و کارشناسان مراتع بودند که حجم نمونه در هر کدام از این جوامع با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. با استفاده از پرسشنامه، نظرات کارشناسان و بهرهبرداران مرتعی در رابطه با شاخصهای اجتماعی-اقتصادی اخذ شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات طیفی از کارشناسان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. در مرحله آخر، با استفاده از فرمول پیشنهادی میبار و والدز (2005) سنجش آسیبپذیری صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که پارامترهای حضور کارشناسان در مراتع، مشکلات محلی و فروپاشی نظامهای بهرهبرداری گذشته و تعداد بهرهبردار بیشترین تأثیر را در آسیبپذیری اجتماعی مراتع دارند. همچنین پارامترهای هزینههای زندگی، تعداد دام، وضع اقتصادی بهرهبرداران مرتعی، نوع دام و افزایش قیمتها به ترتیب بیشترین تأثیر را در آسیبپذیری اقتصادی مراتع دارند. از طرف دیگر، تلفیق شاخصهای اجتماعی-اقتصادی در سطح سامان عرفی، آسیبپذیری مراتع را بهتر میتواند نمایان سازد. بنابراین در برنامهریزیهای مدیریتی مراتع باید به شرایط اجتماعی- اقتصادی بهرهبرداران در سطحی پایینتر از ملی یا منطقهایی (در سطح سامان عرفی) توجه کافی داشت. نتایج چنین مطالعاتی میتواند در بردارنده دستاوردهای مثبت و مناسبی برای مسئولان مدیریت مراتع باشد، تا آنان را از این منظر، در مدیریت، حفظ و احیاء مراتع یاری رساند.
زهره سپهری؛ زینب جعفریان؛ عطا کاویان؛ قدرت اله حیدری
چکیده
از آنجاییکه آتش سبب تغییر خصوصیات خاک میشود؛ آگاهی از اثرات آتشسوزی بر روی خاک جهت مدیریت مراتع پس از آتشسوزی اهمیت دارد. مطالعهای برای بررسی تأثیر آتش بر روی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و هیدرولوژیکی خاک مرتع در منطقۀ چرات شهرستان سوادکوه انجام گرفت. نمونهبرداری در دو تیپ گیاهی Astragalus gossypinusو Artemisia aucheri انجام و تعداد 120 ...
بیشتر
از آنجاییکه آتش سبب تغییر خصوصیات خاک میشود؛ آگاهی از اثرات آتشسوزی بر روی خاک جهت مدیریت مراتع پس از آتشسوزی اهمیت دارد. مطالعهای برای بررسی تأثیر آتش بر روی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و هیدرولوژیکی خاک مرتع در منطقۀ چرات شهرستان سوادکوه انجام گرفت. نمونهبرداری در دو تیپ گیاهی Astragalus gossypinusو Artemisia aucheri انجام و تعداد 120 نمونه خاک برداشت شد. طرح آزمایش به صورت فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی با ۳ تکرار بود. پنج تیمار شامل خاک شاهد، خاک سوخته با مشعل و خاک سوخته در کوره با دمای ۱۰۰،۳۰۰ و ۵۰۰ درجه سانتیگراد برای آزمایش آماده گردید. در آزمایشگاه ویژگیهای بافت، رطوبت اشباع، pH، ماده آلی، ظرفیت زراعی، نقطه پژمردگی، رطوبت در دسترس و ظرفیت نگهداری اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش دما درصد ذرات شن و pH خاک افزایش و درصد رس، سیلت و رطوبت اشباع کاهش یافت. در مجموع حرارت و آتش بهطور قابل توجهی پتانسیل خاک برای نگهداری رطوبت و نفوذپذیری را کاهش داده است. در نتیجه با تغییر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خصوصاً هیدرولوژیکی خاک، محیط زندگی میکروارگانیسمها و ریشههای گیاهان تغییر کرده و میزان رواناب و فرسایش افزایش مییابد.
سحر صباغ زاده؛ محمد زارع؛ محمد حسین مختاری
چکیده
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مهمترین اجزای هر اکوسیستم بهشمار میرود. تعیین بیوماس هر گیاه بهمنظور تاًثیر آن بر اقلیم، فرسایش خاک و مدیریت منابعطبیعی بسیار ضروری است. هدف از این تحقیق، برآورد بیوماس با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی مبتنی بر سنجش از دور است. در این تحقیق از دادههای ماهوارهای لندست 8، مربوط به اردیبهشت ...
بیشتر
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مهمترین اجزای هر اکوسیستم بهشمار میرود. تعیین بیوماس هر گیاه بهمنظور تاًثیر آن بر اقلیم، فرسایش خاک و مدیریت منابعطبیعی بسیار ضروری است. هدف از این تحقیق، برآورد بیوماس با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی مبتنی بر سنجش از دور است. در این تحقیق از دادههای ماهوارهای لندست 8، مربوط به اردیبهشت ماه 1393 و مطالعات میدانی همزمان با تاریخ تصویربرداری در حوزه مرک (خراسان جنوبی) استفاده گردید. میزان بیوماس گیاه تاغ در 30 پلات تصادفی اندازهگیری و از 11 شاخص پوشش گیاهی شامل DVI, IPVI, NDVI, PVI, RVI, SAVI, TSAVI, WDVI, و Tasselcap بهمنظور برآورد بیوماس گیاه تاغ (زرد تاغ) استفاده شد. سپس با استفاده از آنالیز خوشهای شاخصهای گیاهی به سه گروه تقسیم شدند که از بین این سه گروه، شاخص SAVI و شاخص IPVI و RVI انتخاب شدند. نتایج نشان داد شاخصهایی که ضرایب خاک را در نظر میگیرند نسبت به سایر شاخصها از دقت بالاتری برخوردارند. در این تحقیق با استفاده از شاخص SAVI نقشه بیوماس تهیه شد.
فرشاد سلیمانی ساردو؛ ناصر برومند؛ علی اذره
چکیده
در دهههای اخیر افزایش روزافزون جمعیت و توسعه اراضی کشاورزی، سبب افزایش بیرویه از منابع آب زیرزمینی و تشدید کاهش کیفیت آب در اکثر مناطق کشور شده است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، به بررسی روند تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کلسیم، منیزیم، اسیدیته، کلر، سولفات و سدیم آب زیرزمینی در دشت جیرفت پرداخته شده است. ...
بیشتر
در دهههای اخیر افزایش روزافزون جمعیت و توسعه اراضی کشاورزی، سبب افزایش بیرویه از منابع آب زیرزمینی و تشدید کاهش کیفیت آب در اکثر مناطق کشور شده است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، به بررسی روند تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کلسیم، منیزیم، اسیدیته، کلر، سولفات و سدیم آب زیرزمینی در دشت جیرفت پرداخته شده است. بدین منظور از اطلاعات 40 چاه که توسط آب منطقهای استان کرمان در سالهای1391-1381 برداشت و آنالیزهای کیفی روی آن صورت گرفته بود، استفاده گردید. در این راستا پس از نرمال کردن دادهها، به ارزیابی دقت روشهای مختلف زمین آمار شامل کریجینگ و عکس فاصله وزندار پرداخته و سپس نقشۀ پهنهبندی تغییرات مکانی پارامترهای کیفی آب زیرزمینی در محیط نرم افزاری ArcGIS9.3 با استفاده از بهترین روش درونیابی تهیه شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پارامترهای اسیدیته، سدیم، کلر و سولفات در آب بیشتر شده و میزان کلسیم و منیزیم نیز کاهش پیدا کرده است. اما کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت جیرفت در حالت کلی در سال 1391 نسبت به سال 1381، کاهش یافته است و روند تغییرات به صورتی است که هر چه به سمت جنوب و غرب برویم کیفیت آب کاهش مییابدکه علت اصلی آن را وجود سازندهایی از جنس ژیپس و هالیت در قسمتهای جنوب و غرب منطقه مورد مطالعه دانست.
خسرو شهبازی؛ علی سلاجقه؛ محمد جعفری؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ محمد خسروشاهی
چکیده
پیامدهای فرسایش خندقی در اراضی مارنی بهدلیل استفادۀ نامناسب از اراضی از جمله آبیاری و شخم غیراصولی، چرای دام و تخریب پوشش گیاهی قابل توجه است. هدف از این پژوهش مقایسۀ آستانههای هیدرولیک جریان در سه کاربری کشاورزی، مرتع متوسط و مرتع فقیر بود که در اراضی مارنی منطقۀ قصرشیرین در استان کرمانشاه بهعمل آمد. به این منظور، با استقرار ...
بیشتر
پیامدهای فرسایش خندقی در اراضی مارنی بهدلیل استفادۀ نامناسب از اراضی از جمله آبیاری و شخم غیراصولی، چرای دام و تخریب پوشش گیاهی قابل توجه است. هدف از این پژوهش مقایسۀ آستانههای هیدرولیک جریان در سه کاربری کشاورزی، مرتع متوسط و مرتع فقیر بود که در اراضی مارنی منطقۀ قصرشیرین در استان کرمانشاه بهعمل آمد. به این منظور، با استقرار نه پلات صحرایی (فلوم) در کاربریها، ویژگیهای هیدرولیک جریان مؤثر بر آستانههای فرسایش خندقی شامل دبی، سرعت جریان، اعداد فرود و رینولدز، ضریب دارسی، تنش برشی، پوشش گیاهی و ابعاد بالاکند مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که آستانه حداقل دبی برای ایجاد بالاکند در کاربریهای کشاورزی، مرتع متوسط و مرتع فقیر به ترتیب 53/1، 0/12 و 49/4 لیتر در ثانیه بود که در کاربری مرتع متوسط به دلیل داشتن پوشش گیاهی متراکمتر بیشتر بود. عدد فرود در کاربریها با هم اختلاف معنیدار نداشتد، اما عدد رینولدز به ترتیب کاربریهای کشاورزی، مرتع متوسط و فقیر 3113، 26092 و 9525 بهدست آمد که در کاربری مرتع متوسط بیشتر بود. متوسط تنش برشی در آستانۀ فرسایش خندقی برای کاربریهای کشاورزی، مرتع متوسط و مرتع فقیر به ترتیب 12/12، 01/14 و28/9 نیوتن بر متر مربع بود که در هر سه کاربری با هم تفاوت معنیداری داشتند. بنا بر نتایج این تحقیق، نوع کاربری اراضی نقش تعیین کنندهای از طریق تغییر پوشش گیاهی در آستانۀ هیدرولیک جریان دارد و به همین دلیل کاربری مرتع متوسط با پوشش گیاهی نسبتاً متراکم نقش کلیدی در افزایش آستانههای فرسایش خندقی داشتند.
اسماعیل شیدای کرکج؛ جواد معتمدی؛ فاطمه علیلو؛ حمید سیروسی
چکیده
مدیریت چرا یکی از موارد اساسی در مدیریت اکوسیستمهای مرتعی بوده و هدف از آن استفاده بهینه از مناطق تحت چرا بهمنظور دستیابی به بازده مطلوب و حفظ پایداری اکوسیستمهای مرتعی است. برای ارزیابی پاسخ پوشش گیاهی به چرا در مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان در پنج منطقه مختلف چرایی، تراکم گیاهی، درصد تاج پوشش گیاهی و خصوصیات عملکردی ...
بیشتر
مدیریت چرا یکی از موارد اساسی در مدیریت اکوسیستمهای مرتعی بوده و هدف از آن استفاده بهینه از مناطق تحت چرا بهمنظور دستیابی به بازده مطلوب و حفظ پایداری اکوسیستمهای مرتعی است. برای ارزیابی پاسخ پوشش گیاهی به چرا در مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان در پنج منطقه مختلف چرایی، تراکم گیاهی، درصد تاج پوشش گیاهی و خصوصیات عملکردی اندازهگیری شد. بهاینترتیب با استفاده از روش آماری و با توجه به اندازه تاج پوشش گیاهان غالب منطقه، در حدود 20 پلات با اندازه یک مترمربعی و بهرهگیری از روش سیستماتیک- تصادفی جهت نمونهبرداری برای هر سایت در نظر گرفته شد و میزان درصد تاج پوشش گونهها و تراکم گیاهی (تعداد در واحد سطح) در داخل هر پلات یادداشت گردید. با استفاده از تجزیه واریانس و آزمون دانکن میانگین پارامترهای مورد بررسی تجزیه و تحلیل شد و با استفاده از روش آنالیز خوشهای و ضریب جاکارد ترکیب پوشش گیاهی از نظر شباهت در شدتهای مختلف چرا مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که شدت چرا تأثیر معنیداری روی پوشش گیاهی منطقه دارد. بهطوریکه با افزایش شدت چرا از تراکم گونههای مطلوب کاسته و بر تراکم گونههای نامطلوب افزوده میشود. منطقه قرق دارای بیشترین مقدار تراکم گونههای مطلوب مرتعی است. برخی خصوصیات عملکردی نظیر چندسالهها، همی کریپتوفیتها، کاموفیتها، گندمیان و گیاهان کمشونده بهطور معنیداری با افزایش چرا کاهش پیدا کردند. بیشترین افزایش مربوط به فرم رویشی گندمیان با میزان تراکم 8/9 و کلاس خوشخوراکی I با میزان تراکم 8/22 بوده که مربوط به منطقه قرق است. در مورد گروههای عملکردی نیز فرم رویشی گندمیان با میانگین تاج پوشش 65/19 درصد بیشترین افزایش را در منطقه قرق داراست. سایتهای آبشخور و حریم آغل، قرق و کلید از نظر ترکیب پوشش گیاهی به هم مشابهاند. بهطورکلی میتوان نتیجهگیری نمود که افزایش شدت چرا در منطقه مورد مطالعه باعث ایجاد تغییرات منفی در پوشش گیاهی گردیده و این تغییرات در مناطق چرایی آبشخور، حریم آغل و روستا کاملاً مشهود است. لذا استفاده از روشهای مدیریت چرا در منطقه جهت بهبود شاخصهای پوشش گیاهی و سوق دادن پوشش گیاهی به سمت تعادل توصیه میگردد.
سیده مریم علی بخشی؛ علیرضا فرید حسینی؛ کامران داوری؛ امین علیزاده؛ هنری مونیکا گاسچا
چکیده
دادههای ماهوارهای بارش از چند دهه قبل وارد مطالعات علمی در مقیاسهای منطقهای و جهانی شدهاند. هدف از این پژوهش، مقایسۀ کمی محصولات بارش ماهوارۀ TRMM و ماهوارۀ GPMدر حوضۀ آبریز کشفرود است. مسئله مهم در مورد این دادهها دقت و اندازۀ پیکسل آنها است. ماهواره GPM در تاریخ 28 فوریه 2014 به فضا پرتاب شده و تاکنون مطالعهای ...
بیشتر
دادههای ماهوارهای بارش از چند دهه قبل وارد مطالعات علمی در مقیاسهای منطقهای و جهانی شدهاند. هدف از این پژوهش، مقایسۀ کمی محصولات بارش ماهوارۀ TRMM و ماهوارۀ GPMدر حوضۀ آبریز کشفرود است. مسئله مهم در مورد این دادهها دقت و اندازۀ پیکسل آنها است. ماهواره GPM در تاریخ 28 فوریه 2014 به فضا پرتاب شده و تاکنون مطالعهای در ایران انجام نشده و در سایر نقاط جهان به ندرت انجام گرفته است. این تحقیق قصد دارد تا به ارزیابی دادههای بارش GPM و ماهوارۀ قبلی همتایش یعنی TRMM در مقایسه با دادههای 34 ایستگاه بارانسنجی حوضۀ مذکور برای اعتبارسنجی دقت دادههای بارش ماهوارهای بپردازد. برای مقایسه از مقیاس مکانی با دو روش مقایسۀ حوضهای و ایستگاهی و همچنین مقیاس زمانی روزانه و ماهانه استفاده گردید. برای اعتبارسنجی از معیارهای آماری RMSE، MAE،CC، BIAS، FAR، POD و CSI استفاده شد. نتایج نشان داد که، به طورکلی دادۀ بارش 3B42V7 متعلق به ماهوارۀ TRMM دقت بالاتری از دادۀ IMERG متعلق به ماهوارۀ GPM در منطقه دارد. دادههای IMERG تنها در مقایسۀ زمانی ماهانه و حوضه دقت بالاتری نسبت به دادۀ 3B42V7 داشت. در ارزیابی مقیاسهای زمانی مقیاس ماهانه دقت بهتری را نشان میدهد. میزان RMSEبرای دادۀ TMPAدر مقیاس روزانه در سطح ایستگاه و حوضه به ترتیب برابر 88/1 و 55/1 و در مقیاس ماهانه برابر 87/2و 77/2 است. همچنین میزان RMSE برای دادۀIMERG در سطح ایستگاه و حوضه در دورۀ روزانه برابر 43/2 و 3/2 و در دورۀ ماهانه برابر 64/3 و 56/2 است.
محمد رضا فاضل پور عقدائی؛ حسین ملکی نژاد؛ محمدرضا اختصاصی؛ جلال برخورداری؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
با توجه به پراکنش و گستردگی مناطق مناسب احداث سامانههای بهرهبرداری از سیلاب و گوناگونی پارامترهای اصلی مؤثر در طراحی و اجرای آنها، ارزیابی عملکرد اجزای سامانههای احداث شده در مناطق مختلف کشور را جهت دستیابی به الگوهای بهینه ضروری مینماید. این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر پروژههای پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک در استان یزد ...
بیشتر
با توجه به پراکنش و گستردگی مناطق مناسب احداث سامانههای بهرهبرداری از سیلاب و گوناگونی پارامترهای اصلی مؤثر در طراحی و اجرای آنها، ارزیابی عملکرد اجزای سامانههای احداث شده در مناطق مختلف کشور را جهت دستیابی به الگوهای بهینه ضروری مینماید. این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر پروژههای پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک در استان یزد (عرصههای پخش سیلاب بافق، هرات و مهریز) انجام گردید. بدین منظور در بندهای اول تا سوم هر سیستم پخش سیلاب و در سه نقطه مجاور عرصهها به عنوان شاهد اقدام به حفر پروفیل خاک گردید. 99 نمونه خاک در پنج عمق از پروفیلها جمعآوری شد و در آزمایشگاه از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بررسی گردید. تجزیه و تحلیل نتایج با آزمون تی مستقل انجام شد. نتایج نشان داد که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در عرصۀ پخش سیلاب بافق با شاهد تفاوت معنیداری نداشته است. در هرات در برخی پارامترها نظیر هدایت الکتریکی، واکنش اشباع خاک، کلسیم و پتاسیم در عمقهای محدودی تفاوت معنیداری داشته، ولی در مهریز در بیشتر پارامترهای شیمیایی مورد بررسی تفاوت معنیدار و روند کاهشی داشته است. نتایج بیانگر نفوذ بیشتر آب در منطقه مهریز و شستشوی عناصر خاک بوده، این در حالی است که در هرات نفوذ کمتر و در بافق از روند کاهشی بیشتری برخوردار بوده است.
محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
ایران کشوری است با فرهنگ کهن که طی زمانهای طولانی ساکنان آن برای تطبیق با حوادث و رویدادهای اطراف خود بنا به سلیقه و ابتکارات محلی در زمینههای مختلف، طبقهبندیها، اسامی و فنآوریهای گوناگونی را بوجود آوردهاند. این منابع غنی دانش با سرعتی غیر قابل تصور در حال فرسایش هستند که در واقع بخشی از فرآیند تخریب فرهنگهای ...
بیشتر
ایران کشوری است با فرهنگ کهن که طی زمانهای طولانی ساکنان آن برای تطبیق با حوادث و رویدادهای اطراف خود بنا به سلیقه و ابتکارات محلی در زمینههای مختلف، طبقهبندیها، اسامی و فنآوریهای گوناگونی را بوجود آوردهاند. این منابع غنی دانش با سرعتی غیر قابل تصور در حال فرسایش هستند که در واقع بخشی از فرآیند تخریب فرهنگهای محلی و بومی است؛ لذا حفاظت و گردآوری این اطلاعات از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه سعی شد تا بخشی از دانش عشایر ایل بویراحمد در زمینۀ بازشناسی زمان و مکان که نقش چشمگیری را در شکلدهی فعالیتهای گوناگون بهرهبرداری در عرصۀ مرتع ایفا میکند بررسی و مکتوب گردد. این مطالعه در مرتع دیلگان که در زمرۀ مناطق سردسیری استان کهگیلویه و بویراحمد بوده و سکونتگاه ییلاقی طوایفی از عشایر ایل بویر احمد است، صورت پذیرفت. جهت جمعآوری اطلاعات از پژوهش مشارکتی بهره گرفته شد. با توجه به اشراف شبانان مجرب به اجزای زمانی و مکانی، مصاحبهها به دو قسمت مصاحبه از شبانان و سایر افراد تقسیم گردید و از طریق مصاحبۀ آزاد و مشاهده ضمن کار، اطلاعات لازم دربارۀ دانش ایشان نسبت به تقویم محلی و شناسایی مکانهای پیرامون در مرتع کاوش و ثبت شد. در نهایت متن مصاحبهها به شیوۀ تحلیل محتوا تجزیه و ترکیب شده است. نتایج این بررسی مبین آن است که بومیان منطقه در دانش روایی خود تقویم روزانه و سالانهای دارند که فعالیتهای خود را بر طبق آن تنظیم مینمایند. تقویم روزانه ایشان شامل دوازده بخش است که زمانهای مختلف شبانه روز بر مبنای آن نامگذاری میشود. همچنین در تقویم سالانۀ ایشان، ایام مختلف سال در سیزده واحد زمانی متفاوت طبقهبندی شده است که فعالیتهای سالانه عشایر (نظیر کوچ، برداشت محصول، برداشت گیاهان خوراکی و دارویی و ...) منطبق با این تقویم روایی صورت میپذیرد. با توجه به آنچه که گفته شد توصیه میشود موضوع شناسایی الگوهای طبقهبندی و نامگذاری زمان و مکان در نظامهای سنتی روستایی و ایلیاتی از ناحیه متولیان مدیریت مرتع مورد تحقیق بیشتر قرار گیرد تا امکان تحلیل واقع بینانهتری از زمینۀ تحقیق پیش رویشان فراهم شده و راهکارهای عملیتری نیز در جهت پیشبرد اهداف ارائه گردد.
سادات فیض نیا؛ مریم موسویان؛ زهره عبداللهیان دهکردی؛ خدیجه ابراهیمی درچه
چکیده
خصوصیات فیزیکی حوزههای آبخیز از قبیل شرایط زمینشناسی، نوع استفاده از زمین و پوشش گیاهی، نوع خاک، وضعیت نفوذپذیری سطحی، عمق سفره آب زیرزمینی و زهکشی عوامل مهم در وقوع سیل میباشد که بر معادلات حاکم بر حرکت آب در آبراهه تاثیر داشته و تعیین کننده ظرفیت ذخیره آبراهه میباشد. عوامل زمینشناسی از عوامل مهم تأثیرگذار بر ...
بیشتر
خصوصیات فیزیکی حوزههای آبخیز از قبیل شرایط زمینشناسی، نوع استفاده از زمین و پوشش گیاهی، نوع خاک، وضعیت نفوذپذیری سطحی، عمق سفره آب زیرزمینی و زهکشی عوامل مهم در وقوع سیل میباشد که بر معادلات حاکم بر حرکت آب در آبراهه تاثیر داشته و تعیین کننده ظرفیت ذخیره آبراهه میباشد. عوامل زمینشناسی از عوامل مهم تأثیرگذار بر سیلخیزی حوزه میباشد. در این مطالعه سعی شده است با کاربرد روشی جدید، تاثیر عامل زمینشناسی بر سیلخیزی حوزه آبخیز جونقان واقع در شهرکرد مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، بعد از تهیه نقشههای پایه (شامل نقشه میزان شیب، زمینشناسی، کاربری اراضی، حساسیت مواد زمین شناسی به فرسایش، عمق خاک و شبکه زهکشی)، مطالعات اصلی طی دو مرحله به شرح زیر صورت گرفت. در مرحله اول به بررسی سیلخیزی دامنهای در زیر حوزهها پرداخته شد. برای این کار نقشه واحدکاری بر مبنای نقشه شیب و نفوذ پذیری تهیه شده و در هر زیرحوزه نقشههای کاربری اراضی، حساسیت به فرسایش و عمق خاک به صورت تکی و دوتایی با نقشه واحدکاری روی هم قرار گذاشته شد. مرحله دوم بررسی سیلخیزی آبراههای است که طی آن ابتدا به جدا کردن آبراهههای اصلی هر زیرحوزه و ترسیم پروفیل طولی آنها در محیط GIS اقدام شد. برای بررسی سیلخیزی آبراههای منطقه، عوامل شیب و نفوذپذیری مدنظر قرار گرفته شد. نتایج مرحله اول نشان دادند که به ترتیب پارامترهای نفوذپذیری سازند، شیب، حساسیت به فرسایش و عمق خاک بیشترین تأثیر را روی سیلخیزی دارند. همچنین بر اساس این روش چهار عامله، زیر حوزهها از نظر سیلخیزی به پنج طبقه (کم، کم تا متوسط، متوسط، نسبتا زیاد، زیاد) تقسیم شدند. نتایج مرحله دوم نشان داد که سیلخیزی آبراههها در کلاسهای کم تا متوسط و متوسط قرار گرفتهاند. به طور کلی با در نظر گرفتن سیلخیزی سطح دامنه و آبراهه نتیجه میگیریم که زیرحوزه سوم با کلاس سیلخیزی متوسط نسبت به سایر زیر حوزهها سیلخیزتر میباشد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان گفت که زمینشناسی در این منطقه تأثیر زیادی بر سیلخیزی دارد به طوری که نفودپذیر بودن جنس سازندهای حوزه باعث کاهش سیلخیزی میگردد.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی کیانی راد
چکیده
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد ...
بیشتر
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد مغذی جهت تعیین میزان افزایش ارزش اقتصادی حفظ حاصلخیزی خاک در مراتع احیاء شده توسط پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن در منطقۀ حسین آباد غیناب استان خراسان جنوبی، طی سالهای 1393-1388 میباشد. برای آشکار شدن بیشتر نقش افزایش پوشش گیاهی بر افزایش ارزش حفظ حاصلخیزی خاک، مراتع تخریب یافته همجوار، بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد و مبنای مقایسه قرار گرفت. جهت انجام تحقیق ابتدا اطلاعات مربوط به میزان هدررفت خاک و مقادیر عناصر غذایی خاک شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم (NPK) حفظ شده در اثر فعالیتهای احیایی انجام گرفته، برای سالهای 92-88 از گزارشات پایش و ارزیابی پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن استخراج گردید و برای تعیین این مقادیر برای سال 93، برآورد میزان فرسایش بادی با استفاده از مدل اریفر (IRIFR) صورت گرفت. همچنین برای اندازهگیری مقادیر NPK از پروفیلهای حفر شده در محدودههای مورد مطالعه و مناطق شاهد، نمونههای خاک برداشت گردید و پس از الک نمودن و انتقال نمونههای خاک به آزمایشگاه خاکشناسی، مقدار NPK اندازهگیری شد. مقدار خاک حفظ شده برای هر سال از تفاضل مقادیر فرسایش خاک در منطقه احیاء شده و منطقه شاهد تعیین گردید و در آن مقدار NPK حفظ شده مشخص شد. در ادامه با برآورد هزینههای لازم برای جایگزین نمودن عناصر حفظ شده خاک(NPK) ، با استفاده از کودهای شیمیایی، ارزش اقتصادی خاک حفظ شده برآورد گردید. نتایج نشان داد ارزش منافع حاصل از کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک در نتیجۀ افزایش پوشش گیاهی با احتساب ارزش آتی برای سال پایه 1393، 94/1 میلیارد ریال میباشد. بنابراین ارزش اقتصادی هر هکتار مرتع در این منطقه بر اساس این کارکرد در طول سالهای پس از اجرای پروژه، 5/367244 ریال است. بدیهی است اگر هزینۀ نیروی کار برای کودپاشی و هزینۀ بازسازی خسارتهای ناشی از فرسایش خاک نیز در محاسبات منظور شود ارزش مرتع از حیث حفظ حاصلخیزی خاک و کاهش فرسایش، بهتر نشان داده خواهد شد.
رسول قبادیان؛ زینب بهرامی
چکیده
افزایش بهره برداری همراه با دورههای خشکسالی، باعث بیلان منفی دشت خزل واقع در استان همدان شده است. مقدار افت از سال 79 تا 89 به میزان 8/5 متر برآورد شده است. با توجه به قابلیت بالای GMS در استفاده از GIS و همچنین لایهبندی دقیق آبخواندر این تحقیق به منظور بررسی نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت خزل از آن استفاده شد. بدین ترتیب که مدل کمی آبخوان ...
بیشتر
افزایش بهره برداری همراه با دورههای خشکسالی، باعث بیلان منفی دشت خزل واقع در استان همدان شده است. مقدار افت از سال 79 تا 89 به میزان 8/5 متر برآورد شده است. با توجه به قابلیت بالای GMS در استفاده از GIS و همچنین لایهبندی دقیق آبخواندر این تحقیق به منظور بررسی نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت خزل از آن استفاده شد. بدین ترتیب که مدل کمی آبخوان با کد MODFLOW در بسته ترمافزار مذکور تهیه و در دو حالت جریان ماندگار (مهرماه 1388) و جریان غیرماندگار (از آبانماه 1388 تا مردادماه 1389) واسنجی و در شهریورماه 1389 صحتسنجی شد. سپس با مدل کالیبره شده تأثیر اجرای طرح تغذیه مصنوعی آبخوان به مدت 5 ماه از اواخر مهر تا اواخر اسفند ( توسط 31چاه تزریق) بررسی شد. نتایج نشان داد با پاسخ مثبت آبخوان، حداکثر میزان بالا آمدگی سطح آب زیر زمینی دشت به مقدار 19 سانتیمتر در فروردین ماه بود. در ادامه مدل کیفی آبخوان با کد MT3DMS تهیه و برای همان دورهی شبیهسازی جریان، با کالیبراسیون مقادیر ضریب پراکندگی طولی مواد آبخوان و ضریب توزیع (به روش سعی و خطا) واسنجی شد. مقادیر ضریب همبستگی (98/0)، شیب خط رگرسیون (0079/1)، میانگین خطا (56/4) و جذر میانگین مربعات خطا (36/3%) نشان از واسنجی مناسب مدل کیفی برای شبیهسازی انتشار آلودگی و اعمال سناریوهای مختلف دارد. انتشار آلودگی چاههای فاضلاب به عنوان یک سناریو ارزیابی شد. نتایج نشان داد شعاع تأثیر چاههای فاضلاب در نقاط مختلف حدود 150 تا 200 متر میباشد.
صدیقه محمدی
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات شیمیایی خاک در منطقۀ جمال آباد شهرستان بافت استان کرمان انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق ده ساله (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونۀ غالب شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra) و تحت چرای متوسط (MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تعیین اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات شیمیایی خاک در منطقۀ جمال آباد شهرستان بافت استان کرمان انجام شد. برای این منظور 6 سایت با شرایط اکولوژیکی مشابه شامل مرتع قرق ده ساله (NG)، مرتع تحت چرای شدید (HG)، مرتع با گونۀ غالب شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra) و تحت چرای متوسط (MG)، اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان (Gl T)، دیمزار گندم و جو (D) و دیمزار رهاشده به مدت پنج سال (F) جهت مطالعه انتخاب شدند. عمل نمونهگیری خاک از عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری در سایتهای فوق در اواسط آبان با 6 تکرار از هر عمق برداشت شد و به آزمایشگاه جهت آنالیز خصوصیات شیمیایی خاک شامل کربن آلی خاک، نیتروژن کل، فسفر قابلجذب، پتاسیم قابلجذب، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک ارسال شد. نتایج نشان داد که تغییر کاربری اراضی مرتعی باعث کاهش معنیدار متغیرهای کربن آلی، پتاسیم قابلجذب، فسفر قابلجذب و نیتروژن خاک با نرخی به ترتیب معادل 2/58، 21، 5/23 و 71 درصد در سایت دیمزار و 58، 19، 3/17 و 60 درصد در سایت اراضی شخم خورده جهت برداشت شیرین بیان نسبت به عرصههای طبیعی شد. روند کاهشی 42 و 56 درصدی کربن آلی خاک به ترتیب در سایت چرای متعادل و سایت چرای سنگین درمقایسه با سایت قرق مشاهده شد. میزان پتاسیم قابل جذب سایت چرای متوسط و قرق در یک دسته و بیشترین میزان بود. نیتروژن خاک سایت تحت چرای متوسط و سنگین نسبت به قرق کاهشی به ترتیب به میزان 035/0 و 04/0 درصد داشت. فقط بین نوع کاربری قرق و اراضی شخمخورده جهت برداشت شیرین بیان تفاوت معنیداری از نظر اسیدیته خاک قابل مشاهده است. افزایش شوری خاک در سایت دیمزار (با نرخی معادل 165 درصد) و سایت چرای سنگین (140 درصد) در مقایسه با قرق مشاهده شد. با توجه کاهش به خصوصیات کیفی خاک در اثر تغییر کاربری و باقی ماندن این اثر حتی بعد از رها کردن اراضی دیمزار طبق نتایج این تحقیق، پیشنهاد میشود برنامههای پیشگیری از تصرف اراضی مرتعی، به حداقل رساندن واگذاری عرصههای مرتعی، احیای دیمزارهای رهاشده با گونههای کمتوقع مرتعی و بهبود بخشیدن به خصوصیات کیفی خاک در طرحهای بهرهبرداری از گیاه دارویی شیرین بیان در سرلوحۀ امور دستگاههای اجرایی ادارات منابعطبیعی قرار گیرند.
فاطمه مقصود؛ آرش ملکیان؛ محسن محسنی ساروی؛ ام البنین بذرافشان
چکیده
خشکسالی هواشناسی هنگامی روی میدهد که بارندگی در هر بازه زمانی کمتر از بازه بلند مدت آن رخ دهد. اغلب شاخصهای بررسی خشکسالی زمانی که خشکسالی به وقوع میپیوندد، مورد استفاده قرار میگیرند. این در حالیست که برای مدیریت خشکسالی در ابتدا نیاز به شناخت و تعیین ویژگیهای خشکسالی از نظر احتمال وقوع، شدت و گسترش آن میباشد. در این تحقیق ...
بیشتر
خشکسالی هواشناسی هنگامی روی میدهد که بارندگی در هر بازه زمانی کمتر از بازه بلند مدت آن رخ دهد. اغلب شاخصهای بررسی خشکسالی زمانی که خشکسالی به وقوع میپیوندد، مورد استفاده قرار میگیرند. این در حالیست که برای مدیریت خشکسالی در ابتدا نیاز به شناخت و تعیین ویژگیهای خشکسالی از نظر احتمال وقوع، شدت و گسترش آن میباشد. در این تحقیق از شاخص بارش استاندارد (SPI) به عنوان شاخص منتخب جهت پایش خشکسالی در ایستگاههای بارانسنجی واقع در داخل استان قزوین با طول دوره آماری مشترک 37 ساله (1971-2008) در مقیاسهای زمانی 1، 3، 6، 9، 12، 24 و 48 ماهه استفاده گردید. سپس با استفاده از مدل زنجیره مارکوف و چهار روش میانیابی، اقدام به بررسی و پایش ویژگیهای مختلف خشکسالی گردید. نتایج نشان داد با افزایش مقیاس زمانی، مقادیر مثبت و منفی از نظر فراوانی کاهش و از نظر تداوم افزایش یافته است. با توجه به نتایج ماتریس احتمال انتقال، حالت تقریباً نرمال غالب بوده و کمترین دوره بازگشت مربوط به حالت تقریباً نرمال و پس از آن، حالات مرطوب ملایم و خشک ملایم می باشد. همچنین مدل گوسی در مقیاسهای زمانی 1، 6، 9، 12و 24 ماهه و مدل نمایی در مقیاسهای زمانی 3 و 48 ماهه، مناسبترین مدلها جهت برازش واریوگرام انتخاب گردید. در نهایت، بهترین روش میانیابی در هر مقیاس جهت تهیه نقشههای وسعت خشکسالی در سال آبی 1386-1387بدست آمد که نتایج نشان داد با افزایش مقیاس زمانی ، وسعت خشکسالی و همچنین وضعیت خشکسالیها از شرق به غرب استان کاهش یافته است.