محمدتقی آوند؛ سعید جانی زاده؛ محسن فرزین
چکیده
با افزایش جمعیت و توسعۀ کشاورزی نیاز به منابع آبی به شدت افزایش یافته و منابع آب زیرزمینی، بیش از پیش، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تهیۀ نقشۀ پتانسیل منابع آب زیرزمینی با استفاده از دو مدل دادهکاوی جنگل تصادفی (RF) و آماری رگرسیون خطی تعمیم یافته (GLM) در محدودۀ یاسوج-سیسخت میباشد. ...
بیشتر
با افزایش جمعیت و توسعۀ کشاورزی نیاز به منابع آبی به شدت افزایش یافته و منابع آب زیرزمینی، بیش از پیش، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تهیۀ نقشۀ پتانسیل منابع آب زیرزمینی با استفاده از دو مدل دادهکاوی جنگل تصادفی (RF) و آماری رگرسیون خطی تعمیم یافته (GLM) در محدودۀ یاسوج-سیسخت میباشد. بدین منظور لایههای اطلاعاتی شامل درجۀ شیب، جهت شیب، طول شیب، ارتفاع از سطح دریا، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، بارندگی، کاربری اراضی، سنگشناسی، شاخص موقعیت توپوگرافی و شاخص قدرت جریان به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر پتانسیل آب زیرزمینی تعیین شده و در نرمافزار ArcGIS و SAGAGIS رقومی و تهیه شدند. از پراکنش 362 چشمۀ موجود در سطح منطقه، 70 درصد (253 چشمه) به عنوان چشمههای آموزشی و 30 درصد (109 چشمه) به عنوان چشمههای آزمایشی استفاده گردید. نتایج نشان داد که سطح طبقات حضور آب زیرزمینی با پتانسیل کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد در نقشه حاصل از روش جنگل تصادفی به ترتیب 78/37، 22/22، 89/18 و 11/21 درصد و در روش رگرسیون خطی تعمیم یافته به ترتیب 49/14، 04/32، 11/31 و 36/22 درصد میباشد. همچنین با حساسیتسنجی عوامل مؤثر در هر دو روش، عاملهای بارندگی، ارتفاع از سطح دریا و فاصله از گسل حساسترین عوامل تعیین شدند. ارزیابی دقت مدلهای دادهکاوی مورد استفاده در این تحقیق نیز با استفاده از منحنی عملکرد نسبی (ROC) مورد سنجش قرار گرفت. سطح زیر منحنی (AUC) برای دو مدل RF و GLM به ترتیب 92 % و 65 % درصد را نشان میدهد، بنابراین دقت مدل جنگل تصادفی در تهیۀ نقشۀ پتانسیل آب زیرزمینی در منطقۀ مورد مطالعه بیشتر از مدل رگرسیون خطی تعمیمیافته است. مدلهای نوین دادهکاوی و آماری در تلفیق با GIS برای پتانسلیابی منابع آب زیرزمینی میتواند برای مدیریت پایدار، مورد توجه طراحان و تصمیمگیران طرحهای توسعهای واقع گردد.
مجید محمداسمعیلی؛ محمد رضا مجتهدی؛ خیرالنسا میرنیا
چکیده
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی ...
بیشتر
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی انجام پذیرفت. ابتدا تعداد و طول کل استولونها به تفکیک در هر تیمار در گونۀ A. littoralis شمارش شدند. تعداد و طول ریزوم در گونۀ J. maritimus در هر واحد آزمایشی (گلدان) شمارش شد. وزن کل مادۀ خشک، وزن مادۀ خشک اندامهای هوایی، وزن مادۀ خشک اندامهای زیرزمینی در هر واحد آزمایشی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات گونه و ارتفاع غرقاب روی تمام شاخصهای عملکردی مورد مطالعه (به استثنای اثر غرقاب در وزن خشک ریشه) دو گونۀ مرتعی A. littoralisو J. maritimusمعنیدار است. مقایسۀ میانگین شاخصهای عملکردی در گونۀ A. littoralis نشان میدهد بین دو دسته تیمار (هم سطح آب و تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب) و تیمار (بدون غرقاب و تیمار 15 سانتیمتر زیر سطح آب هم) اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسۀ میانگین در شاخصهای عملکردی گونۀ J. maritimusنشان میدهد که اختلاف معنیداری در تعداد ریزوم، طول کل ریزومها و و وزن خشک اندامهای زیر زمینی مشاهده نشد. مقایسۀ میانگین میزان مادۀ خشک در مرتع که بیشترین میزان تولید این دو گونه در تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب بود.
علیرضا افتخاری؛ محمد جعفری؛ حسین ارزانی؛ علی اکبر مهرابی؛ محمدرضا بی همتا؛ احسان زندی اصفهان؛ نادیا کمالی
چکیده
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح ...
بیشتر
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح و در هر تیپ گیاهی سه پروفیل خاک حفر شده و خاک در دو عمق متفاوت جمعآوری شد. در کنار هر مرتع دارای طرح، مرتع بدون طرحی با همان تیپ گیاهی برای مقایسه انتخاب شد و نمونهبرداری در آنها انجام شد. فاکتورهای مادۀ آلی، ازت، پتاس و فسفر در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس دادههای حاصل از دو نوع مدیریت متفاوت مرتع توسط نرمافزار SPSS و در قالب طرح Independent sample T test مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در مراتع ییلاقی اجرای طرحهای مرتعداری در تقویت برخی از فاکتورها نظیر فسفر، ازت و مادۀ آلی موفق بوده اما بر برخی دیگر از فاکتورها نظیر میزان پتاسیم و افزایش عمق افق A تأثیر معنیداری نداشته است. اما در مراتع قشلاقی طرحها تأثیر معنیداری در تقویت خاک مراتع نداشتهاند و به نظر میرسد با توجه به تغییرات کند خاک در مناطق خشک زمان بیشتری برای ایجاد تغییرات معنیدار در خاک لازم باشد.
حمید برقی؛ بهمن شفیعی؛ احمد حجاریان
چکیده
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با هدف بررسی محدودیتها و توانمندیهای استفاده از مراتع استان کرمانشاه توسط روستاییان انجام پذیرفته است. جامعه آماری شامل کارشناسان اداره منابع طبیعی به تعداد 14 نفر که کارشناس امور مرتع بودند، میباشد، ابزار مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود. دادههای جمع آوری شده با استفاده از ...
بیشتر
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با هدف بررسی محدودیتها و توانمندیهای استفاده از مراتع استان کرمانشاه توسط روستاییان انجام پذیرفته است. جامعه آماری شامل کارشناسان اداره منابع طبیعی به تعداد 14 نفر که کارشناس امور مرتع بودند، میباشد، ابزار مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود. دادههای جمع آوری شده با استفاده از مدل SWOT و AHP مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن بود که مهمترین نقاط قوتی که در زمینه بهرهبرداری از مراتع در سطح استان کرمانشاه مدنظر میباشد تعیین فصل و مدت مناسب چرای دام در مراتع با امتیاز وزنی 0.96، مهمترین نقطه ضعف، بهرهبرداری غیر اصولی از مراتع با امتیاز وزنی 04/1، مهمترین فرصت، شروع فعالیتهای حفظ مراتع در کرمانشاه نظیر بذرپاشی گونههای مرتعی متناسب با اقلیم،خاک و...با امتیاز وزنی 02/1 و مهمترین تهدید فقدان نظارت دقیق و مدیریت قوی واحد در حفظ مراتع و هماهنگی بین دستگاهی با امتیاز وزنی 80/0 میباشد. همچنین در قسمت اولویتبندی عوامل استراتژیک بر اساس مدل AHP مشاهده گردید که مهمترین عامل بهرهبرداری غیر اصولی از مراتع با وزن 289/0 و سپس شروع فعالیتهای حفظ مراتع در کرمانشاه نظیر بذرپاشی گونههای مرتعی متناسب با اقلیم،خاک و... با وزن 214/0 به ترتیب به عنوان نقطه ضعف و فرصت مطرح میباشند.
جهانبخش تیموری مژن آبادی؛ پروین رامک؛ وحید کریمیان
چکیده
ارزیابی اکوسیستمها در طول زمان در برابر عکسالعملهای محیطی و مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا نتایج این ارزیابی به اتخاذ تصمیمات مناسب در جهت ارتقاء آن اکوسیستم منتهی خواهد شد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر توالی زمانی عملیات بیولوژیک کاشت گیاه زردتاغ بر ویژگیهای عملکردی مراتع شهرستان خواف میباشد. سه محدودۀ ...
بیشتر
ارزیابی اکوسیستمها در طول زمان در برابر عکسالعملهای محیطی و مدیریتی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا نتایج این ارزیابی به اتخاذ تصمیمات مناسب در جهت ارتقاء آن اکوسیستم منتهی خواهد شد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر توالی زمانی عملیات بیولوژیک کاشت گیاه زردتاغ بر ویژگیهای عملکردی مراتع شهرستان خواف میباشد. سه محدودۀ مرتعی که عملیات تاغکاری با گونۀ زردتاغ با سنین متفاوت 10، 20 و 30 ساله در آن صورت گرفته بود و منطقۀ شاهد جهت مطالعه انتخاب شد. نمونهبرداری در امتداد 3 ترانسکت 100 متری که به فاصلۀ 10 متری از یکدیگر مستقر شدند برای هر محدوده و در مجموع 12 ترانسکت، اندازهگیری و تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز سه ویژگی پایداری، نفوذپذیری و چرخۀ عناصر با استفاده از 11شاخص سطح خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بین توالی زمانی احیای بیولوژیک از نظر عملکردی تفاوت معنیداری وجود دارد (01/0P<). بیشترین میزان پایداری و نفوذپذیری مربوط به محدودۀ تاغکاری شدۀ 30 ساله و کمترین آن متعلق به منطقۀ شاهد است. بین زمانهای مختلف احیای بیولوژیک منطقه با کاشت تاغ، اختلاف معنیداری با منطقۀ شاهد به لحاظ شاخص چرخۀ عناصر غذایی وجود دارد (01/0P<). بیشترین میزان عناصر غذایی بهترتیب مربوط به محدودۀ تاغکاری شدۀ 30 ساله، تاغکاری 20 ساله، تاغکاری 10 ساله و منطقۀ شاهد است. به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان از تأثیرات مثبت احیای بیولوژیک بر خصوصیات عملکردی مرتع مورد نظر دارد و این تأثیرات مثبت با گذر زمان در افزایش شاخصهای عملکردی بیشتر نمایان شده است.
سعیده جوریز؛ مقداد جورغلامی؛ آرش ملکیان؛ مریم اتحادی ابری
چکیده
تغییر کاربری زمین، بهطور قابلتوجهی میتواند بر هیدرولوژی یک حوزۀ آبخیز جنگلی تأثیر بگذارد. پوشش گیاهی نقش مهمی در جلوگیری از فرسایش خاک دارد. برداشت چوب، تاج پوشش را تغییر میدهد و خاک را در معرض آب و باد قرار میدهد. فشردگی خاک و حذف پوشش کف جنگل در مسیرهای چوبکشی باعث کاهش ظرفیت گنجایش آب در خاک و در نتیجه کاهش سرعت نفوذ ...
بیشتر
تغییر کاربری زمین، بهطور قابلتوجهی میتواند بر هیدرولوژی یک حوزۀ آبخیز جنگلی تأثیر بگذارد. پوشش گیاهی نقش مهمی در جلوگیری از فرسایش خاک دارد. برداشت چوب، تاج پوشش را تغییر میدهد و خاک را در معرض آب و باد قرار میدهد. فشردگی خاک و حذف پوشش کف جنگل در مسیرهای چوبکشی باعث کاهش ظرفیت گنجایش آب در خاک و در نتیجه کاهش سرعت نفوذ آب و افزایش رواناب شده که سبب هدررفت خاک میشود. بهمنظور اندازهگیری نرخ هدررفت خاک در دو طبقه شیب مسیر و بررسی اثر مسیرهای چوبکشی بر مقدار هدررفت خاک، این تحقیق در بخش گرازبن جنگل خیرود در دو منطقۀ شاهد و مسیرچوبکشی بعد از عملیات چوبکشی در سطح قطعهنمونه به مدت یکسال (پاییز 1393 تا پاییز 1394) انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان رسوب با مقدار 938/1 گرم در لیتر مربوط به فصل پاییز در مسیر چوبکشی با شیب 20-40 درصد و کمترین میزان رسوب با مقدار 1/0 گرم در لیتر مربوط به فصل پاییز در منطقۀ شاهد با شیب 20-40 درصد است. نوع پوشش (مسیر چوبکشی و منطقۀ شاهد)، فصل و اثرات متقابل پوشش و فصل، از نظر آماری بر میزان رسوب اثر معنیدار دارد، ولی شیب و اثرات متقابل پوشش و شیب و همچنین شیب و فصل از نظر آماری بر میزان رسوب معنیدار نیست. آزمون گروهبندی میانگینها (دانکن) نشان داد که بین مقدار رسوب تولیدی در فصول مختلف از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود دارد و فصل پاییز دارای بیشترین مقدار رسوب و فصل بهار و تابستان دارای کمترین مقدار رسوب تولیدی است. هرچند بین مقدار رسوب تولیدی در فصول بهار و تابستان از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود ندارد.
محبوبه سادات حسینی؛ علی گلکاریان
چکیده
مدیریت منابع آب یکی از حساسترین و درعینحال پیچیدهترین اشکال مدیریت منابع است و از طرفی حکمرانی منابع آب بهعنوان ارزشمندترین منبع طبیعی حوزههای آبخیز با دخیل نمودن بهرهبرداران محلی جهت مدیریت مشارکتی منابع آب یکی از ضروریات برنامۀ امنیت آب محسوب میشود. بر این اساس به تحلیل شبکۀ اجتماعی بهمنزلۀ یک رویکرد در تحلیل روابط ...
بیشتر
مدیریت منابع آب یکی از حساسترین و درعینحال پیچیدهترین اشکال مدیریت منابع است و از طرفی حکمرانی منابع آب بهعنوان ارزشمندترین منبع طبیعی حوزههای آبخیز با دخیل نمودن بهرهبرداران محلی جهت مدیریت مشارکتی منابع آب یکی از ضروریات برنامۀ امنیت آب محسوب میشود. بر این اساس به تحلیل شبکۀ اجتماعی بهمنزلۀ یک رویکرد در تحلیل روابط ذینفعان محلی بهمنظور مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکۀ ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی در سامان عرفی خرو علیا در شهرستان نیشابور است. این کار بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای کمی و ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، تمرکز، دوسویگی پیوندها، انتقالپذیری پیوندها، میانگین فاصله ژئودزیک) صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد میزان سرمایۀ اجتماعی بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت قوی بوده و پایداری و تعادل شبکه در حد بالایی ارزیابی میگردد که نشاندهندۀ بالا بودن میزان اعتماد و مشارکت متقابل در میان ذینفعان محلی است. همچنین میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت بر اساس شاخص QAP، 66 درصد و در حد متوسط رو به بالا است. نتایج شاخص میانگین فاصله ژئودزیک بر اساس پیوند اعتماد و مشارکت بیانگر سرعت گردش اعتماد و مشارکت در حد متوسط رو به بالا است. بر اساس نتایج میتوان استدلال نمود بالا بودن میزان سرمایه اجتماعی و وجود اتحاد و یگانگی قابلقبول در میان افراد منجر به بالا رفتن سرعت گردش اعتماد و مشارکت در بین ذینفعان شده و درنتیجه میتوان رویکرد حکمرانی موفق منابع آب را با هزینه و زمان کمتری اجرایی نمود.
سمیه دهداری؛ مهدی ریاستی؛ فرهاد فخری؛ مرتضی پوزش شیرازی
چکیده
شناخت پتانسیل و قابلیتهای موجود در مناطق بیابانی و شناسایی و معرفی گیاهان سازگار با آن شرایط، جهت تعدیل شرایط سخت و شکننده و تولید علوفه بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه برای شناسایی و معرفی گونه های مناسب مرتعی جهت کاشت و استقرار با هدف احیای پوشش گیاهی منطقۀ استان بوشهر از گونههای مرغوب Cenchrus ciliaris, Cymbopogon olivieri, Panicum turgidum, Sporobolus ...
بیشتر
شناخت پتانسیل و قابلیتهای موجود در مناطق بیابانی و شناسایی و معرفی گیاهان سازگار با آن شرایط، جهت تعدیل شرایط سخت و شکننده و تولید علوفه بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه برای شناسایی و معرفی گونه های مناسب مرتعی جهت کاشت و استقرار با هدف احیای پوشش گیاهی منطقۀ استان بوشهر از گونههای مرغوب Cenchrus ciliaris, Cymbopogon olivieri, Panicum turgidum, Sporobolus arabicus استفاده شد. بدین منظور طی فصل بهار سال 1394 بذر گونههای مورد مطالعه جمعآوری و در نیمۀ دوم همان سال در مزرعۀ آزمایشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر کشت شد. صفات مورد سنجش شامل ارتفاع، درصد جوانه زنی، قطر تاج پوشش، تولید علوفۀ تر، تولید علوفۀ خشک، وزن هزار دانه و قدرت نهال بود. دادههای جمعآوری شده در یک طرح بلوک کامل تصادفی در نرم افزار SAS تجزیه واریانس شدند و میانگین نمونههای جمعآوری شده با آزمون چند دامنهای دانکن مورد مقایسۀ میانگین قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنیداری از نظر ارتفاع، درصد جوانه زنی، قطر تاج پوشش، تولید علوفۀ تر، تولید علوفۀ خشک، وزن هزار دانه در سطح 1% بین و اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد از نظر صفت قدرت نهال بین گونههای مورد بررسی وجود دارد. همچنین مقایسۀ میانگین دادهها نشان داد بهترین گونه از نظر عوامل اندازگیری شده گونۀ Panicum turgidumبا بیشترین امتیاز بود. به طوری که امتیاز عوامل ارتفاع، قطر تاج پوشش، تولید علوفۀ تر، تولید علوفۀ خشک، درصد جوانه زنی و قدرت نهال به ترتیب 05/71، 65/2521، 13/73، 6/25، 98% و 87/7 میباشند. همچنین گونههای Panicum turgidum و Cenchrus ciliaris به ترتیب با 98% و 96% دارای بیشترین درصد جوانه زنی در بین گونهها بودند. نتایج همچنین حاکی از سازگاری بالای گونههای Panicum turgidum، Cymbopogon olivieriوCenchrus ciliarisدر منطقه بود و این گونهها بهترتیب به عنوان بهترین گونهها در شرایط آب و هوایی منطقۀ شهرستان دشتی، شهر کاکی معرفی شدند. گونۀ Sporobolus arabicus در بعضی صفات توانست از میانگین آماری معنیداری برخوردار باشد ولی از لحاظ استقرار و سازگاری معنیدار نبود. گونههای panicum turgidum، Cymbopoyon oliveri و Cenchrus cilliaris از سازگاری بالایی برخوردار بودند و به ترتیب به عنوان بهترین گونهها در شرایط آب و هوایی منطقه شهرستان دشتی، شهر کاکی معرفی شدند. گونه Sporobolus arabicus در بعضی صفات توانست از میانگین آماری معنی داری برخوردار باشد ولی از لحاظ استقرار و سازگاری معنی دار نبود.
مسلم دهداری فر؛ محمد فرجی؛ محمد صالحی ویسی؛ جهانگیر احسانی
چکیده
اطلاعات مربوط به مقاومت به فرسایش و تخریب سنگها و رتبه بندی حساسیت آنها برای اهداف مختلفی همچون مهندسی سازه و نرخ فرسایش و تولید رسوب حوزههای آبخیزاهمیت زیادی دارد. علیرغم اهمیت زیاد، در ایران مطالعات زیادی در این خصوص صورت نگرفته است و مطالعات انجام شده بیشتر جنبۀ کیفی دارند.لذا در این بررسی مقاومت توده سنگ سازندهای ...
بیشتر
اطلاعات مربوط به مقاومت به فرسایش و تخریب سنگها و رتبه بندی حساسیت آنها برای اهداف مختلفی همچون مهندسی سازه و نرخ فرسایش و تولید رسوب حوزههای آبخیزاهمیت زیادی دارد. علیرغم اهمیت زیاد، در ایران مطالعات زیادی در این خصوص صورت نگرفته است و مطالعات انجام شده بیشتر جنبۀ کیفی دارند.لذا در این بررسی مقاومت توده سنگ سازندهای گروه فارس شامل آهک مارنی میشان، ماسهسنگ آهکی آغاجاری، انیدریت گچساران و توده سنگ آهک آسماری (در سه منطقۀبهبهان، گچساران، دیلم) با کمک روش رتبهبندی مقاومت توده سنگ (RMR) مورد مقایسه قرار گرفت. این مطالعه در مناطق بهبهان، گچساران، دیلم و دهدشت انجام شد. مقایسۀ میانگین مقاومت 81 نمونۀ مورد مطالعه در چهار نوع سنگ نشان داد که در سطح معنیداری 05/0 و با تحلیل ANOVA و تحلیل پیگیری توکی بین مقاومت سنگهای مورد مطالعه تفاوت معنیدار وجود دارد و به ترتیب بیشترین میانگین امتیاز RMR مربوط به سنگهای آهک آسماری، آهک میشان، ماسهسنگ آهکی آغاجاری و انیدریت گچساران است. این مطالعه همچنین نشان داد که بین مقاومت سنگهای سازند فارس با روشRMR تفاوت معنیدار وجود ندارد ولی بین سنگهای سازند فارس و سنگ آهک آسماری تفاوت معنیدار وجود دارد. سنگ آهک آسماری از نظر مقاومتی جزء سنگهای خوب تا خیلی خوب با محدودۀ امتیاز روش RMR69 تا 84، سنگ آهک میشان بین متوسط تا خیلی خوب53 تا 83، ماسهسنگ آهکی آغاجاری متوسط تا خوب44 تا 76، و انیدریت گچساران خوب63 تا74 میباشد.
روح اله زینی وند؛ مجید آجورلو؛ علی آریاپور
چکیده
هدف این مطالعه بررسی اثر شدت چرای دام (سبک، متوسط و سنگین و قرق کوتاه مدت) بر تنوع و ترکیب گونههای علفی (گندمیان و پهنبرگان علفی) زیراشکوب درختان بلوط و بنه در مراتع مشجّر دامنههای کبیرکوه شهرستان درهشهر، استان ایلام است. نمونهبرداری از گونههای علفی به روش تصادفی- منظم در زمان گلدهی گونههای غالب در اردیبهشت سال 1396 انجام ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی اثر شدت چرای دام (سبک، متوسط و سنگین و قرق کوتاه مدت) بر تنوع و ترکیب گونههای علفی (گندمیان و پهنبرگان علفی) زیراشکوب درختان بلوط و بنه در مراتع مشجّر دامنههای کبیرکوه شهرستان درهشهر، استان ایلام است. نمونهبرداری از گونههای علفی به روش تصادفی- منظم در زمان گلدهی گونههای غالب در اردیبهشت سال 1396 انجام شد. در داخل هر قاب، تعداد و نام گونه، تراکم، فرم رویشی و خوشخوراکی برای گیاهان علفی ثبت شد. تنوع گونهای با شاخصهای سیمپسون و شانون-وینر، غنای گونهای با شاخصهای مارگالف و منهینک و یکنواختی با شاخصهای پیت و شلدون در نرمافزار Ecological Methodology نسخه 6.1.4 محاسبه شدند. بیشترین مقدار شاخص سیمپسون برای گونههای گندمیان و پهن برگان علفی به ترتیب 972/0 (چرای متوسط) و 969/0 (قرق) بود. همچنین، بیشترین مقدار شاخص شانون برای گندمیان و پهن برگان علفی به ترتیب 51/4 (چرای سنگین) و 56/4 (چرای سنگین) بود. بیشترین غنای گونههای گندمیان و پهن برگان علفی به ترتیب در منطقۀ چرا شده با شدت متوسط دام و منطقۀ قرق مشاهده شد. در منطقۀ بدون چرا، غنای پهنبرگان علفی براساس شاخصهای مارگالف و منهینک به ترتیب 4/4 و 75/2 بود. مقدار شاخص غنای مارگالف و منهینک برای گندمیان در منطقۀ چرا شده با شدت متوسط 18 و 15 درصد بیشتر از منطقۀ چرا شده با شدت سنگین بود. بیشترین مقدار شاخصهای یکنواختی پیت و شلدون برای گندمیان و پهنبرگان علفی در منطقۀ چرا شده با شدت سنگین بود.
حسین سروی صدرآباد؛ ایمان اسلامی
چکیده
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این ...
بیشتر
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این اساس، تحلیل شبکۀ اجتماعی، به منزلۀ یک رویکرد در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظور مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکۀ ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی در سامان عرفی صدرآباد در حوزۀ آبخیز ندوشن یزد است. این کار بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای سطح کلان و میانی صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که میزان انسجام و سرمایۀ اجتماعی متوسط است و پایداری و تعادل شبکه نیز در حد زیاد، ارزیابی میشود که نشان دهندۀ بالا بودن میزان انتقال یافتگی در پیوندهای اعتماد و مشارکت میباشد. همچنین میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت، بر اساس شاخص QAP، ۶۴ درصد و در حد زیاد و مناسب میباشد. نتایج شاخص میانگین فاصلۀ ژئودزیک نیز بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت در حد بهینه و قابل قبول میباشد که نشان دهندۀ سرعت مناسب گردش اطلاعات خواهد بود. شبکۀ مدیریت آب در صدرآباد پتانسیل انسجام و سرمایۀ اجتماعی بیشتر را دارد، که پیش نیاز آن، بهرهگیری از وضعیت مناسب اعتماد در جهت افزایش مشارکت است.
اسماعیل شیدای کرکج؛ عیسی جعفری؛ رقیه جهدی
چکیده
آتشسوزی از مهمترین عوامل اثرگذار بر اکوسیستمهای طبیعی است. این مطالعه به منظور بررسی اثر آتشسوزی بر ویژگیهای شیمیایی خاک، بانک بذر خاک و پوشش گیاهی در مراتع کوهستانی یکه برماق واقع در بخش جنوبی پارک ملی گلستان انجام شد. پس از تعیین منطقۀ شاهد و آتشسوزی، نمونهبرداری با استفاده از 5 ترانسکت 200 متری و 5 پلات یک متر ...
بیشتر
آتشسوزی از مهمترین عوامل اثرگذار بر اکوسیستمهای طبیعی است. این مطالعه به منظور بررسی اثر آتشسوزی بر ویژگیهای شیمیایی خاک، بانک بذر خاک و پوشش گیاهی در مراتع کوهستانی یکه برماق واقع در بخش جنوبی پارک ملی گلستان انجام شد. پس از تعیین منطقۀ شاهد و آتشسوزی، نمونهبرداری با استفاده از 5 ترانسکت 200 متری و 5 پلات یک متر مربعی بر روی هر ترانسکت انجام شد و درصد پوشش تاجی، تراکم و تولید فرمهای رویشی ثبت گردید. در هر ترانسکت نیز یک پلات به صورت تصادفی جهت بررسی ویژگیهای خاکی و بانک بذر خاک انتخاب شد، به طوریکه نمونههای خاک به منظور بررسی ویژگیهای خاک از عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتر و نمونههای مورد استفاده جهت بررسی بانک بذر خاک نیز از دو عمق 5- 0 سانتیمتر و 10-5 سانتیمتر برداشت شد. به منظور بررسی اختلاف پارامترهای مورد مطالعه بین سایتهای مورد نظر از آزمونهای آماری تی مستقل و اختلاف بین عمق اول و دوم هر سایت از آزمون تی جفتی استفاده شد. مقایسۀ ویژگیهای خاک نشان میدهد، فاکتور اسیدیته، پتاسیم، نیتروژن، فسفر، کربن، هدایت الکتریکی و ظرفیت تبادل کاتیونی در منطقۀ آتشسوزی بیشتر از شاهد بودند. طبق نتایج بهدست آمده میزان غنا و تنوع گونهای منطقۀ شاهد نسبت به آتشسوزی بیشتر بوده است. علاوه بر این، تنوع و غنای بانک بذر خاک در عمق اول نسبت به عمق دوم، در هر دو منطقه بیشتر بوده است.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ حمید نیک نهاد قرماخر
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در پلاتهای چهار متر مربعی در امتداد چهار ترانسکت 200 متری بررسی شد. در دو رویشگاه، نمونهبرداری خاک از عمق 30-0 سانتیمتری پای ریشه گیاه و منطقۀ عاری از گیاه جهت بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک برداشت شد. شاخصهای کیفیت علوفه در سه مرحلۀ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی به صورت تصادفی با 4 تکرار اندازهگیری شد. نتایج دورۀ رویشی گیاه حنظل نشان داد، ظهور اولین برگ در اوایل فروردین ماه و پایان دورۀ رویش شهریور ماه میباشد. میانگین درصد تاج پوشش و تراکم در دو منطقه دارای تفاوت معنیدار هستند (01/0p<). عمق ریشهدوانی این گیاه در رویشگاه زابل و سراوان بهترتیب 207 و 123 سانتیمتر بود. نتایج نشان داد میزان هدایت الکتریکی و کربن و مادۀ آلی در پای بوتۀ مورد بررسی به شکل معنیداری از منطقۀ شاهد بیشتر است. نتایج تجزیه و تحلیل خاک زیر گونۀ دو رویشگاه نشان داد درصد شن، سیلت، اسیدیته، آهک و کربن آلی در سطح 5 درصد (05/0p<) و مادۀ آلی در سطح 1 درصد معنیدار میباشد (01/0p<). همچنین میانگینها نشان داد درصد شن، اسیدیته، کربن آلی و مادۀ آلی در رویشگاه زابل بیشتر از سراوان بوده و میزان سیلت و آهک در خاک پای گیاه در رویشگاه سراوان بیشتر میباشد. نتایج شاخصهای کیفیت علوفه نشان داد، عامل رویشگاه تنها بر درصد پروتئین خام اثر معنیداری داشت (05/0p<). اما مراحل فنولوژی بر کلیۀ شاخصهای مورد بررسی اثر معنیداری دارد (01/0p<). با ازدیاد سن درصد پروتئین خام، هضم پذیری و انرژی متابولیسمی گیاه کاهش و درصد الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی افزایش مییابد. با توجه به عمق ریشهدوانی و همزمانی رویش این گیاه با بادهای ۱۲۰ روزۀ سیستان، میتوان با کشت حنظل در مناطق برداشت رسوبات بادی از پدیدههای مخرب زیستمحیطی جلوگیری به عمل آورد.
دلارام ضیایی؛ رفعت زارع بیدکی؛ علی اصغر بسالت پور
چکیده
آگاهی از میزان رواناب و رسوب تولید شده از اراضی گوناگون گام مهمی در مدیریت کاربری اراضی است. از آنجایی که اندازهگیری این مقادیر همیشه امکانپذیر نیست، شبیه سازی رواناب و رسوب، راهی جهت نیل به مدیریت جامع حوزۀ آبخیز خواهد بود. در این مطالعه، برای شبیهسازی رواناب و رسوب کاربریهای مختلف زمین شامل مرتع، زارعت، باغ و اراضی شهری ...
بیشتر
آگاهی از میزان رواناب و رسوب تولید شده از اراضی گوناگون گام مهمی در مدیریت کاربری اراضی است. از آنجایی که اندازهگیری این مقادیر همیشه امکانپذیر نیست، شبیه سازی رواناب و رسوب، راهی جهت نیل به مدیریت جامع حوزۀ آبخیز خواهد بود. در این مطالعه، برای شبیهسازی رواناب و رسوب کاربریهای مختلف زمین شامل مرتع، زارعت، باغ و اراضی شهری در حوزۀ آبخیز بهشت آباد که بخش مهمی از حوزۀ آبخیز کارون شمالی میباشد، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، از دادههای دبی و رسوب روزانه ایستگاههای آبسنجی واقع در حوزۀ مطالعاتی استفاده شد و پس از تحلیل حساسیت و واسنجی مدل، تحلیل عدم قطعیت مدل با استفاده از الگوریتم SUFI-2 صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصله از ارزیابی کارایی مدل SWAT، مقادیر معیارهای آماری NS و R² برای رواناب در مرحلۀ واسنجی به ترتیب 69/0 و71/0 و در مرحلۀ اعتبارسنجی 64/0 و 66/0 و برای رسوب در مرحله واسنجی به ترتیب 72/0 و 73/0 و در مرحلۀ اعتبار سنجی 66/0و 71/0 به دست آمد که توانایی مدل در برآورد صحیح دبی جریان، رواناب و رسوب در حوزۀ آبخیز بهشت آباد را تأیید مینماید. همچنین نتایج نشان داد که اراضی کشت دیم با رواناب سطحی متوسط 190 میلیمتر و رسوب متوسط 5/24 تن بر هکتار در سال و باغات با میانگین 80 میلیمتر رواناب سطحی و متوسط تولید رسوب 63/1 تن بر هکتار در سال به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر متوسط سالیانۀ تولید رواناب و رسوب را دارند.
فریدون قدیمی؛ پگاه جوادی شریف
چکیده
در آبخوانهای آبرفتی دنیا مخلوط شدگی آبهای شور و شیرین، فعالیتهای کشاورزی، پسابهای صنعتی و شیرابههای زبالههای شهری و روستایی مهمترین منابع تهدید کنندۀ آبهای زیرزمینی هستند. در این تحقیق 46 نمونۀ آب از چاههای دشت اراک برداشت و متغیرهای فیزیکی و شیمیایی آنها تعیین و مورد تحلیل آماری چند متغیره قرار گرفت. تحلیل ...
بیشتر
در آبخوانهای آبرفتی دنیا مخلوط شدگی آبهای شور و شیرین، فعالیتهای کشاورزی، پسابهای صنعتی و شیرابههای زبالههای شهری و روستایی مهمترین منابع تهدید کنندۀ آبهای زیرزمینی هستند. در این تحقیق 46 نمونۀ آب از چاههای دشت اراک برداشت و متغیرهای فیزیکی و شیمیایی آنها تعیین و مورد تحلیل آماری چند متغیره قرار گرفت. تحلیل عاملی بر روی متغیرهای فیزیکی، شیمیایی آبهای زیرزمینی آبخوان اراک نقش مهمی در تفکیک انواع آلایندهها در منطقه داشته است. تحلیل عاملی مرحلهای، پنج عامل را در متغیرهای هیدروشیمیایی آبخوان اراک مشخص نمود. در عامل اول متغیرهای EC، TDS، Cl، SO4، Ca، Mg و Na منشأ طبیعی داشته که مخلوط شدگی آب شور حاصل از پلایای میقان و آب شیرین آبخوان مسبب آن است. در عامل دوم HCO3 منشأ طبیعی و ناشی از انحلال سنگ آهکهای ارتفاعات جنوب اراک و HNO3منشأ انسانی و حاصل نفوذ چاههای جذبی شهری و فعالیتهای کشاورزی است. منشأ عناصر در عامل سه و چهار یعنی Zn، Cu، Fe و Mn انسانی و ناشی از فعالیتهای صنعتی و دفن زباله شهری و عامل پنجم یعنی F نیز ناشی از فعالیتهای کشاورزی یعنی مصرف کودهای فسفاته است. این مطالعه همچنین نشان داد که تحلیل عاملی مرحلهای روشی مناسب برای تفکیک منشأ آلایندهها است. بنابراین، بایستی اقدامات لازم در خصوص کنترل آلودگیهای انسانی از منابعی چون فاضلاب شهری اراک، پساب کشاورزی و صنعتی توسط سازمانها و شرکتهای مربوطه صورت گیرد.
مهرنوش قدیمی
چکیده
با توجه به اینکه پایش و ارزیابی تغییرات بدنۀ سدهای خاکی با استفاده از روشهای نقشهبرداری زمینی وقتگیر و پرهزینه است، لذا با بررسیهای بهعمل آمده در مشکلات مشابه در سطح دنیا روش تداخل سنجی راداری بهعنوان یک روش نوین جهت بررسی جابجایی بدنۀ سد معرفی شده است. بدین منظور در این تحقیق با هدف بررسی تغییرات بدنۀ سد طالقان از ...
بیشتر
با توجه به اینکه پایش و ارزیابی تغییرات بدنۀ سدهای خاکی با استفاده از روشهای نقشهبرداری زمینی وقتگیر و پرهزینه است، لذا با بررسیهای بهعمل آمده در مشکلات مشابه در سطح دنیا روش تداخل سنجی راداری بهعنوان یک روش نوین جهت بررسی جابجایی بدنۀ سد معرفی شده است. بدین منظور در این تحقیق با هدف بررسی تغییرات بدنۀ سد طالقان از 68 تصویر Sentinel1-Aدر بازۀ زمانی 2018- 2014 از نرمافزارGMTSAR استفاده شد. همچنین تکنیک تداخل سنجی راداری به کمک روش طول باز کوتاه[1] برای بهدست آوردن سری زمانی بهکار گرفته شد. نتایج سری زمانی نشان داد که حداکثر میزان نشست سد mm/y۳ در راستای دید سنجنده میباشد. به منظور توجیه تغییرات بدنۀ سد طالقان تحقیقاتی بر روی ریپ رپ[2] بدنۀ سد انجام شد. این نتایج متأثر از فرسایش و هوازدگی میباشد که به دلیل ضریب نفوذ نامطلوب و مقاومت نامناسب در سنگهایی که دارای ساختار آذرین بیرونی و ریولیتیکی میباشد، منجر شد تا این مصالح تحت اثرات جوی و دمای منطقه دچار وارفتگی و ریزش شوند که نتایج آن بهصورت جابجایی در سطح پایین دست بروز نموده است. بررسیهای بهعمل آمده بیانگر توانایی روش تداخلسنجی راداری در پایش سدهای خاکی و سازههای با اهمیت میباشد که اطلاعات آن نقش بهسزایی در تحلیل رفتار سدها و تکمیل اندازهگیریهای ابزار دقیق خواهد داشت.
[1] Small baseline subset
[2] Riprap
محسن کاظمی؛ صادق ناجی دومیرانی؛ سادات فیض نیا؛ حسن خسروی
چکیده
آشکارسازی تغییرات سطح دریاچهها و تالابها و اراضی اطراف آنها طی دورههای زمانی معین یکی از راهکارهای دستیابی به مدیریت پایدار دریاچهها و تالابها است. در این پژوهش جهت پایش تغییرات سطح و کاربری اراضی اطراف دریاچۀ مهارلو از تصاویر ماهوارهای لندست سالهای 1381 و 1394 با اعمال تصحیحات هندسی و اتمسفری بر روی آنها، ...
بیشتر
آشکارسازی تغییرات سطح دریاچهها و تالابها و اراضی اطراف آنها طی دورههای زمانی معین یکی از راهکارهای دستیابی به مدیریت پایدار دریاچهها و تالابها است. در این پژوهش جهت پایش تغییرات سطح و کاربری اراضی اطراف دریاچۀ مهارلو از تصاویر ماهوارهای لندست سالهای 1381 و 1394 با اعمال تصحیحات هندسی و اتمسفری بر روی آنها، استفاده شده است. برای تهیۀ تغییرات کاربری اراضی و نقشۀ شدت تغییرات از تکنیک تفاضل سادۀ تصاویر و تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) و منطق فازی (FUUZY LOGIC) استفاده شده است. نتایج حاصل از تغییرات سطح و کاربری اطراف دریاچۀ مهارلو نشان میدهند که طی سالهای 1381 تا 1394 سطح آب دریاچه 87 درصد کاهش داشته است. با کاهش سطح آب دریاچه، میزان اراضی خاک بدون پوشش و شورهزار به ترتیب به میران 46 درصد و 85 درصد افزایش یافته است. نتایج حاصل از شدت تغییرات نشان میدهد که 82 درصد تغییرات، داری شدتی بین 100-50 درصد بوده است. بیشترین شدت تغییر با کاهش 22 درصدی مساحت آن مربوط به گسترۀ آبی دریاچۀ مهارلو است. کاهش سطح آب دریاچۀ مهارلو دارای پیامدهای متفاوتی است که نیازمند مدیریت و برنامهریزیهای صحیح برای جلوگیری از تخریب اکوسیستم آنها و خطرات ناشی از کاهش سطح آب در سالهای اخیر است.
عبدالحسین محمدی؛ رضا قضاوی؛ روح الله میرزایی؛ حمید رضا ناصری
چکیده
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) ...
بیشتر
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) آن با دادههای بارش منطقه بهطور همزمان (اردیبهشت ماه)، یک ماه تأخیر (فروردین ماه) و دو ماه تأخیر (اسفند ماه) در طول دورۀ آماری 2017-2000 استخراج شد. تحلیل روند تغییرات بارندگی با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال انجام شد. طی این آزمون مقادیر بارش حداقل طی دورۀ 18 ساله روند افزایشی داشت و در بین شاخصهای پوشش گیاهی، شاخص NDVI حداکثر و میانگین روند افزایشی را نشان دادند. نتایج نشان داد که ارتباط غیرخطی از نوع درجۀ سوم بین بارش و پوشش گیاهی قویتر از روابط خطی، درجۀ دوم، توانی، لگاریتمی و نمایی بود. طی بررسی در گام همزمان، حداکثر همبستگی برابر با 62/0 بین شاخص DVI و بارش به دست آمد. در بررسی با یک گام تأخیر، حداکثر همبستگی برابر با 44/0 بین شاخص NDVI و بارش وجود داشت. بررسی با دو گام تأخیر نشان داد که حداکثر همبستگی برابر با 52/0 بین شاخص RVI و بارش است. مدلسازی پوشش گیاهی با استفاده از بارندگی همزمان و تا دو ماه تأخیر، نشان داد که شاخصهای DVI، RVI و EVIدرگام همزمان بهترین رابطۀ رگرسیونی را ارائه میدهند، در حالیکه برای شاخص NDVI بهترین رابطۀ رگرسیونی با بارش دو ماه قبل بود.
علی اکبر نظری سامانی؛ محمود صمدی قشلاق؛ آرش ملکیان
چکیده
در توسعه منابع آبی موجود، عوامل متعددی تأثیرگذار میباشد که از جمله این عوامل میتوان به نقش عوامل ساختاری نظیر گسلها، درز و شکافها و عوامل ژئومورفولوژیک همچون زبری توپوگرافیکی منطقه اشاره کرد. این پژوهش به بررسی تأثیر این عوامل در وضعیت منابع آب کارستی و در نهایت رخداد چشمهها در منطقه البرز میانی میپردازد. عوامل مذکور در ...
بیشتر
در توسعه منابع آبی موجود، عوامل متعددی تأثیرگذار میباشد که از جمله این عوامل میتوان به نقش عوامل ساختاری نظیر گسلها، درز و شکافها و عوامل ژئومورفولوژیک همچون زبری توپوگرافیکی منطقه اشاره کرد. این پژوهش به بررسی تأثیر این عوامل در وضعیت منابع آب کارستی و در نهایت رخداد چشمهها در منطقه البرز میانی میپردازد. عوامل مذکور در قالب لایههای اطلاعاتی مؤثر بر ذخیره آب زیرزمینی در سامانههای سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجشازدور تهیه، سپس لایههای مذکور با لایه چشمهها مورد تلاقی قرار رفت و از نظر آماری (همبستگی چند متغیره و تحلیل عاملی) مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و ارتباط آنها با یکدیگر مشخص شد. نتایج بیانگر ارتباط نزدیک بین فراوانی چشمهها و مقدار آبدهی سالانة آنها با شاخص های ژئومرفومتری انحنای دامنه و شاخص موقعیت توپوگرافیک است. با توجه به نتایج به دست آمده از همبستگی پیرسون، متغیرهای ارتفاع، تراکم خطواره و تراکم زهکشی در سطح 99% معنیدار میباشند. بر همین اساس آبدهی چشمهها با تراکم زهکشی رابطه مستقیم و با ارتفاع و تراکم خطواره رابطة عکس دارد. همچنین با توجه به انجام تحلیل عاملی 17 متغیر مؤثر بر بروز و دبی چشمهها، شش عامل دارای مقدار ویژه بزرگتر از 1 هستند و در تحلیل باقی مانند. این شش عامل میتوانند تقریباً 73.5 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را توضیح دهند. این روابط نشانگر نقش بارز عوامل مذکور در استعدادیابی منابع آبی در مناطق کارستی میباشد.
رویا وزیریان؛ علی اکبر کریمیان؛ علیرضا افشانی؛ محمد تقی دستورانی
چکیده
در مدیریت مشارکتی مناطق خشک، تحلیل روابط اجتماعی بین کشاورزان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و تحلیل شبکۀ اجتماعی کشاورزان در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای آبیاری، بازاریابی و کشت در سه روستای آریان، حارثآباد و رباط سرپوش واقع در منطقة سبزوار است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از روشهای مطالعات کیفی ...
بیشتر
در مدیریت مشارکتی مناطق خشک، تحلیل روابط اجتماعی بین کشاورزان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و تحلیل شبکۀ اجتماعی کشاورزان در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای آبیاری، بازاریابی و کشت در سه روستای آریان، حارثآباد و رباط سرپوش واقع در منطقة سبزوار است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از روشهای مطالعات کیفی رویکرد پیمایشی، روش مشاهدۀ مستقیم و مصاحبه، جامعۀ هدف شناسایی گردید. سپس بر اساس روش کمی تحلیل شبکه، چهار شاخص مهم تراکم، دوسویگی، انتقالپذیری و میانگین فاصلهۀ ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای کشاورزی در شبکۀ کشاورزان ارزیابی گردید. براساس نتایج میزان تراکم در چهار پیوند مورد بررسی، در روستای آریان بیش از سایر روستاها بوده که نشاندهندۀ انسجام اجتماعی بیشتر در این روستا میباشد. همچنین نتایج میزان شاخص دوسویگی و انتقال پذیری در پیوندهای مورد بررسی نشاندهندۀ تعادل، توازن و پایداری بیشتر شبکه در روستای آریان نسبت به سایر روستاها بوده، در نتیجه سرمایۀ اجتماعی در این روستا بیشتر است. نتایج میانگین فاصلۀ ژئودزیک نیز بیانگر مطلوبترین فاصلۀ ژئودزیک در بین کشاورزان در روستای آریان میباشد. افزایش انسجام، یگانگی و اتحاد در این روستاها، موجب افزایش سرعت گردش و تبادل اطلاعات و همچنین افزایش سرمایۀ اجتماعی در آنها خواهد گردید و هماهنگی و دسترسی افراد به یکدیگر با صرف هزینه و زمان کمتری موفق خواهد بود. بنابراین تقویت اعتماد و مشارکت اجتماعی جهت افزایش سرمایۀ اجتماعی و توانمندسازی جوامع محلی به عنوان یک ضرورت جهت مدیریت مشارکتی موفق در این مناطق الزامی است.