لیلا عوض پور؛ مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ حامد رفیعی
چکیده
ارزشگذاری کارکردها و خدمات غیربازاری محیطزیست ازجمله گردشگری به دلایل زیادی از جمله شناخت منافع زیست-محیطی و اکولوژیکی توسط انسانها، ارائه مسائل محیطی کشور به برنامه ریزان، تعدیل و اصلاح مجموعه محاسبات ملی مانند تولید ناخالص ملی و جلوگیری از تخریب و بهرهبرداری بیرویه منابع طبیعی مهم است.هدف این پژوهش برآورد ارزش اقتصادی ...
بیشتر
ارزشگذاری کارکردها و خدمات غیربازاری محیطزیست ازجمله گردشگری به دلایل زیادی از جمله شناخت منافع زیست-محیطی و اکولوژیکی توسط انسانها، ارائه مسائل محیطی کشور به برنامه ریزان، تعدیل و اصلاح مجموعه محاسبات ملی مانند تولید ناخالص ملی و جلوگیری از تخریب و بهرهبرداری بیرویه منابع طبیعی مهم است.هدف این پژوهش برآورد ارزش اقتصادی کارکرد گردشگری مراتع 4 روستای کشانک، درکش، چخماقلو و ذوعلیا از توابع شهرستان مانه و سملقان استان خراسان شمالی، با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. ابزار تحقیق پرسشنامه دوگانه-دوبعدی است و برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد شد. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل 133 پرسشنامه و مصاحبه حضوری با بازدیدکنندگان از مجموع چهار منطقۀ مذکور جمع آوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد و روش نمونهگیری مورد استفاده، نمونهگیری تصادفی در دسترس است. براساس نتایج مدل مورد استفاده در تعیین عوامل مؤثر بر میزان ارزش گردشگری منطقه، متغیرهای وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، مبلغ پیشنهادی و جذابیت مرتع در سطح احتمال 5 درصد معنیدار می باشند و از عوامل مؤثر در میزان WTP بازدیدکنندگان برای استفاده از مراتع مناطق مورد مطالعه هستند. در این مطالعه، متوسط WTP به عنوان قیمت ورودی برای هر بازدیدکننده برای استفاده از مراتع منطقه 5880 تومان بهدست آمد و ارزش تفرجی هر هکتار مراتع منطقه نیز 49556 تومان در سال تعیین شد.
رقیه شاد؛ مهدی قربانی؛ خالد احمدآلی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ مریم یزدان پرست
چکیده
تغییرات کاربری اراضی در کشورهایی همچون ایران که با محدودیت فضا روبهرو است باید مانند مصرف آب با تفکر و مطابق با برنامهریزی مناسب و به نحو مطلوب باشد. از سویی دیگر پویایی ذاتی بشر و نیازهای او، شیوه و میزان استفاده از زمین را درگذر زمان با تغییر و دگرگونی مواجه ساخته است. لذا هدف از این پژوهش مدلسازی پویای تغییرات کاربری اراضی ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی در کشورهایی همچون ایران که با محدودیت فضا روبهرو است باید مانند مصرف آب با تفکر و مطابق با برنامهریزی مناسب و به نحو مطلوب باشد. از سویی دیگر پویایی ذاتی بشر و نیازهای او، شیوه و میزان استفاده از زمین را درگذر زمان با تغییر و دگرگونی مواجه ساخته است. لذا هدف از این پژوهش مدلسازی پویای تغییرات کاربری اراضی مبتنی بر نظام انسان- محیطزیست در حوزه آبخیز طالقان میباشد. بدین منظور با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشههای کاربری اراضی برای سالهای 1994، 1999، 2002، 2009، 2014، 2019، در شش کلاس مرتع، جنگل، اراضی کشاورزی، اراضی بایر، مسکونی و آب طبقهبندی گردید. پس از صحتسنجی نقشهها و آشکارسازی تغییرات، تحت سه سناریو رشد اقتصادی فعلی، رشد سریع اقتصادی و توسعه پایدار با استفاده از مدلسازی سیستم پویا، شبیهسازی تا سال 1435 انجام گردید. نتایج آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در طول دوره نشان میدهد که روند تغییرات اراضی کشاورزی، مراتع، جنگل، کاهشی بوده و اراضی بایر و منطقه مسکونی نیز در طول دوره بررسی همواره روندی افزایشی داشته است. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد از بین سه سناریو موردبررسی، سناریو توسعه پایدار از هماهنگی بین میزان بهرهبرداری از زمین و تأمین نیازهای اجتماع و رشد اقتصادی قابلقبول برقرار بوده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت سناریو توسعه پایدار مبنای مهمی برای برنامهریزی کاربری اراضی در سالهای آتی جهت کاهش تخریب منابع طبیعی و حفظ حالت پایدار در آن است و این سناریو رشد اقتصادی مطلوبی را در آینده رقم میزند.
فاطمه عینلو؛ محمد رضا اختصاصی؛ مهدی قربانی؛ پرویز عبدی نژاد؛ رضا انجم شعاع
چکیده
یکی از الزامات مدیریت یکپارچه منابع آب مبتنی بر برنامه ریزی مدیریت مشارکتی، شناسایی و تحلیل دست اندرکاران کلیدی است. شناسایی جنبههای ساختاری شبکه دست اندرکاران سازمانی را میتوان با استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی ارزیابی نمود و موقعیت و نقش آنها را برای انسجام بخشی و هماهنگی بین سازمانی در مدیریت منابع آب مشخص نمود. در این پژوهش، ...
بیشتر
یکی از الزامات مدیریت یکپارچه منابع آب مبتنی بر برنامه ریزی مدیریت مشارکتی، شناسایی و تحلیل دست اندرکاران کلیدی است. شناسایی جنبههای ساختاری شبکه دست اندرکاران سازمانی را میتوان با استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی ارزیابی نمود و موقعیت و نقش آنها را برای انسجام بخشی و هماهنگی بین سازمانی در مدیریت منابع آب مشخص نمود. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی، ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی منابع آب دشت ابهر، مشتمل بر 20 دست اندرکار سازمانی آنالیز شد و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی ارزیابی گردید. شاخصهای تراکم، اندازه، دوسویگی پیوندها، انتقالپذیری، میزان تمرکز و میانگین فاصله ژئودزیک در شبکه روابط در سطح کلان و شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی و شاخصهای مرکزیت در سطح خرد مورد بررسی قرار گرفت. میزان شاخص تراکم شبکه، متوسط بوده و با توجه به شاخص دوسویگی و میزان متوسط روابط دوسویه و متقابل در بین دستاندرکاران سازمانی، انسجام و سرمایه سازمانی متوسط ارزیابی میگردد. طبق شاخص انتقالیافتگی، پایداری و تعادل شبکه تبادل اطلاعات، کم است. تحلیل شاخص مرکز- پیرامون شبکه دستاندرکاران نشان دهنده تراکم بالاتر پیوندها و انسجام سازمانی بیشتر در بین سازمانهای مرکزی در مقایسه با زیرگروه پیرامونی است و میزان تبادل اطلاعات بین زیرگروههای مرکزی و پیرامونی متوسط ارزیابی شد. بر اساس شاخصهای مرکزیت، موقعیت هندسی هر کنشگر در شبکه مشخص گردید. جهت تصمیمگیری، برنامهریزی، سیاستگذاری و اجرای حکمرانی مشارکتی منابع آب در دشت ابهر، سازمانها و قدرتهای سیاسی کلیدی و مؤثر و سازمانهای دارای قدرت کم و به حاشیه راندهشده، شناسایی گردیدند.
شهباز مهرابی؛ محمدرضا یزدانی؛ مهدی قربانی
چکیده
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با ...
بیشتر
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با مخاطرات محیطی در سیستم حکمرانی این استان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد. در فرآیند AHP براساس روش مقایسه زوجی معیارها و زیر معیارها، میزان ارتباط هر دو معیار و زیرمعیار با هم مقایسه و نمره بین 9-1 به آنها تعلق میگیرد. دادههای پژوهش بر مبنای روش دلفی و فرآیند تصمیم گیری سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که از نظر کارشناسان ارزیابی تاب آوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیک استان چهارمحال و بختیاری در برابر تغییرات اقلیمی(4.51)، خشکسالی(2.09) و فرسایش خاک(2.02) به ترتیب در الویت اول تا سوم قرار میگیرند. به این دلیل تغییرات اقلیمی مورد توجه عمده کارشناسان قرار گرفت که در سطح استان چهارمحال و بختیاری در دو دهه گذشته نسبت بارش باران به برف تقریبا جابه جا شده است. به طوری که از 70% برف و 30% باران، به 70% باران و 30% برف رسیده است. این در حالی است که عمده فعالیتهای اقتصادی و راههای امرار معاش در استان به ذخایر برف بستگی دارد.
رضا شاکری؛ مهدی قربانی؛ کامران شایسته
چکیده
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی ...
بیشتر
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی در سطح استان گیلان صورت گرفت. در این زمینه 36 دستاندرکار سازمانی مرتبط با آمایش مشارکتی سرزمین در استان گیلان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش شاخصهای تراکم، اندازه، دوسویگی پیوندها، انتقالپذیری، میزان تمرکز و میانگین فاصله ژئودزیک در شبکه روابط در سطح کلان و شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه و شاخصهای مرکزیت در سطح خرد (کنشگران) شبکه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بررسی شاخصهای سطح کلان شبکه، میزان شاخص تراکم شبکه متوسط بوده و با توجه به نتایج حاصله از شاخص دوسویگی و میزان متوسط روابط دوسویه و متقابل در بین دستاندرکاران سازمانی، انسجام و سرمایه سازمانی نیز در این شبکه متوسط ارزیابی میگردد. پایداری و تعادل شبکه تبادل اطلاعات نیز با توجه به شاخص انتقالیافتگی کم است. نتایج تحلیل شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه دستاندرکاران سازمانی نشان دهنده تراکم بالاتر پیوندها و انسجام سازمانی بیشتر در بین سازمانهای مرکزی در مقایسه با زیرگروه پیرامونی است. همچنین میزان تبادل اطلاعات بین زیرگروههای مرکزی و پیرامونی متوسط ارزیابی گردید. بر پایه نتایج شاخصهای مرکزیت موقعیت هندسی هر کنشگر با توجه به معیارهای مورد نظر در شبکه مشخص گردید.
حمید رضا سعیدی گراغانی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی
چکیده
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان ...
بیشتر
نگرش مردم نسبت به تأثیر پروژههای مدیریت منابع طبیعی بر معیشت آنها میتواند در پایداری این پروژهها نقش بسزایی داشته باشد. این مقاله با هدف کلی بررسی نگرش بهرهبرداران نسبت به تأثیر طرحهای مرتعداری و آبخیزداری بر سرمایههای معیشت پایدار خانوارهای عشایری در منطقه ساردوئیه شهرستان جیرفت انجام گرفته است. در این راستا پنج سامان عرفی که طرحهای مرتعداری و آبخیزداری در آنها انجام شده انتخاب شدند. نمونهگیری به روش تصادفی ساده بوده و تعداد نمونه نیز با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 48 بهرهبردار تعیین شد. دادهها از طریق گروههای متمرکز و مصاحبههای ساختار یافته از طریق پرسشنامهای که روایی و پایایی آن در حد قابل قبولی بدست آمده بود جمعآوری شدند. فرمها و پرسشنامههای تکمیل شده پس از بازبینی اولیه و بررسی دقت و صحت اطلاعات آماده تجزیه و تحلیل شد. برای پردازش و استخراج دادههای کمی وکیفی از نرم افزار SPSS18و با بکارگیری روشهای آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استفاده گردید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد بین عوامل سرمایه طبیعی- اکولوژیکی، انسانی- فنی و اجتماعی با معیشت پایدار بهرهبرداران رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه توأم نیز نشان داد که مجموعاَ 83 درصد از واریانس معیشت پایدار بهرهبرداران توسط سه متغیر سرمایه طبیعی و اکولوژیکی، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی و فنی تعیین میشود. همچنین یافتههای این مطالعه نشان داد که از میان شاخصهای سه عامل مؤثر بر معیشت پایدار بهرهبرداران بیشترین ضریب رگرسیونی استاندارد مربوط به شاخص سرمایه طبیعی و اکولوژیکی است.
رضا باقری؛ مهدی قربانی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ امیر علم بیگی
چکیده
خشکسالی ناشی از نوسانات اقلیمی از نظر گسترگی و حجم خسارات اجتماعی و اقتصادی که بر جای میگذارد، جزء پرمخاطرهترین بلایای طبیعی محسوب میشود که خسارات جبرانناپذیری را بر بخش کشاورزی و منابع آب کشور وارد میسازد. بهعبارتی تأثیرات ویرانگری را به بخشهای تولیدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی وارد میکند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
خشکسالی ناشی از نوسانات اقلیمی از نظر گسترگی و حجم خسارات اجتماعی و اقتصادی که بر جای میگذارد، جزء پرمخاطرهترین بلایای طبیعی محسوب میشود که خسارات جبرانناپذیری را بر بخش کشاورزی و منابع آب کشور وارد میسازد. بهعبارتی تأثیرات ویرانگری را به بخشهای تولیدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی وارد میکند. پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی تحلیل مولفههای تابآوری و ارائه مدل تابآوری جامعه محلی در مواجهه با نوسانات اقلیمی انجام گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاییان حوزه آبخیز ندوشن میباشد که به منظور نمونهگیری از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 102 نفر انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS25 و LISREL8.8 انجام شد. به منظور بررسی برازش مدل اندازهگیری مولفههای تابآوری، دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد در بین مولفههای تابآوری، "ابتکار و نوآوری" و "حکمرانی" به ترتیب با ضریب مسیر 91 درصد و 84 درصد از وضعیت بهتری نسبت به دیگر سازهها برخوردارند و سازههای "آگاهی و اطلاعات" و "مدیریت سازگار" نیز با ضریب مسیر 10 درصد و 8 درصد از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. همچنین یافتهها نشانداد شاخصهای نیکویی برازش دارای مقادیر مناسب بوده و مدل اندازهگیری ابعاد تابآوری را با دادههای مشاهده شده؛ تایید نمودند. بنابراین میتوان اذعان نمود که نتایج این تحقیق میتواند در اقدامات هدفمند مورداستفاده قرارگرفته و در ترویج و تصویب مکانیسمهای مقابله با بحران نوسانات اقلیمی برای ایجاد تابآوری جامعه محلی موثر باشد.
مهدی قربانی؛ جمیله سلیمی کوچی؛ پیام ابراهیمی؛ ساره راسخی
چکیده
مفهوم مدیریت مشارکتی امروزه به عنوان رویکردی کاربردی و نوین در مدیریت عرصههای طبیعی مطرح میگردد. این رویکرد ﻧﮕﺮشی ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ذینفعان ﺟﻬﺖ دستیابی به مدیریت پایدار و توانمندی جوامع محلی میباشد. لذا شناسایی اثرگذارترین کنشگران در تصمیمات محلی گامی مهم در جهت تحقق این مهم است. هدف از این ...
بیشتر
مفهوم مدیریت مشارکتی امروزه به عنوان رویکردی کاربردی و نوین در مدیریت عرصههای طبیعی مطرح میگردد. این رویکرد ﻧﮕﺮشی ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ذینفعان ﺟﻬﺖ دستیابی به مدیریت پایدار و توانمندی جوامع محلی میباشد. لذا شناسایی اثرگذارترین کنشگران در تصمیمات محلی گامی مهم در جهت تحقق این مهم است. هدف از این پژوهش تعیین قدرتهای اجتماعی و ذینفعان کلیدی در دو بازۀ زمانی قبل و بعد از اجرای یک پروژه اجتماعمحور در شبکۀ ذینفعان محلی میباشد. این بررسی از طریق روش تحلیل شبکه و تکمیل پرسشنامه و مصاحبۀ مستقیم با اعضای گروههای کمیتۀ خرد توسعهۀ روستایی، در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی که تحت پوشش پروژۀ بینالمللی RFLDL قرار دارد، انجام شده است. بدین منظور پیوندهای اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخصهای کمی در سطح خرد شبکۀ ذینفعان محلی مورد بررسی قرار گرفتند. این مقاله به تحلیل موقعیت افراد در گروههای توسعۀ محلی و تعیین کنشگران کلیدی به لحاظ اقتدار، نفوذ و واسطهگری در قبل و بعد از اجرای پروژۀ توانمندسازی پرداخته است. نتایج نشان میدهد که در مسیر قبل و بعد از اجرا، از میزان تمرکز شبکه کاسته شده است. میتوان ادعا نمود پروژۀ مذکور به نوعی میزان تمرکز در ساختار شبکه را کاهش داده و میزان اعتماد و مشارکت در شبکه روابط بین افراد تقویت شده است که این امر مطمئناً در استقرار مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و توسعۀ روستایی نقش بهسزایی خواهد داشت.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی سلاجقه؛ مهدی قربانی؛ حسن خسروی
چکیده
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین ...
بیشتر
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین جهت ارزیابی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی نیز از اطلاعات چاههای آب زیرزمینی در سالهای 1381 تا 1394 استفاده شد. در این راستا نقشۀ پهنهبندی تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی با استفاده از بهترین روش درونیابی در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج بدست آمده از ارزیابی بهترین روش درونیابی نشان داد که روش کریجینگ دارای کمترین خطا میباشد. بر طبق نتایج بدست آمده، طی سالهای مطالعاتی در منطقۀ مورد نظر، افزایش وسعت کاربریهای مسکونی و کشاورزی و نیز کاهش وسعت کاربریهای خشکهرود، سد، مراتع و اراضی بایر و کوهستانی در سال 1394 نسبت به سال 1381رخ داده است که این تغییرات نشاندهندۀ افزایش تخریب و وضعیت ناپایدار در منطقه است و از عوامل مستقیم اثرگذار بر منابع آب زیرزمینی میباشد و در پی این تغییرات، در قسمتهای جنوبی حوزۀ مطالعاتی، کمیت و کیفیت آب زیرزمینی کاهش یافته است که از علل آن میتوان به احداث سد جیرفت بر روی رودخانۀ دائمی هلیلرود، و رها نکردن حقآبه و افزایش وسعت کاربریهای شهری و کشاورزی اشاره کرد که باعث شده است تا به تبع آن کمیت و کیفیت آب زیرزمینی در این بخشها با گذشت زمان کاهش یابد.
حامد اسکندری دامنه؛ مسلم برجی؛ مهدی قربانی
چکیده
ابتکارات محلی از سویی به عنوان فعالیتهای دسته جمعی خاص، بدون کمک یا مشوق خارجی به منظور کنترل آبهای زیرزمینی و سطحی تعریف شده است و از سوی دیگر، یکی از مهمترین رویکردهای مدیریتی در منابع آب، رویکرد مدیریت اجتماع محور است که تأکید بر ظرفیتسازی و نهادسازی در جوامع محلی برای مدیریت مشارکتی منابع آب دارد. ساختارهای اجتماعی منابع ...
بیشتر
ابتکارات محلی از سویی به عنوان فعالیتهای دسته جمعی خاص، بدون کمک یا مشوق خارجی به منظور کنترل آبهای زیرزمینی و سطحی تعریف شده است و از سوی دیگر، یکی از مهمترین رویکردهای مدیریتی در منابع آب، رویکرد مدیریت اجتماع محور است که تأکید بر ظرفیتسازی و نهادسازی در جوامع محلی برای مدیریت مشارکتی منابع آب دارد. ساختارهای اجتماعی منابع آب یکی از ابعاد دانش بومی در جوامع روستایی ایران محسوب میشود که ضرورت دارد در مدیریت منابع آب علاوه بر تحلیل دانش بومی ساختارهای اجتماعی مرتبط با آن نیز مورد تحلیل قرار گیرد. هدف اصلی در این مقاله شناخت ابعاد دانش بومی مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب در روستای روزکین بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت است. این مطالعه بر اساس روشهای مردمشناسی و رویکردهای کیفی از جمله مشاهدۀ مستقیم و مشارکتی محقق و مصاحبۀ سازمانیافته با 32 نفر از افراد مطلع و آگاه (کلیۀ کشاورزان) استفاده شده است. در روستای روزکین ساختار اجتماعی خاصی بر مدیریت منابع آب حاکم است که قدمتی بیش از 100 سال در منطقه دارد. همیاری در مدیریت منابع آب یک اصل اساسی در این روستا محسوب میشود و نقشهای اجتماعی ارباب و زَعیم از ابتکارات اجتماعی این روستا در مدیریت منابع آب است. در این روستا تعداد 10 تشکل یا گروه محلی برای مدیریت منابع آب شکل گرفته که هر گروه از ارباب و زَعیم تشکیل شده است. بهطور کلی میتوان بیان کرد دانش بومی و سنتهای محلی در این روستا عامل پایداری منابع آب محسوب میشود که میتوان استدلال کرد در ارتقاء تابآوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیک در مواجهه با بحرانهای زییستمحیطی از جمله کم آبی نیز میتواند مؤثر باشد.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور؛ محسن یوسفی؛ صادق حیدری کهنعلی
چکیده
حکمرانی در عرصه های منابع طبیعی امروزه در جهان با مشکلات عدیده ای رو به روست و راه رهایی از این بن بست، تزریق سرمایه ای از جنس خود مردم به نام سرمایه اجتماعی است که به عنوان یک حلقه مفقوده در زنجیره حکمرانی مشارکتی منابع طبیعی می باشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی برون گروهی در شبکه ذینفعان محلی در راستای ...
بیشتر
حکمرانی در عرصه های منابع طبیعی امروزه در جهان با مشکلات عدیده ای رو به روست و راه رهایی از این بن بست، تزریق سرمایه ای از جنس خود مردم به نام سرمایه اجتماعی است که به عنوان یک حلقه مفقوده در زنجیره حکمرانی مشارکتی منابع طبیعی می باشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی برون گروهی در شبکه ذینفعان محلی در راستای حکمرانی منابع طبیعی می باشد که در چهار منطقه مختلف تحت پوشش پروژه بین المللی RFLDL در استان خراسان جنوبی و طی دو مرحله پایش انجام شده است. در راستای سنجش خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی برون گروهی در بین ذینفعان محلی در هر منطقه، با استفاده از پرسشنامههای تحلیل شبکهای (سرگروه های کمیته های خرد توسعه روستایی)، پیوندهای اعتماد و مشارکت مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده در این چهار منطقه، میزان اعتماد و مشارکت و به نوعی سرمایه اجتماعی برون گروهی در بین سرگروه های کمیته های خرد توسعه روستایی در هر چهار منطقه روند افزایشی بعد از اجرای پروژه داشته است که نماینگر اثر بخشی پروژه بر ارتقاء سرمایه اجتماعی دارد. در واقع می توان بیان نمود که بدون وجود سرمایه اجتماعی در بین افراد، حکمرانی منابع طبیعی به معنای واقعی تحقق نخواهد یافت و مدیریت منابع طبیعی با اعمال قدرتی یک سویه در تصمیم گیری باقی خواهد ماند.
زهرا اسلامیان؛ مهدی قربانی؛ حامد رفیعی؛ طیبه مصباح زاده
چکیده
در سالهای اخیر اقتصاددانان منابعطبیعی ارزشگذاری و سنجش نقش منابعطبیعی در تأمین رفاه انسان را در دستور کار خود قرار دادهاند. این مطالعه میزان تمایل به پرداخت افراد برای مشارکت در حفظ و احیای منطقۀ بیابانی نصرآباد با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامۀ انتخاب دوگانه دو بعدی را مورد بررسی قرار میدهد. برای ...
بیشتر
در سالهای اخیر اقتصاددانان منابعطبیعی ارزشگذاری و سنجش نقش منابعطبیعی در تأمین رفاه انسان را در دستور کار خود قرار دادهاند. این مطالعه میزان تمایل به پرداخت افراد برای مشارکت در حفظ و احیای منطقۀ بیابانی نصرآباد با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامۀ انتخاب دوگانه دو بعدی را مورد بررسی قرار میدهد. برای برآورد میزان تمایل به پرداخت افراد از مدل رگرسیونی لوجیت استفاده شده و براساس روش حداکثر راستنمایی، پارامترهای این مدل برآورد شدند. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل، تحصیلات، فعالیت باغداری، بومی منطقه بودن، تغییرات اقلیمی، مدیریت ضعیف مسئولین، درآمد ماهیانۀ خانواده و تعداد اعضای خانواده تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای جنسیت، فعالیت زراعت، چرای بیش از حد دام، گسترش اراضی شهری و مبلغ پیشنهادی تأثیر منفی و معناداری بر روی میزان تمایل به پرداخت مردم داشتهاند. افراد اخلاقگرا 868/0 واحد احتمال به پرداخت بیشتری در مقایسه با افراد پیامدگرا داشتهاند که این متغیر بیشترین اثر نهایی را به خود اختصاص داده است. متوسط تمایل به پرداخت افراد اخلاقگرا و پیامدگرا برای مشاکت در حفظ و احیای منطقۀ بیابانی نصرآباد به ترتیب 32586 و 6524 ریال برآورد شده است.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور؛ محسن یوسفی
چکیده
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای ...
بیشتر
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای زنگویی شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی انجام شد. در این منطقه پروژة بینالمللی RFLDL عملیاتی شد. در این پژوهش میزان سرمایة اجتماعی در شبکة ذینفعان محلی در راستای تقویت تابآوری در روستای پایلوت بررسی شد. بدین منظور، بر اساس روش پیمایشی و پرسشنامههای تحلیل شبکهای و مصاحبة مستقیم با کنشگران شبکه (اعضای گروههای خرد توسعة روستایی)، پیوندهای اعتماد و مشارکت بررسی شد. نتایج نشاندهندة میزان اعتماد، مشارکت، انسجام، و سرمایة اجتماعی متوسط قبل از اجرای پروژة RFLDL بود، ولی پس از اجرای این پروژه میزان این شاخصها افزایش یافت و به حد مطلوبی رسید.سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت در میان افراد بعد از اجرای طرح نسبت به قبل از اجرای آن افزایش یافت و اجرای طرح اتحاد و یگانگی را در میان افراد افزایش داد. در نهایت، میتوان بیان کرد که اجرای این پروژه میزان اعتماد، مشارکت، و سرمایة اجتماعی را افزایش داد؛ بدون تردید، سیستمهای اجتماعی تابآور از میزان اعتماد بسیار زیادی برخوردارند.
فاطمه سالاری؛ مهدی قربانی؛ آرش ملکیان
چکیده
در مدیریت منابع آب یکی از رویکردهای مهمِ مشارکتی حکمرانی محلی آب است. به همین جهت پایش اجتماعی روابط ذینفعان محلی برای برنامهریزی و مدیریت منابع و دستیابی به حکمرانی خوب آب در سطح محلی الزامی است. بر این اساس، به تحلیل شبکة اجتماعی، به منزلة یک رویکرد، در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظورِ مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. ...
بیشتر
در مدیریت منابع آب یکی از رویکردهای مهمِ مشارکتی حکمرانی محلی آب است. به همین جهت پایش اجتماعی روابط ذینفعان محلی برای برنامهریزی و مدیریت منابع و دستیابی به حکمرانی خوب آب در سطح محلی الزامی است. بر این اساس، به تحلیل شبکة اجتماعی، به منزلة یک رویکرد، در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظورِ مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکة ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکة اجتماعی در سامان عرفی رزین در شهرستان کرمانشاه است. این کار بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای کمّی و ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، تمرکز، دوسویگی پیوندها، و فاصلة ژئودزیک) صورت گرفته است. نتایج نشان داد میزان سرمایة اجتماعی بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت ضعیف است و پایداری و تعادل شبکه نیز در حد ضعیف ارزیابی میشود که نشاندهندة پایینبودن میزان اعتماد و مشارکت متقابل در میان ذینفعان محلی است. همچنین، میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت در میان بهرهبرداران آب، بر اساس شاخص QAP، 37 درصد و در حد ضعیف است. نتایج شاخص میانگین فاصلة ژئودزیک بر اساس پیوند اعتماد و مشارکت نشان میدهد سرعت گردش اعتماد و مشارکت در میان افراد در حد متوسط تا پایین است. بر اساس نتایج، میتوان استدلال کرد ضعیفبودن سرمایة اجتماعی و عدم اتحاد و یگانگی در میان افراد به کاهش سرعت گردش اعتماد و مشارکت منجر شده و در نتیجه حکمرانی خوب منابع آب را با چالش مواجه کرده است.
خدیجه رحیمی بالکانلو؛ مهدی قربانی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
چکیده
شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی و اجرای پروژههای منابع طبیعی یکی از اقدامات ضروری پیش از اجرای پروژههاست. این افراد میتوانند، به منزلة رهبران محلی و قدرتهای اجتماعی، در ساماندهی مدیریت مشارکتی منابع طبیعی بازویِ اجراییِ دستاندرکاران دولتی باشند. در این تحقیق سعی شده است از ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از کنشگران کلیدی در سطح جوامع محلی در راستای مدیریت مشارکتی و اجرای پروژههای منابع طبیعی یکی از اقدامات ضروری پیش از اجرای پروژههاست. این افراد میتوانند، به منزلة رهبران محلی و قدرتهای اجتماعی، در ساماندهی مدیریت مشارکتی منابع طبیعی بازویِ اجراییِ دستاندرکاران دولتی باشند. در این تحقیق سعی شده است از طریق روش تحلیل شبکه و شاخص مرکزیت در سطح خرد، شبکة بهرهبرداران مراتع، سامان عرفی گورمؤمنین در منطقة کلاتة رودبار شهرستان دامغان، قدرتهای اجتماعی، و رهبران محلی مؤثر در فرایند مدیریت مشارکتی مرتع مشخص شوند. بدین منظور، با استفاده از روش تحلیل شبکة اجتماعی، میزان مرکزیتهای درجة خروجی، ورودی، و بینابینی در سطح کنشگران، بر اساس پیوندهای اعتماد، مشارکت، و ماتریس ترکیبی اعتماد و مشارکت، در شبکة بهرهبرداران مرتع مشخص شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، کنشگر Go-Bi (یکی از بهرهبرداران مرتع) قدرتِ کلیدی در بین بهرهبرداران مرتع گورمؤمنین شناخته شد. همچنین، کنشگران مرکزی و پیرامونی و میزان تراکم پیوندی بین آنها بر اساس شاخص مرکز- پیرامون مشخص شد. افرادی که در زیرگروه کنشگران مرکزی قرار گرفتهاند، به دلیل اقتدار و نفوذ اجتماعی بالا، میتوانند نقش مؤثری در مدیریت مشارکتی مرتع ایفا کنند. شناخت این افراد پیش از اجرای پروژههای منابع طبیعی تا حد زیادی میتواند به دستگاههای دولتی در گسترش اعتماد در میان افراد یاری نماید، در نتیجه، مدیریت مشارکتی موفقتری عملیاتی خواهد شد. از این افراد میتوان، به منزلة پلهای ارتباطی بین نهادهای دولتی و سایر بهرهبرداران، در توسعة پایدار روستایی استفاده کرد.
ساره راسخی؛ مهدی قربانی؛ علی اکبر مهرابی؛ سید اکبر جوادی
چکیده
همیاری در نظام گلهداری و دانش بومی مدیریت فرآوردههای شیری از دیرباز در کشور ما مورد توجه بوده و با فرهنگ و محیط هر منطقه سازگار شده است. تحقیق حاضر به تحلیل دانش بومی و انسجام اجتماعی در مدیریت شیر دامهای چراکننده در روستای قصر یعقوب شهرستان خرمبید در استان فارس میپردازد. روش تحقیق این بررسی به شیوة پیمایشی است. به جهت تولید ...
بیشتر
همیاری در نظام گلهداری و دانش بومی مدیریت فرآوردههای شیری از دیرباز در کشور ما مورد توجه بوده و با فرهنگ و محیط هر منطقه سازگار شده است. تحقیق حاضر به تحلیل دانش بومی و انسجام اجتماعی در مدیریت شیر دامهای چراکننده در روستای قصر یعقوب شهرستان خرمبید در استان فارس میپردازد. روش تحقیق این بررسی به شیوة پیمایشی است. به جهت تولید اطلاعات، از روش مشاهدة مستقیم، مشاهدة مشارکتی، و مصاحبة سازمانیافته بهره گرفته شد. نتایج تحقیق به بررسی عملکرد سیستم مدیریتی تعاونی همشیری در بین زنان روستایی با عنوان « شیردان»، ابعاد مختلف دانش بومی، مکانیسم مدیریت شیر در بین زنان، و همچنین سنتها و عرفِ محلی مرتبط با آن میپردازد. بر اساس نتایج این تحقیق، میتوان بیان کرد که زنان روستایی، در روستای مورد مطالعه، بر اساس عرف محلی خود و به منظور مدیریت شیر دامها، نهاد اجتماعی را بر اساس آداب و رسوم محلی شکل دادهاند. این تشکلها برخاسته از دانش بومی منطقه است و نوعی سرمایة اجتماعی برای بهرهبرداران بهشمار میرود و نقش مهمی در حفظ و تقویت انسجام اجتماعی و پایداری مؤلفههای اقتصادی ساکنان منطقه ایفا مینماید.
مهدی قربانی؛ مهرو دهبزرگی
چکیده
امروزه، بسیاری از برنامههای مدیریت مشارکتی منابع طبیعی، به دلیل توجه ناکافی به خصوصیات و موقعیت ذینفعان در شبکة روابط اجتماعی آنها، با شکست مواجه شده است. تشخیص کنشگران یا افراد کلیدی یکی از الزامات اجرایینمودن برنامة عمل مدیریت مشارکتی منابع طبیعی است. بر اساس تحلیل ذینفعان و روش تحلیل شبکه، میتوان اثرگذارترین کنشگران ...
بیشتر
امروزه، بسیاری از برنامههای مدیریت مشارکتی منابع طبیعی، به دلیل توجه ناکافی به خصوصیات و موقعیت ذینفعان در شبکة روابط اجتماعی آنها، با شکست مواجه شده است. تشخیص کنشگران یا افراد کلیدی یکی از الزامات اجرایینمودن برنامة عمل مدیریت مشارکتی منابع طبیعی است. بر اساس تحلیل ذینفعان و روش تحلیل شبکه، میتوان اثرگذارترین کنشگران در تصمیمات زیستمحیطی را مشخص نمود. هدف از انجامدادنِ این تحقیق تعیین قدرتهای اجتماعی، بر اساس رویکرد تحلیل شبکهای و تحلیل ذینفعان، در سطح بهرهبرداران محلی از مراتع مشاعی روستای ناریان در منطقة طالقان است. در این تحقیق نخست بهرهبرداران مرتع، بر اساس روشهای پیمایشی، شناسایی شدهاند. سپس، از طریق پرسشنامه ماتریسهای اعتماد و مشارکت تولید و شاخص مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی محاسبه شده است و، در نهایت، موقعیت هندسی هر کنشگر در شبکه نشان داده شده است. یافتههای این تحقیق در تشخیص کنشگران با موقعیت مرکزی، که نقش کلیدی را در برنامة عمل مدیریت مشارکتی مراتع ناریان ایفا مینمایند، مؤثر است. همچنین، نتایج این تحقیق میتواند مدیران و برنامهریزان منابع طبیعی را در شناخت قدرتهای اجتماعی برای ساماندهی و اجرای برنامههای مدیریت پایدار سرزمین یاری نماید.
علی اکبر مهرابی؛ محمد محمدی؛ محسن محسنی ساروی؛ محمد جعفری؛ مهدی قربانی
چکیده
جهت مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و برنامهریزی برای کاربری سرزمین، تهیة نقشههای کاربری سرزمین و، همچنین، شناخت توان و استعداد سرزمین ضروری است. از طرفی، شناخت نیروهای محرک انسانی نیز در تغییرات کاربری سرزمین لازم است. پژوهشِ حاضر در دو روستای سیدمحله و دراسرا، از توابع شهرستان تنکابن، انجام گرفت. نخست نقشههای ...
بیشتر
جهت مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و برنامهریزی برای کاربری سرزمین، تهیة نقشههای کاربری سرزمین و، همچنین، شناخت توان و استعداد سرزمین ضروری است. از طرفی، شناخت نیروهای محرک انسانی نیز در تغییرات کاربری سرزمین لازم است. پژوهشِ حاضر در دو روستای سیدمحله و دراسرا، از توابع شهرستان تنکابن، انجام گرفت. نخست نقشههای کاربری سرزمین مربوط به سالهای 1366 و 1387، بهترتیب، با استفاده از تصاویر ماهوارهای TM و IRS تهیه شد. سپس، با استفاده از روش پیمایشی، نیروهای محرک انسانی مؤثر بر تغییرات کاربری زمین در روستای سیدمحله و دراسرا بررسی گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، میتوان بیان نمود که در روستای سیدمحله و دراسرا درصد زیادی از جنگلها تخریب شده و جای خود را به زمینهای مسکونی و کشاورزی داده است. مهمترین عامل تغییر کاربری در روستای سیدمحله و دراسرا مشکلات اقتصادی مردم (درآمد کم و نداشتن پشتوانة مالی) و بهصرفهنبودن فعالیتهای کشاورزی است. رکود بازار ملک و قیمت زمین، در چند سال اخیر، مهمترین نیروی بازدارندة تغییرات کاربری سرزمین است که میتوان با تدوین قانونی کارآمد در خصوص کاربری زمین و با حمایت (حمایتِ دولت) از کشاورزان و باغداران از تغییرات شدید کاربری اراضی در منطقه جلوگیری کرد. توریستیبودن منطقه، افزایش قیمت زمین، و بیکاری نیز جزو عوامل مهمی است که سبب تشدید تغییرات کاربری سرزمین، تخریب جنگلها، و تبدیل آنها به زمینهای کشاورزی شده است.
ایمان اسلامی؛ علی اکبر مهرابی؛ غلامرضا زهتابیان؛ مهدی قربانی
چکیده
بخش کشاورزی مهمترین مصرفکنندة آب در دنیاست. عموماً، در این بخش، آب، به عنوان نهادهای تولیدی، مصرف میشود. تقاضا برای آب کشاورزی از تقاضا برای محصولاتی سرچشمه میگیرد که برای تولید آنها آب استفاده میشود. هدف از این مقاله بررسی کشش تولیدی و تقاضای آب در باغات انار روستای چرخاب است. در ...
بیشتر
بخش کشاورزی مهمترین مصرفکنندة آب در دنیاست. عموماً، در این بخش، آب، به عنوان نهادهای تولیدی، مصرف میشود. تقاضا برای آب کشاورزی از تقاضا برای محصولاتی سرچشمه میگیرد که برای تولید آنها آب استفاده میشود. هدف از این مقاله بررسی کشش تولیدی و تقاضای آب در باغات انار روستای چرخاب است. در این تحقیق، از 95 تولیدکنندة محصول انار در جامعة آماری 153 باغدار انار، تصادفی، نمونهگیری شد. در این تحقیق، بهرهوری نهایی و متوسط و همچنین کشش تولیدی هر یک از نهادههای مؤثر بر تولید محاسبه شده است. نتایج برآورد تابع تقاضای محصول انار بیانگر آن است که بین قیمت آب کشاورزی و مقدار مصرف آن رابطة منفی وجود دارد. محاسبة کشش تقاضای آب نیز نشان میدهد که، با افزایش یکدرصدیِ قیمت آب در این منطقة بیابانی، تقاضایِ آب 32/24 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین، نتایج بهرهوری حاکی از مصرف بیش از حد بهینة آب در تولید محصول انار است، به طوری که کشش تولیدی آن 0565/0- برآورد شد. بنابراین، با توجه به کشش بالای تقاضایِ آب، سیاستگذاریهای قیمتی کارآمد جهت کنترل مصرف این نهادة باارزش در مناطق خشک و بیابانی، بهویژه استان یزد، که با بحران شدید کمبود آب روبهروست، ضروری است.
مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر مهرابی؛ سوسن باستانی؛ محمد جعفری؛ هوشنگ نایبی
چکیده
از چندین دهه گذشته، ابعاد انسانی در تصدی گری منابع طبیعی با تاکید بر ساختار شبکههای اجتماعی درگیر در فرآیند مدیریت مشارکتی منابع طبیعی مورد تاکید قرار گرفته است. تحلیل شبکه، ابزاری کارآمد در سنجش انسجام نهادی و اجتماعی در شبکه مدیریتی مرتع بوده و قادر است فرآیند تصمیم گیری بین نهادی را بهبود بخشیده و هماهنگی بین نهادهای کلیدی را ...
بیشتر
از چندین دهه گذشته، ابعاد انسانی در تصدی گری منابع طبیعی با تاکید بر ساختار شبکههای اجتماعی درگیر در فرآیند مدیریت مشارکتی منابع طبیعی مورد تاکید قرار گرفته است. تحلیل شبکه، ابزاری کارآمد در سنجش انسجام نهادی و اجتماعی در شبکه مدیریتی مرتع بوده و قادر است فرآیند تصمیم گیری بین نهادی را بهبود بخشیده و هماهنگی بین نهادهای کلیدی را تقویت نماید. در این تحقیق پیوندهای اعتماد و مشارکت بین نهادها و بهره برداران مرتبط با مرتع در منطقه طالقان در فرآیند مدیریت مشارکتی مرتع با رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش کمی تحلیل شبکه بوده که شاخص های کمی در سطح کلان شبکه اندازه گیری شده اند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که دو نهاد اداره دامپزشکی و شورای روستا با توجه به دارا بودن تراکم بالای پیوندهای اعتماد و مشارکت با بهره برداران مرتع، میتوانند نقش کلیدی در سیاست گذاری مرتع ایفا نمایند. همچنین دو شبکه اعتماد و مشارکت بین اداره دامپزشکی و بهره برداران مرتع پایداری بیشتری نسبت به سایر نهادها داشته ولی به طور کلی شبکه اعتماد و مشارکت بین کلیه نهادها و بهره برداران از پایداری کمی برخوردار است. نتایج آماری نشان دهنده همبستگی 70 درصدی بین دو شبکه اعتماد و مشارکت بین نهادها و بهره برداران مرتع است. بر این اساس روش تحلیل شبکه اجتماعی قادر است مدیران و برنامه ریزان منابع طبیعی را در شناخت چالشهای پیش روی عملیاتی نمودن مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و سیاست گذاری جهت بر طرف نمودن این چالشها یاری نماید.