حسین ارزانی؛ اسماعیل علیزاده؛ ستاره باقری؛ محمد جعفری
چکیده
مراتع نقش موثری در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور قبل از وابستگی ارزی کشور به نفت و مشتقات آن داشتهاند. لذا توجه به تنشهای محیطی و اجتماعی وارد شده به این زیست بومها، لزوم استفاده از تکنولوژیهای نوین را برای تنوع بخشی به منابع تولید و کاهش هزینهها برجسته میکند. این مطالعه در مرتع طالقان با هدف ارزیابی مالی حصارهای خورشیدی جهت ...
بیشتر
مراتع نقش موثری در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور قبل از وابستگی ارزی کشور به نفت و مشتقات آن داشتهاند. لذا توجه به تنشهای محیطی و اجتماعی وارد شده به این زیست بومها، لزوم استفاده از تکنولوژیهای نوین را برای تنوع بخشی به منابع تولید و کاهش هزینهها برجسته میکند. این مطالعه در مرتع طالقان با هدف ارزیابی مالی حصارهای خورشیدی جهت ترغیب بهرهبرداران برای استفاده از این فناوری در مراتع انجام گردید. بدین منظور درآمدهای حاصل از پروژه حصارکشی که باعث کاهش هزینهها و قیمت تمام شده تجهیزات مورد استفاده میشد بررسی شد. سپس، ارزیابی مالی طرح حصارکشی الکتریکی و دوره زمانی بازگشت سرمایه آن در سال 1395 با استفاده از معادلههای ارزش حال خالص، نسبت منفعت به هزینه، نرخ بازدهی داخلی و معیار ارزش خالص زمان حال در نرخ تنزیلهای متفاوت انجام گرفت. براساس اطلاعات بدست آمده مجموع هزینههای ثابت و جاری این طرح برابر 330 میلیون ریال شد. در مقابل درآمدها حاصل از تولید گوشت دام، گیاهان دارویی، ارزش افزوده برق تولیدی، درآمد حاصل از جایگزینی چوپان، و درآمد خالص به ترتیب برابر 73%، 23%، 5/7%، %103% و 120% میباشد. معیار ارزش خالص زمان حال در نرخ تنزیلهای مختلف نیز برابر 127% شد. باتوجه به اقتصادی بودن فناوری حصارکشی و وجود مزایایی اقتصادی منتج شده ازآن در قالب طیف متعددی از خدمات اکوسیستمی برای ذینفعان مراتع، اهمیت ترویج کاربرد فناوریهای نوین در مراتع به منظور حفظ و پشتیبانی از زنجیره تولیدات مراتع برجسته میگردد.
رضاعلی دومهری وسطی کلایی؛ محمد جعفری؛ حسین ارزانی؛ سید اکبر جوادی؛ محمود عرب خدری
چکیده
هدف این تحقیق، مقایسه وضعیت و مدیریت مرتع قبل و بعد از جایگزینی روش ارزیابی وضعیت خاک در فاکتور خاک روش چهار فاکتوری بهمنظور تعیین مناسبترین روش وضعیت مرتع بود. ارزیابی وضعیت مرتع برای هر دو حالت در مراتع پشتکوه مازندران انجام شد و سپس وضعیت، روشهای مرتعداری و برنامههای مدیریتی و اصلاحی آنها پیشنهاد و با یکدیگر مقایسه گردید. ...
بیشتر
هدف این تحقیق، مقایسه وضعیت و مدیریت مرتع قبل و بعد از جایگزینی روش ارزیابی وضعیت خاک در فاکتور خاک روش چهار فاکتوری بهمنظور تعیین مناسبترین روش وضعیت مرتع بود. ارزیابی وضعیت مرتع برای هر دو حالت در مراتع پشتکوه مازندران انجام شد و سپس وضعیت، روشهای مرتعداری و برنامههای مدیریتی و اصلاحی آنها پیشنهاد و با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج ارزیابی وضعیت مرتع قبل از جایگزینی روش ارزیابی وضعیت خاک در فاکتور خاکنشان داد که مراتع، وضعیت فقیروخیلی فقیر با گرایش منفی داشتند و روش مرتعداری مصنوعی و برنامههای اصلاح و احیایی، کپه کاری و بذرپاشی پیشنهاد گردید. نتایج ارزیابی وضعیت مرتع بعد از جایگزینی روش ارزیابی وضعیت خاک در فاکتور خاکنشان داد که وضعیت مرتع، در کلاس متوسط و فقیر قرار گرفتند که به ترتیب روش مرتعداری طبیعی و مصنوعی برای آنها پیشنهاد گردید. برای روش مرتعداری طبیعی، سیستمهای چرائی تناوبی- تأخیری و تناوبی-استراحتی بر اساس امتیاز وضعیت متوسط مرتع پیشنهاد گردید و برنامههای اصلاحی روش مرتعداری مصنوعی تغییر نکرده است و همانند روش قبلی است. نتیجه مقایسه تجزیهوتحلیل آماری نشان داد که بین میانگین امتیاز فاکتور خاک قبل و بعد از جایگزینی در فاصله اطمینان 95درصد تفاوت معنیداری وجود داشت اما بین میانگین امتیاز وضعیت مرتع، تفاوت معنیداری وجود نداشت که علت آن شاید ثابت بودن امتیاز سایر فاکتورهای روش چهار فاکتوری بوده باشد. این روش میتواند بهعنوان یک روش مبتنی بر ارزیابی کمی-کیفی برای شناخت ویژگیهای عملکردی و ساختاری اکوسیستمها استفاده شود.
وحیده عبداللهی؛ حسین ارزانی؛ جواد معتمدی
چکیده
طبیعتگردی، بهعنوان یک فعالیت جنبی مرتعداری؛ میتواند در ارتقاء سطح زندگی مرتعداران، موثر باشد و بهواسطه اقتصادی کردن مرتعداری، باعث کاهش فشار چرا بر مراتع، شود. در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی قابلیت مراتع درمیان خراسان جنوبی، جهت استفاده طبیعتگردی، بر مبنای عوامل محیطی و اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، خاک، ...
بیشتر
طبیعتگردی، بهعنوان یک فعالیت جنبی مرتعداری؛ میتواند در ارتقاء سطح زندگی مرتعداران، موثر باشد و بهواسطه اقتصادی کردن مرتعداری، باعث کاهش فشار چرا بر مراتع، شود. در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی قابلیت مراتع درمیان خراسان جنوبی، جهت استفاده طبیعتگردی، بر مبنای عوامل محیطی و اکولوژیکی (اقلیم، توپوگرافی، خاک، فاصله از منابع آب و جاذبههای پوشش گیاهی) و زیرساختها (فاصله از شهر و فاصله از جاده و مسیرهای دسترسی)، انجام شد. از تلفیق نقشهها در محیط GIS و بر مبنای رویکرد عامل محدودکننده فائو ، شایستگی مراتع منطقه ، تعیین گردید. بر مبنای نتایج، 36/7 درصد از مراتع، در طبقه شایستگی متوسط (S2)، 46/5 درصد در طبقه شایستگی کم (S3) و 16/8درصد در طبقه غیر شایسته (N) از لحاظ طبیعتگردی قرار دارند. در این ارتباط، 61/5 درصد از مراتع منطقه، برای چرای دام، دارای شایستگی کم (S3) و 38/5 درصد، غیر شایسته (N)،میباشند. درصد پوشش گیاهی و وضعیت نامناسب فرسایش خاک، محدودکننده شایستگی تیپهای گیاهی برای طبیعتگردی و چرای دام میباشد. لازم است با کاهش تعداد دام و چرای دام مطابق با اصول اکولوژیکی؛ از مراتع منطقه، جهت طبیعتگردی در کنار دامداری ، استفاده نمود. این امر، علاوه بر جبران مسایل اقتصادی ناشی از کم کردن تعداد دام؛ احیای پوشش گیاهی را نیز سبب خواهد شد. با توجه به لزوم حفظ مراتع، میتوان پارکهای جنگلی را جهت اسکان گردشگران، تا شعاع مناسبی از مراتع مورد نظر، ایجاد و با جایابی سکوهای تماشا از دور و پیادهروها، از میزان خسارت به پوشش گیاهی و تخریب خاک، کم کرد.
حمید رضا سعیدی گراغانی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی
چکیده
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان ...
بیشتر
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان عرفی که طرحهای مرتعداری و آبخیزداری در آنها انجام شده انتخاب شدند. نمونهگیری به روش تصادفی ساده بوده و تعداد نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 48 بهرهبردار تعیین شد. دادهها از طریق گروههای متمرکز و مصاحبههای ساختار یافته از طریق پرسشنامهای که روایی و پایایی آن در حد قابل قبولی بدست آمده بود جمعآوری شدند. فرمها و پرسشنامههای تکمیل شده پس از بازبینی اولیه و بررسی دقت و صحت اطلاعات آماده تجزیه و تحلیل شد. برای پردازش و استخراج دادههای کمی وکیفی از نرم افزار SPSS18و با بکارگیری روشهای آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد بین عوامل سرمایه طبیعی- اکولوژیکی، انسانی- فنی و اجتماعی با معیشت پایدار بهرهبرداران رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه توأم نیز نشان داد که مجموعاَ 83 درصد از واریانس معیشت پایدار بهرهبرداران توسط سه متغیر سرمایه طبیعی و اکولوژیکی، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی و فنی تعیین میشود. همچنین یافتههای این مطالعه نشان داد که از میان شاخصهای سه عامل مؤثر بر معیشت پایدار بهرهبرداران بیشترین ضریب رگرسیونی استاندارد مربوط به شاخص سرمایه طبیعی و اکولوژیکی است.
جواد معتمدی (ترکان)؛ حسین ارزانی؛ مهدی قربانی
چکیده
بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استفاده میکنند که باید ضریب تبدیل هر نژاد نسبت به واحد دامی، مشخص شود. در این راستا، طی سالهای 86-1381 از هر یک نژادهای گوسفندی چرا کننده در مناطق مرکزی، دو گله انتخاب شد. از میان گلههای منتخب، 30 رأس دام بهصورت تصادفی در ردههای مختلف سنی و جنسی و در فصول ...
بیشتر
بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استفاده میکنند که باید ضریب تبدیل هر نژاد نسبت به واحد دامی، مشخص شود. در این راستا، طی سالهای 86-1381 از هر یک نژادهای گوسفندی چرا کننده در مناطق مرکزی، دو گله انتخاب شد. از میان گلههای منتخب، 30 رأس دام بهصورت تصادفی در ردههای مختلف سنی و جنسی و در فصول مختلف چرا، وزنکشی و وزن آنها تعیین گردید. میانگین وزن میشهای سه و چهار ساله، به عنوان وزن بالغ هر نژاد در نظر گرفته شد. از نسبت وزن متابولیکی (وزن زنده به توان 75/0) نژادها به وزن متابولیکی واحد دامی، ضریب تبدیل هر نژاد به واحد دامی (معادل واحد دامی) محاسبه شد. بر اساس نتایج، نژاد نائینی جزء نژادهای سبک جثه، نژادهای زندی، کرمانی، افشاری و ورامینی، متوسط جثه و نژاد شال جزء نژادهای سنگین جثه میباشد. معادل واحد دامی هر یک از نژادها نسبت به واحد دامی به ترتیب، 7/0، 86/0، 9/0، 97/0، 06/1 و 20/1 میباشد. بر اساس ضریب تبدیلی پیشنهادی و با استفاده از معادلۀ پیشنهادی MAFF، نیاز روزانۀ هر یک از نژادها به ترتیب، 76/4، 85/5، 12/6، 60/6، 21/7 و 16/8 مگاژول در روز در حالت نگهداری و در شرایط چرا در مرتع محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است که در نظر گرفتن مقدار یکسان علوفه، به عنوان نیاز روزانۀ نژادهای گوسفندی چرا کننده در مرتع برای محاسبۀ ظرفیت چرا، بدون توجه به اندازه و جثۀ آنها صحیح نمیباشد.
مهشید سوری؛ مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ مرتضی خداقلی
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از 60 پلات 2 متر مربعی در طول 4 ترانسکت چهار صد متری استفاده شد و تولید با روش قطع و توزین در پانزده پلات در طول ترانسکتها اندازهگیری گردید. سپس با استفاده از رابطۀ رگرسیونی بین پوشش تاجی (درصد) و تولید (کیلوگرم در هکتار)، تولید مابقی پلاتها برای آن سال محاسبه شد. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی (روزانه، ماهانه، سالانه، بارندگی فصل رویش و بارندگی فصل رویش به علاوه سال پیشین)، دما (سالانه، ماهانه، فصل رویش، بیشینه و کمینۀ دما). نتایج نشان داد متوسط تاج پوشش 3/6 درصد و متوسط تولید 5/128 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی سالانه و دمای مرداد ماه در تمامی سایتها و بارندگی فصل رویش در تمامی سایتها بهجز سایت ایزدخواست به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه مؤثر بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولید علوفه نشان داد. با استفاده از بارندگی سالانه میتوان تغییرات تولید علوفه را در مراتع مورد بررسی از 50 تا 92 درصد و در کل مراتع استان فارس تا 70 درصد برآورد نمود. میانگین تولید بلندمدت در مراتع بیابان زدایی، بیداعلم و ایزدخواست با استفاده از پارامترهای بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش و بیشینۀ دما به ترتیب 3/88، 2/95 و 7/112 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. از یافتههای این تحقیق میتوان به منظور پیشبینی تاجپوشش و تولید و در نهایت ظرفیت چرایی بلندمدت در مراتع استفاده نمود.
علیرضا افتخاری؛ محمد جعفری؛ حسین ارزانی؛ علی اکبر مهرابی؛ محمدرضا بی همتا؛ احسان زندی اصفهان؛ نادیا کمالی
چکیده
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح ...
بیشتر
با توجه به نقش مراتع در حفظ و حاصلخیزی خاک و با در نظر گرفتن خاک به عنوان منبع پایه، لازم است برای حفظ و تقویت خاک مراتع با اجرای طرحهای مرتعداری به این مهم دست یافت. لذا در این تحقیق 15 مرتع ییلاقی و 16 مرتع قشلاقی دارای طرح در استان مرکزی به منظور بررسی اثر طرحها بر برخی از فاکتورهای خاک مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مرتع دارای طرح و در هر تیپ گیاهی سه پروفیل خاک حفر شده و خاک در دو عمق متفاوت جمعآوری شد. در کنار هر مرتع دارای طرح، مرتع بدون طرحی با همان تیپ گیاهی برای مقایسه انتخاب شد و نمونهبرداری در آنها انجام شد. فاکتورهای مادۀ آلی، ازت، پتاس و فسفر در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس دادههای حاصل از دو نوع مدیریت متفاوت مرتع توسط نرمافزار SPSS و در قالب طرح Independent sample T test مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در مراتع ییلاقی اجرای طرحهای مرتعداری در تقویت برخی از فاکتورها نظیر فسفر، ازت و مادۀ آلی موفق بوده اما بر برخی دیگر از فاکتورها نظیر میزان پتاسیم و افزایش عمق افق A تأثیر معنیداری نداشته است. اما در مراتع قشلاقی طرحها تأثیر معنیداری در تقویت خاک مراتع نداشتهاند و به نظر میرسد با توجه به تغییرات کند خاک در مناطق خشک زمان بیشتری برای ایجاد تغییرات معنیدار در خاک لازم باشد.
حسین ارزانی؛ وحیده عبداللهی؛ جواد معتمدی؛ مجید آخشی
چکیده
امروزه بیشتر توجهات، جهت اندازهگیری ترکیبات شیمیایی گونههای مرتعی، بر روشهای فیزیکی و کم هزینه از جمله طیفسنج اشعۀ مادون قرمز نزدیک (NIRS) متمرکز شده است. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، ارائۀ مدلهای کالیبراسیونی برای طیفسنج مادون قرمز نزدیک انعکاسی (NIRS) بهمنظور برآورد مقادیر شاخصهای کیفیت علوفۀ گونههای بوتهای ...
بیشتر
امروزه بیشتر توجهات، جهت اندازهگیری ترکیبات شیمیایی گونههای مرتعی، بر روشهای فیزیکی و کم هزینه از جمله طیفسنج اشعۀ مادون قرمز نزدیک (NIRS) متمرکز شده است. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، ارائۀ مدلهای کالیبراسیونی برای طیفسنج مادون قرمز نزدیک انعکاسی (NIRS) بهمنظور برآورد مقادیر شاخصهای کیفیت علوفۀ گونههای بوتهای میباشد تا از این طریق، ضمن صرفهجویی در وقت و هزینه، با دقتی مناسب، کیفیت این گیاهان را برآورد کرد. برای این منظور در مجموع، 654 نمونه از مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی بهمنظور برآورد مقادیر ازت (N)، پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی (ADF)، مادۀ خشک قابل هضم (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) از طریق NIRS، توسط دستگاه DA7200 Perten، پرتوتابی شد. سپس دادههای حاصل از پرتوتابی بهمنظور آنالیز چند متغیره، به نرمافزار Unscrambler منتقل گردید. قبل از برازش مدل، برای یکنواخت و نرمالسازی پراکنش دادهها از روش S.Golay و SNV استفاده شد. ایجاد مدل کالیبراسیون با روش PLS1 و اعتبارسنجی مدل به روش Cross Validation انجام شد. سپس قابلیت پیشبینی مدلهای ایجاد شده، با در نظر گرفتن آمارههای کالیبراسیون ارزیابی و در مجموع 18 برنامۀ کالیبراسیون تهیه شد. با در نظر گرفتن آمارههای کالیبراسیون میتوان گفت در تمام فاکتورهای مورد مطالعه، ضریب تشخیص بالای 80/0 بوده است. همچنین در همۀ مراحل رشد، ضریب همبستگی بین دادههای مرجع و برآورد شده توسط NIR بالای 90/0 درصد بوده است. بنابراین میتوان بیان کرد کالیبراسیونهای NIR حاصل از این مطالعه میتواند در برنامههای کنونی و آینده برای ارزیابی کیفیت علوفۀ گیاهان بوتهای مورد تغذیۀ دام مورد استفاده قرار گیرد.
فاضل امیری؛ حسین ارزانی
چکیده
ارزیابی اراضی مرتعی به معنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه، به منظور بهره برداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی است. تعیین قابلیت استفاده از مرتع جهت استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی، با در نظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی حوزه قرهآقاچ سمیرم با روش فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از اهداف این تحقیق است. با تلفیق ...
بیشتر
ارزیابی اراضی مرتعی به معنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه، به منظور بهره برداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی است. تعیین قابلیت استفاده از مرتع جهت استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی، با در نظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی حوزه قرهآقاچ سمیرم با روش فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از اهداف این تحقیق است. با تلفیق دو معیار پوشش گیاهی و دسترسی به منطقه، مدل شایستگی استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی مراتع منطقه تعیین شد. با تلفیق دو معیار پوشش گیاهی و دسترسی به منطقه، مدل شایستگی استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی مراتع منطقه تعیین شد. در معیار پوشش گیاهی نمونه برداری در تیپ های گیاهی (به عنوان واحدهای مدیریت پوشش گیاهی) به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و اندازه گیری داده های درصد پوشش و ترکیب، فراوانی و حضور و عدم حضور، تولید، نوع کاربرد و میزان مصرف گیاهان دارویی و صنعتی در پلات های 1 مترمربعی تعیین گردید. معیار دسترسی به منطقه از تلفیق دو معیار شیب، جادهها و مسیرها تعیین و از تلفیق نقشه شایستگی دو معیار بر اساس روش شرایط محدودکننده فائو نقشه شایستگی مدل تهیه گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 7158.69 هکتار اراضی مرتعی منطقه، 3.69 هکتار (0.05 درصد) درطبقه شایستگی 1S (بدون محدودیت)، 1761.1 هکتار (24.6 درصد) در طبقه شایستگی 2S (با محدودیت اندک)، 3217.7 هکتار (44.95 درصد) در طبقه شایستگی 3S (با محدودیت زیاد) و 2176.17 هکتار (30.4 درصد) درطبقه شایستگی N (غیر شایسته) قرار دارد.
جواد معتمدی (ترکان)؛ حسین ارزانی؛ مرتضی مفیدی؛ اسماعیل شیدای کرکج؛ سحر بابایی
چکیده
نقش چوپان در نگهداری، مدیریت و پراکنش دام در مراتع، بسیار با اهمیت است. هدایت گله، نقش اساسی در پراکنش چرا و عملکرد مطلوب دام در مرتع دارد. از اینرو ضرورت دارد سیستم شبانی موجود، مورد ارزیابی قرار گیرد و مشخص گردد که دامها تا چه حد مطابق معیارها و شاخصهای اکولوژیک، در مکانهای شایسته، چرا داده میشوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ...
بیشتر
نقش چوپان در نگهداری، مدیریت و پراکنش دام در مراتع، بسیار با اهمیت است. هدایت گله، نقش اساسی در پراکنش چرا و عملکرد مطلوب دام در مرتع دارد. از اینرو ضرورت دارد سیستم شبانی موجود، مورد ارزیابی قرار گیرد و مشخص گردد که دامها تا چه حد مطابق معیارها و شاخصهای اکولوژیک، در مکانهای شایسته، چرا داده میشوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش چوپان در هدایت گله و پراکنش دام (گوسفند) و تطابق آن با نقشۀ شایستگی مرتع انجام شد. ثبت حرکت دامها در ماههای مختلف فصل چرا توسط GPS و انطباق آن با نقشۀ شایستگی مرتع، نشان داد که هدایت دام توسط چوپان، در مساحتهایی صورت گرفته که بهواسطۀ محدودیت تولید علوفه و بعضاً حساسیت خاک به فرسایش، از شایستگی کمی برای چرا برخوردار است. از اینرو فرضیۀ پژوهش مبنی بر اینکه چوپان نقش مؤثری در پراکنش دام بر اساس شایستگی مرتع ندارد، تأیید میشود و با توجه به اینکه چوپان، دامها را در مکانهایی چرا داده است که شایستگی کمی برای چرا دارند، نتیجه گرفته میشود که سیستم شبانی موجود در مراتع منطقه، کارآمد نمیباشد. از اینرو استفاده از تکنولوژیهای جدید نظیر GPS و حصارهای الکتریکی در کنار دانش بومی بهمنظور هدایت مناسب گله و کاهش فشار چرای دام در محدودههایی که بر مبنای معیارها و شاخصهای اکولوژیک، شایستگی لازم برای چرا را ندارند، پیشنهاد میشود.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی؛ حسن قلیچ نیا
چکیده
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف ...
بیشتر
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف رویشی گیاهان با متغیرهای اقلیمی در دورههای مختلف زمانی با استفاده از نرم افزار Minitab.14 و Excel جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج شش سال مطالعه در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه نشان داد متوسط تاج پوشش 51 درصد و متوسط تولید 372 کیلوگرم در هکتار بوده است. پوشش کل گیاهان مراتع رینه با مجموع بارندگی فصل رشد و ماه اسفند و میانگین دما بیشترین ارتباط را دارند و در تولید علوفۀ سالیانه، دما نقش مؤثرتری را نسبت به بارندگی دارد و تولید متأثر از دمای ماه تیر است. در مراتع پلور رابطۀ پوشش شکلهای مختلف رویشی گیاهان (گندمیان، بوتهایها و پهن برگان علفی) با عوامل اقلیمی در پایههای زمانی مختلف معنیدار بود. تولید کل گیاهان قابل چرای دام در مرتع پلور متأثر از بارندگی فصل رشد میباشد. بنابراین در طرحهای مرتعداری بهجای یکسال اندازهگیری تولید و پوشش میتوان نوسان تولید و پوشش را بر اساس پارامترهای اقلیمی برآورد کرد. با داشتن پوشش و تولید درازمدت مرتع، میتوان علوفۀ قابل دسترس و ظرفیت مرتع را تعیین و از تخریب مراتع جلوگیری کرد.
نایفه اداک؛ حسین ارزانی؛ سید مهدی حشمت الواعظین
چکیده
یکی از فعالیتهای تولیدی کشاورزی که میتواند با سرمایة کم اشتغال ایجاد کند زنبورداری است. زنبورداری میتواند به عنوان یک راهکار سبب افزایش درآمد بهرهبرداران از مراتع، تعادل دام در مرتع، بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و مشارکت در طرحهای مرتعداری شود. مراتع ژیوار دارای پتانسیل زیادی در زمینة استفادههای متنوع از مراتع میباشند. ...
بیشتر
یکی از فعالیتهای تولیدی کشاورزی که میتواند با سرمایة کم اشتغال ایجاد کند زنبورداری است. زنبورداری میتواند به عنوان یک راهکار سبب افزایش درآمد بهرهبرداران از مراتع، تعادل دام در مرتع، بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و مشارکت در طرحهای مرتعداری شود. مراتع ژیوار دارای پتانسیل زیادی در زمینة استفادههای متنوع از مراتع میباشند. بنابراین، در تحقیق حاضر بر آن شدیم تا مقدار افزایش درآمد ناشی از زنبورداری را برآورد نماییم. از جمله عواملی که بر درآمد زنبوردار میتواند مؤثر باشند و در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند عبارتند از: خصوصیات فردی زنبوردار، خصوصیات واحد زنبورداری، هزینهها و درآمدها. دادههای پرسشنامه از طریق مصاحبة شفاهی و با پر کردن پرسشنامه جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که تعداد کندو و نسبت شکر به عسل بر درآمد زنبوردار و تولید عسل اثر معنیدار داشتند. از بین هزینهها شکر بیشترین سهم را دارد که افزایش درصد شکر از یک طرف باعث افزایش تولید و درآمد و از طرف دیگر باعث کاهش قیمت و افزایش هزینهها میشود. میتوان گفت کاهش سودآوری فقط به دلیل مصرف زیاد شکر نیست، بلکه ممکن است به دلیل بازاریابی ضعیف نیز باشد. اما تعداد کندو به دلیل کاهش متوسط هزینهها باعث افزایش سودآوری میشود.
مهدیه صالحی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ مهدی قربانی
چکیده
در سالهای اخیر استفادۀ چندمنظوره از مراتع به عنوان یکی از راه حلهای اصلی در کاهش فشار ناشی از چرای دام و در عین حال افزایش رفاه و درآمد سرانۀ بهرهبرداران و رسیدن به توسعه و مدیریت پایدار مطرح شده است. زنبورداری در مراتع راهکاری سودآور و به عنوان یکی از جنبههای استفاده چندمنظوره در حوزه بالاطالقان و در سامانهای عرفی ناریان، ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفادۀ چندمنظوره از مراتع به عنوان یکی از راه حلهای اصلی در کاهش فشار ناشی از چرای دام و در عین حال افزایش رفاه و درآمد سرانۀ بهرهبرداران و رسیدن به توسعه و مدیریت پایدار مطرح شده است. زنبورداری در مراتع راهکاری سودآور و به عنوان یکی از جنبههای استفاده چندمنظوره در حوزه بالاطالقان و در سامانهای عرفی ناریان، دیزان و مهران هدف این مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه تلاش گردید تا در تعیین شایستگی زنبورداری علاوه بر مسائل بومشناختی به مسائل اجتماعی نیز پرداخته شود. جهت تعیین شایستگی این سامانهای عرفی چهار معیار پوشش گیاهی، عوامل محیطی، عوامل فیزیکی و مسائل اجتماعی در نظر گرفته شد که این معیارها به طور کلی چهارده شاخص را شامل میشوند، لذا به علت پیچیدگی مسأله از روش تصمیمگیری چندمعیاره (AHP) استفاده شده است. سلسله مراتب تصمیمگیری در چهار سطح هدف، معیارها، شاخصها و گزینهها تشکیل شد. یکی از معیارها کیفی بود که جهت دستیابی به نتایج منطقی در مورد معیار کیفی (مسائل اجتماعی) از همکاری متخصصین استفاده شد. نتایج حاصل از قضاوت متخصصین، معیار مسائل اجتماعی را نسبت به سایر معیارها در اولویت نشان داد. همچنین نتایج حاکی از آن است که در روش تحلیل سلسله مراتبی سامانهای عرفی ناریان، دیزان و مهران در اولویت اول تا سوم شایستگی قرار گرفته است. به طور کلی جهت دستیابی به کاربری زنبورداری در مراتع علاوه بر تقویت بخش فنی میبایست میان نهادهای دولتی و غیردولتی و بهرهبرداران هماهنگی ایجاد شود.
راضیه شاه بندری؛ حسین ارزانی؛ ناصر باغستانی میبدی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
مهمترین عامل مؤثر بر کیفیت علوفه گیاهان، مرحله فنولوژی است که با شناخت آن میتوان زمان مناسب چرای دام در مرتع را تعیین کرد. در این پژوهش، از چهار گونه مهم مرتعی، شامل درمنه دشتی (Artemisiasieberi)، آنک (Salsolakerneri)، عجوه (Aelieniasubaphylla) و سفید جاز (Eurotiaceratoides) در سه مرحله فنولوژی؛ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در اواخر 1389 و اوایل 1390 در مراتع ندوشن استان ...
بیشتر
مهمترین عامل مؤثر بر کیفیت علوفه گیاهان، مرحله فنولوژی است که با شناخت آن میتوان زمان مناسب چرای دام در مرتع را تعیین کرد. در این پژوهش، از چهار گونه مهم مرتعی، شامل درمنه دشتی (Artemisiasieberi)، آنک (Salsolakerneri)، عجوه (Aelieniasubaphylla) و سفید جاز (Eurotiaceratoides) در سه مرحله فنولوژی؛ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در اواخر 1389 و اوایل 1390 در مراتع ندوشن استان یزد نمونهبرداری به عمل آمد. در هر مرحله، برای هر گونه 5 تکرار و برای هر تکرار، حداقل پنجپایه گیاهی از نقاط مختلف تیپ گیاهی موجود در منطقه انتخاب و رشد سال جاری آنها برداشت گردید. نمونهها پس از خشک شدن و جدا نمودن اندامهای مختلف (گل، برگ و ساقه) آسیاب شدند و در آزمایشگاه با روش طیفسنجی مادونقرمز NIR)) مورد تجزیه قرار گرفتند و شاخصهای مهم کیفی از قبیل پروتئین خام (CP)، دیواره سلولی عاری از همی سلولز (ADF)، ماده خشک قابلهضم (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) آنها تعیین گردید. نتایج بررسی نشان داد که بالاترین درصد پروتئین خام مربوط به برگ A. subaphylla و در مرحله رویشی (19/9%)، بالاترین درصد ADF مربوط به ساقه A. subaphylla و در مرحله بذردهی (42/53%) و بالاترین درصد DMD(13/48%) و بالاترین مقدار انرژی متابولیسمی (18/6MJ/KgDM) مربوط به برگ A. sieberi و در مرحله رویشی است. همچنین اواخر دوره رویشی را مناسبترین زمان برای چرای دام میتوان در نظر گرفت.
هانیه صفری؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی
چکیده
چرای بیرویه و استفاده غیراصولی در بیشتر تیپهای گیاهی مراتع طالقان میانی وضعیت فقیر و خیلی فقیر را به وجود آورده است. با توجه به نقش مهم مراتع در تولید و تأمین علوفه و فواید دیگر اجرای طرح مدیریت این مراتع با شیوههای علمی و اصلاح آنها جهت بهبود وضعیت آنها، امری ضروری و اجتنابناپذیر است. با توجه به اهداف ذکرشده، این تحقیق ...
بیشتر
چرای بیرویه و استفاده غیراصولی در بیشتر تیپهای گیاهی مراتع طالقان میانی وضعیت فقیر و خیلی فقیر را به وجود آورده است. با توجه به نقش مهم مراتع در تولید و تأمین علوفه و فواید دیگر اجرای طرح مدیریت این مراتع با شیوههای علمی و اصلاح آنها جهت بهبود وضعیت آنها، امری ضروری و اجتنابناپذیر است. با توجه به اهداف ذکرشده، این تحقیق با استفاده از تلفیق اطلاعات پوششگیاهی، وضعیت، شیب، خاکشناسی، بارندگی و غیره توسط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقهای با وسعت 12/37977 هکتار و در موقعیت جغرافیایی ˝43، ́36،˚50 تا ˝20، ́53،˚50 طول شرقی و˝19، ́5،˚36 تا˝19، ́19، ˚36 عرض شمالی در بخش میانی حوزه آبخیز طالقان (90 کیلومتری شمال غرب تهران) به اجرا در آمده است. با توجه به نتیجه تلفیق اطلاعات، عملیات اصلاحی و احیایی در قالب روش مرتعداری مصنوعی شامل جلوگیری از ورود دام در 325/6621 هکتار، بذرکاری در 381/1274 هکتار، میانکاری و بذرپاشی در 561/694 هکتار، بذرپاشی در 254/1215 هکتار و کپهکاری در 101/2368 هکتار از اراضی منطقه که وضعیت فقیر و خیلی فقیر داشتند است. این عملیات اصلاحی باعث افزایش یا بهبود مدیریت چرای دام، بهبود شرایط حوزه آبخیز و افزایش زیستگاه حیاتوحش میشود و برای اهداف مشابه سودمند خواهد بود.
عطااله ابراهیمی؛ ولی اله رئوفی راد؛ حسین ارزانی؛ زهرا شجاعی اسعدیه
چکیده
خوشخوراکی گونههای مرتعی در موارد متعددی مانند تعیین ظرفیت چرا و ترکیب گونهای کاربرد دارد. تاکنون شاخص دقیقی برای تعیین خوشخوراکی، تعریف نشده است. ازاینرو، معرفی شاخصی دقیق، کاربردی، عام و ساده برای تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی ضروری به نظر میرسد. برای بررسی رابطة بین خوشخوراکی و ترکیبات ثانویه، ابتدا ترکیب گیاهان و نسبت ...
بیشتر
خوشخوراکی گونههای مرتعی در موارد متعددی مانند تعیین ظرفیت چرا و ترکیب گونهای کاربرد دارد. تاکنون شاخص دقیقی برای تعیین خوشخوراکی، تعریف نشده است. ازاینرو، معرفی شاخصی دقیق، کاربردی، عام و ساده برای تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی ضروری به نظر میرسد. برای بررسی رابطة بین خوشخوراکی و ترکیبات ثانویه، ابتدا ترکیب گیاهان و نسبت استفاده از گونههای گیاهی موجود در منطقه در رژیم غذایی دامهای گوسفند و بز بهطور جداگانه با استفاده از روش فیلمبرداری و زمانسنجی اندازهگیری شد. شاخص انتخاب گونههای گیاهی برای بز و گوسفند محاسبه گردید. سپس، ترکیبات ثانویه گیاهان غالب در رژیم غذائی دامها، با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیف نگار جرمی GC-MSS اندازهگیری و مقادیر ترکیبات ثانویه به روش آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) رجبندی و مقادیر کمی هر یک از گونههای گیاهی بر روی هر یک از محورهای اصلی بهعنوان معیار کمی تمایز گونهها ازنظر وجود ترکیبات ثانویه گیاهان در نظر گرفته شد. در پایان همبستگی بین شاخص انتخاب گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز (متغیر وابسته) با مقادیر کمی حاصل از ترکیبات ثانویه گیاهان بر روی محورهای PCA (متغیر مستقل) تعیین و تجزیهوتحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که بین شاخص انتخاب گونههای گیاهی توسط گوسفند و بز با ترکیبات ثانویه گیاهان رابطة معنیداری (0.05 P≤) وجود داشته و یا به بیانی دیگر ترکیبات ثانویه گیاهان مرتعی در انتخاب آنها توسط گوسفند و بز برای چرا کاملاً تأثیر گذارند. بنابراین، ترکیبات ثانویه گیاهان را میتوان بهعنوان شاخصی مهم در تعیین خوشخوراکی گیاهان مرتعی محسوب کرد.
رضا سیاه منصور؛ حسین ارزانی؛ محمد جعفری؛ سید اکبر جوادی؛ علی طویلی
چکیده
آتشسوزی میتواند به عنوان ابزاری مهم و مدیریتی در سطح وسیعی از مرتع به منظور اصلاح ترکیب و تنوع زیستیِ اکوسیستمهایِ مرتعی بهکار گرفته شود. به منظور بررسی اثر آتشسوزی در محدودة ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی زاغه در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد شرقی با ارتفاع متوسط 1960 متر از سطح دریا این مطالعه انجام شد. مقایسة میانگین ...
بیشتر
آتشسوزی میتواند به عنوان ابزاری مهم و مدیریتی در سطح وسیعی از مرتع به منظور اصلاح ترکیب و تنوع زیستیِ اکوسیستمهایِ مرتعی بهکار گرفته شود. به منظور بررسی اثر آتشسوزی در محدودة ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی زاغه در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد شرقی با ارتفاع متوسط 1960 متر از سطح دریا این مطالعه انجام شد. مقایسة میانگین و تجزیة آماری نشان داد که فوربهای علفی مورد تعلیف دام از نظر تراکم و میانگین تاج پوشش در سطح یک درصد اختلاف معنیداری بین عرصة شاهد و آتشسوزی دارند. همچنین، فرم رویشی گراس در عرصههای آتشسوزی و شاهد از نظر تولید و تاج پوشش دارای اختلاف میانگین در سطح یک درصد است. این آمار نشان میدهد که گیاهان کلاس I و III از نظر تولید و تاج پوشش با یکدیگر اختلاف میانگین معنیدار در عرصههای آتشسوزی و شاهد دارند (01/0< P). فرمهای رویشی بیانگر شماتیک ترکیب نباتی یک تیپاند و در این تحقیق مشاهده شد که تیپ غالب گراسهای چندساله، شاملFestuca ovina، Bromus tomentellus و Agropyron trichophorum، با گراسهای یکساله، شامل Taeniatherum crinitum،Heteranthelium piliferum و Br. tectorum، در کوتاهمدت جایگزین شد. با تغییرات انجامشده میتوان چنین گفت که آتشسوزی عاملی مهم و تأثیرگذار است و میتواند گراسهای پایا را کاهش و گراسهای یکساله را در کوتاهمدت افزایش دهد.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ محمود حمیدیان؛ زهرا ارزانی؛ مجید آخشی
چکیده
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین ...
بیشتر
برای رسیدن به عملکرد دام در سطح مطلوب تأمین نیاز غذایی دام از نظر عناصر معدنی ضروری است. به همین منظور، عناصر معدنی هشت گونة مهم مرتعی و مورد چرای دامـ شامل Ferula ovina، Prangus uloptera، Medicago sativa، Lotus goeblia، Trifolium montanum، Melilotus officinalis، Sanguisorba minor،و Stachys inflate در مراتع ییلاقی طالقان در مراحل مختلف رشد (رشد رویشی، گلدهی، و بذردهی) اندازهگیری شد. بدین منظور، در هر مرحلة رشد از هر گونه 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 5 پایة گیاهی از نقاط مختلف تیپهای گیاهی برداشت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تجزیة واریانس یکطرفه انجام شد و به منظور مشاهدة منابع تغییرات درونگروهی از آزمون دانکن استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون t مقدار عناصر مذکور با حد بحرانیشان برای تأمین نیاز روزانة واحد دامی در حالت نگهداری مقایسه شد. نتایج نشان میدهد مقادیر عناصر معدنی گونهها در مراحل اولیة رشد بیشتر از مقدار آنها در مراحل پایانی رشد (مرحلة بذردهی) است. ضمن اینکه مقادیر مذکور در هر مرحله از رشد بین گونههای مورد بررسی یکسان نیستند. به طور کلی، گونههای مورد بررسی از حیث مقادیر کلسیم، آهن، مس، منگنر، و کبالت، به منظور تأمین نیاز روزانة دام، در وضعیت مطلوبی قرار دارند، ولی از نظر عناصر پُرمصرف مانند مقادیر سدیم و منیزیم در مراحل مختلف رشد و بهویژه در مراحل پایانی رشد از وضعیت مطلوبی به منظور تأمین نیاز روزانة واحد دامی برخوردارند. این امر بیانگر آن است که مطلوبیت علوفة مرتع در زمانهای مختلف چرا از حیث عناصر معدنی یکسان نیست. طبیعی است که بسته به شرایط سال ممکن است مقادیر عناصر معدنی گیاهان قدری تغییر یابد، ولی، به دلیل هزینهبربودن تعیین عناصر معدنی، میتوان از نتایج مذکور به منظور برآورد نیاز روزانة دام در سالهای مختلف استفاده کرد.
سید علیرضا موسوی؛ حسین ارزانی؛ غلامعلی شرزه ای؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی فرح پور؛ استفانی انگل؛ اسماعیل علیزاده؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
حفظ خاک یکی از مهمترین کارکردهای تنظیمی اکوسیستمهای طبیعی بهشمار میرود. این نقش در حوزة طالقان میانی، به دلیل بالابودن میزان فرسایش و تجمع رسوبات در دریاچة سد، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در این تحقیق، ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن آبی، و حفظ حاصلخیزی خاک بررسی شد. بدین ...
بیشتر
حفظ خاک یکی از مهمترین کارکردهای تنظیمی اکوسیستمهای طبیعی بهشمار میرود. این نقش در حوزة طالقان میانی، به دلیل بالابودن میزان فرسایش و تجمع رسوبات در دریاچة سد، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در این تحقیق، ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن آبی، و حفظ حاصلخیزی خاک بررسی شد. بدین منظور، با رویهمگذاری نقشة فرسایش با نقشة سایر عوامل محیطی، اثر نوع کاربری و پوشش بر فرسایش بررسی گردید. دیمزارهای کمبازده و رهاشده مبنای مقایسه جهتِ برآورد نقش پوشش مرتعی در حفظ خاک مدنظر قرار گرفت. برای محاسبة ارزش اقتصادی کارکرد کاهش میزان ازدسترفتن اراضی از شاخص هزینة فرصت و سود کشت دیم استفاده شد. کارکرد کنترل رسوب نیز، با توجه به نسبت تحویل رسوب برآوردشده و هزینة ساخت سد طالقان، به عنوان هزینة فرصت این کارکرد مدنظر قرار گرفت. کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک نیز، با توجه به میزان نگهداشت خاک و محتوای عناصر غذایی خاک مراتع منطقه، برآورد شد و ارزش اقتصادی آن با رویکرد هزینة جایگزینی محاسبه گردید. بر اساس نتایج، مراتع منطقه سالانه 60545 متر مکعب فرسایش خاک را کاهش میدهند. ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن، و حفظ حاصلخیزی خاک به ترتیب برابر با 64718، 261346، و 89152 هزار ریال در سال محاسبه شد. بدیهی است این کارکردها فقط بخشی از کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی را تشکیل میدهند و ارزشگذاری اقتصادی کلیة کارکردها میتواند ابزار مؤثری جهت حفظ اکوسیستمهای مرتعی بهکار گرفته شود.
ابراهیم گویلی؛ محمدرضا وهابی؛ فاضل امیری؛ حسین ارزانی
چکیده
در تعیین شایستگی مرتع برای هر نوع کاربری باید به قابلیتها و ظرفیتهای موجود اکوسیستم مرتع، با هدف حفاظت پایدار، توجه شود. هدف از این تحقیق شناخت قابلیتها و استعدادهای مراتع حوضة آبخیز سرداب- سیبک و ارزیابی و تعیین طبقات شایستگی مراتع منطقه برای کاربری چرای گوسفند است. بدین منظور، مدل شایستگی استفادة چرایی دام (گوسفند) با استفاده ...
بیشتر
در تعیین شایستگی مرتع برای هر نوع کاربری باید به قابلیتها و ظرفیتهای موجود اکوسیستم مرتع، با هدف حفاظت پایدار، توجه شود. هدف از این تحقیق شناخت قابلیتها و استعدادهای مراتع حوضة آبخیز سرداب- سیبک و ارزیابی و تعیین طبقات شایستگی مراتع منطقه برای کاربری چرای گوسفند است. بدین منظور، مدل شایستگی استفادة چرایی دام (گوسفند) با استفاده از روش پیشنهادی فائو تعیین و برای تلفیق لایههای اطلاعاتی در کلیة مراحل این تحقیق از محیط GIS استفاده شد. در این تحقیق، سه معیارـ حساسیت خاک به فرسایش، منابع آب، و تولید علوفهـ برای تعیین شایستگی نهایی مرتع در نظر گرفته شد. برای تعیین شایستگی از نظر حساسیت خاک به فرسایش از مدل MPSIAC استفاده شد. به منظور بررسی منابع آبْ پارامترهای کمّیت، کیفیت، و دسترسی به منابع آب استفاده شد. از نظر مدل تولید علوفه نیز شاخص نسبت علوفة قابل دسترس دام از کل علوفة تولیدی در هر تیپ گیاهی بررسی شد. نتایج حاصل از مدل نهایی نشان داد که 99/95 درصد (48/17610 هکتار) در کلاس شایستگی کم (3S) و 01/4 درصد (45/736 هکتار) در کلاس شایستگی متوسط (2S) قرار گرفت،و هیچ سطحی از مراتع منطقه در کلاس شایستگی خوب (1S) و غیر شایسته (N) قرار نگرفت. بر اساس این بررسی، مهمترین عامل مؤثر در کاهش شایستگی مراتع منطقه کمبود میزان علوفة در دسترس دام، به دلایلی از قبیل تولید ناچیز گیاهان کلاسهای I و II، پایینبودن درصد خوشخوراکی، و حد بهرهبرداری مجاز، است. با توجه به جمعیت فعلی دام موجود در مراتع منطقه (22170 واحد دامی در طول فصل چرا) و ظرفیت چرای محاسبهشده (15989واحد دامی) و همچنین با توجه به روند تخریب شدید در اثر چرای مفرط، بهکارگیری روش مرتعداری، که محدودیت بیشتری برای مصرف علوفه توسط دام ایجاد میکند، میتواند در صورت عملیاتیشدن به بهبود وضعیت مراتع منطقه کمک کند.
جمال ایمانی؛ حسین ارزانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده ...
بیشتر
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده به صورت تصادفی سیستماتیک انجام شد. در هر محدوده، با توجه به نوع و پراکنش گونهها، 5 ترانسکت 100 متری مستقر شد. در هر یک از محدودههای 7000 متر مربعی، در هر جامعه، همة پایههای گونههای مذکور با ترانسکت نواری (2 × 100) m2شمرده شد و تراکم واقعی آنها بهدست آمد. تراکم بهدستآمده از این روشْ شاهد در نظر گرفته شد. روشهای اندازهگیری تراکم در این تحقیق عبارتاند از شمارش گونهها در داخل کوادرات 1 متر مربعی؛ نزدیکترین فرد؛ نزدیکترین همسایه؛ زوجهای تصادفی؛ نقطة یک چهارم متمرکز؛ و زاویة منظم. از نظر صحت روشها، نتایج نشان داد روش نزدیکترین همسایه در جامعة Festuca ovina و روش نقطة یکچهارم متمرکز در دو جامعة tomentellus Bromus و Prangos ferulacea دارای بیشترین صحت است و روش زاویة منظم در هر سه جامعه دارای کمترین صحت.
فاضل امیری؛ حسین ارزانی؛ ابراهیم گویلی
چکیده
وجود پوشش گیاهی شهد زا و گرده زا در مراتع میتواند زمینهی اشتغال جهت کاربری زنبورداری بعنوان یکی از جنبههای استفاده چند منظوره از مراتع را فراهم آورد. بدین منظور توسعه آن به عنوان یک راهکار مبتنی بر دانش بومی برای ایجاد اشتغال و جبران کاهش درآمد دامداران، به دلیل ضرورت کاهش دام در مراتع منطقه و جلوگیری از فشار وارده و تخریب ...
بیشتر
وجود پوشش گیاهی شهد زا و گرده زا در مراتع میتواند زمینهی اشتغال جهت کاربری زنبورداری بعنوان یکی از جنبههای استفاده چند منظوره از مراتع را فراهم آورد. بدین منظور توسعه آن به عنوان یک راهکار مبتنی بر دانش بومی برای ایجاد اشتغال و جبران کاهش درآمد دامداران، به دلیل ضرورت کاهش دام در مراتع منطقه و جلوگیری از فشار وارده و تخریب آن توصیه می شود. شناخت دقیق گیاهان مورد علاقه زنبورعسل و نقاط پراکنش آنها و همچنین فنولوژی (به ویژه زمان گلدهی) از ابزارهای مهم برنامه ریزی جهت حفظ و جلوگیری از تخریب مرتع و توسعه زنبورداری در مراتع منطقه است. در این تحقیق پتانسیل حوزه آبخیز قره آقاچ از نظر حضور گیاهان مناسب در زنبورداری، به عنوان ابزار مرتعدار مورد بررسی گرفت. نمونه برداری در تیپهای گیاهی به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و 30 پلات یک متر مربعی و نمونه برداری از گیاهان و تنوع گونههای شهدزا و گردهزا انجام گردید. در منطقه مورد مطالعة مهمترین تیرههای گیاهی مورد استفاده زنبور عسل به ترتیبCompositae ،Labiatae ، Umbelifera، Cruciferae، Gramineae، Liliaceae و Caryophyllaceae میباشد. از تعداد 114 گونه گیاهی در منطقه، 78 گونه مورد استفادهی زنبورعسل هستند که از نظر دامداران کم ارزش بوده و پوشش غالب مراتع ضعیف و بحرانی را تشکیل میدهند. لذا شناخت گیاهان و تعیین زمان گل دهی، منجر به تهیه تقویم زنبورداری و پتانسیل زنبور پذیری خواهد شد.
حسین ارزانی؛ مهدی معمری؛ جواد معتمدی؛ ﻣﺎﺷﺎاﷲ محمد پور
چکیده
آگاهی و اطلاع از کافی بودن علوفة مراتع برای رفع نیازهای پروتئینی و انرژی مورد نیاز روزانة دام چراکننده در طول فصل چرا یکی از مهمترین عوامل در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر کیفیت علوفة گونههای مهم مراتع استپی «چنگوله» ایلام مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از 4 گونة مرتعی شامل؛ Hammada salicornia، Salsola lanchnantha، Convolvulus ...
بیشتر
آگاهی و اطلاع از کافی بودن علوفة مراتع برای رفع نیازهای پروتئینی و انرژی مورد نیاز روزانة دام چراکننده در طول فصل چرا یکی از مهمترین عوامل در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر کیفیت علوفة گونههای مهم مراتع استپی «چنگوله» ایلام مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از 4 گونة مرتعی شامل؛ Hammada salicornia، Salsola lanchnantha، Convolvulus oxyphyllus و Pteropyrum noeanum که از گونههای مهم و عناصر اصلی تیپهای گیاهی مراتع منطقه مورد مطالعه میباشند، در سه مرحلة فنولوژیکی (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در سال 1387 نمونهبرداری شد. سپس شاخصهای کیفیت علوفه شامل؛ درصد پروتئین خام (CP)، درصد الیاف نامحلول در شویندة اسیدی (ADF) درصد هضمپذیری مادة خشک (DMD) و مقدار انرژی متابولیسمی (ME) اندازهگیری شد. بهمنظور مقایسة گونهها و مراحل رشد از نظر شاخصهای کیفیت علوفه، از تجزیه و تحلیل واریانس و بهمنظور مشاهدة منابع تغییرات درون گروهی، از آزمون مقایسة دانکن استفاده شد. نتایج بهـدست آمده نشان میدهد که در بین گونههای مورد مطالعه، بیشترین درصد پروتئین خام (CP)، مربوط به گونة شور روی Hammada salicorniaبوده , که در مرحلة رشد رویشی میباشد و در هر سه مرحلة فنولوژی از حد بحرانی آن (7 درصد)، برای واحد دامی در حالت نگهداری بالاتر میباشد. همچنین مقدار انرژی متابولیسمی(ME) این گونه نیز در بالاترین حالت نسبت به حد بحرانی (Mj/kg 8) در مقایسه با سایر گونهها قرار دارد.
مریم آذرخشی؛ بهنوش فرخزاده؛ محمد مهدوی؛ حسین ارزانی؛ حسن احمدی
چکیده
ایران کشوری واقع در کمربند خشک کره زمین است و همواره با مشکل خشکسالی در بخش های مختلف مواجه بوده است . خشکسالی هر ساله خسارت های زیادی را به پوشش گیاهی طبیعی، کشاورزی و جامعه وارد میکند. یکی از راههای پایش خشکسالی استفاده از شاخصهای خشکسالی میباشد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر خشکسالی روی تولید علوفه گیاهان مرتعی از شاخصهای ...
بیشتر
ایران کشوری واقع در کمربند خشک کره زمین است و همواره با مشکل خشکسالی در بخش های مختلف مواجه بوده است . خشکسالی هر ساله خسارت های زیادی را به پوشش گیاهی طبیعی، کشاورزی و جامعه وارد میکند. یکی از راههای پایش خشکسالی استفاده از شاخصهای خشکسالی میباشد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر خشکسالی روی تولید علوفه گیاهان مرتعی از شاخصهای معیار بارش سالانه (SIAP)، بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص شدت خشکسالی پالمر (PDSI) استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه مشتمل بر هشت سایت مرتعی در مراتع استان قم میباشد. در این سایتها فاکتورهای مربوط به پوشش گیاهی و خاک در زمان آمادگی مرتع در طی سالهای 77-1376 تا 85-1384 هر سالهاندازهگیری شده است. با استفاده از روابط رگرسیون بین شاخصهای خشکسالی و تولید کل گیاهان مرتعی و همچنین تولید فرمهای رویشی مختلف در هفت پایه زمانی: سالانه، اول اسفند تا آخر تیر ماه (فصل رشد)، اول بهمن تا آخر تیر ماه (فصل رشد و ماه قبل)، اسفند تا خرداد، اسفند تا اردیبهشت، اسفند و فرودین، اسفند (شروع فصل رشد؛ مناسبترین شاخص خشکسالی بر اساس بیشترین ضریب همبستگی و کمترین مقدار خطای استاندارد انتخاب گردید. نتایج نشان داد که مناسبترین شاخص خشکسالی در مراتع استان قم به ترتیب اولویت عبارتند از SPI-3، PDSI،SPI-24 و SPI-6. بهترین پایه زمانی نیز فصل رشد و بویژه ابتدای فصل رشد میباشد.
حسین ارزانی؛ علی اسفندیاری؛ حمید نوروزیان؛ مهدی قربانی؛ جواد ترکان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 175-186
چکیده
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای ...
بیشتر
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای غذایی متفاوت میباشد، باید وزن واحد دامی برای نژاد غالب هر منطقه مشخص و ضریب تبدیل آن به واحد دامی در کشور تعیین شود. تا بتوان بر پایه کیفیت علوفه مراتع مورد چرا، نیاز روزانه آن را تعیین نمود. در این پژوهش، دو گله دارای دام غالب نژاد سنجابی استان کرمانشاه گزینش و از هر گله، 50 رأس دام (شامل 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش چهار ساله، 5 رأس قوچ سه ساله، 5 رأس قوچ چهار ساله، 5 رأس بره سه ماهه و 5 رأس بره شش ماهه) در سه مرحله وزن کشی شدند. با بهرهگیری از میانگین وزن میشهای سه و چهارساله؛ وزن واحد دامی این نژاد، 56/0± 68/60 کیلوگرم برآورد شد. به همین ترتیب معادل واحد دامی میش، قوچ، بره این نژاد نسبت به واحد دامی کشور، به ترتیب برابر؛ 29/1 ، 88/1 و 63/0 میباشد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین وزن میش و قوچ در سطح یک درصد (P